به گزارش گروه اجتماعی " ندای انقلاب "، دیوارهای شهر تهران دیر زمانی است که رنگ عوض کرده و دیگر خبری از خشت ها و پستوهای خانه باغ ها در آن نیست. تهران خیلی وقت است که رنگ خود را باخته و تن به مدرنیسم داده؛ مدرنیسمی که بیشتر آن متاثر از تفکر ها و مکاتب غربی است.اما بازی تاثیر پذیری و یا شاید بازی تاثیرگذاری بر تهران و جامعه ای که در این منطقه جغرافیایی سکنا گزیده اند تنها به سیمای معماری شهر که روزی اسلامی نام داشت و حالا جایش را به شیکاگو،هنر نو، فوتوریسم، کانستراکتیویست، ارگانیک، هایتک اکوتک، پست مدرن و ... داده خلاصه نشد بلکه این بار معماران تباهی در آن سوی آبها از خواب معماران و نقاشان فرهنگی ما استفاده کردند و طی چند دهه گذشته هر چه خواستند کردند، هر چه خواستند بر تن بعضی از جوانان پوشاندند و هر آنچه را که می خواستند از ذهن و تن آنان بیرون کردند. این در شرایطی است که هنوز معماران ما خواب هستند و کسی به فکر پی های سست شده فرهنگ در ابعاد مختلف نیوفتاده است.در حالی که خاک مرده بر روی افکار تحول برانگیز و ساختار ساز ریخته شده، رسانه های غربی روی این خاک دانه پاشیده و می پاشند تا آن چیزی را که خود به دنبال آن هستند برداشت کنند.شاید زنگ ها هنوز برای بسیاری به صدا در نیامده که این چنین در دل بازار تهران مدلینگ دخترانه راه می افتد و در کنار همین خشت ها و دیوارهای بازار و خانه های تاریخی که هر کدامشان یادگار روزگاران درخشان فرهنگی هستند دختری عکس به " یادگار " که نه عکس به نیت تخریب می گیرد تا نشان دهد آن چیز که روزی ایران و ایرانی به آن افتخار می کرد امروز در برابر تفکرات غرب سر فرو آورده است.آلبوم عکس " تغییر چهره تهران " که به سفارش مجله جهانی مُد FSHN که مقر اصلی آن در سانفرانسیسکوی آمریکا است تهیه شده و عکاس آن “افرا پورداد” و مدل این عکس ها “شبنم مولوی” نام دارد، نمود کاملی از این واقعیت است که بر روی خروجی برخی از رسانه های غربی قرار گرفته تا دختری را نشان دهد که لا به لای مردم و گاها در بین نگاه های متعجب اقدام به تهیه عکس های مدلینگ کند. دختری که به پشتوانه وجود تیمی ۱۰ نفره از گریمور و نور پرداز و عکاس و ... بهره می برد تا در بازی رنگ ها و لعاب ها می خواهد خود را غالب بر فرهنگ ایران و ایرانی جماعت نشان دهد.نشان دهد تا تهران به چه سادگی تغییر چهره داده است و مردم تنها با نگاهی گذار این تغییر را به لمس کردن نشسته اند.حال فارغ از موضوع فرهنگی که چرا در جامعه چنین مدلینگی ظهور پیدا کرده و برخی از رسانه های غربی این حرکت را به حرکتی شجاعانه تعبیر کرده اند چند سوال در ذهن ایجاد می شود که برخی از دستگاه ها و مسئولین باید نسبت به آن پاسخ دهند.عموما انجام هر گونه پروژه عکاسی و یا فیلمبرداری حتی برای واحدهای خبری نیازمند صدور مجوز لازم مبادی مربوطه است. آیا این گروه مجوز داشته؟اگر نداشته پس دستگاه های متولی که مسئولیت پایش اجتماعی را بر عهده دارند تا انواع خطرات از جامعه دور گردد چرا این موضوعات را پیگیری نمی کنند؟آیا حضور تیمی ۱۰ نفره آن هم با تمامی تجهیزات در سطح شهر و بعد از آن تهیه عکس با معیارهای مجلات غربی این سوال را ایجاد نمی کند که یقینا این یک بازی جدید است و باید نسبت به آن پرداختی مناسب صورت گیرد؟به هر صورت این روزها نشریات غربی تا این حد به خود اجازه داده اند که فارغ از موضوعی پا در شهر گذاشته و بی محابا سیلی به صورت فرهنگ عمومی جامعه بزنند و این حرکت را تعبیری از " تغییر چهره تهران " کنند. مسئولین فرهنگی در این شبیخون فرهنگی تمام عیار که می توان از آن به عنوان جنگ های صلیبی نام برد کجا قرار دارند؟ فرماندهان و سربازان این جنگ کجای کارند؟روند جاری فرهنگ کشور چندان مناسب نیست. کاش وقتی مسئولان از خواب بیدار شوند که هنوز زمانی برای جبران باقی مانده باشد.شایان ذکر است عکس های فوق در بازار تجریش تهران، و خانهی مشهور “منوچهری” در کاشان عکسبرداری شده است که برخی از عکس ها به دلیل مناسب نبودن قابلیت انتشار نداشتند.به قلم: مصطفی خدابخشیانتهای پیام/