گروه اجتماعی " ندای انقلاب "، مصطفی خدابخشی/ برنامه هایی تهی و بدون مغز، برنامه هایی که می خواهند از آب کره بگیرند و فرهنگی را صادر کنند که نه تنها مردمان کشور تولید کننده این سریال ها خودشان آن را قبول ندارند بلکه می خواهند در آن سوی مرزها به دنبال مخاطب خاص خود باشند. مخاطبی که با ساده انگاری میخ کوب برنامه ها و سریال های صد و چند قسمتی بی محتوای ترک می شود و اخر سر تنها چیزی که نصیبش می شود اعصابی خرد شده و آموزشی در بعد خیانت و چگونه به یک زندگی پشت کردن است.این سریال ها در حالی سفره خود را در بین خانواده های ایرانی باز کردند که صدا و سیمای ما در این سال ها خود را به خواب زده و یا به کما رفته و هیچ حرکتی در این زمینه از خود نشان نداده و برنامه مدونی در جهت برخورد با این سریال های آبکی و فرهنگ دزد ارائه نکرد است اما هر از چندگاهی تکان خوردن انگشتان بی جان صدا و سیما بارقه هایی از امید را پدید آورده که اگر به خود تکانی بدهیم می توانیم از سد آلودگی ماهواره عبور کنیم همانطور که " آوای باران " این روزها به مثابه همان تکان خوردن انگشت فرد به کما رفته امیدها را جانی دوباره داده است.یک فیلم نامه و سنارویی خوب، یک تصویر پردازی متوسط و یک زمان مناسب برای پخش سه ضلع مثلث توفیق این فیلم برای جذب مخاطب بوده است. کاری که دیر زمانی است در صدا و سیما به فراموشی سپرده شده و باعث گردیده تا برخی از مخاطبان به دنبال تامین ذائقه خود در شبکه های ماهواره ای با سریال هایی تخیل محور باشند.سوال اینجاست وقتی با یک سرمایه گذاری مناسب می توان مردم را به سمت سفره فرهنگ ایرانی آن هم با چارچوب های مشخص راهنمایی کرد چرا هیچ کس برای آن کاری نمی کند؟ یعنی صدا و سیما تا این حد دستش خالی شده که فقط تمام توانش را برای جذب آگهی های زردی همچون چند وسیله ورزشی صرف کرده است؟یکی از نکاتی که مسئولان صدا و سیما باید به آن توجه داشته باشند این است که وقتی سریال ها و برنامه های پر محتوا برای مخاطبان تهیه و تدارک می بینند خود به خود به دلیل بالا بردن میزان مخاطب آگهی های تبلیغاتی به تلویزیون سرازیر می شود ولی وقتی که برنامه ها بدون محتوا شده و تنها پر کردن زمان مد نظر مسئولین می شود نه تنها مخاطب دیگر یارای همراهی با این دست از برنامه ها را نخواهد داشت بلکه جیب تلویزیون هم به دلیل رخت بستن تبلیغات از آن خالی می شود تا با این روند صدا و سیما تن به هر گونه تبلیغی دهد تا بتواند از پس مخارج خود برآید. حال این تبلیغات می خواهد مضر به حال جامعه باشد یا خیر. همانطور که در مورد کرم های حلزون این اتفاق افتاد و حتی صدا و سیما به خاطر تبلیغات بدون مجوز خود برای این محصول از مردم و متضرران معذرت خواهی نکرد.به هر صورت گویی " آوای باران " هوای تازه ای را از نظر محتوایی به سیما بخشیده است و مخاطبان بیش از گذشته به تلویزیون اقبال نشان می دهند. این خبر را نیز باید گفت که این روزها خبر خوشی در حوزه تولیدات سریالی در سیما به گوش رسیده است به طوری که " ستایش " با محتوایی جدید مجددا قرار است وقت خانواده ها را پر کند.حال این توقع از صدا و سیما می رود وقتی که محتوا را غنی تر می کنند و جیبشان با تبلیغات پر پول تر می شود به ذائقه مخاطب احترام گذاشته و هر از چندگاهی مخاطب را مجبور به دیدن تبلیغات پرشمار نکنند و با این روش مانع از فراری شدن مخاطبان و باز هم متوسل شدن آنان به شبکه های ماهواره ای شوند.انتهای پیام/