به گزارش "ندای انقلاب" به نقل از فارس، علیرضا زاکانی در اسفند سال ۱۳۴۴ در جنوب شهر تهران و در خانوادهای مذهبی متولد شد. پدرش از ورزشکاران با سابقه شهر ری و تهران، داور کشتی بین المللی کشتی و از دوستان صمیمی مرحوم تختی بود؛ علیرضا زاکانی خود نیز کشتیگیر بود تا اینکه به مناطق عملیاتی رفتو مجروح شد. فعالیتهای دوران انقلابعلیرضا زاکانی در ابتدای پیروزی انقلاب که ۱۲، ۱۳ ساله و دانش آموز بود، وارد مبارزه با رژیم شاه شد و در نوجوانی همزمان با اوج گرفتن انقلاب اسلامی اولین حضور اجتماعی خود را با شرکت در تظاهرات و راهپیماییهای مردمی تجربه کرد. مسجد فعالیتش ابتدا مسجد لر زاده تهران با محوریت مرحوم حجت الاسلام عمید زنجانی بود و بعد از آن بیشتر فعالیتهایش از سال ۵۹ به بعد در مسجد همتآباد با محوریت آیتالله تنکابنی بود.سابقه فداکاری در دوران دفاع مقدس زاکانی با شروع جنگ تحمیلی، در ماه های اولیه دفاع مقدس، همدوش دیگر جوانان بسیجی پا به عرصه دفاع از دین و میهن گذارد که حاصل آن تا پایان دوران دفاع مقدس، ۶۲ ماه حضور داوطلبانه در جبههها، شرکت در پانزده عملیات بزرگ رزمندگان اسلام و افتخار جانبازی پنجاه درصد شد. این برادر شهید که در هنگام پیوستن به جبهه حق بیش از ۱۵ سال نداشت، پس از حضور در لشگرهای محمّد رسولالله(ص) و سیدالشهداء (ع) و قرارگاههای جنوب و غرب، عمده حضور خود را در واحدهای «تخریب» و «اطلاعات و عملیات» سپری کرد و توفیق قبول مسئولیتهایی از جمله معاون گردان، مسئول محور «اطلاعات و عملیات» قرارگاه نجف اشرف ۳، قائممقام «اطلاعات و عملیات» لشگر محمّد رسولالله (ص) و نهایتاً مسئولیت محور این لشگر را کسب کرد. تحصیلات دانشگاهی و سوابق علمیزاکانی با پایان جنگ تحمیلی، در سال ۱۳۶۸ پس از مدتها دور بودن از فضای درس و تحصیل، در کنکور سراسری شرکت کرد و در بهمنماه سال ۱۳۶۸ رشته پزشکی را در دانشگاه علوم پزشکی تهران شروع و در تابستان سال ۱۳۷۶ دکترای عمومی را اخذ کرد. بعد از آن با شرکت در آزمون تخصص، بهعنوان دانشجوی دوره تخصصی پذیرفته شد. در سال ۱۳۸۰ دوره تخصصی پزشکی هستهای را آغاز و در اسفند ۱۳۸۲ آن را به پایان رساند و هماینک بعنوان عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران و در مرکز پزشکی هستهای مجتمع بیمارستانی امام خمینی (ره) خدمت میکند، علاوه براینکه عضو هیات مدیره انجمن علمی پزشکی هستهای ایران نیز هست.سابقه حضور داوطلبانه درجبهههای جنگ تحمیلی، زاکانی را بر آن داشت تا از بدو ورود به دانشگاه، فعالیتهای اجتماعی داوطلبانه خویش را در قالب حضور در تشکلهای دانشجویی سامان بخشد. زاکانی پس از مدتی عضویت در انجمن اسلامی دانشجویان نظر به اهمیت بسیج دانشجویی در کلام امام و رهبری به تاسیس بسیج دانشجویی روی آورد و پس از مدتی بسیج دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی تهران با مسئولیت وی در میان بسیج تمام دانشگاههای کشور به رتبه نخست دست یافت که پس از ادغام با دانشگاه تهران مسئولیت کل بسیج دانشجویی دانشگاه تهران و علوم پزشکی تهران را بر عهده گرفت و همزمان به اداره مسجد دانشگاه تهران نیز میپرداخت.زاکانی در اواخر سال ۱۳۷۷ مسئولیت بسیج دانشجوئی دانشگاههای استان تهران و از سال ۱۳۷۹ تا۱۳۸۲ مسئولیت سازمان بسیج دانشجوئی کشور را برعهده گرفت و منشاء تحولات اساسی در ساختار و نیز نوع عملکرد بسیج دانشجویی شد.نمایندگی مردم در سه دوره مجلس شورای اسلامیزاکانی در انتخابات هفتمین دوره مجلس شورای اسلامی در کسوت «آبادگران ایران اسلامی» در تهران نامزد و به عنوان نماینده مردم شریف تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر به مجلس راه یافت. حضور در هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی، هیئت رئیسه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس و نیز شورای مرکزی فراکسیون اصولگرایان در کنار قبول مسئولیت دبیرخانه مبارزه با مفاسد اقتصادی مجلس و عضویت در کمیسیون ماده ۱۰ احزاب به همراه فعالیتهای قانونگذاری و نظارتی بهویژه توفیق انجام بزرگترین تحقیق و تفحص مجلس در دوره صد ساله خود با عنوان تحقیق و تفحص از نظام آموزش عالی کشور ـ به ویژه دانشگاه آزاد اسلامی ـ همچنین تحقیق و تفحص از آزمون دستیاری و نیز مشارکت در تحقیق و تفحص از قوه قضائیه، از دیگر فرصتهای خدمتگزاری وی در دوران نمایندگی در مجلس هفتم بود.وی در انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی در قالب «جبهه متحد اصولگرایان» در تهران نامزد و به عنوان نماینده مردم شریف تهران، ری، شمیرانات و اسلامشهر به مجلس راه یافت و در کنار پیگیری فعالیتهای قبلی، به کمیسیون اصل ۹۰ مجلس رفت تا بیشتر در بعد نظارتی ایفای نقش کند و مسئولیت حوزه قوه مجریه و کمیته اقتصادی در این کمیسیون را قبول و پیگیری امور مربوط به رفع مشکلات اقتصادی از بعد نظارتی و تلاش برای مواجهه فعال با مفاسد اقتصادی را با همکارانش ادامه داد.زاکانی علاوه بر ایفای وظایف نمایندگیاش در مجلس هشتم، در جریان فتنه ۸۸ نقشی موثر و فعالانه داشت. در مقابل فتنه گران موضع گیری افشاگرانه و صریحی داشت؛ وی در کمیته منتخب مجلس برای مذاکره با نامزدهای معترض و حامیان آنها مشارکت داشت و در قضایای کوی دانشگاه و کهریزک به گره گشایی و برای ستاندن حق مظلومان کهریزک کوشش بسیار کرد.زاکانی در انتخابات مجلس نهم نیز همچون مجلس هشتم عضو شورای مرکزی جبهه متحد اصولگرایان بود که این بار رئیس ستاد آن نیز شد و خود به مجلس راه یافت و همچون مجلس هفتم به عضویت کمیسیون ماده ۱۰ احزاب درآمد، نقشی محوری را در شکل گیری فراکسیون اصولگرایان مجلس ایفا کرد و علاوه بر عضویت در شورای مرکزی ، سخنگوی این فراکسیون شد. مهمترین فعالیتهای سیاسی، مذهبی و فرهنگیدر اردیبهشت سال ۸۰ که زاکانی مسوول بسیج دانشجویی کشور بود به همراه گروههای ۲۷ گانه وفاق خدمت مقام معظم رهبری رسید آنجا مقام معظم رهبری نکاتی راجع به ضرورت حزب در کشور و شیوه تحزّب مطلوب اسلامی ایراد فرمودند. بعد از این جلسه بود که شورای هماهنگی نیروی انقلاب شکل گرفت و متصدی کار سیاسی اصولگرایان شد. این فرمایشات زمینه ای شد تا بخش اقشار شورای هماهنگی نیروهای انقلاب و بعدها جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی براساس آن شکل گیرد.جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی یکی از گسترده ترین تشکلهای سیاسی کشور است که در ۳۰ استان و بیش از ۲۷۰ شهرستان فعال است و سه کنگره کشوری برگزار کرده است؛ رهپویان نشریه فکری ـ فرهنگی پنجره را مدیریت میکند.علیرضا زاکانی ۳۱ فروردین ۹۲ و از حسینیه دوکوهه تهران و در جمع همرزمان دوران دفاع مقدس خود، برای یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اعلام کاندیداتوری کرد که شورای نگهبان صلاحیت وی را احراز نکرد. دبیرکل جمعیت رهپویان انقلاب اسلامی و نماینده مردم تهران در مجلس در گفتوگوی تفصیلی با خبرنگاران حوزه احزاب خبرگزاری فارس درباره مسائل مختلفی از جمله ریشه مفاسد اقتصادی، فسادستیزی اصولگرایان، پرونده کرنست، روند اصلاح قانون احزاب و مسئله انتخابات، اظهاراتی را مطرح کرد که در ادامه میآید.فارس: آقای زاکانی با توجه به نقش برجسته شما در مبارزه با فساد اقتصادی، درباره پروندههایی که در این زمینه پیگیری کردید اشاره داشته باشید و بفرمایید ریشه مفاسد اقتصادی از کجا شکل گرفت.زاکانی: بحث فساد اقتصادی امر ریشهداری در کشور ماست و رژیم گذشته بقای خود را در توسعه فساد میدید و این فساد را به صورت فساد سازمانیافته دنبال میکرد لذا اساسا پیکره و شالوده سیستم گذشته بر محور فساد شکل گرفته بود؛ با انقلاب اسلامی خیلی از حوزهها دگرگون شد و آن سامانیافتگی زیر و رو شد و ما شرایطی را حس کردیم که محصول آن، تنفس و روزنه امید در دهه اول انقلاب اسلامی بود.الحمدالله فضای گرم انقلاب اجازه نمیداد که مسیری برای حرکتهای ناصحیح و فسادگونه سازمان یافته باز شود و اگر هم باز میشد انگشت اتهام به سمت افراد، آنها را پرهیز میداد. گرچه در همان ایام نیز برخی افراد از این شرایط بهرههای نامطلوب میبردند و از شرایطی که در کشور بود سوءاستفاده میکردند لذا نمیتوان گفت که پس از انقلاب کاملا شرایط پاک و مطهر فراهم شد اما به هر حال به صورت کلی و به صورت بنیادی با قبل از انقلاب تفاوت کرد.وقتی اسناد پس از انقلاب را مرور میکنید میبینید که به صورت رگههای غیرپیوسته تا قبل از جنگ لکههایی از فساد وجود داشت مثلا در همان ارز ۷ تومانی و مابهالتفاوت آن در دوران دفاع مقدس سوءاستفادههایی صورت میگرفت و در حالی که برخی در جبهههای جنگ همه وجود خود را وقف اسلام، میهن و تمامیت ارضی کرده بودند اما عدهای با اینکه مسئول بودند چرتکه به دست گرفته و به سمت امور مادی گرایش داشتند.*«اقتصاد غربی» پس از جنگ میدان حضور برای عناصر سودجو را فراهم کرددر ایام پایان جنگ میبینیم رویکردی در حوزه اقتصاد رقم میخورد که توسعه اقتصادی مبتنی بر مدل غربی را در دستور کار دولت قرار میدهد و آن مدل توسعه نادرست غربی، عوارض خاص خودش را هم ایجاد کرد؛ یکی از عوارضش این بود که میدان برای حضور عناصر سودجو باز شد طوری که این لکههای کمرنگ فساد کمکم توسعه پیدا کرد و به سمتی رفت که ما دیدیم بنیان شبکه ای عناصر سودجو از آن زمان گذاشته شد و به یک مسیری تبدیل شد که عدهای فکر کردند اگر از این مسیر نروند سرشان کلاه میرود؛ این افراد کمکم با یکدیگر مرتبط شده و برخی افراد به صورت حساب شده، شبکه و کانون ایجاد کردند.بنابراین دیگر شاهد شبکههایی هستیم که گریبانگیر جامعه اسلامی است لذا تا وقتی که این عناصر در جامعه ما و در سطوح مختلف باشد، فساد وجود خواهد داشت و این هیچ ربطی به سلایق سیاسی ندارد و ممکن است در برخی سلایق بیشتر یا کمتر باشد، بنابراین فساد امری نیست که بخواهیم آن را مرزبندی جناحی شفاف کنیم لذا فساد گریبان هر کس را بگیرد آن عنصر را فاسد خواهد کرد.*مشاهده فساد سازمانیافته قراردادهای نفتی در مدیریت قبلی زنگنهفارس: ایجاد شبکهها و کانونهای فساد را به صورت مصداقیتر توضیح دهید.زاکانی: یک نمونه عینی آن در حوزه قراردادهای نفتی است چراکه نفت به عنوان پایه جدی تامین منابع مالی در کشور است. در این زمینه در برهههایی اتفاقات بسیار ناپسندی افتاده است مثلا در مدیریت قبلی آقای زنگنه در وزارت نفت، فساد سازمانیافتهای در قراردادهای نفتی از استاتاویل گرفته تا کرسنت، توتال و بخش دیگری از قراردادهای نفتی مشاهده میشود که با بررسی میبینیم که پای چند نفر مشترکا یا اختصاصا وجود دارد که رانتهای سنگین میلیوندلاری را بردهاند و شرایطی ایجاد کردهاند که ضرر آن به مردم و سودش به نفع چند نفر رسیده است.فارس: مثل اینکه در این زمینه نامهای هم درباره احضار متهمان نوشتهاید؟زاکانی: بله. چند نفر... در واقع ما در گزارشی که برای مجلس تنظیم کردیم، به اسنادی رسیدیم که در این اسناد اسامی عدهای از افراد که برخی از آنان در این اواخر مصاحبه و فضاسازی میکنند، دیده میشود. کسی که شرکتش ۸۵۰ هزار دلار دریافت کرده امروز با حمایت از کرسنت تذکر میدهد؟ یکی از بحثهایمان این بود که آنها بگویند این پولها را چرا گرفته و چه کار کردهاند. لذا در این قضیه دو جهت به عنوان خلأ وجود داشت.روشن شدن پیگیری آخرین وضعیت قرارداد کرسنت در دادگاه لاهه و سرنوشت فساد پرونده و پولی که افراد گرفتهاند، ما میخواستیم مشخص کنیم که ابعاد فساد بنا به مستندات چیست و چه کسانی پول گرفته اند و این پول چه شده و به کجا رفته است.*واسطههای قرارداد کرسنتمتاسفانه در این قراردادها واسطههایی پیدا میشود که با طرف خارجی وارد مذاکره شده و به تفاهم میرسند و نتیجه آن صورت جلسهای فی مابین دلال و رییس کرسنت میشود و قرارداد نفتی بزرگی که سالهای متمادی از آن میگذرد را به مسیر انعقاد آن تفاهمنامه بین دلال فاسد با شرکت نفتی خارجی سوق میدهد و عین همان مضامین مورد تفاهم وارد قراردادهای نفتی ما میشود؛ وقتی دادگاه لاهه و خطشناسان بینالمللی این تفاهم نامه بین حمید جعفر بعنوان رییس شرکت خارجی و دلال مربوطه ایرانی را بررسی کردند و با تطبیق با بررسی مستندات مشخص شد که این توافقنامه واقعی است و جعلی نبوده و با کمال تاسف همه موارد در الحاقیه ۶ قرار داد کرسنت آمده است و یا همین موضوع فساد اقتصادی را در صنعت و حوزههای مختلف که در آن رانت وجود دارد مورد بررسی قرار دهید، میبینید محصول آن یک بیاعتمادی در جامعه ایجاد میکند.فارس: در بحث کرسنت مدعی هستند که هر چیزی در این زمینه گفته شود علیه ما استفاده خواهد شد و به همین خاطر رسانهها را از پرداختن به این موضوع منع کردهاند؛ نظر شما چیست؟زاکانی: در موضوع دادگاه لاهه «حمید جعفر» ادعایی را علیه ایران مطرح کرده مبنی بر اینکه ایران دیرکرد تحویل گاز برابر قرارداد کرسنت دارد و ایران از مفاد قراردادی که زمان آقای زنگنه در دولت هشتم بسته شده عدول کرده است، از این رو به ازای آن درخواست جریمهای برای قبل و درخواست برقراری همان قرارداد را برای ۲۵ سال آینده مطرح کرده است.*قرارداد کرسنت ۱۵ اشکال کلیدی دارداعداد و ارقامی هم که ذکر میکنند بسیار نجومی است یعنی حدود ۸ میلیارد دلار مربوط به گذشته و دیرکرد تحویل گاز است و تضمین برقراری گاز برابر قرار داد برای ۲۵ سال آینده است در حالی که اساساً گاز آن میدان گازی، برای تامین این قرارداد کفاف نخواهد داد. البته قرارداد کرسنت حدود ۱۵ اشکال کلیدی دارد که یکی از اشکالات آن عدم کفاف میدان گازی برابر قرار داد است.ما به ازای اعتراضی که حمید جعفر مطرح کرده، ایران گفته است که در این قرارداد فساد وجود دارد؛ دادگاه ابتدا آن را غیرقابل استماع میدانسته اما با اصرار ایران و ارائه مدارک به لاهه مشخص شده است که در این قرارداد فساد وجود دارد یعنی حداقل شبهه فساد برای آن دادگاه ایجاد شده است و از این رو از ما لایحه خواستند؛ ما قبل از این دولت دو لایحه داده بودیم و دلایل خود را اعلام کردیم و آقای حمید جعفر نیز پاسخ آنها را داده بود؛ پاسخهای او اینگونه بود که کل مصاحبههایی که در داخل کشور صورت گرفته و به نفع خودش و مبتنی بر این بود که فسادی در این قرارداد وجود ندارد را دستهبندی میکرد و به استناد آن میگفت فسادی نیست یا مسائلی که در قوه قضائیه گذشته بود را به صورت ناقص دستهبندی میکرد و مدعی بود که فساد نیست تا اتهامی که به شرکت کرسنت وارد شده از روی خود بردارد.*هشدار وزارت اطلاعات درباره عدم اظهار نظر پیرامون کرسنت در رای اعتماد به زنگنهامسال قبل از اینکه ما بخواهیم درباره زنگنه در رای اعتماد نظری بدهیم از وزارت اطلاعات و دبیرخانه گفته شد که شما درباره کرسنت صحبت نکنید، ما زمانی که علت این موضوع را جویا شدیم، همین نکته (بهرهبرداری و سوء استفاده توسط شرکت کرسنت) را گفتند.در جلسهای که خود آقای زنگنه هم بود گفتم که ما از موضعی به قرارداد کرسنت میپردازیم که مقوم موضوع پرونده در دادگاه لاهه باشد و ما ثابت میکنیم که در این پرونده فساد وجود دارد. لذا اینجا از اساس دیگر خیرخواهی کسانی که می گویند پیرامون فساد قرارداد صحبت نکنید مورد تردید قرار میگیرد و توصیه برای صحبت نکردن در مورد فساد این پرونده خواسته یا ناخواسته کمک به حمید جعفر است.برخی نمایندگان خدوم مجلس با من صحبت میکردند و میگفتند صحبت از این پرونده خطر دارد اما من گفتم از مسیری صحبت میکنم که دفاع از حقوق ملت است و به این پرونده کمک میکند.آقای زنگنه هیچکدام از ادله ما را رد نکرد؛ ایشان تنها یک جمله درباره مجوز از وزارت خارجه اعتراض داشت که من سند آن را به آقای لاریجانی نشان داده و گفتم او حرف نادرستی میزند و نسبت دروغ به بنده میدهد. بنده سه بار درخواست صحبت در این باره را دادم که آقای لاریجانی نگذاشت؛ ما روز قبل از آن با آقای زنگنه جلسه داشتیم و به او گفتم که از شما خواهش دارم که از کلیگویی پرهیز و با ما فنی صحبت کنید چراکه اسناد قرارداد دست ماست؛ من چند سوال از آقای زنگنه پرسیدم و او اسناد خود را میگشت و مدام میگفت جواب میدهم، جواب میدهم! در نهایت هم گفت که من جلسه دارم و رفت. بنابراین سوالات ما شفاف بود و پاسخهای شفاف هم میطلبید.به هرحال ما صحبت کردیم و به نفع پرونده هم شد؛ حالا اگر شورا مدعی است که این به ضرر است، حمید جعفر سوءاستفاده خواهد کرد؛ باید گفت ادله فساد و بیان آشکار فساد سازمان یافته برای دادگاه لاهه مقوم منافع ملی است نه مضر به حال شکایت در دادگاه لاهه، لذا بنده به دکتر لاریجانی هم گفتم که برخی به ظاهر خیرخواهی می کنند ولی اطلاعات نادرست میدهند و ممکن است مسئولان کشور هم بر اساس آن تصمیم نادرست بگیرند. بنابراین عقل حکم میکند ما درباره فساد کرسنت صحبت کنیم؛ آقایان در نفت گفتند ما میخواهیم تفاهم کنیم و ما نیز پاسخ دادیم این به معنی عدول از لایحه فساد و به نفع حمید جعفر و خلاف منافع ملی ماست.*زنگنه به دنبال تفاهم در پرونده کرسنت بودفارس: چه کسانی گفتند که میخواهیم در این زمینه تفاهم کنیم؟ زاکانی: وزیر نفت این پیشنهاد را مطرح کرد در حالی که وقتی ما میدانیم صورت مسئله چیست نباید اشتباه کنیم.فارس: یعنی آقای زنگنه به دنبال این تفاهمنامه بود؟زاکانی: آقای زنگنه به دنبال تفاهم است؛ اگر بخواهید تفاهم کنید باید مسیر دیگری را بروید در حالی که ما اسناد و مدارکی داریم که نشان میدهد در اینجا فساد وجود دارد لذا اگر فساد را ثابت کنیم اصل قرارداد زیر سوال میرود. در کنار برخی عناصر غیر مطلع ، برخی از کسانی که پول گرفتهاند میگویند در این پرونده فساد وجود ندارد، چنین افرادی در رسانهها هم صحبت میکنند؛ در حالی که کسی مدعی عدم فساد است که شرکت مربوطه اش ۸۵۰ هزار دلار دریافت کرده است و شفاف است و استناد آن نیز مربوط به اسناد واریزی بانکی است.فارس: به چه اسمی به حساب آنها این پول را ریختهاند؟زاکانی: به اسم خدا و پیغمبر که نریختهاند؛ تفاهمنامهای بین حمید جعفر با ترقیجاه نوشته شده و بابت آن پول گرفتند و عین آن تفاهمنامه در الحاقیه های بعدی آمده است لذا مانند روز روشن است که چه اتفاقی افتاده است؛ پس از بررسی نیز مشخص شده برخی کسانی که در حال حاضر به صورت التهابآفرین صحبت میکنند، خودشان یا اطرافیانشان پول گرفتهاند بنابراین این جای تعجب ندارد اما جالب اینجاست که همین افراد خیرخواهی میکنند البته ممکن است برخی براساس اطلاعات غلط نیز خیرخواهی کنند لذا ما همه را محکوم نمیکنیم بنابراین معتقدیم که خیرخواهی برای نپرداختن به فساد این پرونده کاملا غیر منطقی است.* ما تبعات انتخاب زنگنه را گوشزد کرده بودیم فارس: آقای زاکانی به نظر شما اگر در دولت اراده واقعی برای مبارزه با فساد وجود داشت کسی را که بحث کرسنت در خصوص او مطرح است را برای وزارت نفت معرفی میکرد تا به صرف معرفی او برای کشور هزینه زا باشد.زاکانی: ما در بحث انتخاب وزرا و روز قبل از رایگیری با نمایندگان و خود ایشان صحبت کرده و گفتیم که انتخاب او چه تبعاتی برای کشور دارد اما آقای روحانی تصمیم خود را برای اینکار گرفته بود و مجلس نیز رای داد؛ این رای مجلس برای من نامطلوب بود گرچه ۱۰۴ نفر رای مخالف دادند لذا پس از رایآوردن آقای زنگنه ما اصل را بر این گذاشتیم که او وزیر این کشور است، دقیقا مانند قضیه آقای کردان که ما پس از انتخاب او برای حل مشکلات کشور کمک کردیم لذا اگر دولت دوراندیشی داشت نباید آقای زنگنه را معرفی میکرد اما الان دیگر نباید مسیری را انتخاب کنیم که باعث تزلزل در کار دولت شود.ما در بحث لایحه سومی که برای فساد به دادگاه لاهه فرستاده شد، علنی آن را مطرح نکردیم اما چندین بار با خود آقای لاریجانی و جهانگیری و برخی دوستان دیگر صحبت کردیم و بحثمان این بود که ما این نکته را علنی نمیکنیم اما نمیتوانیم اجازه دهیم این خسارت به کشور وارد شود و از این رو دولت موظف است این لایحه را بدهد. لایحه را دادند اما من شنیدم که برخی اسامی را از آن حذف کردند ما در این جهت به دولت کمک میکنیم تا در این قضیه صدای واحدی در کشور شنیده شود.*عَلَم فسادستیزی به دست حضرت امام و مقام معظم رهبری استفارس: شما اشارهای مبنی بر مصاحبه برخی متخلفان داشتید در حالی که واقعیت این است که پرچمدار مبارزه با فساد اقتصادی جریان اصولگرا بوده است و مردم اصولگرایان مجلس را در زمینه اقتصادستیزی پارلمانتاریستهای حرفهای میدانند اما اخیرا جریان اصلاحطلب به دنبال این است که جریان اصولگرا را متهم به فسادگرایی کند و در این زمینه به بحث مرتضوی و بابک زنجانی اشاره میکند. دلیل این امر را چه میدانید؟زاکانی: موضوع برخورد با فساد موضوع جناحی نیست و هرکس که در این زمینه اعتقاد داشته باشد باید نسبت به امر فساد حساسیت داشته باشد در واقع هرکس که معتقد به مبانی انقلاب و مصالح کشور است باید فسادستیز باشد؛ اگر پس از دوران جنگ بحث فساد را دنبال کنید متوجه میشوید مقام معظم رهبری سال ۶۸ در سخنرانی خود و در ابتدای دوران ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی در این زمینه تذکر دادند؛ چون اقتصاد ما دولتی بود اگر کسی میخواست به منشأ فساد رجوع کند باید شروع آن را از همان مسیر قرار میداد چراکه هرکس که منشأ فسادی است دوپله عقبترش به کسی میرسید که مسیر فساد را برای او هموار کرده است. مثلا اگر بابک زنجانی را میگویید، او اوایل دهه ۷۰ صریح گفته است که من روزی ۱۷ میلیون تومان درآمد داشتم. در حالی که حقوق ما در آن دوره ماهی ۱۰ هزار تومان بود و افراد در دوره جنگ ۲۴۰۰ تومان حقوق داشتیم. بابک زنجانی در چه بستری رشد کرده است؟ در دهه ۷۰ چه کسی مسئول بوده و این امکان را فراهم کرده است و بعد هم همینطور ادامه پیدا کرده است اگر کسی به دنبال علمداری برای مبارزه با مفاسد اقتصادی در این دوره است باید ببیند این علم دست چه کسی بوده، این عَلَم فسادستیزی به دست حضرت امام بوده و پس از ایشان دست مقام معظم رهبری است،*فساد سازمانیافته در دوره کارگزاران شکل گرفتبیانی که مقام معظم رهبری در برخورد با فساد دارند و مواردی که منتج به فرمان هشت مادهای ایشان در اردیبهشتماه سال ۸۰ شد، شرایط را به سمتی برد که این علم را به جز رهبری دست شخص دیگری نمیتوانید ببینید و اگر کسی هم در این زمینه هنری داشته از رهبری پیروی کرده است و این یک امر جناحی نیست اما متاسفانه اساس فساد سازمانیافته در دوره حاکمیت و مدیریت تفکر و عناصر کارگزاران در این کشور شکل گرفته است گرچه خود کارگزاران رسماً سال ۷۵ به بعد شکل گرفت اما فساد همینطور هم ادامه پیدا کرد. در حقیقت این جریان و همراهان دوم خردادی آنها مبارزه با فساد را پیشه نکردند و هیچ نمونه و الگویی در این زمینه ندارند.* در فساد دانشگاه آزاد مشخص شد جاسبی سینه چاک جریان اصلاحات و کارگزاران استجریان اصولگرا این مبارزه جدی با فساد را شروع کرده است؛ در قضیه یک شرکت لبنی که ما سال ۸۳ از وزیر اطلاعات سوال کردیم آقای یونسی از من پرسید «آیا میدانید صاحب این شرکت کیست؟ صاحب آن یک راستی است». من گفتم ما با چپ و راست کار نداریم بنابراین ما از راستیها شروع کردیم که شما حساب کار دستتان بیاید و ما به جریان خودمان هم رحم نمیکنیم. اگر جایی اسم آقای مرتضوی یا هرکس دیگری وجود دارد برای ما فرقی نمیکند و با آنها برخورد میکنیم اما نکته مهم اینجاست که عقبه این افراد به جریان کارگزاران بازمیگردد. آقای جاسبی را به چه عنوان در جامعه میشناختند. جاسبی خود را علمدار جریان مخالف اصلاحات قلمداد میکرد اما وقتی دنبال فساد سیستم او رفتیم مشخص شد که او سینه چاک جریان اصلاحات و کارگزاران است لذا فساد جناحی نیست.بنابراین در حرکت شعارگونهای که جریان اصلاحات شروع کرده میخواهد بهرهبرداری سیاسی کنند اما ما می گوییم با هرکس که خطا کرد باید برخورد شود و اگر کسی خود را رهرو مقام معظم رهبری بداند و خطا کند باید دو بار با او برخورد کرد؛ این نکته را مقام معظم رهبری در پیام هشت مادهای خود به صراحت بیان کرده است که به دلیل انتصاب به بنده کسی نباید از برخورد مصون بماند.*دانشگاه آزاد مقابل تفحص به شدت مقاومت کردفارس: با توجه به نقشی که شما در برخورد با فساد دانشگاه آزاد و آقای جاسبی داشتید و در این زمینه ۹۰ هزار برگ سند از تخلفات این دانشگاه جمعآوری کردید توضیح دهید که در برخورد با این فساد گسترده با چه موانعی روبهرو بودید و در حال حاضر تغییر فرهاد دانشجو با چه رویکردی صورت گرفت؟زاکانی: ما از سال ۸۵ که شروع به بررسی در این زمینه کردیم، دانشگاه آزاد به شدت مقاومت کرد و خود را جزئی از این تحقیق و تفحص نمیدانست و به شدت هم از سوی مجلس حمایت میشد؛ آقای جاسبی هر یکشنبه به مجلس میآمد و در ناهارخوری میز اختصاصی داشت؛ زمانی که ایستادگی بر سر قانون از سوی برخی نمایندگان را ملاحظه کرد مجبور شد که راه را باز کند چراکه ما تهدید کردیم که از ماده ۱۹۱ آئیننامه خود استفاده و ایشان را به دستگاه قضایی معرفی میکنیم؛ زمانی که راه را باز کرد با بهانهجویی مجددا راه را بست اما با توجه به وجود انباشت اشکالات در این دانشگاه، سرریز آن ۹۰ هزار سند شد که ما آن را در ۱۳ جلد جمعآوری کردیم و بنده قبل از اینکه کسی این ۱۳ جلد را ببیند، آن را به خود آقای جاسبی منعکس کردم.زمانی که تحقیق و تفحص از آزمون دستیاری را در سال ۸۳ شروع کردیم و به نتیجه رسیدیم، اتهام متوجه آقای مرتضوی بود در مجلس جلسه گذاشته و آن را به آقای مرتضوی تحویل دادم و به او گفتم این را بخوان و اگر اشکال داشت به ما اطلاع دهید البته به او تاکید کردیم که ما حرف قبول نمیکنیم و باید به ما سند ارائه دهید البته ایشان مسیر دیگری را انتخاب کرد و به لطف خدا منجر به ایستادگی مجلس شد؛ در تحقیق و تفحص در قوه قضائیه دوباره این پرونده مطرح شد و گزارش تخلفات آقای جاسبی و مرتضوی در صحن قرائت شد.نکتهای که وجود دارد این است که همین قضیه در بحث آقای جاسبی اتفاق افتاد و در زمانی که در پرونده او این مسیر دنبال شد ما قبل از همه ۱۳ جلد را به خود آقای جاسبی ارجاع دادیم که یکی از آنها را پاسخ داد و ۱۲ جلد ر ا بیجواب گذاشت؛ البته آن جلدی را هم که جواب داد به صورت ناقص به برخی نمایندگان ارائه داد که ما در بررسی دیدیم پر از خلاف گویی است، لذا پاسخ مجدد نوشتیم، حرفهای ما را کسی نفی نکرد چون دوگانگی نداشت.سال ۸۷ آقای جاسبی مصاحبه کرده بود و بنده جوابیهای به ایشان دادم و بعد از آن آقای مرتضوی بر علیه ما شورید و من جوابیه آقای مرتضوی را نیز دادم. روزی که آقای مرتضوی جوابیه را نیز نوشته بود، کاوه اشتهاردی مدیر مسئول روزنامه ایران به من زنگ زد و گفت سراسر این جوابیه توهین است من چه کار کنم؟ مرتضوی اصرار دارد این جوابیه چاپ شود من هم گفتم اگر اینطور هست چاپ کنید تا ما هم جواب دهیم و مردم خودشان قضاوت کنند. وقتی ما این را نوشتیم وزیر ارشاد که آقای صفار بود و معاون مطبوعاتی وی گفتند طبق قانون پاسخ شما باید کار شود اما آقای مرتضوی اجازه چاپ به روزنامه نداد و ظلم دیگری در حق بنده نمود.درباره آقای جاسبی نیز همین اتفاق افتاد. آنها به مسیری رفتند که پاسخ را ممنوع کردند در حالی که اگر جامعه در معرض اطلاعات قرار گیرد بهتر میتواند قضاوت کند و تشخیص دهد کدام جریان زد و بند سیاسی میکند. وقتی که ۴۳ جلد گزارشات آماده شد و یک جلد خلاصه آن به کمیسیون آمد بنا بر تدبیر دکتر عباسپور رییس وقت کمیسیون به عنوان آخرین دستور کمیسیون آموزش مجلس هفتم قرار گرفت و تنها ۲۰ دقیقه نیز به آن فرصت دادند، لذا بنده دکتر عباسپور اعتراض کردم که شما نمیخواهید این پرونده در صحن قرائت شود.در بحث دانشگاه آزاد که در جریان است دوباره این تحقیق و تفحصها انجام میشود و باید منتظر محصول کار جدید بود.*تشکیل «سازمان رای منسجم» در دانشگاه آزاد از سوی جریان منتسب به رفسنجانیبراساس اطلاعاتی که بنده دارم جریانی که امروز به هاشمی رفسنجانی منتسب است به شدت دنبال میکند که سازمان رای منسجمی در سراسر کشور در دانشگاه آزاد ایجاد کند و از این رو به معاونت فرهنگی و اجزا مختلف این دانشگاه ماموریت دادهاند.لذا ما در آینده نزدیک شاهد این هستیم که این محیط خاص که قبلا به عنوان ابزار مورد سوءاستفاده قرار میگرفت طور دیگری مورد طمع واقع شده است و دنبال میکند که دانشجویان و اساتید خدوم این دانشگاه را به سمت سویی سوق دهند که برای یک تفکر خاص عقبه اجتماعی درست کنند و این امر آموزش عالی کشور را تهدید میکند.فارس: یعنی تغییر سریع فرهاد دانشجو نیز با همین تفکر و با همین منظور صورت گرفت؟زاکانی: درک و دریافتی که بنده از این مسئله دارم این است که بتوانند از دانشگاه آزاد بعنوان ابزار سیاسی و شبکه اجتماعی مرتبط خویش بهره ببرند.فارس : اساساً از چه زمانی پیرامون دانشگاه آزاد بررسیهایتان را آغاز کردید؟زاکانی: در ابتدای ورود به مجلس هفتم در سال ۸۳ دکتر جاسبی خیلی اصرار میکرد و پیغام میفرستاد که با ما جلسه داشته باشد، بنده از همان اول گفتم تمایلی ندارم چون واقعا فرصت هم نداشتم و دلیلی نمیدیدم که جلسه بگذارم؛ یکی از نمایندگان تبریز با من صحبت کرد و گفت ما هروقت پیش جاسبی میرویم میگوید زاکانی کجاست؟ شش ماه از مجلس گذشته بود وقتی که با او جلسه گذاشتم به من گفت که شما صد و شصت و هشتمین نمایندهای هستید که من جلسه میگذارم؛ او اظهاراتی درباره چگونگی موفقیت مقابل اصلاحطلبان مطرح کرد و خود را کانون مقابل با آنها تلقی میکرد. وقتی حرفهای جاسبی را شنیدم به او گفتم من نه برادر و خواهری دارم که بخواهم او را در دانشگاه آزاد جابهجا کنم و نه میخواهم رئیس دانشگاه تعیین کنم، بلکه دغدغه من اصلاح دانشگاه آزاد اسلامی است و اگر اهتمام به اینکار دارید بهترین شخص برای اصلاح خود شما هستید؛ جاسبی استقبال و اعلام آمادگی کرد.من به او گفتم که کارنامه فرهنگی و علمی و پژوهشی و مالی دو سال اخیر خود را به ما بدهید اما تا دو ماه چیزی نفرستاد تا اینکه من ۱۳ سوال نوشتم و به او گفتم ما این موارد را میخواهیم. جاسبی بعد از دو ماه از طرح سوالات پاسخ خویش را به بنده شخصاً داد اما نکات ارایه شده حرفهای بیاساسی بود گرچه گفته بود ۴۸ ساعت برای این کار زحمت کشیده است لذا این باعث شد که ما به دنبال تحقیق و تفحص در دانشگاه آزاد برویم. خاصیت جدی تحقیق و تفحص این بود که واقعه تلخ و مکنون را در جامعه آشکار کرد و مسئولان در این زمینه تصمیم گرفتند هرچند متاسفانه باز هم با آن برخورد سیاسی شد و در حال حاضر نیز با آن برخورد سیاسی صورت میگیرد و مصالح آموزش عالی به بازی گرفته میشود.تفحص از دانشگاه آزاد صندوقچه اسرار این دانشگاه را باز کردفارس: نتیجه تلاشهای شما در پرونده آقای جاسبی بالاخره به کجا رسید.زاکانی: نتیجه این شد که صندوقچه اسرار دانشگاه آزاد باز شد و برای بسیاری از مسئولان کشور اندکی شناختی نسبت به عملکرد کسی که سعی میکردند او را قهرمان ملی کنند، به دست آمد و مسیری دنبال شد که دیگر امروز کسی جرات نمیکند از این جریان دفاع و قهرمانسازی کند؛ ما هرگاه به این مسائل ملی، نگاه سیاسی داشتهایم ضرر کردهایم؛ مثلا خود آقای احمدینژاد در بحث دانشگاه آزاد ابتدا با نگاهی تند که به نظرم سیاسی بود و تازه ما باید نگاه او را تعدیل میکردیم که اصل دانشگاه آزاد مجموعه باارزشی است، برخورد کرد و بعدها که متوجه شد در حوزه سیاسی به نفع اوست از جاسبی حمایت کرد لذا حرکتهای نوسانی همیشه در جامعه بیاعتمادی ایجاد کرده است.فارس: با توجه به نقشی که در مبارزه با فساد دارید گلوگاههای جلوگیری از فساد اقتصادی در نهادهای مختلف، به نظر شما کجاست؟ چقدر در مبارزه با مفاسد و تغییر فرآیند امیدوار هستید؟زاکانی: بله امید وارم و اصلا ناامید نیستم؛ یقین دارم که اگر همه همت کنیم ریشه فساد خشکانده خواهد شد؛ علت کندی این مسیر را نیز در چند نکته میدانم. اول در شبکه فسادی که در داخل و خارج از حکومت شکل گرفته، یعنی در متن جامعه برخی از افراد متمول دارای عقبه هایی و حامیانی از بعضی مسئولان هستند. البته اکثر مسئولان جمهوری اسلامی افراد خدومی هستند اما اندک افرادی در دستگاه قضایی، تقنینی و اجرایی هستند که متاسفانه آبروی اکثریت مسئولان خدوم را برده اند. نکته دوم خوابآلودگی رسانهای و جریان دانشجویی در مطالبهگری است و نکته سوم هم نقاط تاریکی است که بر اذهان و افکار عمومی ایجاد کرده اند و مطالبه گری عمومی و امید به اصلاح را در جامعه کم نموده اند،در حالی که رسانهها و جریان پرنشاط دانشجویی میتوانند برای روشنگری و امیدآفرینی در این زمینه موثر باشند.حضرتآقا از اواخر دهه ۶۰ درباره فساد، زیادهخواهی مسئولان، ضرورت عدم دنیاطلبی صحبت کردند و در دهه ۷۰ همه دایماً تذکراتی را فرمودند. ایشان سال ۸۰ پیام هشت مادهای را صادر کردند اصول پایه مبارزه موثر با فساد را ذکر نمودند و در آبان سال ۸۱ نیز به کنگره دانشجویی تبریز پیام دادند و در این پیام بسیاری از سوالاتی که در بحث فساد وجود دارد پاسخ داده شده است. معظم له در آن پیام رئوس برخی موارد را مطرح کرده و فرمودند هرکس متهم به این موارد بود باید مورد ظن و سوال شما قرار گیرد. نباید کسی بیآبرویی راه بیندازد اما به طور مثال باید مشخص شود که در پرونده کرسنت فساد وجود داشته و برخی پول گرفتهاند ما حق نداریم اسم این افراد را بیاوریم ولی آیا حق مطالبه هم نداریم؟ آیا نمیتوانیم به قوه قضائیه بگوییم بعد از این همه سال چرا به این موضوع رسیدگی نکردید؟ همانند این قضیه در بحث سایپا ، مس سرچشمه، فولاد خوزستان و برخی دیگر وجود دارد. آقا در دیدار با مسئولان فرمودند اگر نخواهید و یا نتوانید، من به مردم میگویم؛ لذا این گلوگاهی است که وجود دارد که شامل مسئولان، جریان رسانهای دانشجویی و متن جامعه است. بنابراین برای این کار باید از درون دستگاه اجرایی، قضایی و تقنینی قیام صورت گیرد. ۲۹۰ نماینده مجلس در خانه ملت حضور دارند که الحمدلله اکثر آنها پاک هستند اما ممکن است چند نفر خود را جا زده باشند لذا تا زمانی که مجلس برای آنها تصمیم نگیرد مشکل است بتواند در خصوص اصلاح سایر دستگاه ها اقدام نماید.ما در دستگاه قضایی قریب ۸ هزار قاضی داریم که ۶ هزار و پانصد نفر آنها قضاوت میکنند لذا ممکن است عده معدودی هم پیدا شوند که سالم نباشند لذا تا وقتی که با آنها برخورد نشود یا در دستگاه اجرایی با عناصر فاسد هر چند معدود برخوردی صورت نگیرد، ریشه فساد از بین نمیرود.به طور مثال در دستگاه اجرایی اشخاص مسئولی هستند که بیرون هم شرکت دارند و همان کار را دنبال میکنند در حالی که اصلا چنین حقی ندارند و نباید از رانت اطلاعاتی و امکاناتی برخوردار باشند.بنابراین معتقدم راه موفق برخورد با فساد، شروع برخورد با مسئولان فاسد است. لذا مجلس، دولت و قوه قضائیه در این زمینه مسئول هستند.فارس: وقتی جریان اصولگرا علیه مفاسد تلاش میکرد، جریان مقابل و برخی به ظاهر اصولگراها، حامی جریان فساد بودند اما بعدا متاسفانه به دلیل پیوند احمدینژاد با برخی جریانهای فاسد، عملکرد او پای اصولگرایان نوشته میشود و غیر از آن قوانینی نیز هستند که در قیمتگذاری کالا و تعرفههای گمرکی ایجاد رانت کرده و امثال بابک زنجانی در آن رشد میکنند، مجلس در زمینه جلوگیری از چنین فضایی چه نقشی دارد؟زاکانی: گاهی مجلس قانون بد وضع میکند، دولت آئیننامه بد مینویسد و دستگاه قضایی رسیدگی را نادرست انجام میدهد.مثلا در بحث مالیاتها، برای ممنوعالخروج کردن کسانی که معوقات مالی سنگین دارند، بندی را در مجلس هشتم مصوب کردیم و رییس سازمان مالیاتی اعلام کرد که این بهترین کارکرد را برای بازگرداندن مالیات داشته است. سپس دیدیم سال بعد آن از بودجه حذف شد، هرچه تلاش هم کردیم موفق نشدیم، من دیدم با چه سیری این از بودجه حذف شد و من در کمیسیون بودجه، تلفیق و صحن آن را دنبال کردم و متوجه شدم جریان خاصی دنبال حذف آن است و موفق شد با بیان خیرخواهانه آن را حذف کنند.مانند همین موضوع در برخی صحبتها امسال نیز درباره قیمت گازی که به پتروشیمیها میدهند نیز وجود دارد. اگر کسی این مسئله را باز کند، متوجه میشود، سه سنت به ازای هر متر مکعب به آنها میدهند و برخی شرکتهای پتروشیمی ۴۰۰ درصد سود میکنند و این را یک لایه فرآوری و صادر میکنند.اگر این ۳ سنت ۱۷ سنت هم بشود باز هم اینها بسیار سودآور هستند البته حتماً ۴۰۰ درصد سود نخواهند کرد ولی متاسفانه برخی بدون اطلاعات و بعضی با سوء نظر تحلیل نادرست می نمایند تا نمایندگان را مجاب کنند قیمت را بالا نبرند.r: #۰۰۰۰ff">فارس: مثلا در همین قضیه خوراک گاز پتروشیمیها کسانی که پشت ماجرا هستند و از رانت حمایت میکنند افراد موجهی هستند اما به دلیل عملکرد بد مجموعه مدیریتی خود به این رانت نیاز دارند، چه کار باید کرد که این مجموعهها دست از حمایتهای رانتی بردارند؟زاکانی: اگر اصل آن در جامعه مطرح و منطق موضوع تبیین شود، اگر کسی اشتباه هم کند، آن را جبران میکند. اگر هم ریگی در کفش کسی باشد مشخص میشود لذا باید در حوزه کارشناسی بحث کرد.* برای مبارزه با فساد دولت باید از خودش شروع کندفارس: اگر دولت بخواهد وارد مبارزه با فساد شود، چه توصیهای به آنها دارید؟زاکانی: دولت باید از خودش شروع کند. خدا کند این اتفاق بیفتد و دولت از خودش شروع کند. یادم هست در مجلس هفتم، در اولین دیدار استانی دکتر احمدینژاد از تهران که نمایندگان تهران نیز دعوت داشتند، احمدینژاد به پورمحمدی وزیر وقت کشور گفت همین امروز ظهر به سد لتیان بروید و ساختمانهایی که در مسیر ساخته شده است را خراب کنید. آن ساخت و سازها خلاف بود، ما چیزی نگفتیم و احمدینژاد دوباره تاکید کرد که «بولدوزرها را با کمرشکن آنجا بفرستید و گزارش آن را فردا صبح به من بدهید و بگویید احمدینژاد این کار را کرد تا مردم بدانند که تخلف است»من به آقای احمدینژاد گفتم از شما خواهش دارم اصرار نکنید که آقای پورمحمدی امروز این کار را انجام دهد اول بفرمایید بدقت شناسایی کنند ببینند کدام منزل متعلق به یک مسوول و یا وابسته به مسئولان است، فردا لودر ببرید آن خانه را که متعلق به افراد متمکن متصل به دولت، مجلس یا قوهقضاییه است،دیوارش را خط بیندازد، گفتم اگر این کار را کنید دیگر خلافکاران از فردا همه ساختمان هایشان را خالی میکنند و میروند. چراکه میگویند مسئولان از خودشان شروع کردند اما با دستور شما و اصرار شما امشب به خاطر لزوم ارائه گزارش، از آلاچیقهای مردم شروع میکنند و فردا گزارش مفصلی را می دهند در حالی که اساساً با ضعفا برخورد کردند و عناصر پارتی دار مصون مانده اند.لذا واقعا برای هر اصلاحی قوای سهگانه باید از خود شروع کنند و این همانند قضیه امر به معروف و نهی از منکر است که در اصل هشتم قانون اساسی اشاره شده است. راه چاره این موضوع برای اصلاح جامعه امر به معروف و نهی از منکر است و چاره آن هم نهادینه کردن شروع امر به معروف مردم به مسئولان است. اگر مسئولان این باب را باز کنند سپس خودشان به راحتی میتوانند به مردم امر به معروف و نهی از منکر کنند و این در جامعه فرهنگ میشود. اما ما از جای اصلی شروع نمیکنیم و با سرشاخهها برخورد میکنیم. درباره بحث بابک زنجانی هم بنده خیلی خوشحال شدم و باید به ریشهیابی نحوه شکلگیری فساد او نیز بپردازند. با اینکه اکثریت قوای سهگانه پاکدست هستند اما به اتهام یک نفر رسیدگی نکردن، ۱۰۰ نفر را متهم به آلودگی میکند که این ظلم در حق مسئولان کشور است. راه و چاه مبارزه با فساد اقتصادی را بازگشت به فرمان ۸ مادهای مقام معظم رهبری میدانم و آغاز آن هم باید از مسئولان باشد چراکه مردم به مسئولان خود نگاه میکنند.*دولت روحانی شعار مبارزه با مفاسد را هم نخواهد دادفارس: آیا شما این اراده را در دولت فعلی برای مبارزه با مفاسد اقتصادی میبینند یا صرفا یک بازی سیاسی مانند دولتهای قبلی است؟زاکانی: اینها شعار مبارزه با فساد را هم نخواهند داد، یعنی جرات شعار دادن هم ندارد لذا اگر شعارش را دهند آن زمان میشود به این مسئله پرداخت.فارس: اگر دست برخی افراد دولتیهای در این ویژهخواریها عیان شود که در بحث تحریم اندوخته کرده باشند، آیا دولت هزینه سیاسی برخورد با آنها را میپذیرد؟زاکانی: فساد در تحریم و هر محدودیتی که منجر به سلسله پنهانکاری شود، محتمل است ولی ما باید با فساد در حوزهای بدون اغماض برخورد کنیم اما من چرا میگویم اینها حتی جرات شعار مبارزه با فساد را هم ندارد؟ ممکن است کسی حرفی بزند یا نکتهای را بنویسد اما جرات پیگیری ندارند و ما خودمان پیگیر هستیم که این اتفاق در کشور بیفتد. ولی بنده انگیزه لازم را برای برخورد با مفاسد اقتصادی در این عناصر نمیبینیم چون به تعبیر مقام معظم رهبری با دستمال آلوده نمیشود شیشه را پاک کرد. لذا باید مراقب بود فساد را سیاسی نکنیم و این اشتباهی که آنها میخواهند انجام دهند ما نباید به دام شعاری برخورد کردن آنها بیفتیم.*در برخورد با مفاسد نباید ضعیفکشی شودما معتقدیم فساد متعلق به هر گروه و جناحی است باید برخورد شود و از قویترین افراد نیز باید آغاز شود. نباید ضعیفکشی کرد البته این به معنای عدم برخورد حتی با ضعفای فاسد نیست اما باید بیشترین فشار روی کسانی باشد که با چراغ میآیند و گزیدهتر میبرند و رانت میخورند.فارس: چرا مبارزه با فساد به سرانجام نمیرسد؟زاکانی: به خاطر اینکه این شبکه در همه جا وجود دارد. الان در بحث فساد نفتی، اسناد بسیاری وجود دارد و افراد آن هم مشخص هستند، شاهکلیدهای آن هم معلوم هستند و همه هم میدانند، اما چرا برخورد نمیشود؟ به خاطر اینکه یا خجالت میکشند، یا حوصله برخورد ندارند و رودربایستی میکنند و یا خودشان آلوده هستند.فارس: برای بعضی پروندهها در خارج حکم صادر شده است، برای پروندههایی نظیر استات اویل حکم صادر شد. اما مشکل داخلی ما در این زمینه چیست؟زاکانی: مشکل این است که برخی افراد حریم دارند مشکل فقط حریم است و اگر نه چیز دیگری نیست. آنچه حریم دارد، نظام اسلامی و اسلام و ایران عزیز و مردم شریفمان است. چطور از حق مردم راحت میگذرند و جنایات برخی افراد را نادیده میگیرند لذا در آن پیام هشت مادهای رهبری تاکید شده که اغماض با مفسدان نوعی همکاری با آنهاست. عدهای باید با تمام وجود این را حس کنند.فارس: مشکلی که هنوز در این زمینه رفع نشده پیوند قدرت و ثروت است. در حالی که رهبری سالها قبل درباره این مسئله حجت کردهاند اما امروز صاحبان قدرت به سمت ایجاد قلههای ثروت میروند، چرا جلوی آن گرفته نمیشود؟ کانونهای قدرتی که اقدامات آنها مشخص است، نمونههایی مثل آقای جاسبی و دانشگاه آزاد که به دنبال بسط دامنه خود هستند یا رحیمی در دوران احمدینژاد، راهکارهای مقابله با این مسئله چیست؟زاکانی: ما برنامهای میخواهیم که در این برنامه، سیاستهایی داشته باشد که مردم را ناامید نکند و به دست دشمن که سراسر نجس و ناپاک است حربهای ندهد که چهره نظام اسلامی را ناپاک جلوه دهند.برای این کار من معتقدم حتما خود مسئولان باید آنچه که خواست مقام معظم رهبری و خواست امام و مشیای برخواسته از اسلام ناب است، مبارزه با فساد را آغاز کنند و از خودشان هم شروع کنند. کسی که جای پای خود را محکم بداند میتواند با فساد مبارزه کند اما اگر کسی آلوده باشد نمی تواند درباره مبارزه با فساد صحبت کند. نظام ما نظام پاکی است اما برخی عناصر شرایط را طوری رقم زدهاند که نمیگذارند کار پیش برود و این مانند باتلاقی شده که هرکسی دست و پا بزند خودش پایینتر میرود. بنابراین آغاز این مسیر یک پیوستگی بین مسئولان پاکدست و جوانان مطالبهگر دانشجو و طلبه و آحاد عدالتخواهان جامعه همراه با بهرهمندی جدی از فرصت رسانهای می خواهد. باید با تبیین صحیح ابعاد فساد از انگ فاسد بودن به ساز و کارهای حکومتی جلوگیری کرد و از طرف دیگر دشمن هم نتواند سوءاستفاده کند و افراد شبکهشده فساد نیز نتوانند از این فرصت بهره ببرند.*جزئیات ۱۲۴ هزار میلیارد دانشگاه آزاد و وکالت برادر جاسبیما در قضیه مبارزه با فساد دانشگاه آزاد و باندی که مرتبط با آقای جاسبی بودند بنده گفتم که اموال دانشگاه آزاد ۱۲۴ هزار میلیارد تومان است و گفتم بخشی از این اموال به نام آقای جاسبی است و او به محضر رفته و کلیه داراییهای خود را به عباس جاسبی اخوی خود وکالت داده است. یکی از هفتهنامهها تیتر زد ۱۲۴ هزار میلیارد تومان اموال جاسبی است؛ بنده به مدیرمسئول آن رسانه گفتم من چنین حرفی نزدم و این نادرست است؛ آن مدیرمسئول به من گفت که این ذوق ما بوده است و این صحبت شما نیست اما آقای جاسبی از بنده و آن هفتهنامه شکایت کرد؛ ما به دادگاه رفتیم و مانند قضیه سایپا من از خدایم بود که در دادگاه صحبت کنم؛ بنده زیر شکایت مرتضوی هم نوشتم که سریعتر مرا به دادگاه بفرستید چون میخواهم در آنجا حرف بزنم؛ روزی هم که به دادگاه شکایت سایپا رفتم به بنده گفتند سایپا نامه زده و گفته شکایتی از زاکانی ندارم و من هرچه به رئیس دادگاه گفتم که حداقل اجازه بدهید ما حرفهایمان را بزنیم قبول نکرد.استدلال بنده این بود که ۱۲۴ هزار میلیارد اموال دانشگاه آزاد است و نامه معاون مالی دانشگاه آزاد نیز استناد این حرفم بود. همچنین بخشی از اسناد را که طبق مصوبات هیأت امنا قرار شده بود ملک دانشگاه آزاد در آکسفورد و برخی دیگر کشورها به نام آقای جاسبی شود تحویل دادگاه دادم؛ گفته بودم که این اموال به نام آقای عباس جاسبی شده و خود دادگاه نیز با استعلام از دفترخانه این مطلب را تایید کرد و در واقع او حتی برخلاف مبانی عقلی در محضر مناصب دانشگاهی خود را نیز به نام ایشان کرده بود.فارس: با چه هدفی این کار را انجام داد؟زاکانی: به ما گفتند چون آقای جاسبی میخواسته به حج برود اینطور بوده اما وقتی ما پیگیری کردیم متوجه شدیم ایشان در زمان حج در تهران افتتاح داشته است! ما همه این اسناد را درآوردیم و نشان دادیم دورغ شاخ و دم ندارد. آن هفتهنامه نیز نوار ضبط سخنرانیام را برای دادگاه فرستاد و نامه زد و به دادگاه نوشت اشتباه از ما بوده است؛ اما با کمال تعجب دادگاه آن هفتهنامه را تبرئه و مرا محکوم کرد!گفته شد آقای جاسبی آن هفتهنامه را بخشیده اما من محکوم شدم. وکیل بنده به تجدید نظر رفت و در آنجا دو نفر از سه نفر رای به محکومیت من دادند و حتی یکی از آنها گفته بود زاکانی در جامعه زیاد حرف میزند و باید او را محکوم کنیم تا انقدر صحبت نکند! این نکته را صریح به وکیل بنده گفته بود؛ بنده درخواست ماده ۱۸ کرده و نزد آیتالله آملیلاریجانی رفتم و گفتم اگر من چنین حرف ناصوابی را زده باشم دیگر صلاحیت نمایندگی مجلس را ندارم؛ ایشان ماده ۱۸ را قبول کرد و درخواست به معاونت مربوطه رفت و آنها گفتند حکم شرعی است؛ بنده به آیتالله آملی گفتم شرعی بودن این مسئله یعنی من این حرف را گفتهام چگونه حرفی را که نزدهام به من منتسب میکنند؟ آیتالله آملیلاریجانی دستور پیگیری مجدد داد و دادسرا مرا خواست و گفت حکم آمده که شما سه ماه و یک روز زندان یا ۱۰۰ هزار تومان بدهید تا قضیه تمام شود؛ به آنها گفتم یک ریال بواسطه این ظلم و خلاف قانون نمیپردازم؛ مرا به زندان بفرستید، دوباره آقای آملی دستور پیگیری داد لذا میخواهم بگویم بنده دستم میرسید اگر کسی دستش نرسد باید چه کار کند؟تنها حکم دادگاهی که در عمرم برایم صادر شده همین حکم است و ماهیت آن نیز اینگونه شد که آیتالله آملی جلوی آن را گرفتند؛ بنابراین آیا دستگاه قضایی نباید فکری برای اصلاح کند؟ البته حتما فکر کرده و در حال دنبال کردن است اما باید این مسئله را به مردم بگوید. دستگاه قضایی اراده برای برخورد با این موانع دارد. حداقل راس آن و معاونین چنین انگیزهای دارند. از طرف دیگر معتقدم خود نمایندگان باید از داخل مجلس شروع کنند؛ بنده ۱۴ دقیقه و نیم در مجلس درباره اشکالات آقای بهبهانی وزیر راه پیشنهادی آقای احمدینژاد صحبت کردم؛ نمایندگان به این مطلب گوش دادند اما وقتی ۵۰ ثانیه در مورد اشکالات مجلس صحبت کردم و گفتم ما باعث میشویم که امثال ایشان اینطور شود، مجلس به هم ریخت و آقای لاریجانی به من گفت چرا درباره مجلس صحبت کردید. ایشان به من گفت قویترین استدلال در بحث مخالفت با وزیر را شما داشتید اما دلیل رای ندادن مجلس این بود که درباره مجلس نیز اشکال و انتقاد کردید بنابراین معتقدم اگر مجلس میخواهد اصلاحگر باشد باید از خود شروع کند و دولت و دستگاه قضایی هم باید در این زمینه از خود شروع کند.* احمدینژاد خود را اصولگرا نمیدانستفارس: نقش آقای رحیمی و مشایی را در ضربه زدن به دولت آقای احمدینژاد چطور ارزیابی میکنید؟زاکانی: آقای احمدینژاد خود را اصولگرا نمیدانست و یکی از اشتباهات بزرگ بخشی از اصولگرایان این بود که او در جلسات خود به ما میگفت که من این حرفهایی که شما میزنید را قبول ندارم؛ بنده اخیرا یک تقسیمبندی را انجام داده و گفتم که خودیها سه بخش متاخر، ملازم و متقدم نسبت به ولیفقیه هستند چراکه حضرت امام فرمود پشتیبان ولیفقیه باشید تا مملکت آسیب نبیند. معتقدم یکی از اشکالات ما این بود که واقعیات را برای مردم تبیین نکردیم، احمدینژاد خودی بود اما از نوع متقدم و خود را ملازم نمیدید لذا از همان اول مسیری را که خودش تشخیص داد طی کرد و با دیگران کاری نداشت، اولش او نمیتوانست خیلی حرفها را بزند و این حرفها را آخر دولت خود مطرح کرد البته تغییر در گذر زمان کاملا منطقی است اما احمدینژاد خرداد ۸۵ به من اصرار کرد که بیا و سازمان رای درست کن تا ترکیب خبرگان را تغییر دهیم؛ من این حرف را تا زمانی که احمدینژاد رئیس جمهور بود هیچ کجا علنی نزدم و اگر هم آن را مطرح کردم در جمعهای خصوصی بود که خواهشم این بود رسانهای نشود چون بار بر روی دوش دولت است در حال حاضر هم ما نقدهای زیادی به دولت داریم و اما همه حرفهای خود را نمیزنیم چراکه معتقدیم بار بر روی دوش دولت قرار دارد.* ۴ اشکال انتخابات ۹۲من در انتخابات اخیر چهار اشکال را مترتب میدانم؛ اول اینکه نظام سلطه به عنوان یک رویکرد جدی تحریم را پس از فتنه تشدید کرد و مرحله پنجم برخورد خود را برای به عصیان درآوردن جامعه با تنگنای اقتصادی آغاز کرد، خود عناصر فتنهگر نیز در تحریم فعلی مقصرند لذا نظام سلطه این کار را برای به تنگنا انداختن مردم و سود بردن از این قضیه در زمان انتخابات استفاده کرد نکته دوم اینکه محاسن آقای احمدی نژاد برای اصولگرایان محاسبه نشد ولی اشتباهات آقای احمدینژاد به پای اصولگرایان نوشته شد در حالی که او خودش هم قبول نداشت که اصولگراست. اشکال سوم ما این بود که خودیهای متاخر که از ولیفقیه عقب افتادند با هم تفاهم کردند و یک نامزد معرفی کردند.فارس: یعنی اصلاحطلبان؟زاکانی: بله اصلاحطلبان، کارگزاران به وحدت رسیدند و ظرفیتهای خود را تجمیع کردند و شعارهایی سر دادند که به صورت مبنایی غلط بود اما کسی نبود که به مردم بگوید اینها شعارهای غلطی است؛ به طور مثال گفته شد خوب است چرخ سانتریفیوژها بچرخد اما چرخ زندگی مردم هم باید بچرخد لذا اگر کسی این شعار را واکاوی کند مشخص میشود آینده تیره و تاری را جلوی مردم و کشور عزیزمان میگذارند که میخواهند حتی زندگی عادی کنند. نکته چهارم هم این بود که بین اصولگرایان نه تنها وحدت ایجاد نشد بلکه به جان یکدیگر افتادند و معتقدم آنها کاری نبود که برای موفق نشدن انجام ندهند در واقع همه کاری کردند که رقیبشان موفق شود.* از ستاد آقای هاشمی به دولت آقای احمدینژاد آمدندآقای احمدینژاد در لایههای دولت کسانی را به کار گرفته بود که در ستاد آقای هاشمی بودند یعنی امثال آخرین مسئول دفتر آقای احمدینژاد که سال ۸۴ برای چه کسی کار میکرد؟ از ستاد آقای هاشمی به دولت آقای احمدینژاد آمدند و جالب اینجاست که اسم و رسم هم داشتند لذا کادرسازی کرده و مسیر را برای جریان خود باز کردند و سیستم خودروسازی و صنایع ما را دست گرفتند اگر اتفاقی هم افتاده توسط سرپنجههایی مشخص انجام شد.*ماجرای سایپا و نقش آخرین مسئول دفتر احمدینژادفارس: احمدینژاد این مسئله را نمیفهمید؟زاکانی: حتما میدانست؛ ما در قضیه سایپا چقدر اصرار کردیم؟ پشت صحنه آن همان آخرین مسئول دفتر احمدینژاد بود که به مشایی اتصال داشت و این معادلهای بود که نتیجه آن کاملا مشخص بود اما آنها با پول خود سایپا و دولت، دولت را چاقتر کردند و اراده دولت را گرفتند.فارس: در بحث سعید مرتضوی نیز همین طور بود؟زاکانی: در این قضیه هم آقای احمدینژاد متوجه بود که چه کار میکند.* اگر دولت ادعای مبارزه با مفاسد اقتصادی را دارد بسماللهفارس: جریان اصلاحات که الان مدعی قضیه سعید مرتضوی و بابک زنجانی شده، در مقطعی که شما علیه فساد مبارزه میکردید در رابطه با این افراد اصلاحطلبان چه موضعی داشتند؟زاکانی: آنها به شدت حمایت میکردند یعنی جایی که باید درمیافتادند این کار را نمیکردند. برخی از نمایندگان مجلس نیز از این افراد حمایت میکردند اما من نمیخواهم اسم بیاورم؛ بخش زیادی از این افراد وابسته به جریان اصلاحات بودند؛ یعنی مسئول هماهنگکننده برنامههای آقای هاشمی که نماینده سابق بود، با آقای جاسبی کاملا عجین بود.اگر دولت ادعای مبارزه با مفاسد اقتصادی را دارد بسمالله و ما هم حتما به آنها کمک خواهیم کرد.فارس: با توجه به اینکه گفتید آقای احمدینژاد از جریاناتی که روی کار میآوردند آگاهی داشتند چرا شعار داد اسامی مفسدان اقتصادی در جیب من است و بعد از اینکه شعارهای ضدفساد مطرح کرد بعد از مدتی سکوت کرد؟زاکانی: متاسفانه نوع مواجه احمدینژاد با صحنه کاملا ابزاری بود؛ در بحث بیمه آقای آسوده ظلم بزرگی در حقش صورت گرفت، او فرد پاکی بود اما رحیمی اسامی را به آقای احمدینژاد داد و او نیز اسامی را اعلام کرد و بعد از چند سال هم حلالیت طلبید. هیچکس هم نسبت به آبروریزی از او پاسخگو نبود لذا این مسائل به نظام ضربه میزند، آقای رحیمی وقتی در مجلس بوده علیه دولت کلی مستندسازی کرد و وقتی از مجلس میرود همان مستندات پاشنه آشیل خود دولت میشود که بخشی از آن نیز نادرست است اما با این حال مادامی که او مسئول بود ما درباره اشکال اقتصادی او در بیرون صحبت نکرده و به دستگاه قضایی شکایت کردیم.در بخش سیاسی هم ایشان به همه چیز ابزاری نگاه می کرد و عملاً هدف وی توجیه کننده اش برای بهره برداری از هر وسیله ای بود. مثلا در دور اول در سال ۸۴ وزیری معرفی شد و معلوم شد که اشکالی دارد و دو نوبت دستگیر شده است و آن وزیر پیشنهادی نیز وقتی که رودررو شد پذیرفت در حالی که قبل از آن مدعی بود که این موضوع دروغ است؛ بنده با آقای فدایی شب به دفتر آقای احمدینژاد رفتیم ما به او گفتیم که این کار را انجام ندهید چراکه این موضوع پاشنه آشیل خواهد شد اما او قبول نکرد؛ به او گفتم که در انتخابات سال ۸۴ که در آن زمان فقط مدت کوتاهی گذشته بود آن فرد برای آقای معین ستاد زده است لذا شما او را معرفی نکن اما احمدینژاد به ما گفت که من او را جذب کردهام؛ آیا میشود کسی در انتخابات برای کسی ستاد زده باشد که نقطه مقابل یک جریان است و سپس این جریان او را جذب کرده و برای یک وزارتخانه رکنی و مهم معرفیاش کند؟ اما احمدینژاد این کار را انجام داد اما مجلس مخالفت کرد. ممکن است کسی بگوید با اینکه او اصولگرا نبود چرا اصولگرایان از احمدینژاد در سال ۸۸ حمایت کردند؛ ما پاسخ میدهیم که ما به این حمایت خود افتخار میکنیم چراکه میدیدیم در مقابل او کسی دارد به صحنه میآید که وقتی باخت هشت ماه کشور را به هم ریخت، اگر پیروز میشد به اعتقاد من ریشه این انقلاب را میکَند لذا انتخاب احمدینژاد در آن مقطع اوج عقلانیت بود چون اشکالات او کمتر از رقیبش بود و عقبه اجتماعی نیز نداشت لذا ما در حال حاضر هم از این مسئله دفاع میکنیم ما بین بد و بدتر، بد را انتخاب کردیم و این بنا بر نظر امام صادق (علیه السلام) عین عقلانیت است.ما همان زمان به احمدینژاد گفتیم که دو خواسته بیشتر از شما نداریم؛ خواسته اول خدمت به مردم و افزایش تبعیت از رهبری است و خواسته دوممان هم این بود که افراد فاسد را از خود جدا کند؛ این خواستهها را قبل از انتخابات سال ۸۸ مطرح کردیم و میدانستیم که اگر میرحسین موسوی بیاید چه اتفاقی خواهد افتاد.فارس: درباره بحث مشایی و معاون اولی او چطور؟زاکانی: من اسم مشایی را قبل از انتخابات سال ۸۸ در مصاحبه بردم و گفتم اطرافیانی که آقای احمدی نژاد باید نسبت به آنها تجدید نظر کند یکی همین آقای مشایی است.فارس: بحث شکایت از آقای رحیمی به کجا رسید. با توجه به اینکه تاکید داشتید مجلس و قوه قضاییه در برخورد با مفاسد انگیزه دارند.زاکانی: بنده گفتم اراده رییس قوه و مسئولان قوه قضاییه نسبت به گذشته بسیار بهتر است، چون قبلاً رئیس محترم سابق قوه قضائیه در مجلس گفت ما یک فساد اکبر و یک فساد کبیر داریم، فساد کبیر همین مفاسد اقتصادی است اما فساد اکبر فرار سرمایه است و تلقی ایشان این بود که برخورد با مفاسد اقتصادی سبب فساد اکبر یعنی فرار سرمایه ها خواهد شد. ما معتقدیم این اظهار نادرست بود اما در حال حاضر نسبت به گذشته خیلی بهتر شده است.* قوه قضاییه به خاطر پرونده مهدی هاشمی زیر سوال استفارس: مثلا پرونده مهدی هاشمی بعد از این همه مدت هنوز در دادگاه است.زاکانی: راجع به این پرونده، قوه قضاییه زیر سوال قرار دارد.فارس: مجلس درباره پرونده مهدی هاشمی یا سلیمی که اخراجی وزارت اطلاعات بوده و در حال حاضر در وزارت علوم سمت گرفته است کاری نمیکند؟ با اینکه فرجیدانا این موضوع را تکذیب کرده است.زاکانی: در رابطه با مهدی هاشمی گفتم که دستگاه قضایی زیر سوال است و در مجلس وظیفه ما پیگیری مجدانه آن است اما مسوولیت مستقیم آن با دستگاه قضایی است. اما در خصوص جریان دوم خردادی ها آنها چند لایه درست کردهاند، بخشی از این افراد صحنه را اداره میکنند و جلسات منظم دارند و برای پروژه خبرگان یا مجلس برنامه تنظیم کرده و بخشی مجری بوده و به صورت روتین مشغول فعالیت هستند، البته در کشور ما آزادی است و آنها حق دارند که فعالیت سیاسی کنند اما حرکت در مسیری که مانع از رشد و اعتلای کشور شود، مثلاً پذیرفته شده نیست و ما حق نداریم دانشگاهها را به سمت تعطیلی فعالیتهای علمی ببریم همان روندی که در دهه ۷۰ به جریان دانشجویی آسیب زد و در دهه ۸۰ نیز سرخوردگی جدی ایجاد کرد، این مسائل از این جنس امور بوده و آسیبزاست لذا مجلس موظف به پیگیری است و الحمدالله ما هم پیگیری میکنیم اما پیامهایی که به جامعه منتقل میشود باید کاملا روشن و صریح باشد و نباید بوی لجاجت و مخالفت بی اساس داشته باشد.ما باید مشوق دولت در کارهای خوب باشیم و اگر اشکالی هم میبینم آن را مشفقانه تذکر دهیم و اگر هم امری خلاف مثل اتفاقات وزارت علوم رخ می دهد و پافشاری آن را هم ببینیم مخالفت و مواجه منطقی داشته باشد و این منطق را به جامعه منتقل کنیم تا لجبازی استنباط نشود.فارس: مثلا مردم میگویند بیش از ۴۰۰ روز است پرونده مهدی هاشمی زمین مانده یا در پرونده دانشگاه آزاد که شما هم نقش اصلی را در جمعآوری اسناد آن داشتید هیچ اقدامی صورت نگرفته است؛ آیا این ایراد به قوه قضاییه وارد است؟زاکانی: ما در قضیه جاسبی نتوانستیم چیزی را به قوه قضاییه بدهیم چراکه در مجلس هفتم ریاست کمیسیون آموزش چنین اجازهای نداد تا موضوع در صحن طرح گردد و به قوه قضاییه برود.فارس: الان ارادهای برای پیگیری پرونده دانشگاه آزاد وجود ندارد؟زاکانی: چرا وجود دارد. در دور دوم تحقیق و تفحصی که از دانشگاه آزاد می شود همه آن اسناد را هم استفاده میکنند و از ما گرفتهاند.*اخراج برخی دانشمندان هستهای از نطنز انتقام جویی استفارس: با توجه به اخراج برخی از دانشمندان هستهای از نطنز و انتصابهای جدید در این نیروگاه توضیح دهید.زاکانی: ظاهر ماجرا این است که یک انتقامجویی است اما باطن قضیه شک ندارم که با یکیدو واسطه به سرویسهای اطلاعاتی بیگانه برمیگردد؛ ممکن است ادله مصداقی برای این بیانم نداشته باشم اما نمی شود شیمون پرز چیزی را درخواست کند و آن هم در کشور ما اتفاق بیفتد و ما هم بگوییم این موارد ساده اتفاق افتاده است؛ این خیلی سخت است. الان اتفاقی که افتاده این است که کسانی که در این صحنه موثر بوده و نقش اصلی را داشتند و خیلی صریح بگویم کسانی که ۳.۵ درصد، ۲۰ درصد را گرفتند و ویروس استاکسنت را کشف کرده و آن را ناکارآمد کردند، هم عذرشان را خواستند، هم مسئولیتشان را گرفتند و هم محافظان آنها را برداشته و ماشینهایشان را گرفتند و همینطور آنها را در جامعهای فرستادند تا در معرض خطر قرار بگیرند. اگر کسی روضه باز بخواند مشخص میشود که یک فاجعه در حال اتفاق افتادن است.فارس: بهانه آنها این است قرارداد افراد به پایان رسیده است.زاکانی: خودتان می فرمایید بهانه است.فارس: چرا در این قضیه علنی صحبت نمیکنید؟زاکانی: چون ما در مجلس در حال پیگیری این موضوع هستیم زیاد آن را بیان نمیکنیم علاوه بر اینکه مردم در این صورت و با شنیدن حقایق تلخ آنجا مایوس خواهند شد؛ اتفاقات بسیاری تلخی در حوزه فنی و عناصر انسانی و حوزههای مختلفی که مابهازای آن عملیاتی شدن خواست دشمنان این کشور فراتر از توافقنامه است، از شهریور امسال به بعد روی داده است لذا من خطر اتفاقات داخل کشور را کمتر از توافقنامه نمیدانم، گرچه تفسیرهای بسیار بدبینانه و فوق العاده خوشبینانه از توافقنامه ژنو را نیز قبول ندارم و معتقدم باید تصویر منطقی ارائه داد. با این حال اگر تصویر بدبینانه توافق ژنو را هم ملاک قرار دهیم، حوادث داخلی به مراتب تلختر از این تصویر بدبینانه توافقنامه است؛ البته مسئولان خبر دارند و دستور پیگیری نیز داده شده و عوامل آن نیز مشخص هستند اما به هر حال با مسئولان و وزرای دولت در هفته گذشته صحبت شده است.*اخراج برخی دانشمندان هستهای دامنگیر دولت میشودفارس: یعنی وزرای کشور و اطلاعات؟زاکانی: آنها مرتبط با موضوع هستند بله، به آنها گفتهام که این قضیه دامنگیر دولت خواهد شد؛ من در سرمقالهای هم که نوشتم تاکید کردم در اتفاقات تلخ موجود این افراد شریک هستند؛ روزی که شهید احمدیروشن ترور شد از قبل گفته بود که آنها میخواهند مرا ترور کنند؛ اما هیچکس از او محافظت نکرد. حتی میخواستند او را در خانهاش ترور کنند اما باز هم کسی حرف او را گوش نکرد، آن سیستمی که باید به وظیفهاش عمل کند متاسفانه نکرد. افرادی که الان دارد روی کار میآیند، در تاریخ ۱۴/۱/۸۵ به این نتیجه میرسندکه نمیتوانند غنیسازی کنند، این فردی که اخیرا او را تودیع کردند ۲۴ ساعتاز آقای آقازاده فرصت خواسته که ظرف ۶ تا ۷ ساعت غنیسازی ۳.۵ درصدرا گرفته است، یا همین ایشان طراحی کرده و ۲۰ درصد را گرفته است،حالا همین شخص را تودیع کردهاند.فارس: درباره انتصابات صورت گرفته جای این افراد هم صحبت کنید. چرا افراد اثرگذار را کنار گذاشتند؟زاکانی: برخی عناصر به دروغ القا میکنند که نظام میخواهد فعالیت هستهای را راکد کند و به واسطه همین القای غلط، اتفاقی که میافتد این است که آنها سمت و سویی را دنبال میکنند که نتیجه آن راکد کردن عملی در صنعت غنی سازی است، یعنی تیم فعلی سال ۸۹ فردو را تحقیقاتی کردند. فردو ۴۰ متر زیرزمین است و ۹۰ متر روی آن کوه قرار دارد، اما در سال ۸۹ فردوی زیرزمین را تحقیقاتی کرده و ۸ دستگاه سانتیفیوژ گذاشتهاند، تمام لولهکشیهای انجام شده در زیرساختها را قلع و قمع و جمع کرده و در انبار ریختهاند! مجددا امسال که آمده بودند حرف تحقیقاتی کردن فردو را میزدند، در حالی که فردو عملیاتی شده و در سانتریفیوژها گازرسانی میکنند و این همه دستگاه در آن مستقر شده است.لذا وقتی توجه میکنیم میبینیم که موضوع فراتر از سوءتدبیر است و به هیچ عنوان سوءتدبیر نیست.فارس: پس نقش آقای صالحی در سازمان انرژی اتمی چیست؟زاکانی: راجع به افراد من حرف نمیزنم.*یقیناً هیچکس نمیتواند فرآیند هسته ای کشور را برگشتناپذیر کندفارس: یعنی این که افراد موثر را اخراج میکنند که این فرآیند را برگشتناپذیر کنند؟زاکانی: یقین دارم آنها به فضل الهی نمی توانند چنین کاری کنند اما کارشان حتما به ما آسیب میزند.فارس: با توجه به نقشی که در کمیته احزاب مجلس دارید، قانون احزاب به کجا رسید و چه زمانی آماده میشود؟زاکانی: قانون احزاب داخل کمیسیون تصویب شده و الان در نوبت صحن قرار دارد.فارس: بحث خانه احزاب چطور؟زاکانی: خانه احزاب ربطی به قانون احزاب ندارد بلکه کمیسیون ماده ۱۰ احزاب در وزارت کشور باید محملی را فراهم کند که خانه احزاب راهاندازی شود و به اعتقاد بنده محل مناسبی است. به شرط اینکه احزاب خود خانه احزاب را حزب نکنند.*اگر قانون احزاب تصویب شود حتما در کار احزاب گشایش میشودفارس: ویژگیهای قانون احزاب که در حال حاضر در دستورکار مجلس قرار دارد چیست. آیا با این قانون گشایشی در کار احزاب ایجاد خواهد شد؟زاکانی: اگر این قانون تصویب شود حتما در کار احزاب گشایش ایجاد میشود. ما حدود ۲۳۰ حزب داریم اما چند حزب شبکه اجتماعی، سیستم جذب، نظامنامه آموزشی، برنامه برای اداره کشور، کادرسازی و تولید فکر و تبیین گفتمان در کشور دارند؟ قطعا چنین حزبی وجود خارجی ندارد یا تعداد آنها هرچند ناقص بسیار کم است. ما در قانون احزاب که مربوط به سال ۶۰ است اشکالات جدی میبینیم، کمیسیون ماده ۱۰ احزاب در دوره قبل کاری کرده بود و آن در واقع همان پیشنویسی است که به دستور آقای رحمانیفضلی وزیر کشور بر روی سایت قرار گرفت. این پیشنویس قبلا تهیه شده و مربوط به دوره اخیر نیست، در واقع در دوره قبل و در زمان وزیر کشور سابق این پیشنویس تهیه شده است. در دولت قبل این پیشنویس با یک کار کارشناسی آماده شده بود، اولا تجارب گذشته فعالیت کمیسیون ماده ۱۰ احزاب را جمع کرده بودند و این انباشت تجارت را مقدمهای قرار داده بودند، سپس ۱۰ نفر از صاحبنظران را از هر دو جناح دعوت کرده بودند که روی آن نقد و نظر خود را ارائه دهند و همزمان آن را به پژوهشکدههای دانشگاهی داده بودند تا روی آن کار تحلیلی و تحقیقی صورت گیرد و محصول این کار را تحت همین پیشنویس که بر روی سایت وزارت کشور قرار گرفت را در مجس هشتم پیشنهاد داده بودند و این در مجلس نهم به کمیسیون آمد.فارس: تعداد بندهای آن بیشتر نبود؟زاکانی: بله بیشتر بود توضیح خواهم داد؛ وقتی این لایحه به کمیسیون آمد ما آن را به مرکز پژوهشها دادیم تا بررسی کارشناسی انجام دهد و مرکز پژوهش های اسلامی مجلس در قم نیز آن را بررسی کرد؛ نکته سوم این بود که حدود ۳۶ نفر از مسئولان احزاب را به کمیسیون دعوت کردیم و از آنها خواستیم به عنوان کارشناسان با تجربه و کسانی که مستقیماً مرتبط با موضوع هستند به ما کمک کنند، آنها ۶ نفر را انتخاب کردند و کمیسیون طرح آماده شده توسط نمایندگان مجلس را به عنوان پایه قرار داد و طرح پیشنویس لایحه احزاب را که محصول کار کمیسیون ماده ۱۰ احزاب بود گرفت و نظر آن دو مرکز پژوهشی را نیز اخذ کرد، از دستگاههای دولتی و ذیربط دعوت کرد که حداقل مدیران کل دو وزارتخانه در جلسات ما شرکت میکردند.البته مدیرکل سیاسی و کارشناسان کمیسیون ماده ۱۰ به همراه ۶ نماینده احزاب به صورت منظم در جلسات شرکت میکردند؛ در چنین جمعی ما مواد قانون احزاب را به بحث گذاشتیم لذا با این روند به یک چارچوب منسجمی رسیدیم که چند نکته در آن لحاظ شده است.*جزئیات قانون جدید احزابفارس: چارچوب منسجمی که در قانون احزاب به آن رسیدید شامل چه مواردی بود؟زاکانی: اولا شرایط مشخصی را برای احزاب ایجاد کرد و طبق آن احزاب به دو دسته ملی و استانی تقسیم شدند؛ ما برای ۲۳۰ حزب موجود چارچوب مدونی را معلوم کردهایم که در صورت داشتن آن چارچوب به عنوان یک حزبی ملی یا استانی شناخته میشوند. مثلا مشخص کردهایم که یک حزب ملی باید در حداقل ده استان دفتر داشته باشند و اعضای فعال آنها نیز مشخص باشند. نکته دوم اینکه گفتهایم اگر حزبی با این شرایط مجوز گرفت در واقع هم میتواند از رسانه ملی استفاده کند و اگر استانی است از رسانه استانی، خودش نیز میتواند استفاده کند علاوه بر اینکه مجوز رسانه خاص هم در صورت تقاضا خارج از نوبت باید داشته باشد و اگر حزبی مجوز گرفت ارشاد نباید مانند سایرین با آن برخورد کند بلکه باید ابزار لازم را در اختیار آنها قرار دهد. نکته سوم نیز سلسلهحمایتهای جدی از احزاب است یعنی آنها ضمن اینکه باید از حق عضویتها استفاده میکنند دولت مسیری را برای رونق و توسعه احزاب فراهم کند تا احزاب شناسنامهدار طبق قانون جدید یارانه دریافت کنند اما اینکه این یارانه چگونه و با چه شیوهای پرداخت شود نیاز به آییننامه دارد و سطح آن را هر سال مجلس و دولت باید تصویب کنند و قاعدتاً آییننامه آن نیز از طریق کمیسیون ماده ۱۰ و وزارت کشور باید اعمال شود. بنابراین ما یکسری ویژگیهایی را برای احزاب تعیین کردیم و گفتیم احزابی که این ویژگیها را ندارد طبق زمان مقرر باید خود را به این ظرفیت برساند و اگر نمیتواند باید با احزاب همسوی خود تجمیع شوند و با عنوان جدید کمیسیون ماده ۱۰ خارج از نوبت به آنها مجوز دهد یعنی مثلا پنج حزب کوچک تشکیل یک حزب مادر را بدهند و کمیسیون ماده ۱۰ به آنها مجوز دهد.بخش دوم کمک به احزاب در زمینه رسانه، پول و امکانات است که به اقتضای فعالیت احزاب باید در اختیار آنها قرار گیرد. نکته دیگر اینکه تکلیف حزب و جبهه را معلوم کردهایم.فارس: تشکیل جبهه نیاز به مجوز دارد؟زاکانی: بله؛ در قانون فعلی مسکوت است اما در قانون جدید آمده که جبهه متشکل از چند حزب است. نکته چهارم این است که در قبال این امکان و این هویتی که برای احزاب وجود دارد آنها باید پاسخگو باشند و کسی نمیتواند یک حزبی را بگیرد راکد گذاشته و فقط از اسم آن استفاده کند یا با حزب خود دست به قانونشکنی بزند. نکته دیگر راجع به سطوح تخلفات احزاب و مراکز مسوول مربوطه با شفافیت مباحثی مطرح شده که دیگر ابهامات قانون جدید را نداشته باشیم.بنابراین ما هم میخواهیم به رونق احزاب کمک کنیم تا برنامه و کادرسازی برای کشور را احزاب نیز به دوش بکشند و ما به ازای آن ارائه خدمات شاهد مسئولیتپذیری آنها باشد. بنده در وزارت کشور توضیح دادم که ما خواستههای احزاب را در قانون آوردهایم با این حال وزیر کشور دستور داد که پیشنویسی را که از دولت قبل بود روی سایت گذاشتند و ما نیز از آنها خواستیم توصیهها و پیشنهادات را به ما بدهند تا طرحی که در نوبت صحن قرار دارد نکات مطلوب آن را به عنوان حذف و اضافه، به این قانون بیافزاییم لذا مسیر مجلس در بحث قانون احزاب خواست احزاب را در سطح مطلوب در نظر گرفته است.مثلا برخی فعالان حزبی میگفتند شما وقتی میخواهید مجوز دهید تعداد اعضا یا تعداد شعب استانی را ملاک قرار ندهید لذا ما هم گفتیم حزبی که نتواند در ۱۰ استان دفتر داشته باشد چه حزبی است ؟ بنابراین ما سعی کردیم همه جوانب را در نظر بگیریم و انشاءالله از نظرات مطرح شده در سایت وزارت کشور هم هم بهره مند خواهیم شد.فارس: این قانون چه زمانی نهایی خواهد شد؟زاکانی: هرگاه که در دستور مجلس قرار بگیرد و در حال حاضر در نوبت صحن قرار دارد.* پیشنویس جدید لایحه احزاب همان پیشنویس دولت احمدینژاد استفارس: این پیشنویس جدید با لایحه قبلی قانون احزاب تفاوتی ندارد؟زاکانی: این پیشنویس جدید همان پیشنویس دولت قبل است.فارس: آن چیزی که شما ارائه دادید طرح است؟زاکانی: بله طرح است اما وزارت کشور دولت قبل به ما گفتند که شما پیشنهادات کمیسیون ماده ده را هم از طریق طرح ارائه دهید چراکه اگر از طریق لایحه ارائه شود سالها در دولت عقب میافتد.فارس: با توجه به عضویت شما در کمیسیون ماده ۱۰ احزاب اخیرا خبری در خصوص فک پلمب دفتر حزب منحله مشارکت منتشر شد، آیا آنها اساسا اجازه فعالیت دارند؟ چرا در این باره پیگیری از سوی شما صورت نگرفت؟زاکانی: فعالیت حزب منحله مشارکت غیرقانونی است اما این بحث باید از سوی دستگاه قضایی پیگیری شود چون پلمب به دستور آنها صورت گرفته است.* حزب مشارکت و مجاهدین طبق قانون حق فعایت ندارندفارس: اگر بخواهند با عنوان جدید به صحنه سیاسی بازگردند چطور؟زاکانی: ما در قانون جدید جرایم را دستهبندی کردهایم، برخی از این اشکالات را خود کمیسیون ماده ۱۰ به صورت شفاهی یا کتبی تذکر میدهد و حتی میتواند به صورت موقت از فعالیت حزبی جلوگیری کند و به دستگاه قضایی جهت رسیدگی ارجاع دهد؛ اما حزب منحله مشارکت مسیر را از طریق قانون قبلی طی کرده است و آنها و سازمان مجاهدین که منحل شد اگر بخواهند خودشان فعال شوند باید مجوز بگیرند و کمیسیون ماده ۱۰ باید در مورد آنها نظر دهد اما اگر هم قوه قضاییه آنها را رد صلاحیت کرده باشد، دیگر نمیتوانند مجوز بگیرند. این در قانون جدید صراحت دارد.فارس: اخیرا آقای سلامتی دبیر کل حزب منحله مجاهدین مدعی شد که ما میخواهیم با نام جدید فعالیت خود را آغاز کنیم، آیا میتوانند چنین کاری انجام دهند.زاکانی: اگر کسی بخواهد مجوز جدید بگیرد آزاد است اما باید استعلام آنها صورت گیرد و پس از استعلام چهارگانه آنها کمیسیون ماده ۱۰ مجوز خواهد داد.فارس: آقای زاکانی آیا برنامههای جمعیت رهپویان و دیدار با گروههای مرجع اصولگرایی به منظور تعیین راهبرد انتخابات آینده انجام شده است؟زاکانی: با هیچکس دیدار نداشتهایم.* اردیبهشت، زمان کنگره رهپویانفارس: زمان کنگره رهپویان مشخص شده است؟زاکانی: سال آینده خواهد بود ما برنامهریزی کردهایم که در اردیبهشت برگزار شود اما اگر مقدمات آن فراهم نشود کنگره را شهریور ماه برگزار میکنیم.فارس: آقای فدایی اخیر در مصاحبه با فارس پیشنهاد جدیدی در خصوص ائتلاف مطرح کردند نظر شما در این باره چیست؟زاکانی: همان ائتلاف گفتمانی؟فارس: بله.* برای انتخابات باید ۵ گام برداشته شودزاکانی: من معتقدم که برای انتخابات باید شش گام برداریم؛ اولین گام باید تکثیر خالصین باشد و به تعبیر مقام معظم رهبری ما باید نیروهای انقلابی را تکثیر کنیم و هرکس باید از خودش آغاز کند، گام دوم باید پیگیری وحدت بین نیروهای انقلاب بر محور اصول باشیم نه محوریت افراد و سلائق چراکه در این حالات اخیر منجر به سهمخواهی خواهد شد، نکته سوم تلاش برای ترویج گفتمان انقلاب اسلامی در جامعه است و تجلی این وحدت ایجاد یک گفتمان مشترک در جامعه است که بتواند جامعه را تحت تاثیر قرار دهد، گام چهارم که باید همعرض با سه گام قبلی صورت گیرد این است که ما باید تلاش کنیم در مسئولیتهایی که دست اصولگرایان است حداکثر خدمتگزاری به مردم را داشته باشیم نه به عنوان یک ابزار بلکه به عنوان یک مسیر اعتقادی، اگر امروز که کار دستمان است به جای خدمت به فکر انتخابات باشیم مردم هوشمندند و میگویند کسانی که از الان ظرفیتها را راکد نگه میدارند صلاحیت حضور ندارند. گام پنجم نیز این است که وحدت بر محور اصول باید در حوزه سیاسی تجلیاش برنامه مشخص برای انتخابات آینده با شناخت افراد صاحب صلاحیت باشد تا بتوانیم محکم در انتخابات حاضر شویم اما اگر هرکدام از این بخشها را فراموش کنیم آسیب میخوریم. و نهایتاً برنامه دقیقی برای حضور در انتخابات و رقابت داشته باشیم.فارس: اخیرا دیداری با آقای احمدینژاد داشتهاید؟زاکانی: من مدتهاست احمدینژاد را ندیدم.فارس: جدیدا دیداری با آقای جلیلی نداشتهاید؟زاکانی: بله نماز جمعه ایشان را زیارت کردم.فارس: در زمان انتخابات دیداری با آقای جلیلی داشتید آیا ناگفتهای دارید؟زاکانی: دو دیدار داشتم؛ حالا وارد این بحث نمیشوم.فارس: بحث مسئولیت گرفتن شما در بسیج پزشکان صحت دارد؟زاکانی: دانشگاه خودمان بود، بحث خدمت در بسیج اساتید دانشگاه علوم پزشکی تهران بود.فارس: در حال حاضر در دانشگاه فعالیتی دارید؟زاکانی: عضو هیأت علمی دانشگاه هستم. |
↧
صندوقچه اسرار دانشگاه آزاد با تفحص باز شد
↧