گروه اقتصادی "ندای انقلاب"، محمد کریمی/ سازمان هدفمند سازی یارانهها طی اطلاعیهای توضیحاتی را درباره نحوه ثبت نام متقاضیان دریافت یارانه ارائه کرده است. این درحالی است که تصویر پیشروی افکار عمومی درباره چگونگی اجرایی شدن فاز دوم هدفمندی یارانه ها کمی مبهم مینمایاند، در این باره گفتنیاست؛ الف) فاز جدید طرح هدفمند سازی یارانهها در هفته آتی در حالی کلید میخورد که از نگاه رسانهای – اگرچه تحرکی اتفاق افتاده است – اما آنگونه که باید «اطلاعرسانی موثری» درباره آن صورت نگرفته است. البته شاید گفته شود که «موج رسانهای» درباره این موضوع شکل گرفته و در هفته آتی نیز به مرور بر شدت آن افزوده میشود که در پاسخ باید نوشت ، اتفاق بسیار بزرگ و اثرگذاری در اقتصاد ایران در شرف تکوین است و این موج رسانهای – براساس آنچه تاکنون شاهد آن بودهایم- در مقایسه با این اتفاق بزرگ که بیتردید سایهای سنگین بر سر اقتصاد هر یک از «خانوار»های ایرانی خواهد داشت،افاقهای اثرگذار ندارد. همچنان که در نگاه اجمالی به سیر واکنشها – از زمان اعلام اولین اخبار نسبت به فاز جدید طرح هدفمند سازی یارانهها تاکنون- به راحتی این نکته آشکار میشود که مردم آنگونه که باید هنوز به درستی نسبت به چگونگی همکاری خود با اجرایی شدن این طرح و البته در مقابل خدمتی که به دولت و دولتمردان میکنند نسبت به ما به ازای آن یعنی نحوه خدمات رسانی مطلوب و شایسته دولت، اولا کاملا «آگاه » نیستند و ثانیا « اقناع» نشدهاند که بی تردید «حضور پر رنگتر» در میان مردم کوچه و بازار مصادیق فراوانی در این باره را فراروی مدیران اجرایی قرار میدهد. از سوی دیگر، بازخوانی نحوه مشارکتهای مردمی در «تصمیمسازی« ها و «تصمیمگیری« ها طی سه دهه اخیر بیانگر این نکته است که افکار عمومی ایران اسلامی نشان داده اگر نسبت به موضوعی اقناع شده باشد با همدلیها و همراهیهای خود در« تصمیمسازی»ها به گونهای عمل کرده و میکند که جهان را مسحور و مات خود میسازد. نزدیکترین موضوعی که در این باره به ذهن متبادر میشود، حضور افتخار آفرین آحاد مردم در جریان «انتخابات سال ۹۲ » است که همچنان بر تارک سپهر سیاسی ایران میدرخشد. این قلم همچنان معتقد است که دولتمردان باید از هماکنون – اگرچه دیرهنگام مینمایاند- نسبت به تبیین و تشریح کامل زوایای مختلف فاز دوم هدفمندی یارانهها فعالتر عمل کنند. اگرچه نحوه سخن گفتن برخی از دولتمردان نیز تاملبرانگیز بوده است و بازنگری جدی را طلب میکند. مصداقی که میتوان در این باره ارائه داد اظهارات رئیس مجلس شورای اسلامی است. وی در گفتوگویی با اشاره به این که کلیت مجلس علاقمند به همکاری با دولت است،میگوید:«درباره هدفمندی، اظهاراتی از سوی برخی مسئولان دیدم مثل این که افراد باید بگویند یارانه میخواهیم یا اگر اطلاعات اشتباه بدهند با ابزار مختلف زندگیشان را بررسی میکنیم .....من فکر میکنم این حرف درستی نیست و به قواره دولت هم نمی خورد» ب) نحوه عملکرد دولت در اجرایی شدن فاز دوم هدفمندی یارانهها بسیار مهم است و آن را نیز باید همسطح و بلکه پلهای بالاتر از اقناعسازیها ارزیابی کرد. واقعیت این است که افکار عمومی همچنان «کنترل قیمتها و مهار پدیده افسار گسیخته «تورم» را به عنوان یکی از مهمترین مطالبات خود از دولت یازدهم دنبال میکند و چشم انتظار تحقق این مطالبه خود است. از طرفی ، یکی از مهمترین وعدههای دولت یازدهم کنترل قیمتها و مهار دامنه گرانی بوده است اما اخبار و گزارشات رسمی نشان میدهد دولت یازدهم طی ۷ماه فعالیت خود نیز با مصوباتی رسمی نرخ حداقل ۱۲ قلم کالا و خدمات را افزایش داده که مهمترین آنها قیمت «آب» ، « برق» ، «نهاده دام» بوده است. این اتفاق درحالی است که کمترین توقع افکار عمومی «اطلاعرسانی» درباره چرایی این افزایش قیمتها بوده که متاسفانه توجهی به آن نشد. به راستی دولتمردان درباره پاسخ به این گونه سئوالات چه راهکار و سازوکاری اندیشیدهاند؟ از سوی دیگر، خاطره اختصاص و توزیع «سبدکالا» در اذهان افکار عمومی همچنان موج میزند. این که برخی به رغم مکنت مالی مستحق دریافت این سبد اعلام شدند و گروهی نیز به رغم وضعیت بغرنج مالی و اقتصادی از دریافت آن محروم ماندند، روایتگر یک واقعیت گزنده و تلخ در مدیریت اقتصادی ایران است. واقعیتی تلخ که وجود نابسامانی در تصمیمگیریهای مدیریتی را از یک سو و کاستیها و تعللها در ایجاد یک مرکز یا یک بانک اطلاعاتی - متناسب با وضعیت اقتصادی افراد جامعه- را از دیگر سو به تصویر میکشد و نامحرمان را برای انتقام از مردم و دولت برآمده از متن مردم به وسوسه میاندازد. حال این سئوال مطرح است؛ براساس آنچه تاکنون شنیده، گفته و خوانده میشود، اقشاری از جامعه در فاز دوم هدفمندی یارانه ها ریزش خواهند داشت، این ریزش چگونه خواهد بود؟ ملاک و شاخص «بهرهمندی » یا «محرومیت» از دریافت یارانه چیست؟ ج) دولت و دولتمردان و افکار عمومی ایران اسلامی باید سوای از این اتفاق بزرگ و اثرگذار در اقتصاد ایران اسلامی به یک واقعیت دیگر نیز توجهی مضاعف نشان دهند. دشمنان و بیگانگان همچنان در انتظار فرصت و شکار سوژه و موضوعی برای فضاسازی علیه نظام و انقلاب به کمیت نشستهاند، دولتمردان چه سازوکاری را برای رویارویی با سناریوهای دشمنان در فریب افکار عمومی و تحریف واقعیات جامعه اسلامی ایران اندیشیدهاند؟ فضاسازی رسانهای با محوریت بیبیسی – که دشمنی دیرینهای با مردم ایران دارد- حول توزیع «سبدکالا» را به یاد دارید؟ مروری بر گذشته نشان میدهد در اجرای تصمیمات کلان و به ویژه تصمیمسازیهای اقتصادی اولا باید به ابزار «رسانه» اعتماد کرد و آنان را همراه و همگام خود به صحنه آورد و ثانیا مرحله به مرحله از اجرای اینگونه تصمیمات به صورت شفاف و مستند فراروی افکار عمومی قرار داد، بیتردید در این حالت میتوان هرگونه سناریوی غربی و غربباوران را کیش و مات کرد. انتهای پیام/