به گزارش ندای انقلاب ، تاکنون در رابطه با جهاد اکبر که به معنای مبارزه با هوای نفس است و جهاد اصغر که به معنای پیکار با دشمن است، سخنان گسترده ای بیان شده و حتی در رابطه با این دو مقوله کتاب ها نوشته شده است اما رهبر انقلاب به تازگی با تفسیر آیه ۳۳ سوه احزاب یک وجه دیگر جهاد به نام جهاد کبیر را معرفی کردند. این نوع از جهاد دارای مرتبه ای والاتر نسبت به جهاد اکبر و اصغر است زیرا بر مبنای مفهوم جهاد کبیر ما بدون تبعیت از دشمن و اطاعت از او در مسیر اقتدار و پیشرفت حرکت کرده و با سرافرازی به توسعه در همه بخش ها دست پیدا می کنیم. در همین ارتباط حجت الاسلام و المسلمین «سید رضا تقوی»، رئیس شورای سیاست گذاری ائمه جمعه پیرامون مسئله محوری جهاد اکبر و اصغر و فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص جهاد کبیر با صابرنیوز به بحث و گفتگو پرداخته است. این مصاحبه را پیش رو دارید. اکنون کشور ما در شرایط جهاد اکبر وجود دارد یا اصغر؟ ارزیابی شما در این خصوص چیست؟ جهاد اکبر در اصطلاحات اسلامی و فرهنگ دینی یعنی جهاد با نفس و در حالی این وجود دارد و در هر شرایطی انسان ها باید این را داشته باشند و یک نوع تلاش در جهت خود سازی و مبارزه با نفس است. این هیچگاه تاثیر بردار نیست یعنی انسان مسلمان اگر بخواهد در جهت رشد و تکامل خود حرکت کند باید این جهاد اکبر را داشته باشد و این بزرگ ترین جهاد است به تعبیر نبی اکرم(ص) که وقتی از جهاد با دشمن بر می گشتند به پیغمبر تبریک گفتند و استقبال کردند که از جهاد با پیروزی برگشته بودند و ایشان فرمودند که ما جهاد اکبر را داریم و آن جهاد اکبر همان جهاد مبارزه با نفس است . به عبارتی جهاد اکبر مبارزه با نفس و جهاد اصغر مبارزه با دشمن بیرونی است و به یک تعبیر دیگر جهاد اکبر مبارزه با دشمن درونی است و جهاد اصغر مبارزه با دشمن بیرونی است. قرآن یک اصطلاح دیگر دارد و آن جهاد کبیر است که مقام معظم رهبری به تازگی این اصطلاح را وارد ادبیات سیاسی کردند و توجه پژوهشگران و اندیشمندان را به آن جلب کردند و امید واریم که در آینده پیرامون این جهاد کبیر مقالات و پژوهش های خوبی را شاهد باشیم و به غنای فرهنگ دینی و فرهنگ قرآنی ما افزوده شود. این هم از هنر رهبری است که گه گاه یک اصطلاح را وارد ادبیات سیاسی و فرهنگی جامعه می کنند و ذهن پژوهشگران و اندیشمندان را در آن زمینه فعال می کنند. یک معنی خیلی زیبایی را هم از این جهاد کبیر استخراج کردند و آن اینکه ما از دشمن تبعیت نکنیم یعنی به آنچه که خواست دشمن است گردن ننهیم و دست رد به سینه دشمن بزنیم. در جهاد کبیر جنگ و درگیری نیست که دو لشکر مقابل هم قرار بگیرند و توپ و موشک و گلوله ای رد و بدل شود بلکه جهاد کبیر جایی است که دشمن خواسته ا ی از ما دارد و به آن اصرار می کند، ولی ما در مقابل آن خواسته می ایستیم و مقاومت می کنیم. به عبارتی عدم تبعیت از دشمن، بر مواضع حق خود پافشاری کردن و تسلیم خواست دشمن نشدن یک نوع جهاد به حساب می آید هر چند در چهار چوب آن جهاد های دیگر قرار نمی گیرد ولی این خود یک میدان دیگری از جهاد و مبارزه است . البته از آیات دیگر قرآن هم می شود کمک گرفت آنجا که خداوند در قرآن سفارش می کند «آن هایی که سر ناسازگاری و دشمنی با شما دارند آن ها را دوست نگیرد» یا «آن هایی که در جبهه مقابل شما هستند آن ها دوست شما نیستند». باید توجه داشته باشید که در نوع ارتباط شما مواضع اصولی شما مورد خدشه و تهدید قرار نگیرد این چیزی بود که می توان در رابطه با فرمایشات مقام معظم رهبری بگویم البته باید متخصصین این کار کارشناسان، پژوهشگران و اندیشمندان پیرامون این اصطلاح تحقیقات و پژوهش هایی را داشته باشند تا بحث را به آن نقطه اوج خود و کمال خود برسانند. اما آنچه مسلم است کشور ما اکنون در شرایط جهاد کبیر قرار دارد. به تعبیر مقام معظم رهبری جهاد کبیر یعنی اطاعت نکردن ازدشمن از کافر و از خصمی که در میدان مبارزه قرار گرفته، براین اساس بفرمایید که آیا مسئولان نظام اسلامی بر همین مبنا گام برداشته اند و یا در برخی برهه ها و بزنگاه های حساس به گونه ای دیگر عمل کرده اند؟ کار رهبری هشدار دادن است و یکی از وظایف رهبری این است که هر کجا یی که احساس کرد که در فضای حاکمیت اسلامی دارد سستی ایجاد می شود و یک مجموعه ا ی درصدد این هستند که روزنه ای را بگشایند و دشمن را وارد حوزه حاکمیت اسلامی کنند رهبری باید آژیر خطر را به صدا در بیاورد و هشدار بدهند . هشدار رهبری به معنای آن این نیست که آن فرد یا این گروه ، حزب و یا جناح الان این دریچه را باز کرده بلکه دارند پیش بینی می کنند، در واقع بیشتر هشدار های رهبری نوعی پیشگیری است همان طوری که متخصصان در یک امر بهداشتی یک برنامه واکسیناسیون را در کل کشور تجویز می کنند و همه را واکسن می زنند به خاطر این که بتوانند قدرت مقاومت بدنی انسان ها را در مقابل یک ویروس یا یک بیماری به آن افزایش دهند. لذا بعضی هشدارهای رهبری نقش واکسیناسیون دارد که جامعه را باید قدرت مقاومت آن را افزایش دهد و هشدار بدهد اگر در آینده یک چنین مسئله ای وجود دارد و مردم در آینده با آگاهی با آن مواجه شوند. معنی هشدارهای رهبری این نیست که الان این مسئله اتفاق افتاده بلکه پیشگیری بخشی از آن است و لازم است از آن جلو گیری شود. همانند مسئله نفوذ در حین مذاکرات که همین اواخر ایشان بر روی آن تاکید داشته اند و این نوعی هشدار به مسئولان امر بود که به هر حال مواظب باشید در این مذاکرات، لبخند آمریکا شما را فریب ندهد و یا مذاکرات بر حول محور هسته ای بگردد و این بهانه نشود که مسائل دیگری که آن ها می خواهند به اهداف شان برسند، وارد مذاکرات کنند. این هشدارها برای این است که مسئولان در بزنگاه های حساس حواس¬شان باشد و به برخی مسائل دقت و به آن عمل کنند تا از مسئله ای در آینده جلوگیری شود. چنانچه از اول انقلاب تا الان هم کسانی را داشته ایم که موافق با قطع رابطه با آمریکا نبودند کسانی را داشتیم و الان هم داریم که موافق مذاکره با آمریکا بودند ولی رهبری بارها تذکر دادند و استدلال هم کردند البته این بحث رهبری تعبدی نیست که حالا مطلبی را می فرمایند و ما هم بپذیریم بلکه این یک مسئله واقعی و عقلانی است. صحبت های مقام معظم رهبری صحبت هایی هوشمندانه وهمراه با دلایل بسیار محکم هست البته در کشور افکار و عقاید مختلفی وجودد دارد و بعضی ها به این قضیه معتقد نیستند و بعضی ها که اکثریت ملت هستند پای این مسئله ایستادند و حاضر نیستند منافع ملی شان را به خطر بیندازند. در هرصورت برخی مسئولان به این هشدار ها عمل کردند و برخی آن را پشت گوش انداخته اند. امروز اگر برخلاف رویکرد جهاد کبیر حرکت کنیم دچار چه خسارت هایی می شویم وچه هزینه های به نظام تحمیل می شود؟ اولین و مهمترین خسارت آن این است که ما باید دست از آرمان های انقلاب برداریم یعنی اگر جهاد کبیر را رها کنیم و تسلیم خواسته های دشمن شویم طبیعی است که حرف اصلی دشمن این است؛ حال مسئله این است که آیا ما حاضریم از این انقلابی که این همه شهید دادیم و این همه خسارت را تحمل کردیم دست برداریم؟ آیا حاضریم این امیدهایی که در دنیا به خاطر انقلاب ما ایجاد شده را ناامید کنیم؟ آیا حاضریم وصیت نامه امام را کنار بگذاریم ؟چون هدایت ها و رهنمودهای امام خود به عنوان کسی که رهبر کبیر انقلاب و یک کسی که انقلاب بزرگ را رهبری کردند امروز باید چراغ راه ما باشد آیا حاضریم این ها را کنار بگذاریم؟ اگر ما جهاد کبیر را کنار بگذاریم یعنی از همه این اهداف و آرمان ها دست برداشته ایم. برخلاف رویکرد جهادکبیر حرکت کردن به معنی به رسمیت شناختن اسرائیل اشغال گر است ؛ آیا حاضریم ملت مظلوم و آواره فلسطین را معامله کنیم و کنار بگذاریم؟ آیا حاضریم مردم عراق ، سوریه ، یمن و حزب الله لبنان را رها کنیم و کنار بگذاریم؟ آیا حاضریم مستضعفین جهان و همه کسانی که در سراسر دنیا به یک چنین حرکتی امیدوار شدند، امیدشان را از بین ببریم؟ من معتقدم که آمریکا به کمتر از این ها راضی نیست . آمریکا دنبال این است که چراغ این انقلاب را به خاموشی تبدیل کند و روشنگری که ایجاد شده را از بین ببرد. به هر حال آیا راضی هستیم که دست از ولایت فقیه که یک امر آرمانی و اعتقادی ما است دست برداریم و آن کنار بگذاریم؟ اگر دست از جهاد کبیر برداریم یعنی در یک کلمه تسلیم خواسته های دشمن شدیم. با کدام نوع از جهادها می توان به مقابله با نفوذ دشمنان و جنگ نرم پرداخت؟ البته جنگ نرم خود یک مقوله دیگری است و با آن می بایست با ابزار متناسب با خودش برخورد کرد چنانچه ما باید بنیه های فرهنگی را تقویت کنیم. در این راستا با تقویت فرهنگ عاشورا، فرهنگ مهدویت و انتظار ظهور منجی عالم بشریت می توانیم با جنگ نرم مقابله کنیم. ما با تقویت امکانات فرهنگی و سرمایه گذاری در این بخش، با تقویت غرور ملی و تاکید بر حفظ هویت تاریخی و اسلامی خودمان می توانیم با جنگ نرم مقابله کنیم.البته اولین قدم در این جا این است که اعتقاد به مبارزه با جنگ نرم داشته باشیم. هر چند برخی به شدت روحیه خودشان را از دست می دهند و وقتی که امکانات دشمن و تهاجم بنیان برافکن دشمنان را می بینند و هجمه دشمن را در حوزه جنگ نرم مشاهده می کنند، می گویند تلاش بی خودی است و ما باید تسلیم شویم این نشانه ضعف این گونه انسان ها است. ما معتقدیم که در همین دنیای موجود و در همین زمان که امواج بر زندگی انسان ها حاکم است و از طریق اثر اطلاعات و انفجار اطلاعات که دنیا تقریبا به صورت یک خانواده و یک دهکده در آمده، در همین شرایط می توانیم با تکیه بر هویت خودمان و حفظ تاریخ و تمدن خود اندیشه و آرمان های خودمان را حفظ کنیم. البته به شرط اینکه معتقد باشیم و تصمیم بگیریم. ما می توانیم در این میدان که با مایه های ارزشمندی که داریم فرهنگ خودمان را مراقبت کنیم و از آن محافظت کنیم البته در مقابله با جنگ نرم باید جبهه امان را دقیقا مشخص کنیم و نیرو ها یمان را کاملا آموزش بدهیم که به هر حال سنگر بندی مناسب داشته باشیم و در این جا هم سرمایه گذاری کنیم. همان طور که در جنگ سخت ما نیاز به پادگان ، قرارگاه ، سلاح و آموزش نیرو داریم در جنگ نرم هم همین طور نیاز به قرارگاه فرهنگی داریم ونیاز به نیروهای آموزش و دوره دیده داریم و نیاز به طراحی و توجیه نقشه های میدان رزم و جنگ همچنین نیاز به لوجستیک و پشتیبانی داریم و باید در اینجا هم خودمان به لحاظ منطق و استدلال آماده کنیم. منبع : صابر نیوز