به گزارش ندای انقلاب ، البته راهاندازی آشوب و بلوا پیش از انتخابات بارها و بارها از سوی برخی از سیاسیون، کاندیداها و حامیان آنها مطرحشده بود. بهعنوانمثال عفت مرعشی،همسر اکبر هاشمی رفسنجانی، پس از آنکه رأیش را به صندوق میاندازد در پیامی میگوید: «اگر تقلب شد بریزید تو خیابونا». همچنین برخی از اعضای ستاد میرحسین موسوی و کروبی در کارناوالهای انتخاباتی خود شعار «اگر تقلب بشه، ایران قیامت میشه» را فریاد می کردند. اکبر هاشمی رفسنجانی نیز در نامه ی مشهور به "بدون سلام " به رهبری انقلاب مسئله آشوبها را میکشد. او در نامهاش چنین نوشته:« بیشک بخشی از مردم و احزاب و جریانها این وضع را بیش از این برنمیتابند و آتشفشانهایی که از درون سینههای سوزان تغذیه میشوند، در جامعه شکل خواهد گرفت که نمونههای آن را در اجتماعات انتخاباتی در میدانها، خیابانها و دانشگاهها مشاهده میکنیم.» همچنین میرحسین موسوی و اعضای ستادش پیش از پایان انتخابات و شمارش آراء خود را پیروز رقابتهای انتخاباتی میدانستند. میرحسین موسوی در کنفرانس خبری پیش از پایان انتخابات در این رابطه می گوید: «پیروز قطعی انتخابات، با اختلاف آراء زیاد بنده هستم.» سایت قلم نیوز هم ظهر رای گیری پیروزی موسوی را قطعی دانسته بود و خاتمی هم با انتشار پیام تبریکی این پیروزی را پیش از پایان رای گیری به موسوی تبریک گفت. پس از شمارش آراء و اعلام نتایج، موسوی و اعضای ستادش که در طی مدت انتخابات مدام دم از قانون گرایی و عمل به قانون می زدند، حاضر به پذیرش نتیجه انتخابات نشدند و به بهانه صورت گرفتن تقلب ابتدا دست به آشوب رسانه ای و سپس راهپیمایی و آشوبهای خیابانی زدند. زهرا رهنورد همسر موسوی در استدلال اینکه تقلب شده در مصاحبه با شبکه بی بی سی فارسی گفت: "نتیجه آرا دقیقا عکس آن چیزی است که واقعیت دارد، یعنی دقیقا نسبت آرای موسوی به احمدی نژاد ۴ به ۱ بوده است. یک نقاطی هستند که خودشان نشان دهنده نادرست بودن میزان آراست. مثلا ترک زبانها و مردم آذربایجان فرزند خودشان را رها نمیکنند تا به فرد دیگری رأی بدهند یا خود بنده که بارها گفتم من لر هستم و آقای موسوی هم گفته داماد لرستان است، لرها داماد خودشان را رها نمیکنند و به احمدینژاد رأی بدهند. این دو مورد برای ما ملاک است که باقی موارد هم همینطور است." وی در پاسخ به خبرنگار بیبیسی که پرسید «رأی آقای موسوی بر اساس برآوردهای شما چهار به یک بوده است، در قیاس آقای احمدینژاد مستندات شما چه هست؟» اظهار داشت: "در شهرستانها و تهران درواقع تجمع مردم حاکی از این بود که آرای موسوی بسیار بالاتر از آن است که اصلاً قابلتصور باشد، هر وقت طرفداران دو طرف حاضر میشدند، طرفداران احمدینژاد در حد یکصدم بودند در مقابل طرفداران موسوی ... ما نمیدانیم چگونه با این صندوقها عمل شده و رأیها چگونه دست برده شده و چه بوده، فقط میدانیم که نسبت موسوی به احمدینژاد ۴،۵ به یک یا ۴ به یک یا جاهای دیگر ممکن است مثلاً ۳ به ۱،۵ باشد." بهاینترتیب با توجه به سطور بالا آنچه در سال ۸۸ مشخص بود در ابتدا غوغا سالاری جریان حامی فتنه پیش از انتخابات و پس انتخابات با استدلالهای غیرمنطقی است اما نقش خواص در این مسئله چیست؟ در یک نگاه ساده میتوان خواص را در فتنه به دو قسم تقسیمبندی کرد یک دسته آنهایی که حامیان فتنه بودهاند و دستهای دیگر مخالفین فتنه اما دستهای سومی هم وجود دارد و آنکسانی هستند در مقابل فتنه تا مدتها موضع روشن و محکمی نداشتند و اگر هم موضعی گرفتهاند حاضر به روشنگری نشدهاند. رهبر معظم انقلاب در مورد این دسته از افراد میفرماید: "وقتی در داخل فتنه،کسانی اسلام و شعارهای نظام اسلامی را نفی میکنند،انتظار از خواص این است که مرزشان را مشخص کنند،موضعشان را مشخص کنند.دوپهلو حرف زدن کمک کردن به غبار آلودگی فضاست،این کمک به رفع فتنه نیست،کمک به شفافسازی نیست.کمک این است که شفافسازی کنید،دشمنی دشمن را معرفی کنید که این کار باعث شکست فتنه خواهد شد"[۱] بنابراین آن دسته از خواص که حامی فتنه بودهاند با هر استدلالی جزء ریزشها محسوب میشوند و آن دسته از خواص که مقابل فتنه ایستادند و روشنگری کردند هم به وظیفه خود در قبال نظام اسلامی عمل کردهاند اما تکلیف دسته سوم که یا سکوت کردند و یا موضع روشنی نگرفتهاند چیست؟ با آنها باید چگونه برخورد کرد؟ آیا قابلاطمینان هستند؟ در پاسخ باید گفت اگرچه این افراد مواضع روشنی نداشته اند اما نباید آنها را از دایره انقلاب حذف کرد و از قطار انقلاب پیاده کرد بلکه باید آنها را شناخت و در جای مناسب و نه حساس از آنها استفاده کرد. برای روشن شدن مساله یک میدان جنگ را در نظر بگیرید عده ای که همسو با دشمن شده اند اگر با نصیحت قابل هدایت نباشند همچون دشمن محسوب می شوند و عده ای هم که شجاعانه در وسط میدان مبارزه حضور دارند جبهه خودی را تشکیل می دهند اما در این بین هستند عده ای که از ترس جان، مال، مقام و ... حاضر به ایثار و از خود گذشتگی و جنگیدن تا پای جان نیستند اما اگر آنها را از خود برانیم به سپاه دشمن می پیوندند و باعث ضعف ما می شوند بنابراین باید آنها را شناخت و حفظ کرد اما مسئولیت های سنگینی همچون فرماندهی و جنگیدن مقابل دشمن را به آنها نسپاریم و از آنها در موقعیت هایی با حساسیت پایین استفاده کرد. متاسفانه این نکته در سال ۸۸ در نظر گرفته نشد و برخی آگاهانه یا ناآگاهانه البته با نیت خیر برخی از این دسته را به سمت بیرون دایره انقلاب راندند. البته با درایت و هشیاری رهبری معظم انقلاب آنچه که خواست دشمن بود اتفاق نیافتاد و کسانی که مواضع روشنی نداشتند حفظ شدند. البته هستند کسانی که خود و خانواده شان آتش بیار معرکه فتنه بودند و دشمن به آنها امید بسته بود و همچنان امید بسته اما دایره وسیع نظام آنها را نیز با این نیت که بلکه هدایت شوند و آبرو و عزتی که به برکت انقلاب اسلامی و نظام اسلامی بدست آورده اند به باد نرود آنها را درون خود حفظ کرده است و باید گفت وای از آن روز که پرده ها برافتد! [۱]دیدار مقام معظم رهبری با اعضای شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی۲۹دی ماه۱۳۸۸ #بانیان_تحریم#گناه_نابخشودنیمنبع : پارس