به گزارش ندای انقلاب، سعید عزت اللهی جزو بازیکنانی بود مشابه با علیرضا جهانبخش که ظرف مدت زمان کوتاهی بعد از ورود به فضای فوتبال حرفه ای ایران راهی لیگهای خارج از کشور شد و با کار و تلاش و پشتکاری که داشت موفق شد آنجا بدرخشد و در ادامه توانست توجه کی روش را هم به خود جلب کند تا به تیم ملی دعوت شده و حالا جزو ارکان اصلی تیم ملی قرار بگیرد. سعید عزت اللهی، درباره دیدار اخیر تیم ملی مقابل سوریه به نکات جالبی اشاره کرد. همچنین با این بازیکن گیلانی سری هم زدیم به لایههای دیگر زندگی شخصی اش تا درباره عادت ها و برنامه هایی که در اوقات فراغتش برای خود دارد بدانیم.متن کامل این گفت و گو در ادامه می آید:*از بازی با سوریه شروع کنیم. کار سختی در تانکو عبدالرحمن داشتید؟- بازی نبود. یک اتفاقی شبیه به فوتبال بود که فقط دو تیم در حال زدن زیر توپ و زمین خوردن بودند. کار خیلی دشواری بود و به طور کلی نمیتوان درباره این بازی حرف خاصی زد. * این یک امتیاز برایتان راضی کننده بود؟- از دو جهت این امتیاز هم خوب بود هم بد. همه چیز تا پیش از بازی دست به دست هم داده بودند که ما هیچ امتیازی از این دیدار به دست نیاوریم. هم خود سوریه ای ها با انتخاب این زمین می خواستند ما را تحت فشار بگذارند و هم مسئولان AFC که باید در این باره شرایط زمین را تأیید نمی کردند با سوریهایها موافقت کردند که در آن وضعیت بازی کنند. ما چند روز قبل در یک ورزشگاه دیگر با گینه پاپوآ بازی کردیم که اگر بازی در آن زمین برگزار میشد باز هم بهتر از این زمین بود ولی همانطور که گفتم همه چیز دست به دست هم دادند که ما نتیجه کامل و لازم را نگیریم. از این نظر ما ضرر کردیم و دو امتیاز از دست دادیم ولی از این حیث که می خواستند ما هیچ امتیازی نگیریم خوب شد که لااقل این یک امتیاز را گرفتیم و دست خالی زمین را ترک نکردیم. * درون زمین هم بازیکنان حریف خیلی با شما اصطکاک داشتند؟- دقیقا. از همان دقایق اول بازی می خواستند بازی را به سمتی ببرند که ما عصبی شویم. فکر کنم اولین هدفشان هم اشکان (دژاگه) بود که خوشبختانه اکثر بچههای تیم در این زمینه باتجربه عمل کردند و نگذاشتیم آنها به این خواستهشان برسند. البته یکی دو بار کریم (انصاریفرد) و بقیه بچهها داشتند از کوره درمیرفتند ولی اتفاقات بازی با قطر این تجربه را به ما داده بود که وارد حواشی بازی نشویم و خیلی خوب بازی را اداره کردیم. * فکر میکنی از نظر کیفی سوریه در چه حدی بود؟- به هر حال هر تیمی که به این مرحله میرسد قطعا شایستگیهایی داشته اما در آن زمین گل آلود نمی توان خیلی درباره تیمی قضاوت کرد. با این همه فکر میکنم اگر ما در یک زمین مسطح و مطلوب با سوریه بازی کنیم حتما می توانیم این تیم را شکست بدهیم. * همه بازیکنان تیم ملی برای بازی برگشت خط و نشان میکشیدند. قرار است خبری در بازی برگشت بشود؟- خب آن مصاحبهها درست بعد از بازی بود و همه از دست تیم سوریه و عوامل برگزاری بازی در آن زمین شاکی بودند که به آن شکل حرف میزدند. ما برای همه بازیهای برگشت برنامه داریم و قطعا می دانیم که برای صعود باید در دیدارهای برگشت هم عملکرد خوبی داشته باشیم. فکر نمی کنم خبری جز تصمیمی برای کسب هر سه امتیاز بازی برگشت داشته باشیم. وقت کشی های دروازه بان سوریه و فیلمی که بازیکنان شان درون زمین به راه انداخته بودند تا وانمود کنند که ما روی آنها خطا کرده ایم حسابی روی اعصاب بازیکنان تیم ما بود و به این دلیل بعد از بازی همه از دستشان به شدت شاکی بودیم. وگرنه فوتبال فوتبال است و ما فقط کار خودمان را می کنیم و خبری از انتقام گیری نیست. در واقع اتفاقی رخ نداد که بخواهیم آن را تلافی کنیم. اگر بتوانیم در بازی برگشت امتیاز کامل را بگیریم که انشاءالله می گیریم آن وقت خستگی و کوفتگی همه اتفاقات بازی رفت از تن مان بیرون می رود. * فکر می کنی تیم ملی به جام جهانی صعود می کند؟- هیچ چیز هنوز مشخص نیست. ما نباید فکر کنیم چون در دور رفت خوبتر از بقیه کار کردیم پس حتما کارمان تمام است. تا دور بعد بازی ها ۴ ماه زمان باقی مانده و ممکن است در این مدت هر اتفاقی بیفتد. ما همه تلاش مان را خواهیم کرد تا به جام جهانی برسیم. * کمی بیشتر از خودت بگو و اینکه چه شد که به این رشته علاقمند شدی؟- سعید عزت اللهی هستم متولد ۱۰ مهر ۱۳۷۵ که چند وقت پیش هم تولدم بود و ۲۰ سالم تمام شد. من در یک خانواده کاملا فوتبالی متولد شدم و پدرم (نادر عزتاللهی) از بازیکنان تیم ملوان بود و همین شد که من هم فوتبالم را زیر نظر او از مدرسه فوتبال زنده یاد سیروس قایقران آغاز کردم و رسما وارد دنیای فوتبال شدم. * بعد چکار کردی؟- البته باید این را بگویم که در مدرسه فوتبال زیر نظر پدرم کارم را شروع کردم. سپس به تیم شهرداری بندر انزلی رفتم و ۳ سال در آنجا بازی کردم و از آنجا به خدمت نونهالان ملوان درآمدم و پس از پیوستن به تیم نوجوانان ملوان در سال ۱۳۹۱ زیر نظر محمد احمدزاده به تیم بزرگسالان ملوان دعوت شدم و کم کم وارد دنیای بزرگسالان شدم. * الان هم که در روستوف روسیه بازی می کنی؟- بله! البته قبل از آن هم در اسپانیا توپ می زدم و زیر نظر باشگاه اتلتیکو مادرید کار می کردم. * این اواخر در روستوف نیمکت نشین شدی؟- به هر حال گاهی این اتفاق هم در فوتبال می افتد. * پست تخصصی ات چیست؟- من هم در دفاع میانی بازی می کنم و هم در هافبک میانی. * شغل و کار دیگری هم داری؟- خیر! همه کسب و کار من فوتبال است و درآمد دیگری ندارم. البته ممکن است در آینده و با مشورت پدرم و بزرگترها کار دیگری هم در کنار این کار انجام بدهم ولی از الان نمی توان چیزی را پیش بینی کرد. * اهل فیلم و سینما هم هستی؟- حتما اگر فرصت پیدا کنم به سینما می روم و فیلم هایی که تعریفش را شنیده باشم را می بینم. این را هم بگویم که من تئاتر هم می بینم. به ویژه تئاترهای کمدی. رفقای خوبی در تئاتر دارم که هر از گاهی در هنگام اجرای نمایش های کمدی و شاد مرا دعوت می کنند و من هم با دیدن آنها کلی انرژی می گیرم. * برنامه های تلویزیونی را هم می بینی؟- خب من بیشتر از هر برنامه ای مسابقات فوتبال را نگاه می کنم. در این بین بیشتر از همه برنامه نود را دوست دارم. برنامه خندوانه و دورهمی را هم خیلی دوست دارم چون انرژی خوبی به من می دهند. هر زمان این برنامه ها را می بینم حال و احوالم بهتر است و روحیه خوبی پیدا می کنم. * بیشتر با چه کسانی رفت و آمد داری؟- خب این روزها بیشتر وقتم یا در روسیه و با هم تیمی هایم است یا در اردوی تیم ملی و کنار بازیکنان این تیم. وقت هایی هم که به ایران برمی گردم بیشتر کنار خانواده هستم و شاید با دوستان قدیمی ام دیداری داشته باشم. *چه چیزهایی باعث ناراحتی ات می شوند؟- هیچ چیزی به اندازه دورویی و دروغ شنیدن مرا آزار نمی دهد. افرادی که دروغ گویی عادت شان است یا دورو هستند و پیش من یک حرفی می زنند و پشت سرم حرفی دیگر در زندگی من جایی ندارند. هرگز با آنها رفت و آمد نمی کنم و حتی با آنها سلام و علیکم را نیز قطع می کنم. به اعتقاد من عامل همه اختلافات همین دروغگویی و دورویی هاست. * کدام کشورها را برای سفر رفتن انتخاب می کنی؟- خب به خاطر شغلم زیاد سفر می روم ولی این سفرها هیچکدام تفریحی نیستند و کاری محسوب می شوند. به این خاطر در اندک فرصت هایی که بدست می آورم نهایت استفاده را از تعطیلات می برم. دوست دارم به جاهایی بروم که در آن آرامش پیدا کنم. کشورهایی که گرم باشد و دریا داشته باشد. چون خودم یک سال در اسپانیا زندگی کردم، دوست دارم غیر از مادرید شهرهای دیگرش را هم ببینم. فرانسه و شهر پاریس را هم دوست دارم ببینم. این کشور را حتما خواهم دید البته ایتالیا را هم باید ببینم و آنجا را هم مدنظر دارم. * اهل بازی کامپیوتری هم هستی؟- فقط یک بازی کامپیوتری را دوست دارم و بازی می کنم و آن هم بازی فوتبال پلی استیشن ۴ است. فرصت پیدا کنم و دوستانم هم علاقمند باشند مشغول می شویم و حسابی هم برای هم کری می خوانیم. به جز فوتبال هیچ بازی دیگری نیست که خودم را درگیرش کنم و علاقه ای هم به چیزهای دیگر ندارم. * چه ماشینی سوار می شوی؟- یک هیوندای آی ایکس ۵۵ که خیلی هم دوستش دارم. * چه ماشینی دوست داری؟- عاشق BMW هستم و پورش هم که جای خودش را دارد ولی چون اتومبیل های گرانقیمتی هستند فعلا سوار شان نمی شوم. البته خیلی ماشین باز هم نیستم و فقط از آپشن هایی که در اتومبیل ها وجود دارد خوشم می آید و BMW و پورش را هم به این دلیل دوست دارم. البته ماشین خودم هم آپشن های زیادی دارد. * فرصت می کنی به کنسرت هم بروی؟- خیلی وقت برای این کارها ندارم اما خیلی دوست دارم این کار را بکنم و آخرین کنسرتی که رفتم هم کنسرت شهرام شکوهی بود. * برای خرید کدام بازار یا پاساژ را انتخاب می کنی؟- برای خرید بیشتر به مراکز خرید و سنترها و شاپینگ های بزرگ می روم. چون در این قبیل اماکن همه چیز دور هم جمع است. من همیشه برای خرید کردن زمانبندی می کنم و چون فرصت زیادی برای این کار نمی گذارم این مراکز خرید را انتخاب می کنم. تهران باشم هم به پالادیوم می روم. * چه موبایلی دستت می گیری؟- اهل موبایل عوض کردن و این مسایل نیستم ولی سعی می کنم با تکنولوژی حرکت کنم و به روز باشم. الان آیفون ۶ دارم و فکر می کنم خوب باشد. چون خیلی کامل است همه آن را دوست دارند. هرچند که فعلا تب آیفون ۷ داغ است. * نگفتی غذای محبوبت چیست؟- کلا اهل غذاهای ایرانی هستم و سلیقه ام بیشتر با غذاهای ایرانی جور است. لوبیا پلو را خیلی دوست دارم و غذای مورد علاقه ام است. البته فسنجان، قورمه سبزی، و قیمه را هم دوست دارم. در کل بد غذا نیستم ولی با غذاهایی که در آن بادمجان داشته باشد میانه خوبی ندارم. اگر درغذا سیر باشد هم خوشم نمی آید. *دنبال مارک و این چیزها هم هستی؟- بیشتر لباس هایی می پوشم که مناسب سنم باشند. در انتخاب پیراهن برند مورد علاقه ام POLO است. باقی لباس هایم را هم از مارک Massimi Dutti انتخاب می کنم. *برنامه ات برای آینده چیست؟- مهمترین کاری که همیشه در نظرم بوده این است که بتوانم برای کشورم یک فرد به درد بخور باشم. فکر می کنم تا اینجا هم با این سن کمی که دارم توانسته ام به بخشی از این خواسته قلبی ام برسم. دوست دارم در امور خیریه و عام المنفعه هم شرکت کنم. * آرزوی فوتبالی ات چیست؟- اینکه با تیم ملی به جام جهانی بروم و بعد در یکی از تیم های خوب اروپا بازی کنم. * آرزوی خودت در زندگی چیست؟- اینکه سالم باشم و کنار خانواده ام دغدغه ای نداشته باشیم و همه مردم کشورم هم مشکلی نداشته باشند. بیشتر از هر چیزی سلامتی خودم و خانواده ام برایم اهمیت دارد. * حرف پایانی؟- از پدر و مادرم که در این سال ها خیلی برایم زحمت کشیدند ممنونم. همچنین از مربیانی که با آنها کار کردم و هم دوستان خوبم. از شما هم متشکرم و امیدوارم تیم ملی بتواند به جام جهانی برود تا از این طریق گوشه ای از محبت مردم خوب کشورم را جبران کرده باشم.منبع : مشرق