به گزارش ندای انقلاب، طی سالیان گذشته با وجود اینکه بسیاری از دستاندرکاران طب کلاسیک اصرار داشتهاند که طب سنتی صرفا میتواند رویکردی «پیشگیرانه» داشته باشد اما مردم در عمل دیدهاند که بسیاری از بیماریها اعم از ساده و صعبالعلاج با طب سنتی قابل درمان بوده و قدت درمانگری طب سنتی از دید توده مردم، مخفی نبوده و نیست.موارد متعدد بیمارانی که بیماری صعبالعلاج و حتی لاعلاج آنها از طریق طب سنتی درمان شدهاند، گواه این حقیقت است البته عمده این بیماران، افرادی بودهاند که پس از طی مراحل درمانی خود در طب کلاسیک و عدم حصول نتیجه به طب سنتی پناه آوردهاند و نتیجه درمانی مطلوب را در نهایت از طریق روشهای درمانی طب سنتی به دست آوردهاند اما طی این سالها، چنین مواردی چندان در رسانههای کشور بازتاب و انعکاس نداشته است.متاسفانه همچنان جریانی در حوزه بهداشت و درمان کشور، نهایت سعی و تلاش خود را دارد که گستره فعالیت «طب سنتی» کشورمان را فقط در حوزه «پیشگیری» محدود و محصور کند و با انواع ابزارها، تبلیغات، کتمان بسیاری از حقایق در قدرت درمانگری طب سنتی، این رویه را قالب کند که طب سنتی و اساتید پیشکسوت این حوزه، حق ورود به حوزه درمان نداشته باشند تا حوزه درمان به صورت تام و تمام به پزشکان و طب کلاسیک واگذار شود.برای بررسی برخی از چالشها، مشکلات و دلایل اعمال محدودیتهای مختلف از سوی برخی از بخشهای دولتی برای جلوگیری از گسترش و بالندگی بیشتر طب سنتی و طب ایرانی ــ اسلامی، مسئله درآمدزایی از طب سنتی، پشت پرده رابطه اقتصاد با طب کلاسیک ، رابطه طب سنتی با اشتغال و اقتصاد و ... گفتوگویی با دکتر مهدی فهیمی؛ از متخصصان نامآشنا و مجرب طب سنتی کشورمان داشتیم.بخش نخست این گفتوگو با عنوان «بلایی که بهدلیل عدمترویج «طب سنتی» بر سر مردم میآید/ تزریق ناامیدی و ترس به بیمار در طب کلاسیک» منتشر شد؛ در ادامه بخش دوم و پایانی این گفتوگو تقدیم مخاطبان ارجمند شده است:* آقای دکتر فهیمی! در بسیاری از حوزههای درمانی طب کلاسیک، نگاه تجاری در فرآیند درمان قالب بوده و به نوعی به بیمار، با چشم ابزاری برای کسب درآمد بیشتر شده نگاه میشود؛ این امر تا چه حد در دلزدگی مردم و بیماران از طب کلاسیک و رجوع و اقبال گستردهتر به طب سنتی نقش داشته است؟نگاه من هم ضد اقتصادی در حوزه درمان و طب نیست؛ من به یک متخصص قلب میگویم به جای اینکه با اخذ ۲۰ میلیون تومان یک قلب را جراحی کنید، با گرفتن ۴۰ میلیون تومان از بیمار، اجازه نده که مریضی به سراغ قلب آن فرد بیاید؛ به جای ساخت بیمارستانهای مختلف، مراکز سلامت قلب، سلامت کلیه، سلامت باروری و... ساخته شود و چرا اجازه میدهیم به جای حمایت، درمان اتفاق بیافتد.معتقدم طب سنتی باید اقتصادی باشد اما اقتصادی که با احترام به همنوع (اقتصاد حلال) همراه باشد یعنی اینکه به بیمار گفته نشود که مفصلت بدون دلیل باید تعویض شود.اگر میخواهیم در زمینه طب به دنیا خدمت کنیم، میتوانیم بگوییم که هزینه درمان را کاهش میدهیم نه اینکه رایگان میکنیم؛ آقای خیراندیش به دنبال ساخت لیوانهای سیار حجامت بود، همین مخالفت آقایان با حجامت در سال ۸۰ سبب یک خیانت ملی شد؛ حدود سال ۷۲ حجامت با لیوانهای شیشهای انجام میشد و بعد از اینکه به خاطر مشکلاتِ متعدد لیوانهای شیشهای، قرار شد از لیوانهای پلاستیکی استفاده شود، وزارت صنایع با پیشرفت این کار مخالفت میکرد و این کار را به چینیها سپردند و از آن موقع هر جای دنیا که لیوان حجامت دیده میشود آن را به نام چینیها میشناسند و این یعنی حجامت دزدیده شد.طب سنتی در آموزش، کشاورزی و درمانش، اقتصاد وجود دارد و در تمام ابعادش میتوانیم خوب پیشرفت کنیم. وجود ثروتی به نام «طب سنتی» در ایراندرست است که به فکر طب هستم اما وقتی شغل در مملکت نیست، طب و سلامت به خطر میافتد؛ ما در ایران، ثروت طب سنتی را داریم و این گنجی است که میتواند اقتصاد و اشتغال کشور را متحول کند؛ امسال آنقدر در شرایط بد اقتصادی هستیم که رهبر انقلاب اسلامی در شعار سال به موضوع اقتصاد مقاومتی اشاره میکند.هر حجامت عام در کانادا ۱۰۰ دلار انجام میشود و در لندن همین حجامت سود بالایی را نصیب پاکستانیها و چینیهای حجام میکند.یکی از کشورهای عربی برای کاشت مو ۱۲ هزار دلار میگیرد و به من پیشنهاد دادهاند که در آنجا کلینیک بزنم؛ میتوانم با ۵ هزار دلار در آنجا کاشت مو انجام دهم که ۷ هزار دلار به نفع آنها خواهد بود اما اتفاقی که برای ما میافتد این است که بیش از ۲۰ نفر از ایرانیها در آنجا مشغول به کار میشوند.*با چه راهکارهایی میتوانیم از طریق ارائه خدمات درمانی طب سنتی، برای کشور درآمد ارزی داشته باشیم؟قطبهای توریسم درمانی ایران مشهد، تبریز و تهران هستند و دلیلش این است که به عنوان مثال بیماران کشورهای آذربایجان و ارمنستان برای درمانشان در ایران به شهر تبریز خواهند آمد و فقط ۴۰۰ هزار توریسم درمانی از کشور آذربایجان وارد کشور میشود؛ بیماران عربی هم برای درمان و هم برای زیارت به مشهد میآیند؛ با این تفاسیر، درآمد خوبی هم دارند اما به جای اینکه دارو را ۵۰ دلار از غربیها خریده و ۱۰۰ دلار به بیماران بفروشید، میتوانیم در طب سنتی کشورمان، دارویی به ۱۰ دلار با کارایی بیشتر از داروهای غربی به بیماران خارجی که به ایران میآیند ارائه کنیم.* علت اینکه میانگین اقلام دارویی که پزشکان ایرانی در طب کلاسیک در هر نسخه برای بیماران خود تجویز میکنند، گاهی چند برابر میانگین کشورهای اروپایی و غربی است؛ آیا این حقیقت تلخ، نشاندهنده این نیست که شرکتهای داروسازی ما وارد لابی با بخشهای بیمارستانی و پزشکان شدند تا اقلام خاص داروهای تولیدی خود را به هر روش و شگردی به فروش برسانند تا سود حداکثری خود را تامین کنند؟یکی از دلایل این عمل پزشکان کشورمان، فرهنگ مردم است که در بخشهای مختلف نیاز به توجه دارند و زمانیکه وارد مطب پزشک شوند، از وی، تجویز داروی زیاد درخواست میکنند؛ از دیگر دلایل این عمل پزشکان میتوان به نبود نگاه طب کلنگر در طب کلاسیک اشاره کرد.گاهی چندین ناراحتی که بیمار دارد یک علت دارد اما بدلیل اینکه نگاه جامعنگر در طب کلاسیک وجود ندارد و به این پزشکان به طبع و مزاج آشنایی ندارند، به ناچار باید تخصصهای مختلف در طب نوین تعریف کرده و داروها را افزایش داد.یکی دیگر از دلایل این امر این است که زمینهسازی برای آشنایی پزشکان طب کلاسیک با طب سنتی کشورمان انجام نشده است؛ چه بسا در حال حاضر متخصصان رده اولی کشور و خانوادههای آنان، ویزیت طب سنتی میشوند و همین متخصصان میگویند «درمان» شدیم اما نمیتوانیم از طب سنتی و قدرت درمان آن دفاع کنیم!* علت اینکه بسیاری از متخصصان طب کلاسیک با وجود علم به قدرت درمانگری طب سنتی، از آن دفاع نمیکنند، چیست؟متاسفانه در برخی از دانشکدههای طب سنتی به نوعی تبلیغ میشود که طب سنتی، صرفا پیشگیرانه است؛ عدم وجود رابطه علمی بین موفقیتهای طب سنتی و پزشکان متخصص از دیگر دلایل این امر است.طب سنتی را یا طبیبانی پرزنت کردند که فقط آن را در حجامت میدیدند یا دانشکده طب سنتی که معتقد است، رسالت طب سنتی، درمان نیست؛ این دو نگاه، طب سنتی را به وضعیتی برده که در حال کیش و مات شدن است؛ متاسفانه طب سنتی تریبون ندارد و در حال حاضر مدافعش دانشکده طب سنتی و طبیبانی هستند که کارنامه خوبی ندارند.* راه حل شما برای خروج طب سنتی از این وضعیت چیست؟ لزوم برگزاری همایشهای ملی درباره بهبودیافتگان با طب سنتییکی از این راهها این است که همایشهای ملی درباره بهبودیافتگان طب سنتی برگزار شود؛ به متخصص طب کلاسیک میگوییم، درست است که شما ۱۰ درمان را برای ام.اس ارائه میدهید اما بررسی کنید آیا آن بیمار درمان شد؟! یک راه دیگرش این است ما پزشکان قسم بخوریم که به داشتههای ملی و مردمی خیانت نکنیم یعنی اگر فهمیدیم چیزی خوب است، مغرضانه آن را بد جلوه ندهیم.*بسیاری از متخصصان طب کلاسیک با اینکه به خوبی نسبت به برتریهای طب سنتی آگاهی دارند اما نه اقبالی به فراگیری طب سنتی از خود نشان میدهند و نه حتی کوچکترین اعترافی به قدرت و برتریهای طب سنتی دارند، علت این امر چیست؟چین و هند در مدل حاکمیتی خود به طب سنتی احترام میگذارند اما ما در مدل حاکمیتی خود، طب سنتی را گماشته طب کلاسیک قرار دادهایم؛ حاکمیت ما حمایتی از طب ایرانی نکرده در حالی که حاکمیت هند حمایت مستقیمی از طب سنتی هند کرد که آن هم برگرفته شده از طب ایرانی است؛ حاکمیت چین بهگونهای از طب سنتی کشورش حمایت میکند که میگوید باید مراکز طب سنتی در همه جای کشور برقرار باشد، حتی توریستها را هم تشویق به روی آوردن به طب سنتی میکند.اما در ایران که خودش صاحب طب سنتی است اگر بخواهیم خدمات طب سنتی را ارائه دهیم، یک بیمارستان طب سنتی وجود ندارد و نگاه حاکمیتی طوری بوده که متاسفانه طب سنتی را مستعمره طب کلاسیک قرار داده است؛ مدیران طب سنتی مستعمره نظام طب کلاسیک هستند.میتوان مراکز رسمی در کشور راه انداخت و بیمارانی که در کشور با طب کلاسیک درمان نشدهاند، به آنجا ارجاع شوند و تحت نظر طب سنتی درمان شوند.* متاسفانه بسیاری از اساتید طب سنتی، آرشیو کاملی از بیماران درمان شده خود و سابقه بیماری آنها ندارند؛ آیا شما آرشیوی از بیماران خود که در طب کلاسیک درمان نشده و با روشهای طب سنتی درمان شدهاند، در اختیار دارید؟بله؛ هر مریضی که به مطب ما میآید در ابتدا پروندهای برای وی تشکیل میشود و در پرونده و سیستم ما داروهای مصرفی بیمار ذخیره و بایگانی میشود.*به نظر شما علیت اینکه تا به امروز نتوانستهایم با کشورهایی مانند هند یا چین در حوزه طب سنتی همکاری مناسبی داشته باشیم، چه بوده است؟این امر دلایل مختلفی داشته؛ به طور نمونه با همکاری دانشگاه همدرد هند، قرار شد با جهاد دانشگاهی مرکز آموزشی دایر شود که از مقاطعش دیپلم تا دکتری طب سنتی در آنجا تدریس شود؛ در همان روزهای نخست، ۱۰ پرونده از بیمارانم را از جمله سیروز کبدی و سرطان را معرفی کردم که در آنجا رئیس دانشگاه همدرد شگفتزده شد.ما آنها را از هند به ایران آوردیم و دستشان را در دست جهاد دانشگاهی گذاشتیم اما طرف ایرانی آن قدر بدقولی کرد که این همکاری شکل نگرفت.* برخی از اساتید طب سنتی کشورمان علاقهای به بیان نوع و ترکیب داروها و نسخههای خود ندارند اما در مقابل، برخی از اساتید برجسته طب سنتی کشورمان به شدت تاکید دارند که نسخههای طب سنتی باید ساده و ارزان تجویز شود تا بهراحتی امکان بهرهمندی همگان از آن فراهم شود و به نوعی از این طریق تلاش دارند که این حقیقت برای توده مردم بیشتر روشن شود که امروز بسیاری از بیماریهایی که در طب نوین قابل درمان نبوده، با نسخههای ساده و روشهای ارزان در طب سنتی قابل درمان هستند؛ شما موافق کدام روش هستید؟هیچکدام را قبول ندارم و باید شأن هر چیزی حفظ شود؛ معتقدم که در کشور داعش طب سنتی وجود دارد به عنوان مثال برای کاهش قند، کاهش تعریق و رشد مو میگویم گیاه مریمگلی بخورید؛ زمانیکه خانمی ۴۵ ساله به من مراجعه میکند که ریزش مو و تعریق دارد، میگویم بهترین انتخاب، مریمگلی است و بیمار وقتی میگوید این دارو برای کدامیک از این بیماریها خوب است، میگویم در تمام این بیماریها اثر دارد.مشکل ما این است که این بیمار زمانیکه بعد از خوردن مریمگلی در تمام این بیماریها بهبود مییابد به دوستان خود میگوید مریمگلی بخورید اما این تجویز در همان لحظه و برای آن شخص است؛ من چه زمانی گفتهام به خردسال، مریمگلی داده شود؟ یا مثلاً در فصل پاییز یک ترکیبی را به یک بیمار میدهم اما به همان بیمار میگویم به دلیل اینکه آن ترکیب مخصوص فصل پاییز است، در بهار از آن ترکیب استفاده نکن.زمانیکه میگویم در پاییز سودا و در بهار دم بالا میرود، متخصص طب کلاسیک نمیداند، در این وضیت به چه کسی فرمول دهم؟به روستایی رفته بودم کاسبی در آنجا اسدوقدوس گذاشته و میگوید با این گیاه معجزه کردم؛ اما آیا این فرد، میزان مجاز تجویز اسدوقدوس را میداند؛ در کل باید شأن نسخههای طب سنتی حفظ شود. لزوم داشتن متولی برای «طب سنتی»طب سنتی به یک متولی نیاز که بتواند به خوبی از طب سنتی دفاع کند؛ آن متولی نخستین کاری که باید انجام دهد این است که اطلاعات را بهروز کند یعنی مثلاً تعداد عطاران، حجامان کشور را مشخص کند و به آنها درجهبندی دهد و با اخذ امتحان، درجه آنها را ارتقاء دهند.بیاییم داشتههای طب سنتی را شناسنامهدار کنیم یعنی زمانیکه وارد عطاری شدیم، بفهمیم که این عطار چه درجهای دارد و باید چه توقعی از وی داشته باشیم.منبع :تسنیمانتهای پیام/