به گزارش ندای انقلاب، «میرزا محمد پدر دره گرگی» معروف به «محمد بروجردی» به سال ۱۳۳۳ در روستای «دره گرگ» از توابع «بروجرد» در خانوادهای کشاورز به دنیا آمد. پس از مرگ پدرش، در خردسالی، به همراه برادرش به تهران مهاجرت کرد و در بازار به کار مشغول شد. از ۱۳ سالگی به گروه های اسلامی مبارزه مسلحانه با رژیم پهلوی پیوست و پس از مدتی ، خود به تاسیس گروهی به نام «توحیدی صف» دست زد. روز۱۲ بهمن ۱۳۵۷ شمسی، مسئولیت تامین امنیت مسیر حرکت امام، به «محمد بروجردی» و مبارزان تحت امر وی محول گردید. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، «محمد بروجردی» از فعال ترین عناصر مسلح انقلاب بود و به فاصله ی چند هفته ، از میان حلقه ی او و چند تن دیگر از مبارزان ، «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» متولد شد اما هنگامی که نوبت به انتخاب فرماندهی واحد برای این نهاد تازه تاسیس رسید ، طبیعی بود که «محمد بروجردی» به دلیل سوابق و تجربیاتش ، از اولین گزینه های مطلوب باشد اما وی به حضور در اولین شورای فرماندهی «سپاه پاسداران انقلاب اسلامی» اکتفا نمود.با شروع غائله تجزیه طلبان ضد انقلاب در مناطق کردنشین ، «محمد بروجردی» که در پادگان «ولی عصر(صلوات الله علیه)» در تهران، مشغول جذب نیرو و سازماندهی نخستین گردان های «سپاه» بود، عازم مناطق درگیری در غرب کشور شد و تمامی توان خود را بر سامان دادن به اوضاع سیاسی-اجتماعی کردستانات متمرکز کرد. از این پس، نام این پاسدارِ بور و خوش سیما، با «جبهه ی غرب» گره خورد و دیگر هیچ عاملی نتوانست او را از این میدان، جدا کند. حتی زمانی که پس از استعفای فرمانده ی وقت سپاه، مجددا چشم ها برای تصدی فرماندهی کل، به سوی او برگشت، بنا به روایتی، وی پذیرش این مسئولیت را منوط به انتقال ستادِ فرماندهی سپاه به «کرمانشاه» نمود. «محسن رفقدوست» نیز روایت دیگری از این ماجرا دارد:«یک روز حاج احمد آقا به من زنگ زد و گفت: «امام (ره) فرمودند شورای فرماندهی سپاه کسی را (برای فرماندهی) پیشنهاد کند. من به ایشان گفتم سه نفر را مناسب این کار میدانم و به ترتیب شهید بروجردی، شهید کلاهدوز و محسن رضایی را معرفی کردم. حاج احمدآقا گفت: هر سه نفر این افراد خوبند ولی شما پیشنهاد امام (ره) را به شورای فرماندهی ابلاغ کن و آنجا هرکس رای آورد به ما خبر بده. پیش از اینکه این موضوع را مطرح کنم صبح زود به کرمانشاه نزد شهید بروجردی رفتم، مدتی بود که همدیگر را ندیده بودیم، پس از احوالپرسی و صحبتهای جانبی ماجرا را برای او تعریف کردم و گفتم که پیشنهاد اول من برای فرماندهی سپاه تو هستی.سه ساعت به او اصرار کردم، آخرسر شهید بروجردی به من گفت آن دو نفر دیگر خوبند. برو از بین آنها کسی را انتخاب کن من آمادگی ندارم.»«بروجردی» به دلیل سیره اخلاقی و نتایج عملکرد خالصانه اش در مناطق کردنشین، در جهت استقرار ثبات و امنیت ، در میان ساکنان بومی منطقه به محبوبیتی منحصربفرد دست پیدا کرد تا جایی که به «مسیح کردستان» معروف شد. او توانست طی چهار سال حضور مستمر خود در «جبهه ی غرب»، با تاسیس و تثبیت نهادهایی سرنوشت ساز، مانند «قرارگاه حمزه سیدالشهدا(علیه السلام)»، «سازمان پیش مرگان مسلمان کرد» و «لشکر ویژه ی شهدا» و ... ریشه های «سپاه» را در ناامن ترین مناطق کشور، استوار و ماندگار سازد و مبالغه نخواهد بود اگر، امنیت امروز در مناطق شمال غرب کشور را، مستقیما، مرهون مجاهدات او شاگردانش چون «ناصر کاظمی» و «محمود کاوه» بدانیم.شاید بهترین وصف از روحیات ویژه ی «محمد بروجردی» از زبان مقام معظم رهبری«حضرت آیت الله خامنه ای» بیان شده باشد:«... مرحوم شهید بروجردی بسیار فعال بود. یکبار در سال ۱۳۵۹ یا اوایل ۱۳۶۰ رفتم منطقه غرب. ایشان آن وقت در باختران بود و من از نزدیک شاهد کار او بودم.اما چیزی که از شهید بروجردی در آنجا احساس کردم و یک احترام عمیقی از او در دل من بوجود آورد، این بود که دیدم این برادر، با کمال متانت و با کمال نجابت، به چیزی که فکر می کند، مسئولیت و وظیفه است.برخی با احساسات شخصی و گروهی فکر می کردند یک نفر که با او موافقند، او را تقویت کنند و کسی را که با او مخالفند، با او مخالف کنند. اما شهید بروجردی هیچ گونه حرکتی که از آن حرکت، آدم احساس کند که در آن کار شکنی یا مخالفتی هست، انجام نمی داد و این، علاقه من به این شهید عزیز را خیلی بیشتر کرد.من تصور می کنم روحیه آرامش و نداشتن حالت ستیزه جویی با دوستان و گذشت و حلم در مقابل کسانی که تعارض های کاری با او داشتند، نشانه آن روح عرفانی شهید بود. معاشرت که بتوانم جزئیات حالات عرفانی او را بدست بیاورم، متأسفانه نداشتم؛ ولی برخورده و رفتارها نشان دهنده معنویات و روحیات افراد هستند.»«میرزا محمد پدر دره گرگی» معروف به «محمد بروجردی» سرانجام تاریخ اول خرداد ۱۳۶۱ در جاده مهاباد-نقده ، در حالی خلعت شهادت پوشید که مظلومانه ترین روزهای جهادی خود را، بی هیاهو و توقع طی می کرد. این افتخار را داریم که در سی و چهارمین سال گشت شهادت «محمد بروجردی»، برگزیده ای از معدود تصاویر به جا مانده از وی را منتشر نمای:روحمان با یادش شادهدیه به روح بلندپروازش صلواتاللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهممحمد بروجردیمحمد بروجردیمحمد بروجردیکلیشه ی شناس نامه ی محمد بروجردیشهید محمد بروجردی۱-شهید محمد بروجردی ۲-شهید محمدعلی گنجی زاده ۳-شهید ناصر کاظمیشهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردی(نفر سمت راست) و شهید «محمود کاوه»آیت الله خامنه ای و شهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردی(نفر سمت چپ) و شهید «حسن آبشناسان»شهید محمد بروجردی(نفر سوم از راست) و شهید «حسن آبشناسان»(با کلاه پشمی)شهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردی(نفر اول از راست- امامت نماز)، شهید «محمدعلی گنجی زاده»(نفر نیم خیز)، شهید «محمود کاوه»(پاسدارِ ایستاده)شهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردی(نفر سمت چپ)شهید محمد بروجردی(نفر وسط)شهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردی(نفر سمت راست)شهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردی(نفر وسط)شهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردی(نفر نشسته که مجله در دست دارد)، «شهید داوود کریمی»(ایستاده بالای سر «شهید بروجردی»)شهید محمد بروجردی(نفر سوم از راست)،شهید «محمود کاوه»(نفر دوم از چپ)آیت الله خامنه ای و شهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردی(ایستاده، نفر دوم از راست)شهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردی(پشت فرمان جیپ)شهید محمد بروجردی(نفر اول از چپ)شهید محمد بروجردی و فرزندششهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردی(نفر وسط) و دو برادرششهید محمد بروجردی در محضر شهید محراب، آیت الله صدوقیشهید محمد بروجردی و آیت الله هاشمی رفسنجانیشهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردی(نشسته، نفر دوم از راست)شهید محمد بروجردیشهید محمد بروجردی(نفر عینک به چشم)شهید محمد بروجردی(نشسته، نفر دوم از راست)محمد بروجردی در بستر شهادت