به گزارش "ندای انقلاب" به نقل از مهر، سودابه سوار بر تریلی ۱۲ چرخ خود شده و شبانه دل به جاده ها می زند اما گویا زیبایی آسمان شب و هیجان سفر او را مسخ کرده اند که وی قدم در این مسیر گذاشته و خواسته سرنوشتش را این گونه کمی متفاوت بنویسد.سودابه راننده تریلی بار ایران خودرو بوده و گرچه شغلی نامتعارف دارد اما لذت سفر وی را به این سوی کشانده و این درحالیست که همسر و خانواده اش هم از او حمایت می کنند و این چنین شد که سودابه نام خود را به عنوان یکی از بانوان پیشرو در مشاغل مردانه و نامعتارف ثبت کرد.استارت سفرها با کلید ماجراجوییماشین با یک کلید استارت خورده و دنده یک، دو و سفر آغاز می شود. سودابه انسان نژاد هم به عشق سفر و ماجرا جویی، روزهای زندگی خود را به دست تریلی ۱۲ چرخ سپرده و شب ها غرق در آسمان تاریک و پر ستاره؛ با خوش رکاب خود شهر به شهر می گردد.سودابه همسفری با همسرش را به نهایت رسانده و در کار هم با او همراه بوده و همسرش را در راه پر پیچ و خم جاده ها تنها نگذاشته و از سر علاقه خود هم وارد حرفه وی شده است.سودابه انسان نژاد یک روز که قرار بود جای خالی کمک راننده همسرش را پر کند، همراه وی قدم در جاده می گذارد و ماجرای خود را این گونه نقل می کند: همسرم راننده تریلی بار ایران خودرو است و سه سال پیش بود که کمک راننده وی وارد شغل دیگری شده و همسرم تنها مانده بود.وی ادامه می دهد: در اولین سفر همراهی اش کردم اما از آنجایی که علاقه زیادی به رانندگی، سفر و آسمان شب و ستارگانش دارم دیگر نتوانستم این همراهی را به پایان برسانم و تصمیم گرفتم گواهی نامه پایه یک گرفته و من هم وارد این حرفه شوم.لبخندهای مردم با چاشنی هیجان در تماشای سودابه و تریلی اشسفر خاطره های بسیاری با خود دارد، گاه تلخ و گاه جالب و شیرین؛ اما سودابه اعتقاد دارد: تلخی ها همواره حل شده و اثری از آنها نمی ماند و تنها تلخی های سفر شاید دوری از شهر و خانواده بوده است.وی می گوید: سفرم را با یک بسم الله آغاز کرده و راه می افتم و در تمام طول سفر تمام قوانین و مقررات را رعایت می کنم.اما در این میان شاید دیدن بانویی پشت فرمان تریلی در نگاه اول با شوک و هیجان همراه باشد و این موضوعی است که سودابه در سفرهای متعدد خود به جای جای ایران با آن مواجه شده است.سودابه ایران نژاد نقل می کند: به شهرهای بسیاری در سراسر کشور سفر کرده ام و نوع واکنش اغلب مردم با دیدن من پشت فرمان تقریبا یکی است، نگاهی پر هیجان با لبخندی که چاشنی آن می شود!وی به خاطرات سفر های خود اشاره کرده و تعریف می کند: ماشین ها و یا رهگذرانی که مرا پشت فرمان تریلی و ماشین های سوار بر آن را می بینند با هیجان برایم دستی تکان داده و گاه تشویقم می کنند و گاه از دور سلامی می دهند.سودابه ادامه می دهد: در بسیاری از شهرها دیگر مسئولان عوارضی مرا می شناسند اما اوایل از انگیزه و روزهای کاری ام می پرسیدند و رانندگان هم گاه از دیدن راننده خانمی در جاده ابراز علاقه و خوشحالی می کنند.سفر پخته ام کردسودابه از تجربه های سفر خود نقل کرده و می گوید: بسیار سفر باید کرد تا پخته شود آدمی و من در طول سه سال فعالیت کاری ام به شمال و جنوب، به بندر و مناطق مرزی و شهرهای مرکزی سفر کرده و تجربه های بسیاری به دست آورده ام.وی آشنایی با فرهنگ ها و آداب و رسوم مختلف مردم ایران زمین را یکی از فواید سفرهای خود عنوان کرده و ادامه می دهد: با سفر به شهرهای مختلف با فرهنگ های بسیاری آشنا شدم و خوبی و بدی ها را یاد گرفته و از نکات اخلاقی آنها استفاده کرده ام.سودابه در عین حال می گوید: یکی دیگر از مسائلی است که در طول سفر یاد گرفتم ضرورت رعایت نکات ایمنی در زمان رانندگی و رعایت قانون و مقررات آن است و با مشاهده هر گونه سانحه رانندگی سعی می کنم علت حادثه را دانسته و از انجام آن خودداری کنم.با تصادف بیگانه امدر دیدگاه عموم اغلب تصور می شود که گرچه خانم ها هم رانندگی می کنند اما این کار مردانه بوده و آنها بهتر از خانم ها در این زمینه هستند و خانم ها بیش از مردان تصادف می کنند اما این درحالیست که سودابه می گوید: نه تنها با خودروی سواری که با تریلی هم تصادف نکرده ام.وی با تاکید بر اینکه در طول سفر تمام نکات ایمنی را رعایت کرده و با سرعت مطمئنه رانندگی می کنم، می گوید: با تریلی حداکثر با سرعت ۸۰ تا ۹۰ رانندگی می کنم و از تصادفاتی که در طول سفر می بینم با همسرم در مورد آنها بحث کرده و درس عبرت می گیریم.سودابه در عین حال ادامه می دهد: همواره پیش از سفر ماشین را هم سرویس کرده و در رسیدگی به مسائل فنی آن به همسرم کمک می کنم و در خیلی از موارد هم بوده که به تنهایی چرخ ماشین را خود عوض کرده و یا اتاق ماشین را خود بالا می دهم.همسرم دوست داشت خانه دار باشمراننده تریلی بار ایران خودرو برای یک خانم شاید یک شغل نا متعارف و عجیب باشد اما علاقه و هیجان های بی پایانش نمی توانست لذت آنرا از سودابه بگیرد.سودابه می گوید: همسر من هم مثل دیگر همسران دوست داشت خانه دار باشم اما وقتی مهارت و علاقه من را دید در این راه حمایت و همراهیم کرد.وی در عین حال به نگرانی اقوام پدر و مادرش اشاره کرده و ادامه می دهد: گرچه خانواده ام با کارم مشکلی نداشته و حمایتم می کنند اما در تمام طول سفرم، آنها احساس نگرانی می کنند.و در این میان تنها دختر نوجوان سودابه است که علاقه ای به سفر نداشته و پدر و مادرش را در این راه همراهی نمی کند.کارهای زندگی ام را هماهنگ می کنمسودابه می گوید: دور از خانه بودن و کار کردنم باعث نمی شود از خانه و دخترم غافل شوم و کارهای زندگی ام را هماهنگ می کنم.وی ادامه می دهد: مدتی را که خانه هستم و سفر ندارم به درسهای دخترم رسیدگی کرده و به خویشان و اقوام سر زده و به کارهای عقب مانده رسیدگی می کنم. |
↧
زنی که 6 ماشین را یکجا میراند+تصاویر
↧