به گزارش ندای انقلاب، کاروان تیم ملی وزنهبرداری ایران برای انجام برخی کارهای اداری مربوط به اخذ روادید آمریکا جهت حضور در مسابقات جهانی ۲۰۱۷ که از ۷ تا ۱۴ آذر در لسآنجلس آمریکا برگزار میشود به دبی سفر کرده است.در این سفر صالح چراغی و سید ایوب موسوی و همچنین ماساژور تیم ملی و روابط عمومی فدراسیون به علت ناقص بودن مدارک در مصاحبه برای اخذ روادید رد شدند تا نتوانند تیم ملی را در این مسابقات همراهی کنند.این اتفاق در شرایطی رخ داد که در سفر تیمهای کشتی آمریکا به ایران برای حضور در مسابقات جام جهانی، مسئولان کشورمان تمام همکاریهای لازم را به صورت کامل انجام دادند تا تیمهای آمریکا بدون مشکل وارد ایران شوند ولی حالا برای حضور تیم وزنهبرداری ایران در مسابقات جهانی آمریکاییها همکاری لازم را انجام ندادند تا تیم ایران نیمهکاره به این مسابقات برود.در مسابقات جام جهانی کشتی در ایران پس از اینکه آمریکاییها ویزای ورزشکاران ایران در رشته تیراندازی با کمان را ندادند و تیم ایران نتوانست در مسابقات جهانی این رشته حضور پیدا کند، تصمیم بر این شد که به تیم کشتی آمریکا ویزا ندهند، ولی پس از اینکه مسئولان ورزش آمریکا با مقامات ایرانی رایزنی کردند، وزارت خارجه ایران و تمامی مسئولان ورزش کشور پای کار آمدند و ویزای تمامی اعضا و همراهان تیم آمریکا برای حضور در ایران را صادر کردند. اما این بار که نوبت به دیپلماسی آمریکاییها شد، مقامات این کشور ویزای اعضای تیم ملی وزنهبرداری ایران را ناقص صادر کردند.حال سوال این است که تصمیم مسئولان دیپلماسی و ورزش کشور به بدعهدی مقامات آمریکایی چیست؟ چرا هیچ اعتراضی در این خصوص صورت نگرفته است؟ بهتر نیست دستگاه دیپلماسی و ورزش کشور کمی مقتدرانه وارد گود شوند و جلوی آسیبی که به وزنهبرداری میخورد را بگیرند؟منبع :تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
به گزارش ندای انقلاب، مقامات پلیس لاس وگاس در تازهترین واکنش به تیراندازی شب گذشته اعلام کردند که این حادثه تاکنون ۵۹ کشته و ۵۲۷ مجروح بر جای گذاشته است.بر اساس گزارش یورونیوز، این در حالی است که داعش مسئولیت این حمله مرگبار را برعهده گرفته است.در عین حال پلیس فدرال آمریکا (FBI) در آخرین گزارش خود اعلام کرد که بنا بر تحقیقات صورت گرفته، «استیفن پادوک»، مظنون اصلی این حادثه هیج رابطهای با گروه تروریستی داعش نداشته است.عامل حادثه اخیر لاس وگاس که بود؟به گزارش شبکه NBC، «استیفن پادوک»(stephen paddock)، ۶۴ ساله عامل این حمله مرگبار بوده است.وی از اتاقی در طبقه ۳۲ هتل «مندلی بِی» به سوی جمعیت حاضر در کنسرت آتش گشوده است.بعضی رسانههای آمریکایی گزارش کرده اند که در اتاق فرد مهاجم یک ساک بزرگ حاوی دستکم ده قبضه مسلسل کشف شده است.آخرین واکنشهای پلیس لاس وگاس«استیفن پادوک»، عامل و مظنون اصلی این حمله پیش از رسیدن ماموران، در هتل خودکشی کرد.گرچه پلیس در جستجوی همدست احتمالی وی که یک زن آسیایی تبار با نام "ماری لو دانلی" است، اما بنا به آخرین بیانات پلیس لاس وگاس به نظر میرسد که «استیفن پادوک» تنها مظنون این حادثه بوده است.پلیس لاس وگاس همچنان در حال بررسی موضوع است و از مردم درخواست کرده که در نزدیکی محل وقوع حادثه حضور پیدا نکنند.سخنگوی بیمارستان دانشگاهی لاس وگاس اعلام کرده دستکم حال ۱۴ زخمی این حادثه به شدت وخیم است.آخرین خبرها حاکی از آن است که دو تن از مجروحان جان خود را در بیمارستان از دست دادند.آخرین واکنشهای مقامات دولتی آمریکادونالد ترامپ، رییس جمهوری ایالات متحده آمریکا کردار مهاجم را «عملی کاملا شرورانه» خواند و اعلام کرد که پلیس فدرال و وزارت امنیت این کشور با همکاری پلیس محلی در حال بررسی وقایع مربوطه هستند.وی همچنین با خانوادههای قربانیان و آسیبدیدگان این حادثه ابراز همدردی کرد.کارولین گودمن، شهردار لاس وگاس نیز در پیامی با قربانیان این حادثه ابراز همدردی کرد. وی این حادثه را برای شهروندان، کسانی که آمریکا را دوست دارند و میهمانانی که برای تفریح و گذراندن روزهای خوب و امن به این منطقه آمدهاند، تراژیک خواند.پس از وقوع این حادثه تدابیر امنیتی در فرودگاه لاس وگاس تشدید شده است.مرگبارترین تیراندازی در تاریخ آمریکاحادثه شامگاه یکشنبه به وقت محلی در نزدیکی هتل «ماندلی» و در زمانی رخ داد که هزاران نفر در یک فستیوال موسیقی کانتری شرکت کرده بودند.ویدیوهای منتشر شده در شبکههای اجتماعی نشان میدهد که صدای رگبار ممتد گلوله در جریان کنسرت شنیده میشود و خوانندهای که روی سن مشغول اجرا است، برنامه خود را قطع میکند.حادثه دیروز مرگبارترین حادثه تیراندازی جمعی در ایالات متحده آمریکا از سال ۱۹۴۹ بوده است.تابستان سال گذشته نیز بر اثر تیراندازی جمعی در یک باشگاه شبانه در شهر اورلندو حداقل ۴۹ نفر کشته و ۵۳ نفر زخمی شدند.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
↧
به گزارش ندای انقلاب، بر اساس اعلام تازهترین ردهبندی باشگاههای فوتبال جهان از سوی سایت «footballdatabase.com» رئال مادرید، قهرمان اسپانیا و اروپا با کسب ۲۰۹۷ امتیاز در صدر بهترین تیمهای باشگاهی جهان ایستاده و بارسلونا و یوونتوس نیز به ترتیب ردههای دوم و سوم را به خود اختصاص دادهاند.در این ردهبندی که مربوط به ابتدای ماه اکتبر۲۰۱۷ میشود، پرسپولیس در رده هشتم برترین تیمهای آسیایی و بهترین تیم ایرانی قرار دارد. در بین تیمهای آسیایی الهلال عربستان، حریف شاگردان برانکو ایوانکوویچ در مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان آسیا با ۱۶۶۷ امتیاز در صدر ایستاده است.ردهبندی ۱۰ تیم باشگاهی برتر جهان به شرح زیر است:۱- رئال مادرید اسپانیا با ۲۰۹۷ امتیاز۲- بارسلونای اسپانیا با ۲۰۴۰ امتیاز۳- یوونتوس ایتالیا با ۱۹۶۸ امتیاز۴- پاریسنژرمن فرانسه با ۱۹۵۵ امتیاز۵- بایرن مونیخ آلمان با ۱۹۵۰ امتیاز۶- منچسترسیتی انگلیس با ۱۹۴۲ امتیاز۷- ناپولی ایتالیا با ۱۹۴۲ امتیاز۸- چلسی انگلیس با ۱۹۲۸ امتیاز۹- تاتنهام انگلیس با ۱۹۲۱ امتیاز۱۰- اتلتیکومادرید اسپانیا با ۱۹۰۸ امتیازردهبندی ۱۰ تیم باشگاهی برتر ایران هم به ترتیب زیر است:۱- پرسپولیس با ۱۵۶۰ امتیاز/ رده جهانی: ۱۵۲۲- استقلال با ۱۴۹۸ امتیاز/ رده جهانی: ۲۷۸۳- تراکتورسازی با ۱۴۹۴ امتیاز/ رده جهانی: ۲۹۱۴- ذوبآهن با ۱۴۶۴ امتیاز/ رده جهانی: ۳۶۱۵- سپاهان با ۱۴۱۴ امتیاز/ رده جهانی: ۵۴۹۶- نفت تهران با ۱۴۱۲ امتیاز/ رده جهانی: ۵۶۲۷- فولاد خوزستان با ۱۴۰۶ امتیاز/ رده جهانی: ۵۸۹۸- استقلال خوزستان با ۱۳۰۹ امتیاز/ رده جهانی: ۶۷۹۹- پدیده با ۱۳۶۱ امتیاز/ رده جهانی: ۸۳۶۱۰- سایپا با ۱۳۵۲ امتیاز/ رده جهانی: ۸۹۰همچنین ردهبندی ۱۰ تیم باشگاهی برتر آسیا به شرح زیر است:۱- الهلال عربستان با ۱۶۶۷ امتیاز۲- جئونبوک کره جنوبی با ۱۶۰۵ امتیاز۳- کاشیما انتلرز ژاپن با ۱۶۰۵ امتیاز۴- گوانگژو اورگراند چین با ۱۶۰۳ امتیاز۵- الاهلی عربستان با ۱۶۰۱ امتیاز۶- العین امارات با ۱۵۸۲ امتیاز۷- کاوازاکی فرونتاله ژاپن با ۱۵۷۴ امتیاز۸- پرسپولیس ایران با ۱۵۶۰ امتیاز۹- الدحیل قطر با ۱۵۴۴ امتیاز۱۰- اوراوا رد دایموندز ژاپن با ۱۵۳۹ امتیازانتهای پیام/ |
|
↧
به گزارش ندای انقلاب به نقل از تسنیم، حکام اقلیم کردستان پیشبینی نمیکردند که ترکیه در چنین سطحی مخالفت خود را با رفراندوم ادعایی آنها اعلام کند. از دید بارزانی و حلقه مشاورین داخلی و خارجی وی، منافع اقتصادی ترکیه به ویژه در حوزه انرژی ایجاب میکرد که آنکارا نه تنها مخالفتی با رفراندوم اقلیم کردستان نداشته باشد بلکه در فردای تحولات شمال عراق نقش پررنگتری را در زمینه اقتصادی ایفا خواهد کرد. موضع رسمی و قاطع ترکیه در مخالفت با ایده جداییطلبی رئیس اقلیم و حمایت از حفظ تمامیت ارضی عراق، کردها را به این واقعیت رساند که در سیاست بینالملل، اقتصاد تنها محرک نبوده و عوامل مختلفی در آن دخیل هستند که نقش آنها کمتر از موضوعات اقتصادی نیست. ترکیه با عبور خط انتقال نفت اقلیم کردستان از خاک این کشور، نبض اقتصادی اقلیم را در دست گرفته و نقش مهمی را در سرنوشت رفراندوم برگزار شده ۲۵ سپتامبر ایفا خواهد کرد. کردهای عراقی نیز خود بر این باورند که مثلث ترکیه، ایران و عراق این ظرفیت را دارا است که در راستای حفظ امنیت و ثبات منطقه گامهای مهمتری را بردارد.انتقاد شدید همسر طالبانی از تشکل جدید سیاسی بارزانیهیرو ابراهیم احمد همسر جلال طالبانی رئیسجمهور سابق عراق و دبیرکل اتحادیه میهنی کردستان در بیانیهای از تشکیل شورای سیاستگذاری کردستان - عراق به شدت انتقاد و آن را اشتباهی بزرگ توصیف کرده است. در بخش دیگری از بیانیه این عضو دفتر سیاسی اتحادیه میهنی با اشاره به برگزاری رفراندوم اقلیم کردستان آمده است که پیش از برگزاری رفراندوم، کشورهای مهم جهان و منطقه پیشنهادات مهمی را به اقلیم کردستان ارائه کردند اما رهبری سیاسی کرد با رد این پیشنهادات، ملت را در شرایطی قرار داده است که باج سیاستهای آنها را میدهند. «هیرو ابراهیم احمد» همچنین تشکیل شورای سیاستگذاری کردستان - عراق را اشتباهی بزرگ و همچون تصمیم به برگزاری رفراندوم نام برده و اعلام کرده است به عنوان عضویی از دفتر سیاسی اتحادیه میهنی کردستان با چنین برنامهای نبوده و نخواهم بود.جنبش تغییر: رفراندوم، وحدت ملی را با چالش بیشتری مواجه کردجنبش تغییر در بیانیه ای با اشاره به وضعیت کنونی اقلیم کردستان عراق اعلام کرده است که برگزاری رفراندوم، وحدت ملی کردها را با چالش بیشتری مواجه کرده است. در این بیانیه، جنبش تغییر درخواست انحلال شورای سیاستگذاری کردستان - عراق را مطرح ساخته است. جنبش تغییر در بیانیه خود با برشمردن مصائب و مشکلات ساکنین اقلیم کردستان از جمله بحران اقتصادی و نبود عدالت اجتماعی تاکید کرده که چنین مشکلاتی نتیجه تجربه ۲۵ ساله حکومت محلی اقلیم است. این حزب منتقد رفراندوم اقلیم کردستان در ادامه اعلام کرده است که برگزاری رفراندوم بدون زمینهسازی و تحقق وحدت ملی با همه کمبودها و تقلب ها تنها با هدف انحراف افکار عمومی از بحرانها و مشکلات کنونی و تداوم حکمرانی و چپاول ثروتهای ملی بوده است و بیشتر از هر زمان دیگر وحدت ملی کردها را با چالش مواجه کرده است. جنبش تغییر با استقبال از پیام و ابتکار مرجعیت عالی شیعیان عراق درخواست کرده است شورای سیاستگذاری کردستان - عراق، منحل و جایگاه قانونی پارلمان اقلیم محفوظ نگه داشته شود. این حزب سیاسی کردستان عراق همچنین درخواست کرده است انتخابات پارلمانی و ریاست اقلیم کردستان در زمان تعیین شده و با نظارت بین المللی انجام شود.اتحاد اسلامی کردستان عراق مامور مذاکره با ترکیه شده استشورای سیاستگذاری کردستان - عراق، حزب اتحاد اسلامی کردستان را با هدف کاهش فشارها بر اقلیم کردستان مامور مذاکره با ترکیه ساخته است. یک عضو ارشد این حزب نیز اعلام کرده است که آماده گفتگو با آنکارا هستیم. مصطفی عبدالله عضو شورای اجرایی اتحاد اسلامی کردستان گفته است که تمام تلاشهای خود را به کار خواهیم گرفت تا کشورهای همسایه به نتایج رفراندوم اقلیم کردستان اعتراف و به اراده ملت کرد احترام بگذارند. در نشست شورای سیاستگذاری کردستان - عراق از اتحاد اسلامی کردستان خواسته شده است با هدف کاهش فشارهای ترکیه علیه اقلیم کردستان تلاش کند.شخصیت حزبی در اقلیم کردستان عراق: شرمآور است که از روابط دوستانه کردها با آمریکا و اسرائیل سخن میگوئیددلشاد گرمیانی شخصیت شناختهشده و عضو سابق شورای سیاسی حزب جماعت اسلامی کردستان عراق اعلام کرده است که شرمآور است عدهای از روابط دوستانه کردها با آمریکا و اسرائیل سخن میگویند. وی تاکید کرده است که آمریکا و رژیم صهیونیستی دوست کردها نبوده و تنها در پی تحقق منافع خود هستند. گرمیانی گفته است که اعلام حمایت ظاهری اسرائیل با هدف کسب منافع خود، جهان اسلام را در تقابل با اقلیم کردستان قرار داده است.شروط بغداد برای سران اقلیم کردستاندفتر نخستوزیری عراق شروط برگزاری گفتگوهای اربیل - بغداد را اعلام کرده است. سعد حدیثی سخنگوی نخستوزیر عراق سه شرط اساسی حکومت مرکزی را برای گفتگو با حکومت اقلیم کردستان اعلام کرده است. بر اساس اعلام سخنگوی «حیدر العبادی» لازم است اربیل به قانون اساسی و تصمیمات دادگاه فدرال عراق پایبند بوده و نتایج رفراندوم برگزار شده خود را ملغی اعلام کند. همچنین از اقلیم کردستان درخواست شده است به سیاست یکجانبهگرایانه خود در مناطق مورد منازعه پایان دهد.اهداف بارزانی از سفر به کرکوکسفر رئیس اقلیم کردستان به شهر مورد منازعه کرکوک بار دیگر گمانهزنیهایی را درباره نیات بارزانی به دنبال داشته است. بارزانی در صورت استقلال و یا ماندن اقلیم در چارچوب عراق فدرال دست بردار کرکوک نیست و بسیاری از کارشناسان حوزه اقلیم کردستان، منابع غنی انرژی را هدف اصلی بارزانی از تلاش برای الحاق کرکوک به اقلیم کردستان میدانند. اما بارزانی در سفر دیروز خود به کرکوک به دنبال چه چیزی بود؟ برخی از رسانههای اقلیم کردستان گزارش دادند که رئیس اقلیم کردستان با هدف تعیین تکلیف و ابقای نجمالدین کریم در پست استانداری کرکوک به این شهر سفر کرده است. گفته میشود که این سفر با هدف رضایت اتحادیه میهنی کردستان و جریانهای دیگر سیاسی و ابقای استاندار برکنارشده کرکوک و اعمال فشار بر بغداد جهت عقبنشینی از تصمیم اتخاذشده خود بوده است. همزمان گزارش شده است که سفر بارزانی با همراهی یار رفراندومی خود یعنی کوسرت رسول علی جانشین دبیرکل اتحادیه میهنی کردستان بوده و در آن، جلسه امنیتی با حضور فرماندهان پیشمرگ برگزار شده است. یکی از فرماندهان محور جنوبی کرکوک گفته است که نیروهای پیشمرگ مستقر در کرکوک با هدف مقابله با هر احتمالی در حالت آمادهباش کامل به سر میبرند.ائتلاف در برابر تشکل جدید سیاسی بارزانیدر برابر تشکیل شورای سیاستگذاری کردستان - عراق، گفته میشود که تلاشهایی با هدف تشکیل ائتلافی در برابر این جریان آغاز شده است. شماری از روشنفکران و فعالین سیاسی اربیل و سلیمانیه در تلاش هستند با جریانهای خارج از این شورا گفتگو و آنان را مجاب به تشکیل ائتلافی جدید کنند. مخالفین شورای سیاستگذاری کردستان - عراق بر این عقیده هستند که تشکیل این شورا پسرفت سیاسی اقلیم کردستان محسوب میشود. در صورت موفقیت مخالفین در تشکیل این ائتلاف، احزاب جماعت اسلامی، جنبش تغییر و جریان وابسته به «برهم صالح» نقش ویژهای را در آن خواهند داشت.پیام برهم صالح به ساکنین اقلیم کردستان: آمدهایم مشکلات حکمرانی اقلیم کردستان را حل و فصل کنیمبرهم احمد صالح، شخصیت سیاسی مشهور کردهای عراق و جانشین جلال طالبانی در حزب اتحادیه میهنی کردستان که مدت زیادی است اختلافات داخلی این حزب، وی را از فعالیتهای سیاسی دور نگه داشته است اینک در پیامی ویدیوئی، ائتلاف دمکراسی و عدالت را به عنوان یک جریان سیاسی جدید در انتخابات پیش روی اقلیم کردستان اعلام کرد. معاون اسبق نخستوزیر عراق در پیام خود خطاب به مردم اقلیم کردستان گفت، تشکیل این ائتلاف نتیجه انحصارطلبی سیاسی در کردستان عراق بوده است و با این ائتلاف شیوه حکمرانی اقلیم را تغییر خواهیم داد. به گفته وی، ائتلاف دموکراسی و عدالت، انتقال قدرت را از طریق انتخابات سالم محقق خواهد کرد. برهم صالح همچنین ستمگری و نبود اطمینان مردم به حکمرانان را منبع تهدید اقلیم کردستان در برهه کنونی و آینده دانسته است.جماعت اسلامی کردستان: انتخابات پارلمانی و ریاست اقلیم برگزار نمیشودجماعت اسلامی کردستان فاش ساخته است که انتخابات پارلمانی و ریاست اقلیم کردستان در موعد تعیینشده خود برگزار نخواهد شد. یک عضو شورای رهبری این حزب با انتقاد از تشکیل شورای سیاستگذاری کردستان - عراق اعلام کرده است بر اساس اطلاعات دریافتی، این انتخابات برگزار نخواهد شد. سلیم کویی گفته است مدت زیادی به موعد تعیینشده برگزاری انتخابات پارلمانی و ریاست اقلیم باقی نمانده است اما هنوز از تبلیغات انتخاباتی و ثبت اسامی کاندیداهای ریاست اقلیم خبری نیست و این بدان معنی خواهد بود که انتخابات از سوی حزب دمکرات کردستان عراق به تعویق خواهد افتاد. کارشناسان، تشکیل شورای سیاست گذاری کردستان - عراق و احتمال عدم برگزاری انتخابات اقلیم کردستان را تضمین ابقای بارزانی در راس هرم قدرت میدانند. بارزانی در تبلیغات رفراندوم اخیر بارها اعلام کرده بود که در انتخابات ریاست اقلیم نامزد نخواهد شد.انتهای پیام/ |
|
↧
به گزارش ندای انقلاب، «محمد جواد ظریف» وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران طی مصاحبه با نشریه «پالتیکو» گفت اکنون شانس توافق هستهای برای پایدار ماندن بیش از ۵۰ درصد است.ظریف طی گفتوگو با «سوزان گلاسر» خبرنگار بخش «گلوبال» نشریه پالتیکو، ضمن موافقت با این مسئله که لحن تند سخنرانی اخیر «دونالد ترامپ» رئیس جمهور آمریکا در سازمان ملل، از زمان انقلاب اسلامی تا کنون بیسابقه بوده است، گفت که جامعه جهانی بر ارزش توافق هستهای تاکید دارد و رئیس اجلاس عمومی (سازمان ملل) نیز بر لزوم احترام همگان به این توافق تاکید کرد.وی ادامه داد: «این بدان دلیل نیست که توافق کاملی است. معتقدم که توافق کاملی در دنیا وجود ندارد زیرا هر توافقی دو طرف دارد که شامل بده بستان برای آن دو طرف است و هرکدام (عایدی خود) از توافق را به خانه میبرند. اکنون این توافق هفت یا هشت طرف دارد، گروه ۵ +۱، ایران و اتحادیه اروپا.این توافق باید نگرانیها، دلواپسیها و منافع حداقل ۷ بایگر مختلف را پاسخ دهد، پس نمیتواند برای همه آنها کامل باشد. این (توافق) باید مفادی داشته باشد که نگرانیهای یک طرف را پاسخ دهد و مفاد دیگری داشته باشد که نگرانیهای طرفهای دیگر را نیز برطرف کند.اما چیزی که در زمان آغاز مذاکرات بر سر این توفاق مهم بود، این بود که روی هدف مشترکی توافق کردیم و آن هدف مشترک این بود که ایران باید برنامه هستهای داشته باشد که کاملا صلحآمیز باقی بماند. اهمیت آن هدف مشترک این بود که ما موضعگیریها ۱۰ سال گذشته را ترک کنیم. در ۱۰ سال گذشته، دو هدف کاملا مخالف وجود داشت.»وزیر خارجه کشورمان در پاسخ به این اظهار نظر گلاسر که «اما اکنون ایران دوباره به موضعگیری میپردازد» تاکید کرد: «بله، ما دوباره موضعگیری میکنیم. مشکل اینجاست. اما موضعگیری به ما کمکی نمیکند. ایالات متحده تمام تحریمهایی را که میتواند (علیه ایران) وضع کرده است. گمان نمیکنم چیزی مانده باشد که آمریکا بر ایران تحمیل کند اما این مسئله نتایج مورد نیاز (برای آنها) را درپی نداشت.بگذارید با شما رو راست باشم...زمانی که آمریکا به اعمال تحریمها را آغاز کرد، ایران کمتر از ۲۰۰ سانتریفیوژ داشت. زمانی که آمریکا در سال ۲۰۱۳ به پای میز مذاکره آمد، ایران ۲۰هزار سانتریفیوژ داشت. و (آمریکا) تحریمهایی را بدون محدودیت اعمال کرد. به جایی نرسیدند.البته که ایران نیز از آن (افزایش تعداد سانتریفیوژها) سود نبرد زیرا زمانی که روند آغاز شد، ما رشد ۶ یا ۷ درصدی داشتیم. زمانی که به پای میز مذاکره رفتیم، ما رشد منفی ۷درصد داشتیم. پس، همه بازنده شدند. این دلیلی است که باید اهدافمان را بازتعریف کرده، موضعگیریها را پایان داده و مذاکره را آغاز کنیم.اکنون بعد از ۲ سال مذاکره و دو سال اجرای نسبتا موفق (توافق) حداقل از سوی ایران، اما اجرای (توافق) از سوی ایالات متحده را میتوان در بهترین حالت خستهکننده و ملالآور توصیف کرد.حداقل همه ما میدانیم که توافق فعال است و این چیزی است که همه اعضای گروه ۵ + ۱ به جز یکی، طی نشست وزیران در شورای امنیت به آن اذعان کردند.»خبرنگار پالتیکو سپس از وزیر خارجه کشورمان خواست درباره سخنرانی ترامپ در اجلاس عمومی و نشستی که ظریف با وزیران خارجه کشورهای ۵+۱ با حضور «رکس تیلرسون» وزیر خارجه آمریکا داشت، صحبت کند و او نیز پاسخ داد: «اظهارات (ترامپ) بسیار منفی بود...این توهینآمیزترین اظهاراتی بود که از سوی یک رئیس جمهور آمریکا از زمان انقلاب اسلامی علیه ایران گفته شده و قطعا یکی از بدترین و منفیترین بیانیههایی بود که علیه ایران در سازمان ملل خوانده میشد.و آن (اظهارات) مانع دیدار متمدنانه میان من و تیلرسون در آن سطح نازل بود و تیلرسون نیز به همین دلیل، از اینکه به سمت هم کفش پرتاب نکردیم، خوشحال بود.»ظریف ضمن ابراز نارضایتی از نحوه توصیف شدن توافق هستهای و اجرای منطقهای و بینالمللی آن توسط دولت جدید آمریکا، اضافه کرد: «گمان نمیکنم افراد حاضر در آن جلسه با (آمریکا) موافق بودند ولی آن نشست، محرمانه بود و نمیتوانم وارد جزئیات شود.»وی در پاسخ به این مسئله که ترامپ خواستار این توافق نیست و قصد مذاکره مجدد دارد، گفت: «این توافق برای ۲ سال تحت مذاکرات کامل و دقیقی بود، شما نمیتوانید فقط یک جنبه از توافق را که یک طرف خوشش نمیآید، دوباره مذاکره کنید زیرا جنبههای (مختلفی) در توافق وجود دارد که طرفهای دیگر خوششان نمیآید.و احتمالا اگر شما به هر پاراگراف این توافق نگاه کنید، چیزی وجود دارد که یکی از ۷ یا ۸ طرف قضیه با آن مشکل داشته یا گزینه ترجیحی برای یک کلمه یا رویکرد آن دارد. پس این (مذاکره دوباره) بیمعنی است. و اثبات این مسئله است که آمریکا شریک قابل اعتمادی برای ادامه مذکره درخصوص مجموعهای از بده بستانها نیست.این (توافق) امتیازدهی از سوی یک طرف نبود، بلکه مجموعههایی از امتیازدهی توسط هر طرف بود. اما اکنون (آمریکا) میگوید "من امتیازهایی که شما و دیگر طرفها دادهاید را میگیرم و در جیب میگذارم و اکنون میخواهم با عقبنشینی از موضع اصلیام، بخشهایی را دوباره مذاکره کنم.پس این یک مشکل است. مشکل دیگر این است که او (ترامپ) چگونه معتبر بودن این توافق را توصیف میکند. او نه تنها از این حقیقت که توافق معاهده دوجانبهای نبوده که نیاز به تصویب کنگره داشته باشد، غفلت کرده بلکه این را هم که توافق معاهده چندجانبه هم نیست که نیازمند تصویب کنگره باشد.بلکه این توافق قطعنامه شورای امنیت بود و مضحک است اگر آمریکا – که خودش یک عضو دائم شورای امنیت است و به آن رای داد – بخواهد اعتبار این قطعنامه را زیر سوال ببرد.(این در حالی است که) ایران نه یک طرف، نه اسپانسر و نه عضو شورای امنیت نبود و ایران مفاد توافق و برجام را ملاحظه کرده بود. ایالات متحده عضو شورای امنیت است و اکنون تهدید میکند که از توافق خارج میشود چون توسط دولت قبل مذاکره شده است. به پیامی که به دنیا میفرستید نگاه کنید؛ اگر فردا به کشوری بگویید که بدون مذاکره با آمریکا، قطعنامه شورای امنیت را بپذیر، آنها نگران خواهند بود که آمریکا از آن عقبنشینی کند.»سوزان گلاسر سپس با اشاره به بحران کرهشمالی از وزیر خارجه کشورمان پرسید که آیا موقعیتی که حول توافق هستهای ایران پیشآمده، وضعیت را برای آمریکا جهت مذکره با کشورهایی مانند کره شمالی سختتر میکند و ظریف نیز پاسخ داد: «معتقدم که این مسئله، وضعیت را بر هر کسی که بخواهد به آمریکا اعتماد کند، سختتر میکند، نه فقط کره شمالی. میبینید که متحدان آمریکا میگویند ایالات متحده شریک قابل اعتمادی نیست.»وی در پاسخ به این سوال که آیا در صورت خروج ترامپ از توافق، اروپاییها به ایران و برجام میمانند، گفت: «این اظهارات علنی است که آنها بیان کردهاند و تاثیرات مهمی برای آینده توافق خواهد داشت، پس باید صبر کنیم و ببینیم که آیا اروپا چیزی را که میگوید عمل میکند.»خبرنگار پالتیکو از ظریف پرسید اگر ترامپ پایبندی ایران به توافق را تایید کند، تعجب خواهد کرد، و این پاسخ را دریافت کرد: «تصور میکنم اگر رئیس جمهور آمریکا بخواهد بعد از اظهاراتش (در سازمان ملل) دلایلی را برای این نتیجهگیری که ماندن ایالات متحده در توافق به نفع امنیت ملی این کشور است، پیدا کند؛ خواهد گفت که او پرونده بسیار محکمی را ایجاد کرده بود اما جامعه جهانی آن را نپذیرفت و آمریکا نیز چون نمیخواست منزوی شود (در توافق ماند). و به همین دلیل اگر او توافق در جهت منافع ملی آمریکا نداند، از آن عقب نشینی خواهد کرد.»منبع: فارس |
|
↧
↧
به گزارش ندای انقلاب، بر اساس اعلام تازهترین ردهبندی باشگاههای فوتبال جهان از سوی سایت «footballdatabase.com» رئال مادرید، قهرمان اسپانیا و اروپا با کسب ۲۰۹۷ امتیاز در صدر بهترین تیمهای باشگاهی جهان ایستاده و بارسلونا و یوونتوس نیز به ترتیب ردههای دوم و سوم را به خود اختصاص دادهاند.در این ردهبندی که مربوط به ابتدای ماه اکتبر۲۰۱۷ میشود، پرسپولیس در رده هشتم برترین تیمهای آسیایی و بهترین تیم ایرانی قرار دارد. در بین تیمهای آسیایی الهلال عربستان، حریف شاگردان برانکو ایوانکوویچ در مرحله نیمهنهایی لیگ قهرمانان آسیا با ۱۶۶۷ امتیاز در صدر ایستاده است.ردهبندی ۱۰ تیم باشگاهی برتر جهان به شرح زیر است:۱- رئال مادرید اسپانیا با ۲۰۹۷ امتیاز۲- بارسلونای اسپانیا با ۲۰۴۰ امتیاز۳- یوونتوس ایتالیا با ۱۹۶۸ امتیاز۴- پاریسنژرمن فرانسه با ۱۹۵۵ امتیاز۵- بایرن مونیخ آلمان با ۱۹۵۰ امتیاز۶- منچسترسیتی انگلیس با ۱۹۴۲ امتیاز۷- ناپولی ایتالیا با ۱۹۴۲ امتیاز۸- چلسی انگلیس با ۱۹۲۸ امتیاز۹- تاتنهام انگلیس با ۱۹۲۱ امتیاز۱۰- اتلتیکومادرید اسپانیا با ۱۹۰۸ امتیازردهبندی ۱۰ تیم باشگاهی برتر ایران هم به ترتیب زیر است:۱- پرسپولیس با ۱۵۶۰ امتیاز/ رده جهانی: ۱۵۲۲- استقلال با ۱۴۹۸ امتیاز/ رده جهانی: ۲۷۸۳- تراکتورسازی با ۱۴۹۴ امتیاز/ رده جهانی: ۲۹۱۴- ذوبآهن با ۱۴۶۴ امتیاز/ رده جهانی: ۳۶۱۵- سپاهان با ۱۴۱۴ امتیاز/ رده جهانی: ۵۴۹۶- نفت تهران با ۱۴۱۲ امتیاز/ رده جهانی: ۵۶۲۷- فولاد خوزستان با ۱۴۰۶ امتیاز/ رده جهانی: ۵۸۹۸- استقلال خوزستان با ۱۳۰۹ امتیاز/ رده جهانی: ۶۷۹۹- پدیده با ۱۳۶۱ امتیاز/ رده جهانی: ۸۳۶۱۰- سایپا با ۱۳۵۲ امتیاز/ رده جهانی: ۸۹۰همچنین ردهبندی ۱۰ تیم باشگاهی برتر آسیا به شرح زیر است:۱- الهلال عربستان با ۱۶۶۷ امتیاز۲- جئونبوک کره جنوبی با ۱۶۰۵ امتیاز۳- کاشیما انتلرز ژاپن با ۱۶۰۵ امتیاز۴- گوانگژو اورگراند چین با ۱۶۰۳ امتیاز۵- الاهلی عربستان با ۱۶۰۱ امتیاز۶- العین امارات با ۱۵۸۲ امتیاز۷- کاوازاکی فرونتاله ژاپن با ۱۵۷۴ امتیاز۸- پرسپولیس ایران با ۱۵۶۰ امتیاز۹- الدحیل قطر با ۱۵۴۴ امتیاز۱۰- اوراوا رد دایموندز ژاپن با ۱۵۳۹ امتیازانتهای پیام/ |
|
↧
به گزارش ندای انقلاب، آیت الله ری شهری در سالهایی که سازمان حج حضور داشتند، دیدارهای زیادی با رهبر انقلاب داشتند، در یکی از این دیدارها که مربوط به قبل از حمله آمریکا به عراق است، رهبر انقلاب نکاتی را درباره وضعیت عراق و صدام میفرمایند که جالب توجه است. آیت الله ری شهری در این باره در خاطرات خود مینویسد:روز اول بهمن ۱۳۸۱ (هفدم ذیقعده) برای خداحافظی خدمت مقام معظم رهبری رسیدم. آن روز ایشان در کتابخانه تشریف داشتند و آیت الله سیدجعفر کریمی نیز برای نظرخواهی در مورد برخی مسائل فقهی در حج، در خدمتشان بود. در آن ملاقات آیت الله خامنهای بر چند نکته تأکید کردند:... نکتة سوم این بود که با توجه به آنکه گروه القاعده دستپرودة آلسعود است، در شرایط کنونی آمریکاییها به این نتیجه رسیدهاند که در رابطه با رژیم سعودی مرتکب اشتباه شدهاند و لذا طرح آنها «تجزیه کشور عربستان» به سه بخش تحت اسامی حجاز، نجد و شرقیه است.در رابطه با مسائل مربوط به عراق نیز با «پیشبینی حملة آمریکا به عراق» فرمودند: «مقامات آمریکایی از طریق ترکیه به صدام پیغام دادهاند که از عراق خارج شود و جان خود را به سلامت ببرد.» [۱]۱- خاطرهها، محمد محمدی ریشهری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۹۴، ص ۵۵۶.منبع : مشرق |
|
↧
به گزارش ندای انقلاب به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله العظمی خامنهای، خانواده شهیدمحسن حججی ظهر امروز (سهشنبه ۱۱ مهر) با حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی دیدار کردند.انتهای پیام/ |
|
↧
به گزارش ندای انقلاب، حذف نام شهید فهمیده از کتاب هدیههای آسمانی پایه ششم خبری در سال گذشته بود که مایه تعجب بسیاری از افراد و صاحبنظران تعلیم و تربیت شد.سالهای گذشته درس پانزدهم کتاب هدیههای آسمانی پایه ششم با عنوان «رهبران کوچک» به معرفی شهدایی همچون حسین فهمیده، بهنام محمدی، مهدی باکری، ابراهیم همت، عباس بابایی، حسن باقری، علی صیاد شیرازی و ... اختصاص داشت.در ادامه نامه جمعی از معلمان منطقه ۱۷ تهران درباره دروس حذف شده از کتب درسی دانشآموزان و مطالبات آنها از مسئولان آموزش و پرورش آمده است:سلام بر حسین ثارالله و قیامش؛ سلام بر سالار شهیدان و شهیدان جاودان راه قیام حسینی .ارج نهادن به شهدا امتداد قیام حسینی است، پاسداری از نمادهای عاشورایی یعنی زنده نگه داشتن نام و یاد شهدا.یکی از این نمادهای رشادت و حماسه حسینی، شهید محمد حسین فهمیده است که تجسم از خودگذشتگی و ایثار جان حضرت قاسم ابن الحسن (ع ) را برای ما تداعی میکند.با توجه به حذفیاتی که در چند سال اخیر در کتب آموزش و پرورش صورت گرفته، ما به عنوان جمعی از معلمان منطقه ۱۷ تهران (دارالشهدای تهران) مطالبات خود در این باره را از وزیر محترم آموزش و پرورش و مسئول تالیف کتب درسی این وزارتخانه خواستاریم.در ابتدای سال تحصیلی گذشته، مسئولان وقت آموزش و پرورش قول دادند که درس محمد حسین فهمیده، درس «رهبر کوچک» در سال تحصیلی بعد (یعنی امسال) در کتاب هدیههای پایه ششم مجدداً گنجانده خواهد شد اما متاسفانه باید گفت که این وعده در سال تحصیلی جاری محقق نشده است!مسئولان وقت آموزش و پرورش اذعان داشتند که این درس در پایه دیگر و در درسهای دیگر بطور کامل به آن پرداخته شده که منظورشان پایه سوم و درس «فداکاران» بوده که این درس چند سالی است که در پایه سوم در کتاب فارسی وجود دارد و هیچ ارتباطی به جایگزینی یا گستردهتر کردن درس رهبر کوچک ندارد.در دیدار جمعی از مسئولان آموزش و پرورش با مقام معظم رهبری، ایشان فرمودند: «بنده گلهمندم، شخص وزیر محترم هم اینجا حضور دارند، بنده گله دارم که در هیچ جای کتب آموزش و پرورش از جریان ۱۳ آبان، روز دانشآموز و تسخیرلانه جاسوسی امریکا هیچ آثار و نوشتهای دیده نمیشود.»جالب اینکه چند خطی در یکی از کتب آموزشی درباره این موضوع نوشته شده بود که آن نیز حذف شود.موارد حذف شده از کتب درسی اگر به طور اتفاقی حذف شده یعنی بدون هیچ تدبیر و مدیریت آموزشی حذف شده، چرا همه این موارد در راستای کمرنگ کردن اهداف انقلاب اسلامی و اصول آن بوده است؛ اگر هم با بحث و بررسی حذف شده که موجب خشنودی دشمنان قسمخورده انقلاب و نگرانی مردم مومن و انقلابی کشورمان شده است.در هر صورت، نخستین مطالبه ما این است که طبق قول مستندی که مسئولان وقت آموزش و پرورش در سال گذشته دادند، درس حسین فهمیده «رهبر کوچک» باید به کتاب هدیههای پایه ششم بر میگشت که این قول عملی نشده و معلمان دلسوز، منتظر پاسخ به چرایی عدم تحقق این قول هستند.موارد حذف شده از کتب درسی دانشآموزان طی این سالهای اخیر عبارتند از:۱. کتاب بخوانیم پایه دوم، شعر ایران زیبای من، حذف یک بیت شعر (در هر کجایت خون شهیدان پیوسته جاریست ای خاک ایران )۲. کتاب مطالعات اجتماعی، پایه پنجم در تعریف حکومت جمهوری اسلامی از ۲ سال پیش تاکنون، کلمه «رهبری» حذف شده و بهجای آن کلمه مردم بکار برده شده است.۳. درس محمد حسین فهمیده به اسم رهبر کوچک در کتاب هدیهها پایه ششم، ۲ سال است حذف شده است؛ امسال در پایه هفتم درس مطالعات دو سطر همراه با تصویر از شهید فهمیده در درس «من مسئول هستم» آمده که هیچ ارتباطی به هدیههای پایه ششم ندارد.۴. کتاب مطالعات اجتماعی پایه نهم، درس «دوران پس از انقلاب اسلامی» مطالبی درباره تسخیر لانه جاسوسی، گروگانگیری امریکاییها، روز دانشآموز، واقعه طبس و طوفان شن همه حذف شده و ۲ سال است که دیگر چاپ نشده است. ( این امر با وجود تأکید مقام معظم رهبری درباره لزوم توجه به موضوع تسخیر لانه خاسوسی و روز دانشآموز در کتب درسی دانشآموزان بوده است.)۵. درسی به نام «مساجد مسلمانان» با محتوای اشغالگری رژیم غاصب صهیونیستی و جهاد همگام ایران و فلسطین، آرزوی آزادی قدس شریف، ۲ سال پیش حذف شد که با پیگیری افراد خبیر، بصیر و انقلابی و متعهد امسال در کتاب هدیههای پایه چهارم مجدداً گنجاده شد.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
↧
October 14, 2017, 4:16 am
به گزارش ندای انقلاب، «مرزها سهم زمیناند و تو اهل آسمان / آسمان شام یا ایران چه فرقی میکند» این بیت، شاه بیت شعرهای «سیدمحمدمهدی شفیعی» است که نامش را چند سال پیش بر سر زبانها انداخت. جالب اینجاست که شعر مذکور در دیدار شاعران با رهبر معظم انقلاب توسط شفیعی خوانده شد. با مهدی شفیعی که طلبه باسوادی است و شعرهای خوب زیاد دارد به گفت و گوی مفصلی نشستهایم. از شعر امروز و نقد شعر و نقد شعر حوزه علمیه تا مسایل دیگر در این مصاحبه دو ساعته سخن راندیم. گفت و گوی مفصل ما با این روحانی شاعر خوزستانی را بخوانید.با برقعی هم دوست هستید؟محدود. برقعی یک بار اهواز آمده بود. آن اوایل بود که شعرش معروف شد. سال ۸۶ پیش آقا آن شعر را خواند و معروف شد. فکر میکنم که سال ۸۷ یا ۸۸ در اهواز برنامهای بود که ایشان را دعوت کردند. آن زمان پیش ایشان رفتم و شعر خواندم و با هم مرتبط شدیم، ولی باز اینقدر نه. بعداً به مرور با « سیّد جواد شرافت » بود. با یک تعداد بچّههای یک نسل قبل از خود ارتباط داشتم.انجمن آفتابمنظورتان شعر های حوزه است؟بله، با فضای شعری که بچّهها بودند و من هم میپسندیدم مرتبط شدم. یعنی تا انجمن اصلاً تجربه کسب نکرده بودم، تا بعد که با آقای آل کثیر و دکتر صافی در اهواز انجمن برپا کردیم، نام آن انجمن آفتاب، است. وقتی انجمن تشکیل شد، با آنها مرتبط شدم. قبل از آن فضای حضور در انجمنها را درک نکرده بودم. چند بار تهران آمده بودم با دوستان در جلسهی آقای اسفندقه شرکت کردیم.در تهران؟ بله. الآن فکر میکنم یک شنبهها است، ولی آن زمان دوشنبهها بود. میخواهم بگویم که محدود اساتید را دیده بودم، انجمن دیده بودم، همینطور تلفنی شعرها را میخواندم. بعداً پسر عموی من، سیّد علیرضا، شعر خود را شروع کرد و برای هم میخواندیم. او برای من میخواند و من برای او میخواندم. در همین ارتباطات و گعدهها و تماسها آرام آرام شعرم نقد شد، فضای شعر انقلاب در خوزستان اصلاً نبود.الآن وجود دارد؟الآن این جلسهی انجمن آفتاب حداقل ۱۰ یا ۱۲ نفر عضو ثابت دارد. اعضایی که تقریباً مرتّب میآیند ۱۰ یا ۱۲ نفر هستند.سر حلقهی انجمن آقای دکتر صافی است و شما هستید و...؟الآن بیشتر دکتر صافی اداره میکند. چون سواد ادبی ایشان از بنده بیشتر است و بعد دانشگاهی است.استاد دانشگاه است؟بله، در ادبیات، استاد است. فکر میکنم پایان نامهی ایشان در زمینهی نقد ادبی است. مطالعهی ایشان هم خوب است. الآن ادارهی جلسه با ایشان است، منتها من و آقای آل کثیر کنار ایشان هستیم، اگر بتوانیم کمکی میکنیم. الآن نیز جلسه برپا است.دو سال پیش دیدم که با رهبری یک صحبت درگوشی کردید.نه، آن صحبت در گوشی برای جواد شیخ الاسلامی است. من درگوشی صحبت نکردم، ولی صحبت کردم.چه بود؟دو سال پیش نبود، شاید زودتر بود!پارسال بود یا امسال بود؟نه، صحبت درگوشی که نبود. سال اوّل که من به دیدار آقا رفتم، عقد کرده بودم. دیگر خیلی نزدیک آقا رفتم و خجالت کشیدم، میخواستم به آقا بگویم که برای زندگی ما و اولاد صالح دعا کنید. دوستان چون میدانستند که عقد هستم گفتم الآن میگویند که آتشش چه تند است، هنوز عقد نکرده، دارد برای بچّههای خود دعا میکند! منتها ما یک عالم و استادی داشتیم، وقتی میخواستیم به خواستگاری برویم به او گفتیم دعا کنید که خدا یک همسر خوب به ما بدهد. او میگفت چرا اینقدر دیر دعا میکنید؟ من ۱۵ سال سن داشتم، برای بچّهی خود دعا میکردم. میگفت نباید وقتی خواستید زن بگیرید همان وقت دعا کنید. آن وقتی که ما پیش آقا رفتیم گفتیم آقا برای اولاد صالح برای ما دعا کنید که آقا هم دعا کردند. خاطرهی خیلی خوبی بود.ولی خاطرهی خیلی خوبی که از دیدار داشتم این است دو یا سه خاطرهی خیلی خوب دارم. ما دورهی اوّل آفتابگردانها بودیم. یک کتابی آن وقت چاپ شد...در دوره اوّل آفتابگردان در ورامین آمدید که توفیق دیدار داشتیم.بله، همین. چه خوب شد که این مورد یادآوری شد، از ذهن من رفته بود که موسّسه شهرستان ادب را بگویم. با سیّار دوست شدم و بعد با میلاد. یک بار تهران بودم به میلاد زنگ زدم که تهران آمدم، به فامیل و دایی خود سر بزنم، بیایم شما را ببینم؟ گفت اتّفاقاً بیایید، دفتر موسسه را راه انداختیم. حالا نمیدانم قبل از این تأسیس شده بود یا نه! گفت آنجا بیایید. رفتیم آنجا و آقای مودّب و میلاد بودند. یعنی ارتباطم با شهرستان ادب قبل از آفتابگردانها و از دوستی با سیّار و میلاد نشأت میگرفت. کمکم با آقای مؤدّب دوست شدیم. با آقای مؤدّب هم سر کتاب شعر «مسئله ۲۲ خرداد نبود» آشنا شدیم.«مسئله ۲۲ خرداد نبود، ۲۲ بهمن بود».بله. من از ایشان شعر خوانده بودم و ایشان را میشناختم. یک روز کسی به ما زنگ زد گفت شنیدم شعر دارید برای ما بفرستید، گفت فلانی هستم. بعد که با شهرستان ادب آشنا شدیم.فلانی هستم یعنی مؤدّب هستم؟بله، آقای مؤدّب زنگ زد، گفت من از شما شعر خواندم، میخواهم اجازه بگیرم. شعر مرا خوانده بودم، گفت میخواستم اجازه بگیرم، چاپ کنم؟ گفتم اختیار دارید، منتشر شد با آقای مؤدّب هم از این طریق آشنا شدم. بعد هم وقتی مؤسّسه راه افتاد این دوستان را میشناختم. دورهی آفتابگردان که راه افتاد خیلی از بچّههای دورهی اوّل بچّههایی بودند که از قبل با موسّسه مرتبط بودند. مثلاً من مرتبط بودم، خیلی از بچّههای دورهی اوّل با آقای سیّار، با آقای مؤدّب، با مؤسّسه آشنا بودند. حالا به آن خاطره برگردیم که گم نشود.دورهی اوّل یک کتاب چاپ شد. دیدید که شهرستان ادب چهار مجموعه شعر از گزیدهی شعر بچّههای دورهی اوّل آفتاب گردان چاپ کرده است. فکر میکنم نام آن «این بار به نام عشق» بود.این بار به نام عشقخاطره دیدار با رهبری را بفرمایید.دوره اوّل که آفتابگردانها برگزار شد، شهرستان ادب، یک کتابی به نام « این بار به نام عشق » چاپ کرد. سالی که دیدار آقا رفتیم؛ پیش آقا برای عرض سلام و التماس دعا و کتاب هدیه دادن و این موارد، تراکم میشود. وقتی رسیدیم بچّهها گفتند: وقت نمیشود همه ما برویم. میخواهیم دو کتاب مؤسّسه، که گزیدهی شعر بچّههای دورهی اوّل و دوم است را به آقا هدیه بدهیم. شما کتاب ها را به عنوان نماینده ما ببر. من گرفتم و خدمت آقا رفتم -آن موقع هنوز خودم مجموعه چاپ نکرده بودم- تا کتاب را به آقا دادم ایشان مرا شناختند و گفتند: خود شما کتاب چاپ نکردید؟ گفتم: نه، خودم هنوز چاپ نکردم؛ منتهی در این کتاب به همان مجموعه دوره اوّل اشاره کردم. این توضیح را بدهم که اردیبهشت ماه کتاب ما منتشر شده بود، دو ماه بعد، نیمه ماه رمضان برای دیدار رفته بودیم- گفتم: نه، چاپ نکردم ولی داخل همین کتاب از خودم شعر است. آقا گفتند: بله از سه تا شفیعی در این کتاب شعر است. ایشان نه تنها کتاب را خوانده بودند، بلکه به یاد داشتند، سه شاعر با فامیلی شفیعی در این کتاب است.آن دو نفر دیگر چه کسی هستند؟ اصلاً من شوکّه بودم. اطرافیان من هم شوکّه بودند، نگاه میکردم، اردیبهشت ماه کتاب از نمایشگاه بیرون آمده بود. الآن مثلاً دو ماه بعد از آن است. چه وقت به دست آقا رسیده بود، چه وقت خوانده بود؟ چه قدر دقّت روی اسمها داشتند. بعداً اسمها را شمردم. ۵۴ شاعر داخل آن کتاب است. چون از هر شاعری یک نهایت دو شعر در آن کتاب آمده بود. اسم ۵۴ شاعر داخل آن کتاب است و فهرست به ترتیب اسامی است. سه نفر شفیعی در ذهن ایشان بود که برای آقا توضیح دادم؛ یکی از آنها پسر عموی من است، یکی از آنها هم یک خانمی است که نمیدانم ساکن کدام استان هستند، از خانمهای اردوی آفتابگردان است. یعنی با این تیزبینی ایشان یاد داشتند.بله ایشان به یاد داشتند. این خیلی خاطرهی جالبی برایم شد؛ اتّفاقاً به یاد دارم همان سال این خاطره خیلی برای خبر گزاری ها جالب بود و بولد کردند. این موضوع جزء حواشی دیدار آن سال بود که خیلی به آن توجّه شد؛ برای همه جالب بود.دوره اول آفتابگردانمیخواستید از اوّلین دورهی آفتابگردانها بگویید.دورهی اوّل آفتابگردانها مؤسّسه شهرستان ادب آمد در شهرستانها یک کار خوب کرد، کاری که حتّی از کسانی که از نظر سیاسی با ما جور نبودند به عنوان منتقد حضور پیدا می کردند امروز جلسه نقد کتاب بود و آقای ابراهیم اسماعیلی اراضی آنجا بودند.ایشان به عنوان منتقد شعر های شما حضور داشتند؟بله به عنوان منتقد. اوّل جلسه گفتند: شاید شما احساس بکنید، من از نظر فکری، جریانی ربطی به شهرستان ادب ندارم امّا کار خوب را نمیشود تحسین نکرد؛ از دورههای آفتابگردانها گفت: گاهی شعرهای بعضی از بچّههای آفتابگردان از نقاط دور کشور به دستم رسیده است. میگفت: همین چند وقت قبل، از سیستان یک شعر به دستم رسید، به وجد آمدم که یک نوجوان در سیستان بتواند این گونه شعر بگوید!اصل این کار، کار با برکتی بود. اینکه شما بیایید استعدادهای خوب را بدون اینکه از اوّل شروع بکنید و فیلتر روی آنها بگذارید، بچّهها را با یک همدلی، محبّتی جمع بکنید؛ بچّههایی که بعضاً هیچ امکاناتی در شهرستانهای آنها نیست. در اهواز بودیم، امکانات کم بود. اهواز به اندازهی هفت کلان شهر کشور است، مرکز استان است. بعضی از این بچّهها برای شهرستانهای استانهای محروم هستند، ؛ شهرهای کوچک در استانهای محروم. آفتابگردانها، در واقع سعی کرد تقسیم این زمینهی رشد -که هر چه به مرکز نزدیکتر میشدی بیشتر میشد و هر چه دورتر میشدی کمتر را عادلانهتر بکند.همین اساتیدی که در جلسههای تهران در دسترس بودند و در دسترس بچّههای شهرستان نبودند، در اردوها میآمدند، راحت شعر را میشنیدند، صحبت میکردند. شما خودتان در اردوی ورامین حضور داشتید، به خاطر دارید، دیدید. اساتیدی که همین جلسات تهران، را اداره میکنند، میآمدند جلسات آنجا بحث میکردند. ما همان دورهی اوّل بودیم. یعنی عملاً بخشی از بچّههای دورهی اوّل آفتابگردانها، بچّههایی بودند که از قبل با مؤسّسه مرتبط بودند.میشود همان سال ۸۹ دیگر.بله، ۸۹، ۹۰، فکر میکنم اردوی اوّل سال ۹۰ بوده.امسال چندمین دوره آن است؟ششمین دوره برگزار شد. اوائل سال بود. تا حالا شش دوره برگزار شده است؛ ما دورهی اوّل بودیم. خیلی از بچّههایی که الآن شما به عنوان بچّههای شعر جوان انقلاب، اینها را میشناسید بچّههای دورهی اوّل همان جا بودند.مقدور هست چند نفر از ایشان را اسم ببرید؟بله. از بچّههایی که با ما بودند مثلاً« سجّاد سامانی» دورهی اوّل آفتابگردانها است.که ایما را منتشر کرد.بله. حسین زحمتکش، بچّهی دورهی اوّل آفتابگردانها است که او هم دو مجموعه داشته است؛ از عشق برگشتهی او سه تا چاپ خورده است. شاعر موفّقی هم است. جواد شیخ الاسلامی از بچّههای دورهی اوّل است. پیمان طالبی از بچّههای دورهی اوّل است. امیر علی سلیمانی از بچّههای دورهی اوّل آفتابگردانها است. سیّد علیرضا شفیعی از بچّههای اوّل آفتابگردانها است. شاید خیلی اسم باشد که بتوانم اسم ببرم.دوره اوّل از شخصیتهای که آمدند و رفتند، کدام یک بیشتر روی شما تأثیر گذار بودند؟ در شهرستان، شما اسم دکتر سنگری را میشنیدید، اسم محمّد رضا ترکی را میشنیدید، اسم دکتر اسماعیل امینی و امثالهم را میشنیدید. اینجا دیگر دیدید؛ این افراد جذّابیتی برای شما داشتند؟چند مطلب بود. یکی این بود که اگر بخواهیم خیلی واقعگرا باشیم من یکی دو تجربه دارم که شاید خیلی از هم نسلهای من این را قبول نکنند و شاید خیلیها بگویند شما اشتباه تجربه کردی، ولی هنوز به اینها اعتقاد دارم، یکی این است که بخشی از کاری که دیدن اساتید برای ما شهرستانیها میکند، شکستن آن تابوهایی است که در ذهن خود درست کردیم و حتّی بهانههایی که تراشیدیم. گاهی وقتها اسیر این میشویم که عجب، فلان شاعر، این دیگر قلّه است، من کجا و این کجا! بعد نزدیک میشوی، میبینی نه، مثلاً فلان شاعر راجع به شعرش صحبت میکند، ده تا ضعف میگوید، ده تا مشکل میگوید، او هم مشکل دارد؛ او هم یک دورهای شعر میگفته است از تو خیلی بدتر. این تابوها که میگویم به بچّهها اعتماد به نفس میدهد این یک نکته.آن چیزهایی را که همه میگویند هم، خواهم گفت. آنها سر جای خود. مثلاً استفاده از اساتید، یاد گرفتن ریزهکاریهایی که در کتابها نیست؛ باید روی شعر تو تک تک بحث بشود. تیتروار میگویم ولی آنها را که شاید با حرفهایی که میشنویم و همه متوجّه میشوند، متفاوت باشد و تجربهی ام بوده است؛ این بوده است. اگر این طرف تابوها شکسته میشود و به شما اعتماد به نفس میدهد از طرف دیگر ما گاهی وقتها در شهرستانها –من خود را میگویم- از آن طرف بوم میافتیم، به بهانهتراشی میافتیم. میگوییم: فلانی شاعر خوبی شده ، استاد دیده .فلانی را دیده است؛ شهرستان ادب توانسته توزیع بکند، این سر جای خود است.امّا بخشی از آن هم بهانهتراشی است. مثل دانشآموزی که خود او هیچ تلاشی برای کنکور نکرده، حالا که به او میگویند: چرا موفّق نشدی؟ فلانی موفّق شد. میگوید: به خاطر کلاسهایی است که او رفته است. در صورتی که علاوه بر کلاسها، او روزی شش ساعت مطالعه کرده است، تو روزی دو ساعت. گاهی این اردوها فرصت بهانهتراشیها را هم از منِ بچّه شهرستانی میگیرد. دیگر از آن به بعد، به من هم میگویند: خیلی خوب تو هم آقای بهمنی را دیدی، شعر تو را نقد کرده ، دو نکته به تو هم گفته است؛ حالا برو اینها را اجرا کن. امّا یک بخش عمومی آن این است که بالاخره نقدها را استفاده میکنیم.رصد صبح محمد کاظم کاظمیچرا گفتم «رصد صبح» آقای کاظمی بر من خیلی اثر گذاشته است. ما الآن بیشتر از حرف کلّی در شعر نیاز به حرف کارگاهی داریم؛ شما الآن میتوانید بنشینید مبانی نقد شعر فارسی بگویید. در شعر فارسی این درست است، این غلط است. امّا برای منِ شاعر جوانی که دانشجوی ادبیات نیستم، کلّی باید در مورد آن حرف جستجو کنم، کلّی وقت بگذارم تا آن چیزی را که برایم مفید است، به دست بیاورم. در صورتی که آقای کاظمی چه کار میکند؟ ۲۰ شاعر را میآورد، نفر به نفر ۱۰ شعر از ایشان میآورد؛ در مجموع نقاط ضعف و قوّت ملموس شعر این شاعر را به شما میدهد. دیگر خود شما میتوانید تطبیق بدهید که عجب این نکته در شعر من هم هست. مثلاً آقای کاظمی، در مورد شعر فلان شاعر گفته است؛ خیال در شعر او ضعیف است؛ مقایسه میکنم، میبینم شعر من هم نزدیک به این است. پس من باید روی عنصر خیال کار کنم.چون نیاز به کار کارگاهی داریم، شهرستان ادب، عملاً با این جلساتی که برگزار میکرد، این فرصت را در اختیار قرار میداد. الآن قویتر شده، نقد تلفنی دارد. به فلان استاد دسترسی حضوری ندارید، اصلاً استاد با شما قرار میگذارد.نقد تلفنی در موسسه شهرستان ادبنقد تلفنی چگونه است؟ در مورد آن توضیح دهید تا با آن آشنا شویم.نقد تلفنی اینطور است که مثلاً آقای بیابانکی فلان روز به مؤسّسه میآید؛ از قبل به بچّههای دوره پنجم، دوره ششم پیامک داده میشود که اگر میخواهید شعرتان توسّط اساتید نقد بشود، شعر خود را بفرستید. شعر فرستاده میشود. با شما قرار میگذارند که مثلاً فلان ساعت، فلان روز آقای بیابانکی به شما زنگ میزند. با شما قرار گذاشته میشود اساتید هستند، شاعرهایی که کار آنها نقد است، با شما تماس میگیرند و اشعار را نقد میکنند؛ تلفنی راجع به شعرتان صحبت میکنند؛ نقاط قوّت و ضعف را به شما می گویند.میگویم این زمینههایی که از جهات مختلف فراهم شده واقعاً به فضای شعر جوان کشور کمک کرده است؛ ما هم مستثنی نبودیم، دورهی اوّل آفتابگردانها بودیم، از دورهها استفاده کردیم. الآن خیلی از بچّههای خوبی که در زمینههای مختلف چه غزل، چه ترانه، چه سپید جزو بچّههای خوب نسل ما محسوب میشوند، دورههای آفتابگردانها را بودند، حضور داشتند و استفاده کردند. دورهها، دورههای اثرگذاری بوده. ما هم دورهی اوّل بودیم.آسمان شام یا ایران چه فرقی میکند؟میخواهم راجع به شعرتان صحبت کنیم. از اتّفاقاتی که بعد از این شعر میافتد شأن نزول این شعر را بگویید.کوه باشی، سیل یا باران چه فرقی میکند سرو باشی، باد یا طوفان چه فرقی میکندمرزها سهم زمیناند و تو اهل آسمان آسمان شام یا ایران چه فرقی میکندو إلی آخر.این شعر قضیهی خیلی خاصّی داشت. یک وقتی برای شعرخوانی دعوت شدم. جلسه، جلسهی تجلیل از خانوادههای شهدای مدافع حرم بود. منتها نه از این جلسات مفصّل. یک جلسهی مختصری بود؛ فقط مادرها، پدرها، همسرها و فرزندان شهدا بودند. ۱۲ شهید مدافع حرم خوزستان. برای شعرخوانی به آن جلسه دعوت شدم. سالن، سالنی بود که نهایت ۵۰، ۶۰ نفر ظرفیت داشت که در آن بنشینند. چند رباعی داشتم، یک غزل هم داشتم. هم صبح جمعه بود. شبی که فردا صبح آن باید برای شعرخوانی میرفتم، نشستم کارها را میدیدم که کدام شعر را بخوانم، کدام را نخوانم. واقعاً شرمنده شدم. دیدم کارها، کارهایی نیستند که به دل خود من بنشینند. آنجا کسی نبود که بخواهد بُعد ادبی شعر را ببیند یا هر چیزی، ولی خودم حس کردم اینها دلم را راضی نمیکند، برای اینکه پیش این همه مادر شهید و همسر شهید این شعر را بخوانم.خیلی دوست داشتم بتوانم شعر بگویم نشد. شب هر چه نشستم تلاش کردم نشد. یعنی میخواستم شعر کوششی بگویم و نتوانستم. دیگر ناامید بودم از اینکه شعر بگویم، صبح تا بیدار میشدم، باید به جلسه میرفتم. باید با ماشین راه میافتادم. صبح قبل از اینکه بروم، از خود شهدا کمک خواستم؛ گفتم: من دارم پیش مادر و همسرهای شما میروم و شعر خوب ندارم. دو رکعت نماز خواندم، به شهدا هدیه کردم. دو سه بیت نوشتم و هر چه کردم باز غزل نشد، راه افتادم. در ماشین بقیهی آن را سرودم. در حالی که رانندگی میکردم با ماشین شخصی خودم رفتم- دو سه بیت را در ماشین گفتم. یعنی غزلی که الآن شش بیت است، دو بیت آن هم حذف شده است، هشت بیت بود؛ دو بیت یا سه بیت را در خانه و بقیهی را در ماشین سرودم، نمیتوانستم تایپ بکنم، بنویسم؛ گوشی را روی حالت ضبط، Record آن گذاشتم، صدایم را ضبط کردم. بیتها را خواندم؛ پشت سر هم، خواندم، شاید مجموع شعر -غیر از دو، سه بیت داخل خانه- حدود پنج دقیقه گفته شد. بعد این شعر را در همان جلسه خواندم.قزوه و بیابانکی به این شعر رسیدند.یک جشنوارهی مدافعان حرم برگزار شد، خودم در این جشنواره شرکت نکردم – این شعر عجیب برایم برکت داشته است- دوستی به من زنگ زد، گفت: سیّد! شعرهای بچّههای استان را جمع کردیم، همه را داریم برای جشنواره میفرستیم که بچّههای استان شرکت کنندو از بچّهها دو سه نفر از جمله شما شعر ندادند. نمیخواهی شرکت کنی؟ به او گفتم: من یک کار دارم، تصمیم به شرکت در جشنواره را هم نداشتم. گفت: «خوب بیا شرکت بکن». گفتم: من الآن جایی هستم، اصلاً اینترنت ندارم، بهانه میگرفتم. گفت: اشکال ندارد برای من بفرست. من همان متن را روی گوش خود نوشته بودم برای ایشان پیامک کردم.بعد از مدّتی به من گفتند با همین شعر، برگزیدهی جشنواره شدی. شعری که اصلاً خودم در آن جشنواره هم شرکت نکرده بودم. به جشنواره رفتیم، داوری جشنواره با آقای قزوه و آقای بیابانکی بود. این را از یاد بردم که بگویم، قبل از اینکه اعلام برگزیدهها بشود، به من زنگ زدند -یکی از دوستان ما که جزو عوامل اجرایی آن جشنواره بود، شمارهی مرا داشت- گفت: آقای قزوه شما را کار دارد. زنگ زدند، به من گفت: اساتید دارند شعرها را داوری میکنند. شعرها بدون سربرگ هم هستند.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
October 14, 2017, 3:31 am
به گزارش ندای انقلاب، هفته نهم رقابتهای لیگ برتر روزهای پنجشنبه و جمعه با برگزاری هشت دیدار ادامه پیدا کرد که طی آن پارس جنوبی جم با کسب ۱۹ امتیاز صدرنشین لیگ برتر است و پرسپولیس و پیکان با ۱۷ امتیاز در ردههای دوم و سوم جدول قرار گرفتند.* نتایج هفته نهم رقابتهای لیگ برتر به شرح زیر است:پیکان یک - گسترش فولاد صفراستقلال خوزستان یک- پرسپولیس ۳سپاهان ۲ - سیاهجامگان صفرتراکتورسازی یک- پارس جنوبی جم یکپدیده ۲- ذوب آهن ۲سایپا یک - سپیدرود رشت یکاستقلال صفر - فولاد خوزستان صفرصنعت نفت آبادان یک- نفت تهران صفر* تیم هفته پرسپولیس با تقدیر از پیکانپرسپولیس در حالی در خانه استقلال خوزستان موفق شد با نتیجه سه بر یک شاگردان عبدالله ویسی را شکست دهد که این تیم چند روز دیگر باید شکست ۴ بر صفر مقابل الاهلال را در مسقط عمان جبران کند. تیم برانکو در حالی این نتیجه را در خوزستان کسب کرد که گادوین منشا یک پنالتی خراب کرد و این بازی میتوانست با گل شدن این توپ به پرگلترین بازی هفته نیز تبدیل شود که این اتفاق نیفتاد اما در مجموع پرسپولیسیها بهترین نتیجه هفته را کسب کردند.از سویی دیگر پیکان تهران که با مجید جلالی اوج گرفته با برتری مقابل گسترش فولاد هم امتیاز پرسپولیس شد و تنها به خاطر تفاضل گل در رده سوم جدول قرار گرفته است.* بازیکن هفته: علی علیپور در هفتهای که گذشت علی علیپور در ترکیب پرسپولیس عملکرد خوبی داشت و حالا در غیاب طارمی این بازیکن تواناییهای خود را بیشتر بروز میدهد. مهاجم سرخ پوشان در این مسابقه دو گل زد و حتی فرصت هتتریک هم داشت که در نهایت به این مهم دست پیدا نکرد. اما در مجموع بهترین بازیکن پرسپولیس بود.* بازی هفته: ذوب آهن- پدیدهدر هفته نهم رقابتهای لیگ برتر دو تیم ذوب آهن و پدیده در مشهد در حالی به مصاف یکدیگر رفتند که این مسابقه چهار گل داشت که سهم هر تیم دو گل بود. مسابقه جذاب این هفته در حالی صورت گرفت که محمد قاضی مهاجم پدیده یک پنالتی خراب کرد و شاید اگر در دقیقه ۸۵ این پنالتی تبدیل به گل میشد هم قاضی جایش را در صدر جدول گلزنان اثبات میکرد و هم پدیده حالا در کنار پارس جم صدرنشین بود اما درنهایت جذابترین بازی هفته با تساوی به پایان رسید.* اتفاق هفته: توقف استقلال باز هم در آزادیاستقلال درحالی با وینفرد شفر به مصاف فولاد خوزستان در ورزشگاه آزادی رفت که آبیپوشان پایتخت امسال تنها در ورزشگاه آزادی مقابل تراکتورسازی به برتری رسیده بودند. آبی پوشان در هفته دوم مقابل استقلال خوزستان متوقف شدند؛ سپس در هفته سوم تراکتورسازی را در آزادی شکست دادند و مجدداً در هفته پنجم مقابل پدیده در ورزشگاه آزادی شکست خوردند. استقلالیها در هفته هفتم در ورزشگاه آزادی مقابل ذوب آهن تن به تساوی دادند و مجددا در هفته نهم مقابل فولاد خوزستان متوقف شدند. این نتایج نشان میدهد آبیپوشان تنها سه امتیاز در ورزشگاه آزادی گرفتند و جالب اینجا است که شفر و تیمش طی هفتههای آتی فقط یک بار باید با رقبای خود در بیرون از خانه بازی کنند که باید دید آیا طلسم استقلالیها در ورزشگاه آزادی شکسته خواهد شد یا خیر؟* آقای گل فعلی لیگ: محمد قاضی در جدول گلزنان محمد قاضی همچنان یکهتازی میکند و وی با ۶ گل زده در صدر قرار دارد. ۶ گل: محمد قاضی۵ گل: مرتضی تبریزی (ذوب آهن)، عیسی آل کثیر (نفت تهران)۴ گل: علی علیپور و مهدی طارمی (پرسپولیس) ، مرتضی آقاخان (پیکان)، محمد ایرانپوریان (تراکتورسازی)، جلالالدین علیمحمدی (سپاهان)منبع : فارسانتهای پیام/ |
|
↧
October 14, 2017, 4:28 am
به گزارش ندای انقلاب، شهدا امروز اسطورههای توانایی و داناییاند. شهید، انسان والامقامی است که هنگام تصمیمگیری، برخوردار از تحلیل و بصیرت است و عملش مبتنی بر عرفان و متکی بر ولایت است. براستی چنین شهیدی است که راست قامت و جاودانه در تاریخ باقی می ماند. جامعه قرآنی کشور در آخرین مراسم پاسداشت مقام شهیدان این هفته به دیدار خانواده معظم شهیدان عبداللهی رسیدند و ضمن ادای احترام به مقام شامخ این شهیدان والامقام با مادر بزرگوار شهیدان محمود و داوود عبداللهی دیدار کردند که خواندن گزارش این دیدار برای مخاطبان خالی از لطف نیست.زندگینامه شهید جهادگر داوود عبدالهیجهادگر شهید داوود عبداللهی در سال ۱۳۴۴ در خانوادهای مذهبی در تهران متولد شد، تحصیلات ابتدایی خود را در سنندج گذراند. در همان ایام به مطالعه کتابهای مذهبی میپرداخت. وی از ۶ سالگی به نماز، روزه و قرآن علاقه فراوانی داشت، به طوری که چندین بار در مسابقه قرائت قرآن مجید اول شد. وی به همراه دوستان خود در به ثمر رسیدن انقلاب اسلامی کوشش فراوان کرد. شهید عبداللهی پس از پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی به همراه خانوادهاش به اراک منتقل شد.شهید عبداللهی در جهاد سازندگی اراک مشغول فعالیت گردید؛ آن شهید بزرگوار علاوه بر فعالیت در جهاد سازندگی، در مسجد ابوالفضل(ع) اراک کتابخانهای برای خردسالان و نوجوانان شهر دایر کرد. وی روزها در دبیرستان درس میخواند و شبها به پاسداری از انقلاب اسلامی اسلحه به دست میگرفت. شهید عبداللهی دوره آموزش نظامی خود را در بسیج اراک گذراند، با شروع جنگ تحمیلی چهار مرتبه داوطلبانه به جبهههای حق علیه باطل رفت.با انتقال پدر به تهران؛ شهید داوود در کنار درس خواندن، اوقات فراغت خود را در جهاد سازندگی به فعالیتهای فرهنگی میپرداخت و با واحد مجله دفتر مرکزی جهادسازندگی همکاری میکرد. وی در تهران نیز علاوه بر تحصیل و خدمت در جهادسازندگی، شبها در مجسد انصارالحسین(ع) به فعالیت و تدریس قرآن به کودکان میپرداخت.دیدار جامعهشهید عبداللهی هیچگاه از تلاش و کوشش در راه حفظ انقلاب اسلامی و ارزشهای آن غافل نشد و عاشقانه در تثبیت خط امام اهتمام میکرد، آخرین بار در سال ۶۲ برای مصاف با استکبار جهانی و کفار بعثی داوطلبانه به جبهههای حق علیه باطل عزیمت کرد.داوود عبداللهی در تاریخ دوازدهم آذرماه ۶۲ در عملیات والفجر ۴ در منطقه پنجوین به درجه رفیع شهادت نائل گردید و با شهادت خود پرونده پرافتخار خود را جاودانه کرد.شهید داوود عبداللهی و برادر شهیدش محمود عبداللهی که در تنگه چزابه در عملیات فتحالمبین به درجه رفیع شهادت نائل آمد، دو شهید بزرگوار از این خانواده شهیدپرور هستند که در راه آرمانهای مقدس انقلاب اسلامی جان خود را هدیه کردند.سرگذشتی که آبیار را به منزل شهیدان عبداللهی آورددر میان صحبتهای مادر شهیدان عبدالهی، این نکته توجه همه را به خود جلب کرد که نرگس آبیار کارگردان حرفهای سینما، فیلم نامه شیار ۱۴۳ را از سرگذشت این مادر نوشته است.شیار ۱۴۳ فیلمی به کارگردانی و نویسندگی نرگس آبیار و تهیهکنندگی محمدحسین قاسمی محصول سال ۱۳۹۲ است. این فیلم پس از ۹ هفته اکران در ۳۵ سینمای ایران، فروش ۴ میلیارد و ۵۱۸ میلیون تومانی را تجربه کردهاست.در متن فیلم، شیار ۱۴۳ یکی از محدودههایی است که در منطقه جنگی؛ برای مینیابی و یافتن اجساد شهیدان در جنگ مورد تفحص و کاوش قرار میگیرد. فیلم شیار۱۴۳ مورد استقبال طیفهای مختلف مردم قرار گرفت و نیز در بیش از ۳۰جشنواره بینالمللی حضور یافت و ۱۶ جایزه بینالمللی دریافت کرد.مادر دعا کن تا شهید شومپس از اینکه محمود به شهادت رسید، داوود بی تابی میکرد تا به برادر شهیدش برسد. روزی در سجاده نماز نشسته بودم که دیدم داوود در کنارم نشست و گفت: مادر؛ میخواهی من خوش بخت شوم؟ که گفتم مگر مادری پیدا می شود که خیر و صلاح فرزندش را نخواهد. در جوابم گفت: پس اجازه بده من هم مثل محمود به جبهه روم. گفتم من چکاری میتوانم برای تو کنم. گفت: مادر دعا کن تا شهید شوم و بگو (ان شاالله شهید شود). با کمی تامل گفتم؛ آخه، پدرت تنهاست و ما غیر از تو کسی رو نداریم؛ دیدم که به دست و پایم افتاد و التماس کرد تا این دعا را در حقش کنم البته به این بسنده نکرد و در حالی که دستانش را بر روی شانه هایم گذاشته بود گفت: مادر، دوست دارم همانند سرورم سید الشهدا(ع) سر از تنم جدا شود و خیالت راحت باشد که آن وقت است که حضرت زینب(س) بالای سرم خواهد آمد و نخواهد گذاشت تنها باشم.پس از شهادت داوود و نیامدن پیکرش، بسیار بی تابی میکردم مخصوصاض زمانیکه پیکر شهدای گمنام را تشییع می کردند تا اینکه شبی خوابی را دیدم که این خواب آبی بود در آتش. دیدم که در سرزمین عربستان از مسجد النبی(ص) تا قبرستان بقیع گلباران شده است و شهیدان جنگ تحمیلی بسیار خوشحال هستند.وصیتنامه جهادگر شهید داوود عبداللهیبسمالله الرحمن الرحیمالذی خلق الموت و الحیاة لیبلوکم ایکم احسن عملااوست خدایی که آفرید شما را تا بیازماید شما را در صحنه پیکار حق و باطل که کدامین از شما نیکوکارتر است.اشهد ان لا اله الالله - اشهد ان محمد رسولالله - اشهد ان علی ولیالله - اشهد ان خمینی روحاللهوصیت میکنم؛ این بنده حقیر سراپا تقصیر گنهکار که ای مردم گناه نکنید که سخت است جبرانش. راه امام را بروید که راه خدا است. از راه او جدا نشوید و او را یاری کنید.ای جوانان به جبهه بیایید که سرزمینی محبوبی است؛ تا خدا را از خود خشنود کنید. به جبهه بیایید اینجا صفا هست، وفا هست، عشق و ایمان و ایثار است. آیا در شهر میشود چنین حالتهایی پیدا کرد؟پدر و مادر عزیز و خواهر گرامی، از زحمتهای بیشمار شما که در حق من متحمل شدهاید بینهایت سپاسگزارم و اگر از من بدی دیدید حلالم کنید و اگر خداوند شهادت را نصیبم کرد هر شب جمعه اگر برایتان مقدور است و سختی ندارد برایم کمی قرآن بخوانید و فاتحه بفرستید.خواهرجان، حجابت را حفظ کن تا جزو یاران خدا باشی. اگر میخواهی در دنیا سرافراز شوی حجابت را حفظ کن و نمازت را بپادار از امام خمینی(ره) و مسئولان مملکتی پیروی کن. این دنیا زودگذار و فانی است؛ ولی آه از آن دنیا که جاودانه و باقی است و آنجا خانه اصلی ماست پس توجه کن چه توشهای برای آنجا برمیداری.و سخنی با امام عزیز، با تو ای رهبر من، که من و هزاران جوان چون من را به سعادت، که همانا رفتن راه امام حسین(ع) است؛ رهنمون کردی و سخنی با شما ای شهیدان اسد، مهدی، فرهاد و محمود و دیگر شهدا، شما پیش خدا آبرو دارید، عزت دارید، از خدای بزرگ و بخشنده که گنهکاران را میبخشد بخواهید شهادت را نصیب من کند و مرا به پیش خود ببرد تا من هم جزء شما نیکان و شهدا شوم.از پدرم که وکیل تامالاختیار من است تقاضا دارم در صورت شهادت من، برایم سه ماه نماز قضا بخوانند (نماز یومیه) و یک ماه روزه بگیرند و ۱۰۰ تومان به حساب ۱۰۰ امام بریزند. از شما پدر و مادر عزیزم میخواهم که مرا حلال کنید و راضی باشید از من و همچنین شما ای خواهران عزیزم مهری جان و شمسیجان شما را هم به خدا میسارم. دختر و پسرت را ببوس و همچنین از شما ای همسر برادرم معذرت میخواهم اگر نتوانستم سر به شما بزنم مرا حلال کنید. همه را سلام برسانید، همه مرا حلال کنید. پدرجان از همه حلالیت بخواهید.و اما سختی با تو معبود، گناهانم بسیار است اما میدانی که در این دم آخر دیگر امیدی به کسی ندارم جز به تو، مرا ببخش خدایا من خیلی پررو هستم که از تو تقاضا کنم اما چه کنم که تو بسیار مهربانی و این جسارتها را بر من میبخشی انشاءالله.خدایا اگر قسمت من شهادت در راهت قرار گرفت مرا با سری از بدن جدا، چون سرورم حسین(ع) از این دنیا ببرد. خدایا من بخاطر بهشت نمیآیم؛ بخاطر ترس از جهنمت نمیآیم، خدایا کمکم کن که فقط خالصا لوجه الله و برای رضای تو باشد.خدایا تو دعای بندگانت را میشنوی؛ دعای من گنهکار و روسیاه را هم بشنو. مرا ببخش مرا بیامرز و شهیدم کن. اللهم اغفرلی کل ذنب اذنبته و اما ای حسینجان، از خدا بخواه که ما را جزء انسانهای خوب و شهدا قرار دهد. حسینجان مرا دریاب دوست دارم سرم بر بالین تو باشد، در این حالت آمرزش خداوند شامل حال من میشود. حسینجان به خواهرت زینب بگو نگران نباشد چون حران آمدهاند کربلا را ازاد سازند و پای ستم را دراندازند.یا زینبت مرا دریاب آه از اسارت تو، آه از نامردان با زینب حسین، با تو ای خواهر غمپرور سیدالشهداء چه کردند، اسیرت کردند، زجرت دادند؛ وای بر من اگر در گرفتن حقت کوتاهی کنم. یا زهرا خود خوب میدانی که هرگاه من احتیاج به کمک داشتم از شما تقاضا کردم، از خدا بخواهید که حاجتم را برآورده کند و این بار نیز از تو دخت رسول میخواهم که از خدا تقاضا کنی مرا به پیش خودش ببرد.در پایان از شما میخواهم برای سلامتی امام دعا کنید. برای رزمندگان دعا کنید. دعا را فراموش نکنید؛ قرآن را فراموش نکنید و بدانید که اگر حسین مظلوم بود، کتابی که حسین برای تحقق دستورات آن قیام کرد مظلومتر است. دیگر عرضی ندارم. همه شما را به خداوند بزرگ میسپارم.والسلام علیکم و رحمةالله و برکاتهمنبع :تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
October 14, 2017, 4:06 am
به گزارش ندای انقلاب، ایستادگی قاطع بغداد و کشورهای منطقه در قبال رفراندوم برگزارشده مسعود بارزانی و عدم تحقق وعده استقلال، این حزب را در آستانه شکست بزرگی قرار داده است و ضرورت مذاکره و گفتگوی اقلیم کردستان با حکومت مرکزی با هدف چارهیابی مشکلات موجود که از سوی شماری از احزاب تاثیرگذار دیگر کرد اعلام شده بارزانیها را به این واقعیت رسانیده است که در صورت مذاکرات کردها با بغداد و رسیدن به توافق رفع مشکلات، باز هم بازنده اصلی، این حزب و سران آن خواهند بود. در این شرایط است که با هدف خلق بحرانی دیگر در اقلیم کردستان و انحراف از شکست اهداف رفراندومی از طریق رسانههای اقماری خود به ویژه شبکههای خبری «روداو» و «کردستان ۲۴» سخت در تلاش است آتش جنگ داخلی را در کرکوک برافروزد. اهداف پشت پرده فعالیت رسانهای حزب دمکرات کردستان عراق حکایت از سناریوی دیگری دارد که بارزانیها در این مقطع برای اکراد و دیگر قومیتهای عراق تداراک دیدهاند.گزارشها از اقدامات رسانهای این روزهای بارزانیهاسایت lvinpress در گزارشی با اشاره به وضعیت کرکوک به نقل از شماری از اعضای اتحادیه میهنی کردستان در این شهر تاکید کرده است که اقدامات امنیتی حزب دمکرات کردستان و رسانههای اقماری آنان با هدف آشوب بیشتر در کرکوک صورت میگیرد. این اعضای اتحادیه میهنی کردستان که شمار آنها به یکصد نفر رسیده است از تعبیر رسانههای دو عموزاده برای شبکههای روداو و کردستان ۲۴ استفاده کردهاند. شبکه روداو متعلق به نچیروان بارزانی و کردستان ۲۴ هم متعلق به مسرور بارزانی است که این روزها جنگ روانی شدیدی را علیه حکومت عراق و متحدان منطقهای آن به راه انداختهاند. اعضای اتحادیه میهنی تاکید کردهاند که این رسانهها زندگی مسالمتآمیز ساکنین کرکوک و امنیت و ثبات این شهر را نشانه گرفتهاند. این اعضاء اعلام کردهاند که هیچ تحرک خاص نظامی از سوی نیروهای عراقی در کرکوک مشاهده نشده است و نیروهای امنیتی وابسته به حزب دمکرات کردستان عراق عامدانه در پی به آشوب کشاندن منطقه هستند. شایان ذکر است رسانههای وابسته به حزب دمکرات کردستان عراق روز جمعه تلاش فراگیر و مشترکی را با هدف تنش در روابط نیروهای پیشمرگ و ارتش و دیگر نیروهای عراق انجام دادند.از سوی دیگر و به گزارش سایت مذکور، فرمانده میدانی نیروهای آمریکا مستقر در اقلیم کردستان عراق اعلام کرده است که حکومت مرکزی برنامهای برای حضور نظامی در کرکوک نداشته و اقدامات رسانهای حزب دمکرات کردستان سناریوی ویژهای است که با هدف جنگ روانی صورت میگیرد.خانواده جلال طالبانی و دو پیام همزمانفرزند ارشد جلال طالبانی رئیسجمهوری سابق عراق در پیامی با اشاره به وضعیت کرکوک، لازم دانسته است که شورای استانی جدیدی برای این استان تشکیل و حتی در صورت لزوم شخص دیگری به عنوان استاندار تعیین شود. پاول طالبانی از تمامی جریانهای سیاسی درخواست کرده است در ادامه راه رئیسجمهوری سابق عراق با هدف نجات مردم اقلیم کردستان و عراق از وضعیت کنونی همکار آنان باشند. در این پیام همچنین آغاز گفتگوهای بدون پیششرط در چارچوب قانون اساسی عراق درخواست شده است. فرزند طالبانی تاکید کرده است که نمایندگان فراکسیون اتحادیه میهنی کردستان در پارلمان عراق به بغداد برگردند و از اداره مشترک برای آینده کرکوک سخن گفته است. وی در بخش دیگری از پیام خود با اشاره به مشکلات اربیل و بغداد در زمینه نفت و گاز گفته است که شفافیت در درآمدهای نفت و گاز در راستای منافع مردم اقلیم کردستان و عراق ضروری است. پاول طالبانی تاکید کرده است که اتحادیه میهنی کردستان لازم است نقشه راه دبیرکل فقید خود را مجدانه پیگیری کند زیرا در غیر اینصورت حزب جلال طالبانی نخواهد بود.همزمان با این پیام، «هیرو ابراهیم احمد» همسر دبیرکل فقید اتحادیه میهنی کردستان نیز از نیروهای عراقی و پیشمرگ اقلیم کردستان درخواست خویشتنداری کرده است. وی تاکید کرده است حفظ آرامش کرکوک از اهم اهداف آنهاست و آغاز مذاکرات اربیل و بغداد را ضروری دانسته است. عضو دفتر سیاسی اتحادیه میهنی کردستان همچنین با اشاره به برگزاری رفراندوم اقلیم کردستان گفته است که با اتمام این مرحله لازم است مرحله مذاکرات و گفتگو با حکومت مرکزی بر اساس قانون اساسی عراق آغاز شود.متعاقب این پیامها بود که حزب دمکرات کردستان عراق با هدف جلوگیری از ایجاد فضای گفتگو و مذاکرات با بغداد، سناریوی از پیش طراحیشده خود را در کرکوک به اجرا گذاشت و هزاران نفر از نیروهای پیشمرگ را در مناطق مختلف کرکوک مستقر کرده است.بارزانی همچنان در پست ریاست اقلیم خواهد بودحزب دمکرات کردستان عراق با وجود تاکید بر برگزاری انتخابات ریاست و پارلمانی اقلیم، همچنان پست ریاست این منطقه از عراق را برای مسعود بارزانی محفوظ میداند. نوری محمدعلی عضو شورای رهبری این حزب، برگزاری انتخابات اقلیم کردستان را غیرممکن دانسته و تاکید کرده مسعود بارزانی در پست خود ابقا و لازم است دوره کنونی پارلمان هم تمدید شود. وی برگزاری انتخابات را نیازمند شرایط مناسب دانسته و گفته است که لازم است پارلمان با توجه به وضعیت اقلیم کردستان نسبت به تمدید دوره خود اقدام و حق تمدید ریاست اقلیم را نیز به بارزانی اعطا کنند. این عضو شورای رهبری حزب دمکرات کردستان عراق در ادامه گفته است که بارزانی همچنان در پست ریاست اقلیم خواهد ماند.عقبنشینی نیروهای آمریکایی از حومه اربیلنیروهای آمریکایی مستقر در پایگاه نظامی مخمور در حومه اربیل عقبنشینی کردهاند. رشاد گلالی مسئول کمیته اتحادیه میهنی کردستان در شهرستان مخمور گفته است که این پایگاه نظامی آمریکائیها در روستای پونگینه بوده و در حال حاضر این نیروها از محل، عقبنشینی کردهاند. این عضو اتحادیه میهنی کردستان گفته است که وجود پایگاه نظامی آمریکا در این محل ضامن عدم برخورد نیروهای کرد و عراقی بوده است.کمپین حمایت از صلحکمپینی با هدف حمایت از صلح در اقلیم کردستان عراق اعلام موجودیت کرد. فعالیتهای این کمپین با هدف ممانعت از هر گونه جنگ و درگیری میان نیروهای پیشمرگ و عراقی خواهد بود. این کمپین از سوی شماری از شخصیتها و روشنفکران اقلیم کردستان تشکیل شده است. تشکیل این کمپین در حالی صورت گرفته است که حزب دمکرات کردستان عراق هزاران نفر از نیروهای نظامی خود را به شهر کرکوک اعزام کرده است.مشاور بارزانی از استقرار شمار زیادی از پیشمرگها در کرکوک خبر داده استهیمن هورامی مشاور سیاسی مسعود بارزانی رئیس اقلیم کردستان با انتشار تصاویری در شبکه اجتماعی تویتر اعلام کرده است که هزاران نفر از نیروهای نظامی پیشمرگ به کرکوک اعزام و در مناطق مختلف این شهر مستقر شده اند. جنگ روانی حزب دمکرات کردستان عراق در حالیست که حیدرالعبادی نخستوزیر عراق اعلام کرده است استفاده از نیروی نظامی علیه اقلیم کردستان در میان نیست و از شهروندان کرد همچون دیگر ساکنین عراق محافظت خواهند کرد.از سوی دیگر رسانههای وابسته به حزب دمکرات کردستان عراق خبر دادهاند که شمار زیادی از نیروهای وابسته به این حزب به فرمان منصور بارزانی فرزند مسعود بارزانی با سلاح و ادوات نظامی سنگین عازم کرکوک شدهاند.از پیام شورای امنیت اقلیم کردستان که توسط فرزند بارزانی اداره میشود تا جنگ درونی رسانههای اقماری بارزانیها همه حکایت از آن دارد که حزب دمکرات کردستان عراق با هدف انحراف افکار عمومی کرد از شکست پروژه برگزاری رفراندوم، در صدد خلق بحران کرکوک و آغاز درگیریهای داخلی در این منطقه است.عصبانیت شدید مشاور رسانهای مسعود بارزانیمشاور رسانهای رئیس اقلیم کردستان گفته است که در نشست بارزانی با معاونین رئیسجمهوری عراق هیچگونه مذاکراتی در خصوص موضوع کنفدرالیزم صورت نگرفته است. کفاح محمود تاکید بر آغاز گفتگوهای اقلیم و بغداد با هدف رفع مشکلات موجود را از اهم موضوعات این نشست عنوان کرده است. وی در خصوص کنفدرالیزم اقلیم کردستان عراق گفته است که بعید میداند کشورهای منطقه ضدیتی با این موضوع داشته باشند. محمود همچنین گفته است موضعگیری ایران و ترکیه در قبال رفراندوم اقلیم کردستان بیشتر به تبلیغات انتخاباتی این کشورها برمیگردد (بیاطلاعی مشاور بارزانی از اوضاع منطقه در این اظهارنظر به صورت کلی مشهود است).وی در بخش دیگری از سخنان خود گفته است که پارلمان عراق نماینده تمامی جریانهای سیاسی و قومیتهای این کشور نیست. کفاح محمود پارلمان عراق را پارلمان شیعیان و طرفداران نوری مالکی نامیده و ادعا کرده است که اهل سنت عراق هم در چنین وضعیتی به سوی تشکیل اقلیم ویژه خود قدم برمیدارند.توافقنامه جدید آمریکا و وزارت پیشمرگ اقلیم کردستان عراقیک مسئول در وزارت پیشمرگ اقلیم کردستان عراق از تلاش برای توافقنامه جدید با آمریکا خبر داده است. هلگورد حکمت مسئول روابط عمومی این وزارتخانه گفته است به مردم اقلیم کردستان اطمینان خواهیم داد نه تنها همکاریهای خارجی وزارت پیشمرگ متوقف نشده است بلکه فصل جدیدی از همکاریهای کشورهای مختلف با وزارت پیشمرگ آغاز خواهد شد. وی این همکاریها را سورپرایزی بزرگ برای مردم اقلیم کردستان پس از برگزاری رفراندوم دانسته است. این مسئول کرد در خصوص توافقنامه قبلی آمریکا با مقامات اقلیم کردستان در خصوص تامین حقوق و دستمزد بخشی از نیروهای پیشمرگ گفته است: مذاکراتی با هدف بهروزرسانی این توافقنامه در جریان است.رئیسجمهوری عراق در سلیمانیه به دیدار سران اتحادیه میهنی رفتبا حضور رئیسجمهوری عراق در سلیمانیه، نشست سران اتحادیه میهنی کردستان برگزار شد. ملابختیار رئیس شورای اجرایی دفتر سیاسی اتحادیه میهنی کردستان در صفحه اختصاصی خود در فیسبوک اعلام کرده است که با حضور فواد معصوم، اعضای خانواده طالبانی، معاون دبیرکل اتحادیه میهنی و تعدادی از اعضای دفتر سیاسی حزب، وضعیت کنونی اقلیم کردستان بررسی و تبادل نظر شده است. وی از تداوم جلسات این حزب با هدف رسیدن به نتایج مشترک خبر داده است.رسانههای وابسته به حزب دمکرات کردستان عراق اعلام کرده بودند که فواد معصوم حامل پیام حشد شعبی برای سران اتحادیه میهنی کردستان بوده است. بنا بر اعلام این رسانهها، عقبنشینی نیروهای پیشمرگ از فرودگاه کرکوک، پایگاه نظامی کیوان و میادین نفتی کرکوک درخواست شده است.وضعیت کرکوک از نگاه رئیس پارلمان اقلیم کردستان عراقرئیس پارلمان اقلیم کردستان عراق با اشاره به اوضاع کنونی کرکوک گفته است که کشمکشهای سیاسی - نظامی در این منطقه تنها با هدف تصاحب درآمدهای نفت و گاز است که تاکنون نه مردم کرکوک و نه اقلیم کردستان از آن مستفیض نبودهاند. یوسف محمد گفته است نباید ساکنین کرکوک از تمامی قومیتها قربانی جنگ نفتی شوند که تاکنون سودی از درآمدهای آن دریافت نکردهاند. وی مذاکره و گفتگو را تنها راهحل برونرفت از معضل کنونی دانسته است.نشست مهم شورای رهبری اتحادیه میهنی کردستانیک منبع موثق به سایت ستاندارد کرد اعلام کرده است که نشست شورای رهبری اتحادیه میهنی کردستان به روز دوشنبه هفته جاری موکول شده است و در آن تصمیمات مهمی اتخاذ خواهد شد. این منبع فاش ساخته است که غیر از کوسرت رسول معاون دبیرکل، نجمالدین کریم استاندار برکنارشده کرکوک، ملابختیار رئیس شورای اجرایی دفتر سیاسی و جعفر شیخ مصطفی فرمانده نیروهای پیشمرگ وابسته به اتحادیه میهنی کردستان، تمامی اعضای شورای رهبری این حزب موافقت خود را با بازگشت نمایندگان اتحادیه میهنی در پارلمان عراق به بغداد و عادیسازی روابط با حکومت مرکزی اعلام کردهاند. همچنین انتظار میرود بخشی از رهبران اتحادیه میهنی رضایت خود را پیرامون پیام حکومت مرکزی آشکار کنند که رئیسجمهوری عراق حامل آن بوده است. به اعتقاد این اعضای شورای رهبری اتحادیه میهنی، حزب دمکرات کردستان عراق هم ناتوان از اداره وضعیت کنونی در نهایت راه بازگشت به بغداد را در پیش خواهد گرفت.رضایت اقلیم کردستان به تعلیق نتایج رفراندومبرهم احمد صالح معاون دبیرکل اتحادیه میهنی کردستان که با لیست مستقل ائتلاف برای دمکراسی و عدالت قدم به انتخابات آتی پارلمانی اقلیم کردستان خواهد گذاشت در یک برنامه تلویزیونی از رضایت سران اقلیم به تعلیق نتایج رفراندوم و مذاکره بر اساس پیشنهادات ایاد علاوی معاون رئیسجمهوری عراق خبر داده است. وی در عین حال گفته است که تعلیق دو ساله نتایج رفراندوم از سوی حکومت مرکزی و دیگر کشورهای منطقه و جهان قابل قبول نیست و درخواست ابطال این نتایج را مطرح کرده اند. این سیاستمدار کرد گفته است پیشتر هم اعلام کرده ام که هیچ اقدامی بدون هماهنگی بغداد موفق نخواهد بود.شادمانی حزب دمکرات کردستان عراق از اقدام دونالد ترامپآژانس «پارتی نیوز» وابسته به حزب دمکرات کردستان عراق که در شبکه اجتماعی فیسبوک فعالیت میکند متعاقب گستاخی جدید رئیسجمهوری آمریکا علیه ملت ایران اعلام کرد: به ملت شریف کرد تبریک میگوئیم، آمریکا سپاه پاسداران ایران را در لیست ترور قرار داده است.ظاهرا حزب دمکرات کردستان عراق سخنان مسعود بارزانی را فراموش کرده است که بارها اعلام کرده بود با نزدیک شدن داعش به اربیل، ایران به عنوان اولین کشور به همکاری و دفاع از آنها شتافته است. فراموش کردهاند که اگر همکاریهای ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و مستشاران آن نبود اربیل نیز سرنوشتی همچون دیگر مناطق آسیبدیده جنگ داعش داشت.عقبنشینی استاندار برکنارشده کرکوک از مواضع خودنجمالدین کریم استاندار سابق کرکوک که با تصمیم پارلمان عراق از این پست برکنار و تاکنون بر حضور خود اصرار دارد دادخواستی را علیه این رای پارلمان در محاکم قضایی عراق ثبت کرده است. وی در بخشی از دفاعیه خود گفته است که تصمیم برافراشته کردن پرچم کردستان و برگزاری رفراندوم در شهر کرکوک با تصمیم شورای استانی بوده و در آن دخیل نبوده است. این اقدام استاندار برکنارشده کرکوک، عقبنشینی آشکار از کلیه اظهارات و سخنانی است که پیشتر در رسانههای مختلف اقلیم کردستان به زبان رانده است.آخرین تصویر منتشرشده از جلال طالبانیدر آخرین تصویر خانوادگی منتشر شده از جلال طالبانی رئیسجمهوری سابق عراق مشاهده میشود که وی در حال بوسیدن نوه خود است. به گزارش رسانههای کردی، این تصویر در آخرین روزهای زندگی طالبانی و در کشور آلمان گرفته شده است.منبع : تسنیمانتهای پیام/. |
|
↧
↧
October 14, 2017, 3:24 am
به گزارش ندای انقلاب، یک مأمور سیا آرام به در اتاق هتل کوبید. پس از نطقهای اصلی، پنلهای بحث و شام، شرکتکنندگان همایش برای استراحت شبانه رفته بودند. رصد سمعی و بصری اتاق نشان میداد عوامل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مراقب دانشمندان هستهای بودند، خوابیدهاند، ولی او هنوز بیدار بود. او با اطمینان خاطر، به تنهایی در را باز کرد.به روایت یک فرد آشنا با این واقعه که حدود یک دهه پیش رُخ داد، آژانس۱ ماهها زمینهسازی کرده بود. آژانس از طریق یک شرکت صوری تجاری، بودجه و ساماندهی همایش در یک مرکز پژوهش علمی خارجی را ترتیب داده بود که شک و تردیدی برنمیانگیخت، سخنرانان و مهمانان را دعوت کرده بود، و مأموران خود را بین خدمتکاران آشپزخانه و دیگر کارمندان جا داده بود، فقط به این خاطر که بتواند آن کارشناس هستهای را به خارج از ایران بکشاند، چند دقیقه او را از نگهبانانش جدا کند، و رودررو به او پیشنهادی بدهد. در دقایق آخر یک مانع میرفت که برنامهها را به هم بریزد: هدف هتلش را عوض کرد چون هتل توصیهشدۀ کنفرانس ۷۵ دلار گرانتر از آن رقمی بود که بالادستیهای او در ایران حاضر بودند پول بدهد.آن مأمور سیا برای نشاندادن صمیمیت و حسننیتش، دست روی قلبش گذاشت و گفت: «سلام حبیبی! من از سیا آمدهام، و میخواهم با من سوار یک هواپیما بشوید و به ایالات متحده بیایید.» مأمور سیا میتوانست واکنشهای آن ایرانی را روی صورتش بخواند: مخلوطی از شوک، ترس و کنجکاوی. بنا به تجربۀ پیشین خود با پناهندگان، میدانست هزاران سؤال به ذهن آن دانشمند هجوم آوردهاند: خانوادهام چه میشود؟ چطور از من حفاظت میکنید؟ کجا زندگی خواهم کرد؟ چطور امرار معاش کنم؟ چطور ویزا بگیرم؟ وقت دارم چمدانم را ببندم؟ اگر بگویم نه، چه میشود؟همینکه دانشمند آمد تا سؤال اول را بپرسد، عنصر سیا وسط حرفش پرید و گفت: «اول سطل را یخ بردارید.»«چرا؟»«اگر نگهبانها بیدار شدند، میتوانید بگویید که میخواهید یخ بیاورید.»*****سیا در برنامهای که شاید جسورانهترین و استادانهترین نفوذ به تشکیلات دانشگاهی باشد، مخفیانه میلیونها دلار صرف صحنهچینی همایشهای علمی در سراسر دنیا کرده است. هدفش وسوسۀ دانشمندان ایرانی به بیرونکشاندن آنها از وطنشان به جایی بود که بتوان به آنها دسترسی داشت، جایی که افسران اطلاعاتیاش بتوانند تکبهتک سراغشان بروند و برای پناهندگی روی آنها فشار بیاورند. به بیان دیگر، آژانس راهی یافته بود تا توسعۀ سلاحهای هستهایِ ایران را به تأخیر بیاندازد: بهرهگیری از وجهۀ بینالمللی تشکیلات دانشگاهی، و گذاشتن یک کلاه بزرگ سر نهادهایی که میزبان همایشها بودند و استادانی که در آنها شرکت و سخنرانی میکردند. روح شرکتکنندگان همایش هم خبر نداشت که بازیگر نمایشیاند که شبیهسازی واقعیت است اما از دوردستها صحنهچینی شده است. میشود بحث کرد که آیا آن مأموریت امنیت ملی میتواند گمراهسازی این دسته از استادان را توجیه کند یا خیر، اما تردیدی نیست که اکثر دانشگاهیان از اینکه نقش یک سادهلوح را در این طرح سیا بازی کردهاند برمیآشوبند.همایشها بیش از هر عرصۀ دانشگاهی دیگری، مستعد جاسوسیاند. این مراسمهایِ آیینیِ اجتماعی و فکری، به مدد جهانیسازی، همهجا رواج پیدا کردهاند. مثل پاتوقهای میزبانی تورهای تنیس یا گلف جهانی، این همایشها نیز هرجا که اقلیم مساعدی داشته باشد سر بر میآورند و جماعت هواپیماسوار را جلب میکنند. حتی اگر هم پولوپله کم داشته باشند، پرستیژی دارند که جبرانش میکند. گرچه محققان دائم با وسایل الکترونیکی با هم صحبت میکنند، جلسات مجازی اصلاً و ابداً جایگزین دورهمی با همتایان، شبکهسازی برای شغلیابی، امتحانکردن جدیدترین ابزارکها و ارائۀ مقالاتی نیست که بعدتر در مجلدات مشروح همایش چاپ میشوند. دیوید لاج، رماننویس مشهور انگلیسی، در رمان دنیای کوچک۲ (۱۹۸۴) که تقلیدی خندهدار از حیات دانشگاهی بود نوشت: «جاذبۀ همایشهای دورهای: شیوهای است برای تبدیل کار به تفریح، ترکیب حرفهایگری و گردشگری، و همۀ اینها به خرج یک نفر دیگر. مقالهای بنویسید تا دنیا را ببینید!»نه فقط تعداد برندگان جوایز نوبل یا اساتید آکسفورد، که تعداد جاسوسان حاضر در همایش هم میتواند معیار اهمیتش باشد. افسران اطلاعاتی آمریکایی و خارجی به همان دلیل روانۀ همایشها میشوند که مسئولان جذبِ نیروی ارتش روی محلات کمدرآمد تمرکز میکنند: اینجا بهترین زمین برای شکار است. در هر پردیس دانشگاهی شاید فقط یک یا دو استاد برای یک سرویس اطلاعاتی جذاب باشند، اما در یک همایش مناسب (مثلاً دربارۀ فناوری پهپادها یا شاید هم داعش) یک دوجین از آنها پیدا میشود.یک مأمور سابق سیا گفت: «هر سرویس اطلاعاتی دنیا همایش برگزار میکند، حامی همایشها میشود، و دنبال راهی برای فرستادن افرادی به همایشها میگردد.»مارک گلوتی، محقق ارشد در مؤسسۀ روابط بینالملل پراگ و مشاور ویژۀ سابق وزارت خارجۀ بریتانیا، میگوید: «نیروگیری یعنی فرآیند طولانی اغواء. گام اول، برنامهریزی برای رفتن به کارگاهی است که هدف در آن حضور دارد. حتی اگر فقط حرفهای عادی بزنید، دفعۀ بعد میتوانید بگویید: شما را در استانبول ندیده بودم؟»اف. بی. آی در سال ۲۰۱۱ دربارۀ همایشها به دانشگاهیان هشدار داد، و این سناریو را ذکر کرد: «دعوتنامۀ ناخواستهای برای ارسال مقاله به یک همایش بینالمللی به یک پژوهشگر میرسد. او مقالهای میفرستد که پذیرفته میشود. در همایش، میزبانها یک نسخۀ ارائهاش را میگیرند. میزبانها یک فلش به لپتاپ او وصل میکنند و بدون اطلاع او، هرچه فایل و اطلاعات را روی رایانهاش باشد دانلود میکنند.» اف. بی. آی و سیا هم سرازیر همایشها میشوند. یک مأمور سابق اف. بی. آی میگوید که در دورهمیها در آمریکا، «افسران اطلاعاتی خارجی سعی میکنند آمریکاییها را تور کنند؛ ما سعی میکنیم آنها را تور کنیم.» سیا به چند طریق درگیر همایشهاست: افسران خود را به آنها میفرستد؛ از طریق شرکتهای صوری در محدودۀ واشنگتن میزبان همایشها میشود تا مجموعههای اطلاعاتی بتوانند چیزی از دریای حکمت دانشگاهی صید کنند؛ و همایشهای جعلی راه میاندازد تا به پناهندگان بالقوه از کشورهای متخاصم دست پیدا کند.سیا همایشهای آتی در سراسر دنیا را رصد کرده و نمونههای جالب را شناسایی میکند. فرض کنید یک همایش بینالمللی در پاکستان دربارۀ فناوری سانتریفیوژ برگزار میشود: سیا مأمور خود را تحت پوشش میفرستد، یا استادی را که شاید به آن همایش برود به خدمت میگیرد تا برایش گزارش بیاورد. اگر خبردار شود که یک دانشمند هستهای ایرانی در همایش شرکت میکند، روی او کلید میکند تا در نشست سال بعد نیروگیری کند.اطلاعات حاصل از همایشهای دانشگاهی ممکن است سیاستگذاریها را شکل دهد. در اقناع دولت جورج دابلیو بوش به اینکه صدام همچنان تسلیحات کشتار جمعی در عراق میسازد (که غلط از آب درآمد)، همایشها نقش داشتند. جان کیریاکو، افسر سابق ادارۀ ضدتروریسم سیا، در یادداشتی به سال ۲۰۰۹ نوشت: «جاسوسها و خبرچینهای ما متوجه شدند که دانشمندان عراقیِ متخصص در شیمی، زیستشناسی، و تا حد کمتری انرژی هستهای، همچنان در سمپوزیومهای بینالمللی حاضر میشدند. آنها مقاله ارائه میدادند، به ارائههای دیگران گوش میسپردند، یادداشتهای حجیم برمیداشتند، و به اردن برمیگشتند که از آنجا میتوانستند زمینی به عراق برگردند.»شاید برخی از آن جاسوسها به نتایج غلط رسیده بودند چون تحصیلات عالیه در شیمی، زیستشناسی یا انرژی هستهای نداشتند. بدون این تخصص، شاید آن مأموران بحث را درست نمیفهمیدند یا لو میرفت که قلابیاند. در همایشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی در وین حول موضوعاتی از قبیل هیدرولوژی ایزوتوپها و انرژی گداخت هستهای، «شاید تعداد افسران اطلاعاتی که در تالارها پرسه میزدند بیشتر از دانشمندان واقعی بود.» این را جین کویل میگوید که از ۱۹۷۶ تا ۲۰۰۶ برای سیا کار کرده است، و اضافه میکند: «فقط یک مشکل کوچک بود: اگر قرار است یکی از آدمهای سیا را به این همایشها بفرستید، باید بتواند مثل آنها حرف بزند. اعزام یک دانشآموختۀ تاریخ سخت است که فقط میتواند بگوید: «بله من دکترای فیزیک پلاسما دارم.» بهعلاوه، دنیای این رشتهها بسیار کوچک است. اگر بگویید از مؤسسۀ فِرمی در شیکاگو آمدهاید، میگویند: لابد باب، فرد و سوزی را میشناسی.»کویل میگوید که در عوض، آژانس میتواند یک استاد مناسب را از طریق «ادارۀ منابع ملی» به خدمت بگیرد. این اداره، سرویس پنهانی سیا در داخل کشور است که «رابطهای کاری» با تعدادی از دانشمندان دارد: «اگر همایشی در وین پیدا کنند میتوانند بگویند: پروفسور اسمیت، شرکت شما در این همایش طبیعی به نظر میآید.»«اسمیت هم مثلاً میگوید: من در آن شرکت میکنم، و به شما خبر میدهم با چه کسانی حرف زدهام. اگر به یک ایرانی بخورم، مسیرم را عوض نمیکنم. اگر او بگوید که «دوست دارم شرکت کنم ولی بودجۀ مسافرت دانشگاهمان خیلی کم است»، سیا یا اف. بی. آی شاید بگوید: «خُب، میدانید، شاید بتوانیم پول بلیط شما را بدهیم، البته بلیط قسمتِ ارزانقیمت.»*****دلدادن و قلوهگرفتنِ جاسوس و استاد اغلب با مواجههای ظاهراً تصادفی در یک همایش دانشگاهی شروع میشود، که در این حرفه به آن «برخورد» میگویند. یکی از عناصر سیا که قبلاً در مأموریتهای خارجی فعال بود برایم توضیح داد که «برخورد» چطور کار میکند. فرض کنیم اسمش آر. است.آر. به من گفت: «من یک عالم آدم را در همایشها نیروگیری کردم. در این کار ماهر بودم، و کار سختی هم نیست.»او در بین مأموریتهایش، به فهرستی از همایشهای آتی نگاه میانداخت، یکی را انتخاب میکرد، و روی دانشمندی انگشت میگذاشت که حداقل دوبار در سالهای قبل در همان رویداد با او حرف زده بود و احتمال داشت در آن همایش شرکت کند. آر. از کارآموزان سیا و آژانس امنیت ملی میخواست که پروفایلی از هدف تهیه کنند: به کدام دانشگاه رفته است، اساتیدش چه کسانی بودهاند، و مواردی از این دست. سپس به دفتر مرکزی پیغام میداد تا بودجۀ سفر را تقاضا کند. فوت کوزهگری آن بود که پیغامش قدری قانعکننده باشد که هزینهها را جور کند، اما آنقدر وسوسهانگیز نباشد که سایر مأمورانی که آن را میخوانند و به همایش نزدیکترند دنبال همان هدف بروند.بعد باید پوشش را درست میکرد، که معمولاً بازرگان بود. اسمِ یک شرکت را از خودش درمیآورد، وبسایت آمادهای برایش میساخت و کارت ویزیت چاپ میکرد. برای آن شرکتی که وجود خارجی نداشت، صورتحساب و تلفن و سوابق کارت اعتباری دست و پا میکرد. برای معرفی خودش هم سراغ یکی از هفت اسم مستعارش میرفت.آر. سررشتهای از علم نداشت. برای بازکردنِ سر حرف نمیتوانست چیزی دربارۀ فرضیۀ ریمان بگوید. در عوض، خوب میدانست دانشمندان اکثراً درونگراهاییاند که در روابط اجتماعی سررشته ندارند. برای همین راهش را به سمت هدف کج میکرد که در گوشۀ سالن دورهمی همایش ایستاده و میگفت: «شما هم مثل من از شلوغی بدتان میآید؟» بعد هم راهش را میگرفت و میرفت. آر. گفت: «این برخورد گذراست. فقط صورتتان در ذهن طرف میماند.» هیچکس دیگر نباید متوجه برخورد شود. یک خطای آماتوری آن است که جلوی دیگرانی سراغ هدف بروید که شاید مراقبان او از کشورش باشند. مراقبان لابد این گفتوگو را گزارش میدهند که امنیت هدف را به خطر میاندازد و موجب میشود دفعۀ بعد که سراغش میروید، میل یا توان همصحبتی نداشته باشد.در مابقی طول همایش، آر. «با انرژی فراوان این سو و آن سو پرسه میزد» تا در هر فرصتی به هدف برخورد کند. با هر تماس، که در اصطلاحات سیا «وقتگذراندن با هدف» نام دارد و جزء عملکرد شغلی او حساب میشود، خودش را در دل استاد بیشتر جا میداد. او که کارش را بلد بود مثلاً میگفت مقالهای عالی دربارۀ فلان موضوع خوانده است که اسم نویسنده یادش نیست. آن دانشمند هم میگفت: «نویسندهاش منم!» و گل از گلش میشکفت.پس از چند روز، آر. دانشمند را به ناهار یا شام دعوت میکرد و پیشنهادش را ارائه میداد: شرکتش به حوزۀ تخصصی آن دانشمند علاقمند است و میخواهد از کارش حمایت کند. او توضیح داد: «همۀ دانشگاهیانی که تا حالا دیدهام، همیشه در تلاشند کمکهزینهای برای ادامۀ پژوهششان بیابند. همۀ حرفهایشان در این باره است.» آن دو دربارۀ یک پروژۀ خاص و البته قیمتش توافق میکردند، که بسته به کشور دانشمند متفاوت بود: «هزار تا پنج هزار دلار برای یک پاکستانی. برای کره بیشتر.» همینکه پولی از سیا به یک استاد خارجی برسد، حتی اگر او در ابتدا از منبع بودجه بیخبر باشد، تحت کنترلشان قرار میگیرد چون افشاء این رابطه میتواند شغل یا حتی زندگیاش در میهن خودش را به خطر بیاندازد.همایشهای علمی چنان کششی برای عناصر امنیتی دارند که یکی از بزرگترین نگرانیهای مأموران سیا، مداخلۀ همکارانی است که میخواهند برای هدف آنها دام پهن کنند. یک افسر سابق سیا با نام مستعار اشمائیل جونز در کتاب عامل انسانی: درون فرهنگ اطلاعاتی بدکارکرد سیا۳ (۲۰۰۸) نوشت: «ما اینطوری سرازیر برنامههایی از این دست میشویم.»جونز تعریف میکند که در یک همایش در سال ۲۰۰۵ در پاریس که انتظار داشت «میعادگاه دیدار دانشمندان تسلیحاتی از کشورهای سرکش» باشد، وقتی نگاهش به آن طرف اتاق افتاد و دو مأمور سیا را دید (که خودشان استاد بودند) دلش گرفت. سعی کرد از دید آنها دور بماند و مشغول پرسهزنی در همایش شد: به اتیکتهای اسامی نگاه میکرد تا برای «کسانی که شاید منابع خوبی باشند» تور بیاندازد، کسانی که ترجیحاً از کرۀ شمالی، ایران، لیبی، روسیه یا چین باشند.کرتسن گیسر گفت: «تعجب میکنم که حضور اطلاعاتیها در این همایشها اینقدر علنی است. یک عالم آدم میچرخند، از یک عالم جایی که فقط اسم اختصاری دارند.» گیسر، رییس سیاستگذاری امنیت مجازی وزارت خارجۀ آلمان، و من در ششمین همایش بینالمللی سالانۀ تعامل سایبری صحبت میکردیم که آوریل ۲۰۱۶ در دانشگاه جورجتاون در واشینگتن دی. سی. برگزار شد. آثار هنریِ مذهبی، پنجرههایی با شیشههای رنگی و نقلقولهای کلاسیکی که در تالار گستون ردیف شده بودند، مثل یک استتار استادانه برای مدیران ان. اس. ای۴ و اف. بی. آی عمل میکردند که ناطقان اصلی برنامه بودند؛ برنامهای پیرامون مبارزه با یکی از هولناکترین چالشهای قرن بیستویکم: حملات سایبری.در آنجا رمزشکن ارشد سابق ان. اس. ای سخنرانی کرد، همچنین رییس سابق شورای ملی اطلاعات، معاون وزارت امنیت ایتالیا، و مدیر مرکزی که برای سرویس اطلاعاتی سوئد پژوهشهای محرمانه انجام میدهد. اتیکتهای اسامی تقریباً همۀ آن ۷۰۰ شرکتکننده نشان میداد که برای حکومت ایالات متحده، سفارتخانههای خارجی، پیمانکاران اطلاعاتی یا فروشندگان محصولات سایبری کار میکردند، یا اینکه در دانشگاهها تدریس مینمودند.شاید همۀ حضور اطلاعاتیها هم علنی نبود. به طور رسمی ۴۰ کشور (از برزیل تا موریس، صربستان و سریلانکا) در آن همایش نماینده داشتنند، اما روسیه نه. ولی در انتهای بالکن مرد جوان باریکاندامی میپلکید که کیفی در دست داشت و به پنلها گوش میداد. یقهاش به اتیکت اسم آراسته نبود. سراغش رفتم، خودم را معرفی کردم، و اسمش را پرسیدم. گفت «الکساندر» و پس از مکثی کوتاه، «بلوزوف.»«از این همایش خوشتان آمده است؟»او گفت «نه» و سعی کرد جلوی سؤالهای بیشترم را بگیرد. «من از سفارت روسیهام. نظری ندارم. فقط میخواهم باخبر بشوم، همین.»یک کارت ویزیت به او تقدیم کردم و کارت ویزیتش را خواستم که بیثمر بود. «من فقط یک ماه است که اینجایم. هنوز کارتهایم چاپ نشدهاند.»اصرار کردم و از شغلش در سفارت پرسیدم. (با نگاهی به راهنمای دیپلماتیک فهمیدم که «دبیر دوم» است.) نگاهی به ساعتش انداخت و گفت: «ببخشید. باید بروم.»*****وقتی سیا نظر یک استاد مثلاً پروفسور جان بوث را میخواهد، به او تلفن میکند تا ببیند که آیا وقت سخنرانی در یک همایش را دارد یا خیر. اما خبری از اسم آژانس در دعوتنامه و دستوکار رسمی همایش نیست، همایشی که همیشه یک پیمانکار مستقر در واشنگتن را به عنوان حامی خود معرفی میکند.سیا با پنهانکردن نقشش، کار دانشپژوهان برای طرح نظراتشان را سادهتر میکند. ارائه در همایش میتواند به اعتبار رزومۀ علمیشان بیافزاید بدون اینکه افشاء کنند به سیا مشاوره دادهاند، چون این کار شاید رابطۀ آنها با برخی همکاران دانشگاهیشان و همچنین کشور محل اجرای تحقیقاتشان را به خطر بیاندازد.بوث استاد بازنشستۀ علوم سیاسی در دانشگاه نورثتگزاس است که در مطالعات آمریکای لاتین تخصص دارد، یعنی منطقهای که مقاماتش از تاریخ درس گرفتهاند دلواپس کارهای سیا باشند. بوث در مارس ۲۰۱۶ به من گفت «اگر قصد بازگشت به آمریکای لاتین را داشتید باید مراقب میبودید» که اثری از چنین ارائههایی «در روزمهتان نیامده باشد.» او گفت: «وقتی به یکی از این همایشها میروید، اگر مسئولان آژانسهای اطلاعاتی یا دفاعی در آنجا باشند، ردّش روی رزومۀ علمیتان نمیماند. این یک برگ انجیر برای پوشاندن عورت است. هنوز هم دانشگاه قدری سوگیری علیه این کارها دارد. من وقتی در نشستهای مطالعات آمریکای لاتین پرسه میزنم، نمیگویم به همایشی رفتهام که سیا برگزار کرده است.»سیا همایشهایی دربارۀ مسائل سیاست خارجی برگزار میکند تا تحلیلگرانش که اغلب در دریایی از اطلاعات محرمانه غوطهورند، بتوانند از دانشپژوهانی درس بگیرند که تصویر بزرگ ماجرا را درک کرده و با اطلاعات عمومی در آن زمینه آشنایند. اساتید شرکتکننده معمولاً علاوه بر مخارج سفر، یک هزار دلار دستمزد میگیرند. این جلسات، با ارائههای پژوهشی و سپس پرسش و پاسخ، مثل هر جلسۀ دانشگاهی دیگرند، با این استثنا که در اتیکتِ نام بسیاری از شرکتکنندگان (که گمان میرود تحلیلگران سیا هستند) فقط اسم کوچکشان دیده میشود.از ده همایش اطلاعاتی که بوث در سالهای متوالی شرکت کرده است (آخرین آنها نشستی در سال ۲۰۱۵ پیرامون ورود موج کودکان آوارۀ آمریکای مرکزی به ایالات متحده بود)، سیا و دفتر مدیر اطلاعات ملی (اُ. دی. ان. آی) فقط یک یا دو مورد را مستقیماً برگزار کردند. مابقی به شرکتی به نامِ سنتراتکنولوژی برونسپاری شد که در صنعت رو به رشد واسطهها (یا در زبان جاسوسی «فیوزهای خودکار») در محدودۀ واشنگتن پیشتاز است و همایشها را برای سیا برگزار میکند.سیا بودجه و فهرستی از شرکتکنندگان را به سنتراتکنولوژی میدهد که در مرکز همایشهای این شرکت در آرلینگتون (ایالت ویرجینیا) جمع میشوند. به گفتۀ وبسایت این شرکت، آنجا «محلی ایدئال برای همایشها، جلسات، بازیها و فعالیتهای مشارکتی مشتریانمان است.»رابرت جرویس، استاد سیاست بینالملل دانشگاه کلمبیا و مشاور قدیمی سیا، میگوید: «اگر دستی بر آتش داشته باشید، وقتی سنترا را ببینید میفهمید که احتمالاً سیا یا اُ. دی. ان. آی است. آنها بهواقع احساس میکنند که یک پوشش رقیق کار برخی از دانشگاهیان را راه میاندازد.»سنتراتکنولوژی که در سال ۱۹۹۷ تأسیس شده است، بیش از ۲۰۰میلیون دلار از قراردادهای حکومتی دریافت کرده است، از جمله ۴۰میلیون دلار از سیا برای پشتیبانی اداری از قبیل گردآوری و ویراستاری پیغامها و اسناد طبقهبندیشده برای مطالعۀ پنجسالۀ کمیتۀ اطلاعاتی سنا دربارۀ برنامۀ شکنجۀ آژانس. در سال ۲۰۱۵، افسران اطلاعاتی سابق به ردههای مدیریتی آن پیوستند. هارولد رُزنبائوم، بنیانگذار و مدیرعامل آن، مشاور علم و فناوری سیا بوده است. معاون ارشدش ریک بوگوسکی رئیس بخش کره در آژانس اطلاعات دفاعی بوده است. معاون پژوهشیاش جیمز هریس به مدت ۲۲ سال برنامههای تحلیلی را در سیا مدیریت میکرده است. پگی لیونز، مدیر ارتباطات جهانی شرکت، مدیر و افسر قدیمی سیا بوده که چندین مأموریت در آسیای شرقی داشته است. دیوید کانین، مدیر تحلیلهای شرکت، ۳۱ سال تحلیلگر سیا بوده است.سامیت گنگالی استاد علوم سیاسی دانشگاه ایندیانا نیز مثل بوث در چند همایش سنتراتکنولوژی سخنرانی کرده است. او میگوید: «هرکسی که با سنترا کار میکند میداند که آنها عملاً برای حکومت ایالات متحده کار میکنند. اگر اسم سیا را بیاورد، کسانی هستند که اعتراض کنند. من برای همکارانم در این باره لاپوشانی نمیکنم. اگر رنجیده شوند، مشکل از خودشان است. من یک شهروند آمریکاییام و احساس میکنم که باید بهترین مشاورۀ ممکن را به حکومتم بدهم.»یک استاد علوم سیاسی دیگر که چهار ارائه در سنتراتکنولوژی داشته است گفت که به او گفته بودند این شرکت نمایندۀ «مشتریانی» است که نامشان معلوم نیست. او نفهمید آن مشتریان آژانسهای اطلاعاتی ایالات متحدهاند تا اینکه دید اتیکت نامهای مخاطبانش فقط اسم کوچکشان را دارد. او بعداً در یک همایش دانشگاهی به یکی دو نفر از همانها برخورد. آنها اتیکت اسم نداشتند و در فهرست برنامه نبودند.سنتراتکنولوژی سعی میکند ارتباطات خود با سیا را پنهان نماید. این شرکت در سال ۲۰۱۵ زندگینامۀ مدیرانش را از وبسایت خود حذف کرد. در فهرست «مشتریان برجسته» در آن وبسایت، وزارت امنیت داخلی و اف. بی. آی و ارتش و ۱۶ شاخۀ دیگر از دولت فدرال دیده میشوند، اما خبری از سیا نیست. به رُزنبائوم تلفن کردم و دربارۀ برگزاری همایشها توسط سنترا برای سیا پرسیدم. او گفت: «اشتباه تماس گرفتهاید. ما ربطی به این قضیه نداریم.» و بعد گوشی را گذاشت.به دفاتر سنترا در طبقۀ پنجم ساختمانی در برلینتگون (ایالت ماساچوست) سر زدم که در حومۀ شمالشرقی بوستون قرار دارد. در برگۀ ورود از بازدیدکنندگان میپرسید که شهروند کدام کشورند و «نوع بازدید» آنها چیست: طبقهبندیشده یا خیر. مسئول میز پذیرش به مدیر منابع انسانی شرکت، دایان کالپیتز، خبر داد. او مؤدبانه سؤالم را شنید، با رُزنبائوم چک کرد، و به من گفت که سنترا در این زمینه نظری نمیدهد. او گفت: «روشن بگویم، مشتریانمان ترجیح میدهند ما با رسانهها صحبت نکنیم.»برای دانشگاهیان ایرانی که به غرب میگریزند، همایشهای دانشگاهی یک نسخۀ امروزی از قطارهای زیرزمینیاند. سیا از این نقطهضعف کمال بهرهبرداری را کرده است. دیوید آلبرایت، از مؤسسۀ امنیت علم و بینالملل، به من گفت که از زمان پرزیدنت جورج دابلیو. بوش، حکومت ایالات متحده «پول بیکرانی» را برای تلاشهای مخفیانه خرج کرده است تا توسعۀ تسلیحات هستهایِ ایران را به تأخیر بیاندازد. یک برنامه، «عملیات فرار مغزهای سیا» بود که میخواست دانشمندان هستهای برجستۀ ایران را به پناهندگی وادارد.یک افسر اطلاعاتی سابق به من گفت که چون رفتن سراغ این دانشمندان در ایران دشوار بود، سیا آنها را به شرکت در همایشهایی در کشورهای دوست یا بیطرف ترغیب میکرد. آژانس ضمن مشورت با اسرائیل، یک کاندید را انتخاب میکرد. سپس همایشی در یک مؤسسۀ علمی معتبر از طریق یکی از آن فیوزهای خودکار راه میانداخت، یعنی نوعاً یک بازرگان که با مبلغی بین پانصد هزار تا دو میلیون دلار از بودجههای آژانس، هزینۀ سمپوزیوم را میپرداخت. بعضی وقتها آن بازرگان صاحب یک شرکت فناوری بود، یا آژانس یک شرکت صوری میساخت تا حمایت او برای آن مؤسسۀ پژوهشی موجه و مقبول باشد، مؤسسهای که خبر نداشت دست سیا در کار است. آن افسر سابق به من گفت: «دانشگاهیان هرچه بیخبرتر باشند، ماجرا برای همه امنتر میشود.» آن فیوزهای خودکار میدانستند که به سیا کمک میکنند، اما از دلیل کارشان خبر نداشتند، و آژانس هم از هرکدام فقط یکبار استفاده میکرد.محور آژانس یکی از جنبههای فیزیک هستهای بود که کاربردهای غیرنظامی داشت و با علایق پژوهشی آن هدف ایرانی هم قرابت داشت. دانشمندان هستهای ایران نوعاً مناصب دانشگاهی هم داشتند. مثل هر استاد دیگری، آنها هم از سیر و سیاحت لذت میبُردند. حکومت ایران گاهی اوقات به آنها اجازه میداد که همراه تعدادی مراقب به همایشها بروند تا از آخرین پژوهشها باخبر شوند و با تأمینکنندگان فناوریهای مدرن ملاقات کنند، که البته سفرشان بار تبلیغاتی هم داشت.رونن برگمن به من گفت: «از دیدگاه ایرانیها، فرستادن دانشمندان به همایشهایی دربارۀ استفادههای صلحآمیز انرژی هستهای مشخصاً سودمند بود.» برگمن یک روزنامهنگار برجستۀ اسرائیلی و مؤلف جنگ محرمانه با ایران: ۳۰ سال کشمکش مخفیانه علیه خطرناکترین قدرت تروریستی دنیا۵ است که اکنون مشغول نوشتن تاریخچهای از سرویس اطلاعات مرکزی اسرائیل (موساد) است. به گفتۀ او، «آنها میگویند: بله، ما دانشمندانمان را به همایشها میفرستیم تا از فناوری صلحآمیز برای مقاصد صلحآمیز استفاده کنیم.»وقتی یک افسر سیا برای این مأموریت منصوب میشود، در نقش دانشجو، مشاور فنی یا غرفهدار ظاهر میشود. اولین وظیفهاش آن است که مراقبان را از دانشمند دور کند. در یک مورد، سیا خدمتکاران آشپزخانه را استخدام کرد تا غذای مراقبان را مسموم کنند تا با اسهال و استفراغ از پا بیافتند. امید داشتند که آنها غذای هواپیما یا خوراک ناآشنای محلی را علت بیماریشان حساب کنند.با قدری شانس، افسر میتوانست چند دقیقه با دانشمند تنها شود و پیشنهادش را به او عرضه کند. او با خواندن پروندهها و همصحبتی با «عناصر دسترسیدار» نزدیک به آن دانشمند، روی وضعیت او سوار میشد. بدینترتیب، اگر آن دانشمند میگفت که مطمئن نیست واقعاً با سیا سروکار دارد، افسر میتوانست بگوید که همهچیز حتی خصوصیترین جزئیات را دربارۀ او میداند و میتوانست حرفش را اثبات کند. یک افسر به یکی از آن گزینههای پناهندگی گفته بود: «میدانم سرطان بیضه داشتهای و بیضۀ چپت را خارج کردهاند.»حتی پس از قبول پناهندگی، ممکن بود آن دانشمند نظرش عوض شود و فرار کند. آن افسر سابق به من گفت: «شما همواره درگیر نیروگیری دوبارۀ آن آدم هستید.» وقتی که او در یک ماشین مطمئن به سمت فرودگاه سوار میشد، سیا برای تدارک ویزاها و اسناد پروازی با آژانسهای اطلاعاتی همسو هماهنگی میکرد. همچنین تمام تلاش خود را میکرد تا همسر و فرزندان او را هم خارج کند؛ اما برای معشوقهها، که یکبار یکی از دانشمندان تقاضا کرده بود، چنین نمیکرد. آژانس تدارکات اقامت آن دانشمند و خانوادهاش را میدید و مزایای درازمدت (از جمله پرداخت هزینۀ دانشگاه و تحصیلات تکمیلی فرزندانش) را در اختیارش میگذاشت.آن افسر سابق آشنا با این عملیات به من گفت تعداد کافی از دانشمندان (از طریق همایشها یا روشهای دیگر) به ایالات متحده پناهنده شدند که برنامۀ تسلیحات هستهای ایران به مانع بخورد. او گفت یک مهندس که سانتریفیوژها را برای برنامۀ هستهای ایران مونتاژ میکرد، به یک شرط حاضر به پناهندگی شد: اینکه برای دکترا به ام. آی. تی برود. متأسفانه سیا او را بدون مدارکش مثل دیپلم و رونوشتهایش، از ایران خارج کرده بود. در ابتدا ام. آی. تی تقاضای سیا برای بررسی پروندۀ او را نپذیرفت. اما آژانس اصرار کرد، و آن دانشکدۀ معتبر مهندسی هم پذیرفت که با کنارگذاشتن رویههای متعارف بررسیهایش، از سیا تمکین کند. ام. آی. تی یک گروه از اساتید دانشکدههای مرتبط را جمع کرد تا با او مصاحبه کنند. او در امتحان شفاهی نمرۀ عالی آورد، پذیرفته شد، و دکترایش را گرفت.مدیران ام. آی. تی منکر اطلاع از این قضیهاند. گنگ چِن، رییس دانشکدۀ مهندسی مکانیک، گفت: «من کاملاً از این قضیه بیخبرم.» با این حال، دو استاد بخشهای اصلی این قصه را تأیید کردند. محمد سهیمی، استاد مهندسی نفت در دانشگاه کالیفرنیای جنوبی که توسعۀ هستهای و سیاسی ایران را دنبال و مطالعه میکند، به من گفت یک پناهنده از برنامۀ هستهای ایران، مدرک دکترای مهندسی مکانیک خود را از ام. آی. تی گرفته است. تیموتی گاتوفسکی، استاد مهندسی مکانیک ام. آی. تی، گفت: «مرد جوانی را میشناختم که اینجا در آزمایشگاهمان کار میکرد. به طریقی خبردار شدم که در ایران روی سانتریفیوژها کار کرده بود. پیش خودم فکر میکردم: اینجا چه خبر شده است؟»در سال ۲۰۱۵ که ایران پذیرفت توسعۀ تسلیحات هستهای را محدود کند تا تحریمهای بینالمللی برداشته شود، ضرورت نیروگیری تشکیلات اطلاعاتی آمریکا از پناهندگان فعال در این برنامه، قدری کاهش یافت. اما اگر رئیسجمهور ترامپ این توافق را کنار بگذارد یا به دنبال مذاکرۀ مجدد برود، توافقی که ماه سپتامبر در سخنرانی در مجمع عمومی ملل متحد آن را نکوهش کرد، همایشهای صحنهچینیشده به دستِ سیا برای جذب دانشمندان هستهای مهم ایران شاید دوباره در خفا جان بگیرند.اطلاعات کتابشناختی:Golden, Daniel. Spy Schools: How the CIA, FBI, and Foreign Intelligence Secretly Exploit America's Universities. Henry Holt, ۲۰۱۷پینوشتها:* این مطلب را دنیل گولدن نوشته است و در تاریخ ۱۰ اکتبر ۲۰۱۷ با عنوان «The science of spying: how the CIA secretly recruits academics» در وبسایت گاردین منتشر شده است. وبسایت ترجمان در تاریخ ۲۲ مهر ۱۳۹۶ آن را با عنوان «سیا چطور برای دانشمندان هستهای ایران تور پهن میکند؟» و با ترجمۀ محمد معماریان منتشر کرده است.** دنیل گولدن (Daniel Golden) روزنامهنگار پرسابقۀ آمریکایی، برندۀ جایزۀ پولیتزر و از دبیران ارشد سایت پروپابلیکا است. حوزۀ کاری گولدن عمدتاً بر دانشگاهها متمرکز است. نام کتاب دیگر او چنین است: قیمت پذیرش گرفتن: چطور طبقۀ حاکم آمریکا راه ورودش به دانشگاههای نخبه را میخرد و چه کسانی بیرون دروازه میمانند (The Price of Admission: How America's Ruling Class Buys Its Way into Elite Colleges—and Who Gets Left Outside the Gates).*** این نوشته گزیدهای است از کتاب مدرسۀ جاسوسی: چطور سیا، اف. بی. آی و امنیت خارجی، مخفیانه دانشگاههای آمریکا را استثمار میکنند نوشتۀ دنیل گولدن.**** این مطلب صرفا بیانگر نظرات نویسنده است و وبسایت ترجمان با رعایت اصل امانتداری آن را ترجمه و منتشر کرده است.[۱] Central Intelligence Agency: آژانس اطلاعات مرکزیْ همچنین مشهور با سرواژه سیا[۲] Small World[۳] The Human Factor: Inside the CIA’s Dysfunctional Intelligence Culture[۴] National Security Agency: آژانس امنیت ملی ایالات متحده آمریکا[۵] The Secret War With Iran: The ۳۰-Year Clandestine Struggle Against the World’s Most Dangerous Terrorist Powerمنبع: ترجمان علوم انسانی |
|
↧
October 14, 2017, 3:52 am
به گزارش ندای انقلاب، تدوین فیلم «به وقت شام» ساخته ابراهیم حاتمیکیا همچنان ادامه دارد و با توجه به حجم سنگین کار به نظر میرسد تدوین فیلم ظرف دو ماه دیگر به اتمام میرسد. تدوین فیلم توسط مهرداد خوشبخت انجام میشود و حاتمیکیا نیز بر کار تدوین نظارت دارد. بخشهای عمده فیلم در یک هواپیما سپری میشود و به همین دلیل جلوههای ویژه بصری در فیلم «به وقت شام» از اهمیت ویژهای برخوردار است با توجه به تاکید حاتمیکیا در استفاده از نیروهای جوان و با استعداد ایرانی به نظر میآید جلوههای ویژه بصری فیلم در ایران و توسط کارشناسان ایرانی انجام شود. شایان ذکر است؛ فیلم سینمایی «به وقت شام» به تهیهکنندگی محمد خزاعی دومین همکاری مشترک ابراهیم حاتمی کیا و سازمان اوج است که برای نخستین بار در سطح اول سینمای ایران به صورت مستقیم به حوادث منطقه و اسلام تکفیری میپردازد.در این فیلم بابک حمیدیان و هادی حجازی فر و جمعی از بازیگران بین المللی به نمایش در میآید و تلاش گروه سازنده این است که فیلم در سی و ششمین جشنواره فیلم فجر رونمایی شود. منبع : فارسانتهای پیام/ |
|
↧
October 14, 2017, 4:21 am
به گزارش ندای انقلاب، در دوره ریاست محمود احمدینژاد، پس از فتنه ۸۸، فیلم درباره مهاجرت ساختن، مُدِ نمایشیِ سینمای ایران شد. مضمون مهاجرت از آسمان برلینی فیلم «جدایی» اصغر فرهادی، تا گلزار قندانه رضامیرکریمی (۱)، به شکل عجیبی سینمای ایران را تحت سیطره مفهومی خاصی قرار داد.گویی سینمای ایران طی یک بازه زمانی چهارساله، فریاد مهاجرت سر میداد و این فریاد، گاهی در فیلمی مثل بغض (رضا درمیشیان) شکل نعره به خود میگرفت. خیل فیلمهای تولید شده با این مضمون، سرزمین مشخصی که را بهشت شداد باشد، به مخاطبش نشان نمیداد، سینمای ایران فقط بر کُوس رفتن مینواخت. گویی ایران جهنمی سوزان و غیرقابل ماندن است و رسالت سینمای تبلیغی روشنفکری، تاکید برای کوچ و نجات مردم به سوی آتلانتیسی گمشده. تاکید بر موضوع نمایشی کوچ و مهاجرت، به صورت یکپارچهای از سال ۱۳۸۸ تا همیشه، سنجیده و نسنجیده تبلیغ، توسط سینما ترویج و تبیین خواهد شد و این روند بیوقفه بر تماشاگر میتازد.کما اینکه مسئله کوچ و مهاجرت شامل حال خود سینماگران هم شد و افرادی همچون «عبدالرضا کاهانی» میهمانی خداحافظی بزرگی قبل از پایانِ کار دولت دهم برگزار و تهران را به مقصد پاریس ترک کرد. وقتی حسن روحانی در سال ۱۳۹۲ به قدرت رسید؛عبدالرضاکاهانی میهمانی خداحافظی را پس گرفت و به ایران بازگشت و به طبع آن در سینمای ایران پس از بازگشت کاهانی از فرانسه، فیلم «در دنیای تو ساعت چنده؟» در مسیر معکوس گونه مهاجرت پیشه سینمای ایران ساخته شد. اما روند نمایشی ساخت فیلم بر اساس مولفه مهاجرت متوقف نشد.*سینمای ایران چگونه تحت سیطره فرهادی استمهاجرت مولفه نمایشی ارتجاعی است که به تدریج در سینمای ایران به کلیشه ثابتی بدل شده است. اگر بخواهیم ریشههای این ارتزاق فکری مبتنی بر توسعه مفهوم مهاجرت را کشف کنیم، در ابتدا باید نیاز به یک جریان شناسی در سینمای ایران داریم. سیکل معیوب سینمای ایران چنین است که فیلمسازی به عنوان مولف، مفهومی را کشف کرده و دربارهاش فیلم میسازد و مضمون مورد نظر اگر مورد اقبال جشنوارههای فرنگی قرار گیرد، سایرین همان مولفه را به عنوان یک فرمول موفق، دوباره استفاده میکنند و سایر جریانات سینمایی وابسته در حوزه فیلمسازی از آن تبعیت میکنند. مصداق بارز تالیف و تقلید در سینمای ایران از فیلمسازی نظیر اصغر فرهادی آغاز میشود، او وظیفه تالیف بر عهده دارد و سایرین وظیفه تقلید.ابراهیم ابراهیمیان، ابراهیم ایرجزاد، حسین نمازی، نیما جاویدی، هاتف علیمردانی، مصطفی تقیزاده، و ...را به دلایل ذکر شده مقلدان فرهادیهستند. فیلمسازانی که به سندروم فرهادیمبتلایند. گروه مقلدان، در نوع انتخاب مضمون، ارائه دراماتیک و افشای قصه به صورت جدول تقاطعی، انتخاب فرم کپی شده و حتی فراتر نرفتن از مدیوم شات، کپی کننده تالیفات فرهادی هستند و البته فیلمسازان مورد اشاره، شکل ناقصی از سینمای فرهادیرا ارائه میکنند.اصالت بخشیدن به مفهوم نمایشی مهاجرت توسط اصغر فرهادیبا فیلمنامه کنعان به کارگردانی مانی حقیقی یک چشمه کمرنگ حیات پیدا کرد و در فیلم «جدایی» به اوج رسید و فیلم در جشنوارههای فراوانی موفق به اخذ جوایز متعددی شد و تا مرحله دریافت جایزه اسکار پیش رفت. گروه مقلدان فرهادی اقدام به تکثیر مولفه نمایشی مذکور کردند.*بازتکرار درباره الی ؟!فیلم «زرد» مصطفی تقیزاده بر اساس مانیفست مضمونی مهاجرت منتج از مضمون فیلم جدایی، با مضمون کلیشه و خبری فرارمغزها مبتنی بر «آنسامبل کست» (بازی گروهی)، برآمده از سینمای فرهادی ساخته شده است. ایرانیزه شده تکنیک آنسامبل کست به صورت جدی نخستین بار در فیلم «درباره الی» (فرهادی) تالیف شد و پس از آن مولفان، کوچه بینام، ابد و یک روز، سعادت آباد، از چنین تکنیکی بهرهبرداری کردهاند.*مخاطب از کلیشه لذت میبرددر آثاری نظیر «زرد»، فرم و ساختار فیلم به هیچ عنوان بکر و تازه نیست. منتها طبق یک قرارداد معین و به صورت کاملا فرمولیزه شده، مخاطب از چنین فیلمهایی، در فرم و مضمون بشدت کلیشه، لذت میبرد. چنین قوارههای محتوم نمایشی در سینما، سلیقه ۳ درصدی ساخته و جمعیتی در حدود ۱۰۰هزار تا دو میلیون نفر از چنین اطوارهای همسان نمایشی لذت میبرند.*سادهانگاری در انتخاب یک نام، دست تقیزاده را رو میکندبا قراردادهای از پیش تعیین شدهای مبتنی بر فرهادیسم، مضمون بر مبنای مهاجرت استوار شده و هدف مهاجران فیلم دست یازیدن به سعادت در فرامرزهاست. یکی از شخصیتهای اصلی، با هنرنمایی مهرداد صدیقیان نامش فرامرز است و از همان ابتدا و زمانیکه پایان فیلم و سرانجام پرسوناژها بر مخاطب روشن نیست و التهاب یافتن پول برای نجات حامد در پرده دوم مطرح میشود، نام کاراکتر سرنوشت شخصیت را برای تماشاگر هویدا میکند. اگر اثبات کردیم که امثال تقیزادهها، دنبالروهای کم دانش فرهادی هستند، تنها دلیلش این است که با انتخاب یک نام، دستشان از همان ابتدای فیلم رو میشود و مشخص است چه کسی میرود و چه کسی خواهد ماند. انتخاب راعنام فرامرز برای پرسوناژ صدیقیان، به صورت خیلی معین و مشخصی اثبات میکند که فرامرز خواهد کوچید و پای رفیقش حامد نخواهد ایستاد.صدیقیان بازی و فوق العادهای از خود ارائه میدهد و تردیدی وجود ندارد اگر فیلم در بخش مسابقه پذیرفته شده بود، قطعا صدیقیان شایستهترین برای سیمرغ بود، کما اینکه در ماجرای نیمروز مستحقتر. اما تلاش صدیقیان برای مبهم ماندن پرسوناژ فرامرز تاثیری ندارد، چون با انتخاب نام برگزیده شده برای این شخصیت، دست مولف از همان ابتدا رو شده است و تصمیمش برای جدا شدن از گروه ۵ نفرهاشان معین و مسجل است.*فرار مغزها یا گریز مانکنها در فشن مد ایتالیا؟نمونه قابل اعتنایی دیگری که به اهمال مولف دامن میزند انتخاب و گریم سادهانگارانه چهار نخبه اصلیِ فیلم است. بیشتر شبیه مانکنها هستند تا نخبگان. نخبگان فیلم «زرد» بیشتر از آنکه مغز و مخ باشند، صورتند، فیساند و به همین ترتیب و توصیف، تیپاند و نه شخصیت. پرسوناژهای محوری منهای حامد، خیلی مانکناند و بدجوری توی ذوق میزنند. گویی قرار است که برای مد فشن به ایتالیا بروند تا به سرانجام رساندن اختراعی صنعتی.در سراسر فیلم نیز به تاسی از جریان مغموم سینمای ایران، پاچه یکدیگر را میگیرند به جای اینکه مشکلاتشان را با مغز حل کنند. این مغزهای نیمهکاره به اندازه کافی سواد هم ندارند که یک بیسواد به راحتی سر آنها کلاه میگذارد.فیلم میخواهد درباره مغزهای ارتقاء یافته جهان سومی باشد که در داخل کشور به آنها بیتوجهی شده و قرار است آنان به چکمه اروپا کوچ کنند، در صورتی که خود این گروه ۴ نفره اصلی در تصمیمات مهم زندگی، مثل نجات دوستشان به یک بلاهت ذاتی دچارند.مانکنهای مغزی که قصد فرار از کشور جهان سومی خویش را دارند قبلا از این اقدام حماسی برای مهاجرت به فرنگ، به سفر گردشی دست جمعی الیوار، جوجه با نوشابه میروند و بازیها جفنگ و جفنگگویی الیوار خود را تکرار میکنندو نقاشی یادگاری در مخروبههای جهان سومی تصویر میکنند برای یادگاری.این بخش از فیلم و تحلیلی که راجع به پنج شخصیت اصلی ارائه میشود هیچ اشکالی ندارد اما کارگردان میخواهد دلایل کوچ این پنج نخبه را به آنان الصاق کند به همین دلیل در نمای نخست از بیمارستان که درخواهیم یافت حامد به کما رفته است، در نمایی «سینمای ایران شمول» که در فیلمهای «خانواده محترم» و «آپاندیس» به کرات دیدهایم، در بک گراند تصویر چند وحشی جهان سومی مشغول زد و خورد هستند و جهان سومینمایی از متن فیلم چکه میکند.*همه برفوشند؛ مگر اینکه عکس آن ثابت شود؟! قصد شخصیتهای محوری، کوچ مغزی است و قصد سازنده توحشنمایی از جهان سومی بودنمان، برای دلربایی از جشنوارهداران فرنگی با کلی گاف فیلمنامهای. همه «بِرفوشند»؛ یکی فیلم «بِرفوش»، دیگری تولید کننده ژانر «بِرفوش» ، یکی به قصد خالتورسازی سینمای ایران، دیگری به قصد وطن بِرفوشی جشنوارهای. تالیف اصلی نیز نشات گرفته از جنبش تالیف کننده فروشندههاست.وقتی قصد چنین باشد فیلمنامه پرگاف «زرد» توسط هیات انتخاب جشنواره فجر برگزیده نمیشود و سرانجام فیلم پر نقصانی که در مورد بیماران کبدی سطحیترین پژوهش را در متن فیلمنامهاش ندارد این است که در یک جشنواره دست چندم چینی افتخارکی کسب کند. فیلم زرد، فیلم زردی است به سندروم فرهادی دچار؛ فاقد تحقیق پزشکی جامع ، اما از حقنه آنسامبل کست به سبک دربارهالی، سعادت آباد میخواهد ابد و یک روز نمایی کند، اما حاصلش همچنان هیچ است، در اشکال مختلف قصهپردازی. و بازهم همان شعار همیشگی سینمای ایران. ایران جهنمی است که باید از آن گریخت، اما سئوال این است اگر ایران جهنم سوزانی است چرا سینماگران ایرانی دست از سر سینمایش بر نمیدارند.منبع : تسنیم انتهای پیام/ |
|
↧
October 15, 2017, 4:56 am
به گزارش ندای انقلاب، «حمیدرضا آصفی»، سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه و سفیر اسبق ایران در امارات متحده عربی و فرانسه، در خصوص استانداردهای موجود درباره برجام بهدنبال بدرفتاری آمریکا با این توافق چندجانبه، با اشاره به اینکه ترامپ اقدام کلینتون را بزکنکرده انجام میدهد، بیان داشت: برجام توافقی بود که در فضاها و با رویکردهای مختلف بعد از ۱۳ سال مذاکره حاصل شد.وی با توجه به مخالفتهای ترامپ با سیاستهای اوباما گفت: برجام به هر حال به دست آمده است و بهموجب ضرورتی بود که مقام معظم رهبری اجازه دادند نرمش قهرمانانه صورت بگیرد. ترامپ در دوره تبلیغات انتخاباتی همه سیاستهای اوباما از جمله طرح سلامت، مسئله کوبا و برجام را زیر سؤال میبرد. طبیعی بود ترامپ بعد از روی کار آمدن این مسائل را به چالش بکشد. اگرچه از همه این موارد نیز خارج نشد؛ یعنی به تمام سخنان انتخاباتی خود عمل نکرد.سخنگوی اسبق وزارت امور خارجه با بیان اینکه برجام توافقی بود که جمهوری اسلامی ایران با توجه به شرایط موجود انجام داد، افزود: اگرچه از خود برجام بهدلایل بسیاری از جمله بدرفتاری آمریکا نتوانستیم بهاندازه انتظار منتفع شویم، این توافق یک فضای متفاوت بینالمللی را برای ایران به وجود آورده است. اگر کسی فکر کند برجام تمام مشکلات را حل میکند، سادهانگاری بوده است؛ اما ترامپ به همین توافق حداقلی نیز راضی نبود، لذا این بداخلاقی را انجام میدهد.وی با تأکید بر اینکه اظهارات اخیر ترامپ بحث جدیدی نبود، اشاره داشت: بنده از این سخنان شوکه نشدم. در چندین مقاله اخیر پیشبینی کرده بودم که ترامپ از برجام خارج نخواهد شد و برجام را پاره نخواهد کرد، بلکه ایران را از برجام بیرون خواهد راند که هزینه را کشورمان بدهد؛ اما خود ترامپ عملاً از برجام خارج میشود. ترامپ اصلاً دیوانه نیست. اوباما با خنده، متانت و دستکش مخملی سعی داشت امتیاز بگیرد؛ اما ترامپ با دیوانهبازی امتیاز میگیرد. هر دو یک هدف را با روشهای مختلف دنبال میکنند.سفیر اسبق ایران در فرانسه در پاسخ به این پرسش که «چه استانداردهایی درباره برجام قابل استخراج است؟» بیان داشت: کاری که ترامپ انجام میدهد، یک اقدام بزکنکردهای است که کلینتون بیست سال پیش انجام داد. کلینتون اعلام میکرد مشکلات آمریکا با ایران در چهار حوزه تسلیحات کشتار جمعی، صلح خاورمیانه (مسئله فلسطین)، حقوق بشر و مسئله تروریسم است. سلاحهای کشتار جمعی در مسئله هستهای خلاصه شد و ترامپ نیز با ادبیات خود به این سه مسئله اشاره کرد. این همان مطلبی است که کلینتون اعلام کرده بود.وی با اشاره به اینکه حزب دموکرات و جمهوریخواه با یکدیگر تفاوت چندانی ندارند، افزود: اکنون ترامپ با سیاستهای غلط خود اروپا را بهسمت ایران سوق داده است و این مسئله بهنفع ایران است. اظهارات اخیر او مبنی بر خروج آمریکا از یونسکو، اروپاییها را دچار مشکل کرده است. این اقدامات باعث شده که اعتبار ترامپ از بین برود و این امر برای جمهوری اسلامی موضوع خوبی است.آصفی با تأکید بر اینکه موضوع ترامپ صرفاً برجام نیست، اشاره داشت: رئیسجمهور آمریکا قصد دارد برجام را تحت فشار قرار دهد. از آنجایی که اروپا خواستار بقای برجام در کلّیت خود است، ناچار میشود در حوزههای دیگر همراه ترامپ شود. ترامپ سعی دارد یک موضوع فرعی را مطرح کند تا در موضوعات دیگر نیز با ایران وارد مذاکره شود و امتیاز بگیرد.وی با توجه به فروخته شدن اعتبار آمریکا گفت: ترامپ عبارت دیگری برای خلیج فارس را به کار برد، در حالی که میداند اینجا خلیج فارس است، این امر ضمن اینکه موجب شد ترامپ اعتبار آمریکا و خود را بهارزانی بفروشد، وحدتی بین مردم کشورمان ایجاد کرد. رئیسجمهور آمریکا قرارداد ۵۰۰ میلیارد دلاری با سعودیها منعقد کرد و بهدنبال آن نام خلیج فارس را تحریف کرد. باید وحدت و انسجام ملی را مستحکم کنیم و در میدان آمریکا بازی نکنیم. تمرکز سیاست خارجی نباید فقط بر برجام باشد. باید با اروپا تعامل داشته باشیم؛ اما همه تخممرغها را در این سبد نگذاریم؛ چراکه معلوم نیست آنها تا کجا همراه باشند.سفیر اسبق ایران در فرانسه با اشاره به اینکه روابط خارجی کشورمان باید گستردهتر و متوازنتر شود، تأکید کرد: باید توان داخلی را افزایش داد، همانگونه که توان هستهای ایران باعث شد آمریکاییها حقانیت کشورمان را بهرسمیت بشناسند، تنها با افزایش توان داخلی میتوانیم حق خود را از آمریکا بگیریم.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
↧
October 15, 2017, 4:30 am
به گزارش ندای انقلاب، یدالله موحد در پاسخ به این سؤال که مهدی جهانگیری همچنان در بازداشت است یا برای وی وثیقه صادر شده، اظهار کرد: متهم همچنان در بازداشت به سر میبرد و وثیقهای صادر نشده است.رئیس کل دادگستری استان کرمان اضافه کرد: پرونده در حال طی مراحل تحقیقات و مستندسازی مدارک است. هفته گذشته بود که برخی رسانهها از بازداشت شدن برادر معاون اول رئیسجمهور خبر دادند تا اینکه اسحاق جهانگیری در فضای مجازی به این خبر واکنش نشان داد و گفت: «اطلاع دقیقی از دلیل، چگونگی دستگیری، اتهام، ضابط و شاکی برادرم ندارم، البته وی هیچگونه مسئولیت و فعالیت دولتی ندارد. مسئله قابل پیشبینی بود و باید صبر کرد. امیدوارم سوءاستفاده سیاسی نباشد و عدالت، مبارزه با فساد و حاکمیت قانون برای همه یکسان اجرا شود».۱۶ مهر نیز دادستان کل کشور در جمع خبرنگاران در پاسخ به سؤالی درباره بازداشت برادر اسحاق جهانگیری گفت: اصل پرونده در استان کرمان تشکیل شده است اما بهدلیل اینکه پرونده بهتازگی تشکیل شده است از بیان جزئیات آن معذورم. این فرد فعلاً بازداشت است و پرونده در مرحله تحقیقات مقدماتی است.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
October 15, 2017, 4:20 am
به گزارش ندای انقلاب، در حالی که رسانهها از افول کیفیت فیلمهای روی پرده در نیمه دوم سال ۹۶ و رکود سینماها خبر میدادند، بار دیگر مساله اکران فیلمهای خارجی در ایران مطرح شد. موضوعی که هر چند سال یکبار از زبان سینمادارها و مدیران مطرح شده و بار دیگر بیهیچ اتفاقی مسکوت میماند اما این بار مساله اکران فیلمهای خارجی بر پرده سینماهای ایرانی جدیتر شده است. به گزارش «وطنامروز» یکنواختی فیلمهای اکران شده در ایران که عمدتا به ژانر اجتماعی و شعبه رئالیسم سیاه یا کمدی مبتذل محدود شده بود، باعث شد انگیزهها برای اکران فیلم خارجی بیشتر شود اما این مقوله همواره دچار تردیدهایی است که مانع از عملیاتی شدن این تصمیم شده است اما با اهتمامی که مدیران سینمایی و هنری در چند روز اخیر به این مساله داشتهاند به نظر میرسد این بار نگاه جدیتری به اکران فیلمهای خارجی در ایران وجود دارد و این احتمال میرود که برای نخستینبار پس از انقلاب شاهد اکران سراسری فیلمهای خارجی در ایران باشیم. پیش از این و پس از انقلاب اسلامی به جهت حمایت از فیلمهای داخلی، اکران آثار غیرایرانی ممنوع اعلام شد و نمایش فیلمهای خارجی در سالهای اخیر ذیل طرح «سینماتک» در پردیسهای خاص اجرایی میشد اما این اکرانها محدود و پرهزینه به حساب میآمد و هیچگاه نمیتوان آن را به عنوان اکران سراسری تلقی کرد ولی برای اجرایی شدن این امر هنوز سخنان متفاوت و بعضا متناقضی مطرح میشود که به نظر ضروری میرسد ابعاد و پیامدهای مختلف این تصمیم پیش از عملیاتی شدن به دقت مورد بررسی قرار بگیرد.رقابتی مثبت برای کیفیتاکران فیلمهای خارجی در ایران میتواند آثار و پیامدهای مثبتی داشته باشد. این اقدام میتواند به افزایش اقبال مخاطبان سینما به این هنر و آشتی آنها با سینما منجر شود. ورود فیلمهای متنوع خارجی، این امکان را دارد تا سینمای ایران را از ژانرهای محدود و ابزورد خارج کند و آنها را به سوی تنوع زیاد در تولید و توزیع سوق دهد. همچنین افزایش تعداد و تنوع فیلمهای ایرانی و خارجی به مخاطب حق انتخاب میدهد تا با میل بیشتری به سمت سینما راهی شود. این اقدام بالقوه- و نه بالفعل- میتواند سواد بصری و رسانهای مخاطب را در مواجهه با آثار متنوع ارتقا دهد و علاوه بر این، ایجاد حس رقابت، تهیهکنندگان را ملزم به رعایت اصول کیفی در تولید فیلم کند تا موجب افزایش کیفی محصولات داخلی نیز شود. همچنین اکران قانونی فیلمهای خارجی دست و پای وبگاههای غیرقانونی دانلود فیلمهای خارجی را بسته و محدوده اخلاقی و فرهنگی فیلمها تا حدودی رعایت خواهد شد. مسعود فراستی با نگاهی مثبت به اکران فیلمهای خارجی در ایران، یادداشت کوتاهی را منتشر کرد. فراستی نوشت: «قطعاً این حرف که این سینمای دولتی- نیمهدولتی از قماش «تابستان داغ»، «پنج عصر»، «رگ خواب»، «مالاریا» و... فرسنگها با سینما فاصله دارد و در شأن این ملت نیست، حرف درستی است و باید آرامآرام و اگر به من باشد بسرعت فکری جدی کرد در حذف سوبسید و رانتخواران سینمای ایران و حرکت در جهت سینمای غیردولتی. اکران فیلم خارجی نخستین قدم در این مسیر است، چرا که زیباییشناسی آسیبدیده مخاطب توسط این سینمای باسمهای دولتی، احتیاج به ترمیم دارد. اکران فیلم خارجی روز که حداقل سرگرمی است و اکران محدودتر فیلمهای کلاسیک جهان که زیباییشناسیمان را تربیت میکند، ما را به یاد سینما میاندازد و پرده عریضش که با فیلمهای سینمای ایران به بوته فراموشی سپرده شده».هراس از تکرار ورشکستگی سینمای دهه ۵۰اما از سوی دیگر، ورود فیلمهای خارجی به سینمای ایران پیامد و عواقب تاملبرانگیز و منفیای دارد که نمیتوان براحتی دستور به واردات بیرویه آن داد. سینمای دهه ۵۰ ایران با ورود و اکران انبوهی از فیلمهای ارزانقیمت و بیکیفیت به حالت ورشکستگی در آمد. محدودیت سالن و سینماهای ایران از جمله مسائلی است که ورود فیلمهای خارجی را قابل تامل میکند. با این اقدام عملا بسیاری از فیلمهای ایرانی با محدودیت مواجه شده و به صورت ناخودآگاه از حاشیه سود و استقبال آنها کاسته میشود، زیرا به هر میزان هم که یک فیلم ایرانی با کیفیت تولید شود، نمیتوان امکانات و بودجه تولید آن را با یک فیلم هالیوودی مقایسه کرد. همچنین باید توجه داشت که اکران سراسری این فیلمها ملزم به رعایت کپیرایت و احتمالا حضور در کنفرانس «برن» است که به موجب آن باید تمام فیلمهای اکران شده را خریداری کرد. ارزش پایین ریال به نسبت دلار در کنار سوددهی به اقتصاد هالیوود از دل ایران اسلامی، مسائلی است که باید قبل از عملیاتی شدن این طرح در نظر گرفت. فارغ از این مسائل، مهمترین موضوع، مواجهه با ایدئولوژی لیبرالیسم و فرهنگ غربی است که نمیتوان براحتی از آن عبور کرد. مشخصه اصلی هالیوود و به تبع آن بالیوود و... سرگرمی است اما در قالب سرگرمی است که صنعت سینما توانسته عقیده و سبک زندگی مخاطبان و مشتریانش را براحتی تغییر دهد. در واقع ما هزینهای گزاف متقبل میشویم تا به آسانی و به صورت رسمی اقدام به تغییر عقیده و سبک زندگی مردم کشورمان کنیم. عبدالله اسفندیاری از مدیران سابق سینمایی، اکران فیلمهای خارجی در سینماها را به ضرر فیلمهای داخلی میداند و میگوید: اکران عمومی فیلمهای خارجی با توجه به ظرفیت محدود سالنهای نمایش در ایران ظلمی است به فیلمهای داخلی. مگر اینکه بسیار محدود و حساب شده باشد. قبل از انقلاب سینمای ایران در رقابت با فیلمهای دسته چندم خارجی ورشکست شد یعنی سال ۵۶ به طور رسمی سینمای ایران از بین رفت. به همین دلیل بعد از انقلاب این قضیه در انحصار فارابی قرار گرفت و قرار شد فقط فیلمهای خوب وارد چرخه اکران شود. به هر حال نمیشود در را باز کرد و به بخش خصوصی که فقط به دنبال منافع مادی است اجازه داد هر فیلمی را وارد بازار کند، چون در این صورت قطعاً به دنبال فیلمهای سخیف خارجی میروند و آنها را با مبلغی خریداری و وارد سینمای ایران میکنند. البته مسلماً سینماداران طرفدار اکران فیلم خارجی و رونق سینماها هستند اما باید در این بین به صنعت سینمای داخلی هم توجه کرد.مدیران در تکاپوی وارداتاین موضوع در میان مدیران سینمایی نیز برجسته شد و یکی از مباحث چالشبرانگیز متعلق به محمد حمزهزاده، رئیس سازمان سینمایی حوزه هنری بود که درباره اکران فیلمهای سینمایی معتقد بود حوزه هنری میتواند این وظیفه را برعهده بگیرد. وی در نشست سراسری مدیران امور سینمایی حوزه هنری با اشاره به اهمیت صنعت و اقتصاد سینما اظهار داشت: حمایت از تولید ملی اولویت اول، دوم و سوم ما است. همان حساسیتی که برای نمایش فیلم ایرانی داریم برای انتخاب و نمایش فیلم خارجی هم داریم اما به اکران فیلم خارجی به عنوان یک گزینه فکر میکنیم. همچنین محمدمهدی حیدریان، رئیس سازمان سینمایی چندشب گذشته با حضور در برنامه «چشم شب روشن» پیرامون سینما تک و نمایش فیلمهای خارجی در ایران اظهار داشت: فیلم خارجی از جمله عواملی است که اجازه روبهرویی و مواجهه بیواسطه بیننده با فیلم و فضایی را که به خاطر آن سینما موثر میشود، میدهد و همچنین به سایر شیوههای پخش یا ارائه فیلم، برتری پیدا میکند و ما اگر این امکان را در اختیار تهیهکننده نگذاریم مخاطبان را از آشنایی با آخرین تکنولوژیهای سینما محروم کردهایم. وی همچنین افزود: ما برای هدف خاص بیآنکه مزاحمتی برای فیلمساز ما باشد، میتوانیم آثار خارجی را به نمایش بگذاریم.به نظر میرسد طرح اکران فیلمهای سینمایی خارجی در ایران، در بدایت امر پسندیده بوده اما عملیاتی شدن این تصمیم نیاز به تدابیر ویژهای دارد تا محدوده فیلمهای اکران شده به دقت مشخص شود. اصلیترین محدوده فیلمهای سینمایی که بناست برای اکران انتخاب شوند، نخست همخوانی با فرهنگ ایرانی- اسلامی است که جزو خطوط قرمز محصولات سینمایی محسوب میشود اما در کنار آن عدم اجازه به ورود فیلمهای مبتذل از نظر محتوایی و ممانعت از اکران فیلمهای بیکیفیت نیز بسیار حائز اهمیت است. رعایت حدود مورد نظر این امر، موجب میشود سینماگران ایرانی به تنوع ژانر روی آورده و تا حدی سینمای اجتماعی از نوع رئالیسم سیاه را کنار بگذارند و به رقابت با آثار خارجی در جلب نظر مخاطب بپردازند.انتهای پیام/ |
|
↧
October 15, 2017, 4:33 am
به گزارش ندای انقلاب، جمعه شب، افکار عمومی جهان تحت تاثیر سخنان تند رئیسجمهور آمریکا در خصوص ایران و توافق هستهای وین قرار گرفت. سخنانی تند و کینهتوزانه از دونالد ترامپ که همین آبانماه گذشته با بیش از ۳۰۰ رای الکترال، رئیسجمهور ایالات متحده آمریکا شد.ترامپ پایبندی ایران به برجام را تائید نکرد، برای خلیج فارس از نام مجعول استفاده کرد، ایران را به تروریسم متهم کرد و ... سخنان او به سرعت با واکنش مواجه شدند. حسن روحانی، رئیس جمهوری اسلامی ایران در مدتزمانی کوتاه پس از سخنرانی ترامپ به سخنان او تاخت و تاکید کرد که بندی به برجام اضافه نخواهد شد. وی رئیسجمهور آمریکا را به خواندن تاریخ و جغرافیا توصیه کرد و لحن بیادبانه او را مورد انتقاد قرار داد.مقامات کشورهای مختلف نیز به سخنان رئیسجمهور ایالات متحده واکنش نشان دادند، از موگرینی گرفته تا تروئیکای اروپایی و آژانس بینالمللی انرژی اتمی. ترامپ با سخنرانی خود حمایت چندانی در صحنه بینالمللی جلب نکرد، مگر حمایت رژیمهایی چون عربستان، اسرائیل و بحرین.در خصوص اینکه از این پس چه مسیری در پیش روی برجام است، با توجه به اینکه تصمیم ترامپ غیرمترقبه نبود، پیش از این مطالب بسیاری در رسانهها نوشته و گفته شده است، بنابراین مخاطبان گرامی اطلاع دارند که تصمیمگیری در خصوص ماندن در برجام یا خارج شدن از آن برعهده کنگره آمریکاست که باید تصمیم خود را ظرف ۶۰ روز اتخاذ کند. کنگره آمریکا میتواند وضع موجود را حفظ کند، از برجام خارج شود یا راه سومی را برگزیند که این روزها از آن بهمثابه تلاش برای اصلاح برجام سخن گفته میشود. رکس تیلرسون، وزیر خارجه آمریکا که در برخی موارد با رئیسجمهور این کشور اختلاف نظرهایی دارد، گفته که کنگره آمریکا پس از اعلام عدم پایبندی ایران به برجام، تحریمها را بازنخواهد گرداند زیرا «این یعنی خروج از توافق.»آنطور که وزیر خارجه آمریکا گفته، دولت ترامپ از کنگره خواهد خواست که یک متمم به قانون «بررسی توافق هستهای ایران» اضافه کند؛ متممی که «آستانههای ماشهای خیلی سفت و سخت» برای بازگرداندن یکجای همه تحریمهای هستهای ایران تعریف میکند.با این حال، دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا تاکید کرده «در صورتی که نتوانیم با متحدانمان و کنگره به راه حل برسیم، برجام لغو خواهد شد.» او البته این توانایی را دارد که با امضا نکردن ادامه تعلیق تحریمها ابتدا آمریکا را از توافق خارج کند و حتی در صورتی که عزم سیاسی آن وجود داشته باشد، با استفاده از بند ۱۱ قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، برجام را نابود کند. بنابراین اگر اکنون توپ را به زمین کنگره انداخته، معنایش این نیست که تا ابد منتظر کنگره میماند. او انتظاراتی دارد که از منظر او و همفکرانش، باید در مسیر پیش روی کنگره به آنها توجه شود.* ترامپ چه میخواهد؟اینکه ترامپ دقیقا چه میخواهد هم با توجه به سخنان اخیر او و دولتمردانش تقریبا واضح است. خواستههای او سه محور اصلی دارند که یکی هستهای و دو دیگر غیرهستهای هستند:اول، برداشته شدن زوالپذیری از بندهای محدودیتزا برای فعالیتهای هستهای ایران؛دوم؛ محدودسازی ایران در منطقه؛سوم، محدودسازی توان نظامی ایران با تاکید بر توانمندی موشکی کشور.بر این اساس، دولت آقای ترامپ بهدنبال آن است که توافقی را که دولت اوباما با همراهی ۵ کشور دیگر با ایران امضا کرده بود، از دو بُعد تکمیل کند: اولا محدودیتهای آن را ابدی کند و ثانیا حوزههایی که دولت اوباما موفق به ورود به آنها نشد را پوشش دهد.و البته نباید فراموش شود که هدف غایی دولتمردان آمریکایی تغییر نظام سیاسی در ایران است. تمام این امتیازگیریها برای مقدمهسازی جهت رسیدن به این هدف غایی مدنظر قرار میگیرند. از دیدگاه رئالیستی، آنها برای حمله به «اصل بقا» نیاز دارند که پیشتر رینگهای حفاظتی بقا را هدف قرار دهند. این رینگهای حفاظتی توانمندیهای جمهوری اسلامی ایران هستند که ابتدا توانمندی هستهای هدف آنها قرار گرفت و اکنون توانمندیهای منطقهای و نظامی را مدنظر قرار دادهاند.* گروگانگیری برجامآنچه فوقا ذکر گردید، راهبرد اصلی آقای ترامپ در قبال توافق هستهای ایران و ۱+۵ است و اگر نتواند به این خواسته دست یابد، این احتمال وجود دارد (دستکم به آن تهدید کرده است) که توافق را لغو خواهد کرد. این راهبرد شبیه خواسته نخستوزیر رژیم اشغالگر قدس است که میگوید: «اصلاحش کنید یا نابودش کنید» (Fix it or Nix it).در این راهبرد، اصل برجام به گروگان گرفته میشود تا اصلاحات مدنظر دولت آمریکا در آن اجرا شود. اگر ایران بپذیرد که امتیازات بیشتری بدهد، میتواند همین برجام فعلی را (با تمام نواقصش) داشته باشد و اگر امتیازدهی بیشتر از سوی تهران پذیرفته نشود، باید از برجام چشم بپوشد.* اروپا، بازیگر میانجی؟!مدت زیادی از اعلام قرارداد ایران و کنسرسیومی به ریاست شرکت نفتی توتال فرانسه برای توسعه فاز ۱۱ میدان گازی پارس جنوبی نمیگذرد. مدت زیادی هم از آن نمیگذرد که فرانسویها از «مذاکرات مکمل» برای برجام خبر میدهند (نه به معنای تغییر برجام، بلکه برای رسیدن به توافقاتی برای پس از سال ۲۰۲۵). برخی رسانهها در بدو طرح این پیشنهاد از سوی طرف فرانسوی چنین وانمود کردند که این اقدام صرفا تدبیری برای حواله دادن ترامپ به آینده است اما در حاشیه اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل متحد مشخص شد که پیشنهاد فرانسویها کاملا جدیست.فرانسویها در کنار دیگر اعضای اتحادیه اروپا تمایل جدی دارند که برجام حفظ شود، برجام برای آنها برخی منافع اقتصادی را از پی داشته که قرارداد توتال یکی از آنهاست. حتی این احتمال وجود دارد که اروپاییها و برخی در ایران به دنبال گزینه «برجام بدون آمریکا» باشند که البته با وجود تحریمهای ثانویه آمریکا عملا بیمعنا خواهد بود.پیشنهاد ماکرون باید در کنار گزارشی گذاشته شود که اخیرا رویترز از راهبرد اروپا در مقابله با عدم اعلام پایبندی ایران به برجام از سوی رئیسجمهور آمریکا منتشر کرد. بر اساس آن گزارش، راهبرد اروپا سهبخشی خواهد بود: «اعلام پایبندی به برجام (که اکنون صورت گرفته)، رایزنی با کنگره برای جلوگیری از خروج از برجام و فشار بر ایران.» فشار بر ایران در دو حوزه عنوان شده بود: برنامه موشکی و آنچه اقدامات ثباتزدای ایران خوانده شده است. (جزئیات بیشتر)اگر به بخش سوم راهبرد اروپا که رویترز مطرح کرده توجه شود، شباهت معناداری با خواستههای ترامپ دارد. یعنی اروپا قصد دارد، در عین اینکه تلاش میکند برجام را حفظ کند تلاش کند تا دستکم ترامپ به بخشی از خواستههای خود در خصوص برنامه موشکی ایران و فعالیتهای منطقهای این کشور دست یابد. تجلی این بخش از راهبرد اروپا میتـواند همان مذاکرات مکمل باشد که پیشتر از سوی ماکرون به آن اشاره شده بود.* راه رفتهای که نباید تکرار شودپیش از هرگونه تصمیمگیری، خوب است که تصمیمسازان کشور، مروری دقیق در روندی داشته باشند که منجر به حصول برجام شد. اینکه چه ایراداتی در توافق وجود داشت که اکنون شاهد مشکلات کنونی در رابطه با برجام هستیم. کدام نگاه یا اشتباهات، مشکلات امروز را بهوجود آورد؟ مکانیسم ماشه چرا پذیرفته شد؟ چرا توافق بهگونهای بسته شد که تغییر رئیسجمهور در آمریکا بتواند تا این حد بر مقدرات آن اثر بگذارد؟ درس گرفتن از گذشته همواره برای آینده راهگشاست. همانطور که اگر از سال ۲۰۰۳ و مذاکرات آن بهخوبی درس گرفته میشد، شاید برخی مشکلات در برجام پیش نمیآمد.اما به هر روی، باید به این نکته توجه داشت که راهی که در گذشته طی شد، نباید دوباره طی شود. مذاکرات مکمل، یعنی امتیاز دادن در حوزههایی که در برجام نپذیرفتیم امتیازی بدهیم. میخواهند با زدن به زیر میز توافق (که همچنان میتوان به اصل آن توافق ایرادات جدی وارد دانست) ایران را به امتیاز دادنهای بیشتر وادار کنند. کسانی که در گذشته با ایران پای میز مذاکره نشستند و الان امتیازات بیشتر میخواهند، هرگز شایسته آن نیستند که مجددا طرف مذاکره قرار بگیرند.اینکه اروپا قصد حفظ برجام را دارد، میتواند مورد استقبال طرف ایرانی قرار گیرد، اما نه به قیمت امتیازات بیشتر. از کجا معلوم که پس از دور جدید مذاکرات و دریافت امتیازات جدید، دوباره زیر میز نزنند و امتیازات بیشتر طلب نکنند.طرف مقابل باید بداند که زیادهخواهیهایش به جایی نخواهد رسید وگرنه به زیادهخواهی ادامه میدهد.ترامپ تاجر است و شیوه معامله کردن را خوب میداند. تاجران حرفهای حتما قبل از معاملات طرف معامله خویش را خوب میسنجند. اگر امروز به این نتیجه رسیده که با فشار گلوی توافق هستهای میتواند امتیازات بیشتری بگیرد، نتیجه سنجش اوست. رفتار ما باید بهگونهای باشد که محاسبات او را تغییر دهد.منبع :فارسانتهای پیام/ |
|
↧