Quantcast
Channel: پایگاه خبری ندای انقلاب - پربيننده ترين عناوين :: rss_full_edition
Viewing all 4543 articles
Browse latest View live

چند ابهام در مورد دیدار ایران با پرتغال/ چه کسی مامور مهار بهترین بازیکن جهان می‌شود؟

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، شاگردان کارلوس کی روش برای صعود به مرحله بعدی رقابتهای جام جهانی و تاریخ ساز شدن نیاز به پیروزی برابر پرتغال دارند. تیمی که در نخستین دیدار خود برابر اسپانیا سه به سه مساوی کرد و با برتری برابر مراکش یکی از شانس های صعود به مرحله بعد است.هر چند پرتغال از اسپانیا قویتر نیست اما به واسطه داشتن ستاره های خوب و باکیفیت که سرامد آنها کریستیانو رونالدو است، حریف آسانتری هم برای ایران نخواهد بود. این تیم برای صدرنشینی و صعود به مرحله بعد به دنبال پیروزی برابر ایران است. از سوی دیگر تیم ملی ایران هم با دو نمایش خوب برای مراکش و اسپانیا حالا به دنبال تکمیل خوب بودن خودش است و می خواهد برابر پرتغال به برتری برسد. اما رسیدن به این مهم نیاز به تدبیر ویژه کی روش دارد تا اول مقابل یاران رونالدو گل نخورد و بعد از آن به فکر بردن باشد. کی روش برای این بازی باید چند ابهام را برطرف کند. اول اینکه آیا ترکیبش را نسبت به دیدار قبل تغییر دهد یا نه؟ ترکیبی که برابر اسپانیا نمایش خوبی داشت. اما از آن بازیکنان احسان حاجی صفی شرایط مطلوبی ندارد و وضعیت مصدومیتش مشخص نیست. ضمن اینکه در مرکز زمین مشخص نیست کی روش بازهم شجاعی را روی نیمکت قرار خواهد داد یا او را در ترکیب اصلی قرار می دهد. همین ابهام در مورد بازی اشکان دژاگه وجود دارد. بازیکنی که هنوز مشخص نیست به طور کامل از بند مصدومیت رها شده است یا خیر. اما شاید مهمترین دغدغه برای تیم ملی فوتبال ایران این است که چه کسی مامور مهار رونالدو خواهد بود. آیا کی روش یک بازیکن را مامور این بازیکن می کند یا به صورت منطقه ای به بازیکنانش دستور یارگیری نزدیک خواهد داد؟ این مهمترین کلید برای کی روش و شاگردانش است که می تواند گره بازی را باز کند. منبع : قدس آنلاینانتهای پیام/

قمار ترامپ و پوتین؛ کدامیک برنده خواهد شد؟

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، "جان بولتون" مشاور امنیت ملی رئیس جمهوری آمریکا این هفته، ۲۷-۲۵ ژوئن (۶-۴ تیر ماه) به مسکو سفر خواهد کرد. اصلی‌ترین هدف این سفر فراهم سازی مقدمات دیدار رهبران روسیه و آمریکا است و همانطور که در مسکو و واشنگتن تایید شده، این ملاقات احتمالا در ماه جولای و در وین انجام خواهد شد.کاخ کرملین امکان ملاقات جان بولتون با ولادیمیر پوتین را بعید ندانسته است. البته وی یکی از منتقدین اصلی سیاست‌های روسیه در حزب جمهوری‌خواه است که بارها اظهارات تندی علیه کرملین داشته است. وی رئیس جمهور روسیه را به دروغگویی به خاطر رد کردن دخالت روسیه در انتخابات آمریکا متهم نموده است. خود دونالد ترامپ نیز به آمریکایی‌ها اطمینان داده که مواضع سختگیرانه‌ای در برخورد با روسیه خواهد داشت. وی در عین حال یادآور شده که قصد ندارد درهای مذاکره با رهبران روسیه را ببندد.روزنامه «کامرسانت» می‌نویسد: این دیدار در صورتی که انجام شود، سومین ملاقات شخصی روسای جمهوری روسیه و آمریکا خواهد بود. این دیدار در شرایطی در حال فراهم سازی است که وضعیت سیاست داخلی آمریکا چندان مناسب نیست و تحقیقات درباره «پرونده روسیه» ادامه داشته و حتی احتمال بازجویی از شخص دونالد ترامپ نیز وجود دارد.در روسیه نسبت به این دیدار با دیده تردید نگاه می کنند. سیاستمداران و کارشناسان در توانایی ترامپ برای تاثیر گذاشتن بر مواضع آمریکا در مسائلی که برای مسکو اهمیت زیادی دارند ابراز تردید کرده اند.در این دیدار این دیدگاه غالب است که رئیس جمهوری آمریکا گروگان تمایلات ضدروسی مقامات واشنگتن است و به همین دلیل هر نوع توافقی با ترامپ ممکن است توسط کنگره یا حتی اطرافیان خود رئیس جمهور، متوقف گردد.البته روسای جمهوری روسیه و آمریکا باید نه تنها به فکر تمایلات داخلی باشند، باید در مورد عواقب منفی وضعیت کنونی روابط دو کشور نیز بیندیشند. این مسئله نه تنها منافع روسیه و آمریکا بر امنیت جهانی را در بر می گیرند.باید گفت افزایش تمایلات جنگ طلبانه می‌تواند عواقب جدی برای دو کشور داشته باشد و دیدار آینده ترامپ و پوتین مسلما نمی تواند مشکلات بنیادین در روابط مسکو و واشنگتن را حل کند. هیچیک از رهبران دو کشور نیز نمی‌توانند امتیازات یکجانبه برای تامین امنیت کشور خود به طرف مقابل بدهد. در چنین شرایطی مهمترین اقدام می تواند صدور یک بیانیه مشترک و تاکید بر اهداف مشترک دو کشور در زمینه مسائل مورد علاقه دو طرف باشد.مسکو و واشنگتن در مناقشات نظامی سوریه و اوکراین دارای منابع، ابزار و اهرم های نفوذ خاص خود هستند و توافق در بالاترین سطح بین دو کشور می‌‌تواند تاثیر زیادی بر روند اوضاع، از جمله اجرای توافقات مینسک در مورد اوکراین و فعال سازی مذاکرات ژنو درباره سوریه بگذارد.در نهایت در نتیجه جنگ چندین ساله تحریم‌ها و سیاست منزوی سازی متقابل، روند تماس‌ها بین مردم عادی دو کشور به پایین‌ترین سطح رسیده که پاسخگوی منافع هیچ یک از طرفین نیست. با وجود بحران در روابط دو کشور آمریکایی‌ها و روس‌ها همچنان به داشتن روابط عادی با یکدیگر علاقه‌مندند.نگرانی از تاثیر منفی نشست سران پوتین-ترامپ بر اهداف ناتوروزنامه «نیزاویسیمایا گازیتا» در تحلیلی نوشته است: دیدار احتمالی روسای جمهوری روسیه و آمریکا باعث نگرانی‌هایی در محافل سیاسی انگلیس شده است. اصلی ترین نگرانی مقامات لندن احتمال برگزاری دیدار ترامپ و پوتین در آستانه نشست سران ناتو است که یکی از موضوعات آن بازدارندگی روسیه خواهد بود و به عقیده آنان، این مسئله ممکن است روی تصمیمات دونالد ترامپ درباره اهداف کلی ناتو تاثیر منفی داشته باشد. ضمن اینکه شرکای آمریکا در ناتو دچار نوعی سردرگمی و نگرانی خواهند شد. این مطلب را یک مقام بلندپایه دولتی انگلیس که خواست نامش فاش نشود به روزنامه «تایمز» گفته است. البته کاخ سفید و کرملین هنوز اعلامیه رسمی درباره زمان و مکان دیدار رهبران دو کشور صادر نکرده‌اند."ینس استولتنبرگ" دبیر کل ناتو مخالفتی با برگزاری دیدار ترامپ و پوتین در جریان سفر دوره‌ای رئیس جمهور آمریکا به چند کشور اروپایی ندارد. وی در کنفرانس مطبوعاتی در لندن با استقبال از این ملاقات گفت، این دیدار نمی تواند تاثیری بر سیاست‌های ناتو بگذارد و تردیدی در وحدت فراآتلانتیکی ندارد."متیو بولگ" کارشناس ارشد مرکز تجزیه و تحلیل «چتم هاووس» در لندن نیز معتقد است زمان برگزاری مذاکرات رهبران آمریکا و روسیه اهمیت زیادی ندارد و برگزاری آن قبل از نشست سران ناتو چندان مهم نیست و نمی تواند تاثیر منفی بر آن داشته باشد. برگزاری این نشست به طور کلی یک اقدام مثبت ونشان دهنده تمایل دو کشور برای داشتن گفتگوهای شفاف است.پوتین و ترامپ در آستانه مذاکرات مهمی قرار دارندروزنامه اینترنتی «وزگلیاد» یادآور شده است: دونالد ترامپ از زمان انتخاب خود بعنوان رئیس جمهوری آمریکا همواره خواسته تا با ولادیمیر پوتین گفت‌وگوهای مفصلی داشته باشد، ولی تاکنون موفق به برگزاری نشست جداگانه و تمام و کمالی با او نشده است. آنچه مانع از این دیدار شده بود، فعالیت‌های بی سابقه در رابطه با متهم شدن او به ارتباط با روس‌ها بود که اکنون یک سال و نیم است مانع از آن شده تا او خط مشی مورد نظرش در روابط با روسیه را اجرا کند.کنگره آمریکا و مطبوعات این کشور به طور جدی به دنبال «رد پای روسیه» در انتخابات سال ۲۰۱۶ هستند و در چنین شرایطی ترامپ ترجیح داد تا مذاکرات مهم خود با پوتین را به زمان بهتری موکول کند. در طول این یک سال و نیم رهبران دو کشور توانستند فقط دو بار با یکدیگر مذاکرات مختصری داشته باشد. یکبار در ماه جولای سال گذشته در حاشیه نشست سران کشورهای گروه ۲۰در هامبورگ و سپس چهار ماه بعد در ویتنام ودر جریان نشست سران کشورهای عضو سازمان همکاری‌های آسیا و اقیانوس آرام که این گفتگوها به صورت سرپایی و کاملاً مختصر بود.البته اکنون خطر برگزاری نشست سران روسیه و آمریکا برای ترامپ کمتر از گذشته شده، هرچند تحقیقات درباره ارتباط وی با کرملین همچنان ادامه دارد. پوتین و ترامپ در ماه مارس سال جاری در جریان مذاکرات تلفنی خود درباره برگزاری یک نشست دوجانبه کامل به توافق رسیده بودند، ولی این مسئله تا این اواخر چندان جدی مطرح نشده بود.تکرار سناریوی نشست سران آمریکا-کره شمالی درباره روسیه "کنستانتین بلوخین" کارشناس مرکز تحقیقات مسائل امنیتی در آکادمی علوم روسیه در گفت‌وگو با روزنامه «پراودا»، چاپ مسکو درباره نتیجه نشست سران روسیه و آمریکا گفته است: «اگر چنین نشستی واقعاً انجام شود، خود یک موفقیت محسوب خواهد شد. برای اینکه برقراری گفت‌وگو در هر صورت بسیار بهتر از عدم انجام آن است. در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما ابتدا ولادیمیر پوتین با او دیدار نمی‌کرد، چرا که واشنگتن روسیه را جزو کشورهای تردشده قرار داده بود. سپس در دوران دونالد ترامپ، وی با پوتین دیدار نکرد، برای اینکه به خاطر ارتباط احتمالی ستاد انتخاباتی‌اش با مسکو، حتی امکان استیضاح وی وجود داشت. ولی اکنون وضعیت بهبود یافته و حتی این احتمال وجود دارد که دونالد ترامپ برای دور دوم ریاست جمهوری به مبارزه پرداخته و حتی پیروز شود. به همین دلیل قصد دارد سناریوی نشست سران آمریکا-کره شمالی را در مورد روسیه نیز به اجرا بگذارد و از برگزاری این دیدار برای تقویت مواضع داخلی خود حداکثر بهره را ببرد.»ترامپ و پوتین، هریک چه انتظاری از نشست سران دارند؟سایت خبری-تحلیلی «راس بالت» نیز در این باره نوشته است: جالب است که دونالد ترامپ اکنون آشکارا در حال فراهم‌سازی دیدار خود با ولادیمیر پوتین است و تلاش می کند تا جو حاکم برآمریکا در رابطه با روسیه را تغییر دهد. وی مستقیما تحقیقات درباره «رد پای روسیه» در انتخابات ریاست جمهوری را نادیده گرفته و قصد دارد با همتای روسی خود دیدار و گفت‌وگو کرده و روابط با مسکو را سر و سامان دهد.در این مقاله یادآوری شده، ملاقات پوتین و ترامپ اگر تحقق یابد، بیشتر شبیه به یک بازی پوکر دو نفره خواهد بود که شامل بلوف‌های زیاد، لبخندهای مصنوعی، جوک‌های متقابل و مسلما امید زیاد برای ترساندن طرف مقابل خواهد بود. این شکل مذاکره سبک هر دو رهبر در این اواخر است و بعید است آنها از چنین برخوردی در دیدار با یکدیگر صرف‌نظر کنند.حال سئوال اینجاست، آیا با چنین روشی می‌توان به توافق رسید؟ البته رهبران روسیه و آمریکا اگر به توافق خاصی هم دست نیابند، چیزی را از دست نداده‌اند. رئیس جمهور روسیه می تواند حتی ساده‌ترین مذاکره با همتای آمریکایی خود را به عنوان آمادگی آمریکایی‌ها برای گفت‌وگو با مسکو در سطحی برابر نام ببرد و دونالد ترامپ هم برغم هر نوع نتیجه واقعی، می تواند بگوید که برخلاف باراک اوباما با روس‌ها محکم و قاطع صحبت کرده و به درک مشترک با پوتین دست یافته و «معامله عالی» با او انجام داده است. احتمالا چنین نتیجه گیری را می‌توان بعد از این دیدار در توئیتر ترامپ دید.منبع : تسنیمانتهای پیام/

نظر رهبری در مورد لوایح چهارگانه دولت فصل الخطاب است/نباید تجربه برجام را تکرار کنیم

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، شکور پور حسین با بیان اینکه صرف نظر از اصرار دولت بر تصویب لوایح چهارگانه به منظور عضویت در کنوانسیون FATF مجلس وظیفه دارد تا ماهیت این لوایح و معاهدات را به طور کامل بررسی کرده و منافع و مصالح کشور را در نظر بگیرد.وی تأکید کرد: نمایندگان باید به این موضوع توجه داشته باشند که اینگونه معاهدات در ولحه اول باید با سیاست‌های نظام و حقوق حاکمیتی کشور همخوانی داشته باشند تا در آینده مشکلاتی نظیر خود تحریمی، اعمال مجازات و جرایم بر کشور و ایجاد محدودیت برای اجزای حاکمیتی ما را بوجود نیاورند.وی با اشاره به اینکه اکثریت نمایندگان مجلس تابع نظرات و منویات مقام معظم رهبری هستند و همسو با ایشان حرکت می‌کنند خاطرنشان کرد: ما نمی‌خواهیم کاری بکنیم که نظام در عرصه بین المللی در دام برخی از این قبیل کنوانسیون‌ها و معاهدات بیفتد و هزینه بدهد. نظر مجموعه حاکمیت برای ما مهم است. برخی لوایح دولت نظام را در اعمال سیاست‌های خود محدود می‌کند و ما متوجه این موضوع هستیم. از اینرو مجلس نباید عضویت کشور در کنوانسیون‌هایی را بپذیرد که برای حاکمیت و نظام از لحاظ حقوق بین‌الملل هزینه ایجاد می‌کند.شکور پورحسین درباره اظهارات رئیس مجلس درباره استعلام و نظرخواهی مجدد از مقام معظم رهبری درباره پیوستن ایران به لایحه مقابله با تأمین مالی تروریسم با تأکیر بر اینکه فرمایشان رهبری صریح، روشن و کامل بود، گفت: همین اظهارات در دیدار ایشان با نمایندگان کافی است تا تکلیف مجلس را روشن کند. فرمایشان رهبری در مورد برخی کنوانسیون‌های دست پخته استکبار و کشورهای قدرتمند و پیوستن به معاهداتی که معلوم نیست در آینده چه محدودیت‌ها و تکالیفی را به ما تحمیل خواهند کرد فصل الخطاب و لازم الاجراست.عضو کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس اظهار داشت: برای درک این مسئله باید به تجربه برجام نگاه کنیم. مقام معظم رهبری بارها درباره این توافق هشدار دادند و مکرر فرمودند که نمی‌توان به آمریکا اعتماد کرد. ولی ما نهایتاً اعتماد کردیم و تاوان آنرا هم پرداختیم. ایشان به دفعات به دولت متذکر شدند که تعهدات خود را در برجام به صورت برابر اجرا و مرحله به مرحله اجرا کند، اما اینگونه نشد و دولت پیشاپیش محدودیت‌ها بر صنعت هسته‌ای کشور را اجرایی کرد و در مقابل با بدعهدی طرف مقابل روبرو شد.پور حسین افزود: ماهیت لوایح ۴ گانه دولت هم همین است، یعنی تعهداتی را برای ما ایجاد می‌کند که شاید برخی از آنها هنوز نانوشته باشد و ما ندانسته و بدون اطلاع، ممکن است آنها را بپذیریم و در دام آنها گرفتار شویم و تاوان سنگینی بپردازیم. به همین دلیل مجلس باید منطبق بر منویات رهبری حرکت کند.وی با اشاره به تبلیغات و فضا سازی برخی جریان‌ها و زمزمه‌هایی که از سوی دولتمردان درباره قرار گرفتن ایران در فهرست سیاه گروه اقدام مالی(FATF)، در صورت تصویب نشدن لوایح چهارگانه دولت مطرح می‌شود تا نمایندگان را زیر فشار قرار ‌دهد و تأکید بر اینکه من با این رویکرد و دیدگاه دولت در شرایط موجود به هیچ وجه موافق نیستم، اظهار داشت: ما قوانین داخلی و مترقی در زمینه مقابله با تأمین مالی تروریسم، پولشویی و جرایم سازمان‌یافته داریم و نیازی نیست که دستورالعمل‌های بیرونی را بپذیریم که می‌تواند برای کشور مشکل‌ساز شود.وی افزود: محتوا و ماهیت این لوایح مشابه برجام است و آنچه در مورد این توافق رخ داد و برای کشور هزینه ساز شد به طور حتم در مورد این لوایح هم اتفاق خواهد افتاد و برای کشور چالش‌های حقوقی و بین‌المللی جدید ایجاد خواهد کرد و ابزارهای فشار جدیدی را در اختیار دشمنان نظام قرار می‌دهد.منبع : قدس آنلاینانتهای پیام/

گزارشی از بند اعدامی‌های یک ندامتگاه/ از شغلی که زندگی زن را دگرگون کرد تا بی‌نمازی که نماز‌شب می خواند

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، ساعت هفت صبح است؛ در کنار خیابان ایستاده‌ام؛ خودروها یکی یکی از کنارم رد می‌شوند و بوق می‌زنند؛ جرأت ندارم مسیرم را بگویم؛ نگاهی به ساعت می‌کنم؛ ۷ و ۱۵ دقیقه است و یک ربع بیشتر فرصت ندارم؛ بالاخره به خودم جرأت می‌دهم و به یک خودروی عبوری دست تکان می‌هم؛ «زندان» راننده نگاهی به سر و وضعم می‌کند و ترمز می‌کند؛ بی آنکه علت رفتنم به زندان را سوال کند؛ تمام مسیر با خودش حرف می‌زند.آدم از تصورش هم می‌ترسد؛ حتی یک روز هم نمی‌توان محیط بیرون را رها کرده و پشت این دیوارها و تودرتوی اتاق‌ها و سالن‌ها را آدم چطور تاب آورد؟ چه برسد به اینکه سال‌ها آن تو باشی؟ مگر کسی که برود آن تو، همان‌طوری که بود، بیرون می‌آید؟ نه خانم‌، آدمِ سالمِ دانشگاه رفته هم، ‌آش و لاش و خرد و خمیر از زندان سر بیرون می‌کند؛ هیچ چیز مثل آزادی نیست؛ کافی است؛ با یک انگ به زندان بروی؛ دیگر هیچ چیز به حالت قبل برنمی‌گردد.به خیابان ورودی زندان نزدیک‌تر می‌شویم؛ راننده زیر لب و به آرامی بازهم صحبت می‌کند؛ زن را چه به زندان؟ چه به کلانتری و آژان‌کشی؟ بقیه حرفش را می‌خورد و ۱۰ متر آن‌طرف‌تر از درِ بزرگ آبی‌رنگی که رو به محوطه بیرونی زندان است؛ ترمز می‌کند؛ خانم این هم زندان؛ بفرمایید؛ این را می‌گوید و تنش را جوری پشت فرمان، جمع‌وجور می‌کند که یعنی «خدا خیرتان بدهد، ما را گرفتار نکنید اول صبحی؛ خودتان از اینجا به بعدش را بروید».از دور تابلوی بزرگ زندان نمایان است؛ نزدیک‌تر می‌روم و به در بزرگ ورودی زندان می‌رسم؛ سرباز نگهبان زندان بی‌آنکه از دیدنم تعجب کرده باشد؛ سوال می‌کند؛ خانم برای بازدید امدید؛ سرم را به نشانه تایید تکان می‌دهم و سرباز بلافاصله راهنمایی‌ایم می‌کند.با اینکه بار چندم است که به زندان می‌روم؛ اما کنجکاوتر از همیشه می‌خواهم بدانم آن تو چه خبر است؟از راهروی تنگ و تاریکی رد می‌شویم؛ سرباز وظیفه کمی جلوتر حرکت می‌کند و من هم به دنبال او در حرکت هستم؛ همزمان با اینکه خودم را سرگرم گوشی کرده‌ام و پیام‌هایم را چک می‌کنم؛ به راهم ادامه می‌دهم؛ با اینکه می‌دانم؛ چند ساعت بیشتر در اینجا نیستم و هیچ محدودیتی برایم اعمال نشده؛ اما باز وقتی نیم‌نگاهی به دیوار بلند زندان می‌اندازم؛ دلم برای محیط بیرون تنگ می‌شود؛ پارک داخل حیاط زندان و امکاناتی که در آن برای زندانیان تعبیه شده است؛ اصلا برایم جذابیت ندارد.در اثنای همین دلتنگی و در حالی که غرق افکار خودم هستم؛ ناگهان با صدای سرباز به خودم می‌آیم؛ خانم بفرمایید داخل! داخل زندان می‌شویم؛ کمی آن‌طرف‌تر یک سالن دراز و باریک است که منتهی به بند زندانیان آقاست.سمت راست همین محل هم بخش اداری زندان است که از کنار یک راهروی باریک دیگر است که به نمازخانه مشرف می‌شود؛ با راهنمایی مسؤول فرهنگی زندان، برای مصاحبه با زندانیان به داخل نمازخانه‌ای می‌روم که گویی سقف آن از دیوار زندان هم بلندتر است.زن شیشه‌ای: خسته شده‌ام!پس از چند دقیقه انتظار؛ با راهنمایی مسؤول زندان و با همراه یکی از مددکاران زندان؛ یکی از زندانیان وارد نمازخانه شده و با چادر رنگی‌اش؛ روبه‌رویم می‌نشیند، زنی با چشمان درشت و رنگی که به من زل زده و دست‌هایش را به هم می‌فشارد و برای تسلط بیشتر بر اعصابش؛ لبش را می‌خورد.وقتی زبان به حرف زدن باز می‌کند؛ چشمانش پر از اشک می‌شود؛ اولین جمله‌اش «خسته شده‌ام» است؛ این را می‌گوید و سرش را پایین می‌اندازد.«خسته شده‌ام» این زن زندانی با خسته شدن‌های بسیاری از ما فرق دارد؛ این جمله را زندانی‌ها خوب می‌فهمند، خوب بلدند؛ این زن ۳۸ ساله هم حرف‌هایش را با همین جمله شروع کرد؛ با ملالی رازآلود که خاصیت بیشتر زنان زندانی است، خاصیت بیشتر زنانی که «ابد» را پایین پرونده‌های‌شان مُهر کرده‌اند و گفتن از روزهای کشدار زندان برایشان سخت است، این زندانی هم حرف‌هایش را با همین ملال کش‌دار زندان آغاز کرد.از ابتدای گرفتار شدنش برایم می‌گوید: ۶ سال پیش وقتی که دیگر از بیکاری همسرم و بد خلقی‌های وی با توجه به مشکلات اعصابی که داشت و تنگ دستی خانواده با داشتن سه فرزند پسر خسته شده بودم؛ برای اینکه درآمدی داشته باشم که بتوانم خانواده‌ام را اداره کنم و به نیازهای حداقلی فرزندانم پاسخگو باشم؛ به یک آرایشگاه زنانه برای کارآموزی رفتم.زمانی که مشکلات زندگی‌ام را برای صاحب آرایشگاه بازگو کردم به پیشنهاد وی و برای اینکه غصه‌های زندگیم را از یاد ببرم؛ دست به مواد شدم و تریاک کشیدم؛ با اینکه از این کار خودم رضایت قلبی نداشتم؛ ولی وقتی دیدم حالم بهتر شده فردا و فرداهای دیگر برای تهیه مواد راغب‌تر از قبل به آرایشگاه می‌رفتم؛ تا اینکه کاملا غرق مواد شدم.پس از چند ماه اعتیادم به مواد مخدر به مرحله‌ای رسید که صاحب آرایشگاه دیگر راضی نشد؛ مواد مجانی در اختیارم بگذارد و در نهایت برای اینکه هم درآمدی داشته باشم و هم هزینه مواد مصرفی‌ خودم را تأمین کنم به فروش مواد مخدر روی آوردم؛ شغلی که زندگی‌‌ام را زیررو کرد؛ حالا منی که تنگ دست بودم؛ لباس‌های شیک به تن کرده و بهترین غذاها را برای همسر و فرزندانم تهیه می‌کردم و البته همسرم نیز از این کار رضایت داشت و مرا بیشتر تشویق به این کار می‌کرد.هیچ وقت به این فکر نکردید که با قاچاق مواد مخدر؛ چه خانواده‌هایی از هم می‌پاشد و چه جوانانی که مثل فرزندان خودتان را گرفتار می‌کنید؟ اصلا به این فکر کردید که روزی گرفتار می‌شوید و دستگیر؟ چرا گاهی اوقات به نگاه نگران مادران و یا همسران کسانی که از من مواد می‌گرفتند؛ فکر می‎کردم؛ اما برایم اهمیتی نداشت؛ چون من هم برای درآمد بیشتر هر روز حریص‌تر می‌شدم و چیزی که برایم مهم بود؛ تامین خانواده خودم بود.در آن بازه زمانی که درآمدم هر روز بیشتر از دیروز بود؛ تنها چیزی که برایم اهمیتی نداشت؛ دستگیری‌ توسط پلیس بود؛ چون فکر می‌کردم کارم را خیلی حرفه‌ای می‌دانم و امکان دستگیری‌ام وجود ندارد؛ بنابراین هر روز جسورتر از قبل اقدام به فروش و توزیع مواد مخدر می‌کردم.روز آخر آزادی همراه نیم کیلو شیشه! زندگی به همین روال ادامه داشت؛ تا اینکه یک روز برای اینکه بیشتر کاسب شوم؛ پیشنهاد حمل نیم کیلو شیشه را قبول کردم تا آن را به مقصد برسانم؛ اما همان روز آخر خط بود و دستگیر شدم؛ این را می‌گوید و نگاهی به من می‌کند و دوباره جمله قبلی را تکرار می‌کند؛«خسته شده‌ام!».از زندگی پس از دستگیری‌اش سوال می‌کنم؛ اینگونه توضیح می‌دهد؛ همان نیم کیلو شیشه زندگی‌ام را به هم ریخت و در واقع زندگی‌ام را شکست.همسرم به محض اینکه فهمید؛ گرفتار شده‌ام و حکمم اعدام است؛ طلاقم را به صورت غیابی داد و خانواده دیگری تشکیل داد صاحب آرایشگاه هم کاملا منکر رابطه‌اش با من شد؛ من ماندم و یک حکم اعدام و سه فرزندم که آواره شدند.از اینکه همسرت ازدواج کرد ناراحت نشدی؟ نه اصلا؛ «خلایق هرچه لایق» همسرم قدردان من نبود و تنها من را برای روزهای خوشی خود می‌خواست؛ چون به محض اینکه متوجه گرفتاری‌ام شد؛ مرا مانند آشغال از زندگی‌اش بیرون انداخت؛ چنین کسی ارزش ناراحتی ندارد!فرزندانتان در چه حالی هستند؟ الان پس از چهار سال که از حضورم در زندان می‌گذرد؛ پسر کوچکم توسط بهزیستی حمایت شده؛ پسر دومم با مادربزرگش زندگی می‌کند و پسر بزرگم هم به تازگی نامزد کرده و من در طول چهار سال فقط چند بار دو پسر اولم را دیده‌ و با آنها ملاقات کرده‌ام و با اینکه دلتنگ پسر کوچکم هستم؛ اما همسرم اجازه ملاقات با وی را نداده و چهار سال است که او را ندیده‌ام.اینها را می‌گوید و چادرش را روی سرش جابه‌جا می‌کند و دوباره دست‌هایش را به هم می‌فشارد و با حالتی که نشان از خستگی است؛ می‌گوید؛ دیگر چه می‌خواهید؛ برایتان بگویم؟از پشیمانی‌ام بگویم؛ یا از صبح‌هایی که هر روز در زندان شب می‌کنم تا شاید فردا امیدی برای آزادیم باشد؟ آزادی که خودم هم هیچ امیدی به آن ندارم.در زندان نماز شب هم می‌خوانمسوال می‌کنم؛ این صبح تا شب را بیکار در زندان سپری می‌کنید؟ یعنی هیچ مهارتی در این مدت یاد نگرفتید؟ جواب می‌دهد؛ نه، وقتی به زندان آمدم؛ حتی نماز خواندن معمولی را هم بلد نبودم؛ در زندان نماز شب هم می‌خوانم؛ روخوانی و قرائت قرآن را یاد گرفته‌ام و خیلی مهارت‌های دیگر؛ علاوه بر این برای گذران زندگی خودم و تأمین هزینه‌هایم؛ فرش‌بافی را به صورت حرفه‌ای یاد گرفته‌ام و از این راه هزینه‌های خودم را در زندان تأمین می‌کنم و گاهی هم برای فرزندانم پول می‎فرستم.حرف آخر؟ ببینید خانم شاید شنیدن این حرف‌ها از من که یک زندانی هستم و یک تجربه تلخ را در گذشته داشته‌ام به درد کسی نخورد؛ اصلا کسی به آن توجهی نکند؛ اما به خانم‌ها توصیه می‌کنم؛ هیچ وقت به خاطر مسائل مالی سراغ مواد نروند؛ چون در واقع به هم زننده زندگی است؛ شاید من هم وقتی بیرون از زندان بودم؛ فکر گرفتاری را هم نمی‌کردم؛ اما حالا گرفتارم و با حکم اعدام هیچ امیدی برای آزادی ندارم؛ در زندان هر کاری هم یاد بگیری؛ بازهم نمی‌توانی فضای بیرون از زندان را تجربه کنی؛ نهایت زندگی در زندان؛ دلتنگی است و روزهای ملال‌آوری که با همین دلتنگی به سر می‌شود دلتنگی که هیچ کس آن را نمی‌فهمد! اینها را می‌گوید و در حالی که با گوشه چادرش اشک‌های صورتش را پاک می‌کند؛ زیر لب بازهم همان جمله «خسته‌ شده‌ام» را تکرار می‌کند.پس از مصاحبه در حالی که به صحبت‌های زندانیان فکر می‌کنم؛ دوباره با راهنمایی سرباز نگهبان زندان به سمت بیرون از زندان هدایت می‌شوم؛ از کنار باغچه پر گل می گذریم؛ از کنار آن فضای سبزی که در کنار بند نسوان برای زندانیان است.دوباره صفحه گوشی‌ام را روشن می‌کنم؛ سریع پیام‌هایم را چک می‌کنم و خودم را به روز می‌کنم؛ مبادا از دنیای بیرون عقب افتاده باشم؛ نکند خبری شده باشد و من بی‌خبر از آن باشم؛ در همین حین یک بار دیگر به حیاط خلوت و دیوارهای بلند زندان می‌نگرم؛ به بند نسوان و شلوغی سالن آن یک سالن بلند که اتاق‌های بندهایش روی بدنه آن جای‌شان طوری خوش است که هیچ‌کس، هیچ زندانی، نمی‌تواند دمی خیال بیرون آمدن از آنها را از سر بیرون کند و همین فکرهاست که زنان زندان را صبح تا شب، توی آن سالن بلند که تابلو نوشته‌های روی دیوارهایش آنها را به خویشتنداری دعوت می‌کند.زندانی که در کارگاه‌های آن زنان با افکار مختلف مشغول کارند؛ هرچند آرام هستند و حرفی نمی‌زنند؛ اما در افکارشان غوغایی به پاست؛ غوغایی از جنس تفکر به آزادی.پشت دیوارهای بلند زندان گویی یک شهر بزرگ است؛ شهری که مثل فضای بیرون زندان همه امکانات را دارد؛ اما در عین حال هیچ ندارد؛ چون در زندان هرقدر هم که زن‌ها خودشان را به‌روز نگه دارند، به سر و رویشان برسند، آخرین آهنگ‌های روز را گوش کنند، از خبرها باخبر باشند، باز هم برای آنها «بیرون» نمی‌شود؛ نمی‌شود که نمی‌شود.در همین افکار غرقم که صدای باز شدن در بزرگ زندان شنیده می‌شود و با بسته شدن در؛ گویی همه داستان‌های داخل زندان هم زندانی می‌شود و بازهم زندانیان می‌مانند و همان سرباز نگهبانی که مقابل در ایستاده است.بیرون از زندان اما؛ همان خیابان است و همان عابران خودروهایی که به سرعت از کنار زندان در حال رد شدن هستند و زندگی که در جریان است.منبع :‌فارسانتهای پیام/

کارت آزمون سراسری ۹۷ از فردا قابل دریافت است

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، کارت آزمون سراسری سال ۹۷ تمام داوطلبان گروه‌های علوم ریاضی، علوم تجربی، علوم انسانی، هنر و زبان‌های خارجی از روز یک شنبه سوم تیر ماه بر روی سایت سازمان سنجش قرار می‌گیرد. داوطلبان باید از تاریخ سوم تیرماه تا روز چهارشنبه ۶ تیرماه ۹۷ به سایت سازمان سنجش مراجعه و نسبت به دریافت پرینت کارت شرکت در آزمون اقدام کنند. داوطلبانی که در دو یا سه گروه آزمایشی متقاضی شدند باید علاوه بر دریافت پرینت کارت گروه آزمایشی اصلی نسبت به دریافت پرینت کارت گروه‌های آزمایشی دوم یا سوم نیز اقدام کنند.تمام داوطلبان‌ متقاضی، برای پرینت کارت شرکت در آزمون باید در تاریخ تعیین شده به پایگاه اطلاع‌رسانی سازمان سنجش مراجعه و با وارد کردن شماره سریال کارت اعتباری ثبت نام (۱۲ رقمی) و شماره شناسنامه یا شماره پرونده و کدپیگیری ثبت‌نام (۱۶ رقمی) و نام و نام خانوادگی، کدملی و سریال شماره شناسنامه یک نسخه پرینت از برگ راهنما و کارت شرکت در آزمون تهیه کنند.اطلاعیه سازمان سنجش در اینباره فردا یکشنبه ۲۷ خرداد ۹۷ بر روی سایت سازمان سنجش قرار گرفته است همچنین آزمون سراسری سال ۹۷ در روزهای پنج شنبه و جمعه ۷و ۸ تیرماه ۹۷ در ۴۷۹ حوزه امتحانی برگزار خواهد شد.انتهای پیام/

نظر رئیس دفتر روحانی درباره بالابردن توقع مردم توسط رسانه‌ها

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، حجت‌الاسلام حسن روحانی رئیس‌جمهور در ضیافت افطاری با اصحاب رسانه با تأکید بر رسالت رسانه‌ها در جامعه گفت:‌ نباید در رسانه‌ها توقعات مردم را بیجا بالا ببریم، چرا که بالا بردن بی‌حساب توقعات مردم یعنی ایجاد ناامیدی در آنها، بلکه باید توقعات را در حد مقدورات و توان ملی سامان و پاسخ دهیم.این سخن رئیس‌جمهور بلافاصله با انتقاد برخی چهره‌های اصلاح‌طلب روبه‌رو شد؛ از جمله عباس عبدی فعال سیاسی که خود وی نیز در همان ضیافت یکی از سخنرانان بود. او در این خصوص می‌گوید: این خود روحانی و دولتمردان بودند که توقعات مردم را به‌خاطر برجام بالا بردند، بنابراین نباید توپ را به زمین رسانه‌ها به‌خصوص مطبوعات بیندازیم.حالا محمود واعظی رئیس دفتر رئیس‌جمهور در گفت‌و‌گو با خبرنگار حوزه دولت خبرگزاری تسنیم، در تشریح منظور سخن رئیس‌جمهور می‌گوید: منظور آقای رئیس‌جمهور روشن بود! شما ببینید وقتی طرح و یا مصوبه‌ای در مجلس می‌خواهد تصویب شود ۲۹۰ نماینده هر کدام بر اساس منافع منطقه‌ای خود صحبت‌هایی را می‌کنند و توقعات خود را مطرح می‌کنند.وی افزود: وقتی برخی از این صحبت‌ها بدون پایه و اساس در رسانه‌ها تیتر می‌شود نتیجه‌اش این می‌شود که کسانی که پشت‌پرده را نمی‌دانند مطالباتی را مطرح می‌کنند.رئیس دفتر رئیس‌جمهور با بیان این مطلب که برخی افراد بدون اینکه اطلاعاتشان کامل باشد و از شرایط کشور جامعه آگاه باشند فکر می‌کنند کشور در شرایط قبل از تحریم آمریکا است و همه آنچه را در ذهن داشتند مطرح می‌کنند، خاطرنشان کرد: نظر رئیس‌جمهور این است که بدانیم الآن با برخی محدودیت‌ها از سوی آمریکا مواجه هستیم و باید بتوانیم در داخل کشور انسجام، وحدت و هماهنگی قوای سه‌گانه را دنبال کنیم تا مسائل‌مان را حل‌وفصل کنیم، از سوی دیگر باید بتوانیم محدودیت‌ها و توانایی را به‌نحوی درست به مردم منتقل کنیم چراکه مردم خوبی داریم که همراه ما هستند.منبع : تسنیمانتهای پیام/

کی‌روش: به ناظر داوری گفتم اگر داور چهارم می‌خواهد مرا بزند مشکلی نیست!/ ۵۰۰ بار صحنه گل عزت‌اللهی را دیده‌ام

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، کارلوس کی‌روش در حاشیه تمرین امروز (شنبه) تیم ملی فوتبال کشورمان اظهار داشت: بخشی از کارهای ریکاوری‌مان باقی مانده است. تعدادی از بازیکنان باید تمرین ریکاوری را پشت سر بگذارند و یکسری دیگر هم باید آخرین تمرین خود را در مسکو انجام دهند. ما روز دوشنبه بازی مهمی در پیش داریم.وی با اشاره به دیدار تیم ملی برابر پرتغال در آخرین بازی مرحله گروهی جام جهانی ۲۰۱۸ روسیه، تصریح کرد: در هشت سالی که در ایران حضور دارم، جذاب‌ترین، مهم‌ترین و دشوارترین بازی را برابر پرتغال داریم. این دیدار پلی برای صعود به دور دوم خواهد بود و بازیکنان کار بزرگی را در پیش دارند.سرمربی تیم ملی فوتبال کشورمان در خصوص اینکه ایران در آستانه بازی تاریخی قرار دارد، گفت: بله، دیدار با پرتغال مهمترین بازی ما خواهد بود. ما خودمان اجازه حضور در جام جهانی را گرفتیم و خودمان برای آن جنگیدیم. فراموش نکنید که پیش از اینکه به اینجا بیایم، هیچ‌کسی این آرزو و رؤیا (صعود به دور بعد) را برای ما متصور نبود. فرصت انجام سه بازی در جام جهانی را خودمان به دست آوردیم و خوشبختانه این رؤیا زنده است. این موضوع (صعود به دور بعد) مسئله خاص و متفاوت برای فوتبال ایران خواهد بود.کی‌روش در واکنش به اینکه بحث‌هایی در رابطه با داوری بازی با پرتغال وجود دارد، چرا که برخورد داور اروگوئه‌ای دیدار ایران - اسپانیا با ملی‌پوشان ایرانی خوب نبود، گفت: ما مربیان در موضع خوبی نیستیم که در مورد داوری صحبت کنیم. بازی با تیم‌های بزرگی چون اسپانیا و آرژانتین آنقدر برای مربیان سخت است که در این شرایط توقع از داوران این است که از دانش‌ها و توانایی لازم برای قضاوت داشته باشند.وی ادامه داد: برای بازی مقابل اسپانیا داورانی از آمریکای جنوبی که اسپانیایی زبان بودند، انتخاب شدند. بازیکنان اسپانیا دائم با داور صحبت کرده و او را تحت تأثیر قرار می‌دادند. رفتار داور دوگانگی مشهودی داشت، چرا که وقتی با بازیکنان اسپانیا صحبت می‌کرد، با محبت حرف می‌زد، اما کارت‌های نابه‌جایی به بازیکنان ما داد و رفتار خشن و غیرقابل قبولی داشت. حتی کارم با داور چهارم به جایی رسید که به ناظر داوری گفتم اگر من را می‌خواهد بزند، مشکلی نیست، اما در رفتار با بازیکنان ما دوگانگی مشهود بود.این مربی پرتغالی همچنین تصریح کرد: هنوز علت خلق سیستم ویدئو چک داوری را نمی‌دانم، چون باید جلوی خطاهای انسانی را می‌گرفت. روز گذشته ۵۰۰ بار صحنه گل را دیدم و نفهمیدم معیارهای دوگانه این داور چه بود! البته من نباید راجع به این مسئله صحبت کنم.سرمربی تیم ملی فوتبال کشورمان در رابطه با ادامه همکاری‌اش با تیم ملی، خاطرنشان کرد: الان زمانی نیست که درباره آینده صحبت کنیم. باید در مورد حال صحبت کنیم. درست است، ما صحبت‌های رسمی با هم داشتیم، اما الان می‌خواهم راجع به حال و دیدار با پرتغال تمرکز کنم. بین من و فدراسیون فوتبال مشکلی نیست، اما اگر بخواهم توافقی با فدراسیون ایران داشته باشم، نباید همان اتفاقات جام جهانی برزیل و روسیه بیفتد و همان افرادی که همیشه به برنامه‌های تیم ملی لطمه می‌زنند، دوباره این کار را تکرار کنند. مسئله مهم در حال حاضر، بازی با پرتغال است و اجازه دهید برای این بازی تمرکز کنم. وقت برای آینده بسیار است.منبع : تسنیمانتهای پیام/

گفتگو با نخست‌وزیر پیشنهادی بنی‌صدر| میرسلیم: بنی‌صدر دچار "خودشیفتگی"شده بود/ فکر می‌کرد بیشتر از امام پایگاه رأی دارد

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، اول تیرماه ۱۳۶۰، امام خمینی در حکمی رأی مجلس شورای اسلامی مبنی بر عزل ابوالحسن بنی‌صدر را تأیید فرمودند: "پس از رأی اکثریت قاطع نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی مبنی بر اینکه آقای ابوالحسن بنی‌صدر برای ریاست جمهوری اسلامی ایران کفایت سیاسی ندارد، ایشان را از ریاست جمهوری اسلامی ایران عزل نمودم".از راست: ابوالحسن بنی‌صدر، مصطفی میرسلیم و علی موسوی گرمارودیبنی‌صدر در یک سال و نیم مسئولیت ریاست‌جمهوری مرتب به نهادهای انقلاب تاخت، مسئولان سایر قوا را همچون شهیدان رجایی و بهشتی با انواع و اقسام تهمت‌ها و ناسزاها بی‌نصیب نگذاشت، با منافقین مؤتلف شد و نهایتاً هم با وجود هشدارها و انذارهای امام خمینی(ره) با دست خود به ورطه سقوط کشیده شد.برای شناخت بیشتر اولین رئیس‌جمهور برکنارشده تاریخ ایران، به‌سراغ شخصیتی رفتیم که از قبل انقلاب با وی آشنایی داشت و همچنین نخست‌وزیر پیشنهادی بنی‌صدر بود.سید مصطفی میرسلیم متولد ۱۳۲۶ در تهران و از اعضای قدیمی و باسابقه حزب مؤتلفه اسلامی است. وی که پیش از انقلاب دانش‌آموخته فرانسه بود از همان‌جا با بنی‌صدر آشنا شده بود. با پیروزی انقلاب اسلامی میرسلیم به عضویت شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی درآمد و معاون سیاسی وزارت کشور شد. حزب جمهوری اسلامی که میلیون‌ها هوادار در سراسر کشور داشت هرچند نتوانسته بود در انتخابات اولین دوره ریاست‌جمهوری پیروز شود اما با ورود اعضای حزب به مجلس، بنی‌صدر مجبور بود تا نخست‌وزیر مورد قبول نمایندگان مجلس را معرفی کند که یکی از اینها میرسلیم بود.وی در دوران ریاست‌جمهوری‌ آیت‌الله خامنه‌ای سرپرست نهاد ریاست‌جمهوری و در دولت دوم مرحوم هاشمی رفسنجانی به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رفت. میرسلیم هم‌اکنون عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و عضو شورای مرکزی حزب مؤتلفه است.متن زیر مشروح گفتگو با مصطفی میرسلیم است:*حضرت‌عالی به‌عنوان نخست‌وزیر پیشنهادی بنی‌صدر در دوره‌ای مطرح بودید. علت این‌که از بین اعضای حزب جمهوری اسلامی بنی‌صدر راضی به همکاری با شما بود چیست؟ نظر حزب درباره این پیشنهاد چه بود؟میرسلیم: بسم الله الرحمن الرحیم. بنی‌صدر برنده واقعی انتخابات ریاست جمهوری بود و حزب جمهوری اسلامی هم برنده اصلی انتخابات مجلس شورای اسلامی. طبق قواعد مردم‌سالاری نخست وزیر باید با رأی اعتماد مجلس تعیین شود و رئیس جمهوری ناگزیر بود این قاعده را محترم شمارد و الّا سایر پیشنهادهای مطلوب او مانند "سلامتیان" یا "نوبری" رأی نمی‌آوردند.معرفی من به‌عنوان نخست‌وزیر دو دلیل داشت: یکی آشنایی نسبی با این‌جانب به‌عنوان یکی از دانشجویان فعال خارج از کشور در دوران تحصیلات عالیه و دیگری ملاحظه مدیریت موفق من در وزارت کشور از جمله در مورد برگزاری همه‌پرسی نظام جمهوری اسلامی و انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی و همه‌پرسی قانون اساسی و برگزاری اولین انتخابات ریاست جمهوری...حزب جمهوری اسلامی نیز در جلسه شورای مرکزی خود بحث مفصلی را درباره نامزدهای نخست وزیری مطرح کرد و در نهایت فهرست ۵نفره‌ای را برای کسب رأی اعتماد مجلس معرفی کرد. این‌جانب میان آن ۵ نفر بودم و بنی‌صدر که علاقه‌مند بود دولتی تشکیل دهد که بتواند با موفقیت‌هایش نظر مثبت مردم را نسبت به او تداوم بخشد، این‌جانب را علی‌رغم میل خود به کسانی که نام بردم، معرفی کرد و دو دلیل داشت: یکی آشنایی نسبی با این‌جانب به‌عنوان یکی از دانشجویان فعال خارج از کشور در دوران تحصیلات عالیه و دیگری ملاحظه مدیریت موفق من در وزارت کشور از جمله در مورد برگزاری همه‌پرسی نظام جمهوری اسلامی و انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی و همه‌پرسی قانون اساسی و برگزاری اولین انتخابات ریاست جمهوری و نیز اولین انتخابات مجلس شورای اسلامی.تظاهرات مردم علیه بنی‌صدر، ابراهیم یزدی و صادق قطب‌زادهبعضی از اعضای غیرحزبی مجلس شورای اسلامی به‌خلاف قواعد مردم‌سالاری مبادرت به تخریب کردند و بنی‌صدر ناگزیر پیشنهاد خود را پس گرفت تا آبروی این‌جانب ضایع نشود.** بنی‌صدر از نظر انقلابی و کمک به انقلابیون هیچ‌گاه در رده اول نبود* سابقه آشنایی شما با بنی‌صدر آیا به بعد از انقلاب برمی‌گشت یا قبل از آن هم در خارج کشور دیداری با وی داشتید؟ خلق‌وخوی وی در مقایسه با سایر انقلابیون چگونه بود؟میرسلیم: آشنایی من با بنی‌صدر به دوران فعالیتهای دانشجویی در خارج از کشور برمی‌گردد و ما به‌مناسبت چند نشست اروپایی دانشجویان انجمن اسلامی، دیدارهایی با هم داشتیم و من هم قبلاً با مطالعه آثار چاپ‌شده بنی‌صدر با طرز فکر او آشنایی پیدا کرده بودم. بنی‌صدر از دانشجویان مبارز دانشگاه تهران بود و در خارج نیز این مبارزات را علیه طاغوت به‌ویژه در زمینه‌های اندیشه‌ای ادامه می‌داد البته با گرایش به جبهه ملی و مصدق.او سعی کرده بود که مصدق را قهرمان صحنه سیاست موازنه منفی معرفی کند و خود را نیز طرفدار چنان خط‌مشیی قلمداد می‌کرد. نظریات دیگری را هم بنی‌صدر مطرح کرده بود از قبیل "کیش شخصیت" و "پیشوایی امت" و... . بنی‌صدر به‌لحاظ عملیات انقلابی و کمک به انقلابیون هیچ‌گاه در رده اول قرار نمی‌گرفت: حوزۀ فعالیت او بیشتر اندیشه بود تا انگیزه. باید توجه داشت که بسیاری از ویژگیهای افراد در صحنه عمل شناخته می‌شوند و نه در هنگام بحث‌های نظریه‌پردازانه!* چه شرایطی موجب شد تا بنی‌صدر در شرایط اول انقلاب بدون آنکه حزب یا تشکیلاتی گسترده داشته باشد پیروز انتخابات شود؟ وجهه‌ای که بنی‌صدر از خود در انظار عمومی نشان می‌داد با آنچه بعداً از وی مشاهده شد چقدر متفاوت بود؟میرسلیم: بنی‌صدر با آرا و نظریاتی که داشت نزد انقلابیون فرد ناشناخته‌ای نبود و لذا از وجود او در مناصبی مثلاً در وزارت امور اقتصادی و دارایی استفاده شد و او توانست از آن پایگاه با زرنگی برای تبلیغ نظریات خود نزد مردم استفاده کند و آرای آنها را به خود جلب نماید و بعداً به‌عنوان نامزد ریاست جمهوری به آن اتکا کند. او سعی می‌کرد از روش نظرسنجی استفاده کند و مواضع خود را به‌گونه‌ای اصلاح کند که مخاطبانش را از دست ندهد.** آقازادگی بنی‌صدر مانع از این شد تا امام را به‌درستی بشناسدبنی‌صدر خود یک آقازاده بود، یعنی فرزند روحانی شناخته‌شده از شهر همدان و مرحوم امام نیز پدر او را می‌شناخت. همین آقازادگی امر را بر بنی‌صدر مشتبه کرد و مانع آن شد که اولاً درست امام را بشناسد (تا آخر هم بنی‌صدر فکر می‌کرد امام نیز مانند دیگر روحانیان است) شاید هیچ‌گاه امام را از صمیم قلب به‌عنوان انقلابی‌ترین مرد جهان نپذیرفت و همین موجب شده بود که دست به مقایسه شخصیت خود با امام بزند و گاهی فکر کند که پایگاهش از امام قوی‌تر است!مراسم تحلیف بنی‌صدر در مجلس شورای اسلامی** درایت شهید بهشتی بنی‌صدر را خلع سلاح می‌کردثانیاً بنی‌صدر در مقابل درایت و مدیریت مرحوم شهید بهشتی که دبیرکل حزب بود کاملاً خلع سلاح شده بود و مات مانده بود که برای رقابت با حزب چه کند، از این لحاظ واقعاً به مرحوم بهشتی غبطه می‌خورد و از مرحوم شهید آیت بیمناک بود. نسبت او با سایر سران حزب هم خوب نبود و سعی می‌کرد از وجود برخی روحانیانی که در حزب نبودند ولی با حزب رفت‌وآمد داشتند برای به‌کمند انداختن حزب استفاده کند. البته دست او رو شد و به‌زودی او خود گرفتار همان آسیبی شد که با واژه کیش شخصیت از آن در کتاب خود یادکرده بود. ** چرا حزب جمهوری اسلامی نتوانست در انتخابات ریاست‌جمهوری پیروز شود؟* علت ناکامی حزب جمهوری اسلامی در انتخابات ریاست‌جمهوری چه بود و چرا نتوانستند در این انتخابات پیروز شوند؟ برخی معتقدند سرسختی‌های اعضای حزب در برابر بنی‌صدر موجب رفتارهای وی شد، آیا این تحلیل درست است؟میرسلیم: نامزد حزب ابتدا "جلال‌الدین فارسی" بود ولی او را تخریب کردند و همین ریشه اصلی ناکامی شد. بعداً حزب از مرحوم دکتر حسن حبیبی حمایت کرد که چهره چندان شناخته‌شده‌ای نبود. بنی‌صدر همواره حزب را رقیب خود می‌دانست و شخصیتهایی در حزب بودند که با ویژگیهای اخلاقی و رفتاری و خصلتهای او آشنایی دقیق داشتند؛ البته اهل تخریب نبودند ولی بنی‌صدر می‌دانست که هیچ‌گاه نمی‌تواند در حزب پایگاهی داشته باشد و حزب هم می‌دانست که برای آینده نمی‌تواند روی بنی‌صدر حساب باز کند اما در نهایت با توجه به واقعیت آرای کسب‌شده در دو انتخابات پیاپی ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی هر دو طرف پذیرفته بودند که قواعد مردم‌سالاری را به‌خاطر حفظ و تقویت نظام مراعات کنند.** بنی‌صدر گرفتار خودشیفتگی شد* برخی معتقدند بنی‌صدر از ابتدا نفوذی و عامل بیگانه بود. آیا این حرف درست است و یا اینکه وی به‌مرور دچار استحاله شد؟ تأثیر منافقین و گروه‌های ضدانقلاب در به کج‌راهه بردن وی چقدر بود؟میرسلیم: من شخصاً سند محکمی که نشان‌دهنده وابستگی بنی‌صدر به بیگانگان باشد ندیده و نیافته‌ام اما بنی‌صدر با آن ویژگی آقازادگی و به‌علاوه عدم تسلط بر نفسانیات که ترکیب شده بود با اطرافیانی اغلب غیرانقلابی و فرصت‌طلب و خانواده‌ای که چندان مراعات اقتضای ظاهر انقلاب را هم نمی‌کردند، گرفتار خودشیفتگی شد و این خودشیفتگی او را به سقوط در دامان ننگین منافقان کشاند. منافقان با تحلیل شرائط او، به‌راحتی و سریعاً توانستند او را که منزوی شده بود، طعمه خود کنند.مصطفی میرسلیم در زمان معرفی به‌عنوان نخست‌وزیر** مغرورشدن به قدرت عامل گرفتارشدن بسیاری از شخصیت‌ها است* دلیل سقوط بنی‌صدر در چیست؟ چرا برخی رؤسای جمهور دیگر نیز پس از اتمام دوره ریاست‌جمهوری به‌مرور از نظام فاصله گرفتند؟ چه روحیه‌ای موجب می‌شود تا برخی به سرنوشت امثال اولین رئیس‌جمهور تاریخ ایران گرفتار شوند؟میرسلیم: یکی از پدیده‌های مهم سیاسی که بسیاری از شخصیتها را گرفتار می‌کند مغرور شدن به قدرت است. اغلب رؤسا و فرماندهان گرفتار این غرور می‌شوند مگر آنهایی که از قبل شخصاً بر نفس خود چیره شده باشند که اینها تعدادشان انگشت‌شمار است، و دیگر آنهایی که زیر نظر حزبِ منسجم و منظمی فعالیت می‌کنند و حزب در هر شرایط می‌تواند آنها را مهار یا حذف کند. او بیشتر خود را رئیس می‌دید و حتی با برخی نظرسنجی‌ها می‌خواست اثبات کند که پایگاه اصلی متعلق به او است! طبیعی است که چنان فردی نمی‌تواند قلباً با امام باشد و همین رشد خودکامگی تا آنجا پیش رفت که از ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ به جداشدن او از انقلاب و امام انجامید و او را ساقط کرد.اگر شما انحرافاتی مکرر بین رؤسا و فرماندهان مشاهده می‌کنید، ریشه آن به عدم نظارت سیاسی حزبی مقتدر بر افکار و رفتار آنها برمی‌گردد. این عدم نظارت سرمنشأ انحراف است زیرا اولاً حرمت شأن ریاست که امری اعتباری است حفظ نمی‌شود؛ ثانیاً معیارهای اعتقادی و معنوی مراعات نمی‌شود یا جدی گرفته نمی‌شود و ثالثاً به‌تدریج کسی جرأت نمی‌کند رفتار رئیس را زیر سؤال ببرد و این به خودکامگی او می‌انجامد.*بنی‌صدر ابتدا خود را پیرو امام معرفی می‌کرد. آیا وی قلباً به امام علاقه داشت یا این‌که قصد داشت به‌نحوی امام را برای اهداف خود نردبان قرار دهد؟ عدم تبعیت از دستورهای حضرت امام را در سقوط بنی‌صدر چگونه می‌بینید؟میرسلیم: مگر در صدر انقلاب کسی می‌توانست به امام عنایتی نداشته باشد و کاری از پیش ببرد؟ بنی‌صدر هم آن‌قدر زرنگ بود که این نکته را متوجه شده باشد اما بعد از مستقر شدن در ریاست جمهوری، امر بر او مشتبه شد. او بیشتر خود را رئیس می‌دید و حتی با برخی نظرسنجی‌ها می‌خواست اثبات کند که پایگاه اصلی رای متعلق به او است! طبیعی است که چنان فردی نمی‌تواند قلباً با امام باشد و همین رشد خودکامگی تا آنجا پیش رفت که از ۱۴ اسفند ۱۳۵۹ به جدا شدن او از انقلاب و امام انجامید و او را ساقط کرد.منبع : تسنیمانتهای پیام/

«اتیوپی‌نمایی» از ایران به بهانه بزرگداشت شهید بهشتی!/ «نقاشی زنان و مردان برهنه» از نظر وزارت ارشاد ترویج فحشا نیست

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، «وبلاگ مشرق» خوانشی روزانه در لابه‌لای اخبار و مطالب رسانه‌های کشور است. ما درباره این خوانش البته تحلیل‌ها و پیشینه‌هایی را نیز در اختیار مخاطبان محترم می‌گذاریم. ***«اِتیوپی‌نمایی» از ایران به بهانه بزرگداشت شهید بهشتی!به تازگی نشستی با حضور علیرضا بهشتی از فعالان اصلاح‌طلب و فرشاد مؤمنی از چهره‌های اقتصاددان برای بزرگداشت شهید بهشتی و رونمایی از یک کتاب مربوط به ایشان برگزار شده است.آنطور که سایت جماران گزارش می‌دهد فرشاد مؤمنی در این نشست گفته است: «ما از موازین و بنیان های اولیه انقلاب عدول کرده ایم و دچار این بحران ها شده ایم. به ویژه در حیطه اقتصادی دور زدن قانون اساسی باعث گرفتاری به این بحران ها شده است. اگر به همان موازین برگردیم می توانیم یک جامعه با عزت بسازیم.»پس از او، علیرضا بهشتی که سابقه دستگیری در سال ۸۸ را نیز دارد اظهار می‌کند: "به نظر می رسد ما امروز با دو پارادایم یا دو جنبش برداشته از دو پارادایم مواجه هستیم که از سال ۸۸ یا دی ماه ۹۶ برجسته شده؛ یکی «آزادی خواهی» و دیگری «نان» است. یکی از سؤال‌های اساسی این است که چطور می توان بین این دو را پیوند زد؟ آنچه می تواند بین این دو پیوند بزند یک جنبش عدالت خواهانه است. اگر اصلاح طلبی بخواهد خود را نجات دهد باید نگاهش به عدالت اجتماعی باشد."او همچنین در این نشست می‌گوید: اگر به کسانی ظلم شده اقتدار نظام به این است که از آنها عذرخواهی کند.[۱]*دقیقا مشخص نیست بیماری «سیاه‌نمایی» از کِی و کجا به برخی سیاسیون اصلاح‌طلب تزریق شده است!؟پر واضح آنکه اگر از آقایان بهشتی و مؤمنی پرسیده شود «منظور شما از بحران چیست؟» نمی‌توانند منظور دقیقی را بیان کنند و یا شاید ممکن است به چیزی مثل بیکاری اشاره کنند! این در حالیست که مشخص نیست این افراد نمی‌دانند یا نمی‌گویند که نرخ بیکاری ۱۲ درصدی فعلی ایران نه تنها از بسیاری از کشورهای جهان از جمله از اسپانیا و یونان نیز با فاصله کمتر است بلکه بیکاری در ایران طی ۷ سال گذشته به میزان ۲ درصد کاهش یافته و همین نرخ فعلی نیز به گواه وزیر کار مبنی بر وجود ۱۰۰ هزار شغل بلامتقاضی [۲]، هرگز یک بیکاری بحرانی محسوب نمی‌شود.بحران‌نمایی اشاره شده و تأکید بر چیزهایی مثل قرار داشتن ایران در «شرایط ته درّه»، «دوگانه نان و آزادی» و «گرسنه بودن مردم ایران» در حالیست که مثلا محمدباقر نوبخت، سخنگوی دولت تأکید دارد سیاه‌نمایان نه تنها به دشمن گِرا می‌دهند بلکه دشمنان دولت هستند! [۳]درباره ماجرای عذرخواهی که بهشتی به آن اشاره دارد نیز لازم به توضیح است که این تئوری نخستین بار در حوالی یکسال پس از فتنه سال ۸۸ توسط لیدر اصلاح‌طلبان بر زبان آورده شد اما انتقادات زیادی علیه آن شکل گرفت.خاصّه آنکه محرز است کسی که بر وجود تقلّب اصرار داشته و اکنون، خود نیز به عدم وقوع آن اعتراف دارد باید عذرخواهی کند نه حکومتی که برای امنیت مردم دست به اقدامات تأمینی زده است.گفتنیست، برخی محافل تحلیلی معتقدند عزم راسخ جریان سیاسی خاص برای سیاه‌نمایی از اوضاع ایران و نامیبیا و اتیوپی‌نمایی از ایران! صرفا به منظور سر و شکل دادن به یک اغتشاش بزرگ و یک اعتراض ظالمانه علیه نظام اسلامی است.اعتراضی خیابانی که همچون اغتشاشات دیماه ۹۶ به بهانه بیکاری و نان شکل بگیرد اما بلافاصله در آن پرچم نظام اسلامی سوزانده شود و حرکتش علیه اصل نظام باشد.جالب آنکه به گواه آمار رسمی، عمده و اکثریت حاضران در اغتشاشات ۹۶ شاغل بوده‌اند، دغدغه نان شب نداشته‌اند و اکثر شعارهای آنها نیز شعارهای سیاسی بوده است نه اقتصادی!***«نقاشی زنان و مردان برهنه» از نظر وزارت ارشاد ترویج فحشا نیستبه تازگی یک نمایشگاه نقاشی در یکی از گالری‌های تهران برپا شده است که برخی آثار آن شامل فیگورها، زنان و مردانی است که برهنه هستند.پس از شکل‌گیری انتقاداتی از به نمایش گذاشته شدن این آثار، مجید ملانوروزی مدیرکل هنرهای تجسمی وزارت ارشاد به مهر گفته است: من نقاشی‌های دنیا رستمی را که در قالب نمایشگاه «قاراچوخا اویان» در گالری ماه روی دیوار رفت اروتیک نمی دانم و نوع کار، طراحی و رنگ آمیزی کارها، روایی است نه اروتیک!وی در پاسخ به اینکه آیا شما پوشش شخصیت ها در نقاشی‌های مذکور را مناسب می دانید، بیان کرد: اینکه نقاشی ها پوشش مناسب ندارند بحث دیگری است که ما به آن می پردازیم. از طرف دیگر ممکن است کاری برهنه باشد اما اروتیک نباشد و ممکن است کاری غیر برهنه باشد، اما اروتیک محسوب شود. بنابراین من نقاشی های دنیا رستمی را به عنوان کاری مستهجن، جنسی و مروج فحشا قلمداد نمی کنم، اما ممکن است کاری ناهنجار به حساب بیاید.ملانوروزی در عین حال می‌گوید: البته از گالری ماه خواستیم تا آثار فیگوراتیو این هنرمند را از نمایشگاه جمع کنند و خودم نیز به تماشای این نمایشگاه می‌روم تا اقدامات لازم را صورت دهم.[۴]در همین حال، مدیر نمایشگاهی که آثار این خانم را به نمایش گذاشته نیز به شرق گفته است: «ما باید حامی هنرمندان جوان باشیم. اتفاقا خود من در این زمینه‌ها وسواس دارم تا انتشار آثار اخلاقیات جامعه را هدف قرار ندهد. به‌همین‌دلیل من که آدم خونسردی هستم، از زمانی که چنین گزارشی منتشر شد، به طور مستقیم مورد فشار قرار گرفته‌ام...به نظرم بهترین پاسخ را آقای ملانوروزی داده‌اند. اینکه ممکن است کاری برهنه باشد؛ اما اروتیک نباشد و ممکن است کاری غیربرهنه باشد؛ اما اروتیک محسوب شود.»[۵]*امر مسلّم آنست که نمی‌توان منطق و عقلانیت را در پشت عباراتی مثل «هنرمندان جوان»، «ممکن است برهنه باشد ولی اروتیک نباشد» و... پنهان کرد.و منطق و عقل حکم می‌کند که هنر نیز باید حاوی تحفّظاتی باشد و گرنه هنر نیست.کما اینکه برخی هنرمندان غربی نیز اگرچه بنا به محتوای فرهنگی و دینی خود مثلا اقدام به نقاشی از مردان و زنان برهنه می‌کنند اما همان هنرمندان نیز به اندازه معاون محترم وزارت ارشاد، به اندازه نقاش اشاره شده و به اندازه مدیر گالری که این آثار را نمایش داده دچار این وسعت نگاه عجیب نیستند که هر کاری که بشر متشبّث و مشهور به انجام آن است را تجسم کرده و نقاشی کنند!از طرفی معاون وزارت ارشاد باید توضیح بدهد که اگر نقاشی زنان و مردان برهنه (که موارد آن این روزها به وفور مشاهده می‌شود) لزوما اشکالی ندارد! آوازخوانی بانوان در نزد مردان اشکالی ندارد و گالری‌های پایتخت جای همه نوع هنر تجسمی هست غیر از هنر انقلابی و متعهد؛ پس فرق این وزارت ارشاد با وزارت فرهنگ در دوران رژیم طاغوت در چیست!؟ البته این سؤال عوامانه اما درست نیز در اینجا خودنمایی می‌کند که مدیران وزارت ارشاد آیا حاضرند همراه با خانواده‌های خود به تماشای چنین نمایشگاه‌هایی بروند یا این چیزها فقط تجویز شده برای مردم است!؟ضمن اینکه مشخص نیست آیت‌الله زادگی وزیر محترم ارشاد چگونه اجازه طرح چنین سخنان و مواضع غلطی را می‌دهد!؟گفتنیست، پیش از این و حوالی ۲ سال قبل بود که نمایشگاه عکس ژست‌های یک پیرمرد لخت در حمام که به مناسبت روز پدر در یکی از گالری‌ها برگزار شده بود نیز انتقادات زیادی را متوجه وزارت ارشاد دولت روحانی کرد. [۶]در ادامه ۲ تصویر از نقاشی‌های اشاره شده در نمایشگاه پر حاشیه مذکور را مشاهده می‌کنید:***نبود برجام سبب بداخلاقی و مشکلات کارگری سبب خودکشی می‌شود!فردی به نام فرشاد اسماعیلی که خبرگزاری ایلنا وی را «پژوهشگر کارگری» معرفی کرده به تازگی در مصاحبه با این خبرگزاری ضمن غلط خواندن «خصوصی‌سازی» گفته است: «در فقدان راه‌حل جمعی، کارگران این منطقه (اراک) تنها می‌توانند از طریق اضافه‌کاری، شغل دوم و دریافت تسهیلات از بانک؛ مطالبات معوقه خود را جبران کنند. اضافه‌کاری تنها زمانی معنا پیدا می‌کند که دستمزدی وجود داشته ‌باشد. در گرفتن تسهیلات، سیستم بانکی نیاز به معرفی‌نامه دارد وقتی بانک می‌داند که فرد نمی‌تواند گواهی کسر از حقوق با خود همراه داشته باشد و دیگران نیز راغب به ضامن شدن برای این گروه از کارگران به دلیل وضعیت پرداختی کارخانه‌ها نیستند، طبعا از پرداخت تسهیلات به آنها خودداری می‌کند. در چنین وضعیتی که احقاق حق‌ها به شکل جمعی هزینه‌بردار شده و منجر به در خطر افتادن همین امنیت نیم‌بند شغلی شده و تمام راه‌های فردی کارگر برای امرار معاش بسته می‌شود، خشونت علیه خود به امری طبیعی و رایج بدل می‌شود.»او همچنین افزوده است:از دل خشونت‌های ساختاری و فرهنگی علیه کارگران، در زمانی که راه‌های احقاق حق جمعی و جبران خسارات فردی ممتنع می‌شود، خشونت فیزیکی به وجود می‌آید. به‌عنوان مثال اقدام به خودکشی یا خودسوزی‌ در میان کارگران مناطق مختلف را می‌توان نمونه‌های عینی برای آن دانست.در بخش دیگری از صحبت‌های این فرد نیز می‌خوانیم: ما نمی‌توانیم همه را گردن تحریم‌ها بیندازیم. زمانی که تولیدات آذرآب، واگن‌سازی، هپکو هیچ حمایتی برای تقویت صادرات نشدند، سیاست‌های غیررسمی رانتی واردات در ایران؛ این شرکت‌ها را زمین زد که در نتیجه آن کارگر یا اسیر تعدیل نیرو شد یا در نبود تشکل و نماینده واقعی، بر اثر معوقات دستمزد در نهایت دست به خشونت فردی علیه خود زد.[۷]در همین حال، فردی به نام محمود جامساز نیز با عنوان اقتصاددان با روزنامه اصلاح‌طلب آرمان امروز مصاحبه کرده و درباره فرجام برجام و توافق ترامپ با کره شمالی گفته است: در آینده نزدیک درپی توافقنامه‌ای که اخیرا ترامپ با آقای اون رهبر کره شمالی امضا کرده، فشار سیاسی و اقتصادی بر ایران مضاعف خواهد کرد و یک مقدار وضعیت ایران مشکل‌تر خواهد شد و از منظر روابط بین‌الملل، اروپا هم به دلیل اینکه منافع بسیار زیادی با آمریکا دارد، به رغم مقاومت های کنونی‌اش در حفظ برجام نرمش نشان می‌دهد و تحریم‌های ایران شدت یافته و ایران بیشتر در انزوا قرار می‌گیرد و نتیجه این می‌شود که قیمت‌ها افزایش پیدا می‌کند، گرانی‌ها استمرار می‌یابد و بداخلاقی‌های مردم هم در زمینه نقض حقوق همدیگر تشدید می‌شود.[۸]*طبعا کسی در کشور قصد انکار برخی مشکلات ناشی از سوء مدیریت را ندارد اما بند زدن قیاسات عجیب به این مشکلات و ربط دادن رفتارهای غلط به مشکلات روزمره یک کشور و قشرهای مختلف آن، کار منطقی‌ای به نظر نمی‌رسد.کشورهای رکورددار در زمینه خودکشی کارگران، در زمینه خشونت پلیس و کشورهایی که در آنها جرائم مردمی زیادند کشورهای مشخصی هستند و برخی افراد وابسته به یک جریان سیاسی خاص و رسانه‌های آنها (که البته ید طولایی در توهین به مردم ایران دارند) نبایستی به بهانه چند مشکل، ایران اسلامی را با این کشورها دچار این‌همانی کنند.از کسی که مدعی خودکشی بعنوان تنها راه مانده برای کارگران دچار مشکل است باید پرسید که آیا می‌داند ایران اسلامی به مدد همت و ایثار کارگران متعهد خود امروز در جایگاه هجدهمین اقتصاد جهان است؟ او همچنین چرا در صحبت‌هایش هیچ عقلانیتی برای یک کارگر قائل نیست و از طرفی توضیح نمی‌دهد که مشکلات آن کارگر و خانواده‌اش با کار قبیحی مثل خودکشی بیشتر می‌شود یا کمتر!؟و از کسی که مدعی بداخلاق شدن مردم پس از شکست رسمی برجام می‌شود نیز می‌توان این سؤال را مطرح کرد که چرا در طول ۴۰ سال گذشته که خبری از برجام روحانی نبوده، روند امنیت ایران رو به تزاید بوده، دعواها و خشونت خیابانی کمتر شده، مردم صدقات بیشتری را به کمیته امداد پرداخت کرده‌اند و رسوم زیبایی مثل دیوار مهربانی، غذای صلواتی، کتاب رایگان، گروه‌های جهادی، تشکل‌های خیریه دانشجویی و... در ایران رواج بیشتری یافته‌اند!؟در اینجا لازم به توضیح است که اگرچه این سخنان محفلی مشعشع و تزهای غلط آنقدر با موانع منطقی همراه است که ذهن عمومی جامعه با آن درگیر نمی‌شود اما تقلّا برای ترویج این حرف‌ها یقینا به مثابه یک هیزم برای اعتراض ظالمانه و طرح نهایی جریان خاص برای جمهوری اسلامی ایران تلقی می‌شود...منبع : مشرقانتهای پیام/

جولان دختران در تالار وحدت برای تبلیغ لوازم آرایشی!

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، در فقدان نمایش‌ها و موسیقی‌ها در تالار وحدت و همهمه این‌ رزوهای جام جهانی در کشور روسیه، تالار وحدت بار دیگر میزبان اتفاقی قابل تامل و البته فاجعه‌بار شده است.ماجرا از این قرار است که یکی از مارک‌های مشهور لوازم آرایشی، با اجاره چند ساعته تالار وحدت مراسم قرعه‌کشی خود را برگزار کرده است! در این مراسم که با موج وسیع حمایتی از تبلیغات صفحات پربازدید اینستاگرام در حوزه لوازم آرایشی روبه‌ رو شد فضای تأسف باری از مرگ فرهنگ رقم خورد که دل‌ هر بیننده‌ای را به درد می‌آورد.برپایه این گزارش، پیش از این نیز تالار وحدت برای اجرای تبلیغات شرکت رنوی فرانسه در اختیار این شرکت قرار گرفته بود تا از محصولات تازه خود در ایران رونمایی کند. در پی انتشار این خبر با فشار علی مرادخانی، معاون هنری وقت وزارت ارشاد خبرنگار مربوطه از کار برکنار شد!این روزها که کاروان بنیاد رودکی با هزینه هنگفتی که منبع مالی آن هنوز مشخص و شفاف نشده است، در هوای ناز سن‌پترزبورگ به سر می‌برند و از تابستان ۴۰درجه‌ای تهران در امان مانده‌اند؛ صفی‌پور با امضای قرارداد تبلیغاتی شرکت‌‌ لوازم آرایشی برای تالار وحدت آبرویی نگذاشته است. انتقادها از صفی‌پور در دو سال اخیر، به خصوص در زمینه بازسازی وحدت بسیار شدید بوده است. این در حالی است در تغییرات معاونت هنری، مدیر بنیاد رودکی کماکان در طبقه هفتم وحدت باقی مانده است و حتی در یک پروژه عجیب با امضای برخی موسیقدانان حضورش در این بنیاد را تثبیت کرد.گفتنی است که تصاویر منتشر شده در این خبر در صفحه یکی از عاملان تبلیغاتی اینستاگرامی با ۱میلیون و ۲۰۰هزار دنبال‌کننده استخراج شده است اما برخی از Storyهای این مدل به دلایل قوانین جمهوری اسلامی قابل انتشار نیست. در این تصاویر می‌توان دید تالار وحدت جولانگاه افرادی با چهره و عملکرد قابل تامل شده است. مراسم قرعه‌کشی خریداران یک مارک لوازم آرایشی با حضور دخترکان به ظاهر زیبارویی برگزار شد که یک به یک از پلکانی صعود می‌کردند که در همان دم فرهنگ و هنر از آن هبوط می‌کند.حال صفی‌پور باید پاسخ دهد تالاری که روزی جایگاه سیمرغان موسیقی ایران و جهان بوده است، چگونه جولانگاه فعالیت‌های این‌ چنین شده است. فاجعه باید یک به یک رقم بخورد تا شاید مسئولان فرهنگی نسبت به ولنگاری‌های فرهنگی کمی به خود بیایند. شاید کافی باشد کمی به ویدئویی انضمامی به این گزارش نگاهی بیاندازند تا ببیند قصه از کجا به کجا رسیده است.این نکته نیز قابل ذکر است در مواجهه هنرمندان با تالار وحدت، بنیاد رودکی در قرارداد های منعقد شده خود با گروه های تئاتری بندی را درج می‌کند مبنی بر کسر ۹% مالیات بر ارزش افزوده و عوارض شهرداری و این در حالی رخ می‌دهد میان خانه تئاتر، خانه سینما و خانه موسیقی و سازمان مالیاتی کشور توافق شده است گروه‌های هنری از پرداخت مالیات بر ارزش افزوده معاف باشند. به راستی کمیته مبارزه با مصادیق مجرمانه در فضای مجازی، در مواجهه با این‌گونه مسائل چه راهبرد و راهکاری را مدنظر دارد؟ آیا این کمیته از فاجعه اخیر در تالار وحدت اطلاع دارد؟ آیا اقتدار فقط آن است هنرمندی را بابت یک تصویر ممنوع الفعالیت کنند؟ آیا اجازه دادن به واینرهای میلیونی اینستاگرام که خلاف همان عرف جامعه مدنظر شما اقدام می‌کنند، از قصورات شما نیست؟منبع: تسنیمانتهای پیام/

افشای مدرسه‌داری برخی شخصیت‌های سیاسی/ تبلیغ برگزاری اردو در امارات و انگلیس

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، ابراهیم سحرخیز معاون سابق وزارت آموزش‌وپرورش، درباره بعضی اتفاقات در مدارس غیردولتی از جمله دریافت شهریه‌های بالا و اردوهای خارج از کشور بدون مجوز آموزش‌وپرورش اظهار کرد:‌ مدارس اعم از دولتی و غیردولتی زیر نظر آموزش‌وپرورش هستند و آموزش‌وپرورش نیز یک دستگاه حاکمیتی است بر همین اساس باید توجه داشت برگزاری اردوی خارج از کشور یا دعوت از صاحب نظران در محیط مدرسه اگر با هدف ارتقای توانایی علمی و تربیتی دانش‌آموزان باشد جای نقد نیست اما اردوهای خارج از کشور حتما باید با مجوز آموزش‌وپرورش باشد و این وزارتخانه بر آن نظارت داشته باشد؛ از سوی دیگر ورود کارشناسان به مدارس باید به گونه‌ای باشد که هر فردی اجازه ورود به حریم مدارس را به عنوان سخنران یا صاحب نظر تعلیم و تربیت نداشته باشد.وی افزود: برگزاری اردوی خارج از کشور باید در قالب شاخص‌هایی که مورد تایید معاونت پرورشی و فرهنگی وزارت آموزش و پرورش است، باشد اما هم‌اکنون برخی مدارس غیردولتی در تبلیغات خود از برگزاری اردوهایی برای آموزش زبان در برخی کشورها از جمله امارات و انگلیس خبر می‌دهند و از آموزش‌وپرورش هم مجوز ندارند، اردویی که بدون مجوز برگزار می‌شود اگر با مشکلی مواجه شود چه کسی در قبال آن پاسخگو خواهد بود؟معاون سابق وزارت آموزش‌وپرورش گفت:‌ کارشناسان خارجی که در مدارس حاضر می‌شوند اگر بدون مجوز باشد مشخص نیست چه مطالبی بیان می‌کنند، آیا این مطالب براساس تعلیم و تربیت ایران و ارزش‌های حاکم برآن است یا خیر؟سحرخیز با اشاره به اینکه می‌گویند تخلفات در تعداد معدودی از مدارس غیردولتی است اما این تعداد معدود در تهران هستند که سرنوشت آموزش‌وپرورش را رقم می‌زنند، افزود: علاوه بر تخلفاتی همچون برگزاری اردوهای خارج از کشور امروز شاهد تخلفاتی همچون آموزش زبان‌های بیگانه هستیم،‌چرا دبیرکل شورای عالی آموزش‌وپرورش این مسائل را با صراحت بیان نمی‌کند که در دوره ابتدایی اولویت نخست زبان مادری است. در شهر تهران به صورت فراوان مدارسی را داریم که به صورت علنی چند زبان خارجی را آموزش‌ می‌دهند و آنچه برای آموزش‌وپرورش دولتی ممنوع است در مدارس غیردولتی هم باید اجرا شود.معاون سابق وزارت آموزش وپرورش بیان کرد: تولید محتوای درسی در کشور متمرکز است اما برخی مدارس غیردولتی برای پررنگ کردن یک درس به بعضی دروس دیگر مانند دینی، قرآن و فارسی بی توجهی می‌کنند و برنامه درسی را تغییر می‌دهند و ساعت برخی دروس‌ را افزایش و برخی را کاهش می‌دهند.وی گفت:‌ برخی مدارس غیردولتی متعلق وزرای آموزش‌وپرورش، معاونین وزرا و شخصیت‌های سیاسی هستند که برخی در مجمع تشخیص مصلحت حضور دارند و برخی نمایندگان مجلس هستند و برای رد گم‌کنی مدرسه را به نام همسرشان زده‌اند و مجتمع‌های آموزشی ایجاد کرده‌‌اند.سحرخیز بیان کرد: زمانی که در وزارتخانه بودم بررسی کردیم تعداد قابل توجهی از مدیران کل آموزش‌‌وپرورش مجوزهایی را در بحث مدارس آموزش از راه دور دارند چگونه ممکن است فرد هم مسئول باشد و هم مدرسه داشته باشد و این یعنی رانت و شرایط به گونه‌ای می‌شود که به عوامل خود دستور می‌دهند دانش‌آموزان لازم را برای مدارسشان تامین کنند.معاون سابق وزارت آموزش‌وپرورش گفت:‌ می پذیریم که مدارس غیردولتی را باید فرهنگی‌ها اداره کنند اما مدارس لاکچری در تهران که شهریه را به بهانه‌های مختلف افزایش می‌دهند زیبنده نظام جمهوری اسلامی نیست و آفت بزرگ کشور، حرکت در مسیر اشرافیت توسط مسئولان است وقتی مسئولان مسیر خود و بچه‌های خود را از سایر مردم جدا می‌کنند و در مسیر اشرافیت قرار می‌گیرند جامعه دو قطبی می‌شود.وی ادامه داد: در مقابل مدارس لاکچری شاهد مدارس دولتی هستیم که کارنامه بچه‌ها را برای پرداخت کمک‌های مردمی گرو نگه می‌دارند و در شهرستان فردی می‌گفت روزی ۳۰ هزار تومان درآمد دارم و ۲۰۰ هزار تومان بابت کارنامه فرزندم از من مطالبه می‌کنند، مدارس دولتی به روزی افتاده‌اند که حتی طبقه متوسط جامعه فرزندش را در آنجا ثبت‌نام نمی‌کند.سحرخیر بیان کرد:‌ مدارس تیزهوشان و نمونه دولتی برای حمایت از دانش‌آموزان مستعد طبقه متوسط و ضعیف جامعه فعالیت می‌کنند اما مورد بی‌مهری قرار گرفته‌اند و این مسئله‌ای است که مسئولان باید نسبت به آن پاسخ دهند که در برابر مدارس لاکچری چرا نباید از مدارس تیزهوشان و مدارس دولتی حمایت کرد؟منبع : تسنیمانتهای پیام/

حجم بدهی‌ها، عدم‌تمدید قرارداد ستاره‌ها و چالش حذف از آسیا؛ بحران به استقلال رسید

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، باشگاه استقلال روز گذشته (شنبه) اعلام کرد: «با توجه به نیاز مبرم باشگاه به منابع مالی بیشتر در این برهه از زمان جهت تقویت تیم و جلوگیری از لغو مجوز حرفه‌ای‌گری توسط AFC و پیشنهاد مکرر کمک از سوی هواداران عزیز، شماره حساب به نام خزانه‌داری کل کشور را اعلام کرد».استقلال در حالی از هوادارانش درخواست کمک مالی کرده که باشگاه پرسپولیس چند سال پیش دست به چنین اقدامی زده بود، اما با این تفاوت که این باشگاه مجوزهای لازم را نگرفته و تنها به دادن شماره کارت بسنده کرده بود. باشگاه استقلال و رضا افتخاری مدیرعامل آن از طریق سازمان بازرسی و هماهنگی خزانه‌داری شماره حساب باشگاه را اعلام کرد تا بعدها اشکالی متوجه این باشگاه نباشد.اینکه چرا استقلال در این برهه دست به چنین اقدامی زده، به حجم بدهی‌های این باشگاه برمی‌گردد. استقلال پرونده‌های زیادی در کمیته تعیین وضعیت دارد و مربیان و بازیکنان پیشین به‌دلیل عدم‌دریافت مطالبات‌شان شکایت کرده و پرونده‌ها در جریان رسیدگی قرار دارند. حکم‌ برخی از پرونده‌ها نیز با رفتن به کمیته استیناف، قطعی شده و باشگاه استقلال باید مطالبات فرد خاطی را بپردازد. کمیته تعیین وضعیت به باشگاه استقلال هشدار داده که در صورت عدم‌پرداخت مطالبات یا کسب رضایت از شاکی، امکان ثبت قرارداد بازیکنان جدید را نداشته و حتی ممکن است از پنجره نقل و انتقالات محروم شود، ضمن اینکه، بازیکنان یا مربیان پیشین در صورت عدم رسیدگی باشگاه استقلال، پس از گرفتن حکم از کمیته تعیین وضعیت یا انضباطی، پرونده خود را از طریق ای‌میل به AFC، اطلاع داده‌اند تا باشگاه استقلال را وارد چالش بزرگی کند، چالشی به‌نام حذف از لیگ قهرمانان آسیا، اتفاقی که می‌تواند تبعات زیادی برای تیم پرطرفدار استقلال باشد.دومین موضوع، بحث تمدید قرارداد تیام، سرور جپاروف، وریا غفوری، امید ابراهیمی و فرشید باقری است. بازیکنان کلیدی استقلال که شفر در قراردادش قید کرده باید قراردادشان تمدید شود، در غیر این صورت اقدام به فسخ قراردادش می‌کند. تمرینات استقلال از فردا (دوشنبه) آغاز می‌شود و قطعاً با این شرایط بازیکنانی که قراردادشان تمدید نشده، در تمرینات شرکت نخواهند کرد. اسپانسرهای باشگاه استقلال مقدار مبلغ مشخصی را باید بپردازند و باشگاه نمی‌تواند پول اسپانسر را هم برای پرداخت بدهی‌های قدیمی خرج کند و هم تمدید قرارداد بازیکنان فصل گذشته و جدید، بنابراین، مدیران استقلال تحت فشار زیادی قرار دارند و نمی‌دانند در این مقطع چه‌کار کنند. بازیکنانی که قراردادشان تمدید نشده، خواستار تسویه حساب کامل شده‌اند تا پس از آن قرارداد خود را تمدید کنند. کمیته تعیین وضعیت فدراسیون فوتبال هم به باشگاه استقلال گفته باید به‌جای پرداخت پول بازیکنان جدید یا فصل گذشته، مطالبات پرونده‌های شکایتی را پرداخت کنند تا مجوز حضور در فصل آینده را بگیرند.این مسائل باشگاه استقلال را وارد بحران جدی کرده است، به همین دلیل، افتخاری مدیرعامل استقلال تصمیم گرفت دست به دامن هواداران شود، هرچند که اعلام شده برخی از هواداران خودشان از قبل برای کمک اعلام آمادگی کرده بودند، اما اینکه باشگاهی دست به دامن هوادارانش شود، صورت خوشی ندارد و فراموش نکردیم که برای باشگاه پرسپولیس چه‌حواشی‌ای ایجاد شد، ضمن اینکه، باشگاه استقلال پیش از این از طریق سامانه پیامکی درخواست کمک کرده بود، اما پول جمع‌آوری‌شده آن‌قدر کم بود که مدیران باشگاه نتوانستند کاری انجام دهند. نکته مهم اما این است که هیچ‌گاه مسائل مربوط به اسپانسر استقلال همانند پرسپولیس روشن و مشخص نشد که اسپانسر قدیمی و فعلی باشگاه چه‌میزان درآمد داشتند و چه‌مقدار به باشگاه استقلال کمک کرده‌اند. این موضوع جزو ابهامات اساسی دو باشگاه استقلال و پرسپولیس است و حالا استقلالی‌ها در اوضاع بد اقتصادی دست به دامن مردمی شده‌اند که خیلی از آنها برای گذران زندگی عادی خود هم دچار مشکل هستند و باشگاه استقلال دلخوش است تا با دادن حساب رسمی باشگاه، بتواند به هواداران‌شان اطمینان بدهد پول‌شان به حساب مطمئنی واریز شده و هر اقدامی برای حل مشکلات باشگاه رسانه‌ای خواهد شد.باشگاه پرسپولیس هم شرایط بهتری به‌نسبت استقلال ندارد و چندی پیش بود که روزبه وثوق‌احمدی رئیس کمیته تعیین وضعیت به دو باشگاه استقلال و پرسپولیس اشاره کرده بود که با پرونده‌های شکایتی زیادی روبه‌رو هستند.منبع : تسنیمانتهای پیام/

قیمت طلا، قیمت دلار، قیمت سکه و قیمت ارز امروز ۹۷/۰۴/۰۳

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، امروز در بازار آزاد سکه تمام‌بهار آزادی طرح جدید با افزایش قیمت نسبت به روز قبل دو میلیون و ۷۹۱ هزار تومان و سکه تمام‌بهار آزادی طرح قدیم دو میلیون و ۶۲۰ هزار تومان معامله می‌شد.هر قطعه نیم‌بهار آزادی امروز شاهد افزایش قیمت بود به‌نحوی که در بازار آزاد هر قطعه نیم‌سکه بهار آزادی یک میلیون و ۳۶۰ هزار تومان، ربع‌سکه ۷۳۰ هزار تومان و هر قطعه سکه گرمی ۴۱۰ هزار تومان فروخته می‌شد.هر گرم طلای ۱۸عیار نیز امروز ۲۴۷ هزار تومان ارزشگذاری شده بود، ضمن آنکه هر اونس طلا در بازارهای جهانی با قیمت ۱۲۶۴.۹دلار معامله می‌شود.با سیاست یکسان‌سازی نرخ ارز، دولت و بانک مرکزی از ۲۰ فروردین دلار را با قیمت ۴۲۰۰ تومان تک‌نرخی کرده‌اند؛ این نرخ تا ۳۰ اردیبهشت ثابت بود ولی از ۳۱ اردیبهشت تا امروز نرخ دلار هر روز سیر صعودی را طی می‌کند و امروز ۴۲۵۱ تومان قیمت‌گذاری شد.امروز در بازار آزاد هر یورو ۹ هزار و ۳۳۷ تومان و هر پوند با ارزش ۱۰ هزار و ۶۳۰ تومان و درهم امارات ۲۱۸۲ تومان دادوستد می‌شد.منبع : تسنیمانتهای پیام/

همایش متمرکز زائران حج ۹۷ هشتم تیرماه برگزار می‌شود

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، امسال ۸۵ هزار و ۲۰۰ نفر از کشورمان به حج تمتع مشرف می‌شوند که اولین گروه زائران ۲۷ تیرماه و آخرین گروه ۲۴ مردادماه به عربستان اعزام خواهد شد.به منظور هماهنگی بیشتر زائران با کاروان‌ها همایش متمرکز زائران حج ۹۷ جمعه هشتم تیرماه در استان‌ها برگزار می‌شود و در این همایش علاوه بر اعلام زمان دقیق اعزام کاروان‌ها، به بررسی بایدها و نبایدهای حج سال جاری پرداخته می‌شود.زائران خانه خدا در هر کاروان برای ایجاد انسجام و هماهنگی بیشتر بین زائران و مسؤولان کاروان و مدیریت مناسب‌تر امور اجرایی به گروه‌های کوچکتر تقسیم می‌شوند تا خوشه‌ای و مشارکتی امکان ساماندهی کاروان‌ها وجود داشته باشد؛ بر همین اساس، از میان زائران داوطلب همکاری، به نسبت مورد نیاز، چند نفر به عنوان «یاوران حجاج» انتخاب می‌شوند تا به عنوان «سرگروه» فعالیت کنند. در این همایش حضور یاوران حجاج الزامی است. امسال ۲۰ فرودگاه کشور در حوزه حج تمتع فعال خواهد بود، که حدود ۵۰ درصد حاجیان توسط هواپیمایی ایران ایر و بقیه نیز توسط هواپیمایی سعودی منتقل خواهند شد.منبع : فارسانتهای پیام/

گفتگو با حیدر رحیم‌پور ازغدی: روشنفکران باید نزد آیت‌الله خامنه‌ای شاگردی کنند/ تعبیرجالب دکتر شریعتی درباره رهبر انقلاب

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، حاج حیدر رحیم‌پور ازغدی، پدر حسن رحیم‌پور ازغدی و از فعالان و مبارزان سیاسی در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت است که از سال ۴۲ تا پیروزی انقلاب اسلامی همراه با مبارزه علیه رژیم پهلوی کنار حضرت امام(ره) بوده است؛ او از دوستان نزدیک، صمیمی و هم‌مباحثه‌ای آیت‌الله خامنه‌ای در دوران جوانی در مشهد مقدس بوده و با مواضع و مبانی فقهی، فلسفی، سیاسی و اجتماعی ایشان آشناست، بر همین اساس و با توجه به ورود به دوران سی‌سالگی رهبری آیت‌الله خامنه‌ای از حیدر رحیم‌پور برای گفت‌وگو دعوت کردیم که در نهایت منجر به مصاحبه یک‌ساعته حضوری در منزل شخصی وی در مشهد مقدس شد.آقای خامنه‌ای یک روحانی متشرع و در عین حال روشنفکر است/ متحجرین آقای خامنه‌ای را قبول نداشتند چون او در فقه اجتماعی قوی بود/ شریعتی می‌گفت اگر چند نفر مثل آقای خامنه‌ای داشتیم ایران، اسلامی می‌شد/ روایتی از حضور رهبر انقلاب در منزل رحیم‌پور ازغدی/ هر وقت دلم بخواهد رهبری را می‌بینم/ آقای خامنه‌ای در ۲۲سالگی کفایه درس می‌داد و ... از مهمترین مباحث مطرح‌شده از سوی استاد حیدر رحیم‌پور ازغدی استاز حیدر رحیم‌پور ازغدی که خود شاگرد بزرگان حوزه علیمه بوده و دوستی صمیمی‌ای با رهبر معظم انقلاب اسلامی داشته درباره روزهای جوانی‌اش با آیت الله خامنه‌ای می‌پرسم که می‌گوید که همیشه دلش برای روزهای جوانی که با رهبر انقلاب داشته تنگ می‌شود و او برای آنکه این روزها را برای خودش، یادآوری کند به دیدار رهبری می‌رود؛ دیداری که می‌گوید نیاز چندانی به هماهنگی ندارند و هر وقت که دلش بخواهد، می‌تواند رهبر را ببیند؛ "می‌روم نماز بیت‌ رهبری، ایشان که من را می‌بیند، دستم را می‌گیرد می‌رویم یک گوشه می‌نشینیم و صحبت می‌کنیم".درباره شناختش از رهبر انقلابادامه می‌دهد: آقای خامنه‌ای از نظر سنی ۷ سال از من کوچک‌تر هستند. من با ایشان دوست صمیمی بوده و هستم و ایشان را کامل می‌شناسم. آقای خامنه‌ای یک عالم و روحانی متدین و متشرع است که اگر همه دنیا علیهش باشد دست از حق و حقیقت نمی‌کشد و برای دفاع از حق از هیچ اقدامی دریغ نمی‌کند. آقای خامنه‌ای پیرو واقعی مکتب امام صادق است، من هیچ‌وقت ندیدیم ایشان حرفی بزند یا کاری بکند که برای خودش باشد یعنی همیشه سعی کرده طبق آموخته‌های خود از مکتب امام صادق(ع) عمل کند.وی که در خلال مصاحبه با ذکر نمونه‌هایی از ساده‌‌زیستی رهبر انقلاب چندین بار این خصوصیت ایشان را تحسین کرده بود، می‌گوید که آیت‌الله خامنه‌ای همیشه ساده‌زیست بودند و ساده‌‌زیستی ایشان در قبل رهبری بیشتر "متقیانه" و بعد از رهبری "متعهدانه" بوده است؛ آقای خامنه‌ای واقعاً همیشه ساده‌زیست بودند، البته اگر عالمی این‌چنین نباشد، عالم نیست. همه علمای بزرگ این‌چنین بوده و هستند. همه علمای حقیقی بزرگ بر خود سخت می‌گیرند. زندگی پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) و ائمه(ع) ما مساوی با کمترین طبقات بود. مراجع را نگاه کنید، بلافاصله بعد از انقلاب به‌دلیل اینکه امنیت نبود قرار شد شماری از مسئولان موقتاً در برخی کاخ‌ها به‌دلیل امنیت بالای آن زندگی کنند اما آقای خامنه‌ای برای خود ننگ می‌دانست که در چنین مکانی هرچند موقت زندگی کند. یادم هست ایشان وسائل زندگی خود را برای اسباب‌کشی جمع کردند که تمام آنها در یک وانت جمع شده بود.رحیم‌‌پور ازغدی که خاطره‌های زیادی از دوران جوانی مقام معظم رهبری دارد، در این باره یادآور می‌شود: "آیت‌الله خامنه‌ای چند وقت پیش آمد مشهد. به یکی از دوستان گفته بودند «من همه دوستان را دیدم غیر حیدرآقا". آقای شمقدری گفته بودند «بروم ایشان را بیاورم» که آقا گفتند «نه، خودم می‌روم منزل‌شان». آیت الله خامنه‌ای آمدند خانه ما. برایش وقتی آجیل آوردیم، گفت «من آجیل نمی‌خوردم، از وقتی رهبر شدم اصلاً آجیل نخوردم چون رهبر باید مثل فقرا زندگی کند، مگر فقرا آجیل می‌خورند؟!»، یک بار هم، در بیت بودم. آقای خامنه‌ای به من گفتند «بچه‌های سپاه اینجا غذا می‌خورند و شما هم بیایید». من رفتم و یک کته‌پلو آوردند، خوردیم. یک بار هم یادم هست، عدس‌پلو آوردند که به آقای خامنه‌ای گفتم، «می‌دانی که من کباب‌خور هستم، این غذاها مال خودتان» (با خنده)".وی می‌افزاید که آیت‌الله خامنه‌ای حتی در اوایل انقلاب با برخی مسئولان نظام که در قصرهای شاهنشاهی زندگی می‌کردند مخالف بود و زندگی در قصر یا خانه‌های اشرافی را را برای خود ننگ می‌دانست. البته یادم هست وقتی قبل از رهبری، آقای خامنه‌ای منزل ما می‌آمدند، کباب هم اگر بود، می‌خوردند اما بعد از رهبری که آمدند حتی آجیل هم نمی‌خورند، چون فقرا نمی‌توانستند آجیل بخورند.آقای خامنه‌ای زندگی در قصر را ننگ‌‌‌ می‌دانست؛ ایشان می‌گفت «مگر فقرا آجیل می‌خورند که من هم بخورم»او درباره برخی نقل‌قول‌ها درباره میزان رفاقت و صمیمتش با رهبر انقلاب، می‌گوید که "برخی شلوغش کرده‌اند، ایشان رفیق زیاد دارد و من هم یکی از آن رفیقان هستم"؛ البته رفیقی که تصریح می‌کند "من هر زمانی دلم برای ایشان تنگ می‌شد به دیدار ایشان می‌رفتم. الآن هم هر وقت دلم بخواهد می‌توانم ایشان را ببینیم. من تاریخش را به‌یاد ندارم، هر زمانی بخواهم به دیدار ایشان رفته‌ام. متأسفانه یکی‌دوسال است که من به‌دلیل وضعیت جسمی نمی‌توانم تهران بروم منتهی ایشان در این مدت خانه ما آمدند و ایشان را دیدم".آقای خامنه‌ای یک عالم و روحانی متدین و متشرع است که اگر همه دنیا علیهش باشد، دست از حق و حقیقت نمی‌کشدوی در پاسخ به ادعای کسانی که می‌گویند آیت‌الله خامنه‌ای به‌دلیل کارهای فراوان اجرایی، زمان لازم برای کار علمی حوزوی نداشته است، تأکید می‌کند: آیت‌ الله خامنه‌ای در ۲۲سالگی "کفایه" می‌گفت؛ یعنی سخت‌ترین کتاب‌های سطح. وقتی نزد آقا (امام خمینی) رفت ۵ــ۴ سالی که خارج می‌خواند بیشترین اشخاص از جمله آیت‌الله رفسنجانی رحمه الله می‌گفتند "والله" ایشان مجتهد است. بعد از این‌که ولی فقیه شدند یک روز خانه ایشان رفتم و دیدم آقای مؤمن و آقای خزعلی، آقای هاشمی (هاشمی شاهرودی) آمدند، یعنی، ۴ شاگرد آقای صدر(ره)، آقای خویی(ره) و امام خمینی(ره) آمده بودند تا جلسه شورای فقهی تشکیل بشود و مباحث فقهی در آن مطرح گردد؛ یعنی با هم مباحثه علمی کنند.رحیم‌پور ازغدی با بیان اینکه،"بعد از آن جلسات فقهی بود که همه اذعان کردند که آقای خامنه‌ای، اعلم است" توضیح می‌دهد: در ایامی که ایشان تازه رهبر شده بودند، با فقهای برجسته چندین سال مباحثه می‌کردند، بنابراین آقای خامنه‌ای، بحث علمی و فقهی را به‌صورت ریشه‌ای دنبال کرده‌اند و به علوم فقهی احاطه کامل دارند؛ من خدا را شاهد می‌گیرم که آقای خامنه‌ای اعلم فقهای زمانه است. بعد از این که در ۲۳سالگی مجتهد بودند، ۱۵ سال کار علمی کردند. آقای خامنه‌ای اعلم به فقه عبادی است؛ در فقه سیاسی و اجتماعی و مدیریت هم که رقیب ندارد.آقای هاشمی گفتند که آیت الله خامنه‌ای اعلم است. متحجرین و مرتجعین همیشه با آقای خامنه‌ای مشکل داشته و دارند چون ایشان در فقه اجتماعی قوی و مسلط بودرحیم‌پور ازغدی، آیت‌الله خامنه‌ای را یک روشنفکر واقعی و ذاتی می‌داند و می‌گوید کهمتحجرین و مرتجعین همیشه با آقای خامنه‌ای مشکل داشته و دارند چون ایشان در فقه اجتماعی قوی و مسلط بود؛ وی درباره چرایی مخالفت متحجرین با رهبر انقلاب نیز می‌گوید: "شیعه انگلیسی از فقیهی می‌ترسد که در امور اجتماعی قوی باشد. آقای خامنه‌ای در امور اجتماعی مدیریتی بی‌نظیر دارد. ایشان از آنهایی نبود که بنشیند و دستور بدهد، خودش وسط میدان بود. با همین فرماندهان بوده و با اینها زندگی کرده است. از کسانی نبود که خانه بنشیند و از دور جنگ را مدیریت کند. یادم هست یک بار گفتند آقای خامنه‌ای از جبهه آمده، من نزد ایشان رفتم. گفتند ایشان به دبیرستان علوی رفته است. به آنجا رفتم. نگهبان جلوی در گفت، آقای خامنه‌ای گفته «اگر از دفترم هم تماس گرفتند، من را تا ۴ بیدار نکنید چون ۴۸ ساعت است که نخوابیده‌ام». گفتم «به ایشان سلام برسانید». یک‌باره دیدم آقای خامنه‌ای از پشت شیشه گفتند «بگویید حیدرآقا بیاید داخل». آقای خامنه‌ای به من گفت «درست است که خیلی خسته هستم ولی دوست دارم با شما قدری حرف بزنیم». از بی‌کفایتی‌های بنی‌صدر در جبهه صحبت کردند".متحجرین همیشه با آقای خامنه‌ای مشکل داشته و دارند چون ایشان در فقه اجتماعی قوی و مسلط بودند؛ شیعه انگلیسی از فقیهی می‌ترسد که مثل آقای خامنه‌ای به فقه اجتماعی مسلط باشد"من اهل غلو کردن درباره هیچ کسی نیستم و بر اساس مشاهداتم می‌گویم که آقای خامنه‌ای نه یک روشنفکر، بلکه فراتر از روشنفکران مطرح بوده و هستند. البته روشنفکر مذهبی یا غیرمذهبی نداریم. کافر و مسلمان داریم. کافرها برخی روشنفکر هستند و برخی خرفت و در مسلمانان هم این‌چنین است. کسی که بیشتر ببیند و از لحاظ فکری قوی‌تر باشد، روشنفکر است. آقای خامنه‌ای ذاتاً روشنفکر است و با مطالعات و نگاه خاصی که داشته‌اند، واقعاً یک روشنفکر نابغه است"، این بخشی از دیگر اظهارات رحیم‌پور ازغدی در این مصاحبه است.وی همچنین درباره ادله‌ خود در این باره می‌گوید: باز هم می‌گویم نمی‌توانم مشاهدات خود را انکار کنم و بگویم آقای خامنه‌ای روشنفکر نیست. نگاه روشن و فکر روشن ایشان برای همه ثابت شده است. آقای خامنه‌ای آن‌قدر روشنفکر است که روشنفکران ایران باید نزد ایشان درس روشنفکری بخوانند. خیلی قوی‌تر از این هستند که شما تصور می‌کنید. هر کسی بود نمی‌توانست این مدت با این‌همه مشکل و دشمن، این انقلاب را نگه دارد. روزی به ایشان درباره مدیریت کشور نقدی کردم؛ ایشان در پاسخ گفتند «این به شما مربوط است که رأی به یک رئیس‌جمهور دهید یا وکیلی انتخاب کنید که صرفاً نظارت کند. ببینید ۲ کار به ولی فقیه واگذار شده است که یکی حفاظت از مرزهای کشور که با چندین سال جنگ با دشمن جهانی، توانستیم طوری مرزها را حفظ کنیم که یک وجب هم به دشمن نرسد. یکی هم مرزهای دین است که ذره‌ای در انقلاب اسلامی التقاط حاصل نشده است». به آقای خامنه‌ای گفتم، «پس برخی ناکارآمدی‌ها برای چیست؟»، گفتند «این مربوط به انقلاب نیست بلکه ناشی از برخی اشتباهات و انتخاب‌هاست».آقای خامنه‌ای ذاتاً یک روشنفکر است؛ نه یک روشنفکر، بلکه فراتر از روشنفکران مطرح که روشنفکران داخلی باید نزد او شاگردی کنند"هر سه نفر رفیق و خیلی با هم بودیم. بحث رفاقت بود نه ارتباط!"، این جمله پاسخ حیدر رحیم‌پور به سؤالی درباره دوستی مقام معظم رهبری با او و دکتر شریعتی است؛ او پاسخ می‌دهد: "رفیق بودیم تا اینکه صرفاً با یکدیگر در ارتباط باشیم"، رفاقتی که به‌گفته رحیم‌پور، ۲۰ سال در مشهد طول کشیده است. وی در توصیف رابطه دکتر شریعتی با مقام معظم رهبری گفت: آقای خامنه‌ای و آقای شریعتی بیشتر با هم رفیق بودند تا اینکه بگویم با هم فقط ارتباط داشتند. آقای خامنه‌ای از شریعتی نقد می‌کردند، چون فقیه بودند و حق هم داشتند که نقد کنند چون اطلاعات فقهی و دینی شریعتی کافی نبود و لازم بود که آقای خامنه‌ای ایشان را نقد کند. من هم به آقای شریعتی نقد می‌کردم. اینکه بگویند آیا آقای خامنه‌ای، شریعتی را قبول داشتند یا نه، سؤال درستی نیست چون انسان‌ها معصوم نیستند و ممکن است کارهای نامطلوب هم داشته باشند آقای شریعتی چون اطلاعات فقهی لازمی نداشتند، خطاهایی مرتکب می‌شدند و حق با آقای خامنه‌ای بود که او را نقد کنند.آقای خامنه‌ای و شریعتی بیشتر با هم رفیق بودند؛ آقای خامنه‌ای شریعتی را نقد می‌کردند، چون فقیه بودند و حق هم داشتند؛ چون اطلاعات فقهی و دینی شریعتی کافی نبودرحیم‌پور ازغدی با "سخت" خواندن توصیف دوستی مقام معظم رهبری و دکتر شریعتی می‌گوید که رفاقت مقام معظم رهبری و دکتر شریعتی مانعی برای نقدهای فقهی، علمی و منطقی آیت‌الله خامنه‌ای به دکتر شریعتی نبود و چون آیت‌الله خامنه‌ای فقیه بود و در عین حال آقای شریعتی نیز سواد فقهی لازم را نداشت، ایشان (مقام معظم رهبری) حق داشتند که به شریعتی انتقاد کنند.وی با رد برخی ادعاها درباره شریعتی مبنی بر عدم نقدپذیری می‌گوید که دکتر شریعتی نه‌تنها از آیت‌الله خامنه‌ای بلکه اشکال را از هرکسی قبول می‌کردند؛ او در نقل خاطره‌ای درهمین‌باره می‌گوید: یک روز دکتر شریعتی در همین اتاق روبه‌رو نشسته بود و درباره ولی فقیه صحبت می‌کرد. می‌گفت نظام اسلام این چنین است که فقها بین خود کسی را به اعلمیت قبول دارند و وقتی این اعلم مطلبی را بیان کرد، همه باید اطاعت کنند. من مخالفت کردم و گفتم همه مجتهد هستند و حق انتقاد دارند. آقای شریعتی می‌گفت، اگر مجتهدین می‌خواهند اسلام جان تازه بگیرد باید همه از بین خود یک نفر را برگزینند و همه هرچه او می‌گوید انجام دهند. این حرف شریعتی است که اشکال گرفتیم و ایشان قبول کرد."به‌نظر من شریعتی به‌خلاف آنچه همگان تصور می‌کنند یک چهره همچنان مظلوم است و این به‌دلیل طرفداران و مخالفان اوست، یعنی از شگفتی‌های زمان و شاید از شگفتی‌های شریعتی این است که هم طرفداران و هم مخالفانش نوعی همدستی با هم کرده‌اند تا این انسان دردمند و پرشور را ناشناخته نگهدارند و این ظلمی به اوست"، این جمله مشهور مقام معظم رهبری درباره دکتر شریعتی است؛ جمله‌ای که حیدر رحیم‌پور ازغدی از آن به‌عنوان محبت و علاقه آیت‌‌الله خامنه‌ای به دکتر شریعتی یاد می‌کند و توضیح می‌دهد: ما ۲۰ سال با هم رفیق بودیم و دائم با هم حرف می‌زدیم، بحث می‌کردیم. شریعتی می‌گفت که «اگر در ایران چند روحانی همانند آقای خامنه‌ای داشته باشیم، ایران اسلامی می‌شود».شریعتی می‌گفت «اگر در ایران چند روحانی همانند آقای خامنه‌ای داشته باشیم، ایران اسلامی می‌شود»رحیم‌پور ازغدی در بخش دیگری از گفت‌‌وگوی خود با گلایه از کسانی که به‌گفته او کسانی هستند که ژست مخالفت با رهبری را می‌گیرند، در توصیف مخالفین می‌گوید: اسم اینها را منافق و کاهل می‌نامند. با امیرالمؤمنین بودند و بعد با ایشان مخالف شدند و یا از ایشان کنار کشیدند یا خوارج شدند. البته مرحله دارد برخی کاهلین هستند، برخی بدبین هستند، برخی تنبل هستند، اینها مخالفت کلاسیک نیست، ده جور مخالفت وجود دارد باید دید نوع مخالفتشان چیست.می‌گوید مدیریت رهبر انقلاب برای همه ثابت شده است و امروز ایشان به‌نحوی جبهه مقاومت را مدیریت کرده که نظام استکبار با تمام توانش نتوانسته ایران را ذره‌ای به‌اندازه عراق، سوریه، افغانستان، لیبی ناامن کند؛ او می‌گوید البته برخی در داخل همراه با دشمنان خارجی عمل می‌کنند تا اقتدار رهبری را تضعیف کنند اما موفق نخواهند شد چون مردم هوشیار و حامی رهبری هستند.آقای خامنه‌ای در مدیریت جبهه مقاومت در منطقه این‌قدر موفق بوده‌اند که همه قدرت‌ها با هم نتوانستند هیچ غلطی کننددر ادامه به برجام و بحث مذاکره با آمریکا اشاره می‌کند و می‌گوید: آقا فرمود به دشمن اعتماد نکنید، برخی اعتماد کردند و رفتار امروز دشمن، نتیجه اعتمادی است که به آمریکا شده است؛ وی در عین حال می‌گوید آنها موفق نخواهند شد چون مردم عقل دارند و رهبر خود را می‌شناسند، می‌خواهند کار خلافی را به‌اثبات برسانند.وی در بخش پایانی این گفت‌وگو با بیان اینکه آیت‌الله خامنه‌ای به فقه، فلسفه و عرفان احاطه کامل علمی و عملی دارد با انتقاد از کسانی که به‌گفته او، تصور به تفکیک عرفان از فلسفه دارند، می‌گوید که این دسته از افراد علم کافی نسبت به اسلام ندارند؛ وی در توضیح چرایی این گفته خود می‌گوید: ممکن است عرفانی باشد که اسلامی نباشد؟ عرفانی که اسلامی نباشد، کفر است. این تفکیک‌ها درست نیست. کسانی که این تفکیک‌ها را دارند بی‌سواد هستند. فیلسوف داریم که دین ندارد و عارف هم داریم که منحرف است، این چنین نیست که هم فقیه باشد و در عرفان یک مسلکی داشته باشد و در فقه مسلک دیگری. عرفان همان چیزی است که امیرالمؤمنین داشت. تصوف همان چیزی است که امیرالمؤمنین داشت و حکمت همان چیزی است که امیرالمؤمنین داشت. شیعه امیرالمؤمنین هم اینها را دارد. آیت‌الله خامنه‌ای به‌عنوان یک متشرع و فقیه هم فلسفه را خوب فهمیده و هم عرفان را."یک طلبه وقتی درس می‌خواند باید همه درس‌ها را همزمان بخواند و به هیچ کدام دلباختگی خاصی ندارد. می‌شود فقیه باشد و استدلال عقلی نداشته باشد؟ نمی‌شود. شغل فقیه استدلال عقلی است. ایشان هم فقیه هست و هم فلسفه را به‌درستی می‌فهمد. در ایام جوانی هم این‌گونه بود".منبع : تسنیمانتهای پیام/

فهرست خیال‌‌پردازی‌های حاشیه‌ساز «پامپئو» علیه ایران

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، انتشار چند توئیت جدید از «مایک پامپئو»، وزیر خارجه آمریکا در روزهای اخیر باعث شده ناتوانی او در تشخیص واقعیت از خیال بار دیگر برجسته شده و عیان پیش روی دیگران قرار بگیرد.«پامپئو» روز چهارشنبه در توئیتر، نموداری مبهم و بدون منبع از آنچه به ادعای وی روند رو به رشد «اعتراضات» در ایران بود منتشر کرده و به تلویح ادعا کرد که سیاست‌های «دونالد ترامپ»، رئیس‌جمهور آمریکا باعث افزایش تظاهرات‌ها در ایران شده است.این نمودار، در آمریکا جنجالی شد و در نشست روزانه سخنگوی وزارت خارجه این کشور یک خبرنگار به مواردی اشاره کرد که نشان می‌داد این بار هم پامپئو نتوانسته مرز بین آنچه دوست‌دار آن است و آنچه در صحنه عمل به عنوان واقعیت میدانی وجود دارد، تمایز قائل شود. یک خبرنگار، روز چهارشنبه از هیثر ناوئرت پرسید: «درباره نموداری که پامپئو منتشر کرد؛ ایشان درباره آن نمودار نوشت: "آیا می‌توان در این باره توضیحی ارائه کرد؟". باید بگویم که بسیاری از مردم بعد از نگاه کردن به این نمودار نظرشان این بود که لازم است درباره خود نمودار توضیحاتی داده شود. در آن نمودار- مشخصاً محور X زمان بود، اما هیچ توضیحی درباره محور Y ارائه نشده بود. معلوم نیست به اندازه تظاهرات‌ها اشاره می‌کرد یا تعداد تظاهرات‌ها؛ فقط نوشته شده بود روند. هیچ منبعی هم برای این اطلاعات ارائه نشده بود.»«هیثر ناوئرت» در پاسخ به این سوال مدعی شد که منبع آنها آمارهای دولت آمریکا است. خبرنگار آمریکایی گفت: «با توجه به اینکه شما در ایران سفارتخانه‌ و آدم ندارید این اطلاعات از کجا به دست می‌آیند؟»سخنگوی وزارت خارجه آمریکا در پاسخ به این پرسش به تکرار چندباره اینکه منبع آمارها دولت آمریکا هستند بسنده کرده و از ارائه توضیحات بیشتر خودداری کرد. ادعاهای بدون سند وزیر خارجه آمریکا روز پنجشنبه هم با چندین توئیت دیگر که در آنها باز هم آمار و ارقام‌هایی بدون منبع اشاره می‌شد ادامه پیدا کرد. او به عنوان مثال، روز پنجشنبه هم مدعی شد نزدیک ۳۰ درصد جوانان ایران بیکار هستند و روز جمعه مدعی شد که ۵۰۰۰ ایرانی از ماه ژانویه (دی‌ماه) تا کنون دستگیر شده‌اند. او در ادامه نوشت: «مردم ایران شایسته احترام به حقوق انسانی‌شان هستند.»پامپئو در حالی از احترام به ایران سخن می‌گوید که دولت کشور او در طول سالیان گذشته از هیچ تلاشی برای توهین به ملت ایران مضایقه نکرده است. دولت آمریکا، همچین چندی پیش بعد از زلزله کرمانشاه به درخواست‌‌ها برای تسلیت به خانواده‌های قربانیان و حادثه‌دیدگان توجهی نشان نداد و از انتشار پیام در توئیتر در این باره خودداری کرد. اقدامات ضدبشردوستانه دولت آمریکا در آن حادثه به همین جا ختم نشد و خزانه‌داری دولت او چندی بعد با انتشاربیانیه‌ای خواستار رعایت تحریم‌ها در کمک‌رسانی به زلزله‌زدگان ایرانی شد. رسانه‌ها مدتی بعد گزارش دادند تفاسیر سخت‌گیرانه از این بیانیه باعث شده فیسبوک و برخی سایت‌های خیریه صدها هزار دلار کمک‌های مردمی جمع‌آوری‌شده در خارج از ایران برای کمک به حادثه‌دیدگان زلزله کرمانشاه را مسدود کنند. پروژه ناشیانه دیگری که «پامپئو» آبان‌ماه سال گذشته- هنگامی که رئیس سیا بود- در راستای اهداف ضدایرانی خود کلید زد انتشار دوباره اسنادی موسوم به «آبوت‌آباد» (اسناد ادعایی به دست‌آمده از حمله به پناهگاه اسامه بن‌لادن در سال ۲۰۱۱ در ابوت‌آباد پاکستان») بود. با آنکه این اسناد قبلاً منتشر شده بودند و در آنها هیچ نکته قبلاً ناگفته‌ای موجود نبود «پامپئو» از ماه‌ها قبل به تیمی از «سیا» دستور داد این اسناد را با این نگاه که بتوانند ایران را به القاعده گره بزنند مورد بررسی‌های چندباره قرار داده و با این دستور کار به صورت دست‌چین‌شده منتشر کنند.در آن زمان «ند پرایس»، تحلیلگر اطلاعاتی سابق «سیا» در حساب کاربری‌اش در توئیتر به افشاگری درباره پشت‌پرده‌های بازنشر اسناد «آبوت‌آباد» پرداخت. او نوشت: « با روی کار آمدن مایک پامپئو به‌عنوان رئیس سیا، اتفاق جالب توجهی افتاد. آن‌طور که به من گفته شد، او مجدداً شروع به بررسی این اسناد کرد و مأمورانی را از بخش‌های مهم وادار کرد تا میلیون‌ها سند را مورد تأمل و تأمل دوباره قرار دهند.» وی همچنین درباره مقاصد رئیس وقت سیا از انجام این کار نوشت: «چرا او این کار را انجام می‌دهد؟ ظاهراً ایشان فکر می‌کنند انتشار این اسناد، ایران را به القاعده مرتبط می‌کند. او در همایش گروه محافظه‌کار، FDD که مخالف توافق هسته‌ای ایران است، به‌طور مفصل درباره این موضوع صحبت کرد».«با در نظر گرفتن اینکه اسناد تازه‌منتشرشده چیز تازه‌ای که قبلاً نمی‌دانستیم به ما نمی‌گویند، آنها را می‌توان فریبکاری‌های آشکار دانست. چیزی که روشن نیست، انگیزه‌های چهره افراطی دولت ترامپ، پامپئو علیه ایران است. اما این اقدامات نشان می‌دهند که او در حال بازگشت به سیاست‌های دولت بوش است: تأکید بر ارتباط با تروریسم برای منطق‌سازی در خصوص تغییر حکومت».اگر این پروژه‌های «پامپئو» در محافل سیاسی و کارشناسی آمریکا بحث‌های فراوان موافق و مخالف برانگیخت، او چند ماه بعد با ۱۲ شرطی که در سمت وزیر خارجه آمریکا برای توافق با ایران مطرح کرد، دست‌مایه هجو و هزل، از سوی موافقان و مخالفان، هر دو شد. توقف کامل غنی‌سازی اورانیوم، اجازه بازرسی به تمامی سایت‌ها از جمله سایت‌های نظامی، پایان برنامه موشکی، آزادی تمامی شهروندان آمریکایی بازداشت‌شده در ایران، قطع کامل حمایت از حزب‌الله و خروج کامل نیروها از سوریه تنها بخشی از این مطالبات بودند که وزیر خارجه آمریکا ما به ازای آن، تنها امتیاز مذاکره با دولت ترامپ را به ایران پیشنهاد می‌کرد. به عنوان نمونه‌ای از واکنش‌ها به این مطالبات «پامپئو»، «استفان والت» نظریه‌پرداز روابط بین‌الملل و استاد دانشگاه هاروارد در توئیتی نوشت:«هنوز اندکی در عجبم که چرا پامپئو از ایران نخواست با افتتاح یک زمین گلف به نام ترامپ در تهران و پرداخت هزینه ساخت دیوار مرزی با مکزیک موافقت کند.»این نوع حاشیه‌سازی‌های «پامپئو» محدود به بعد از پیوستنش به دولت ترامپ نیست و او از مدت‌ها قبل‌تر زمانی که نماینده ایالت «آرکانزاس» در مجلس نمایندگان آمریکا بود، به مطرح کردن درخواست‌هایی که با تعجب و استهزاء همراه می‌شد، عادت داشت. `پامپئو در زمان حضور در کنگره، همراه با همکارانش، «لی زلدین» و «فرانک لوبیودانو»یکی از سه نماینده‌ای بود که با نگارش نامه‌ای در بهمن‌ماه سال ۱۳۹۴ از دفتر حافظ منافع ایران درخواست ویزای سفر به ایران کرد. او گفت هدف از این سفر نظارت بر روند برگزاری انتخابات مجلس ایران و اجرای برجام است. دفتر وزیر خارجه ایران در آن زمانی پس از بررسی درخواست این سه نماینده کنگره در پاسخ اعلام کرد: ««بر خلاف آنچه شما تصور کرده‌اید، وظیفه اعضای کنگره آمریکا دیکته کردن و تحمیل سیاست به دیگر کشورها نیست.»از این سابقه «پامپئو» چه برداشتی می‌توان درباره دیدگاه‌ها و برنامه‌هایش درباره ایران کرد؟ در حال حاضر در محافل کارشناسی آمریکا کمتر در این مورد شک وجود دارد که او سیاست تغییر نظام و براندازی در ایران را دنبال می‌کند.با این حال پیگیری براندازی سیاستی نیست که آمریکا به‌تازگی آن را در دستور کار قرار داده باشد و در دولت‌های مختلف آمریکا در دستور کار قرار داشته و میلیون‌ها دلار برای آن هزینه شده اما همواره ناکام مانده است. منبع : تسنیمانتهای پیام/

به این نتیجه رسیدیم که رژیم شاه، به‌جز زبان گلوله، زبان دیگری نمی‌فهمد

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، زنده‌یاد حاج حبیب‌الله عسگراولادی مسلمان، از سابقون نهضت اسلامی و یاران دیرین امام خمینی به شمار می رفت. تحمل ۱۳ سال زندان و «زندان در تبعید» از جمله هزینه‌هایی بود که آن بزرگوار برای این همراهی خالصانه پرداخت. در گفت‌وشنودی که پیش روی شماست، مرحوم عسگراولادی چند وچون اعدام حسنعلی منصور عامل تصویب قانون کاپیتولاسیون را تشریح کرده است. امید آنکه مقبول ومفید آید. *لطفا در آغاز بفرمایید که انگیزه اصلی شهدای جمعیت مؤتلفه اسلامی برای اعدام حسنعلی منصور چه بود و چه کسانی در این رابطه دستگیر شدند؟ خدمتتان عرض کنم که پس از قیام ۱۵ خرداد ۴۲ و سرکوب آن توسط رژیم منحوس پهلوی، اختناق سنگینی بر کشور حاکم شد، به طوری که امکان هیچ‌گونه حرکت سیاسی وجود نداشت. پس از تبعید حضرت امام به ترکیه، این جو سنگین‌تر هم شد و هیئت های مؤتلفه اسلامی به این نتیجه رسیدند که دیگر مبارزات فرهنگی و تبلیغاتی علیه رژیم پهلوی فایده ندارد و این رژیم جز زبان گلوله، زبان دیگری را نمی‌فهمد.به همین دلیل پس از تبعید امام، مؤتلفه تصمیم گرفت به دو بخش سیاسی تبلیغاتی و نظامی تقسیم شود. هدف از ترور حسنعلی منصور ــ که در واقع شخصیت دوم رژیم پهلوی محسوب می‌شد و برای امریکاییها حتی از خود شاه هم مهم‌تر بود ــ این بود که به شاه بفهمانند که رژیم او همچنان آسیب‌پذیر است.البته دوستان فهرستی از سیزده عنصر خبیث رژیم پهلوی را ــ‌که در رأس آنها خود محمدرضاشاه خائن قرار داشت ــ تهیه کرده بودند. در آن موقعیت ترور خود شاه ممکن نبود، در نتیجه حسنعلی منصور به عنوان بانی لایحه کاپیتولاسیون و کسی که به شخص امام توهین کرده بود، مد نظر قرار گرفت.* به فضای سنگین پس از قیام ۱۵ خرداد اشاره کردید. با توجه به اینکه شما در متن مبارزات قرار داشتید، برای مخاطب امروز که تصوری از اختناق دوران ستمشاهی ندارد، کمی آن فضا را توصیف بفرمایید.برای شما مثالی می زنم. یکی از نقاطی که همواره در ایجاد و تداوم حرکتهای مردمی نقش بارزی داشته، بازار تهران است. یکی از اولین اقدامات رژیم شاه این بود که پشت‌بام سراها و برخی از انبارهای بازار را پر از دژخیمان خود کرد تا هر حرکتی را که می‌خواست در بازار شکل بگیرد، از همان ابتدا در نطفه خفه کند. البته مؤتلفه اسلامی توانست چندین بار با هماهنگی بین اصناف، بخشهای مهمی از بازار را تعطیل کند.همچنین از مرحوم آیت‌الله العظمی حاج احمد خوانساری برای برگزاری مجلس دعا در مسجد عزیز‌الله برای بازگشت امام اجازه گرفته شد، اما مأموران رژیم به این مجلس حمله کردند و سعی کردند تا آن را به هم بزنند! با این همه مردم مقاومت کردند و مجلس دعا را ادامه دادند. مؤتلفه هم قطعنامه‌ای صادر کرد و به رژیم هشدار داد که: اگر امام در ظرف ۱۵ روز به کشور بازنگردند، مبارزات شکل دیگری به خود خواهند گرفت. هنگامی که رژیم به این هشدار توجه نکرد، مؤتلفه تصمیم به ترور سران رژیم گرفت.*به ویژگی‌های شهدای مؤتلفه هم که پس از ترور منصور به اعدام محکوم شدند، اشاره‌ای داشته باشید؟شهید صادق امانی همراه با برادرانش در بازار، مشغول کسب و کار و البته طلبه فاضلی بود. شهید محمد بخارایی صبحها در بازار تهران در مغازه آهن فروشی تحصیلدار بود و در سیکل دوم دبیرستان درس می‌خواند. شهید صفارهرندی هم کاسب و بسیار اهل مطالعه و تحقیق درباره اسلام بود. شهید مرتضی نیک‌نژاد هم طلبه بود و صبحها در بازار تهران کار می‌کرد.* غیر از شما دیگر کسانی که در ارتباط با این پرونده دستگیر و به حبس محکوم شدند، چه کسانی بودند؟آیت‌الله محمدباقر (محی الدین) انواری، آقایان هاشم امانی، ابوالفضل حیدری، عباس مدرسی، احمد شهاب، حمید ایپکچی، شهید عراقی، تقی کلانچی.*شهید اندرزگو در جریان ترور منصور چه نقشی داشت؟ایشان یکی از عناصر اصلی بود، منتهی هیچ وقت ساواک نتوانست به او دست پیدا کند و سیزده سال متواری و در حال انجام مبارزات سیاسی بود. ایشان گروه‌های فراوانی را تجهیز و پشتیبانی کرده بود و متاسفانه چند ماه مانده به پیروزی انقلاب، به شکل مرموزی به دست مأموران ساواک شهید شد.*با وجود اینکه در دهه‌های ۴۰ و ۵۰ ، عده‌ای از مبارزان و حتی روحانیون به سازمان مجاهدین‌خلق کمک می‌کردند، نگاه امام به این سازمان را تحلیل فرمایید، البته به زبان خاطرات.امام هرگز حرکت مسلحانه را قبل از اینکه توده‌های مردم به میدان بیایند، اجازه نمی‌دادند. مخصوصاً اگر پای گروه‌هایی در میان بود که ریشه اسلامی مشخصی نداشتند. بنده در فاصله سال‌های ۵۰ تا ۵۴ در زندان بودم و به یاد دارم که فردی را که افراد را به صورت قاچاق به عراق می‌برد، دستگیر کردند و به زندان آوردند. ابتدا اعضای سازمان مجاهدین‌ که متوجه شدند او از عراق آمده است، سعی کردند با او ارتباط برقرار کنند، اما او که متوجه ماهیت آنها بود، ابداً حرفی نزد. اما وقتی به اتاق ما آمد و متوجه شد که ما مقلد امام هستیم، به ما گفت که: از تجار مهم مشهد است و همیشه برای حضرت امام وجوهات شرعی می‌برد. هنگامی که از امام سوال کرده بود که: آیا اجازه دارد از این وجوهات به سازمان مجاهدین‌خلق بدهد، امام فرموده بودند:« خیر. جایز نیست! تنها به افرادی کمک کنید که برای احیای امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر و زیر نظر فقها مبارزه می‌کنند».هنگامی که امام در پاریس بودند، باز هم اجازه ورود اعضای سازمان مجاهدین را به حلقه دور خود ندادند و هنگامی که شهید عراقی درباره آنها سئوال کرد، فرمودند:« اینها ریشه درستی ندارند».از همان زمان بود که شهید عراقی با منافقین قطع رابطه کرد و یکی از دلایل شهادتش هم همین بود.* به بحث شهدای مؤتلفه برمی‌گردیم. از حال و هوای دادگاه این شهدا برایمان بگویید.شهید صادق امانی سرشار از ایمان و تقوا و توکل و توسل بود. ایشان حدود سه‌هزار حدیث را حفظ بود و هر وقت در جلسات دور هم جمع می‌شدیم و به بن‌بست می‌رسیدیم، حدیثی می‌گفت و مشکل را حل می‌کرد. در آن دادگاه از ایشان پرسیدند: « شما که مشکل مالی نداشتی، چرا علیه رژیم دست به اقدام مسلحانه زدی؟» ایشان پاسخ داد:« مرجع تقلید ما در سخنرانی به مناسبت کاپیتولاسیون فرمود: « کسی که از مرگ بترسد، مسلمان نیست و هر کسی که فریاد نزند، ایمان ندارد. از مرگ نترسیدن و فریادزدن را با هم فکر کردیم و به این نتیجه رسیدیم برای اینکه بتوانیم فریاد خود را از این حصارهای بلندی که در این ملت کشیده‌اید، به گوش شما برسانیم، جز این چاره‌ای باقی نمانده است. به همین دلیل عزت اسلام را از لوله اسلحه فریاد زدیم تا همه مردم ایران و مسلمانان جهان صدای فریاد مسلمین را بشنوند».شهید محمد بخارائی هم با اینکه ۱۸ سال و چند ماه بیشتر از سنش نمی‌گذشت، در پاسخ به این سوال که چرا گلوله‌ای را به گلوی منصور زدی، گفت:« چون با آن حنجره به مرجع تقلید من توهین کرده بود».شهید محمد بخارائی هم با اینکه ۱۸ سال و چند ماه بیشتر از سنش نمی‌گذشت، در پاسخ به این سوال که چرا گلوله‌ای را به گلوی منصور زدی، گفت:« چون با آن حنجره به مرجع تقلید من توهین کرده بود».شهید صفار هرندی نیز در پاسخ به این سوال که چرا به جای برنامه‌های جبهه‌ملی و نهضت‌آزادی، به نهضت آیت‌الله خمینی پیوستی؟ پاسخ داد: « چون آنها به دنبال نقش و نگار زدن به ایوان رژیم شاه بودند، در حالی که آقا معتقدند که: خانه از پای بست ویران است... و این بنا باید ویران شود و به جایش حکومت اسلامی برقرار شود. * مقداری هم به هویت وتشکیل دهندگان جمعیت موتلفه اسلامی بپردازیم. گروه‌های و هئیت‌های مذهبی دیگری که با شما مجتمع شدند و هئیت مؤتلفه به وجود آمد، کدامند؟گروه ما جبهه مسلمانان آزاده بود و گروه‌های دیگر عبارت بودند از: گروه مسجد شیخ‌علی، گروه اصفهانی‌ها، گروه فرهنگیان اعم از آموزش‌و‌پرورش و دانشگاه‌ها. البته پس از مذاکره، گروه فرهنگیان تصمیم گرفت مستقل به کار خود ادامه بدهد و پس از مدتی هم فروپاشید.* چه شد که نام «هئیت‌های مؤتلفه اسلامی» را انتخاب کردید؟مهم‌ترین دلیل این بود که حضرت امام به کسانی که تحت عنوان هیئت مذهبی نزد ایشان می‌رفتند و به شکل مجزای از هم فعالیت و مبارزه می‌کردند، فرمودند: وحدت کلمه داشته باشید و موتلف شوید... ما این کلمه را از فرمایش ایشان گرفتیم. مضافاً بر اینکه اگر تحت عنوان حزب یا سازمان فعالیت می‌کردیم، حساسیت ساواک را بر می‌انگیختیم، در حالی که در لوای یک هیئت مذهبی، بهتر می‌توانستیم به کارمان ادامه بدهیم. بنابراین بیشتر به خاطر شناسایی نشدن توسط ساواک، باید در انتخاب اسم دقت می‌کردیم.* برخی معتقدند که هئیت مؤتلفه غالباً منحصر به افراد بازار و اصناف بوده است. نظر شما چیست؟هئیت مؤتلفه در آن شرایط دشوار، واقعاً مخفیگاهی بهتر از بازار نداشت و حتی جلسات مهم آن هم در بازار تشکیل می‌شدند. از جمله خود ما اغلب جلسات را در انبار حاج سعید امانی تشکیل می‌دادیم. اما در هئیت‌های مؤتلفه شهید مطهری، شهید بهشتی، شهید باهنر، شهید رجائی، آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی و ... هم بودند. آیا همه اینها بازاری بودند؟ ا سالهای سال، هنوز محیطهای دانشگاهی ما شهامت و جرئت رویارویی با رژیم شاه را نداشت و طبیعتاً هئیت مؤتلفه هم بیشترین سرمایه‌گذاری مادی و معنوی خود را در بازار ــ که آمادگی بیشتری داشت ــ انجام می‌داد. اما هنگامی که دانشگاه‌ها برای مبارزه آماده شدند، مؤتلفه نیز دامنه فعالیتهای خود را به دانشگاه‌ها هم کشید.* فعالیت‌های مؤتلفه به چه شکل به حضرت امام گزارش می‌شد و چه کسانی مسئول این کار بودند؟موضوع جلسات و فعالیتهای آن توسط بنده وآقای شفیق خدمت امام ارائه می‌شد. انتخاب ما از طریق رأی‌گیری صورت گرفت. ما یک سری جلسات عمومی داشتیم که همه اعضا در آنها شرکت می‌کردند، اما بحث‌هایی هم بودند که باید به شکل محرمانه‌تری مطرح می‌شدند، این جلسه هر هفته به صورت فوق‌العاده تشکیل می‌شد و بنده و آقای شفیق خدمت حضرت امام می‌رفتیم و ضمن ارائه گزارش رهنمودهای ایشان را هم دریافت می‌کردیم.منبع: موسسه مطالعات تاریخ معاصر ایرانانتهای پیام/

«بقیع» سرمایه مشترک مسلمانان است؛ مؤمنین این عامل وحدت را فراموش نکنند

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب،‌ سید ساجد علی نقوی رئیس شورای علمای شیعه پاکستان اظهار داشت: قبرستان بقیع یاد و خاطره پیامبر(ص)، آل پیامبر و اصحاب آن حضرت را تازه می‌کند بنابراین همه مسلمانان باید تخریب این مکان مقدس توسط آل سعود را محکوم کنند.وی افزود: تخریب قبرستان بقیع باید محکوم شود زیرا اکثر مسلمانان برای اولیای خدا زیارتگاه‌های باشکوه بنا کرده‌اند تا نسل‌های آینده این افراد را به یاد داشته باشند بنابراین چرا باید قبر امامان و اصحاب پیامبر تخریب شود.علامه نقوی اظهار داشت: قبر دختر پیامبر و ۴ امام معصوم سال‌ها است به حال خود رها شده است که چنین وضعیتی برای هیچ مسلمانی قابل تحمل نیست.وی افزود: قبرستان بقیع مکانی مقدس و تاریخ مسلمانان است بنابراین نباید این مکان به حال خود رها شده و سبب دل آزاری امت اسلامی شود.رئیس شورای علمای شیعه پاکستان تصریح کرد زمان آن رسیده است که قبر دختر پیامبر، امامان معصوم و اصحاب رسول خدا بازسازی و به مسلمانان اجازه زیارت این مکان مقدس داده شود.وی افزود: احترام به قبرستان بقیع یکی از شعائر اسلامی است که موجب وحدت بین مسلمانان خواهد شد.علامه نقوی تأکید کرد: جنت البقیع سرمایه مشترک همه مسلمانان است بنابراین تقاضا برای بازسازی آن مرهمی بر دل امت اسلامی خواهد بود.روز ۸ شوال برابر با ۲۸ ژوئن و یکم تیر روز تخریت قبرستان بقیع است و مردم پاکستان در این ایام با برگزاری سالگرد این روز جنایت آل سعود در این زمینه را محکوم و تقاضای بازسازی این مکان مقدس را مطرح می‌کنند.منبع : فارسانتهای پیام/

منتهای سعادت را نذر ۲ ساله باید/ اربعین مادرانه به وقت شام

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، داعش برچیده شده، اما هنوز مسیر شهادت هموار است، این موضوع را احمد شکیب احمدی به اثبات رسانده است، شهید شدن نیاز به جنگ ندارد، کافی است آن‌قدر گل شوی تا باغبان تو را انتخاب کند؛ باغبان احمد را ۱۳ خردادماه امسال گلچین کرد تا نوید باشد برای دل‌سوختگانی که فکر می‌کنند با اتمام جنگ سوریه مسیر شهادت بسته شده است. با بزرگ‌تر خانه شکیب احمدی که صحبت کردم با ذکر این نکته که ناپدری احمد است، اظهار کرد: احمد در خانه ما زندگی می‌کرد، ۲ دختر و ۳ پسر دارم، اما احمد از پسران خودم برای ما بهتر بود، با برادران و خواهرانش خیلی صمیمی بود و اصلاً بینشان جدایی نمی‌افتاد، هم کمک ما بود و هم به مادرش خیلی کمک می‌کرد.ناپدری این شهید، احمد را مثل یک کوه پشت سر خانواده می‌داند و می‌گوید: یک بار مادرش را به سوریه برده بود و گفته بود این دفعه که از سوریه بازگردد مادرش را به کربلا می‌برد؛ پسر پاکی بود، زمان‌هایی که در مغازه به من کمک می‌کرد همیشه سر به زیر بود، بعد از مدتی هم از من خواست تا به مغازه نیاید می‌گفت «اینجا رفت و آمد زیاد است، برخی خانم‌ها بدحجاب می‌آیند، اگر به مغازه بیایم احتمال گناه کردن برایم بیشتر می‌شود».مادرش با بغضی که در گلو دارد از منظرهای اجتماعی، صبر و بردباری، احترام، تربیت و اخلاق وی را خیلی خوب مطرح کرد و با جاری شدن اشک‌های پاک مادرانه‌اش و ناراحتی که از ۲۵ سال یتیمی احمد در دل داشت، بیان کرد: در این ۲۵ سال سنی که از خدا گرفت، هیچ کسی صدای بلندش را نشنید، احمد من واقعاً زمینی نبود.۴ سال آخر زندگی احمد از زمانی شروع می‌شود که در افغانستان دیپلمش را می‌گیرد، سپس ۳ سال در دانشگاه رشته معارف می‌خواند، اما به خاطر شرایط نامساعد افغانستان سال آخر تحصیلش را رها کرده و به ایران می‌آید؛ سال ۹۴ که قدم بر خاک ایران می‌گذارد به مادر می‌گوید قصد جهاد دارد و مسیر زندگی‌اش از سوریه می‌گذرد.* وقتی مادر راضی نیست، تو بگو یک لحظه!اما در مورد جواب احمد مادر شهید از داغ‌هایی که دیده بود و شهادت همسر، پدر، پسر و مادرش گفت و اینکه این داغ‌ها نگذاشته به فرزندش اجازه دهد به سوریه برود، اما احمد که مالامال از عشق به حضرت زینب(س) بوده است، به ناچار بدون اجازه مادر به سوریه می‌رود، اما مادر تاب نمی‌آورد و با تماس‌هایی که با برادر شوهرش در سوریه می‌گیرد احمد را در نیمه شعبان سال ۹۵ به ایران بازمی‌گرداند.طبق صحبت‌های مادر شهید، پس از گذشت مدتی از نیمه شعبان و با فرا رسیدن شب‌های قدر سال ۹۵ طی مراسم‌های این شب‌ها فامیل را پیش‌قدم می‌کند تا مادر را راضی کنند که مجوز قدم نهادن در مسیر سوریه را به احمد بدهد، مادر نیز که از هدف احمد که جهاد بود مطلع می‌شود با اینکه به گفته خودش از ته دل رضایت نداشته است، اما ظاهراً می‌گوید رضایت می‌دهم که احمد برود، احمد هم که گویی کلید بهشت را گرفته است خوشحال به سوریه می‌رود.مادرش سفر اربعین احمد را این گونه روایت می‌کند: به اربعین که نزدیک شدیم به ایران بازگشت و قصد سفر کربلا کرده بود، ابتدا چند روزی به مشهد رفت و پس از بازگشت از مشهد راهی کربلا شد و بعد از زیارت راهی سوریه شد؛ احمد اربعین سال بعد من را نیز به زیارت برد، اما نه زیارت کربلا!اردیبهشت سال ۹۵ اصابت ترکش به بدنش احمد را وادار به بازگشت به تهران می‌کند، اما وقتی به تهران می‌رسد در بیمارستان با ناپدری‌اش تماس می‌گیرد و موضوع را اطلاع می‌دهد و از وی می‌خواهد تا به مادر چیزی نگوید تا نکند پریشان حال شود؛ مادر تعریف می‌کند که پس از ۲ شب از بیمارستان به خانه آمد من که موضوع را متوجه شدم با ناراحتی به احمد گفتم این کار را با من نکن می‌روی کشته می‌شوی، اما بدان اگر کشته شدی چون من راضی نیستم شهید نیستی!* اربعین مادرانه به وقت شاماما احمد مادر را آرام می‌کند و به مادر اطمینان قلبی می‌دهد که نگرانش نباشد و پس از مدتی دوباره راهی سوریه می‌شود، اما این بار مادر که نگران احمد بوده است به زیارت علامه مجلسی می‌رود تا در زمان رفتن احمد در خانه نباشد؛ پس از گذشت ۱۰ روز از رفتن احمد تلفن خانه زنگ می‌خورد، احمد خبر خوشحالی به مادر می‌دهد، برای زمان اربعین قصد دارد مادر را به زیارت حضرت زینب(س) دعوت کند تا اربعین این سال را در کنار هم در حرم حضرت زینب(س) بگذرانند.مادر شهید احمد شکیب احمدی، وی را از قصدش برای رفتن به کربلا مطلع می‌کند، اما احمد وعده زیارت دو نفره کربلا را برای اربعین بعدی به مادر می‌دهد و از مادر می‌خواهد تا اربعین سال ۹۶ را در سوریه باشد؛ مادر هم دعوت احمد را می‌پذیرد و اربعین ۹۶ را میهمان پسر می‌شود.* نقطه حساس، قله موفقیتی به بلندای شهادتهر چند سخت بود، اما مادر احمد بالاخره به نقطه حساس رسید، وی داستان شام و نخستین باری که احمد قله موفقیتش را برای مادر ترسیم کرده بود این چنین روایت کرد: اربعین که در سوریه میهمان پسرم بود یک شب که از حرم به محل اسکان بازگشتم خسته بودم، شام را هم‌سفره احمد بودم و پس از آن می‌خواستم استراحت کنم، احمد در حال مطالعه کتابی بود و به همین خاطر چراغ اتاق روشن بود.به احمد گفتم چراغ را خاموش کن پسرم، به من گفت «مادر می‌دانی چه کتابی مطالعه می‌کنم؟ کتاب زندگی حضرت زینب(س) است، چقدر زندگی شما شبیه زندگی حضرت زینب(س) است، شما هم مثل حضرت زینب(س) هم خواهر شهید هستی هم دختر شهید» گفتم من کنیز حضرت زینب(س) هستم، احمد نگاهی کرد و تا مطمئن شد که حال من خوب است، گفت «مادر من با خبرم شما مادر شهید هم هستی».«مدتی پیش بود که احمد به خانه بازگشت، گفتم این بار دیگر نرو»، مادر احمد این جمله را گفت و ادامه داد: احمد جواب داد دو سال نذر حضرت دختر امیرالمؤمنین(ع) کردم و این مرتبه که بروم ۲ سال به پایان می‌رسد و نذرم ادا می‌شود، این بار زود بر می‌گردم مادر.* نذری که ادا شد و چه خوب ادا شدمادر در حالی که بغض گلویش را گرفته است، بیان کرد: این بار واقعاً پسرم زود بازگشت، ۲ ماه نشد که برگشت، اما این بار با پیکر بی‌جان برگشت، شب قدر سال ۹۵ ثبت‌نام کرد و شب قدر سال ۹۷ نذرش را برای حضرت زینب(س) ادا کرد و شب ۱۹ ماه رمضان شهید شد.مادر که در صحبت‌هایش گفته بود ابتدا از رفتن احمد به سوریه راضی نبودم، حال از رضایت قلبی‌اش از جهاد احمد گفت، از اینکه اگر رضایت نمی‌داد احمد سفر نمی‌کرد و شهید نمی‌شد، با رضایت کامل احمد را فرستاده بود و از شهادت احمد راضی بود، مادر همچنین خاطرنشان کرد: علم غیب نداشتم که بدانم احمد شهید می‌شود، اما همین که پسرم سرباز امام زمان(عج) و حضرت زینب(س) بود افتخار می‌کنم.مادر از ناملایمات اطرافیان هم گفت، از نیش و کنایه‌هایی که به همه خانواده‌های مدافعان حرم نشانه می‌رود، به مادر احمد گفته بودند احمد حال کار کردن در ایران را ندارد، برای همین به سوریه رفته است، برای پول رفته است؛ اما احمد بدون توجه به صحبت‌های اطرافیان به مادر می‌گوید برای هدف مقدسی به سوریه رفته است.به مادر نگفته بود که برای به دست آوردن چه چیزی نذر کرده است و یا هدفش از رفتن به سوریه غیر از جهاد دقیقاً چه چیزی است اما مادر عنوان کرد: به یکی از همسایه‌های ما که اتفاقاً ایرانی هم بود گفته بود نذر کرده‌ام ۲ سال سربازی حضرت زینب(س) را بکنم و در عوض به شهادت برسم.* شهیدِ فرزند شهیدآخرین پست اینستاگرامی شهید احمد شکیب احمدیاما ظاهراً شهادت، ژن خوبی است که احمد از پدر به ارث برده است، مادر در صحبت‌هایش از شهادت پدر و برادر احمد سخن به میان آورد، شهادتی به مظلومیت اسم مولای متقیان، شهادتی به گناه اعتقادات، شهادتی به جرم شیعه بودن؛ محله افشار کابل یک محله شیعه‌نشین بوده است و فقط به خاطر همین شیعه امیرالمؤمنین(ع) بودن پدر و عموی احمد و چندین تن دیگر از شیعیان تیرباران می‌شوند.در انتها مادر گلایه‌ای هم از مسؤولان داشت، درخواست کرده بود که اجازه دهند پسرش را شب جمعه به خاک بسپارند، اما به گفته مادر برای اینکه زودتر از سر خودشان این کار را باز کنند احمد را چهارشنبه شب تشییع کرده بودند. پیکر مطهر این شهید مدافع حرم تیپ فاطمیون بدون اطلاع‌رسانی مناسب در روز چهارشنبه (۳۰ خرداد ماه) از ساعت ۱۶ تشییع و پس از برگزاری مراسم در حرم زینبیه و پس از آن در گلستان شهدای اصفهان در قطعه شهدای مدافع حرم گلستان شهدای اصفهان به خاک سپرده شد؛ همچنین مراسم بزرگداشتی برای این شهید در روز جمعه ساعت ۹ الی ۱۳ در حسینیه بنی فاطمه در خیابان ابن‌سینا برگزار شد.منبع : فارسانتهای پیام/

وقوع ۲۰ درصد از تصادفات نوروزی در نقاط حادثه‌خیز/ برخورد پلیس با نگهداری سگ در آغوش رانندگان

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، سردار تقی مهری رئیس پلیس راهور ناجا در اولین نشست تخصصی رؤسا و مدیران پلیس راه و راهور ناجا در جمع خبرنگاران به عامل اصلی خودرو، جاده و راننده را در شکل‌گیری تصادفات مؤثر دانست و اظهار داشت: طبق آمارها در حال حاضر ۳ هزار و ۴۰۰ نقطه حادثه‌خیز شناسایی شده که از این تعداد ۲ هزار نقطه حادثه‌خیز در درون شهرها شناسایی شده است.وی گفت: بنابر قانون این نقاط باید تا پایان برنامه چهارم توسعه مرتفع می‌شد اما به دلایل مختلفی چون کمبود اعتبارات هنوز این نقاط پابرجاست.سردار مهری گفت: در نوروز امسال، ۲۰ درصد از جانباختگان و تصادفات رانندگی به واسطه این نقاط حادثه‌خیز به وقوع پیوسته است.این مقام ارشد راهور ناجا در پاسخ به سؤالی در خصوص کاهش سرعت در آزادراه‌ها اظهار داشت: به صورت کلی پلیس با کاهش سرعت موافق نیست اما در برخی استان‌ها محورها، حاشیه شهرها یا نزدیکی شهرها پلیس با این موضوع نظری موافق دارد؛ چرا که ممکن است سرعت بالا باعث وقوع تصادفات شود. به خصوص در حاشیه شهرها که پلیس با آن نظری موافق دارد.وی ادامه داد: در معابر شهری بیش از ۸۰ درصد تصادفات منجر به فوت مربوط به عابران پیاده و موتورسواران است، بنابراین همه مسولان باید دقت کنند برای ایجاد زیرگذر، پل مکانیزه و غیره .سردار مهری در پاسخ به سؤالی دیگر در خصوص آموزش به متخلفان حادثه‌ساز گفت: این رویکرد دنبال می‌شود و همکارانم آموزش‌هایی را به این افراد ارائه می‌دهند؛ همچنین ما همیاران و سرهنگ‌یاران پلیس راهور را داریم که به این امور می‌پردازند.عالی‌ترین مقام راهنمایی و رانندگی کشور در بخش دیگری از سخنان خود با اعلام این مطلب که ۷۳ درصد از جانباختگان حوادث رانندگی در جاده‌های برون شهری به وقوع پیوسته است، تصریح کرد: در همین دو ماهه اخیر ۴۳ درصد تصادفات منجر به فوت موتورسیکلت‌سواران و عابران پیاده بودند.وی درخصوص شماره‌گذاری موتور سیکلت کاربراتوری اعلام کرد: به هیچ عنوان موتورهای کاربراتوری شماره‌گذاری نمی‌شود؛ در حال حاضر موتورسیکلت‌های انژکتوری شمار‌ه‌گذاری می‌شود.سردار مهری به بیان آمار تصادفات در استان‌ها پرداخت و گفت: بیشترین تصادفات در تابستان سال گذشته بالاخص در شهریور ۹۶ به وقوع پیوسته است و در استان‌های سمنان، خراسان رضوی، آذربایجان شرقی، ۴۵ درصد از تصادفات به واسطه وژگونی خودرو رخ داده است.این مقام ارشد ناجا به هموطنان توصیه کرد که حتما با برنامه‌ریزی لازم و اطمینان از ایمنی خودرو برای سفر اقدام کنند.سردار مهری در پاسخ به سؤالی در خصوص حمل سگ در خودرو خاطرنشان کرد: با رانندگانی که سگ در آغوش گرفته و رانندگی کنند؛ همچنین رانندگانی که در حالت نامتعادل و با مصرف مواد مخدر یا الکل مبادرت به رانندگی کنند برخورد لازم صورت خواهد گرفت؛ پلیس به صورت قاطع با هنجارشنکنان به خصوص آنهایی که تخلفات حادثه‌ساز داشته باشند‌ برخورد می‌کند.انتهای پیام/
Viewing all 4543 articles
Browse latest View live