November 22, 2016, 2:38 am
↧
November 23, 2016, 12:38 am
به گزارش ندای انقلاب، این روزها، تمام کشور حال و هوای اربعینی دارد. در این بین، ورزش کشور با حواشی و اخباری مواجه است که کمتر شنیده یا دیده شده است.* برادر مدیرعامل سابق یک باشگاه پرهوادار لیگ برتری، نقشی محوری در ناکارآمدی ها و اتفاقات مالی این مجموعه داشته است. بررسی ها نشان می دهد که وی در سایه حمایت های همه جانبه برادرش، تخلفات مالی و اداری گسترده ای را انجام داده است. این روزها، برادری که مدیرعامل بوده، تلاش دارد با فرافکنی، توجهات را از تخلفات دور کند. لزوم ورود دستگاه های ذیربط در این زمینه و بررسی حیف و میل گسترده بیت المال در این باشگاه پرهوادار به روشنی احساس می شود.* در روزهایی که توجه تمام کشور به مراسم اربعین حسینی و اتفاقات بی نظیر آن معطوف بود، در جامعه ورزش نیز شاهد حضور شماری از مدیرانش در پیاده روی از نجف به کربلا بودیم. محمود خسروی وفا (رئیس فدراسیون ورزش های جانبازان و معلولین)، حجت الاسلام علیپور (رئیس کمیته صیانت فدراسیون فوتبال)، علی کفاشیان (نایب رئیس کنونی فدراسیون فوتبال)، علی فتح الله زاده (مدیرعامل سابق باشگاه استقلال تهران)، عزیز محمدی (رئیس سابق سازمان لیگ) و شماری از مربیان، ورزشکاران و داوران در رشته های ورزشی مختلف، در این مراسم حضور داشتند.* در شرایطی که تیم ملی فوتبال ایران توانسته نتایج قابل توجهی در مرحله گروهی جام جهانی روسیه کسب کند، شاهد کارشکنی مداوم کشورهای حاشیه خلیج فارس در این مسیر هستیم. این موضوع با ریاست شیخ سلمان از بحرین بر کنفدراسیون آسیا شدت بیشتری پیدا کرده که نمودی عینی نیز در انتخاب برترینهای قاره کهن داشت. با این وجود، مشخص نیست نقش علی کفاشیان به عنوان نایب رئیس این کنفدراسیون چیست و چه نفعی برای منافع ملی ما در این رشته دارد. وی را می توان تماشاچی منفعلی دانست که تا کنون فقط نظاره گر تمامی کارشکنی ها و عداوت ها بوده است. این روزها جامعه فوتبال این بی توجهی و سکوت مقابل از دست رفتن منافع ملی توسط کفاشیان را با دردمندی رصد می کند.* تیم های باشگاهی فوتبال ایران در تعطیلات لیگ برتر، اقدام به برپایی اردوهایی در خارج از کشور می کنند. اگرچه این قاعده ای همه شمول نیست و برخی حضور در ایران و جلوگیری از اتلاف بیت المال در سال اقتصاد مقاومتی را در دستور کار قرار می دهند؛ ولی برخی نیز به برگزاری اردوهایی مبادرت می کنند که ابهامات زیادی دارد. اینکه در پشت پرده این اردوها چه دست هایی قرار دارد و چه می گذرد، تا کنون پوشیده مانده اما باید یک بررسی جدی صورت گیرد که چه کسانی از آنها منتفع می شوند. در شرایط پرمخاطره منطقه، چرا باید کشورهای دشمن به عنوان میزبان انتخاب شوند؟ این ابهامات، شائبه های زیادی را به وجود آورده است.* محمود مشحون، رئیس فدراسیون بسکتبال که سالهاست بر این مسند تکیه زده، این روزها با حواشی جدی مواجه شده است. وی که درباره کارنامه دوران حضورش در این ورزش حرف و حدیث های متفاوت و گاها متناقضی وجود دارد، عملا به قانون شکنی روی آورده است. وی با استناد به دو قانون جاری کشور، نباید به حضورش در پست ریاست ادامه دهد و باید به سرعت استعفا کند. مشحون در یک سو، بازنشسته است که براساس قانون، هر فعالیتش در این فدراسیون غیرقانونی به شمار می رود. از سوی دیگر، وی دو تابعیتی به شمار میرود. مشخص نیست به چه دلیل هنوز حاضر به کناره گیری نشده و همچنان خود را مقابل قانون قرار داده است. این اتفاق می تواند تبعات نامطلوبی برای وی و بسکتبال کشور داشته باشد.* یک فدراسیون ورزشی که در سال های اخیر محل حواشی متعددی بوده و رئیسش نیز درگیر مشکلات قانونی شده، با بدهی سنگینی مواجه است. این فدراسیون که عملا در حالتی نیمه تعطیل قرار گرفته و فعالیتی در کشور ندارد، دچار ساختاری از هم گسیخته و به هم ریخته است. ریاستش نیز با چالش های جدی قانونی برای ادامه راه مواجه شده که بحران مالی، بر ابعاد مصائب آن افزوده است. براساس اخبار دریافتی، این فدراسیون بیش از ۱۰ میلیارد تومان بدهی ثبت شده دارد. با توجه به ضعف مدیریتی و چالش های قانونی آن، به نظر می رسد این فدراسیون عملا در آستانه ورشکستگی رسمی قرار گرفته است.* اگرچه هنوز یک سال از حضور مهدی تاج به عنوان رئیس فدراسیون فوتبال نگذشته و هنوز برای قضاوت اندکی زود است؛ اما به نظر می رسد باید ورودی جدی تر به موضوعات انضباطی داشته باشد. ساختار کهنه، دور از بودن از فضای روز فوتبال، عدم دریافت درست از فضای حقوقی فوتبال و ...، مواردی است که باعث شده تا عملا کارآیی لازم را در این حوزه مشاهده نکنیم. به نظر می رسد وی باید ورودی جدی تر به کمیته ها و دپارتمان های مرتبط با این ماجرا داشته باشد تا شاهد کاهش نابه سامانی ها در این باره باشیم. منبع : مشرق |
|
↧
↧
November 23, 2016, 1:40 am
به گزارش ندای انقلاب، فرهنگ حاکم بر آلمان شرقی، آنطور که در فیلم «زندگی دیگران» میبینیم مشغول دولتیکردن و سانسور فردی و هنری در نظام فرهنگی آلمان شرقی بود و از سوی دیگر در گوشه هایی از فیلم مهم خداحافظ لنین میبینیم که جوانان بسیاری در آلمان شرقی در پروسه تغییر و فرو ریختن دیوار برلین مشتاقانه و مشغول نصب دیش های ماهواره در منازل هستند. سینمای غرب نیز به شکل مستعدانه بتهای بزرگ را علم میکرد برای دلبری از جوانان بلوک شرق. وقتی هم دیوار برلین فرو ریخت پینک فلوید شروع به هنرنمایی برای سیراب کردن جوانان آلمان شرقی کرد. دیش های ماهواره نخستین سپرتهاجمی «فرهنگ غربی» برای تغییر سبک زندگی در مدل جهانی، در مواجهه با هر فرهنگ عامه غیر لیبرال است. غیر از سپر تهاجمی دیش، شبکه های اینترنتی و دسترسی آسان به محتوای های سرگرم کننده تولید غرب را به آسانی در اختیار کاربران ایرانی قرار می دهند. به عبارت دیگر فرهنگ مهاجم از ابزار گوناگون به بهترین شکل ممکن بهره میبرد و اینجا در سرزمین ما هنوز گروههای سرگرمی ساز سینمایی مجادله میکنند بر سر اینکه کدام نهاد صنفی در خانه سینما بر سر قدرت باشد. مردم آلمان شرقی قبل از فرو ریختن دیوار برلین، علاقه ای به تماشای تلویزیون کشورشان نداشتند و بی وقفه شبکه های آلمان غربی و سایر کشورهای بلوک غرب تماشا میکردند و همان دیش های کوچکی که در فیلم خداحافظ لنین دیدهایم، تاثیر عجیبی در تغییر سبک زندگی ساکنان بلوک شرقی داشت، یا به عبارتی بهتر جان لنونیها دیوار برلین فرو ریختند.به سیر این اتفاقات توجه کنید البته این موضوع را در نظر بگیرید که مناسبات حاکم در کشورمان هیچ ارتباطی به کشور آلمان شرقی ندارد. راهپیمایی بزرگ اربعین و مناسک دینی جمعی در مقابل سپرهای تهاجمی، کارکردهای موثری دارند و فرهنگ اسلامی – ایرانی ما را در مقابل سپرهای تهاجمی بیمه بیمه میکنند، اما همین مقدار کافیست؟ آنچه در قالب یک گزارش در مورد مجموعه فعالیت های شبکه های فارسی زبان علی الخصوص شبکه GEM ارائه می شود موید این مهم است که در رخوت مدیریت فرهنگی چه اتفاقات عجیبی آنسوی مرزها برای سرگرم سازی تودهها رخ میدهد.بی شک فرهنگ مهاجم با قدرت بیشتری به سوی کشورمان میتازد و این سخن آنقدر در مطبوعات درج شده که تبدیل به کلیشه اغلب گزارش های مکتوب شده است. در شرایطی که فرهنگ مهاجم بی وقفه میتازد، مجادله هایی رسانه ای شکل میگیرد بر سر آنکه شبکه GEM چرا از کالای ایرانی حمایت می کند؟ چرا آگهی بانک های ایرانی از مجموعه کانال های GEM پخش می شود و چه شد که آگهی شرکت معتبر «یک و یک» چند سالی از شبکه های داخلی پخش نشده و ناگهان سر از شبکه GEM درمیآورد؟ شبکه های فارسی زبانی که تا دیروز با ترس و لرز فیلمها و سریالهای خارجی را بدون خرید کپی رایت پخش میکردند چه شد که چنین قدرتمند شدهاند که توان پخش آثار سینمایی و سریالی تولید شده روز دنیا را پیدا کردهاند؟ چه منابع مالی خاصی این شبکه ها را حمایت میکند؟ چه جریانی اینچنین هزینه میکند تا به صورت کلان فیلمهای تولید شده در سال ۲۰۱۶ به فاصله کمی در شبکه ONIX پخش شود. پیدا کردن رده پای این جریان آنچنان دشوار هم نیست. بالاخره هر جریان پشت پرده ای در دوران تبادل نزدیک اطلاعات افشا خواهد شد. پرده نشین پرده نمایش GEM کیست؟!نخستین سئوالی که مطرح است این است که آیا شبکه های مجموعه GEM که مثل قارچ سمی رشد و بی رویه دارند و برنامه های مختلفی با دسته بندیهای متعددی در حال افزایش است آیا صرفا با حمایت سعید کریمیان متولد و حمایت می شود؟ آیا سعید کریمیانی که با یک دست لباس از پادگان اشرف گریخت و یک شبکه نیم بند GEM را با آگهی شیخ نشینان در حوزه املاک (real estate) اداره می کرد چگونه یک کارتل مدیایی عظیم را به ثمر رساند و چگونه موفق شد کل ماهواره یاهست را خریداری کند؟ با پخش آگهی پنجاه کیلو آلبالو، «یک و یک»، بانک سپه یکدفعه مرد شماره یک شبکه های فارسی زبان شد؟ در زمان که GEM صرفا موزیک ویدئوی های لس آنجلسی پخش می کرد، شبکه طپش با مدیریت بزرگترین کارتل هنری لس آنجلسی، علیرضا امیر قاسمی، شبکه پر مخاطبتری بود، چرا ناگهان همه شبکه های لس آنجلسی تعطیل شدند و فقط GEM ماند؟ چرا فارسی وان که وابسته به مرداک، مرد قدرتمند دنیای رسانه است به ناگهان افت کرد و برنامه هایش تعدیل شد؟ قصد داریم برخی از برگ های ناگفته گزارشی مبسوط را از پشت پرده ها برای نخستین بار منتشر کنیم. گزارشی بدون غرض سیاسی تا صرفا مشخص شود، پشت پرده در رستوران های گرانقیمت دوبی چه جلساتی برگزار شده و محتوای این جلسات چیست؟ آیا سعید کریمیان تنهاست و یا مهره های بزرگتری او را یاری می کنند؟!حامی سیاسی کریمیان در شبکه GEM کیست؟ دراین ابتدای این گزارش با نام یک فرد ذینفوذ در حوزه فعالیت های پشت پرده رسانهای آشنا شویم. کسی که بدون وجود او کریمیان کمتر یا بیشتر از حمید شب خیر، علیرضا امیر قاسمی یا شهرام همایون و ... نمیشد.او را با عنوان «میرزایی» می شناسند؛ کسی است که برای نخستین بار در جشنی در سال ۲۰۰۵ که توسط پادشاهی عربستان برگزار می شود دست در دست همراه با «مسعود شریف» در این جشن حضور داشت. از میرزایی اطلاعاتی فردی و شخصی خاصی در فضای رسانه منتشر نشده است اما طبق نقل قول های شنیده شده که او یک شهروند عرب، ایرانی تبار است. عکس مسعود شریف در حاشیه این همایش، میرزایی طرح «فرار از سانسور و سرگرمی» را با حامیان سعودی مطرح میکند و از دولت سعودی میخواهد که از شبکه تلویزیونی که او تاسیس میکند و فیلم و سریالهای آمریکایی را برای ایرانیان پخش میکند، حمایت کنند. در همان جشن سالانه میرزایی مامور انجام ماموریت بزرگتری می شود و نماینده سعودیها (در حوزه رسانه) در پاسخ به میرزایی میگویند هر شبکه ای در ایران تاسیس شود از پارازیت در امان نخواهد ماند مگر اینکه اقدام راهبردیتری انجام دهیم. در ضمن ما طرح بزرگتری برای منطقه خاورمیانه داریم که صرفا محدود به ایران نمی شود. طرح بزرگ ما شامل طراحی شبکه های سرگرمی ساز برای مردم خاورمیانه و امور زیر ساختی یک ماهواره مستقل سرگرمی ساز در حال انجام است. اما در حوزه شبکه های فارسی و جذب مخاطب مشغول آزمون و خطا هستیم و نیاز به یک سنجش عمومی و نفرات اجرایی داریم. در اولین گام میرزایی با همکاری سعودی ها در کنار کانالهای بین المللی شوء تایم، با تامین بودجه سعودیها شبکه فارسی شوء تایم را راه اندازی میکند و در داخل کشور با برخی گروه های دوبلاژ به توافق میرسند که اقدام به دوبله فیلمهای ارزان هالیوودی کنند و به این ترتیب شبکه شوء تایم راه اندازی می شود. شبکه شو تایم فارسی ضمن پخش فیلمهایی با زیرنویس فارسی با گویندهها و دوبلورهای تراز اول ایرانی به توافق می رسد که به تدریج باکس دوبلاژ را در ایران راه اندازی کنند.در میان چند فیلم دوبله شده، دوبله فیلم قسمت سوم Scary Movie با جنجال های فراوانی روبرو می شود. در همان زمان دوبلورها توسط «محمود قنبری» توبیخ می شوند و حاشیه های فراوانی برای همکاران گوینده با شبکه شوء تایم رخ می دهد و به این ترتیب همکاری با عوامل داخلی گزینه ای است که کاملا به بن بست می خورد. از سوی دیگر شبکه تحویل شده با گیرنده های معمولی در ایران دریافت نمیشد و پروژه شوء تایم پس از مدتی به بن بست میخورد و میرزایی سال ۲۰۰۷ وارد پروژه دیگری میشود. زیرنویس های فارسی فیلم های روز هالیوودی را چه کسی تهیه میکند ؟! میرزایی همزمان با پیگیری فعالیتهای جدیاش در حوزه تاسیس یک رسانه مناسب، از سال ۲۰۰۵،دفتری را در دوبی با عنوان «نارا ویدئو» تاسیس میکند و با بودجه کلانی که سعودی ها در اختیارش قرار دادهاند یک کمپانی بزرگ ترجمه را راه اندازی می کند. وی با مترجمانی که در اختیار دارد ،بنگاه زیر نویسی فارسی را با چند مترجم در دوبی راه اندازی میکند.در آن دوره خاص، کمپانی نارا ویدئو، فیلمهای سینمایی که امکان عرضه در شبکه نمایش خانگی نداشتند را زیرنویس میکردند و در فرمتهای متعددی به ایران ارسال می کرد که آثار ترجمه شده توسط شبکه زیر زمینی منتشر می شد. پس از راه اندازی اینترنت پر سرعت اغلب زیر نویسهای خود را حتی قبل از اکران فیلم مورد نظر در فضای مجازی منتشر میکنند. پروژه نارا ویدئو ،یک برنامه اجرایی یازده ساله که همچنان در حال انجام است، هر فیلمی که در سینماهای جهان در حال اکران است زیرنویس فارسیاش توسط بنگاه بزرگ ترجمه میرزایی از طریق اینترنت به صورت عمومی منتشر می شود. کار میرزایی در ابعادبزرگتری انجام میشود و ترجمه سریالهای طولانی چند فصلی توسط کمپانی «نارا» به صورت عمومی در فضای نت منتشر میشود و بدین صورت کاربران ایرانی موفق میشوند سریالهای غربی را به صورت آنلاین در ایران با ترجمه ای واقعی تماشا کنند. به عنوان نمونه ترجمه سریال بازی تاج و تخت توسط این گروه و به صورت مرتب انجام میشد به صورتیکه ترجمه سریال از قبل از انتشار هر قسمت در فضای مجازی قابل دسترسی بود. اما کار انجام ترجمههای فیلمها و سریالهای فرنگی یکی از چند کار مهمی است که میرزایی انجام می دهد. میرزایی در گام بعدی با جلب رضایت سعودیها و شکست شبکه شوء تاریم فارسی، راه اندازی شبکه دسترستری را دنبال میکند و در کنار شبکه های عربی «ام بی سی» ، MBCpersia را تاسیس میکند که از طریق ماهواره بدر و نیل ست برای ایرانیان داخل کشور قابل دسترسی بود. این شبکه فیلم های پخش شده در سینماهای جهان را با زیرنویس فارسی را پخش میکند و در گام بعدی سریال آمریکایی همچون آناتومی گری ، خاطرات یک خون آشام نخستین بار توسط این شبکه با دوبله فارسی پخش می شوند. میرزایی با توفیق نسبی شبکه فارسی MBC و جذب مخاطب اندک در دوران پس از تاسیس، اقناعش نمیکند و آنطور که خودش در محافل خصوصی عنوان کرده است شبکه های فارسی زبان لس آنجلسی را مزاحم میداند. او این شبکه ها را مضر سرگرمسازی میداند و تصمیم میگیرد با رایزنی های سیاسی به فعالیت این شبکه ها پایان دهد و اتفاقات سال ۱۳۸۸ دست مایه خوبی برای قانع کردن سعودی هاست.فتنه دوبی سیتی در شلوغیهای ۸۸ ! سال ۱۳۸۸ سال عجیب شبکههای ماهواره ای است. پدیده فارسی وان ظهور میکند. پدیدهای که میرازیی ازظهورش مطلع است اما اتفاقی خارج از کنترل اوست و میرزایی اصلا از این اتفاق خوشش نمی آید. او برای کنار زدن رقیبی مثل فارسی وان سعی می کند نیروهای جاه طلب و فعال برخی شبکه های فارسی زبان را انتخاب و با آنها وارد مذاکره شود. در آن مقطع فارسی وان در ایران مخاطبان فراوانی پیدا کرده و البته میرزایی از این اتفاق چندان خشنود نیست اما برای تعطیلی شبکه های لس آنجلسی او به حمایت فارسی وانی ها نیاز دارد. میرزایی و مدیران ارشد فارسی وان با یکدیگر چند باری گفتگو می کنند. مدیران فارسی وان نیز شبکه های لس آنجلسی را آفت فعالیت های خود می دانند و به واسطه میرزایی با دولت امارات و چند شیخ ذی نفوذ در امارات وارد گفتگو میشوند و در پایان این گفتگوها تصمیم میگیرند که صاحبان مشاغل در کشور امارات، علی الخصوص ایرانی های ساکن دوبی، به تلویزیون های فعال ۲۴ ساعته در لس آنجلس آگهی ندهند تا تلویزیونهای فارسی زبان لس آنجلسی دیگر قدرت جذب آگهی از دبی را نداشته باشند و محدودیت هایی را اعمال کنند برای اجرای کنسرت های خوانندگان لس آنجلسی در دوبی که عمدتا توسط مدیران شبکه های ۲۴ ساعته فراهم می شود.میرزایی در گفتگوها با حامیان سعودیاش که براحتی فضای امارات را مدیریت میکنند این موضوع را مطرح میکند که شبکه های ۲۴ ساعته لسی آنجلسی ، روی مدار و محور تولید موسیقی و موزیک حرکت میکنند و فعالیتها آنان آفت سرگرمیسازی محسوب میشود و آفت تغییر ذائقه مخاطبان. میرزایی استدلال میکند که مخاطبان فارسی زبان شبکههای ماهوارهای معمولا فیلم و سریالهای مطلوبشان را از تلویزیون ملی ایران تماشا میکنند و تنها برای تماشای موسیقی شبکه های فارسی زبان را دنبال می کنند. او مصرانه می خواهد این رویه باید تغییر کند. همزمان با رویدادهای سیاسی سال ۱۳۸۸ و تصمیم قاطع میرزایی، آگهیهای تجاری در مورد املاک شیخ نشینان دوبی در اغلب شبکههای فارسی زبان قطع میشود. استدلال میرزایی و تیمش این است که عدم حمایت از شبکه های فارسی زبان لس آنجلسی اقبال را به سمت شبکه هایی نظیر فارسی وان و MBCPersia بیشتر میکند. میرزایی و تیمش معتقدند شبکههای لس آنجلسی ذائقه نمیسازنند بلکه ذائقه را از بین می برند و با وجود اتفاقاتی که در سال ۱۳۸۸ افتاد، اقدام به فعالیت سیاسی کردهاند و بنگاههای اقتصادی دوبی نباید از هیچ فعالیت سیاسی حمایت کنند.اتفاق عجیبی در دبی رخ میدهد و هیچ کسی متوجه اتفاقات پشت پرده نیست که چرا دولت امارات به صاحبان مشاغل اجازه دادن آگهی به تلویزیون های لس آنجلسی را نمیدهد و از سوی دیگر چرا کنسرتهای لس آنجلسی در این شهر تعطیل می شود؟ میرزایی در جلسه ای محرمانه با مقامات سعودی در سال ۲۰۰۹ همزمان با آشوب های سیاسی در ایران چه نکاتی را مطرح کرد؟میرزایی یکشنبه ۱۸ اکتبر ۲۰۰۹ ( سال ۱۳۸۸) به حامیان سعودیاش می گوید روند مجادلات در نقطه ای خاص متوقف خواهد شد اما چالش های سیاسی موجب عطش بیشتر مردم برای تولیدات سرگرم کننده خواهد شد. شبکههای سیاسی و لس آنجلسی آفت اصلی برای مدل فعالیت های شبکه های فارسی زبانی هستند که قصد ارائه برنامه های سرگرمی ساز برای مردم ایران را دارند. بسیاری از مردم ایران از چالش ها و مجادلات سیاسی گریزانند و در شرایط بحرانی کنونی بیشتر به سرگرمی نیاز دارند. در چنین موقعیتی و در این شرایط بحرانی باید جنبه سرگرمی شبکه های تلویزیونی به صورت بلند مدت افزایش یابد و در همان جلسه، بودجه میرزایی به دلیل طرح کاملا موفق شبکه MBC persia دوباره شارژ میشود و چندین دفتر مناسب تحویل میرزایی می شود. از جمله ساختمانهای تحویلی به میرزایی، محل اسکان و استقرار پرسنلی در مالزی و چند دفتر در دوبی، آنتالیا ست که تحویل میرزایی می شود. تعطیلی لس آنجلسی و ظهور شبکههای عربی-فارسی ! میرزایی از جنس فعالیتهای فارسی وان خوشش نمیآید و مدل آرزوهایش کاملا متفاوت با مدل فعالیت فارسی وان است. از سوی دیگر پس از سال ۱۳۸۸ شبکه های ماهواره ای که دستشان از آگهی خالی شده دنبال فعالیت های تجاری دیگری هستند. در این فاصله مدیران ارشد شبکه های PMC، GEM و فارسی وان با میرزایی وارد مذاکره می شوند. فارسی وانیها خیلی مطمئن از نحوه عملکرد خودشان بودند و تعامل کامل را با میرزایی نپذیرفتند اما اسماعیلکیا و سعید کریمیان با توجه به قطع آگهی های دوبی همکاری با میرزایی را پذیرفتند و تنخواهی که در دوبی برای هر دو نفر باز شده بود شارژ شد و البته میرزایی شرط کرد که اختیار عمل کاملی به مدیران هر دو شبکه می دهد، به شرطی که خروجی های قابل قبولی داشته باشند، در غیر اینصورت قطعا قطع همکاری اتفاق خواهد افتاد.کیا PMC Family را تاسیس کرد و مهتاب تقوی «گوینده و مدیر دوبلاژ » فیلمهای و سریال های تلویزیون را جذب کرد و مدیریت استودیوی دوبلاژ و امور داخلی را به سینا ولی الله ( مجری فعلی فارس وان سپرد) و سریال های مرلین،( محصول انگلستان) کلاهبرداری واقعی( انگلستان) کمسیر و رکس( ایتالیا) تقدیر یک فرشته ( محصول مکزیک) عمارت سراب( ترکیه) ۱۰۰۰ راه برای مردن ( محصول آمریکا) شکارچیان نرو( محصول آمریکا) به اضافه پخش شوء امریکن آیدل را در دستور کارش قرار داد. اما در مدت طولانی مدتی نتوانست توفیق چندانی کسب و رضایت مخاطبان شبکه PMC Family را فراهم آورد ، ضمن اینکه PMC با دستگیری دوبلورهایش در تهران نتوانست ادامه حیات دهد و با این شیوه میرزایی مرد شماره سعودی ها پس از مدتی به همکاری با شبکه PMC و اسماعیل کیا خاتمه داد.و میرزایی GEM را آفرید ؟شبکه GEM یکی از شبکه های ۲۴ ساعته ای بود که برنامه هایش تفاوت چندانی با سایر شبکه های فارسی زبان نداشت . GEM با پول اندکی که سعید کریمیان ( مدیر این شبکه ) از تروریست های سازمان نفاق ( مجاهدین خلق) گرفته بود تاسیس شد و ادامه حیات اقتصادی اش شبیه سایر شبکه های لس آنجلسی بود و با گرفتن آگهی از مراکز اقتصادی ساکن در دوبی تغذیه میشد و اغلب مردم از هویت گردانندگان شبکه اطلاعات چندانی در دست نداشتند. کریمیان با قطع آگهی های اقتصادی دوبی حیات تجارت خود را در خطر می دید و همانطور که اشاره شد باب آشنایی او با «میرزایی» موجب شد که روند فعالیت های این شبکه سمت و سوی تازه ای پیدا کند. معادل همان پولی که به اسماعیل کیا تحویل شد به کریمیان پرداخت شد. کریمیان نیز یکی دو شبکه مجموعه خود اضافه کرد، مثل GEM movie که در ماهواره «یاهست» به ONYX تغییر نام داد. در نخستین گام با هوش و فراست بسیار اقدام به خرید سریال های ترکی با واسطههای عربی کرد. معادله خرید این سریال ها که هر قسمت آن ۳۰۰۰ دلار است و پخش آن با زیر نویس فارسی موجب بالا رفتن رایت سریال مذکور می شود. اما تجربه همکاری میرزایی با مجموعه شبکه MBC موجب شد که این شبکه نسخه اصلی سریالهای ترکی را خریداری کند و با اندکی هزینه کمپانی MBC حق پخش سریال را با زبان فارسی را در انضمام قراردادهایش می افزود. لازم به ذکر است که اگر محصولی از شبکههای سراسری ماهوارهای با دوبله کشور طرف معامله خریداری و پخش شود هزینه کمتری برای پخش کننده خواهد داشت. به این ترتیب کریمیان با حمایت میرزایی و شبکههای عربی موفق به خرید رایت سریال طولانی ترکی شد که هر فصل آن بیش از صد قسمت است و هر قسمت آن بیش از ۳۰۰۰ دلار قیمت دارد. پس از عبور از تنگنای کپی رایت کریمیان درگام بعدی خیابان جردن یک ساختمان هشت طبقه را با تعداد زیادی گوینده و دوبلور ایرانی استخدام کرد و مدتها به صورت پنهانی سریالهایی مثل حریم سلطان را با کیفیت بالایی در ایران دوبله کرد و با هیاهوی رسانهای گسترده ای اقدام به پخش سریالهای ترکی کرد. البته کریمیان دوبله برخی سریالهای کلمبیایی خود را در ایران به یک انجمن تازه تاسیس دوبله سپرده بود (در سالهای ۱۳۸۷ و ۱۳۸۸). اما سریالهای کذا و کذای ترکی نیاز به دوبلههای جدیتری داشتند. اگر تا آنروز فرهنگ فارسی وانی سریالهای کلمبیایی و کرهای از جانب رسانهها مورد نقد قرار میگرفت و مردم تا حدودی قبح شکنی چنین تولیداتی را میپذیرفتند اما سریالهای ترکی چنان به فرهنگ عامه ایرانی نزدیک بود که مخاطبان شبکه GEM انتقادات وارده به متن و محتوای منتشر شده ضریب تاثیر گذشته را نداشت.از سوی دیگر مدیر اصلی و اجرایی GEM وابسته به سازمان نفاق (سازمان مجاهدین خلق) بود و تامین اولیه سرمایه این شبکه به واسطه وابستگی به این سازمان تامین شده بود و اغلب مردم هر زمانی نامی و یا ردپایی از این عناصر این سازمان به میان میآید قطعا مواجه سختی با عناصر این سازمان و عملکردشان خواهند داشت. «سعید کریمیان» به خوبی میدانست به زودی پیشینه او در جراید و رسانههای ایرانی منتشر خواهد شد و اتفاقا قصد او از پخش سریالهای ترکی و شبیه به فرهنگ ایرانی (اما مخرب) جلب اعتماد ملی مردم ایران است. کریمیان قبل از هر پاتک رسانه ای ضد پاتک را با فراهم آوری یک اثر عامه پسندانه پاسخ می داد.نکته جالب اینجاست که سریال حریم سلطان در ایران به صورت آنلاین دوبله میشد اما با دستگیری دوبلورهای این سریال، پخش حریم سلطان تنها برای یک هفته متوقف شد. بازهم یک نکته جالب را طی میتوان از فرامتن فعالیتهای کریمیان در مقطعی کوتاه در سالها ۱۳۸۷تا سال ۱۳۹۰ و همکاری با گویندگان و دوبلورهای مطرح ایرانی که با سازمان صدا و سیما همکاری داشتند کشف کرد. کریمیان در قسمتهای نخست حریم سلطان قصد داشت با صداهای آشنا به گوش مردم این سریال را دوبله کند تا در مسیر همان مولفه جلب اعتماد ملی گام بردارد. ضمن اینکه برای پروپاگاند بیشتر همیشه به دنبال قربانی کردن ستاره های معروف و مشهور در عرصههای مختلف است.نکته جالب در مورد توسعه فعالیت های شبکه های GEM این است که کریمیان به شدت علاقهمند خبر سازی در فضای رسانه های ایرانی است و به هر اقدامی متوسل می شود که تا این اتفاق بیفتد. ************************* فصل کریمیان و سینمای ایران و اقتصاد ملی کریمیان در برگردان فارسی آثارش از دوبلورهای ایرانی مقیم داخل استفاده میکند و موج دستگیری دوبلورها در ابعاد وسیعی موجب خبرسازی در داخل و جلب توجه اذهان عمومی به سمت و سوی آثار پخش شده از شبکه های Gem میرود. با دستگیری گویندهها در داخل کریمیان اما با شارژ مالی میرزایی و دفاتر و محل اسکانی بزرگی در کوالالامپور که در اختیار کریمیان قرار میگیرد، گردانندگان GEM با گوینده های با استعداد داخلی مثل محمدرضا مومنی، علي عابدي، کامبيز شکوفنده، مریم و محمدرضا سیگارودی ، مریم نوری درخشان ، حمید جبلی، پرهام بادره، طاها وثوقي، سامان اصلاني، ستاره فخرآور، شهريار شورين، رهام آفتابي، مهسا رجالي، علي ذوالفقاري، مهدي پهلوان، بهاره طائب، آزاده صادقي، هاني مبارکي، سینا زند، حميد لاله زاري و تينوش خالقيان .... وارد گفتگو میشوند و تعداد زیادی گوینده را در مالزی برای انجام امور دوبلاژ اسکان میدهند. دست نامحرم کریمیان چرا در سفره سینمای ایران رفت؟! کریمیان بواسطه حامیان سعودی خود و حمایت کمپانی MBC به راحتی میتواند آگهی های بین المللی پخش کند و بینیاز از پخش از آگهی داخلی باشد اما کریمیان با طرحی اجرایی که میرزایی در اختیارش قرار داده است از پخش آگهی های رایج بین المللی و خارجی چشم پوشی می کند. هدف میرزایی تاثیر بر فضای سرگرمیساز داخلی است و کریمیان در اقدامی تعجب برانگیز اقدام به پخش آگهیهای سینمای ایران می کند. قبل از این اقدام فردی در ترکیه با عنوان طهماسبی مامور میشود بواسطه پخش آگهیهای سینمایی با هنرمندان داخلی ارتباط بگیرد و اقدام به جذب افرادی کند که در حوزه سینما و تلویزیون تحت عناوین مختلف مشغول فعالیت هستند. طهماسبی رابط سینمای ایران در جذب آگهی و عوامل سینما میرزایی در طرح یکپارچه سوم سرگرمسازی طرح تولید سریال و تله فیلم به زبان فارسی را در اختیار کریمیان قرار میدهد. او آنقدر جاه طلب است که هم اکنون مشغول رایزنی برای خرید یک شهرک سینمایی در ترکیه است. شهرکی که در دوران احمدینژاد، محسن علی اکبری قصد خرید آنرا داشت تا سینماگران ایرانی برای استفاده از لوکیشنهای خارج از کشور، به این شهرک مراجعه کنند. ماجرای پخش آگهی فیلم های سینمایی در داخل با جنجال های رسانه ای مختلفی روبرو می شود و مثل هر بار شبکه GEM را بر سر زبانها میاندازد. کار آنقدر بالا می گیرد که قوه قضائیه وارد عمل می شود و میرزایی که اصولا از حواشی سیاسی وحشت دارد دستور توفق آگهیهای GEM را میدهد. اما بهانه پخش تیزرهای سینمایی، ارتباط با سینمای ایران را موجب میشود که تا عوامل فنی ایرانی ارزان قیمتی جذب این شبکه شوند.اما خبرها حاکی از آن است که میرزایی از تولیدات Gem به هیچ وجه راضی نیست و قصد دارد با ایجاد زمینه یک پُست پروداکشن قوی پرونده تولیدات فارسی GEM را با عوامل ایرانی احیا کند.از سوی دیگر برقراری ارتباط با مراکز اقتصادی در ایران در زمینه پخش تیزر موضوعی است که توسط کریمیان دنبال میشد و میرزایی با آن اصلا موافق نبود چون ماحصل این تلاش به تنش سیاسی فراوانی در داخل منجر شده است اما ماحصل تلاش کریمیان برای جلب رضایت بنگاه های داخلی برای میرزایی رضایت بخش بوده است. شنیدههای و شایعات حکایت از این دارد که میرزایی از حواشی پیش آمده برای سینمای ایران و بنگاههای اقتصادی رضایت فراوانی دارد و کریمیان با قدرت بیشتری پروژه نفوذ اقتصادی اش را توسعه خواهد داد. آیا اسکار ایرانی فلفل عربی چاشنی اش خواهد شد؟ میرزایی در بساز و بفروش اسکار دستی بر آتش دارد؟! طرح اصلی که میرزایی و سعودیها هم اکنون روی آن کار میکنند دفن تلویزیون ملی ایران و سینمای است. این های جملاتی است که در همان جشن معروف سعودی ها در سال ۲۰۰۵ مسعود شریف، همراه میرزایی، مطرح میکرد. مسعود شریف در حال حاضر یکی از مدیران کلیدی ماهواره یاهست است. سخنی که بخشی از آن را محمد تقی راوندی در برنامه نوروزی شبکه GEM به زبان آورد. فیلمسازی با مشارکت شیوخ عرب. برنامهای که بخشی از آن طریق قطری و فستیوال دوحه دنبال می شود و دو فیلمساز ایرانی یعنی اصغر فرهادی و بابک انواری دو فیلم معرفی شده به آکادمی اسکار، زیر سایه و فروشنده را با حمایت ها عربها تهیه و تولید کرده اند. اگر این موضوع مطرح شود که باند میرزایی مسبب این حمایت هاست فردایش آقایان موضع خواهند گرفت که تندروها در همه جای دنیا چنین و چنان هستند اما در مورد خاص ساخت فیلم عربها برنامه حساب شدهای را توسط تور آقای میرزایی اجرا خواهند کرد باید منتظر ماند و دید. روند فعالیت های میرزایی نشان میدهد این فرد اهل آزمون و خطاست. او شبکه «شو تایم» فارسی را تاسیس می کند تا شرایط تاسیس کانال فارسی با محتوای فیلم های زیرنویس و دوبله شده را عیار سنجی کند. سپس این شبکه را منحل می کند و persia MBC را با حمایت سعودیها تاسیس میکند، پس از یکدوره عیارسنجی سطح سلیقه مخاطب روی شبکه GEM سرمایه گذاری میکند و در دوبی بزرگترین موسسه ترجمه فیلم به زبان فارسی را تاسیس میکند تا فیلمهای هالیوودی پخش شده در آمریکا را به صورت آنلاین ترجمه کند و زیر نویس فارسی را به صورت گسترده در اختیار مخاطبان ایرانی قرار دهد. با این حال و با این همه تلاش گسترده میرزایی هیچ عکسی از او در فضای مجازی نیست و او به مثابه یک شبح بزرگ میماند.دانلود فیلممنبع : مشرق |
|
↧
November 23, 2016, 12:16 am
به گزارش ندای انقلاب، حمید چوبینه، با اشاره به اینکه یک چهارم ایرانیها درگیر مشکلات ناباروری هستند، در توضیح این آمار عنوان کرد: براساس آمارها سه میلیون زوج نابارور ایرانی داریم که باید هر زوجی را به همراه والدین خود حساب کنیم زیرا بیاولادی برای پدر و مادرهای داماد و عروس نیز بسیار مهم است، بنابراین در کشور بالغ بر یک چهارم ایرانیها دچار مشکلات روحی و گرفتاری ناباروری هستند.تعیین بودجه ملی برای درمان ناباروریمدیر مرکز فوقتخصصی درمان ناباروری رویش هلال ادامه داد: بنابراین میطلبد با توجه به این آمار بالای اجتماعی که افراد درگیر آن هستند برای مشکلات ناباروری در کشور فکر و طرح ملی لحاظ شود، یعنی در بودجهها از جمله در سرانه بیمه بحث پرداخت حق الزحمه ناباروری لحاظ شود که مسلماً حل مشکل زوجین نابارور یعنی کسب چند هدف با یک تیر است، زیرا همه خانوادههای ایرانی و به واقع ۱۰۰ درصد ایرانیها بچه داشتن را دوست دارند و افزایش جمعیت که از توصیههای مهم رهبری نیز است میتواند بر وضعیت سلامت روان و اجتماعی جامعه تاثیر مثبت بگذارد.پرداخت هزینه درمان یک مرحله IVF با وزارت بهداشتچوبینه در ادامه به هزینههای درمان ناباروری نیز گزیزی زد و گفت: خوشبختانه با حمایت وزارت بهداشت، بودجه و تخصیص اعتباری، گامی برداشته شده است ولو اینکه هنوز با ایده ال فاصله داریم ولی همین قدم و اعتبار نیز بسیار کارآیی دارد ولی باید این بودجهها افزایش و پایدار شود، بطوریکه هم اکنون در مراکز درمان ناباروری دولتی هزینه یک دوره درمان ناباروری به مبلغ یک میلیون و ۷۰۰ هزار تومان تا یک میلیون و ۸۰۰ هزار تومان توسط وزارت بهداشت پرداخت میشود و این خیلی خوب است و باعث میشود زوجین ناباروری برای درمان اقدام کنند.فرزندآوری با مشاورهای سادهوی با اشاره به اینکه هزینه درمان ناباروری در مراکز خصوصی تا ۱۰ میلیون تومان نیز برآورد میشود، گفت: البته زوجین نابارور باید به این مسئله دقت کنند که درمان ناباروری فقط IVF و هزینههای گران نیست، بلکه برخی زوجین نابارور با یک مشاوره ساده و اصلاح سبک زندگی به راحتی میتوانند فرزند دار شوند ولی مهم این است که برای دریافت مشاوره اقدام کنند و از راه پیشروی خود برای درمان ناباروری هراس نداشته باشند.مدیر مرکز فوقتخصصی درمان ناباروری رویش هلال در ادامه توضیح مراحل درمان ناباروری توضیح داد: بعد از مشاوره مرحله تجویز دارویی است و اگر فرزندآوری صورت نپذیرفت، مراحل آی یو آی (IUI) - تزریق اسپرم و بعد از آن برخی تکنیکهای اصلاح دستگاه تناسلی است که هزینه ای زیر یک میلیون تومان در بر دارد و در نهایت اگر زوجین در این مراحل نیز فرزند دار نشود آن موقع مراحل IVF و میکرواینجکشن مطرح میشود.چوبینه در خاتمه با تشریح فعالیت مرکز فوقتخصصی درمان ناباروری رویش هلال - به عنوان یک مرکزی که زیر نظر هلال احمر است، و در مقایسه ای بین مراکز دولتی و خصوصی تعریف میشود، درباره هزینههای درمان ناباروری این مرکز توضیح داد: کیفیت خدمات درمان مرکز فوقتخصصی درمان ناباروری رویش هلال از مراکز خصوصی نیز بالاتر است زیرا از متخصصان پژوهشکده رویان بهره مند است و دارای تجهیزات بسیار پیشرفته نیز است ولی هزینه آن در مرحله نهایی درمان برای هر دوره کمتر از مراکز خصوصی و در حدود دو میلیون و ۵۰۰ هزار تومان تا دو میلیون و ۷۰۰ هزار تومان است.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
November 23, 2016, 1:01 am
به گزارش ندای انقلاب، بر اساس این جمله مشهور که اشتباهات بزرگ برای آدمهای بزرگ است باید گفت که کارهای بزرگ هم برای آدمهای بزرگ است. کسانی چون زیدان که نه تنها اسلوب اخلاقی خود را حفظ میکنند، بلکه تبدیل به اسطوره چند نسل فوتبال چه در قامت بازیکن و چه در قامت مربی میشوند و همیشه در سختترین وضعیتها هم بهترین عملکرد را از خود نشان میدهند. زینالدین زیدان اسطوره خوشاخلاق تاریخ فوتبال در ماه ژانویه ۲۰۱۶ زمانی سکان هدایت تیم رئال مادرید را در دست گرفت که سفیدها اصلا در اوضاع مساعدی سر نمیکردند. در آن زمان «رافا بنیتز» در حالی جای خود را به زیدان داد که در ۴ بازی آخر خود نتیجه نگرفته بود و در بدترین آمارش، نتیجه را ۴ بر صفر به بارسلونا در خانه تقدیم کرده بود. حالا هنوز ۱۱ ماه نگذشته که رئال مادریدِ زیدان نه تنها قهرمانی اروپا را بدست آورده که در فصل جدید (از ماه آگوست به بعد) طی یک اقدام بیسابقه تا همین اواخر در حال شکستن رکورد بردهای پیاپی بدون شکست در تاریخ لالیگاست. آخرین رکورد متعلق به پپ گواردیولا در فصل ۱۱-۲۰۱۰ لالیگا بود. زیدان، ذاتا یک بازیکن تهاجمی بود و منطقی است که فوتبال روان رو به جلو را بپسندد. او در همان آغاز راه از شیوه محافظهکارانه «خوزه مورینیو» و «رافا بنیتز» دوری کرد و امضای شخصی خود را به پای روش فوتبال تیم زد و پس از ۱۱ ماه، اکنون اثبات کرده که در فوتبال مؤلف است.زیدان به خوبی فهمیده بود که مهاجمین رئال مادرید و بالاخص رونالدو و بیل به جهت ماهیت جاهطلب و نام و شهرتی که دارند، هر کدام میخواهند در نقطه ثقل باشند و راه خودشان را بروند. خط میانی هم از تمایلات دفاعی کمتری برخوردار است؛ و آتلتیکو -رقیب دیرینه همشهری- به خوبی از این ضعف آگاه شده و توپ را به گریزمان میرساند و به گل دست مییابد. اسطوره میدانست که چیزی در این میان کم است. پس با مهاجمان خود جلسه خصوصی گذاشت و با تفهیم خواسته خود استارت همبستگی بین آنها را زد. سپس، به کاسمیرو بازیکن برزیلیالاصل خود که در دوران مربیگری وی فقط ۲۳ دقیقه بازی مفید داشت اعتماد کرد و او را به عنوان هافبک دفاعی برگزید و انصافا یکی از بهترین انتخابها و اعتمادهای زیدان بود. کاسمیرو که اکنون مغز دفاعی در منطقه میانی تیم رئال مادرید است، در سال ۲۰۱۳ به خدمت رئال درآمد. چندان از سوی مورینیو مورد حمایت قرار نگرفت و کارلو آنچلوتی هم او به صورت قرضی به تیم دیگر واگذار کرد. با آمدن رافا چندین بازی مختصر به او داده شد اما معمولا نیمکتنشین بود. در اوایل دوره زیدان، وی هم مانند سه مربی سلف خود چشم به پر زرق و برق بودن خط میانی به نامهایی چون کروس، موردیچ، ایسکو، و خامس داشت و علاوه بر این رویکرد تهاجمیتر مدنظرش بود. باخت خانگی فوریه ۲۰۱۶ به آتلتیکو جرقه دگردیسی فکری اسطوره در مورد رئال بود. وقتی کاسمیروی جوان و ناشناخته بیشتر کشف شد، نشان داد که از توانایی دفاعی بسیار بالایی برخوردار است: تکلهای تمیز و استوار، قدرت بدنی بالا، و منطقهشناسی عالی که همین آخری خلاء فضای بین مدافعین و خط میانی را پر کرد. فلسفه جدید تیم: تحقق روح شکستناپذیری و ایستادگیبه گزارش مشرق، تیم به ماه آوریل رسیده بود و در مقابل بارسلونایی قرار میگرفت که تازه از مراسم ختم «یوهان کرایف» فارغ شده بود و قصد داشت به پاس نام او، رقیب دیرینه را در هم بکوبد. رئال اما زخمخورده از دربی مادرید و تجربهیافته از قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا، یک دستور کلی را در کار خود قرار داد: «چیزی که باید انجام دهیم، دویدن و دویدن و دویدن است». همین امر، موجب پیروزی در مقابل بارسلونا شد. زیدان در این ایام دو چیز به تیمش بخشید: توانایی دفاعی و اعتماد به اینکه در شرایط نامساعد (مثل خوب بازی نکردن و یا غیبت ستارگان تیم) هم میتوان نتیجه گرفت و پیروز شد. شاهد این قضیه آنکه رئال مادرید در ۷ بازی از ۱۹ برد خود، با گل ۱۰ دقیقه آخر بردش را تضمین کرده است. مربی فرانسوی کار را به جایی رساند که مارکا هم به تمجید و ستایش عملکرد وی برآمد و او را احیاکننده خستگیناپذیر رئال خواند. مدیریت کامل بر بازیکنان و توانایی عالی استفاده از سیستم چرخشیزینالدین زیدان با راسخیت اما مهربانی و دوستی کاملا بر ستارگان تیمش غلبه یافت و آنها را در مسیر خواستههایش قرار داد. وی، مدام بر تفکر تیمی و اهمیت یکایک بازیکنان تاکید داشت. ممکن است که خیلی از مربیان اینچنین تفکری را بیان کنند اما زیدان جامه عمل به این تفکرات پوشاند. قدرت ریسک، اعتماد بنفس، و اعتقاد به پتانسیل یکایک بازیکنان از خصوصیات بارز زیدان است که در کمتر مربی یافت میشود. او، در ۴ بازی لالیگا از ۲۱ بازیکن بصورت چرخشی استفاد کرد و تنها «سرخیو راموس» و «کیکو کاسیا» که تنها گزینه مناسب جانشینی «کیلور ناواس» بود، در ترکیب جابجا نشدند. این مربی شایسته، ۵ بار فرمت و شکل خط تهاجمی تیمش را در ۶ بازی آن هم در سطح لالیگا تغییر داد و این یعنی توانایی غیر قابل انکار وی.کار به جایی رسید که «توماس رونکرو» به عنوان یکی از بزرگترین مفسرین فوتبال در اسپانیا، در مورد وی چنین گفت: «زیدان یک ترکیب اصلی ۲۴ نفره دارد نه ۱۱ نفره. تیم تحت مربیگری وی نه تنها پلان B دارد که پلان C و D و هم دارد. تا بحال در تاریخ رئال تیمی به این کاملی، همه فن حریفی، و قابل اعتمادی ندیده بودم». در شرایط کنونی، همین تفکر منحصر بفرد و بسیار موفق زیدان باعث شده تا رسانهها بارسلونا را به خاطر اتکای صرف به مثلث مسی، سوآرز، نیمار (MSN) زیر سوال ببرند. یکی از بهترین وجوه سیستم چرخشی مخصوص زیدان این است که بازیکنان نیکمت پیوسته امیدوارند که به کار گرفته میشوند و همین امر از رشد افت و ناامیدی در آنها جلوگیری میکند. علاوه بر این، این نظام چرخشی بازی در رئال فعلی، موجب میشود که در فقدان بازکنان اصلی تیم خلا و نگرانی بوجود نیاید. مثلا، در همین بازی اخیر در مقابل حریف قدرتمندی چون آتلتیکو، زیدان در نبود بنزما رونالدو را به نوک پیکان خط حمله آورد، گرت بیل را به جای رونالدو به سمت چپ کشید و لوکاس وازکز را در سمت راست به جای بیل قرار داد. همچنین در خط هافبک در فقدان و مصدومیت کاسمیرو، کوآچیچ را به جای وی در قامت هافبک دفاعی گنجانید، مودریچ را در پست تخصصی خود نگاه داشت و به جای کروس مصدوم از ایسکو استفاده کرد. در قلب خط دفاع هم با وجود فقدان دو تن از اصلیترین بازیکنان تیم یعنی راموس و پپه، واران و ناچو بسیار خوش درخشیدند و اجازه نفسکشیدن به مهاجمین طراز اولی چون کاراسکو، تورس، و گریزمان را ندادند. تمامی این جابجاییها بطور عالی عمل شد و شاهد یک رئال مادرید کاملا یکدست بودیم. به وضوح دیده میشد که از خط حمله لوکاس و بیل و از خط میانی مودریچ و کوآچیچ برای کمک به مدافعان به عقب برمیگشتند و بلافاسله با حالت آکاردئونی برای حمله به جلو باز میشدند. مدیر مردِ مطمئن، کاریزماتیک و پرآرامشبه گزارش مشرق، در دنیا کمتر مربی پیدا میشود که بازیکن خود را ماهها روی نیکمت نگاه دارد و سپس در یک اقدام به خط تهاجمی بیافزاید و اتفاقا خامس رودیگز در همان بازی مقابل اسپانیول یکی از گلهای تیم که گل رکوردشکن هم محسوب میشد به ثمر رساند. کاریزمای زیدان آنقدر در بین شاگردانش زیاد است که خامس که ماههاست تبدیل به یک نیمکتنشین شده، او را هنوز با قدرت اسطوره و الگوی خویش میخواند. یکی دیگر از دلایل سلطه زیدان بر بازیکنانش، کاریزمای بسیار زیاد اوست. او به عنوان یکی از اسطورههای ماندگار رئال مادرید پا در رختکن به عنوان مربی گذاشت. سیاهه و فهرست عملکرد او در رئال را که بنگریم، مملو از نقش سازنده و حیاتی او برای این تیم است. او، آنقدر دانهدرشت است که حتی ستارگان فعلی رئال و بزرگان رختکن مثل راموس، رونالدو، و مارسلو در مقابل وی سر احترام خم کردهاند. این بازیکن اسطوره سابق و مربی موفق فعلی، علاوه بر جدیت از وجه رفاقت بسیار زیاد با بازیکنان تمیش برخوردار است.آرامش درونی زینالدین زیدان به عنوان یک عنصر تلطیفدهنده و تعدیلکننده EGO (خود درونی) رئال یکی دیگر از عناصر خلق یک رئال سرزنده و مطمئن در این روزهاست. قطع یقین، آرامش و صلابت درونی سرمربی بطور مستقیم به تیمش تسری پیدا میکند. شما چه زیدان را در جریان بازیها و چه در کمپ تمرین ببینید، پیوسته آرام و خوشخنده است. یک صبر همراه با شوخطبعی را در وی میبینید. سخن آخرچیزی که مشخص و واضح است، این است که رئال مادرید از نعمت وجود یک مربی بسیار باهوش، کاردان، حرفهای، اخلاقگرا، باشعور، و با فراست برخوردار است که فوتبال شناس و در قامت یک اسطوره دارای کاریزمایی بینظیر است. همین اینها باعث شده که حال رئال مادرید خوب باشد. تیمی که اکنون در بدنه و ساختار از استحکام بسیار زیادی برخوردار است و در هر سه بخش زمین عالی کار میکند. زیدان، ثابت کرده که مرد روزهای سخت است. او، فوتبال را به خوبی میشناسد و خود یک پا روانشناس است. تیم تقریبا نابود شده را از بنیتز تحویل میگیرد و در همان سال به قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا میرساند. رئال مادرید روز به روز بیشتر پوست میاندازد و کاملتر میشود. «فلورنتینو پرز» -مالک باشگاه- باید از هر گونه رفتار عجولانه که نسبت به مربیان لایق قبلی داشت دست بردارد و به زیزو فرصت بدهد تا تیم را به درجات عالی برساند. سفیدهای مادرید هنوز هم جا دارند که با این مربی متفکر و باشعور بهتر و بهتر شوند. بر اساس این جمله مشهور که اشتباهات بزرگ برای آدمهای بزرگ است باید گفت که کارهای بزرگ هم برای آدمهای بزرگ است. کسانی چون زینالدین زیدان که نه تنها اسلوب اخلاقی خود را حفظ میکنند، بلکه تبدیل به اسطوره چند نسل فوتبال چه در قامت بازیکن و چه در قامت مربی میشوند و همیشه در سختترین وضعیتها هم بهترین عملکرد را از خود نشان میدهند.منبع : مشرق |
|
↧
↧
November 26, 2016, 3:19 am
به گزارش ندای انقلاب، وقتی به مرور بیانان رهبر معظم انقلاب درباره چرایی و چگونگی و سرنوشت انقلابهای جهان میپردازیم، در وهله نخست این حقیقت هویدا میشود که ایشان تسلط و اشراف خاصی بر تاریخ انقلابهای جهان دارند. نقل ظرایف و جزییاتی از سوابق انقلابها که تنها برای یک اهل فن ممکن است، نشان از این دارد که این شناخت حاصل یک مطالعه دقیق و عمیق در طول سالیان است، که خود این امر، اهمیت این موضوع را هویدا میسازد.رهبر انقلاب بارها جوانان را به مطالعه تاریخ انقلابها و درسآموزی از عبرتهای آن فراخواندهاند. از همین رو بنا داریم تا به مناسبت فرا رسیدن سالگرد انقلاب پرشکوه اسلامی ایران، مجموعهای از گزارشها را با موضوع شناخت اجمالی انقلابهای مهم جهان به مخاطبان گرامی ارایه دهیم، باشد که آشنایی با این مبحث مهم و نسبت انقلابهای دیگر تاریخ با انقلاب اسلامی ایران، تا حدی به شناخت جایگاه امروز جوان انقلابی و راهی که پیش رو دارد، یاری برساند.تهاجم نهایی، پیروزی قیامدر ۲۱ آگوست ۱۹۵۸، نوبت کاسترو بود که «آفند» بزرگ خود را علیه نیروهای دیکتاتور کوبا، فولجنسیو باتیستا آغاز کند. در استان «اورینته»، فیدل، رائول و خوان آلمیدا بوسکه با هدف حمله از چهار جبهه، از سییرا مائسترا سرازیر شدند. آنها که به سلاحهای غنیمتی از ارتش و سلاحهایی که با هواپیما به طریق قاچاق به دستشان میرسید، مجهز شده بودند، موفق شدند شهرهایی چون مافو، کنترا مائسترا و اورینته مرکزی را تصرف کنند.همزمان، سه ستون از انقلابیون به فرماندهی چه گوارا، کامیلو سی ینفوئگوس و حایمه وگا، به سوی غرب یعنی شهر «سانتا کلارا» پیشروی را آغاز کردند. ستون تحت فرماندهی حایمه وگا به کمین نیروهای باتیستا خورد و نابود شد. اما دو ستون دیگر به استانهای مرکزی کشور رسیدند و به نیروهای مسلح انقلابی دیگر (که تحت فرمان کاسترو نبودند) ملحق شدند.کامیلو سی ینفوئگوس، فرمانده برجسته چریک های کاسترودر ۳۱ دسامبر ۱۹۵۸، نیروهای مشترک چه گوارا و «اداره دانشجویان انقلابی» به فرماندهی کوبلا، خوان آبراهانتس و ویلیام الکساندر مورگان، شهر سانتا کلارا را تصرف کردند. باتیستا که خبر این پیروزیها را شنید، به وحشت افتاد و بلافاصله با هواپیما به جمهوری دومینیکن گریخت.نیروهای انقلابی کوبا در شهر لوس آرّویوس به هم ملحق شدند وقتی خبر فرار باتیستا به کاسترو رسید، مذاکرات خود را با فرمانده نیروهای دولتی در شهر «سانتیاگو دی کوبا»، دومین شهر بزرگ کوبا، در ۲ ژانویه برای تسلیم این شهر به انقلابیون آغاز کرد. سرهنگ «روبیدو»، فرمانده نیروهای دولتی به سربازان دستور عدم جنگ داد و نیروهای کاسترو شهر را تصرف کردند. این در حالی بود که نیروهای «اداره انقلابی دانشجویان» به طور مستقل شهر «سی ینفوئگوس» را از دست نیروهای دولتی درآوردند. همزمان نیروهای تحت امر چه گوارا و سی ینفوئگوس وارد پایتخت، هاوانا، شدند بدون این که سر راه خود از سانتا کلارا با هیچ مقاومتی روبه رو شوند.کاسترو و یاران در راه تهاجم نهاییکاسترو در ۸ ژانویه، بعد از یک راه پیمایی طولانی پیروزی وارد هاوانا شد. او مهره مورد تایید خود، «مانوئل اوروتیا لئو» را در ۳ ژانویه به عنوان رییس جمهور موقت کشور منصوب کرد.مانوئل اوروتیا لئو، رییس جمهور موقت انقلاب پس از انقلاب در ۱۵ آپریل ۱۹۵۹، فیدل کاسترو به دعوت «انجمن آمریکایی سردبیران مطبوعات» به دیداری ۱۱ روزه از ایالات متحده رفت. در این سفر او چند بار تاکید کرد که «برخلاف تصور جهانیان، همانطور که قبلا گفته بود، انقلابیون کوبا کمونیست نیستند و دنیا هم نباید آنها را کمونیست بپندارد.»کاسترو در سفر به آمریکا در دیدار با معاون رییس جمهور نیکسونبلافاصله بعد از پیروزی انقلاب، صدها تن از ماموران امنیتی، پلیسها و سربازان ارتش در رژیم باتیستا تحت محاکمه علنی در دادگاههای انقلابی قرار گرفتند. اتهامات آن ها جنایت جنگی، قتل و شکنجه بود. بسیاری از آنها به جوخه آتش سپرده شدند. بخشی به حبسهای طولانی مدت محکوم و شماری هم تبعید شدند. ارنستو چه گوارا به دلیل نقش پررنگی که در تصرف هاوانا ایفا کرد، به عنوان دادستان عالی در «پایگاه لا کابانا» منصوب شد. این بخشی از برنامه کلان کاسترو برای پاکسازی حکومت از نیروهای امنیتی وفادار به باتیستا و دشمنان حکومت انقلابی جدید بود. نیروهای رده پایین ارتش و پلیس تنها از کار برکنار شدند. اصلاحات و ملیسازی کاسترو در یک دهه اول حکومت خود، اقدامات انقلابی و مترقیانه بسیار قابل توجهی انجام داد، تصویب قوانینی برای برابری حقوق نژاد سیاه با سایر کوباییها، ارتقاء جدی حقوق زنان، بهبود بخش سلامت، بخش آموزش، رسانهها و ....چه گوارا، نماینده کوبای انقلابی در سازمان ملل یکی از اقدامات جالب دولت کوبا، برگزاری تورهای رایگان مراکز فرهنگی (سینما، تئاتر، موزه) برای ارتقاء سطح فرهنگی توده مردم بود. در انتهای دهه ۱۹۶۰، همه کودکان کوبایی، مشمول آموزش عمومی بودند. بیکاری و فساد تا حد زیادی کم شد. اما توفیقات چشمگیری در عرصه سلامت عمومی و درمان و همچنین سوادآموزی عمومی دو کار اساسی دولت انقلابی کوبا بود که تا سالها به عنوان یک الگو، دست کم در کشورهای سوسیالیستی، الهام بخش بود.تصویر معروف چه که به نماد انقلاب کوبا و روح انقلابی دوران تبدیل شد(آلبرتو کوردا،۱۹۶۰)اقدام اساسی دیگر کاسترو، بحث اصلاحات ارضی بود. تا پیش از پیروزی انقلاب، حدود ۷۵ درصد زمینهای مرغوب کشاورزی در کوبا، تحت مالکیت خارجیها، به ویژه آمریکاییها بود. ایجاد تعاونیها و تقسیم ثروت حاصل از زمین میان بخش بزرگتری از مردم، ارتقاء قابل توجهی در عدالت اجتماعی به وجود آورد. همزمان با این اقدامات، به تدریج، رهبران همه گروههای انقلابی رقیب کاسترو تبعید، اعدام یا در شورشهای ناموفق علیه کاسترو کشته شدند.درباره کوبا بیشتر بدانید:سازمان اطلاعاتی کوبا؛ خنثیکننده ۶۳۸ طرح ترور فیدل کاسترو +تصاویر و فیلم کاسترو اندکی بعد از به قدرت رسیدن یک میلیشیای انقلابی درست کرد تا هم شور انقلاب را در بین جوانان انقلابی زنده نگه دارد و هم پایگاه قدرتی فراتر از نیروهای مسلح داشته باشد. یک سازمان اطلاعاتی انقلابی موسوم به «کمیته های اطلاعاتی برای دفاع از انقلاب» در سپتامبر ۱۹۶۰ تشکیل شد تا از انقلاب در برابر توطئههای داخلی و خارجی حفاظت کند. در این دوره، با گروههایی چون همجنسبازان به شدت برخورد می شد. در فوریه ۱۹۵۹، یک وزارتخانه برای «احیای داراییهای اختلاس شده» تشکیل شد که وظیفه آن سلب مالکیت خصوصی زمینها و اموال خصوصی تحت قانون اصلاحات زراعی مصوب ۷ می ۱۹۵۹ بود. همه زمینهای کشاورزی به این ترتیب تحت مالکیت دولت قرار گرفت. همه داراییهای بزرگ متعلق به طبقات متوسط به بالای جامعه هم ملی شد (حتی اموال خانوادگی و مزارع بزرگ خانواده پدری کاسترو). در انتهای سال ۱۹۶۰، حکومت انقلابی حدود ۲۵ میلیارد دلار از اموال خصوصی کوباییها را ملی اعلام کرده بود. در ۱۹۶۱، دولت کوبا داراییها و مالکیت همه شرکتهای خارجی مشغول به کار در این کشور، به ویژه هلدینگهای بزرگ آمریکایی را ملی اعلام کرد و اداره آنها را خود به دست گرفت. یک سال بعد، دولت کوبا در راستای محدود سازی مذهب، همه اموال و زمین های متعلق به نهادهای دینی، به ویژه کلیسای کاتولیک رمی، را مصادره کرد. صدها تن از روحانیون کاتولیک، از جمله یک اسقف، برای همیشه از کوبا اخراج شدند. دولت کوبا رسما خود را یک دولت «بیخدا» معرفی کرده بود. بر همین مبنا نظام آموزشی هم تغییرات بنیادین کرد و از آن جا که دولت سوسیالیستی خود را مسوول اصلی سرنوشت کودکان میدانست، هر نوع آموزش خصوصی در سرتاسر کوبا ممنوع اعلام و آموزش در همه مقاطع، کاملا دولتی شد. در جولای ۱۹۶۱، از به هم پیوستن «جنبش ۲۶ جولای» فیدل کاسترو، «حزب سوسیالیست کوبا» به رهبری بلاسا روکا و «اداره انقلابی دانشجویان» به رهبری «فوره چومون»، یک سازمان انقلابی یکپارچه (IRO) شکل گرفت. این سازمان بعد از تغییراتی، در ۳ اکتبر ۱۹۶۵، به «حزب کمونیست کوبا» تغییر نام داد. دبیرکل این حزب هم البته خود فیدل بود. او ابتدا در جایگاه نخست وزیر، و بعد از ۱۹۷۶ در جایگاه رییس جمهور، رهبر کوبا باقی ماند تا این که در ۲۰۰۸ به علت ناتوانی ناشی از بیماری، جای خود را به برادرش رائول داد. واکنش های بینالمللی و سیاست خارجی مهمترین بخش از روابط خارجی کوبای بعد از انقلاب، مربوط به رابطه با ابرقدرت غرب و همسایه شمالی آن یعنی ایالات متحده بود. گرچه آمریکاییها مایل بودند در ابتدا حکومت جدید را به رسمیت بشناسد، اما خیلی زود ترس از شعلهور شدن آتش انقلاب در کل آمریکای لاتین، آن هم در زمان اوج گیری جنگ سرد میان آمریکا و شوروی، باعث شد که آمریکا در برابر حکومت کاسترو موضع بگیرد. کاسترو هم به دلیل حمایت آمریکا از دولت دیکتاتوری باتیستا از آمریکا کینه به دل داشت. اعلام ملیشدن شرکتهای آمریکایی در کوبا، موجب تیرهتر شدن روابط دو همسایه شد. رییس جمهور آمریکا، دوایت آیزنهاور، بیدرنگ همه اموال کوبا در آمریکا را توقیف کرد، روابط دیپلماتیک را به پایینترین سطح رساند و تحریمهای قبلی بر کوبا، در اواخر دوره باتیستا، را تشدید نمود. در ۱۹۶۱، دولت کندی در آمریکا، از یک گروه هزار نفری از کوباییهای مهاجر به آمریکا که ضد کاسترو بودند، برای حمله به کوبا و سرنگونی کاسترو حمایت مالی، آموزشی و تسلیحاتی کرد. اما این گروه توسط نیروی مسلح انقلاب تار و مار شد، و مساله به یکی از شرمندگیهای بزرگ دولت کندی بدل شد. از آن پس، دولت آمریکا در طول سالیان متمادی، بارها برای ترور رهبر کوبا انواع برنامه ها را پیاده کرد که همگی شکست خورد. به علاوه، کوبا تحت تحریمهای سنگین از طرف آمریکا قرار گرفت. تحریم کوبا، طولانیترین سیاست در بخش سیاست خارجی در تاریخ آمریکا است که چندین دهه به طول انجامیده است. گرچه در سالهای اخیر این تحریمها با تعدیلها و تخفیفهایی از سوی آمریکا، جهت عادیسازی بیشتر روابط همراه بوده است. در آگوست ۲۰۱۵، بعد از دهها سال، سفارتخانه آمریکا در هاوانا دوباره بازگشایی شد. پیروزی کاسترو و سیاست خارجی انقلابی او تبعات جهانی قابل توجهی با خود داشت. کاسترو، ملهم از گسترش نفوذ اتحاد شوروی در اروپا پس از انقلاب اکتبر ۱۹۱۷، به سرعت راهبرد صدور انقلاب به سایر کشورهای آمریکای لاتین و حتی جهان را اتخاذ کرد. در دهههای بعد کوبا به طور جدی درگیر کمکهای نظامی، مالی و آموزشی از جنبشهای مردمی در کشورهای آسیایی و آفریقایی شد که نمونه آن حمایت از انقلابها یا قیام های الجزایر، غنا، یمن، نیکاراگوئا و آنگولا بود. حتی در جریان جنگ داخلی آنگولا در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰، حدود ۶۰۰۰۰ سرباز کوبایی مستقیما دخیل بودند. با دشمن شدن ایالات متحده با کوبا، اتحاد جماهیر شوروی تبدیل به بزرگترین متحد و همچنین بزرگترین حامی مالی این کشور شد. آن دو همکاریهای همه جانبه نظامی و امنیتی خود را خیلی زود گسترش دادند که اوج آن نگهداری کلاهکهای هستهای شوروی در کوبا در ۱۹۶۲ بود. رویدادی که نزدیک بود منجر به شروع جنگ هستهای بین دو ابرقدرت، یعنی شوروی و آمریکا شود. ماجرایی که به «بحران موشکی کوبا» معروف شد و یکی از نقاط عطف تاریخ جنگ سرد میان اتحاد شوروی و ایالات متحده محسوب میشود. اگر جان اف. کندی، رییس جمهور آمریکا و نیکیتا خروشچف، رهبر وقت شوروی، عقلانیت و درایت به خرج نمیدادند و مساله با مذاکره حل نمیشد، جهان با خطر نابودی حاصل از جنگ هستهای مواجه میشد.بحران موشکی کوبا این رابطه نزدیک و تنگاتنگ تا زمان سقوط شوروی در ۱۹۹۱ ادامه داشت. سقوط شوروی و از دست دادن یک متحد و حامی مالی راهبردی برای کوبا، منجر به بحرانهای بزرگ اقتصادی برای این کشور شد. مسالهای که به باور کارشناسان یکی از دلایل عمده عقبنشینیهای سالهای اخیر کوبا از ایدئولوژی انقلابی و نرمش بیشتر آن در برابر آمریکا بوده است.دانلود فیلممنبع : مشرق |
|
↧
November 26, 2016, 3:03 am
به گزارش ندای انقلاب، «اگر ترامپ پیروز شود، کار ما به عنوان دیپلمات سخت تر می شود.» این را یک دیپلمات آمریکایی یکی دو هفته مانده به برگزاری انتخابات آمریکا در گفتگو با خبرنگار هافینگتون پست بیان کرده بود. او افزوده بود: " من شک دارم که او برنده شود." و البته در لحن این دیپلمات یک نوع تامل و نگرانی حس می شد. به هر حال، ماجرای سیاست آمریکا در ۹ نوامبر و پیروزی ترامپ بر رقیبش هیلاری کلینتون کاملا دگرگونه شد.درباره ترامپ، پیروزی او و اثراتش نه تنها بر آمریکا که بر نظام بین الملل، صحبت ها و مطالب زیادی در روزهای گذشته در رسانه های جهان مطرح شد. یکی از مهم ترین مسایل مطروحه، بحث درباره این موضوع است که آیا آمریکا باید همچنان «پلیس جهان» بماند یا نه. این سوال البته به طور جدی زمانی اغاز شد که تهاجم نظامی دوم آمریکا به عراق(۲۰۰۳) از منظر منافع دولت آمریکا تبدیل به یک شکست شد، چرا که علی رغم هزینه های چند صد میلیاردی و کشته شدن صدها سرباز آمریکایی، در نهایت این نفوذ و قدرت دشمن آمریکا، یعنی جمهوری اسلامی ایران بود که در عراق مستحکم شد. دیدگاه رییس جمهور منتخب آمریکا، دانلد ترامپ، هم با دیدگاه حاکم بر واشینگتن در سیاست خارجی متفاوت است و می تواند به تغییر مبانی دیدگاه آمریکا نسبت به جهان، که دست کم بیش از دو دهه است به آن عادت کرده ایم، منجر شود.برای مثال، سرباز سابق ارتش آمریکا و پژوهشگر کنونی، « اسکات بوشامپ» Scott Beauchamp در همین مورد در مقاله ای در ۲۰۱۴ نوشت: " آمریکا نباید رهبر جهان آزاد باشد." او در این مقاله، اصطلاحی را که استاد علم سیاست، «بَری پازن» Barry Posen وضع کرده بود، شرح و تفسیر کرد: هژمونی لیبرال.پازن این اصطلاح را برای توصیف روایت حلقهی بسته سیاست گذاران واشینگتن در زمینه سیاست خارجی به کار برده بود. شاید مرشد معنوی این حلقه بسته را بتوان «فرانسیس فوکویاما» دانست که در کتاب سال ۱۹۹۲ خود «پایان تاریخ و آخرین انسان» نظریه پایان مناقشات بزرگ بشری را با حاکم شدن لیبرال دموکراسی بر جهان به رهبری آمریکا مطرح کرده بود.فرانسیس فوکویاما روی جلد کتاب معروف «پایان تاریخ و آخرین انسان»یکی از مصادیقی که جهانیان به شدت به این حلقه سیاست گذارِ مداخله جو اعتراض و انتقاد کرد، بحران لیبی در ۲۰۱۱ بود، جایی که قدرتهای غربی اقدام به ایجاد یک منطقه «پرواز ممنوع» در حمایت از شورشیان مسلح ضد معمر قذافی کردند و توانستند رهبر لیبی را سرنگون کنند. این تصمیم به شدت مورد انتقاد قرار گرفت و به حق هم بود، چرا که خلاء قدرت بزرگی را در لیبی به وجود آورد که از قبل هم مستعدّ آشوب بود. امروز داعش بعد از عراق و سوریه به لیبی به عنوان سومین امکان ایجاد دژ بزرگ خود(بعد از عراق و سوریه) نگاه می کند و این مدیون راهبرد ضعیف و اشتباه اتخاذ شده توسط قدرت های غربی و رهبران مورد حمایت آن ها در حکومت انتقالی طرابلس بود.باراک اوباما در جریان آخرین دور سفر خود به اروپا تلاش کرد که به متحدان آمریکا این تضمین(نه چندان قانع کننده) را بدهد که دولت ترامپ دولتی مسوول خواهد بود و به وظایف آمریکا نسبت به شرکای جهانی پایبند می ماند. ، ولی می شد نگرانی و تردید را در لحن خود اوباما هم تشخیص داد. در برلین از او سوال شد که آینده ارزش ها و منافع هژمونیکِ جهانی ایالات متحده چه گونه است: " از آمریکا می پرسند که برنامه ما برای مسایل مهم جاری جهان چیست." مساله این جاست که با وجود شکست های عظیم سال های اخیر همچون نمونه های عراق و لیبی، هنوز بسیاری از متحدان و دوستان آمریکا آن را تنها کشوری می انند که می تواند نظم جهانی را احیاء کند.«شادی حمید»، تحلیل گر موسسه نولیبرال بروکینگز، از مداخله آمریکا در لیبی دفاع می کند: " منتقدان به غلط لیبی امروز را با چند ایده آل غلط مقایسه می کنند، ولی این روشی صحیح برای ارزیابی توفیق یا شکست مداخله نیست. برای این کار باید لیبی را امروز با لیبی ای مقایسه کنیم که قذافی هنوز در آن بر سر کار بود و قدرت های غربی سرنگونش نکرده بودند. با این معیار، مداخله در لیبی موفق بود. لیبی الان وضعیت بهتری دارد، نسبت به وضعیتی که قدرت های غربی اجازه بر سر کار ماندن قذافی را می دادند." این نظر که به شدت جای ایراد و انتقاد دارد، نظر بسیاری از سیاستمداران و اندیشمندان طیف «هژمونی لیبرال» است.اما چه خوب و چه بد، زمان تغییر در گفتمان سیاست خارجی آمریکا فرا رسیده است. هر اندازه که بخش عمده رسانه های آمریکا دانلد ترامپ را می کوبیدند، اکنون باید پیروزی او را بپذیرند و به سراغ این بروند که رهبر جدید به اصطلاح «دنیای آزاد» برای تضمین منافع و ارزش های دموکراسی به سبک آمریکایی چه برنامه ای دارد.یکی از نقص های بزرگ روند انتخابات این دوره در آمریکا این بود که بیشتر وقت مناظره های نامزدهای دو حزب روی سیاست های ترامپ متمرکز نشد، بلکه زیر موشکافی ها درباره فهرست بلندبالای اظهارات جنجالی او دفن شد، اظهاراتی که طیف گسترده ای را از اقشار جامعه آمریکا، از زنان و مهاجران تا رنگین پوستان، در بر می گرفت. در حالی که ترامپ هوشمندانه بدنه پایگاه رای خود را می ساخت، بسیاری از ناظران و تحلیل گران خود را به ندیدن زدند و نتوانستند به کنه نفوذ کلام او در مناطق روستایی و شهرهای کوچک آمریکا پی ببرند، جاهایی که افراد و خانواده هایشان درگیر مشکلات جدی اقتصادی هستند. و البته لحن ترامپ بازتاب صدای آمریکایی های سفیدپوست بود که بسیاری از آن ها در پی پیروزی ترامپ، از شکاف ها و گسل های جامعه آمریکا سر بیرون آوردند و دیدگاه های نژادگرایانه و بیگانه-هراس خود را علنا ابراز کردند. برخی این موج جدید را «هنجار جدید»(که در حال تثبیت است) خوانده اند.لیکن در حالی که ترامپ خود را برای در دست گرفتن زمام امور کاخ سفید آماده می کند، بسیاری از تردیدها و ابهامات وجود دارد. در حوزه سیاست خارجی، بیشتر ناظران و تحلیل گران هنوز نمی دانند که نظر دقیق رییس جمهور منتخب درباره چالش های جهانی چیست. برخی از بن مایههای سازنده ایدئولوژی ترامپ از قبیل پوپولیزم، ضدیت با جهانی سازی، مخالفت با نهادهای بین المللی و خروج از پیمان های تجاری بین المللی و منطقه ای، هنجارهای نظام سرمایه داری جهانی را به چالش می کشند، آن هم توسط میلیاردری که، به نحوی متناقض نما، از همین نظام منفعت های عظیم برده است.برای مثال، ترامپ پیشنهاد داده که آمریکا باید یک نوع «حق سرویس» بابت حفاظت نظامی از اعضای ناتو، از آن ها دریافت کند و برخی از چهره هایی که برای پست های کلیدی دولت او در نظر گرفته شده اند، همین نظر را دارند که مهم ترین آن ها ژنرال بازنشسته «مایکل فلین» است که قرار است مشاور امنیت ملی ترامپ باشد.اظهارات ترامپ و مشاورانش، متحدان آمریکا در ناتو، به ویژه در مرکز و شرق اروپا را گیج کرده است. این کشورها که در دوره اوباما به واسطه سیاست مهار روسیه، مورد حمایت ناتو و آمریکا بودند و دست به توسعه نیروی نظامی خود زده اند، اکنون نگران آن هستند که در مواجهه با مسکو در شرق اروپا، آن چنان که انتظارش را داشتند مورد پشتیبانی واشینگتن قرار نگیرند. نمونه دیگر، «مایکل پومپیو»، نماینده جمهوری خواه کنگره از ایالت کانزاس، و گزینه ترامپ برای مدیریت سیا است که علنا و صریحا گفته که از فسخ توافق هسته ای با ایران حمایت می کند. اروپایی ها، توافق هسته ای با ایران را دستاورد بزرگ «دیپلماسی اروپایی» می دانند و اکنون به دنبال بهره گیری از منافع آن هستند، ولی بحث جدی ترامپ و مشاوران ارشدش مبنی بر کنار گذاشتن این توافق آن ها را هم دچار کلافگی و سردرگمی کرده است.می توان گفت که برای ترامپ، مسوولیت هایی که آمریکا در سراسر دنیا برای خود تعریف کرده است، خدشه ناپذیر باقی خواهد ماند. برای کسی که هیچ تجربه ای در سیاست ندارد، ورود به کاخ سفید یعنی درگیر شدن بی درنگ با مسایل عاجل جهانی که بحران سوریه در راس آن ها قرار دارد. با این وجود، هم اکنون شکاف هایی میان آن چه سرفصل های سیاست خارجی دوران اوباما محسوب می شد و ابراز تمایل ترامپ به روابط با پوتین وجود دارد.انتخاب ترامپ تنها استقبال پوتین را به دنبال نداشت(روسیه از جانب رییس آژانس امنیت ملی آمریکا رسما به تلاش برای تاثیرگذاری بر نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا متهم شده بود) بلکه رییس جمهور سوریه، بشار اسد، هم اعلام کرد که اگر رییس جمهور منتخب آمریکا درباره مبارزه با تروریزم جدی است، پس «متحد طبیعی» دولت سوریه محسوب می شود. این نوع استقبال تلویحی از روی کار آمدن ترامپ، از سوی روسیه و سوریه، چشم انداز سیاست های آینده آمریکا را در قبال کرملین (به ویژه نقش روسیه در اوکراین) و در قبال بحران سوریه ( که در حال حاضر بر سر آن احتلافات عمیق بین واشینگتن و مسکو وجود دارد) برای کارگزاران فعلی سیاست خارجی آمریکا و همچنین متحدین این کشور، مبهم می کند. جدای از مساله شرق اروپا و غرب آسا، مساله کره شمالی و تسلیحات هسته ای، نظر ترامپ درباره پاره کردن توافق هسته ای با ایران و مناقشهی دریای چین جنوبی با جمهوری خلق چین، همه بی درنگ و بدون فوت وقت روی میز بیضی شکل کاخ سفید پیش روی رییس جمهور منتخب قرار خواهد گرفت.رسانه های منتقد ترامپ برای نشان دادن روابط خوب او و پوتین چنین تصاویری منتشر می کنندواقعیت این است که کسی به درستی نمی داند که موضع مشخص و صریح ترامپ درباره هر یک از این مسایل چه تبعاتی در گوشه و کنار دنیا به دنبال خواهد داشت. استاد علم سیاست، «یان بِرِمر»، اخیرا تویتی با این مضمون منتشر کرد: " یک هفته(از حضور ترامپ در کاخ سفید) که بگذرد، به شما می گویم که چقدر به صنعت ریسک سیاسی رونق می دهد. این اصلا چیز خوبی نیست."فراتر از ترامپ، خود سیستمهای موجود در آمریکا هم زیر سوال رفته اند. بخش بزرگی از رسانه های آمریکایی و اکثریت بزرگی از نظرسنجیها در ماههای منتهی به انتخابات پیش بینی هایی انجام دادند که با معلوم شدن نتیجه انتخابات، کاملا غلط از کار درآمدند. بسیاری از پوشش های خبری و تحلیل ها و تفسیرها، وجه قوی ضدترامپ داشتند و به جای گزارش درست و دقیق آن چه در بطن جامعه آمریکا می گذشت، خود را به ندیدن زدند و آن چه را که خود دوست داشتند به خورد مردم می دادند. بسیاری از به اصطلاح کارشناسان به گردابی کشیده شدند که اظهارات ظاهرا مضحک دانلد ترامپ ایجاد کرده بود، بی آن که به موجی توجه کنند که از کف جامعهی پر از شکاف آمریکا پشت سر او ایجاد می شد.ریاست جمهور ترامپ اکنون یک واقعیت عینی است و «پیش بینی ناپذیری» که در با خود دارد نه فقط مربوط به آمریکا، که مربوط به همه کشورهایی است که امواج رو به اوج گیری پوپولیزم و سیاست توده ای(در مقابل سیاست الیگارشیک) به آن ها رسیده است. در حالی که پیروزی ترامپ یک علامت بزرگ بود، خیزش های سیاسی مشابه در اروپا دو سه سالی هست که رواج پیدا کرده است، ظهور احزاب سیاسی راست افراطی در فرانسه، آلمان، هلند، اتریش، مجارستان و کشورهای دیگر با رشدی بی وقفه ادامه دارد. دولت های «مردان قدرتمند»، که تحت لوای «ملی گرایی» و «منافع ملی»، لیبرالیزم را به چالش می کشند و همین الان هم در روسیه، ترکیه و حتی فیلیپین در حال تجربه شدن است. حتی می توان هند تحت حاکمیت نخست وزیر «نانِندرا مودی» را در همین طیف به حساب آورد.پیروزی ترامپ بخشی از یک «روند جهانی» است؛ با این حال، این که آمریکا به عنوان «پلیس دنیا» و «رهبر دموکراسی جهانی» وارد این مسیر شود، مساله ای است که جا دارد خواب را از چشم بسیاری از چهره ها در آمریکا، به ویژه واشینگتن، بگیرد.منبع: Huffington Post |
|
↧
November 26, 2016, 4:06 am
به گزارش ندای انقلاب، «محمد عباس» سرتیپ ارتش سوریه و کارشناس نظامی این کشور درباره کشته شدن سه نظامی ترکیهای و زخمی شدن چند نفر دیگر در شمال شهر الباب سوریه و احتمال اینکه ارتش سوریه دست به این عملیات زده باشد، اظهار داشت: کسانی که نظامیان ترکیهای را کشتند در حقیقت کسانی هستند که از سرزمینشان دفاع میکنند، اگر ارتش سوریه تروریستهای ترکیهای را که وارد خاک سوریه شدهاند، به هلاکت رساندهاند، در حقیقت مأموریت مبتنی بر قانون اساسی و ملی و اخلاقی خود در دفاع از کشور را انجام داده است، حضور ترکیه در خاک سوریه، اشغالگری و تجاوز است و ارتش سوریه وظیفه دارد با آن مقابله کرده و آن را از دخالت در کشور بازدارد.عباس افزود: ما از شش سال پیش در حال مقابله با ترکیه هستیم، معتقدم که ارتش ترکیه ابزاری است که فقط به منافع آمریکا خدمت میکند نه جامعه ترکیه، نقش ترکیه در منطقه بیش از آنکه نقش مؤثر و مثبتی در منطقه باشد، نقش مخرب و ویرانگر است.وی درباره وجود پیامهایی که طرف سوری از پس اقدام قاطع با نظامیان متجاوز ترکیهای انجام داد، میخواست ارسال کند، ابراز کرد: اعتقادی به این ندارم که پیامهایی در پس آن وجود داشته باشد، بلکه یک اقدام عملی بود که نیروی هوایی سوریه انجام داد، این اقدام واکنش عملی به رفتار تجاوزگرانه و اشغالگری ترکیه بود که در خاک سوریه انجام میدهد، بنابراین فرمانی از سوی فرماندهی نظامی سوریه مبنی بر پاسخ به این اشغالگری وجود داشت و اقدام جنگندههای سوری در هدف قرار دادن ستونهای نیروهای ترکیهای که بهسمت الباب حرکت میکردند، اقدامی کاملاً طبیعی در مقابل هر اشغالگر یا متجاوز است.سرتیپ ارتش سوریه درباره اهداف ترکیه در خاک سوریه و طرفهایی که آنکارا با آنها برای تحقق اهدافش هماهنگ میکند، گفت: حضور ترکیه در خاک سوریه، اشغالگری است و این حضور نظامی با هماهنگی و همکاری اطلاعاتی، امنیتی و نظامی کشورهای عضو ائتلافی است که آمریکا فرماندهی آن را بهعهده دارد و با هماهنگی ناتو انجام میشود، ترکها بهتنهایی وارد نشدهاند، علاوه بر آن باید به اهدافی اشاره کرد که آنها برای تحقق منافع آمریکا تلاش میکنند.وی افزود: ترکیه اهداف متعددی را در سوریه دنبال میکند که یکی از آنها ایجاد پایگاههایی برای ناتو در شمال شرقی سوریه است، آنها همچنین برای تغییر قواعد بازی و وارد کردن نظامیانشان به سوریه بهجای گروههای تروریستی که وارد کشورمان کردهاند همچون فرقه السلطان مراد، حرکه نورالدین الزنکی و جبهه النصره تلاش میکنند، این در حالی است که طرفهای دیگر تلاش میکنند این گروهها را بهعنوان معارضان میانهرو و بعد سیاسی آتی سوریه معرفی کنند، اما در این زمینه شکست خوردند و هیچ نتیجهای نگرفتند.کارشناس نظامی سوری خاطرنشان کرد: مقامات ترکیه امروز میخواهند با این توهم به جهان القا کنند که از طریق دخالت در سوریه با تروریسم میجنگند، اما دستشان رو شده است، چرا که زمانی دخالت کردهاند که داعش در وضع خطرناکی قرار گرفته است، معتقدم که ترکیه از طریق پیشروی در خاک سوریه برای پوشش سیاسی و نظامی و مادی برای گروههای تروریستی و حمایت از آنها تلاش میکند، آنها دهها دستگاه تانک و زرهپوش و ادوات جنگی را وارد خاک سوریه کردهاند، کسانی که این ادوات را مورد استفاده قرار میدهند، ترکهایی هستند که پوشش داعش و گروههای تروریستی به تن کردهاند.وی در پایان به خبرنگار تسنیم گفت: به نظر میرسد که ارتش ترکیه با ماهیت و عنوان اصلی و پوشش نظامی و تانکها بهصورت رسمی وارد این جنگ شده است.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
November 26, 2016, 3:42 am
به گزارش ندای انقلاب ، ولی تیموری درباره ارائه گوشت نامتعارف (الاغ) و نیز مواد غذایی نامطلوب به گردشگران در واحدهای پذیرایی بینراهی کشور از جمله جاده هراز اظهار داشت: ۵۰ تا ۶۰ درصد واحدهای پذیرایی جاده هراز مجور ندارند، بنابراین رقابتهای ناسالم نیز بین آنها مطرح است و اخباری از این دست را برای تخریب همدیگر استفاده میکنند.مدیرکل نظارت و ارزیابی خدمات گردشگری ادامه داد: البته یک تعدادی از واحدهای پذیرایی در این جاده مجوز دارند ولی ۷۰ درصد غیرمجوز فعالیت میکنند، یعنی برخیها در این محور یک دکهای زدهاند و کار میکنند و این وظیفه سازمان راهداری و حمل و نقل جادهای است که طبق ﻗﺎﻧﻮﻥ ﺍیمنی ﺭاهﻫﺎ با این واحدها برخورد کند.تیموری تصریح کرد: در حوزه گردشگری نیز آن واحدهای پذیرایی که پروانه سازمان میراث فرهنگی دارند بهطور مرتب تحت نظارت اکیپهایمان در مسیرها هستند و نظارت میشوند و حتی بهمحض مطلع شدن از برخی اخبار درباره ارائه گوشت نامتعارف در فضای مجازی؛ دو گروه و تشکلهای بینراهی بهطور ویژه از واحدهای پذیرایی زیر نظر میراث فرهنگی بازدید به عمل آوردند که مشکلی گزارش نشد.مدیرکل نظارت و ارزیابی خدمات گردشگری در ادامه با ابراز "به ما اعلام شده است که دیگر مجوز جدید واحدهای پذیرایی ندهیم"، عنوان کرد: البته یک استثناء وجود دارد و آن واحدهای پذیرایی بینراهی که از قبل بدون مجوز فعالیت میکردند میتوانند در صورت رعایت شرایط قانونی بیایند و مجوز بگیرند.تیموری در خاتمه با تأکید مجدد نسبت به تفاوت فعالیت واحدهای پذیرایی دارای مجوز و غیرمجاز خاطرنشان کرد: فعالیت واحدهای پذیرایی بینراهی با توجه به شرایط هوایی در فصول مختلف بسیار سخت است و حتی برخی از آنها در هوای سرد به افراد گرفتار کمک نیز میکنند.ساماندهی تشکلهای حرفهای در سطح کشورهمچنین در این راستا مدیرکل نظارت و ارزیابی خدمات گردشگری در توضیحات چندی قبل خود در واکنش به انتشار اخبار کذب درباره ارائه گوشت نامتعارف و نیز مواد غذایی نامطلوب به گردشگران در واحدهای پذیرایی بینراهی کشور بهویژه مسیر جاده هراز، اظهار داشت: شکلگیری موجی از شایعات مبتنی بر اهداف مختلف، اقدامی ناشایست در راستای تخریب زحمات و کوشش یکی از مؤثرترین نوع تأسیسات گردشگری کشور به شمار میآید و سردرگمی و در نهایت نارضایتی هموطنان و گردشگران را در پی خواهد داشت.وی با بیان اینکه واحدهای پذیرایی بینراهی کشور اغلب با توجه به قرار گرفتن در مسیرهای دور از شهر، جغرافیای سخت و فعالیت تحت شرایط آب و هوایی متغیر همواره علاوه بر ارائه خدمات متنوع اقامتی و پذیرایی به گردشگران یکی از حامیان و تکیهگاههای اصلی تأسیسات گردشگری کشور به شمار میآیند؛ افزود: تلاش جهت ارائه خدمات مطلوب توسط هر یک از واحدهای مذکور با توجه به نظارتهای گسترده و متوالی بازرسین از اصلیترین اهداف سازمان و ادارات کل استانی به شمار میآید و همواره در سطحی شایسته نیز تحقق یافته است.تیموری با اشاره به اینکه یکی از مشکلات اصلی این فعالیت فقدان تشکلهای حرفهای در سطح استانها است؛ تصریح کرد: با توجه به اینکه یکی از برنامههای در دست اقدام سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری، ساماندهی تشکلهای حرفهای در سطح کشور به شمار میآید؛ لذا با تحقق این امر علاوه بر نظارتهای قوی و حمایتهای تخصصی، بدون شک شاهد شکلگیری چنین شایعاتی نبوده و پاسخگویی بهموقع و حرفهای از سوی آنان انجام خواهد شد.خدمات مطلوب واحدهای پذیرایی بینراهی در پی نظارتهای متوالیهمچنین در پی انتشار اخبار کذب درباره ارائه گوشت نامتعارف و نامطلوب به گردشگران در واحدهای پذیرایی بینراهی مسیر جاده هراز، «مهران حسنی» معاون گردشگری ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مازندران در این رابطه گفت: در حال حاضر طبق روال روزانه و نتیجه گزارش بازرسین کمیته تلفیقی نظارت بر تأسیسات گردشگری استان، اخبار کذب انتشار یافته بهطور قطع رد میشود و مورد تأیید نیست.وی با بیان اینکه نظارت بر تمام تأسیسات گردشگری بهویژه واحدهای پذیرایی بینراهی یکی از اصلیترین اقدامات و برنامههای دائمی این اداره کل به شمار میآید؛ اظهار کرد: کمیته تلفیقی مشترک نظارت بر تأسیسات گردشگری متشکل از ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان مازندران، نیروی انتظامی، وزارت بهداشت و نیز سازمان صنعت، معدن و تجارت بهصورت مستمر خدمات ارائه شده به گردشگران را ارزیابی و نظارت میکنند تا همواره رضایتمندی و احقاق حقوق هموطنان در سطحی شایسته محقق شود.وی افزود: علاوه بر نظارتهای مذکور، بازدید رؤسا و کارشناسان معاونت گردشگری ادارهکل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان و نیز شهرستانها نیز تکمیل کننده روند مورد اشاره به شمار میآیند تا هدف غایی رضایتمندی گردشگران محقق شود.به گزارش میراث فرهنگی ــ در پایان این مقام مسئول از کلیه هموطنان خواست بدون توجه به اخبار کذب و شایعات اخیر در این زمینه، برای سفرهای خود برنامه ریزی کنند.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
↧
November 26, 2016, 4:03 am
به گزارش ندای انقلاب، سعید عزت اللهی جزو بازیکنانی بود مشابه با علیرضا جهانبخش که ظرف مدت زمان کوتاهی بعد از ورود به فضای فوتبال حرفه ای ایران راهی لیگهای خارج از کشور شد و با کار و تلاش و پشتکاری که داشت موفق شد آنجا بدرخشد و در ادامه توانست توجه کی روش را هم به خود جلب کند تا به تیم ملی دعوت شده و حالا جزو ارکان اصلی تیم ملی قرار بگیرد. سعید عزت اللهی، درباره دیدار اخیر تیم ملی مقابل سوریه به نکات جالبی اشاره کرد. همچنین با این بازیکن گیلانی سری هم زدیم به لایههای دیگر زندگی شخصی اش تا درباره عادت ها و برنامه هایی که در اوقات فراغتش برای خود دارد بدانیم.متن کامل این گفت و گو در ادامه می آید:*از بازی با سوریه شروع کنیم. کار سختی در تانکو عبدالرحمن داشتید؟- بازی نبود. یک اتفاقی شبیه به فوتبال بود که فقط دو تیم در حال زدن زیر توپ و زمین خوردن بودند. کار خیلی دشواری بود و به طور کلی نمیتوان درباره این بازی حرف خاصی زد. * این یک امتیاز برایتان راضی کننده بود؟- از دو جهت این امتیاز هم خوب بود هم بد. همه چیز تا پیش از بازی دست به دست هم داده بودند که ما هیچ امتیازی از این دیدار به دست نیاوریم. هم خود سوریه ای ها با انتخاب این زمین می خواستند ما را تحت فشار بگذارند و هم مسئولان AFC که باید در این باره شرایط زمین را تأیید نمی کردند با سوریهایها موافقت کردند که در آن وضعیت بازی کنند. ما چند روز قبل در یک ورزشگاه دیگر با گینه پاپوآ بازی کردیم که اگر بازی در آن زمین برگزار میشد باز هم بهتر از این زمین بود ولی همانطور که گفتم همه چیز دست به دست هم دادند که ما نتیجه کامل و لازم را نگیریم. از این نظر ما ضرر کردیم و دو امتیاز از دست دادیم ولی از این حیث که می خواستند ما هیچ امتیازی نگیریم خوب شد که لااقل این یک امتیاز را گرفتیم و دست خالی زمین را ترک نکردیم. * درون زمین هم بازیکنان حریف خیلی با شما اصطکاک داشتند؟- دقیقا. از همان دقایق اول بازی می خواستند بازی را به سمتی ببرند که ما عصبی شویم. فکر کنم اولین هدفشان هم اشکان (دژاگه) بود که خوشبختانه اکثر بچههای تیم در این زمینه باتجربه عمل کردند و نگذاشتیم آنها به این خواستهشان برسند. البته یکی دو بار کریم (انصاریفرد) و بقیه بچهها داشتند از کوره درمیرفتند ولی اتفاقات بازی با قطر این تجربه را به ما داده بود که وارد حواشی بازی نشویم و خیلی خوب بازی را اداره کردیم. * فکر میکنی از نظر کیفی سوریه در چه حدی بود؟- به هر حال هر تیمی که به این مرحله میرسد قطعا شایستگیهایی داشته اما در آن زمین گل آلود نمی توان خیلی درباره تیمی قضاوت کرد. با این همه فکر میکنم اگر ما در یک زمین مسطح و مطلوب با سوریه بازی کنیم حتما می توانیم این تیم را شکست بدهیم. * همه بازیکنان تیم ملی برای بازی برگشت خط و نشان میکشیدند. قرار است خبری در بازی برگشت بشود؟- خب آن مصاحبهها درست بعد از بازی بود و همه از دست تیم سوریه و عوامل برگزاری بازی در آن زمین شاکی بودند که به آن شکل حرف میزدند. ما برای همه بازیهای برگشت برنامه داریم و قطعا می دانیم که برای صعود باید در دیدارهای برگشت هم عملکرد خوبی داشته باشیم. فکر نمی کنم خبری جز تصمیمی برای کسب هر سه امتیاز بازی برگشت داشته باشیم. وقت کشی های دروازه بان سوریه و فیلمی که بازیکنان شان درون زمین به راه انداخته بودند تا وانمود کنند که ما روی آنها خطا کرده ایم حسابی روی اعصاب بازیکنان تیم ما بود و به این دلیل بعد از بازی همه از دستشان به شدت شاکی بودیم. وگرنه فوتبال فوتبال است و ما فقط کار خودمان را می کنیم و خبری از انتقام گیری نیست. در واقع اتفاقی رخ نداد که بخواهیم آن را تلافی کنیم. اگر بتوانیم در بازی برگشت امتیاز کامل را بگیریم که انشاءالله می گیریم آن وقت خستگی و کوفتگی همه اتفاقات بازی رفت از تن مان بیرون می رود. * فکر می کنی تیم ملی به جام جهانی صعود می کند؟- هیچ چیز هنوز مشخص نیست. ما نباید فکر کنیم چون در دور رفت خوبتر از بقیه کار کردیم پس حتما کارمان تمام است. تا دور بعد بازی ها ۴ ماه زمان باقی مانده و ممکن است در این مدت هر اتفاقی بیفتد. ما همه تلاش مان را خواهیم کرد تا به جام جهانی برسیم. * کمی بیشتر از خودت بگو و اینکه چه شد که به این رشته علاقمند شدی؟- سعید عزت اللهی هستم متولد ۱۰ مهر ۱۳۷۵ که چند وقت پیش هم تولدم بود و ۲۰ سالم تمام شد. من در یک خانواده کاملا فوتبالی متولد شدم و پدرم (نادر عزتاللهی) از بازیکنان تیم ملوان بود و همین شد که من هم فوتبالم را زیر نظر او از مدرسه فوتبال زنده یاد سیروس قایقران آغاز کردم و رسما وارد دنیای فوتبال شدم. * بعد چکار کردی؟- البته باید این را بگویم که در مدرسه فوتبال زیر نظر پدرم کارم را شروع کردم. سپس به تیم شهرداری بندر انزلی رفتم و ۳ سال در آنجا بازی کردم و از آنجا به خدمت نونهالان ملوان درآمدم و پس از پیوستن به تیم نوجوانان ملوان در سال ۱۳۹۱ زیر نظر محمد احمدزاده به تیم بزرگسالان ملوان دعوت شدم و کم کم وارد دنیای بزرگسالان شدم. * الان هم که در روستوف روسیه بازی می کنی؟- بله! البته قبل از آن هم در اسپانیا توپ می زدم و زیر نظر باشگاه اتلتیکو مادرید کار می کردم. * این اواخر در روستوف نیمکت نشین شدی؟- به هر حال گاهی این اتفاق هم در فوتبال می افتد. * پست تخصصی ات چیست؟- من هم در دفاع میانی بازی می کنم و هم در هافبک میانی. * شغل و کار دیگری هم داری؟- خیر! همه کسب و کار من فوتبال است و درآمد دیگری ندارم. البته ممکن است در آینده و با مشورت پدرم و بزرگترها کار دیگری هم در کنار این کار انجام بدهم ولی از الان نمی توان چیزی را پیش بینی کرد. * اهل فیلم و سینما هم هستی؟- حتما اگر فرصت پیدا کنم به سینما می روم و فیلم هایی که تعریفش را شنیده باشم را می بینم. این را هم بگویم که من تئاتر هم می بینم. به ویژه تئاترهای کمدی. رفقای خوبی در تئاتر دارم که هر از گاهی در هنگام اجرای نمایش های کمدی و شاد مرا دعوت می کنند و من هم با دیدن آنها کلی انرژی می گیرم. * برنامه های تلویزیونی را هم می بینی؟- خب من بیشتر از هر برنامه ای مسابقات فوتبال را نگاه می کنم. در این بین بیشتر از همه برنامه نود را دوست دارم. برنامه خندوانه و دورهمی را هم خیلی دوست دارم چون انرژی خوبی به من می دهند. هر زمان این برنامه ها را می بینم حال و احوالم بهتر است و روحیه خوبی پیدا می کنم. * بیشتر با چه کسانی رفت و آمد داری؟- خب این روزها بیشتر وقتم یا در روسیه و با هم تیمی هایم است یا در اردوی تیم ملی و کنار بازیکنان این تیم. وقت هایی هم که به ایران برمی گردم بیشتر کنار خانواده هستم و شاید با دوستان قدیمی ام دیداری داشته باشم. *چه چیزهایی باعث ناراحتی ات می شوند؟- هیچ چیزی به اندازه دورویی و دروغ شنیدن مرا آزار نمی دهد. افرادی که دروغ گویی عادت شان است یا دورو هستند و پیش من یک حرفی می زنند و پشت سرم حرفی دیگر در زندگی من جایی ندارند. هرگز با آنها رفت و آمد نمی کنم و حتی با آنها سلام و علیکم را نیز قطع می کنم. به اعتقاد من عامل همه اختلافات همین دروغگویی و دورویی هاست. * کدام کشورها را برای سفر رفتن انتخاب می کنی؟- خب به خاطر شغلم زیاد سفر می روم ولی این سفرها هیچکدام تفریحی نیستند و کاری محسوب می شوند. به این خاطر در اندک فرصت هایی که بدست می آورم نهایت استفاده را از تعطیلات می برم. دوست دارم به جاهایی بروم که در آن آرامش پیدا کنم. کشورهایی که گرم باشد و دریا داشته باشد. چون خودم یک سال در اسپانیا زندگی کردم، دوست دارم غیر از مادرید شهرهای دیگرش را هم ببینم. فرانسه و شهر پاریس را هم دوست دارم ببینم. این کشور را حتما خواهم دید البته ایتالیا را هم باید ببینم و آنجا را هم مدنظر دارم. * اهل بازی کامپیوتری هم هستی؟- فقط یک بازی کامپیوتری را دوست دارم و بازی می کنم و آن هم بازی فوتبال پلی استیشن ۴ است. فرصت پیدا کنم و دوستانم هم علاقمند باشند مشغول می شویم و حسابی هم برای هم کری می خوانیم. به جز فوتبال هیچ بازی دیگری نیست که خودم را درگیرش کنم و علاقه ای هم به چیزهای دیگر ندارم. * چه ماشینی سوار می شوی؟- یک هیوندای آی ایکس ۵۵ که خیلی هم دوستش دارم. * چه ماشینی دوست داری؟- عاشق BMW هستم و پورش هم که جای خودش را دارد ولی چون اتومبیل های گرانقیمتی هستند فعلا سوار شان نمی شوم. البته خیلی ماشین باز هم نیستم و فقط از آپشن هایی که در اتومبیل ها وجود دارد خوشم می آید و BMW و پورش را هم به این دلیل دوست دارم. البته ماشین خودم هم آپشن های زیادی دارد. * فرصت می کنی به کنسرت هم بروی؟- خیلی وقت برای این کارها ندارم اما خیلی دوست دارم این کار را بکنم و آخرین کنسرتی که رفتم هم کنسرت شهرام شکوهی بود. * برای خرید کدام بازار یا پاساژ را انتخاب می کنی؟- برای خرید بیشتر به مراکز خرید و سنترها و شاپینگ های بزرگ می روم. چون در این قبیل اماکن همه چیز دور هم جمع است. من همیشه برای خرید کردن زمانبندی می کنم و چون فرصت زیادی برای این کار نمی گذارم این مراکز خرید را انتخاب می کنم. تهران باشم هم به پالادیوم می روم. * چه موبایلی دستت می گیری؟- اهل موبایل عوض کردن و این مسایل نیستم ولی سعی می کنم با تکنولوژی حرکت کنم و به روز باشم. الان آیفون ۶ دارم و فکر می کنم خوب باشد. چون خیلی کامل است همه آن را دوست دارند. هرچند که فعلا تب آیفون ۷ داغ است. * نگفتی غذای محبوبت چیست؟- کلا اهل غذاهای ایرانی هستم و سلیقه ام بیشتر با غذاهای ایرانی جور است. لوبیا پلو را خیلی دوست دارم و غذای مورد علاقه ام است. البته فسنجان، قورمه سبزی، و قیمه را هم دوست دارم. در کل بد غذا نیستم ولی با غذاهایی که در آن بادمجان داشته باشد میانه خوبی ندارم. اگر درغذا سیر باشد هم خوشم نمی آید. *دنبال مارک و این چیزها هم هستی؟- بیشتر لباس هایی می پوشم که مناسب سنم باشند. در انتخاب پیراهن برند مورد علاقه ام POLO است. باقی لباس هایم را هم از مارک Massimi Dutti انتخاب می کنم. *برنامه ات برای آینده چیست؟- مهمترین کاری که همیشه در نظرم بوده این است که بتوانم برای کشورم یک فرد به درد بخور باشم. فکر می کنم تا اینجا هم با این سن کمی که دارم توانسته ام به بخشی از این خواسته قلبی ام برسم. دوست دارم در امور خیریه و عام المنفعه هم شرکت کنم. * آرزوی فوتبالی ات چیست؟- اینکه با تیم ملی به جام جهانی بروم و بعد در یکی از تیم های خوب اروپا بازی کنم. * آرزوی خودت در زندگی چیست؟- اینکه سالم باشم و کنار خانواده ام دغدغه ای نداشته باشیم و همه مردم کشورم هم مشکلی نداشته باشند. بیشتر از هر چیزی سلامتی خودم و خانواده ام برایم اهمیت دارد. * حرف پایانی؟- از پدر و مادرم که در این سال ها خیلی برایم زحمت کشیدند ممنونم. همچنین از مربیانی که با آنها کار کردم و هم دوستان خوبم. از شما هم متشکرم و امیدوارم تیم ملی بتواند به جام جهانی برود تا از این طریق گوشه ای از محبت مردم خوب کشورم را جبران کرده باشم.منبع : مشرق |
|
↧
November 26, 2016, 3:52 am
به گزارش ندای انقلاب، برانکو ایوانکوویچ در پایان تمرین امروز (شنبه) پرسپولیس در خصوص تساوی تیمش مقابل پیکان در دیدار هفته یازدهم و مشکلاتی که این تیم در نحوه بازیاش داشت، گفت: این چهارمین شروع ما در لیگ بعد از تعطیلات بود و طبیعی است که با مشکلات خاصی مواجه باشیم. ما در این چند ماه همه روزها را با هم نبودیم، اما به بازیکنانم تبریک میگویم که مقابل یک تیم قدرتمند بازی خوبی به نمایش گذاشتند. پیکان تیم ضعیفی نیست. آنها تیم چهارم جدول هستند. ما ۳۰ دقیقه یک یار کمتر از پیکان داشتیم، اما شانس گلهایمان بیشتر از حریف بود.وی در ادامه افزود: در بازی برابر پیکان مشکل ما باز هم عدم استفاده از فرصتهای گلزنی بود و مهدی طارمی موقعیتهای زیادی را از دست داد. اگر بخواهیم به نکته مثبت بازی اشاره کنیم چهار موقعیت صددرصد گلی بود که روی دروازه حریفمان ایجاد کردیم.سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس همچنین خاطرنشان کرد: طبیعی است که ما دوست داشته باشیم همه بازیهای را ببریم، اما باید شرایط تیم حریف را هم در نظر بگیریم. لازم میدانم در اینجا از میزبانی ورزشگاه شهدای قدس هم تشکری داشته باشم، چرا که واقعا زمین مسابقه عالی بود و فکر نمیکنم در جای دیگر در ایران چنین زمین خوبی پیدا شود. به خاطر همین زمین خوب بود که دو تیم بازی زیبایی را به نمایش گذاشتند و فوتبال خوبی را شاهد بودیم.این مربی کروات در واکنش به طرح این مسئله که نتایج پرسپولیس نوسان دارد و این نوسان چقدر به مسائل داوری مربوط میشود و با این حال بازیکنانش هم موقعیتهای زیادی از دست میدهند، تصریح کرد: این موقعیت هدر رفتنها متأسفانه هست. با این حال بنده معتقدم نیت داور همیشه خوب است و ما هم دنبال بهانه یا کمکی نیستیم. به هر حال در این بازیها همیشه اتفاقاتی علیه ما بوده و از طرف دیگر نزدن گلها مشکل دیگر ماست. طبیعی است دنبال راهحل باشیم و باید ببینیم در آخر به کجا میرسیم.برانکو در خصوص عدم تمرکز مهدی طارمی در گلزنی و اینکه تمرکز این بازیکن در تیم ملی و پرسپولیس متفاوت است، گفت: این نمیتواند دلیل محکمی باشد. این بازیکن در تیم ملی یک پست دیگر بازی میکند و در بازیهای تیم ملی که از او دیدم، شانس گلی نداشته، اما در بازیهای پرسپولیس ۱۰ موقعیت گلزنی دارد. برای اینکه تیم مهاجم بهتر شود، باید صبر کرد. مهاجم همیشه نمیتواند موقعیتها را تبدیل به گل کند و برخی مواقع هم تمرکز ندارد که باید بهتر شود.وی درباره اینکه آیا مهدی طارمی به خاطر گل نزدن به کمیته انضباطی باشگاه دعوت شده است، گفت: نه، به خاطر گل نزدن نیست. طارمی به خاطر اینکه شانس گل را از دست داده که به کمیته انضباطی نمیرود. به خاطر این مسئله شاید بازیکن باید روی نیمکت بنشیند.سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس در پاسخ به این سؤال که پس چرا طارمی به کمیته انضباطی رفته است، تصریح کرد: ما نمیتوانیم در این خصوص صحبت کنیم.برانکو در واکنش به این مسئله که چرا بازیکنان ۴۰ ساله لیگ گلزنی میکنند، اما بازیکنان جوان پرسپولیس گل نمیزنند، اظهار داشت: جواب ساده است، چون بازیکن مسنتر آرامش و ثبات دارد، اما بازیکن جوان در حال رشد و تکامل است. چیزی که شما در ۲۰ سالگی نمیتوانید ببینید در ۳۰ سالگی به سادگی میبینید و به همین دلیل ما میگوییم تجربه خوب است. به همین دلیل ترکیب بازیکنان جوان و باتجربه خوب است. علیپور تازه از ۲۰ سالگی عبور کرده و طارمی هم تازه سومین فصلش در تیم است. آنها به عنوان یک شخص و یک انسان هم نیاز به زمان دارند.وی در پاسخ به این سوال که آیا این گل نزدنها و موقعیت هدر رفتنها باعث تغییر در ترکیب پرسپولیس برای دیدارهای آینده خواهد بود یا نه، گفت: بله، این تغییرات همیشه هست. درست است.سرمربی تیم فوتبال پرسپولیس درباره اینکه چرا یک روز پس از بازیها تمرینات این تیم باز است و پس از آن تا بازی بعدی پشت درهای بسته برگزار میشود، اظهار داشت: به این دلیل که روش عادی و نرمال هر باشگاهی میتواند همین باشد. من اینجا در خدمت شما باشم، اما اگر اطلاعات دیگری خواستید میتوانید از روی سایت ما بردارید یا با باشگاه صحبت کنید یا مصاحبه کرده و اطلاع بگیرید. اگر این مسائل را با باشگاه در میان بگذارید، مشکلی نخواهد داشت.برانکو در خصوص اینکه پرسپولیس بدون علیرضا بیرانوند و با بوژیدار رادوشوویچ هم دروازهاش را بسته نگه داشته و آیا از عملکرد این دروازهبان رضایت دارد یا نه، گفت: من هم خوشحالم توانستیم بدون اینکه کار خاصی کرده، عملکردمان را به این شکل حفظ کنیم. ما کسی را آوردیم که بتواند با بیرانوند به خوبی رقابت کند. ما بیرانوندی را آوردیم که به عنوان بازیکن ملیپوش به پرسپولیس آمده و این بازیکن تعویض بیچون و چرای بیرانوند است. انشاءالله بیرانوند که گچ دستش را باز کند وضعیت او را خواهیم دید، اما بیرانوند دروازهبان اول ماست.وی در پاسخ به این پرسش که چرا بعد از اخراج محمد انصاری از پلی یانسکی استفاده نکرد، گفت: رضاییان را به میدان فرستادیم تا تهاجمیتر شویم. البته در فکرم بود که کامیابینیا را به دفاع آخر ببرم.سرمربی پرسپولیس همچنین راجع اُفت شدید علی علیپور نیز یادآور شد: هر بازیکنی در مقطعی دچار بحران میشود، مخصوصاً مهاجمان که بیشتر دچار چنین مشکلاتی میشوند. این را هم در نظر بگیرید که تیمهای دیگر مقابل پرسپولیس متفاوت با بازیهای دیگر خود ظاهر میشوند و این مسئله کار ما را سختتر میکند. در ابتدای فصل هم گفتم که سال سختی در انتظارمان است از این جهت که تیمها با انگیزه متفاوتی به مصافمان میآیند. البته من ار نتایجی که تیمم تا اینجای فصل کسب کرده راضیام و اعتقادم این است که بازیکنان نهایت تلاش خود را انجام میدهند.برانکو در پاسخ به این پرسش که در بازی با ماشینسازی به جای انصاری از چه بازیکنی استفاده خواهد کرد، گفت: در این مورد حتماً یک فکری خواهیم کرد.وی در واکنش به این موضوع که نگران تهدید جدی از سوی تیم تراکتورسازی نیست، خاطرنشان کرد: نباید انتظار داشته باشید که ما هیچ رقیبی نداشته باشیم. لیگ طولانی است و ممکن است تا پایان فصل اتفاقات زیادی رخ دهد. آینده نامعلوم است و تیمهای دیگر را هم نباید نادیده گرفت. پیکان تیم خوبی است و روند خوبی در پیش گرفته است. سپاهان هم شرایطش بهتر شده و تیمی مثل نفت آبادان در بهترین شرایط خود به مصاف ما آمد. ذوبآهن و نفت تهران هم شرایط خوبی دارند و تأکید میکنم که روزهای سختی در انتظارماست. بدون شک تا پایان لیگ ممکن است اتفاقات زیادی رخ دهد.سرمربی پرسپولیس در پاسخ به این سؤال که آیا امید عالیشاه و احمد نوراللهی در نیمفصل از پرسپولیس رفتنی هستند یا نه، گفت: در خصوص جدایی این بازیکنان خود شما خبرنگاران مطلب مینویسید و من چیزی نگفتهام. به هر حال اگر قرار باشد عالیشاه و نوراللهی به سربازی بروند من نمیتوانم مانع آنها شوم، چون طبق قانون این کار را انجام خواهند داد. خدمت سربازی وظیفهای است که بر دوش همه جوانان است و باید به این قانون کشور احترام گذاشت، اما اینکه این دو بازیکن چه موقع راهی سربازی شوند خودشان تشخیص میدهند.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
November 26, 2016, 3:47 am
به گزارش ندای انقلاب، غلامرضا کردافشاری استاد دانشکده طب سنتی اظهار داشت: از دیدگاه بوعلی سینا و حکمای ما اگر فاعل یعنی بدن و سیستم بدنی به خوبی قوی باشد که بتواند اثرات روغن حاصل از دنبه گوسفند را حل کند یا اینکه بدن قوی باشد یا فرد مزاج خیلی گرمی داشته باشد که بتواند دنبه را حل کند یا اینکه فرد کارهای سنگین و فعالیتهای سنگین مانند کشاورزی کند در این موارد خوردن روغن دنبه نیز خوب است.به گفته وی در روستاها دیده میشود که فرد ۱۰۰ سال عمر دارد ولی به راحتی روغن دنبه مصرف میکند و هیچ مشکلی برایش ایجاد نمیشود چرا که با انجام کارهای سنگین دنبه را به خوبی هضم میکند و در برخی موارد کمی مرزه یا آویشن همراه آن میخورند که اثرات آن را بهتر میکند.این استاد دانشکده طب سنتی بیان داشت: اگر کسی فعالیت بدنی مناسب ندارد و بیتحرک است مداومت به خوردن روغن دنبه کند لاین روغن در رگها رسوب کرده و بیماری بروز پیدا میکند.کردافشاری گفت: اگر فرد مزاجش گرم باشد یا فعالیت بدنی مناسب دارد میتواند بر چربی دنبه اثر گذاشته و آن را حل کند و این چربی برای بدنش مفید خواهد بود.وی ادامه داد: برای کسانی که خیلی دوست دارند دنبه بخورند، نسخه ای وجود دارد از رازی و بوعلی سینا آن را تایید کرده اند و گفته اند که اگر کسی خواست دنبه مصرف کند بهتر است، سه کیلو دنبه گوسفندی را با سه عدد پیاز درشت به اضافه یک لیوان سرکه یا آبلیمو یا آبغوره خانگی یا رب انار خانگی؛ به همراه یک لیوان گلاب اضافه کرده و ۱۵۰گرم پوست سیب درختی یا رنده سیب درختی یا ۱۵۰ گرم میوه "به" نیز به آن اضافه شود. همچنین، یک قاشق چای خوری یا مربا خوری میخک یا میتوان ۲ قاشق کاکوتی اصل به مخلوط دنبه خود اضافه کنیم و همه را هم چرخ کرده و ترکیب را روی شعله ملایم میگذاریم تا رطوبت آن برود و آبی که وجود دارد حذف شود و روغن خالص بماند و بعد صافش میکنیم و میگذاریم در جایی منجمد شود.این استاد دانشکده طب سنتی خاطرنشان کرد: پیاز و ترکیباتی که به دنبه گوسفند اضافه میکنیم بوی بد دنبه را از بین میبرد و اصلاحش میکند یعنی آن لزوجت و غلظت آن را از بین میبرد و مانع رسوب آن میشود و اگر به این صورت تهیه شود میتوان مصرف کرد.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
November 26, 2016, 4:09 am
به گزارش ندای انقلاب، قاضی آسیابی دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان سمنان از بازداشت سه نفر از عوامل برخورد دو قطار مسافربری منطقه هفت خوان خبرداد.وی با تاکید بر اینکه دادستانی با قاطعیت به این موضوع ورود کرده است ، ادامه داد: در جریان رسیدگی به این پرونده سه نفر از عاملین شامل مسئول مرکز کنترل فرماندهی راه آهن شمال شرق کشور که در شاهرود مستقر است، مسئول مرکز کنترل خطوط و مسئول شیفت مرکز کنترل بازداشت شدند.قاضی آسیابی تصریح کرد: دادستان شاهرود و قاضی کشیک ساعت ها مشغول انجام تحقیقات این حادثه بودند، این افراد تفهیم اتهام شده و با صدور قرار تامین روانه زندان گردیدهاند.دادستان سمنان در ادامه گفت: دستورات لازم برای شناسایی سایر مقصرین این حادثه صادر و کمیسیون بررسی فنی حوادث باید هر چه زودتر تشکیل و نظر کارشناسی را به صورت کتبی و رسمی اعلام کند.منبع : فارسانتهای پیام/ |
|
↧
↧
November 29, 2016, 1:47 am
به گزارش ندای انقلاب، دو مقام آمریکایی روز دوشنبه مدعی تقابل تازه میان نیروهای ایرانی و آمریکایی در خلیج فارس شدند.این دو نفر به شبکه فاکس نیوز و خبرگزاری رویترز گفتهاند که روز شنبه یک قایق ایرانی تیربار خود را به سمت یک بالگرد آمریکایی نشانه رفته است.بنا به گفته این دو مقام نظامی آمریکایی، این اقدام قایق ایرانی در شرایطی انجام شده که بالگرد نیروی دریایی آمریکا در تنگه هرمز در حال پرواز بوده است.مقامات آمریکایی همچنین گفتهاند که در حین این رویداد، بالگرد آمریکایی حدود ۸۰۰ متر با دو قایق ایرانی در آبهای بینالمللی فاصله داشته است که یکی از این قایقها تیربار خود را به سمت بالگرد نشانهگیری میکند.این دو مقام نظامی آمریکایی در ادامه اعلام کردهاند، اگرچه خدمه بالگرد آمریکایی در هیچ لحظهای از این رویداد احساس خطر و تهدید نکرده، اما «این اقدام غیرایمن و غیرحرفهای بوده است».منبع : فارسانتهای پیام/ |
|
↧
November 29, 2016, 1:51 am
به گزارش ندای انقلاب، عباس جعفری دولتآبادی دادستان تهران در جمع خبرنگاران با تبیین پرونده محمود صادقی نماینده مردم تهران گفت: دستور جلب صادره از دادسرای فرهنگ و رسانه مطابق با موازین قانونی بوده و کماکان به قوت خود باقی است،وی ادامه داد: در پرونده مطروحه علیه آقای محمود صادقی هشت فقره شکایت خصوصی و سه فقره اعلام جرم عمومی مطرح شده و از طریق مجلس شورای اسلامی و کارگزینی دانشگاه تربیت مدرس احضاریه ارسال شده است و برای اطمینان خاطر روز شنبه(۶/۹/۹۵) موضوع تلفنی به آقای دکتر علی لاریجانی ریاست محترم مجلس شورای اسلامی لزوم حضور محمود صادقی در دادسرا اعلام شد و هم چنین با آقای وکیلی عضو هیات رئیسه مجلس در چند نوبت مذاکره تاکید شد برای پرهیز از سوء استفاده برخی افراد و جریان ها، محمود صادقی در دادسرا حضور یابد که به لحاظ امتناع نامبرده علیرغم اطلاع از احضاریه شعبه بازپرسی و انجام مصاحبه های متعدد که حکایت از اطلاع وی از احضار به دادسرا داشت، بازپرس دادسرا دستور جلب وی را صادر کرده استدادستان تهران تصریح کرد: آقای صادقی با توجه به رشته تحصیلی خویش به خوبی میداند که طبق اصول ۱۹ و ۲۰ قانون اساسی ایران، تمام افراد در قبال قانون مساوی بوده و مصونیتی که متهم به آن استناد می کند در موارد اظهارنظر یا دادن رای در مقام ایفای نمایندگی است و شامل مواردی که نماینده در حین انجام وظیفه نمایندگی مرتکب جرم گردد نمی شود. مادهی ۹ قانون نظارت بر نمایندگان نیز صرفا ناظر به مواردی غیر از ارتکاب جرم است، زیرا در غیر این صورت موجب تداخل وظایف قوا می گردد به علاوه تشخیص جرم بودن موضوع مورد شکایت با مراجع قضایی است، نه با هیات نظارت بر نمایندگان مجلس.دولتابادی افزود: صدور دستور جلب همواره به منزله بازداشت متهم نخواهد بود زیرا ممکن است اظهارات متهم نزد بازپرس موجب اثبات بی گناهی گردد. دادستان تهران افزود: رویه جاری مراجع قضایی در مورد افراد جلب شده این است که در صورت مقاومت یا پنهان شدن اذن ورود به محل سکونت صادر می گردد این در حالی است که دادستانی برای حفظ شان و منزلت نمایندگان مجلس از اذن ورود به منزل متهم خودداری کرده است. حسب گزارش کتبی پلیس متهم یکشنبه شب(۷/۹/۹۵) با مقاومت در برابر مامورین و با سروصدا مانع اجرای دستور شده و سپس با تمرد در مقابل مامورین و ارسال پیامک و انتشار در سایت ها و کانالهای خبری داخلی و بازنشر آن در سایتهای ضدانقلاب خواستار کمک و حضور افراد در مقابل منزلش را فراهم کرد که نوعی تحریک مردم به درگیری با مامورین بوده که با خویشتن داری مامورین مستقر در محل و ترک موقعیت و تاکید دادستانی برای خودداری از درگیری با افراد، اجرای دستور موقتا متوقف ماند.دادستان تهران در خصوص نقش هیات نظارت بر نمایندگان اظهار داشت: حسب نص اصل نود و هشتم قانون اساسی، تفسیر قانون اساسی برعهده شورای نگهبان است که با تصویب سه چهارم آنان انجام می شود و شورای نگهبان در تفسیر رسمی خود به شمارهی ۳۰۳۶/۲۱/۸۰ مورخ ۲۰/۱۰/۱۳۸۰ در مورد اصل ۸۶ قانون اساسی از جمله در بندهای اول و پنج که مقرر می دارد:۱- «مشروح مذاکرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران در خصوص اصل هشتاد و ششم، حاکی از اینکه مصونیت ریشه اسلامی ندارد و تمام مردم در برابر حق و قانون الهی یکسان و برابرند، و هر فردی که در مظنه گناه یا جرم قرار گیرد قابل تعقیب است و اگر شکایتی علیه او انجام گیرد دستگاه قضایی باید او را تعقیب کند.»۲- «نظر مبارک حضرت امام خمینی(ره) به عنوان ناظر و راهنمای تدوین قانون اساسی دایر بر ضرورت پرهیز از هتک حرمت اشخاص و لزوم جبران آن در مجلس و رسیدگی توسط قوه قضاییه، اصل هشتادو ششم قانون اساسی در مقام بیان آزادی نماینده در رابطه با رای دادن و اظهارنظر در جهت ایفای وظایف نمایندگی، در مجلس است و ارتکاب اعمال و عناوین مجرمانه از شمول این اصل خارج می باشد و این آزادی منافی مسؤولیت مرتکب جرم نمی باشد.»تصریح دارد ایفای وظیفه نمایندگی ملازمه با ارتکاب جرم ندارد. دستگاه قضایی معتقد است به لحاظ پذیرش اصل تفکیک قوا در قانون اساسی ایران، مرجع تشخیص جرم مرجع قضایی است و نمایندگان نمی توانند با استناد به مصونیت پارلمانی مرتکب جرم شوند.وق گفت: از برخی نمایندگان مجلس انتظار می رود به جای حمایت از یکدیگر از قانون تبعیت کرده و اجازه ندهند فردی با اقدامات غیرمتعارف موجب تجری دیگران گردد.دولتآبادی عنوان کرد اقدامات محمود صادقی در مقاومت در قبال مامورین و تحریک افراد برای حضور و اجتماع در مقابل منزل وی اخلال در نظم عمومی جرم محسوب و بر اتهامات قبلی وی افزوده خواهد شد و نامبرده باید به آن پاسخگو باشد.وی در پایان گفت: از آقای صادقی انتظار میرود به دستور قضایی احترام گذارد و خود را به مراجع قضایی معرفی کند و در غیر اینصورت مامورین موظفند متهم را جلب و به دادسرا معرفی کنند.منبع : فارس |
|
↧
November 29, 2016, 1:34 am
به گزارش ندای انقلاب، بهداد سلیمی در روزهایی که خیل عظیمی از عاشقان حسینی از ایران راهی کربلا می شدند تا در اربعین سالار شهیدان اباعبداله الحسین(ع) شرکت کنند تاب نیاورد و در این پیاده روی عظیم شرکت کرد. پای صحبت های قهرمان المپیکی کشورمان در رشته وزنه برداری در دسته سنگین وزن نشستیم تا درباره دلایل سفرش به کربلا و حضور در مراسم پرشور اربعین حسینی بدانیم که متوجه ناراحتی و غم سنگینش از به شهادت رسیدن جمع کثیری از هموطنان مان در اقدام تروریستی در حله عراق شدیم. بهداد سلیمی مثل همیشه با خلوص نیت پاسخگوی سئوالاتمان شد و گفت که در آن روزها بیش از همه دلتنگ چه کسی بوده است.*زیارت قبول. سفر به کربلا چطور بود؟- ممنون و قبول حق انشاءالله. سفر خیلی خوب و پرباری بود. به ویژه برای من که اولین بارم بود به این سفر می رفتم تجربیات گرانبهای زیادی داشت. هم برای من و هم همراهانم در این سفر. *پیش از این به کربلا نرفته بودی؟- چند سالی بود که دوست داشتم در این پیاده روی و سفر زیارتی شرکت کنم اما شرایط به گونه ای پیش نمی رفت که برنامه هایم را جور کنم. یا در اردو بودم یا گرم مسابقات و خلاصه که امسال قسمت شد و توانستم به کربلا بروم. * در طول این سفر چه حسی داشتی؟- خیلی حس قشنگ و زیبایی بود. خاطرات خیلی خوبی را هم برایم رقم زد که البته همه آنها در نهایت با حادثه تروریستی که برای تعداد زیادی از هموطنانم در "حله" رخ داد تلخ شدند. از این اتفاق خیلی ناراحت شدم و برای آن خانواده هایی که عزیزان خود را از دست دادند خیلی خیلی ناراحتم و امیدوارم نهادهای بین المللی به این موضوع رسیدگی کنند. یک اتفاق تلخ دیگر هم در سانحه برخورد دو قطار رخ داد که در کل این چند روز را با غم و اندوه برای من و همه هموطنانم همراه کرد. امیدوارم خداوند به همه بازماندگان درگذشتگان در این دو اتفاق تلخ صبر عطا کند. * در طول سفر کسی هم بود که بهداد سلیمی را بشناسد؟- سعی کرده بودم طوری سفر کنم که خیلی در چشم نباشم و کمتر مرا بشناسند و تا اندازه ای هم در این باره موفق شدم اما به هر حال مردم با معرفت کشورم همواره هر جا من را می بینند نسبت به من لطف دارند و در این سفر هم از این محبت آنها بهره مند شدم. * بهترین بخش از پیاده روی تان کدام قسمت بود؟- همه جای آن خاطره انگیز بود و شور و حال خوبی داشت ولی فکر می کنم در حد فاصل بین نجف تا کربلا شور و شوق وصف ناپذیری را دیدم که تا آن زمان ندیده بودم. مردم را می دیدم که با پای پیاده به سمت کربلا در حال حرکت بودند و عده ای که آنها را خادم خطاب می کردند برای پذیرایی یا اسکان دادن به زائرین نمی دانستند چکار کنند تا از زائرین به نحو شایسته ای پذیرایی شود. آنها بی هیچ چشمداشتی به زائرین خدمت می کردند و این برایم خیلی جالب بود. قبل از آن که به سفر بروم این مسایل را شنیده بودم ولی اینکه خودم آن را تجربه کنم خیلی باارزش تر و جالب تر بود. * در طول این سفر نسبتا طولانی قطعا خیلی از مسئولان نظام یا ورزش کاران و اهالی ورزش را دیدی. کدامیک برایت جالب تر بود و غافلگیرت کرد؟- وقتی در کربلا بودم سید هادی حسینی نماینده سابق قائمشهر در مجلس را دیدم و سورپرایز شدم. ایشان هم با دیدن من سورپرایز شد و هر دو با تعجب با هم حال و احوال کردیم و این برایم خیلی جالب بود که ایشان را در کربلا می دیدم. * حین پیاده روی به کسی کمک کردی؟ مثلا ویلچیری را هل بدهی یا دست کسی را بگیری و از این قبیل کارها؟- اینکه کار قابل عرضی انجام داده باشم را به یاد ندارم. اینقدر غرق در سفر و پیاده روی و این مسایل بودم که کمتر به این کارها فکر می کردم. * زیارت هم رفتی؟- البته که رفتم. اما به دلیل شلوغی و ازدحام زیاد جمعیت، در خلوت ترین ساعت ها به زیارت می رفتم. مثلا ۲ تا ۳ بامداد. چون برای نماز صبح دوباره حرم غرق جمعیت می شد. با دوستانم می رفتیم و زیارت مان را می کردیم و برمی گشتیم. هرچند که در همان ساعتها هم کار راحتی نبود. * قطعا می دانی که عراق یکی از کشورهایی است که تقریبا هر روز در آن عملیات تروریستی رخ می دهد. قبل از سفر نگران این موضوع نبودی به چنین کشوری سفر می کنی؟- خودم شخصا نگرانی بابت این مسایل نداشتم اما خانواده ام نگران بودند. اما وقتی شور و شوق زیاد مرا برای رفتن به این سفر دیدند دیگر مانعم نشدند و من هم تمام خطرات را به جان خریدم و راهی کربلا شدم. شکر خدا سلامت هم به خانه برگشتم. * در این سفر دلت برای چه کسی بیش از همه تنگ شد؟- دخترم. البته تقریبا روزی چند بار با خانواده در ارتباط بودم ولی خب دلم خیلی برای آنها به ویژه دخترم تنگ می شد. * حرف باقی مانده؟- بار دیگر وقوع چند اتفاق تلخ برای هموطنانم در اقدام تروریستی و قطار تبریز-مشهد را تسلیت می گویم و امیدوارم خداوند به بازماندگان شان صبر عطا کند. انشاالله سفر کربلا قسمت عاشقان سید الشهدا (ع) شود. منبع : مشرق |
|
↧
November 29, 2016, 12:44 am
به گزارش ندای انقلاب، امام حسن مجتبی دومین امام شیعه و بزرگترین فرزند امام علی (ع) و حضرت فاطمه (س) است که در ۳۷ سالگی به امامت رسید.دوره خلافت امامت فقط سه روز بیشتر از ۶ ماه طول کشید و پس از صلح اجباری با معاویه، به مدینه رفت و ۱۰ سال در آنجا بود تا اینکه توسط همسرش به شهادت رسید.درباره تعداد دفعات ازدواج امام حسن و تعداد همسران آن حضرت روایات زیادی ذکر شده است. برخی تعداد همسران او را سیصد، برخی دویست، برخی نود و برخی هفتاد نفر شمردهاند!!!این ارقام مبالغهآمیز درباره تعداد همسران آن حضرت با آنچه در منابع معتبر درباره نام همسران و فرزندان ایشان آوردهاند، تناسبی ندارد. مورخان با تمام تفحصی که در زندگی ائمه داشتند، فقط از نام و نشان ۱۸ همسر گزارش دادهاند که از این تعداد نام پنج نفر مشخص نیست و فقط نام قبیلهشان وجود دارد.بنابراین درباره همسران امام مجتبی (ع) بعضی از قلمهای مسموم دشمنان و افراد مغرض عددهای مختلفی را نوشتهاند که از آنجایی که اسنادشان ضعیف است نمیتوان آنها را قبول کرد. مضافا بر اینکه اگر تعداد ازدواجهای امام علیه السلام زیاد بود، باید فرزندان آن حضرت هم زیاد میشد. حتی اگر هر یک از همسران آن حضرت یک فرزند به دنیا آورده باشد باید عدد زیادی شود. در حالیکه اینطور نیست. و تاریخ چنین چیزی را نشان نداده که آن حضرت فرزندان زیادی داشته باشد.برخی از زنان آن حضرت که اکثر منابع از آنها نام بردهاند عبارتاند از:جعده دختر اشعث بن قیس، ام بشیر دختر ابومسعود عقبة بن عمر انصاری، خوله دختر منظور بن زیاد فزاری، حفصه دختر عبدالرحمن بن ابی بکر، ام اسحاق دختر طلحه بن عبیدالله تیمی، هند دختر سهیل بن عمرو و نَفیله یا رَمله (کنیز).*جعده قاتل امام حسن مجتبی(ع)جَعده(یا جُعده) بنت اَشعَث بن قِیس کِندی همسر امام حسن مجتبی(ع) است که با توطئه و وسوسه معاویه، امام مجتبی(ع) را مسموم کرد و به شهادت رساند. وی از امام صاحب فرزند نشد. در چگونگی و چرایی وقوع ازدواج امام با او روایتهای مختلفی وجود دارد.در روایات آمده است که امام علی(ع) ابتدا دختر برادر اشعث (سعید بن قیس) را برای امام حسن(ع) خواستگاری کرد، اما وقتی اشعث از این جریان با خبر شد، نزد برادرش رفت و او را از این کار منصرف کرد تا دختر سعید را به عقد پسر خود درآورد!بعد از آن نزد امام علی(ع) آمد و اعلام کرد که دختری را که برای حسن خواستگاری کردهاید، زن پسر من است و در آن جا بود که با اصرار دختر خود را به عقد امام حسن(ع) درآورد که از این ازدواج فرزندی حاصل نشد.با این حال بعد از مدتی معاویه با وعده مال بسیار و ازدواج با یزید، جعده را تطمیع کرد تا شوهرش، امام حسن مجتبی(ع) را که در آن زمان خانهنشین شده بود، زهر دهد و او نیز به طمع ثروت زیاد و عروس خلیفه وقت شدن چنین کرد.تا اینکه روزی امام حسن(ع) روزه بود، جعده زهر را در شیر ریخت و در هنگام افطار به امام(ع) داد، امام مقداری از آن نوشید و بلافاصله زهر را احساس کرد و فرمود: «انا لله و انا الیه راجعون»، جعده پس از زهر دادن به امام حسن(ع)، مورد نفرین حضرت قرار گرفت.حضرت از آن پس، پیوسته لختههای خون بالا میآورد و این وضع ۴۰ روز ادامه داشت تا سرانجام در روز ۲۸ صفر سال ۵۰ هجری پس از وصیت به برادرش، امام حسین(ع)، دار فانی را وداع گفت.پس از کارگر شدن زهر، معاویه به وعده مالی که به جعده داده بود وفا کرد، ولی به ازدواج او با یزید رضایت نداد و به او گفت: میترسد فرزندش را نیز مانند حسنبن علی به قتل برساند!*ازدواجهای او پس از امام حسن(ع)در مورد سرنوشت جعده و زندگی او پس از امام حسن(ع) هم در تاریخ این طور آمده است که جعده پس از امام مجتبی(ع) دو بار ازدواج کرد. نخست با یعقوب بن طلحه بن عبیدالله ازدواج کرد که برای او سه پسر به نامهای اسماعیل، اسحاق و ابوبکر به دنیا آورد که اسماعیل و اسحاق به هنگام حیات پدر از دنیا رفتند. پس از کشته شدن یعقوب بن طلحه در واقعه حره در سال ۶۳ با عباس بن عبدالله بن عباس فرزند ارشد ابن عباس ازدواج کرد و برای او پسری به نام محمد و دختری به نام قریبه به دنیا آورد که از این دو نیز نسلی باقی نماند.فرزندان جعده را «بنی مسمة الازواج» میخواندند یعنی: فرزندان زنی که شوهرانش را مسموم میسازد.*ام بشیر دختر عقبه بن عمرواُم بَشیر دختر عَقَبَة بن عَمرو، مشهور به ابو مسعود بَدری، صحابی پیامبر اسلام است. ام بشیر، همسر امام حسن مجتبی(ع) و مادر سه فرزند او بود. وی قبل از امام حسن(ع)، همسر سعید بن زید بن عمر بن نفیل بود و پس از امام حسن(ع)، همسر عبدالرحمن بن عبدالله بن ابی ربیعه شد.فرزندان ام بشیر از امام حسن مجتبی(ع) سه نفرند: زید و دو خواهرش ام الحسن و ام الحسین. ام الحسن همسر عبدالله بن زبیر شد. برخی از نویسندگان به جای ام الحسین از ام الخیر نام بردهاند.*خوله دختر منظورخوله دختر منظور بن زبّان فزاری، همسر امام حسن مجتبی (ع) و مادر حسن مثنی است. او نخست همسر محمد بن طلحه بود و با کشته شدن او در جنگ جمل، به همسری امام حسن مجتبی (ع) درآمد.ابوالفرج اصفهانی گفته است وی تا هنگام شهادت امام حسن (ع) در خانه او بود یا اینکه امام او را طلاق داد. بنابراین، از نظر ابوالفرج اصفهانی محتمل است که وی تا پایان عمر امام، همسرش بوده است و برخی مورخین نیز به این امر تصریح کردهاند. با توجه به گزارشی که مورخین از اندوه شدید وی از درگذشت امام نقل کردهاند این احتمال نزدیکتر به ذهن است که وی تا پایان عمر امام همسر او بوده است. ناراحتی وی چنان بود که پدرش منظور، شعری برای تسلی خاطر دخترش سرود:بئت خولة امس قد جزعت من ان تنوب نوائب الدهرلاتجزعی یا خول و اصطبری ان الکرام بنوا علی الصبردیروز باخبر شدم که خوله از اینکه مصیبتهای روزگار بدو رسیده، ناله و زاری کرده است.ای خوله! زاری مکن و شکیبا باش که بزرگواران بر صبر تکیه کردند.*ام اسحاق دختر طلحه بن عبیدالله تیمیاُمّ إسحاق دختر طلحة بن عبیدالله یکی از همسران امام حسن مجتبی(ع) بود. او پس از شهادت امام حسن(ع) با امام حسین (ع) ازدواج کرد. ام اسحاق مادر طلحه پسر امام حسن (ع) و فاطمه دختر امام حسین (ع) است. او پس از شهادت امام حسین(ع) با عبدالله بن محمد بن عبدالرحمن بن ابی بکر ازدواج کرد. برخی از منابع بعد از شهادت امام حسین(ع) تمام بن عباس بن عبدالمطلب را همسر او دانستهاند. گزارش های تاریخی از زیبایی و بدخلقی او یاد کردهاند.شیخ مفید، فرزندان او از امام حسن (ع) را سه نفر نام میبرد: حسین (که به أثرَم ملقب بود)، طلحه و فاطمه. مفید همچنین برای او یک فرزند از امام حسین(ع) به نام فاطمه نام میبرد.یعقوبی معتقد است امام دارای ۱۵ فرزند بوده است که هشت نفر از آنها پسر و هفت نفر دختر بودند. یعقوبی در کتاب خود، اسامی پسران امام علیه السلام را نیز متذکر شده، ولی به اسامی دختران اشاره ای نکرده است.مرحوم طبرسی نیز در اعلام الوری نقل کرده، امام حسن علیه السلام دارای ۱۶ فرزند دختر و پسر بوده است. او در کتاب خود، اسامی آنها را نیز با ذکر نام مادرانشان یادآور شده که عبارتند از: زید بن حسن و دو خواهرش امّ الحسن و امّ الحسین، مادرشان امّ بشیر بنت ابی مسعود خزرجی و حسن بن حسن، مادرش خوله بنت منظور فزاریهدر برخی منابع تاریخی نیز از زنانی به عنوان همسر امام حسین علیه السلام یاد شده که نمیتوان سندی معتبر بر آن، اقامه کرد. این افراد عبارتند از: عاتکه دختر زید بن عمرو بن نُفَیل، عایشه دختر خلیفة بن عبد الله جُعفی، حفصه دختر عبد الرحمن بن ابی بکر، عایشه دختر عثمان نام بردهاند.*منابع:دانشنامه شیعهشیخ مفید، الارشاد، ج۲حدیث نتدانشنامه مجازی مکتب اهل بیت(ع) ـویکی شیعهمنبع: فارس |
|
↧
↧
November 29, 2016, 1:37 am
به گزارش ندای انقلاب، «احمد کاظمی» مدیر پژوهش های کاربردی برون مرزی صداوسیما نوشت: سفر مولود چاووش اوغلو وزیر امورخارجه ترکیه به تهران در این مقطع از دو بعد دوجانبه و منطقه ای دارای اهمیت است. از بعد دوجانبه انجام این دیدارها نشان دهنده اراده سیاسی طرفین برای توسعه مناسبات علیرغم برخی اختلاف نظرها در مسایل منطقه ای است. ایران و ترکیه حدود ده سال است که رساندن سطح مبادلات تجاری به بیش از سی میلیارد دلار را برنامه ریزی کرده اند و علیرغم پتانسیل های فراوان در زمینه ترانزیتی، انرژی، تجاری، صنعتی، و ... حجم مبادلات تجاری دو کشور هنوز حدود ۱۲ میلیارد دلار است حال آنکه اقتصاد و گردشگری بشدت آسیب دیده ترکیه از ناامنی، نیاز به توسعه مناسبات با ایران در دوره پسا برجام دارد. آنکارا در حال حاضر روی طرح هایی فعالیت می کند که بدون مشارکت ایران عملا در سود آوری آنها تردید وجود دارد. یکی از این طرح ها، خطوط انتقال گاز تاناپ و تاپ است که به علت کافی نبودن ذخایر گاز حوزه شاه دنیز جمهوری آذربایجان، محافل اروپایی بر لزوم مشارکت ایران در این طرح انتقال گاز تاکید می کنند . در صورت مشارکت ایران در تاناپ و تاپ ، دور جدیدی از همکاری های ایران و ترکیه در حوزه انتقال انرژی آغاز خواهد شد . براساس طرح تاناپ یا ترانس آناتولی گاز از مسیر ترکیه به یونان و در ادامه براساس طرح تاپ یا ترانس آدریاتیک ،خط لوله گاز با عبور از آلبانی به ایتالیا می رسد از بعد منطقه ای این سفر بعد از سه تحول مهم صورت می گیرد. اول: رای ۴۷۹ نماینده پارلمان اروپا به تعلیق مذاکرات یازده ساله عضویت ترکیه در اتحادیه اروپا که علیرغم خوشخدمتی آنکارا در عادی سازی مناسبات با رژیم صهیوینستی صورت گرفت؛ پیام روشن سیاسی بهمراه تبعات اقتصادی و امنیتی دارد که نشان می دهد منافع ترکیه در همکاریهای منطقه ای نهفته است. دوم : تحولات عراق و سوریه با حضور مثال زدنی حشد الشعبی و نیروهای مردمی و محور مقاومت و موفقیت های آنها در موصل و حلب، نشان داد که، با چشم انداز موجود، ترکیه نیاز به تجدید نظر در رویکرد خود به عراق و سوریه دارد. حمله جنگنده های سوری به ستون نظامی ترکیه در نزدیکی الباب نشان داد که ادامه رویه کنونی مداخله می تواند تبعات جدی تری برای آنکارا به بار آورد. ترکیه اکنون با وضعیت شعله ور در مناطق کردنشین خود مواجه است و کارشناسان مستقل ترکیه نیز معتقدند راه برون رفت از این وضعیت که با بازداشت رهبران حزب دموکراتیک خلق و تقویت گروههای کردی در سوریه و عراق تشدید شده است، استفاده از پتانسیل همکاریهای منطقه ای است. سوم: پس از مواضع جنجالی که آنکار در قبال وضعیت تاریخی موصل و حلب و قرارداد لوزان گرفت، موج جدیدی از جبهه بندی علیه آنکارا در حال شکل گرفتن است که ادامه آن می تواند به طور جدی به طرح ادعاهای مشابه علیه ترکیه از سوی کشورهای منطقه از ارمنستان و عراق گرفته تا یونان منجر شود. این موضوع بهمراه موضع غیر منطقی که ترکیه درحمایت از ادعای بی اساس شورای همکاری خلیج فارس علیه جزایر ایرانی گرفته بود، ضروری می ساخت که مولودچاووش اوغلو و هاکان فیدان رئیس میت و مغز متفکر امنیتی دولت کنونی ترکیه با سفر به ایران، پیام های روشن تری از تصمیم آنکارا برای تصحیح در سیاست های منطقه ای خود بدهند. موضوعی که پس از کودتای ۱۵ جولای به یک مطالبه جدی برای مردم ترکیه تبدیل شده است.منبع : مشرق |
|
↧
November 29, 2016, 1:49 am
به گزارش ندای انقلاب، بنا به گزارش روزنامه الشرق قطر، ایمن الحکیم، سرمربی تیمملی سوریه به نظر میرسد از آوردن لژیونرهای سوری به تیم ملی ناامید نشده است زیرا در مصاحبه اخیر خود اعلام کرده است که درهای تیمملی به روی همه باز است.الحکیم در جدیدترین مصاحبه خود عنوان کرد: درهای تیمملی کماکان برای تمام بازیکنان چه در داخل سوریه و چه خارج آن باز است. ما به عنوان کادر فنی در این زمان تعطیلات کار خود را ادامه میدهیم و امیدوار به صعود هستیم.الحکیم پیش از این چندین بار به عمر السومه، مهاجم گلزن سوری الاهلی عربستان نامه زده بود ولی این مهاجم به دعوت نامه سرمربی سوریه واکنشی نشان نداده بود.تیمملی سوریه اکنون با کسب ۵ امتیاز در رده چهارم جدول گروه A آسیا قرار دارد. تیم ملی کشورمان در این گروه با ۱۱ امتیاز در صدر جدول قرار دارد.تیم ملی کشورمان در بازی رفت مقابل سوریه در مالزی و در شرایط بد آب و هوایی به نتیجه تساوی بدون گل رضایت داد. بازی برگشت این دو تیم در تاریخ ۱۴ شهریور ۹۶ در ورزشگاه آزادی برگزار میشود و این بازی برای ما حیاتی است زیرا آخرین بازی شاگردان کی روش است و در آن زمان برای صعود به جام جهانی کسب ۳ امتیاز حیاتی خواهد بود.انتهای پیام/ |
|
↧
November 29, 2016, 1:56 am
به گزارش ندای انقلاب، چه کسی فکرش را میکرد از لشگر سیاه وسپید مهرههای شطرنج با آن همه استاد بزرگ و استاد بینالمللی که آوازه نامشان مرزها را درهم نوردیده، بانویی به «پهلوانی» برسد؟ بانویی از دیار عیاران؛ عیارانی که سالها بود نامشان در قصهها مانده و خاک میخورد اما این بار دختری ۱۹ساله قهرمانی را نادیده گرفت تا پهلوانی را معنا کند. سارا خادمالشریعه بانوی اول شطرنج کشور و اولین زن ایرانی که توانست عنوان استاد بینالمللی شطرنج را بهدست آورد، یکشنبه در جریان رقابتهای شطرنج گرندپری بانوان جهان، دنیای ورزش را مات منش پهلوانیاش کرد تا بار دیگر یاد و خاطره جهان پهلوان تختی را زنده کند. دور هشتم از مرحله پنجم و پایانی مسابقات شطرنج گرندپری بانوان جهان درحالی به میزبانی شهر خانتی مانسیسک روسیه در جریان بود که خادمالشریعه برای حفظ صدرنشینیاش در این رقابتها مقابل ناتالیا ژوکووا از اوکراین و قهرمان سال گذشته اروپا نشست. هنوز ۱۱حرکت بیشتر انجام نشده بود که سارا تن به تساوی داد؛ آن هم در مسابقاتی که قهرمانیاش بیشک بزرگترین افتخار تاریخ زندگی ورزشی او و البته ورزش شطرنج ایران میتوانست باشد. درواقع رضایت به تساوی پیشنهادی بود که ژوکووا مطرح کرد و سارا هم بدون هیچ تعللی پذیرفت تا هر ۲ شطرنجباز ۵ .۰ امتیاز از این بازی بگیرند و خادمالشریعه با این تساوی ۵ امتیازی شود و برای ادامه حضورش در صدر جدول منتظر نتایج سایر شطرنجبازان در دور پنجم بماند. اما ماجرا چه بود؟ ناتالیا ژوکووای اوکراینی در زمان مسابقه حالت روحی مناسبی نداشت. ژوکووای پیش از آغاز رقابت، دیگر دوست شطرنجبازش اسکریپچنکو از فرانسه را به علت مشکل قلبی تا بیمارستان همراهی کرده بود و قصد داشت تا بلافاصله پس از دور هشتم مجددا برای همراهی با این نماینده فرانسوی به بیمارستان برود. وی پس از ۱۱ حرکت به سارا سادات خادمالشریعه پیشنهاد تساوی داد و نماینده شایسته شطرنج کشورمان که در این رقابتها عملکرد خیرهکنندهای داشت، در اقدامی تحسینبرانگیز این پیشنهاد تساوی را پذیرفت. این اقدام خادمالشریعه واکنش وزیر ورزش را به دنبال داشت تا سلطانیفر در تقدیر از حرکت تختیوار دختر شطرنجباز ایران خطاب به او چنین بنویسد: «عزیز و قهرمانم خانم خادمالشریعه در رقابتهاى جهانى، جلوهاى کمنظیر از ترجمان شعر حضرت سعدى است؛ بنىآدم اعضاى یکدیگرند، صمیمانه از دختر شجاع و ارزشمندمان تشکر مىکنم و مثل همیشه با علاقه پیگیر نتایج و اخبار مسابقات شما هستم.» اما سارا در توضیح علت کاری که انجام داد، میگوید: «میدانم الان شوکه هستید اما اگر حال روحی رقیبم را میدیدید که استرس شدیدی داشت و میخواست هرطور هست خودش را بر بالین دوست بستری در بیمارستانش برساند، قطعا شما هم همین کار را میکردید.» گفتنی است خادمالشریعه تنها شطرنجبازی است که در مرحله پنجم هنوز بیشکست مانده. وی در مرحله اول مسابقات گرندپری در موناکو در رده آخر ایستاد، اما در مرحله دوم که به میزبانی تهران برگزار شد، به مقام نایبقهرمانی رسید. به گزارش روزنامه خراسان، با توجه به اینکه هر شطرنجباز فقط در ۳ مرحله میتواند شرکت کند، به همین دلیل خادمالشریعه در مراحل سوم و چهارم در گرجستان و چین حضور نداشت. او دیروز استراحت کرد و امروز در دور نهم به مصاف ون جون جو از چین خواهد رفت.منبع : مشرق |
|
↧