به گزارش ندای انقلاب، وقتی "اخلاق در جامعه" مورد بررسی قرار می گیرد؛ خواه ناخواه والیبال هم بخشی از همین جامعه به حساب می آید که روزانه هزاران دختر و پسر نونهال و نوجوان تا رده های بالاتر در آموزشگاه های مختلف یا باشگاه های فرهنگی (!) – ورزشی سرگرم پرداختن به آن هستند. بی شک هر یک از این هزاران نوآموز یا بازیکن کم سابقه والیبال تا امروز برای یک بار هم که شده اسامی سیدمحمد موسوی، امیر غفور، سعید معروف، شهرام محمودی و ... را شنیده اند و چه بسا رسیدن به جایگاه این افراد از آرزوهای مهم و مؤثر برای پرداختن به این رشته برای شان باشد.کدام وزارتخانه باید اخلاق را رواج بدهد؟ متأسفانه در جامعه کنونی، مسایل اخلاقی ما به تدریج رنگ می بازد و طی همه این سالها مشخص نشد که فعالیت های مربوط به اصول اخلاقی در اختیار کیست؟ وزارت ارشاد؟ وزارت ورزش؟ وزارت آموزش و پرورش یا ...؟ با این وضعیت ما گاهی در کوچه و معابر هم این سقوط اخلاقی را می بینیم. رفتار بخشی از مردم با یکدیگر طبیعی است که بتواند ورزش را هم تحت الشعاع خودش قرار بدهد. به خوبی می توان دریافت تنها والیبال نیست که دچار این مسایل اخلاقی است. فوتبال و برخی از رشته های دیگر که بیشتر مدنظر رسانه ها هستند هم در دایره تلخ مرگ اخلاق رنگ باخته اند. همین بداخلاقی ها در آن رشته ها هم نمود پیدا می کند.سرپرست ها و مربیان هم مقصرندبحث بعدی بحث حضور افراد است؛ آنهایی که به عنوان سرپرست، مدیر و مربی در کنار تیم های ملی و باشگاهی ما قرار می گیرند. اینکه یک مربی وقتی در مقابل سعید معروف که به هر حال یک بازیکن بزرگ است قرار می گیرد، خودش را می بازد! یا سرپرستی که بلد نیست دو کلمه با بازیکنان حرف بزند. این کوچک فکر کردن ها سبب شده تا بازیکن سالاری به وضوح در این رشته مشاهده شود. اتفاقی که به جرأت می توان گفت در هیچ رشته دیگری به این شدت ملموس نیست. شاید در فوتبال آن هم در سال های قبل چنین مسایلی را شاهد بودیم ولی امروزه خیلی به ندرت شاهد تکرارشان هستیم و اگر هم چنین موضوعی بروز کند، با واکنش شدید رسانه ها، مدیران و سرمربیان تیم ها روبرو می شود. نمونه بارزش هم خط خوردن رحمتی از تیم ملی بود که تأثیر بزرگش را در تیم ملی با پایان دوران چندین ساله باند و باند بازی از دوران سرمربیگری مرحوم دهداری به این سو به وضوح لمس شد.قهرمان ایران می داند ایران یعنی چه؟در سالهای گذشته کمتر دیده شده با بازیکنان صحبت شود. کسی نشسته با آنها حرف بزند تا بدانند در مملکتی زندگی می کنند که هزاران هزار نفر از امکاناتی محروم شده اند تا آنها اسمی و رسمی درآورند و زندگی متفاوتی را تجره کنند؟ سرپرستان و مربیان وقتی صرف کرده اند تا به آنها بگویند در مملکتی زندگی می کنید که کوهپایه نشین هایش هنوز برق ندارند و شاید هزاران مشکل داشته باشند؟ یا می دانند آن کشاورز زحمتکش مالیاتش را دو دستی تقدیم دولت می کند که صرف ورزش شود؟ مربیان و سرپرستان ما، البته نه همه شان بلکه اغلب، مطالعه ای از تاریخ و جغرافیای مملکت خودشان ندارند تا بدانند که در طول تاریخ چه رشادت هایی در این مملکت شده تا نام ایران گرامی و مقدس بماند. نمی توانند این مسایل را انتقال بدهند. نتیجه اش هم این می شود که امروز بازیکن جوان ما که میلیاردها تومان درآمد دارد، هرگز نمی داند فرهنگ و پیشینه کشورش چه بوده و نماینده چه کشوری است و کجا زندگی می کند!تا کی باید حسرت مسی را بخوریم؟بارها دیده ایم که ورزشکاران بزرگ دنیا به یتیم خانه ها می روند یا مسی می رود آرزوی یک طفل نونهال افغالی را برآورده می کند اما ما باید حسرت این رفتارهای انسان دوستانه را بخوریم و می خوریم! یا فردایش آزمون می رود در روسیه از این کارها انجام می دهد و تأسف می خوریم که چرا در ایران خودمان شاهد این کارها نیستیم. خبر بدتر این بود که به تازگی در یکی شهرهای کشورمان وقتی نوجوانی از یکی از بازیکنان ملی پوش تیم باشگاهی در شهرش خواسته که به او امضا بدهد، آن بازیکن معروف و شناخته شده (!)، نوجوان را به عقب هل داده و او را به نرده های محافظ اطراف سالن کوبیده است. اینها دردآور است. "می خواهیم برویم المپیک" مساوی شد با "مرگ اخلاق"اما اینکه چه کاری باید بکنیم خیلی دردآور است چون نمی توان کاری کرد. در ۸ سال گذشته همیشه می گفتیم که الان موقع خط خوردن فلان بازیکن و حذف بهمان بازیکن نیست. شعار می خواهیم برویم المپیک(!) به وضوح مرگ اخلاق را برای ما به ارمغان آورد و رفتار درست در این رشته را برباد داد. خب المپیک رفتیم چه شد؟ چه کردیم؟ درست است که نام کشورمان در پهنه جهان آورده شد اما خیلی از کشورها بودند که حتی قهرمان المپیک شدند ولی امروز اصلا والیبال ندارند و نمونه اش ژاپن است. مهم این است که ما ماهیت ملی مان را حفظ کنیم و به آن ببالیم. خیلی مسایل می تواند دست به دست هم بدهند که این معضلات از بین برود. یکی همین بحث فرهنگی جامعه است. رسانه ملی ما چه اندازه درباره مسایل فرهنگی بحث می کند؟ اینکه بیایند چندتا داستان و حدیث را بازگو کنند تأثیر دارد اما نمی تواند فرهنگ یک جامعه را متحول کند. ما اگر بیاییم همین کار زیبای مسی را تعمیم بدهیم و تبدیل کنیم به یک فکر مثبت در جامعه، بهتر از این است تا دعوا و بزن بزن فلان بازیکن و داور را نشان بدهیم. اینها یکسری مسایل است که به همت و خواست همه آحاد و ارگان های دولتی و ملی بستگی دارد.چرا ولاسکو از ایران رفت؟نکته جالبی درباره جدایی ولاسکو از تیم ملی والیبال ما نهفته که شاید کمتر کسی به آن توجه کرده باشد. چه شد او از ایران رفت؟ همه گفتند که ولاسکو به دعوت رییس جمهور کشورش خواست تا برود. اما او که با ما قرارداد داشت. ولاسکو ۳۰ سال هم در ایتالیا مربیگری کرده و ۸ بار قهرمان لیگ جهانی شده است. چطور طی آن سی سال رییس جمهورشان او را نخواسته و همان زمان که به ایران آمد، رییس جمهورشان خواست تا برگردد؟ یکی از دلایلی که باعث شد ولاسکو از ایران برود همین مسایل حاشیه ای بود اما متأسفانه کسی این موضوع را بررسی نکرد. چه بخواهیم و چه نخواهیم، لحظات شادی را با والیبال ایران تجربه کردیم؛ اما به نظر می رسد شاهد سقوط فنی این رشته نیز هستیم. والیبال ایران که با مدیریت داورزنی، اخلاق را باخته و به نمودی از بازیکن سالاری و بی نظمی تبدیل شده، امروز از منظر فنی نیز رو به سقوط است. به نظر می رسد، باید اذعان داشت که این رشته به پایان خط رسیده ...منبع : مشرق |
|
↧
به گزارش نداي انقلاب، این خبرگزاری در راستای ارتقای سطح دانش سلامت و حفظ و مراقبت از سلامت جسمی و روانی در جامعه، مطالب آموزشی و مصاحبههایی را با بهرهگیری از بهترین پزشکان کشور در برنامه «مطب مجازی»، منتشر میکند.غلامعلی عکاشه متولد سال ۱۳۲۴ در استان چهارمحال و بختیاری است، دکتر عکاشه از سال ۱۳۶۹ تا سال ۱۳۷۲ ریاست بیمارستان معیری را بر عهده داشت و از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۵ به ریاست بخش ارتوپدی بیمارستان خاتم الانبیاء را بر عهده داشته است.همچنین وی از سال ۱۳۸۶ تا کنون به عنوان رییس و عضو هیئت مدیره انجمن جراحی ارتوپدی ایران مشغول فعالیت است.در ادامه تعدادی از سوالات شما را در برنامه «مطب مجازی» با دکتر عکاشه مطرح کردیم که پاسخ آنها به شرح زیر است:م. رضایی از تهران: چه تغذیه ای برای افرادی که از درد مفاصل رنج میبرند مناسب است؟ آیا مصرف پاچه گوسفند و پای مرغ میتواند روند درمان فرد را سرعت بخشد؟رییس انجمن جراحان ارتوپدی ایران در پاسخ توضیح داد: افرادی که با بیماری های مفاصل رو به رو هستند بهتر است برای مشاوره های تغذیه به متخصص تغذیه مراجعه کنند تا با انجام آزمایش های لازم، پزشک تشخیص دهد بدن فرد نیازمند کدام ویتامین ها و مواد معدنی است، اما یکی از باورهای غلطی که به وفور در کشور ما رایج است این موضوع است که فردی که از بیماری استخوانی رنج می برد یا دچار شکستگی استخوان شده باید برای بهبود خود از غذاهایی مانند کله پاچه یا پای مرغ استفاده کند، لازم است بدانیم پروتیین یکی از مواد مغذی است که در روند بهبود فرد تاثیر بسزایی دارد و در زمان های گذشته به دلیل در دسترس نبودن مکمل ها یا داروها افراد برای جذب پروتیین از این غذاها استفاده می کردند اما امروزه با وجود مشاوران تغذیه و داروهای جدید استفاده از این غذاها به هیچ وجه توصیه نمی شود و این غذا ها نه تنها کمکی به بهبود فرد نمی کنند بلکه باعث افزایش اوره و اسید اوریک بدن و بروز مشکلات بعدی خواهد شد.ر. حاجی آقایی از یزد: پرانتزی بودن پا به چه علتی است؟ آیا روش درمان قطعی برای درمان این بیماری وجود دارد؟در حالت عادی وقتی سر پا می ایستیم و مچ پاها را به هم می چسبانیم زانوها در کنار یکدیگر قرار گرفته و فاصله کمی با هم دارند. گاهی این فاصله زیاد می شود و به نظر می رسد پاها بصورت دو پرانتز در کنار یکدیگر قرار گرفته اند. معمولاٌ به این تغییر شکل اندام، زانوی پرانتزی می گویند.این بیماری در کودکان و شایع تر است و از سنین کودکی فرد با این بیماری درگیر می شود که در سنین کودکی می توان این بیماری را با استفاده از کفش های طبی و ورزش های مختلف درمان کرد. از سن ۱۶ سال به بالا درمان این بیماری با روش هایی مثل ورزش کردن و استفاده از کفش طبی دشوار است و معمولا باید برای درمان از روش های جراحی استفاده کرد.ح.اکبری از چابهار: التهاب و ورم زانو را چگونه درمان کنیم کنیم؟ساییدگی کشکک زانو یا آرتروز یکی از بیماری های شایع در بزرگسالان است که این بیماری از تورم پشت کشکک آغاز شده که باعث ایجاد ورم در زانو خواهد شد، ورم زانو می تواند با درد یا بدون درد باشد. برای درمان التهاب زانو استراحت و بی تحرکی یکی از روش های بهبود بیماری است، همچنین بهتر است افراد از پیاده روی با پای آسیب دیده، ایجاد وزن روی مفصل آسیب دیده، نشستن و دراز کشیدن در یک موقعیت ثابت جلوگیری کنند. در صورتی که از ورم شدید مفصل زانو همراه با درد و علائم مزمن دیگر رنج می برید، توصیه میشود برای درمان این شرایط به پزشک مراجعه شود تا در صورت نیاز جراحی صورت گیرد.ف. اشتری از اردبیل: آیا روش های سنتی را برای درمان مفاصل و جا انداختن دست و پا توصیه می کنید؟طب سنتی با درمان های خانگی متفاوت است طب سنتی پایه و اساس طب نوین است، طب سنتی اگر به صورت اصولی استفاده شود مشکلی برای فرد ایجاد نمی کند. درمان با طب سنتی معمولا با استفاده از داروهای گیاهی انجام می شود؛ در خصوص روش هایی مثل جا انداختن دست و پا باید گفت، در برخی مواقعی که آسیب دیدگی فرد پیشرفته نیست توسط عده ای که با اصول آن آشنا هستند انجام می شود و معمولا نتیجه درمان مثبت است، اما بهتر است آسیب و در رفتگی دست و پا توسط پزشک متخصص و با روش های نوین انجام شود، به دلیل این که اگر فرد تخصص کافی نداشته باشد نه تنها مشکل را حل نمی کند بلکه می تواند باعث شکستگی استخوان فرد یا آسیب جدی به مفاصل بیمار شود.ر. مهدوی از تبریز: آیا قولنج شکستن کمر و انگشتان به مفاصل فرد آسیب می رساند؟باید این حقیقت را دانست که قولنج شکستن اگر به صورت مداوم نباشد آسیبی به بدن فرد وارد نمی کند بلکه باعث برطرف شدن اسپاسم یا گرفتگی عضلات خواهد شد، اما اگر قولنج شکستن به یک عادت تبدیل شود می تواند به مرور زمان آسیب هایی به مفاصل و ستون فقرات فرد وارد کند.ز.سلطانی از مشهد: آسیب به استخوان دنبالچه را چگونه درمان کنیم؟ دنبالچه استخوانی است که در انتهای ستون فقرات قرار گرفته است که ممکن است به دنبال زمین خوردن افراد این استخوان دچار شکستگی با در رفتگی خواهد شد. درد دنبالچه می تواند یک ناراحتی خفیف تا یک درد شدید و مزمن باشد. از شایع ترین علائم این بیماری دردی است که با نشستن تشدید می شود که برای درمان آن به افرادی که اضافه وزن دارند توصیه می شود ابتدا به دنبال کاهش دادن وزن خود باشند. در مواقعی که فرد برای نشستن مشکل جدی داشته باشد می تواند از صندلی هایی که مانند رینگ هستند استفاده کند، همچنین برای درمان شکستگی معمولا از روش های جراحی استفاده می شود که در برخی اوقات برای تسکین فرد مجبور به برداشتن این استخوان می شویم.ن. حسن پور از تهران: آیا پوشیدن کفش پاشنه بلند باعث بروز آسیب به ستون فقرات بانوان می شود؟ شما چه کفشی را توصیه می کنید؟راه رفتن درست در انسان و سلامت سیستم حرکتی مستلزم هماهنگی مناسب و تنظیم دقیقی است که بین اجزاء آن بخصوص عضلات، تاندون ها و استخوان های اندام تحتانی، لگن و ستون مهره وجود دارد. این هماهنگی و تنظیم دقیق در طول میلیونها سال و بتدریج بوجود آمده است و برهم زدن این تعادل می تواند مشکلاتی را بوجود آورد. آناتومی بدن خانم ها طوری است که پوشیدن کفش پاشنه بلند استاندارد می تواند وزن آن ها را به جلوی بدن منتقل کند و به راه رفتن آن ها کمک کند.و استفاده از این کفش ها ضرری برای خانم ها ندارد. منظور ما از کفش پاشنه بلند کفشی است که پاشنه آن ۳ سانتی متر است و استفاده از کفش هایی با پاشنه بلندتر می تواند تعادل بدن فرد را بهم بزند.ع.نجفی از سرخه: آیا صاف بودن کف پا دلیل بروز بیماری های استخوانی است؟صاف بودن کف پا در ۹۰ درصد افراد مشکلی برای فرد ایجاد نمی کند و نمی توان گفت صاف بودن کف پا بیماری است یا باعث بروز بیماری می شود، و این موضوع که برخی اعلام می کنند به دلیل صاف بودن کف پا دچار کمر درد یا سر درد می شوم باوری اشتباه است.ح.کریم فر از سمنان: آیا به افرادی که از دیسک کمر رنج می برند رانندگی کردن را توصیه می کنید؟رانندگی کردن برای افرادی که دچار بیماری دیسک کمر هستند مجاز است اما این افراد باید در حد معمول اقدام به رانندگی کنند و از نشستن های طولانی در پشت فرمان خودداری کنند، همچنین توصیه می شود افرادی که مجبورند مسیرهای نسبتا طولانی را رانندگی کنند، بهتر است گاه گاهی ماشین را نگه دارند و برای استراحت دادن کمر و پاهای خود از ماشین خارج شوند. تنظیم کردن صندلی و فرمان خودرو در زاویه مناسب نیز می تواند کمک زیادی به این افراد کند. منبع : فارسانتهای پیام/ |
|
↧
↧
به گزارش خبرنگار فرهنگی ندای انقلاب، یکی از مجریان معروف رسانه ملی که سابقه چندین سال نویسندگی، بازیگری و گویندگی را در کارنامه خود دارد، در اقدامی غیر شرعی و کاملا غیر اخلاقی مبادرت به انتشار عکس خانواده خود بدون پوشش اسلامی در فیس بوک کرد.اقدام غیر شرعی این مجری تلویزیونی در حالی صورت می گیرد که شبکه فیلتر شده فیس بوک، فضای عمومی محسوب شده و غالبا کاربران این شبکه می توانند از صفحات دیگران بازدید کنند. اقدام غیر شرعی مجری مشهور تلویزیون در انتشار عکس های خانوادگی خود بدون پوشش اسلامیپیشتر دکتر حسن روحانی رئیس جمهور در مراسمی با حضور تعدادی از هنرمندان گفته بود که "تقسیم هنرمندان به هنرمندان ارزشی و غیر ارزشی بیمعناست".این سخنان رئیس جمهور با واکنش استاد حسن رحیم پور ازغدی عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی مواجهه شد و گفت:"یکی کردن هنرمند ارزشی و غیرارزشی کاسبی است؛ عده ای که می گویند هنر ارزشی و غیرارزشی نداریم دغدغه ریاست دارند".در سالیان اخیر با گسترش شبکه های اجتماعی همچون فیس بوک، اینستاگرام و ... شماری از هنرمندان و مجریان تلویزیونی غیرمتعهد اقدام به انتشار تصاویر خود در وضعیت کاملا مغایر با موازین و ارزش های اسلامی و حتی ایرانی می کنند.به نظر می رسد در شرایطی که برخی مسئولان ارشد فرهنگی دولت اصلا اعتقادی به اثرات مخرب برخی شبکه های اجتماعی نظیر فیس بوک ندارند، مسئولان رسانه ملی می بایست نسبت به وقوع چنین رخدادهای هنجارشکنانه از سوی عوامل این رسانه حساسیت داشته و با آنان برخورد لازم را داشته باشند.انتهای پیام/ |
|
↧
به گزارش نداي انقلاب، قصه زندگی «خلیل کبابی» با پسرش روایت جدیدی است که این بار در میانه راه تولید سر از لوکیشن مشهد مقدس درآورد و بخش مهمی از قصه را در این فضا به تصویر کشید. ضبط سکانسهای زیبایی در صحن اصلی حرم مطهر امام رضا (ع) خالصانهترین جلوههای ویژه بصری را در این نقطه از ایران به جای گذاشت. خلیل قصه «لبخند رخساره» مردی تنها است که سالهای سال به همراه پسرش اشکان زندگی کرده و در سنین میانسالی و با ورود به تهران اتفاقهایی در دهه چهارم زندگیاش میافتد که پای افرادی از خانواده و دوستان را به این قصه باز میکند. از طرفی خلیل صاحب مغازه کبابی است و همین ارتباط او با دنیای رنگارنگ غذاها، نمادی از فرهنگ اصیل ایرانی را نشان میدهد و از طرفی نیز طراوت خاصی را مهمان قاب دوربین بهرنگ توفیقی میکند.** «لبخند رخساره» قصهای که زن محور نیستنام «لبخند رخساره» همانند سریالهای سیروس مقدم که در ساخت سریالهایی زن محور زبانزد خاص و عام است، شاید ابتدا سریالی زن محور را به ذهن متبادر کند، اما اصلا اینطور نیست و «لبخند رخساره» قصهای از داستانهای زن و مردهایی در کنار یکدیگر است که همه آنها به نوعی نقش اصلی بوده و در تکامل قصه به هم کمک میکنند. رخساره نام یکی از شخصیتهای این داستان است که گویا بازی کوتاهی نیز در این داستان دارد، اما میتواند همین میزان کم تاثیرگذاری درام را داشته باشد. **سریال سازی در اقصی نقاط ایراندر شرایطی که سازمان صدا و سیما وضع مالی چندان خوبی ندارد و اغلب تهیه کنندهها به دنبال تولید سریال در یک ساختمان واحد هستند و کمتر به لوکیشنهای بیرونی میروند، تقوایی تهیه کننده «لبخند رخساره» این تمهید را به خرج داده و با کمک کارگردان و نویسنده شهرهای شمالی و مرزی، مشهد، تهران، لواسان و ... را به عنوان لوکیشنهای اصلی این سریال انتخاب کرده است. هرچند سفر به این شهرها روند تولید را کند میکند و هزینه بر است، اما آنچه برای گروه تولید «لبخند رخساره» مهم است، تولید محصولی با کیفیت در میان تعداد بیشماری سریال بی کیفیت است.**لوکیشنهای آخرین ساخته بهرنگ توفیقیاغلب لوکیشنهای این سریال در تهران است، خانهای در دربند، لواسان، زعفرانیه، فرمانیه از فضاهایی است که مقابل دوربین توفیقی رفته است. مشهد و شهری برون مرزی، نیز از دیگر مکانهایی است که نیمی از این سریال در آنها ضبط شده است.**معرفی شخصیتهای «لبخند رخساره»اگر اغلب افرادی که داستانهای سعید نعمت الله را روایت میکنند را از ذهن بگذرانیم، متوجه خانواده دوست بودن تمامی کاراکترهای سریالهایش میشویم. از عطای قلدر «زیرهشت» گرفته تا غیاثِ با مرام «پشت بام تهران» و اردلان تمجیدِ «مادرانه» تا مدینه مدبر در سریال «مدینه» همگی این خصیصه بارز در وجودشان موج میزد و خانواده را پایه زندگیشان میدانستند. اما در «لبخند رخساره» تمامی شخصیتها در کنار خصیصه خانواده دوست بودن، اغلب در کنار خانواده و برخی نیز به دور از خانواده روزگار میگذرانند، اما در نهایت دغدغه همگی آنها خانواده و توجه به کانون گرم آن است که مهمترین بخش در متنهای نویسنده سریال «لبخند رخساره» است. این سریال حدود ۱۰ بازیگر اصلی دارد که هر کدام به نوبه خود درام قصه را پیش میبرند. سریالی پر بازیگر که کنداکتور شبهای بهار سال آینده را تشکیل داده است. اما از گوشه و کنار شنیده میشود که قصه «لبخند رخساره» پتانسیل ادامه دار شدن دارد و تهیه کننده و نویسنده در صدد تولید ادامه آن هستند. **کامبیز دیرباز پدری که عاشق فرزندش استدیرباز که اوایل حضورش در بازیگری بیشتر در فیلمهای سینمایی به ایفای نقش میپرداخت، مدتی است که تمرکز خود را روی بازی در سریالهای تلویزیونی گذاشته است. او با اینکه تا الان در ۱۰ سریال بازی کرده است، اما در آن آثاری که نقش اصلی را عهده دار بوده، بازی بهتر و متفاوتتری را تجربه کرده است. از جمله این مجموعههای تلویزیونی میتوان به نابرده رنج، میکائیل و پشت بام تهران اشاره کرد. در دسته بندی آثار و نقشهایی که دیرباز در دو دهه از فعالیت هنریاش داشته است، بازی در نقش «میکائیل» و «نابرده رنج» از همه آنها چشمگیرتر بوده است. «میکائیل» پلیسی سرکش و به عبارتی قُلدر بود که در مواجهه با افرادی که خلاف قانون رفتار میکردند، اگر از راه قانونی به نتیجه نمیرسید از راه خودش وارد مهلکه میشد و همین خصیصه او را از سایر پلیسهای اتو کشیده در تلویزیون منفک میکرد. بی شک این بازیگر همانطور که تا الان در اغلب مصاحبههایش عنوان کرده است، سالها نیز از حضورش در این سریال به نیکی یاد میکند.اما خلیل در «لبخند رخساره» نقشی متفاوت را به تصویر میکشد. او در این سریال با گریمی متفاوت ظاهر شده است که تقریبا چند سال از سن خودش بزرگتر است. خلیل سالها پیش با آتنه (بهناز جعفری) ازدواج میکند و اشکان حاصل این ازدواج است. خلیل سالها است که با تک پسرش زندگی میکند و گویی با روش خود و عاشقانه او را دوست دارد و سعی دارد تا جای خالی مادرش را نیز برای اشکان پُر کند. در روند قصه پای رخساره به زندگی این دو باز میشود و اتفاقاتی را رقم میزند.** بهناز جعفری مادری که سالها خانوادهاش را ترک کردهبهناز جعفری بعد از بازی در نقش کوتاهی در سریال «همه چیز آنجاست» حدود دو سال از تلویزیون دور بود و این بار با حضورش در «لبخند رخساره» یکی از نقشهای پرچالش سریال را عهده دار شده است. «آتنه» که به خواسته خلیل شوهرش، از زمان تولد فرزند تا ۲۰ سالگی او خانه را ترک کرده است، به یکباره سر و کلهاش در داستان باز میشود و با خانواده خود روبرو میشود. آتنه از مادری کردن عاجز است و این را در رویارویی اولش با اشکان به او میگوید و از این بابت ابراز تاسف میکند. او بعد از سالها دوری از خانواده به آغوش آنها بازگشته است تا راهی برای نجات خود پیدا کند. ** بهزاد فراهانی مردی فداکار برای خانوادهفراهانی که در این سالها بیشتر در تئاتر فعالیت دارد، کم و بیش نقشهای کوتاهی را در برخی سریالها بازی میکند. آخرین سریالی که او قبل از «لبخند رخساره» بازی کرده است، تقریبا با همین گروه سه نفره البته به کارگردانی سیروس مقدم بود. فراهانی در سریال «مدینه» نقش مردی میانسال به نام بلبل را ایفا میکرد که صاحب مسافرخانه بلبل بود. این بازیگر پیشکسوت که در اینجا نقش بیژن را بازی میکند، مردی است که برای خانوادهاش فداکاریهایی کرده است.** علیرضا آرا نقشی مثبت در «لبخند رخساره»علیرضا آرا که پیشتر در حیطه تئاتر و نمایش فعالیت کرده است، مدتی است که به واسطه حضور همسرش شبنم مقدمی پا به تلویزیون گذاشته است. او از قصهخوانی در برنامه «رادیو هفت» به تلویزیون آمد و بعد در سریال «پشت بام تهران» و حالا نیز در «لبخند رخساره» نقش آفرینی میکند. او در اولین همکاریاش با توفیقی و نعمت الله همسر سابق اختر با بازی آزاده صمدی بود و حالا در لبخند رخساره، صدرا پسر بیژن و برادر آتنه را ایفا کرده است که پسر مثبت و به اصطلاح حرف گوش کن خانواده است. ** مجید نوروزی بازیگر جدید تلویزیونییکی از نقشهای اصلی و محوری «لبخند رخساره» بازیگری جوان به نام مجید نوروزی است که قطعا بعد از دیده شدن در مدیوم تلویزیون، تعداد پیشنهادهای تصویریاش دوچندان خواهد شد. او در این سالها بازیگری در مدیوم تئاتر را به خوبی تجربه کرده است و حالا وقتش رسیده تا خود را در تلویزیون و مقابل دوربین محک بزند. البته او در یکی از اپیزودهای سریال «چرخ فلک» نیز بازی کرده بود. «اشکان» پسر خلیل و آتنه است که در ابتدای سریال وارد ماجرایی عاشقانه میشود و پای پریوش نظریه را به قصه زندگی پدرش باز میکند. اشکان همیشه روی پدرش تعصبی ویژه و مادرش را با تمام قلب دوست دارد، اما زندگی تلاطمهای عجیبی را برای او رقم زده است. **مهدی سلطانی پشیمان از گذشتهسلطانی در این سالها در نقشهای متعددی بازی کرده است، حضور او در سریالهای «مدینه»، «مادرانه» و «دیوار»، «کیمیا»، «در مسیر زاینده رود» یکی از شاخصترین بازیهایش را به تصویر کشیده است. عبدی فردی زورگو در مدینه، اردلان تمجید مادرانه مردی که خانوادهاش در شرف نابودی است، مجرم معروف و خلافکار سریال دیوار این روزها نقشی به نام اسماعیل نفر را بازی میکند که گویی ادامه نقش اردلان تمجید است. نفر مدتها خانواده خود را رنجانده و دیگر نمیتواند آرامشی با حضور آنها را بدست بیاورد و حالا که از زندگی گذشته خود پیشمان است به فکر تشکیل خانوادهای جدید است. ** پریوش نظریه در نقش رخسارهنظریه که بعد از حضورش در سریال مدینه که در رمضان ۹۳ پخش شد، در حضور جدیدش مادر دختری را بازی میکند که در خلال روایت قصه، راهش به زندگی خلیل و پسرش گره میخورد. رخساره بعد از فوت همسرش، لحظهای از دخترش ستاره (درسا بختیاری) غافل نبوده است و این تضادی را بین او و آتنه ایجاد میکند. «لبخند رخساره» سریالی اجتماعی خانوادگی است که به کارگردانی بهرنگ توفیقی برای پخش در بهار سال آینده از شبکه یک سیما آماده میشود.این سریال همانند سایر آثار نعمت الله ملودرامی ۳۰ قسمتی است که قرار است مهمان هر شبه مخاطبان شبکه یک در سال آینده باشد. در خلاصه قصه سریال آمده است: هیچگاه دوری، دوستی نمیآورد و خانواده قصه لبخند رخساره قبل از آنکه دیر شود، به همدلی میرسند. قصه «لبخند رخساره» در تکریم خانواده به تصویر کشیده میشود. بهرنگ توفیقی بعد از تجربههای کارگردانی سریالهای «مسیر انحرافی» «انقلاب زیبا» «پشت بام تهران»، حالا حضورش در ژانر خانوادگی را انتخاب کرده است. توفیقی که سبک خاص کارگردانی خود را در همه سریالهایش و حتی تدوینها نشان داده است در «لبخند رخساره» نیز این سبک را ادامه میدهد.منبع : فارسانتهای پیام/ |
|
↧
January 4, 2017, 12:07 am
به گزارش ندای انقلاب به نقل از پایگاه خبری العهد، نضال بشراوی تبعه لبنانی که در لحظه حمله تروریستی اخیر به یک باشگاه شبانه در استانبول در این محل حضور داشت و جان سالم به در برده است، با بیان اینکه بیش از یک نفر در این حمله دست داشتند، گفت: عاملان این حمله به زبان ترکی با یکدیگر صحبت می کردند که این نشان می دهد هسته های داعش در داخل ترکیه حضور دارند.وی در تشریح این حمله تروریستی اظهار داشت: ابتدا مردم سراسیمه به این سو آن سو می رفتند و زیر میزها پنهان می شدند در حالی که یکی از مهاجمان تمام مدت عبارت لا اله الا الله را تکرار می کرد و تیرباری به دست داشت و کسانی را که پنهان شده بودند، هدف قرار می داد در نتیجه هر یک از قربانیان تلاش می کرد هیچ حرکتی نکند تا برای بار دوم هدف تیراندازی قرار نگیرد.بشراوی که در اثر این حمله مجروح شده است، ادامه داد، یکی از عوامل تروریستی پس از تیراندازی اندکی منتظر می ماند تا مطمئن شود همه کسانی که هدف قرار گرفتند، جان باخته اند در نتیجه برای اطمینان بار دیگر آنان را هدف قرار می داد به گونه ای که سه نفر از کسانی که در کنارم بودند در اثر تیراندازی دوم کشته شدند.به گفته وی، یکی از عوامل این حمله یکی از قربانیان را که از ناحیه سر هدف قرار گرفته و کشته شده بود بار دیگر از همین ناحیه هدف تیراندازی قرار داد و کاملا مطمئن شد که جانش را از دست داده است.بشروای افزود: در این شرایط هیچ کس جرأت تکان خوردن نداشت زیرا یکی از عوامل تروریستی دست ها و پاهای ما را لگد می کرد تا در صورت مشاهده هر گونه تحرکی تیراندازی را ادامه دهد.به کار گرفتن اتباع ترک به دست داعشوی با تاکید بر اینکه عوامل حمله بیش از یک نفر بودند و به زبان ترکی با یکدیگر صحبت می کردند گفت: این نشان می دهد هسته های داعش در ترکیه نفوذ کرده اند و اتباع ترک را به کار گرفته اند حال آنکه دولت ترکیه مدعی است که داعش در این کشور حضور ندارد.اما اظهارات بشراوی علاوه بر اینکه نشان می دهد عوامل این حمله تروریستی به یک یا دو نفر محدود نمی شدند، حاکی از این است که این افراد به راحتی وارد این محل شده و اقدام به تیراندازی کردند تا جایی که تا یک ساعت بعد هیچ اقدامی از سوی نیروهای امنیتی ترکیه صورت نگرفت و در شرایطی که دولت ترکیه مدعی است داعش چند روز پیش از این حمله تهدید کرده بود که دست به انفجار و یا حملات تروریستی می زند نیروهای امنیتی ترکیه حضور چندانی در صحنه نداشتند و این بیانگر سستی و کم کاری آنان در مبارزه با تروریست ها و پیش از همه داعش است.انتهای پیام/ |
|
↧
↧
January 3, 2017, 10:41 pm
به گزارش ندای انقلاب، یکی از مهمترین سوغاتی که در سبد بازار خراسانرضوی وجود دارد زعفران بوده و به همین علت، اهمیت بسیار زیادی پیدا میکند چراکه از این استان به سراسر کشور وارد میشود.تقلبات زیادی در موضوع زعفران دیده میشود، گیاه کاجیره، گوشت گاو خشک و ریش شده، شنهای ریز و سایر مواردی از این دست از جمله موادی است که به زعفران اضافه شده و در بازار به فروش میرسد.جنجال تارتازینعلاوه بر این برخی از زعفرانهای فله دارای مشکلات و افزودنیهایی هستند که سبب میشود در طول مدت زمان طولانی مشکلاتی برای سلامتی افراد بهوجود آورد. ۵ مهرماه مصاحبهای با عنوان «"تارتازین" ۷۸درصد زعفران مشهد را تقلبی کرد/ بیشتر زعفرانهای توزیعی اطراف حرم مشکلدار است» در تسنیم منتشر شد که در آن درباره مشکلات نمونههای آزمایش شده زعفران سخن به میان آمد.مدیرکل تعزیرات خراسانرضوی در این مصاحبه گفته بود: با توجه به تحقیقات انجامشده روی ۷۰۰۰ نمونه زعفران توزیعشده در مشهد این نتیجه حاصل شد که ۷۸درصد محصولاتی که توزیع میشود به رنگ مصنوعی "تارتازین" آلوده هستند.حمیدرضا کریم اظهار داشته است: رنگ مصنوعی "تارتازین" مادهای است که در درازمدت سبب ابتلای افراد مصرفکننده به سرطان شده و برای سلامتی بسیار مضر است.مدیرکل تعزیرات خراسانرضوی با بیان اینکه بهتر است زائران و مجاوران بارگاه منور رضوی از خرید "زعفران فله" خودداری و نیاز خود را از محصولات برندهای صاحبنام و شناخته شده که مجوزات لازم را اخذ کردهاند تأمین کنند، خاطرنشان کرده است: مشاهده شده در بعضی از موارد بستهبندیها نیز جعلی بوده و واحدی که کارت و آدرس داخل آنها گذاشته شده؛ وجود خارجی ندارد.عملیات ضربتیغلامرضا میری نایب رئیس شورای ملی زعفران در این زمینه اظهار میکند: قرار بود طرح بارکددار کردن زعفرانهای فروش داخل دنبال شود اما هنوز در این حوزه اقدامی انجام نشده است.وی ادامه میدهد: به بیان دیگر قرار بر این بود که این طرح به صورت یکپارچه و ضربتی اجرا شود اما هم اکنون این اقدام به تأخیر افتاده و هنوز به صورت کامل انجام نشده است.کالای سلامتمحورعلی شریعتیمقدم رئیس صندوق توسعه صادرات نیز در همین زمینه میگوید: باید در نظر داشت که زعفران یک کالای سلامت محور بوده که باید بر کیفیت آن توجه زیادی داشت زیرا ایران بزرگترین مصرف کننده زعفران است.وی بیان میکند: بسیاری از مشکلات جسمانی با مصرف زعفران رفع میشود و مردم در این زمینه در برخی از موارد به عنوان دارو به زعفران نگاه میکنند درحالیکه برخی از زعفرانهای مصرفی سبب میشود که بعضا مشکلات بیشتری برای مردم به وجود آید.برند بخرید!!!در این میان اظهار نظر علیرضا جمیع مدیرکل استاندارد خراسان رضوی بیش از افراد دیگر توجه مرا جلب کرده است. وی در پاسخ به این پرسش که آیا تا کنون طرح یا اقدامی برای سلامت زعفرانهای عرضه شده در بازار داخل اقدامی در دستور کار قرار گرفته است، میگوید: خیر درخواستها به کمیته ملی استاندارد ارسال شده و هنوز پاسخی داده نشده است.وی ادامه میدهد: فله فروشی بسیار زیاد و فراگیر است و برخورد با آن به این سادگیها امکان پذیر نیست که در واحدهای صنفی انجام شود. هماکنون تنها یک استاندارد برای رنگ زعفران در نظر گرفته شده و برای این موضوع بهتر است برای اطمینان مردم از زعفرانهای بستهبندی و شناخته شده خرید داشته باشند.این موضوع که مردم باید زعفران را از برندهای شناخته شده خریداری کنند موضوعی درست است اما اظهارنظر یک مسئول و حوالهدادن به این موضوع قدری ناراحتکننده بود و شاید بتوان با در نظر گرفتن مشکلاتی که ممکن است در اثر خرید و فروش زعفران فله به مردم وارد شود، با توجه به اینکه تقلبات این محصول با چشم غیرمسلح قابل دیدن نیست، باید نسبت به نظارت به آنها اقدامات بهتری در دستور قرار گیرد چراکه سلامت مردم در همه جای دنیا از سلامت خارجیها بسیار مهمتر بوده و در ایران نباید اینگونه باشد که بعضا مردم تصور داشته باشند که خون خارجیها از خون آنها رنگینتر بوده و برای آنها استانداردها و سختگیریهای بیشتری حداقل در موضوع زعفران دیده میشود.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
January 4, 2017, 12:00 am
به گزارش ندای انقلاب، در وضعیت کنونی هر کیلو گوشت حدود ۳۸ تا ۴۵ هزار تومان در خردهفروشیهای قیمت دارد. چه میشود که این قیمت تا این حد بالا میرود در حالیکه در انتهای تابستان دامداران از قیمت پایین گوشت گلهمند بوده و برای این موضوع تمهیداتی در دستور کار قرار گرفته بود حالا به حدی بالا میرود که صدای اعتراض مردم بلند میشود. حتی شنیده شده که در برخی از مناطق شهر مشهد قیمت گوشت گوسفند به ازای هر کیلو به بیش از ۴۵ هزار تومان رسیده است.فراوانی و گرانیاحمد احدی رئیس اتحادیه گوشت قرمز مشهدمقدس در همین زمینه میگوید: هماکنون در بازار، گوشت فراوان است و به هیچ عنوان کمبود دیده نمیشود اما در زمستان همه ساله، قدری قیمت گوشت بالاتر میرود.وی ادامه میدهد: علت این موضوع هم این است که معمولا در بهار و تابستان گلهها به صورت سنتی اداره شده و از عرصههای منابع طبیعی و مراتع برای تغذیه آنها استفاده میشود و به همین علت قیمت تمام شده آن برای دامدار پایین است اما گوشت تولید شده در زمستان به صورت سنتی نیست و دامدار باید برای آن هزینههای پروار کردن داده و نگهداری دام را در فضای بسته نجام دهد و همین مسائل قیمت تمام شده را بالا میبرد.رئیس اتحادیه گوشت قرمز مشهد بیان میکند: هماکنون لاشه بره نرینه بدون دنبه در مشهد حدود ۳۱ هزار تومان بوده و قیمت شقه آن به بین ۳۳ تا ۳۴ هزار تومان میرسد.گوشت گرم یارانهایسید حمیدرضا جوادی مدیر تنظیم بازار جهاد کشاورزی خراسان رضوی با اشاره به گرانی گوشت در بازار خراسان رضوی میگوید: گران شدن گوشت امسال دلایل متفاوتی داشته و نخست اینکه صادرات دام سبک از استان بیشتر بوده و به همین علت میزان گوشت کاهش یافته و قدری قیمت آن بالا رفته است.وی ادامه میدهد: همچنین همه ساله قیمت گوشت در زمستان تا حدود ۱۰ درصد اتفاق میافتد و امسال نیز حادث شده و برای کاهش قیمت راهکار در نظر گرفته شده توزیع گوشت گرم با قیمت یارانهای است.مدیر تنظیم بازار جهاد کشاورزی خراسان رضوی بیان میکند: در این راستا رایزنیهایی در حال انجام بوده و باید با اتحادیههایی مانند عشایر توافقاتی صورت گیرد. البته در برخی از موارد خردهفروشان نسبت به میزان مشخص شده بیشتر سود دریافت کرده و سبب اعتراض بیشتر مردم میشوند.گردن خردهفروشی نیندازیدعلی باخرد رئیس ادراه نظارت و بازرسی سازمان صنعت، معدن و تجارت خراسان رضوی میگوید: با شدت بسیار میگویم که به هیچ عنوان گناه بالا رفتن قیمت گوشت به گردن حرده فروشی نیست.وی بیان میکند: آنالیز قیمتها نشان از این دارد که هیچ فروش بالاتر از قیمت در خردهفروشیها وجود ندارد چراکه وقتی در میدان استقلال مشهد و در سایر مراکز عرضه عمده قیمت لاشه و یا شقه حدود ۳۱ هزار تومان است فروش تا ۳۸ هزار تومان برای اجزایی مانند ران و یا سردست در خرده فروشیها طبیعی است.باخرد تأکید میکند: با توجه به افزایش قیمتهای اخیر باید گفت که قیمت دام زنده از پایه بالا رفته و باید برای تعدیل آن ساز و کاری در نظر گرفت که جهاد کشاورزی باید در مورد آن باید وارد عمل شود.رئیس اداره بازرسی و نظارت سازمان صنعت، معدن و تجارت خراسانرضوی خاطرنشان میکند: همه تغییرات گوشت در بازار از گوسفند زنده آغاز میشود و باید برای آن راه حلی در نظر گرفته شود.پنهانکاری و یا پاسکاری بین دستگاهی نامش هرچه که باشد تغییرات قیمت سبب شده که سبد مصرف گوشت خانوار مشهدی سبکتر شده و ادامه این روند علاوه بر اینکه به مردم آسیب میزند به افراد شاغل در این بخش نیز ضرر میزند چراکه وقتی خریداری برای محصولات آنها وجود نداشته باشد آنها نیز نمیتوانند زندگی خود را گذرانده و این زنجیره ناقص به تمام بخشهای دیگر انتقال پیدا میکند.انتهای پیام/ |
|
↧
به گزارش ندای انقلاب، «أحمد حمد يحيى» معروف به «شیخ یحیی اباذر» با اسم جهادی «ابوذر»، به سال ۱۳۳۶ شمسی در روستای «رشاف» واقع در جنوب لبنان متولد شد. در سال ۱۳۶۱ شمسی به ایران آمد و در حوزه ی علمیه ی «قم»، به تحصیلات حوزوی مشغول شد و در سال ۱۳۶۴ شمسی به لبنان بازگشت و به یگان های «مقاومت اسلامی» ملحق شد.«شیخ یحیی» پس از شرکت در چندین عملیات ضدصهیونیستی، سرانجام، تنها چند روز پیش از آزادی مناطق اشغالی جنوب لبنان در سال ۲۰۰۰، مورد توسط اشغالگران مورد هدف قرار گرفت و به سختی مجروح شد. «شیخ یحیی اباذر»، درست در روزِ فرار بزرگ صهیونیست ها (۲۵ می مصادف با ۴ خرداد) بر اثر جراحات وارده، خلعت شهادت پوشید و به این ترتیب، نامش یه عنوان آخرین شهید در مرحله «آزاد سازی جنوب» ثبت شد.از«شیخ یحیی» ۴ فرزند به یادگار مانده است که یکی از آنان «علی» نام دارد. وی در نوجوانی پای در جای پای پدر نهاد و به صفوف مقاومت اسلامی لبنان پیوست. با آغاز جنگ علیه «مزدوران سعودی» و «پیروان اسلام آمریکایی» در «سوریه» و تهدید حریمِ «بانوی مقاومت» حضرت زینب کبری (سلام الله علیها)، «علی احمد یحیی» به یگان های «مدافع حرم» پیوست و تقدیر الهی چنین بود که به تاریخ ۴ خرداد ۱۳۹۴ شمسی، در پانزدهمین سالگشت آزادی جنوب لبنان و شهادت «پدرش»، در عملیات آزاد سازی منطقهی «قلمون»، بال در بال ملائک گشود. از «علی احمد اباذر» دختری به یادگار مانده است که ان شاءالله، ادامه دهنده ی راهِ پدر و پدربرزگ شهیدش خواهد بود: روحمان با یادِ این پدر و پسر شادهدیه به ارواح بلندپروازشان صلواتاللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شهید «شیخ احمد یحیی اباذر» در کنار دبیرکلِ حزب الله لبنان شیخ احمد «یحیی اباذر» و پسرش «علی» «علی احمد اباذر» پس از شهادت پدرش، در کنار دبیرکلِ حزب الله لبنان دو نما از «علی احمد اباذر» در کنار مزار پدرش( فبل و پس از شهادتش)، در کنار دبیرکلِ حزب الله لبنان یادگارِ شهید «علی یحیی اباذر» |
|
↧
January 4, 2017, 12:14 am
به گزارش ندای انقلاب، سردار مسعود زاهدیان با اشاره به طرح پلیس مبارزه با مواد مخدر به منظور ناامن سازی حاشیه مدارس، دانشگاهها و مراکز آموزشی برای خرده فروشان مواد مخدر در تشریح جزئیات این طرح اظهار داشت: در برنامههای ارتقاء امنیت اجتماعی، مدارس، دانشگاهها، مراکز آموزشی و خوابگاهها که آسیبپذیری بیشتری نسبت به دیگر نقاط دارند، به عنوان اهداف این طرح مورد رصد و پایش قرار دارند.رئیس پلیس مبارزه با مواد مخدر ناجا با بیان اینکه دانشآموزان و دانشجویان در معرض اعتیاد قرار دارند، گفت: در این طرح نقاط مذکور و حاشیه آنها به صورت محسوس و نامحسوس رصد میشوند.وی در پاسخ به این سوال که سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر از نصب دوربین توسط پلیس در حاشیه مدارس در راستای اجرای این طرح خبر داده بود افزود: در این طرح از دوربینهای نصب شده در میادین، معابر و تقاطعات استفاده میشود ولی مکان به خصوصی در حاشیه مدارس برای نصب دوربین در نظر گرفته نشده است. پرویز افشار سخنگوی ستاد مبارزه با مواد مخدر در آخرین نشست خبری خود با اشاره به اجرای این طرح گفته بود: طبق توافقات انجام شده مقرر شد تا نیروی انتظامی تا شعاع ۵۰۰ متر از مدارس و دانشگاه ها را تحت رصد خود قرار دهد که این رصد تنها معطوف به دوربین نیست بلکه اقداماتی را شامل میشود که به ناامن شدن حاشیه مدارس و دانشگاه ها برای موادفروشان بیانجامد.وی خاطرنشان کرده بود: در حال حاضر طرح رابطین که با استفاده از نیروهای مردمی انجام میشود در دست اقدام پلیس است که خوشبختانه توفیقات خوبی نیز در این زمینه به دست آمده ولی این مساله تنها در مدارس دولتی انجام گرفته و گسترش آن در سراسر کشور نیازمند زمان است.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
↧
January 3, 2017, 11:36 pm
به گزارش ندای انقلاب، حملات تروریستی وحشتناک در اروپا وعواقب آن تیتر اول بسیاری از رسانه های غربی در سال ۲۰۱۶ بود.شهروندان اروپایی در این سال دورانی سراسر ترس و وحشت را تجربه کرده و بر اساس نظر سنجی ها احساس ناامنی روزافزونی در بین آن ها گسترش پیدا کرد.در سایه این حملات تروریستی تحولات زیادی از جمله تشدید نژادپرستی و بیگانه ستیزی در سراسر اروپا گسترش یافته و مسائل زیادی را برای سردمداران این اتحادیه به وجود آورد.در این گزارش برآنیم تا نگاهی به برجسته ترین حملات تروریستی اروپا که لرزه بر ارکان امنیت این اتحادیه وارد کرد بیندازیم.ترکیه در ۱۲ ژانویه سال ۲۰۱۶ میلادی در میدان "سلطان احمد" استانبول اولین شوک تروریستی داعش در سال ۲۰۱۶ را دریافت کرد و طی یک حمله تروریستی که علیه گردشگران خارجی رخ داد ۱۳ گردشگر آلمانی جان خود را از دست داده و ۱۴ نفر زخمی شدند. بسیاری رسانه ها این حمله تروریستی را پیام وحشت داعش به ژرمن ها از سرزمین آتاتورک ارزیابی کردند. در ۱۳ ماه مارس باز آنکارا شاهد حمله تروریستی خونین و دلخراش دیگری بود که با انفجاریک دستگاه خودروی حامل مواد منفجره در میدان قیزل آی در مرکز شهر آنکارا رخ داده و منجر به کشته شدن ۳۷ نفر وزخمی شدن ۳۱ نفر دیگر شد.۱۹مارس نیز در یک حمله ی تروریستی توسط یک عامل انتحاری داعش که خود را در میان مردم در خیابان استقلال یکی ازشلوغترین خیابانهای استانبول ترکیه منفجر کرد، باعث کشته شدن ۵ نفر از جمله یک شهروند ایرانی و ۳۷ نفر زخمی گردید. در ۲۲ مارس ۲۰۱۶ حملات تروریستی گروه داعش در بروکسل پایتخت بلژیک و مقر اتحادیه اروپا این کشور را در وضعیت اضطراری فرو برد و شوک بزرگی به سران و مقامات این اتحادیه وارد کرد. در این تاریخ دو انفجار در فرودگاه بروکسل روی داد. یک ساعت بعد بمب دیگری در یک ایستگاه مترو منفجر شد که در این حملات ۳۴ نفر کشته شدند. در ماه ژوئن نیز یک خودرو بمب گذاری شده دیگر در مسیر عبور اتوبوس های سرویس پلیس در شهر استانبول ترکیه ۱۲ نفر را کشت.در همین ماه ۳ مهاجم با حمله به فرورگاه آتاتورک شهر استانبول و منفجر کردن جلیقه انتحاری خود باعث کشته شدن ۴۵ نفر شدند . داعش مدعی شد که این سه مهاجم از اعضا این گروه بودند. ۱۴ ژوئیه در روز جشن ملی فرانسه در شهر نیس نیز حمله تروریستی وحشتناک دیگری در یکی از مهم ترین کشورهای اروپایی رخ داده و یک راننده کامیون جمعیت حاضر در جشن را مورد حمله قرار داد که این حادثه ۸۴ نفر کشته و ۱۳۰ نفر زخمی برجای گذاشت.این حادثه را می توان به عنوان خون بارترین حادثه تروریستی اروپا در سال ۲۰۱۶ ارزیابی کرد.حدود یک ماه پس از حمله شهر نیس در نورماندی در شمال فرانسه ۲ مرد با سلاح سرد به کلیسایی محلی حمله کرده و پس از بریدن سر کشیش ۸۴ ساله این کلیسا ۴ نفر را به گروگان گرفتند. نیروهای ویژه فرانسه سریعا وارد عمل شده و با کشتن مردان مسلح گروگان ها را آزاد کردند. عوامل حمله در حین عملیات تروریستی خود نام داعش را فریاد می زدند. داعش مسئولیت این حمله وحشتناک را بر عهده گرفت.در ۲۲ ژوئیه ۲۰۱۶، در مرکز خرید المپیا در دهکدهٔ المپیک در شمال غرب شهر مونیخ آلمان، یک تیراندازی صورت گرفت که در اثر آن ۹ نفر کشته و بیش از ۳۵ نفز زخمی شدند. تیراندازی در رستوران مکدونالد در نزدیکی مرکز خرید آغاز شد.[۹] مسئولان عامل این واقعه را جوان ۱۸ سالهای با تبار ایرانی و تبعیت آلمانی معرفی کردند که پس از تیراندازی و گریختن از مرکز خرید، به گفته پلیس خودکشی کرد.در همین ماه یک جوان ۱۸ ساله افغان در یک قطار بین شهری در نزدیکی وورتسبورگ ۴ گردشگر و یک مسافر دیگر را با چاقو زخمی کرد و سپس با ضرب گلوله پلیس کشته شد. در ۲۴ ژوئیه نیز یک پناهجوی سوری با منفجر کردن خود در محوطه بیرونی یک فستیوال موسیقی درآنسباخ ایالت بایرن باعث زخمی شدن ۱۲ نفر شد . ۲۴ نوامبرانفجار یک خودرو پر از مواد منفجره در نزدیکی استانداری آدانا ترکیه رخ داد که در این حادثه ۲ نفر کشته و ۳۳ نفر زخمی بر جای گذاشت. ۱۹ دسامبر یک حمله تروریستی دیگر در کشور ترکیه در شهر آنکارا رخ داد که در جریان آن "آندری گنادی اوو یچ" سفیر روسیه در آنکارا کشته شد.یکی از حملات تروریستی وحشتناکی که در اواخر سال ۲۰۱۶ رخ داد تا پرونده ترورها در اروپا در این سال را تکمیل کند حادثه حمله یک کامیون به بازارچه کریسمسی در برلین در ۱۹ دسامبر بود که منجر به کشته شدن حدود ۱۲ نفر و تعداد زیادی زخمی شد.آخرین حمله تروریستی اروپا نیز در ترکیه و در نخستین دقایق سال ۲۰۱۷ در شهر استانبول اتفاق افتاد . این حمله تروریستی در اول ژانویه در کلوپ شبانه رینا در منطقه اورتاکوی استانبول رخ داد .در این حادثه دست کم ۳۹ نفر کشته و ۶۹ نفر زخمی شدند.به گفته شاهدان فرد مهاجم به باشگاه شبانه استانبول به زبان عربی سخن می گفت و با لباس بابانوئل وارد باشگاه شد. همچنین حمله توسط دو نفر که لباس بابا نوئل پوشیده بودند انجام شده است. تحقیقا درباره این حادثه وحشتناک تروریستی همچنان ادامه دارد. بهر حال سال ۲۰۱۶ با پرونده سنگین حملات تروریستی و خون باری که برای اروپا داشت به اتمام رسید اما به گفته بسیاری کارشناسان و تحلیلگران این پایان ترور در اروپا نیست و این اتحادیه در سال های آینده نیز حملات خونین دیگری را تجربه خواهد کرد. بسیاری از مقامات و سازمان های امنیتی اروپا بخصوص بعد از حمله تروریستی برلین تهدید ترور در اروپا را همچنان بالا ارزیابی کرده و درباره حملات تروریستی بیشتر در این اتحادیه هشدار داده اند.منبع: تسنیم |
|
↧
January 4, 2017, 12:03 am
به گزارش ندای انقلاب، احیای ارکسترها آن هم در دولت یازدهم و به دستور رئیس جمهور، چندان برای ارکستر ملی کارساز نبود. در حالی که ارکستر سمفونیک تهران در سال ۱۳۹۴ با مدیریت علی رهبری دورانی درخشان را پشت سرگذاشت، اما ارکستر ملی تنها به چند اجرا محدود شد. ارکستری که رهبری آن را فرهاد فخرالدینی برعهده داشت؛ انگار به تکرار و رخوت رسیده بود.حاشیهها و حرف و حدیثها در اطراف ارکستر زیاد شد، تا بالاخره زمام ارکستر به فریدون شهبازیان سپرده شد. شهبازیان کسی بود که در سالهای گذشته نامش بیشتر از هر کس دیگری برای رهبری ارکستر ملی بر سر زبانها بود.آثاری ماندگار در عرصه آهنگسازی و تنظیم، شهبازیان را به نامی فراموش نشدنی در موسیقی ایران تبدیل کرده است. اما «آیا او توان رهبری ارکستر ملی را دارد؟» این درست همان پرسشی است که منتقدان شهبازیان مطرح میکنند. اما آنچه از تمرینهای ارکستر شنیده میشود پاسخی درخور به منتقدان است.شهبازیان در اقدامی هوشمندانه علیرضا افتخاری را برای خوانندگی ارکستر ملی انتخاب کرده تا هم در احیای دوباره این خواننده نقش داشته باشد و هم آثاری ماندگار در موسیقی ایرانی را بازخوانی کند.ارکستر ملی ایران این روزها در حال تمرین است تا خود را برای اجرا در افتتاحیه جشنواره موسیقی فجر آماده کند. با فریدون شهبازیان و علیرضا افتخاری دقایقی را همکلام شدیم تا در جریان اوضاع کنونی ارکستر قرار بگیریم.* اوضاع ارکستر در حال حاضر چگونه است. تمرینها خوب پیش میرود؟ از چه زمانی تمرینها را آغاز کردهاید؟شهبازیان: امروز با حضور آقای افتخاری تمرینی با ارکستر داشتیم. «ارکستر ملی ایران» که من هدایت و رهبری آن را برعهده دارم، نزدیک به دو ماه است که تمرین میکند. ابتدا قرار بود آذر ۱۳۹۵ و بعد از ایام محرم و صفر اجرایی داشته باشیم که به دلایلی متوقف شد و در حال حاضر مشغول تمرین هستیم تا به خوانندگی علیرضا افتخاری در روز افتتاح جشنواره موسیقی فجر، یعنی ۲۲ دی، اجرایمان را به روی صحنه ببریم.تمرینهای ارکستر به جای خوبی رسیده است و در حالا حاضر آمادگی خوبی داریم. برای اجرای پیش رو قطعههایی از چند آلبوم را در نظر گرفتهایم؛ خودم مجموعهای با صدای علیرضا افتخاری دارم که نامش «شور عشق» است و سالها پیش منتشر شد. در کنسرت ۲۲ دی برخی از قطعههای این آلبوم را اجرا میکنیم. همچنین یکی دیگر از آثار آقای افتخاری یعنی «نیلوفرانه» به آهنگسازی عباس خوشدل را اجرا میکنیم. در کنار این آثار، ارکستر چند اثر بیکلام هم اجرا میکند. بسیار خوشحالم که علیرضا افتخاری در کنار ما هست و امیدواریم اجرایی بسیار خوب با ارکستر ملی که ارکستری تازهپاست، داشته باشیم.افتخاری: بسیار خوشحالم که در کنار ارکستر ملی ایران و در کنار استاد شهبازیان هستم.* در هفته چند روز تمرین دارید. نوازندگان ارکستر در چه سطحی هستند؟ از کارشان راضی هستید؟شهبازیان: ما در هفته ۳ روز تمرین میکنیم و هر روز حدود ۳ ساعت تمرینمان طول میکشد. ارکستر برای هر اجرا باید تمرینهای مستمر داشته باشد. حدود ۶۰ نوازنده جوان در ارکستر حضور دارند که جملگی تحصیلات علمی دارند. بیشتر از ۹۰ درصد نوازندگان ارکستر، در هنرستان موسیقی تحصیل کردهاند و بعد به دانشگاه رفتهاند و مدرک لیسانس یا فوق لیسانس موسیقی دارند. خیلی خوشحالم که در کنار این جوانان هستم و از آنان ممنونم که آمدهاند و وقت گذاشتهاند و عضو ارکستر شدهاند تا ارکستر ملی راهاندازی شود.* برای آیندهی ارکستر چه برنامههایی دارید؟ در اجراهای آیندهی ارکستر مخاطبان چه آثاری را میشوند.شهبازیان: میدانید که هر ارکستری در ابتدای کارش نیاز به ۵ یا ۶ ماه تمرین مستمر دارد تا نوازندگان با هم آشنا شوند. ارکستر ملی ایران هم آثار آهنگسازان سرزمینمان را اجرا میکند و هم آثار موسیقی کلاسیکِ سَبُک را؛ البته واژهی سَبُک به معنای بیارزش نیست. این موسیقیهای سبک ملودیکترند و کمک میکند که مردم ما با موسیقی کلاسیک هم آشنا شوند. مرسوم است که ارکسترهای ملی در سراسر جهان آثار موسیقی کلاسیک را به صورت امروزی شده و به همراه سازهای ضربی اجرا میکند. حتی برخی از رهبران ارکستر تغییراتی در این آثار ایجاد میکنند. ما هم از همین رویه پیروی میکنیم و مانند همه ارکسترهای ملی در دیگر کشورها، آثار موسیقی کلاسیک را به صورت امروزی اجرا میکنیم. امیدوارم این ارکستر در آینده بتواند جایگاه مناسبی پیدا کند و حتی برای کنسرتهای خارج از تهران و حتی در کشورهای اروپایی هم اجراهایی داشته باشد.*شاید مهمترین مشکل ارکستر ملی در سالهای گذشته «تکرار» بود. تکراری که به دلیل کمبود رپرتوار برای اجرا پدید آمده بود و مسئولان ارکستر هم نتوانستند آهنگسازان بیشتری برای نوشتنِ آثار ارکسترال جذب کنند. شما برای حل مشکلِ کمبود رپرتوار چه برنامهای برای ارکستر ملی دارید؟شهبازیان: ارکستر ما نامش «ارکستر ملی ایران» است، ارکستری که در گذشته بود «ارکستر موسیقی ملی ایران» بود. همه سعیام بر این بود که ارکستر ما چیزی به غیر از ارکستری باشد که در گذشته بوده است. «ارکستر موسیقی ملی ایران» را یکی از موسیقیدانان خوب مملکتمان یعنی فرهاد فخرالدینی که پیشکسوت من هم هستند، هدایت میکردند. تهیه رپرتوار برای ارکستر ملی بسیار مشکل است. باید با همه آهنگسازان صحبت کنی و رپرتوارها را براساس ارکستر ملی آماده کنی. اگر این اشکال در گذشته برای ارکستر ملی وجود داشته، من از آن بیخبرم. ولی به هر روی تهیه رپرتوار برای ارکستر بسیار مشکل است. برای مثال اگر بخواهیم با آقای افتخاری کنسرتهای متفاوتی داشته باشیم باید با همه آهنگسازانی که برای ایشان آثار ساخته اند صحبت کنیم و آثار را از آنان بگیریم و آنان هم رغبت داشته باشند که آثار را در اختیار ارکستر قرار دهند. این مسئله هم زمانبر است هم به مذاکرههای مناسب و هم به پرداخت دستمزدهای خوب نیاز دارد. من برای ارکستر ملی ایران برنامهریزی کردهام تا با آهنگسازان صحبت کنم و بتوانم آثاری را تهیه کنم که در درازمدت رپرتواری منسجم را برای اجرا داشته باشیم.* آقای افتخاری کار کردن در کنار ارکستر چگونه است. آنچه ما از تمرینها دیدیم به نظر میرسد خواندن در کنار ارکستر برای شما کار چندان دشواری نباشد.افتخاری: باید چنین باشد، چرا که تجربههای این چندین سال کار را برای من راحتتر کرده است. نگاه زیبای استاد شهبازیان کار را برای من راحتتر میکند. همان زمانی که در استودیو اثر «شور عشق» را اجرا کردیم؛ قرعه به نام من افتاده بود. به قول مولوی:سر پنهان است اندر زیر و بم / فاش اگر گویم جهان بر هم زنمنمیشود با چند سخن اصل موضوع را به اهلش رساند. کسی که میآید و موسیقی را در سالن میشنود آدم عادی نیست. کسانی که در دایره خلقت و دایره کائنات به سطحی فرازمینی فکر میکنند، آنان بهتر واقفاند که استاد شهبازیان شخصیتی اولیایی دارند که توانسته چنین آهنگهایی بسازد. در عین حال خوانندهای مانند من نیرو و انرژی و کارایی را برای بیان کلام میگیرد؛ کلامی که مانند نگین بر روی انگشتری نشسته است. اینها قرعه است و از قبل تعیین شده است. قرار بود سال گذشته همین کارها را اجرا کنیم اما نشد. چرا که زمانش فرانرسیده بود. امسال خیلی راحتتر کارها انجام شد. اینها با انتخابی از فرای تصور ما رخ میدهد و قرعه به نام ما زده میشود. من هم به عنوان امانتدار شعر و خواننده در خدمت استاد شهبازیان هستم. بر روی صحنه که تمرین میکردیم از نگاه زیبای استاد شهبازیان پردرآوردم.شهبازیان: آقای افتخاری این آثار را به بهترین نحو ممکن در گذشته خواندهاند. وقتی اثر «شورعشق» را ضبط میکردیم، افتخاری ساکن تهران نبود. در مدت حدود ۳ ماهی که ضبط این آثار طول کشید ایشان از اصفهان به تهران رفتوآمد میکرد. وقتی به استودیو میآمد ساعتها باهم کار میکردیم. خود ایشان گاهی میگفت که راضی نیستم و بگذار باز هم بیایم و بخوانم. آقای افتخاری سلیقه بسیار خوبی در موسیقی دارد و صدای خودش را میشناسد. نتیجه آن رفت و آمدها و تمرینها و تکرارها آثاری ماندگار مانند «شورعشق» شد که از بهترین آثار ارکسترال من به شمار میرود.* نخستین آشنایی شما با آقای افتخاری مربوط به چه زمانی میشود؟شهبازیان: برمیگردد به سالهای آغاز دهه ۶۰ که اثری مشترک با آقای هابیل علیاف ضبط میکردیم. از آن زمان با هم آشنا شدیم و تا کنون هم آقای افتخاری آثار بسیاری از ساختههای من را خوانده است. سعی میکنیم در اجراهای بعدیِ ارکستر ملی آثار دیگری از آقای افتخاری را جمعآوری و اجرا کنیم.* آقای افتخاری در سالهای گذشته نه تنها در جشنواره موسیقی فجر حاضر نبودید که در فضای کلی موسیقی ایران هم چندان حضوری پررنگ نداشتید. علت این کنارماندنتان چیست؟افتخاری: من بودم و هستم. ولی آنان که باید توجه میکردند و سراغم میآمدند این کار را نکردند. به قول استاد بنان آوازخوانِ بزرگ موسیقی ایرانی که در یکی از آثارشان میخواند:آمدی جانم به قربانت ولی حالا چراای کاش زودتر میآمدند که من جوانتر بودم. البته الان هم دیر نشده و حالا حالاها توان خواندن دارم. بایستی از سوی دیگران برای خواندن و بودن در صحنه موسیقی دعوت میشدم و نشدم. الان هم خیلی خوشحالم که در خدمت استاد شهبازیان هستم.شهبازیان: به وجود آمدن یک اثر هنری موضوعش عرضه و تقاضاست. باید کسی بخواهد، کسی اثری بنویسد برای صدای آقای افتخاری و ایشان هم بیاید بخواند. باید روی کار فکر شود. ممکن است چند سال طول بکشد که خواننده کار مورد نظر و ارزشمندی را پیدا کند و بخواند. به هر روی علیرضا افتخاری همیشه آماده اجرا بوده و هست.*صدایی که امروز از علیرضا افتخاری شنیدم صلابت گذشتهاش را دارد. چرا آهنگسازان ایرانی در این سالها صدای علیرضا افتخاری را نادیده گرفتند؛ در حالی که نیاز به خوانندگان پرتجربه در عرصه موسیقی ایران به خوبی حس میشود.شهبازیان: متاسفانه موسیقی پاپ رسوخ بسیاری بین مردم داشته است. در عین حال خوانندگانی که کار موسیقی ارکسترال ایرانی انجام میدهند، تعدادشان اندک است. به همین دلیل آهنگسازان به سمت موسیقی پاپ متمایل میشوند؛ موسیقی که زودتر به دست بیاید و زودتر ارائه شود. به همین دلیل در ژانر موسیقی ارکسترال آثار کمتری ساخته میشود. علیرضا افتخاری خوانندهای است که هم با گروههای موسیقی ایرانی کار کرده و هم آثار موسیقی ارکسترال را به خوبی میخواند.افتخاری: برخی از آهنگسازان میخواهند ساده برخورد کنند و من نمیپذیرم. برخی از آهنگسازان خواندن آثاری را به من پیشنهاد میکنند که کیفیت والایی ندارند. خواندن چنین آثاری را قبول نمیکنم. متاسفانه استادان بسیاری را ما در این سالها از دست دادهایم؛ کسانی مانند تجویدی، مشکاتیان، خرّم و بسیاری دیگر از دست رفتند. دیگر آن آثار با ارزش پدید نمیآیند. اشعار دیگر آن شعرهای خاص نیست، کجاست قیصرامینپور، کجاست معینی کرمانشاهی و کجاست بیژن ترقی. الان شعرها سادهاند و ملودیهای سطح پایین؛ که خواندنشان را قبول نمیکنم.حدود ۷ سال خانه نشین شدم و در این سالها خاطراتم را نوشتم. اکنون هم خوشحالم که افتخار همکاری با استاد شهبازیان در ارکستر ملی برایم فراهم شد.*ارکستر ملی آیا تا پایان سال اجرای دیگری هم خواهد داشت؟شهبازیان: ارکستر ملی ایران در حال حاضر مشغول مقدمات هماهنگ شدنِ نوازندگان با آثار ارکسترال موسیقی ایران است. این کار چندین ماه زمان میبرد. در عین حال مشغول برنامهریزی هستیم تا اجرایی دیگر تا پایان سال داشته باشیم. همکاری با آقای افتخاری را در سال آینده هم ادامه میدهیم و آثار دیگری هست که ایشان باید بخوانند. آثار آهنگسازانی که در قید حیات نیستند را هم گردآوری میکنیم و به خوانندگان مختلف مانند آقای افتخاری میدهیم تا بخوانند.* یکی از حاشیههایی که در هفتههای گذشته گریبانگیرِ ارکستر ملی شد، بیانیهی همایون شجریان و اعلام عدم همکاریاش با ارکستر بود. ماجرا را برایمان شرح دهید.شهبازیان: ما تمایل داشتیم که ایشان در ارکستر باشد. من گفتم که ارکستر ملی تمایل دارد که ایشان آثار من را با ارکستر ملی اجرا کند. بارها با آقای همایون شجریان تماس گرفتم ولی ایشان جواب ندادند و اقدامی تا کنون نکردهایم.در برنامه ریزی ما آقای افتخاری و آقای اصفهانی حضور دارند و البته دیگر خوانندگانی که میتوانند در ژانر موسیقی ملی کار کنند را برای حضور در کنار ارکستر دعوت میکنیم.افتخاری: دیگر خوانندگان هم باید بیایند و حضور داشته باشند. ما اینجا جای کسی را تنگ نمیکنیم. حتی دلم میخواست در این اجرای پیش رو هم خواننده دیگری در کنارم باشد. به هر حال دیگر خوانندگان هم برای حضور درکنار ارکستر شوق دارند و باید به این شوق پاسخ داده شود.*حضور علیرضا افتخاری در کنار ارکستر چه ویژگیهایی دارد.شهبازیان: علیرضا افتخاری با حضورش در کنار ارکستر دو کار انجام میدهد. اول این که اجرایی درخشان برای مردم دارد و در عین حال باعث میشود که دیگر خوانندگان هم شوق حضور در کنار ارکستر را داشته باشند.* جشنواره موسیقی فجر در سالهای گذشته به تکرار افتاده بود و جای خالی خیلی از بزرگان موسیقی ایرانی در جشنواره احساس میشد. امسال با حضور شما در قالب ارکستر، میتواند یکی از اتفاقهای خوب ارکستر رقم بخورد. نظرتان درباره جشنواره امسال چیست.شهبازیان: ما که برنامه جشنواره را ندیدهایم و نمیدانیم چه آثار و چه گروههایی در جشنواره هستند. فُرم تازهای که برای جشنواره فجر در نظر گرفته شده، تنها سال گذشته بود. شنیدهام که امسال ارکسترهای دیگری هم هستند. این که ما در جشنواره موسیقی فجر اجرایی خواهیم داشت برایم بسیار ارزشمند است. درباره دیگر اجراها هم باید دید و نظر داد.افتخاری: ما فکرمان متمرکز بر روی کار خودمان است. زحمتی که ما برای آماده کردن این اجرا میکشیم برای تنها یک اجرا نیست و به طور حتم اجراهای دیگری هم خواهیم داشت.---------------------------------گفتوگو: یاسر شیخی یگانه--------------------------------منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
January 3, 2017, 11:31 pm
به گزارش ندای انقلاب، احسان سلطانی در کانال تلگرام مکتوبات با انتشار این تصویر، در توضیح آن نوشت: اگر ایران چنین حرکتی میکرد عکسالعمل رسانههای غربی چه بود؟+عکس رسانههای ترکیه در توضیح این تصاویر نوشتهاند: "برای پاکسازی خواهند رفت".این قطار تانک و خودروهای زرهی به سمت باب، بزرگترین محموله ی تسلیحاتی ترکیه است که در سالهای اخیر و از آغاز عملیات "سپر فرات" به سوریه ارسال شده است.اصلیترین هدف عملیات سپر فرات جلوگیری از اتصال کانتونهای کردها در شمال سوریه، تسلط بر نوار مرزی جرابلس تا عزاز و پیش روی تا شهر باب و کنترل بر این منطقه و در نهایت واگذاری آن به متحدان خود-ائتلاف گروههای جهادی- برای جلوگیری از شکلگیری منطقه فدرال پیوسته کردستان است.ترکیه با تصرف باب، علاوه بر جلوگیری از اتصال ۳۳ کانتون به یکدیگر، خواهند توانست کانتون عفرین را در آینده به طور کامل محاصره کند و برای امتیازگیری به کردها فشار بیاورد.به نظر می رسد ترکیه می خواهد با دست پر در مذاکرات "آستانه" در برابر جبهه مقابل خود بنشیند. به نظر شما اگر ایران چنین محموله تسلیحاتی در سالهای اخیر با این تبلیغات رسانهای به سوریه یا عراق ارسال میکرد و رسما هزاران کیلومتر مربع از از خاک عراق یا سوریه را اشغال میکرد، عکسالعمل رسانههای غربی و عربی به آن چگونه بود؟ |
|
↧
به گزارش ندای انقلاب، ناصر مهردادی در مورد تشکیل کمیته مواقع اضطرار آلودگی هوای تهران گفت: در ۲۴ ساعت گذشته منتهی به ساعت ۱۱ میزان غلظت آلایندهها با قطر کمتر از ۲.۵ میکرون بر روی عدد ۱۳۰ قرار دارد در حالیکه این عدد در ساعت ۸ صبح بر روی عدد ۱۲۸ قرار داشت و نشاندهنده افزایش میزان غلظت آلایندهها است.وی ادامه داد: از سوی دیگر با توجه به پیش بینیهای سازمان هواشناسی مبنی بر تداوم پایداری هوا در روزهای آینده و احتمال افزایش غلظت آلایندهها به احتمال زیاد عصر امروز کمیته مواقع اضطرار الودگی هوا تشکیل میشود تا بتوانیم اقدامات پیشگیرانهای را برای جلوگیری از تشدید الودگی هوا اتخاذ کنیم.وی افزود: همانطور که در هفته گذشته نیز قبل از تشدید آلودگی هوا این کمیته تشکیل و تصمیمات پیشگیرانهای را اتخاذ کرد.انتهای پیام/ |
|
↧
↧
به گزارش ندای انقلاب، روز ۲۳ دسامبر سال ۲۰۱۶ (جمعه ۳ دی ۹۵) شورای امنیت سازمان ملل طی قطعنامه ۲۳۳۴ بار دیگر شهرکسازی توسط رژیم صهیونیستی در سرزمینهای اشغالی را محکوم کرد[۱]. در این قطعنامه تأکید شده که فعالیتهای این رژیم در زمینه ساخت شهرک و اسکان یهودیان در سرزمینهای اشغالشده، «نقض وقیحانه» قوانین بینالملل محسوب میشود و «هیچ اعتبار قانونی» ندارد. قطعنامه همچنین از رژیم صهیونیستی میخواهد تا شهرکسازیها را متوقف و به عنوان یک «قدرت اشغالگر» به وظایف خود تحت کنوانسیون چهارم ژنو عمل نماید. توضیحات بیشتر درباره قطعنامه ۲۳۳۴ و روند تصویب آن را در انتهای همین گزارش بخوانید.تصاویر ماهوارهای شهرکهای صهیونیستی که حتی از نظر مجامع بینالمللی نیز نامشروع هستندشهرکهای یهودی؛ نقطه اشتراک دنیا و آمریکا در محکومیت رژیم صهیونیستیشهرکهای صهیونیستی که موضوع اصلی قطعنامه ۲۳۳۴ هستند، عبارتند از مناطق مسکونی که در سرزمینهای اشغالی رژیم صهیونیستی در کشور فلسطین ساخته شدهاند و تنها یهودیان[۲] حق سکونت در آنها را دارند[۳]. ساخت این شهرکها از جهات مختلفی نامشروع است، از جمله اینکه کنوانسیون چهارم ژنو، ساخت منطقه مسکونی و اسکان شهروندان یک کشور در مناطقی را غیرقانونی میداند که به واسطه جنگ و با قدرت نظامی از کشوری دیگر اشغال شده باشند[۴].اگرچه همه شهرکهای صهیونیستی به اعتراف نهادهای بینالمللی نامشروع هستند، اما برخی از این شهرکها بیش از بقیه جنجالآفرین بودهاند[۵]. در ادامه این گزارش، درباره برخی از این شهرکها توضیح داده میشود.Hebron شهرک[۶]Hebron بزرگترین شهر در کرانه باختری محسوب میشود و از آن جهت مورد مناقشه شدید میان صهیونیستها و فلسطینیهاست که مزار حضرت ابراهیم (علیه السلام)، حضرت اسحاق (علیه السلام) و حضرت یعقوب (علیه السلام) در این شهر قرار دارد و از این رو هم برای مسلمانان و هم برای یهودیان، شهر مقدسی به شمار میرود. جمعیت این شهر بیش از ۲۱۵ هزار نفر گزارش شده است که اکثراً مسلمان هستند، اما در نقاطی از شهر، یهودیان نیز زندگی میکنند. این شهر اگرچه در تعریف مشخص شهرکهای صهیونیستی نمیگنجد، اما از آنجا که میان مسلمانها و یهودیها تقسیم شده، مورد مناقشه صهیونیستها و فلسطینیهاست.تصویر ماهوارهای از Hebron؛ برای دیدن تصاویر در اندازه بزرگ، روی آنها کلیک کنیدKiryat Arba شهرک[۷]این شهرک در حاشیه شرقی Hebron قرار دارد و بیش از ۷۰۰۰ نفر در آن زندگی میکنند. این شهرک ابتدا در محل یک پایگاه نظامی متروک و تحت عنوان «پیوستن بخشی از زمین به یک پایگاه نظامی» آغاز شد، اما سپس جمعیت غیرنظامی در آن ساکن شدند. به این ترتیب، برای اولین بار در کرانه باختری قطعهای از زمین به یک پایگاه نظامی متصل شد، اما نه برای توسعه آن پایگاه، بلکه برای آنکه یک جمعیت غیرنظامی در آن زندگی کنند. «باروخ گلدستین» شهرکنشین صهیونیستی که سال ۱۹۹۴ با حمله به جمعیت مسلمانان نمازگزار در «مسجد ابراهیم[۸]» و شلیک به سوی آنها، ۲۹ نفر را شهید و ۱۲۵ نفر را زخمی کرد، متولد بروکلین آمریکا، اما ساکن Kiryat Arba بود.تصویر ماهوارهای از Kiryat Arba؛ برای دیدن تصاویر در اندازه بزرگ، روی آنها کلیک کنیدAriel شهرک [۹]این شهرک بر خلاف بسیاری از شهرکهای دیگری صهیونیستی، به بهانه عقاید دینی یا میراثهای تاریخی، ساخته نشد، بلکه احداث آن صرفاً اهداف استراتژیک داشت. هدف از ساختن این شهرک در شمال کرانه باختری، سد راه حمله اردنیها در صورت بروز جنگ در آینده بود. جمعیت این شهرک بیش از ۱۸ هزار نفر است و صهیونیستها میگویند در صورت رسیدن به هرگونه توافق با فلسطینیها باید این شهرک بخشی از اسرائیل باقی بماند.تصویر ماهوارهای از Ariel؛ برای دیدن تصاویر در اندازه بزرگ، روی آنها کلیک کنیدMa'ale Adumim شهرک[۱۰]این شهرک واقع در کرانه باختری بیش از ۳۷ هزار نفر را در خود جای داده است و با فاصله کمتر ۶ کیلومتری از بیتالمقدس، از اهمیت خاصی برخوردار است. شهرک Ma'ale Adumim به شکل یک پایگاه نظامی و زمانی تأسیس شد که صهیونیستها بعد از جنگ شش روزه سال ۱۹۶۷، کرانه باختری را به اشغال خود درآوردند. این شهرک در حال حاضر سومین شهرک بزرگ کرانه باختری محسوب میشود و صهیونیستهای سکولار علاقهمند به طبیعت زیبا و خانههای ارزانقیمت، مشتریان خانههای این شهرک هستند.تصویر ماهوارهای از Ma'ale Adumim؛ برای دیدن تصاویر در اندازه بزرگ، روی آنها کلیک کنیدHar Homa شهرک[۱۱]این شهرک یکی از پنج «منطقه زنجیرهای» است که رژیم صهیونیستی بعد از اشغال کرانه باختری و قدس شرقی، دور تا دور بیتالمقدس احداث کرد. Har Homa سال ۱۹۹۷ و طی اولین دوره نخستوزیری بنیامین نتانیاهو ساخته شد. یکی از اهداف ساخت این شهرک، جلوگیری از توسعه شهر فلسطینی «بیت لحم» عنوان شده است. دولت آمریکا در ابتدا با فشارهای سازمان ملل برای جلوگیری از شهرکسازی در این منطقه مخالفت و حتی دو قطعنامه شورای امنیت را نیز وتو کرد، اما سال ۲۰۱۰ زمانی که رژیم صهیونیستی خبر از احداث بیش از ۱۰۰۰ واحد مسکونی دیگر در این منطقه داد، اوباما «ناامیدی عمیق» خود در اینباره را اعلام کرد. جمعیت این شهرک اکنون حدود ۲۵ هزار نفر است.تصویر ماهوارهای از Har Homa؛ برای دیدن تصاویر در اندازه بزرگ، روی آنها کلیک کنیدGilo شهرک[۱۲]این شهرک نیز یکی دیگر از مناطق زنجیرهای است که سال ۱۹۷۳ در اطراف بیتالمقدس احداث شده است. Gilo اکنون حدود ۴۰ هزار نفر جمعیت دارد. دولت اوباما سال ۲۰۰۹ نسبت به تصمیم صهیونیستها برای ساخت واحدهای جدید مسکونی در این منطقه نیز صرفاً اظهار «ناامیدی» کرد.تصویر ماهوارهای از Gilo؛ برای دیدن تصاویر در اندازه بزرگ، روی آنها کلیک کنیدقطعنامه ۲۳۳۴؛ قطعنامهای متفاوت، شبیه قطعنامههای قبلینکتهای که درباره این قطعنامه با قطعنامههای سالهای اخیر درباره موضوع فلسطین و رژیم صهیونیستی متفاوت بود، رأیی بود که آمریکا به این قطعنامه داد. در ۷۸۵۳مین نشست شورای امنیت، از ۱۵ کشور (۵ عضو دائم و ۱۰ عضو غیردائم)، ۱۴ کشور به قطعنامه ۲۳۳۴ علیه رژیم صهیونیستی رأی موافق دادند. در حالی انتظار میرفت، آمریکا مانند قطعنامههای اخیر، این قطعنامه را هم وتو کند، این کشور رأی ممتنع داد. به این ترتیب قطعنامه تصویب شد و مورد تشویق حاضران نیز قرار گرفت.پیشنویس قطعنامه ۲۳۳۴ را در اصل مصر بر اساس سندی آماده کرده بود که عدهای از حقوقدانان و دیپلماتهای انگلیسی با همکاری فلسطینیها تدوین کرده بودند. با وجود این، فشارهای زیادی علیه حامیان این قطعنامه وجود داشت و یک روز قبل از نشست شورای امنیت، دانلد ترامپ رئیسجمهور منتخب آمریکا از عبدالفتاح السیسی رئیسجمهور مصر خواست تا پیشنویس را پس بگیرد[۱۳] و مصر هم پس از آنچه سفیر این کشور در سازمان ملل «فشار شدید» توصیف کرد، تصمیم گرفت پیشنویس را رها کند[۱۴]. نقشه شهرکهای رژیم صهیونیستی؛ برای دیدن در سایز اصلی بر روی تصویر کلیلک کنیدبا این وجود، روز نشست، مالزی، نیوزیلند، سنگال، و ونزوئلا پیشنویس قطعنامه ۲۳۳۴ را در شورای امنیت مطرح کردند. فشارهای رژیم صهیونیستی بر نیوزیلند برای عدم حمایت از این قطعنامه نیز به جایی نرسید؛ حتی وقتی بنیامین نتانیاهو «موری مککالی» وزیر خارجه نیوزیلند را تهدید کرد که رژیم صهیونیستی حمایت این کشور از قطعنامه ۲۳۳۴ را به منزله «اعلام جنگ» تلقی میکند. گزارشها حاکی از آن است که انگلیس به نیوزیلند اصرار کرده که بهرغم فشارهای رژیم صهیونیستی، همچنان از قطعنامه حمایت کند[۱۵].«سامانتا پاور» سفیر آمریکا در سازمان ملل بعد از تصویب قطعنامه ۲۳۳۴ درباره رأی ممتنع کشورش به این قطعنامه توضیح داد که از یک طرف، اولاً شورای امنیت اغلب ناعادلانه اسرائیل را هدف قرار میدهد؛ دوماً مسائل مهمی وجود دارند که در این قطعنامه اشارهای به آنها نشده است؛ و سوماً آمریکا با تکتک کلمات متن قطعنامه موافق نیست. از سوی دیگر، قطعنامه، اولاً واقعیتهای موجود در سرزمینهای اشغالی را منعکس میکند؛ دوماً بر اجماع بینالمللی در اینباره تأکید دارد که شهرکسازیهای اسرائیل غیرقانونی است؛ و سوماً شهرکسازیها «بسیار بدتر» شدهاند تا جایی که اکنون امکان رسیدن به راهحل دو کشوری را در معرض خطر قرار دادهاند. به گفته «پاور» به همین دلایل هم آمریکا به قطعنامه رأی موافق نداد، اما از وتوی آن نیز خودداری کرد.اقدامات اخیر دولت اوباما (که روزهای آخر عمر خود را سپری میکند) که نشان میدهد دیگر حمایت از شهرکسازی رژیم صهیونیستی را کنار گذاشته است، در موضعگیریهای جان کری وزیر خارجه آمریکا نیز منعکس شد. کری طی سخنرانیهای خود بعد از تصویب قطعنامه با ادبیات تند و استفاده از عبارتهایی مانند «عناصر افراطی» در توصیف کابینه نتانیاهو، اسرائیلیها را به «خودکشی» متهم و از «خشونت، تحریک و شهرکسازیها» توسط این رژیم انتقاد کرد[۱۶].دانلودلحظه تصویب قطعنامه ۲۳۳۴ و سخنرانی «سامانتا پاور» سفیر آمریکا در سازمان ملل درباره رأی ممتنع کشورشبا همه اینها، قطعنامه ۲۳۳۴ شباهتهای زیادی هم با قطعنامههای قبلی دارد که رژیم صهیونیستی را محکوم میکنند. آخرین قطعنامهای که درباره موضوع اشغال فلسطین توسط رژیم صهیونیستی در شورای امنیت تصویب شد به سال ۲۰۰۹ یعنی اولین سال ریاستجمهوری اوباما برمیگردد. به عبارت دیگر، طی دوران اوباما، به استثنای قطعنامه ۲۳۳۴، هیچ قطعنامهای در سازمان ملل نتوانسته بود رژیم صهیونیستی را محکوم و در عین حال، از سد وتوی اوباما عبور کند.قطعنامههای سازمان ملل در محکومیت شهرکسازیها از این هم وضعیت وخیمتری دارند. این نوع قطعنامهها از سال ۱۹۸۰ تا کنون هیچگاه تصویب نشده بودند. بنابراین شورای امنیت تا کنون سه قطعنامه علیه شهرکسازیها در سرزمینهای اشغالی فلسطین تصویب کرده است که قطعنامه ۲۳۳۴ آخرین این قطعنامهها بود. پیشتر قطعنامه شماره ۴۴۶ در سال ۱۹۷۹ و قطعنامه شماره ۴۶۵ در سال ۱۹۸۰ به تصویب رسیده بودند.البته انتظار تأثیر از قطعنامه ۲۳۳۴، انتظار بیهودهای است، چراکه تجربه دو قطعنامه قبلی یعنی ۴۴۶ و ۴۶۵ نشان میدهد که رژیم صهیونیستی بعد از هر قطعنامهای که شهرکسازیها را محکوم کند، برای انتقام گرفتن از سازمان ملل[۱۷] و اعضای شورای امنیت، اقدامات خود در اینباره را تشدید میکند؛ چنانکه اینبار هم سران رژیم صهیونیستی قول دادهاند تا شهرکسازی را گستردهتر از قبل پیگیری کنند[۱۸].در عین حال، انتظار اقدام عملی از سوی به اصطلاح جامعه جهانی علیه رژیم صهیونیستی نیز انتظار بیهودهای است. در حالی که ایران در ازای نقض قطعنامههای بینالمللی درباره اقدامات مشروع خود، مورد تحریم قرار میگیرد، رژیم صهیونیستی بهرغم نقض بیش از ۷۵ قطعنامه سازمان ملل درباره جنایات جنگی و اقدامات نامشروع این رژیم در جنگ با فلسطینیها، همچنین از حمایت بیقید و شرط آمریکا و دیگر کشورهای غربی بهرهمند است، بدون آنکه هیچگونه اجماع بینالمللی درباره اقدام عملی علیه این رژیم وجود داشته باشد.منبع : مشرق |
|
↧
به گزارش ندای انقلاب، میگفت آسایشگاه خوب است اما بهترین آسایشگاه هم خانه خودِ آدم نمیشود، کمی اشک هم می ریخت آخر. میگفت فقط یک آرزو دارد و آن برگشتن در جمع خانوادهای است که سالها برایش زحمت کشیده، اینجاهایش اما بغضش حسابی ترکیده بود. خب چه کار کند؟ دلش می خواست صدای نوهها در گوشش بپیچد وقتی با بازی های کودکانه شان خانه را از شادی پر می کنند. سهم کوچکی از شادیهای این دنیا. آسایشگاه برای پدر و مادرهای پیر و تنها همه چیز دارد جز محبتی که نبودش را با پوست و استخوان حس می کنند، درست همان زمانی که بیش از همیشه به آن نیاز دارند. دیدن اشک های پیرزنی که دلش برای دیدن خانواده اش پر می کشد یا آن پیرمردی که هنوز امیدوار است بچه ها به سراغش بیایند و سال تحویل را مثل قدیم ها دور هفت سین خانهاش جشن بگیرد. درست مثل روزهایی که همه دور یک سفره بودند و سرنوشت هرکدامشان با یک گوشه دنیا گره نخورده بود. از دیدن اشکهای پیرزن، امیدهای پدر پیر و کِز کردن نعمتهای زندگی در گوشهای سرد، بدنت سرد میشود، بغض گلویت را فشار میدهد و اشک درون چشمانت دو دو میزند. پیش خودت می گویی مگر می شود فرزندی این گونه دلتنگی پدر و مادرش را ببیند و به راحتی و زندگی شخصی خودش فکر کند؟! وقتی مددکار آسایشگاه می گوید شاید شرایط اقتصادی خیلی از آنها را مجبور به این کار کرده، به تمام این پیرزن ها و پیرمردها آفرین می گویم که در جوانی شان با وجود تمام مشکلات فرزندانشان را بزرگ کردند و شرایط اقتصادی را بهانه ای برای طرد آنها نکردند، هرچند داماد یا عروس بی معرفت هم بی تاثیر نیست. ۱۰۰ تختخواب برای دهها قلب شکسته اینجا کهریزک است، جنوبی ترین نقطه پایتخت، جایی که ۴۴سال قبل دکتر محمد رضا حکیم زاده سنگ بنایش را برای نگهداری از ۱۰۰سالمند و بیمار بیسرپرست بنا کرد، اما هرگز فکرش را هم نمیکرد نیم قرن بعد حتی محله کهریزک را هم به نام آسایشگاهی که او بنا نهاده بود بشناسند. آسایشگاه ۱۰۰ تخت خوابی کهریزک حالا هزار و ۷۵۰ مددجو دارد و هزینه نگهداری سالمندان، معلولان و بیماران ام اس که در این آسایشگاه خیریه روز و شب میگذرانند، سالیانه از ۳۵میلیارد تومان هم گذشته است. هزینه های سرسام آوری که بیش از ۸۲ درصد از آن توسط خیرین و مردم تامین می شود و دولت سهم اندکی در اداره این بنگاه خیریه بزرگ دارد. این روزها کمتر کسی است که نام کهریزک و پدر و مادرهای پیر و چشم انتظار ساکن در آن به گوش کسی نخورده باشد، آنهم در ایامی مانند عید سعید قربان که سیل گوشت های قربانی به کهریزک سرازیر می شود. نذوراتی که به گفته مسئولان کهریزک بیش از نیاز سالمندان و معلولان ساکن در این خانه بزرگ است و ای کاش مردم و خیرین قدمی برای تامین دیگر هزینههای این موسسه خیریه بر می داشتند. از پرداخت هزینه های آب و برق و گاز که مبادا با بالا رفتن میزان بدهی ها، قطع شود تا هزینه خرید لباس و پزشک و پرداخت حقوق پرسنل. وارد آسایشگاه که میشوی غم عجیبی سر تا پایت را فرا میگرد. دیدن پدر بزرگها و مادر بزرگهایی که چشم انتظار بر روی نیمکتهای آهنی و سرد روز و شب سر میکنند و هیچکس نمیداند در این هوای سرد، کدامین سالهای زندگی را با حسرت مرور میکنند. شاید به تولد بچهها فکر می کند، یا روز ازدواجشان. شاید به روزی فکر می کند که پسرش اولین بار راه رفت، با همان پاهای کوچکی که حالا بزرگ شده اند و او را در این گوشه از دنیا به حال خودش رها کرده اند. پیرمردی با رکوردی عجیب در کهریزک زمستان است و سرمای هوا ساکنین کهریزک را خانه نشین کرده است، حیاط مجموعه خالی و سوت و کور است و غیر از تعداد انگشت شماری سالمند و معلول کسی در حیاط چندین هزار متری کهریزک به چشم نمی خورد. اتفاقی با نقی یعنی قدیمی ترین میهمان کهریزک برخورد می کنیم. او تنها مستاجر آسایشگاه است که از سالروز تاسیس آنجا تا امروز میهمان کهریزک بوده است؛ ۴۴سال زمان کمی نیست برای تنها بودن. نقی معلول جسمی حرکتی است و علاوه بر این به سختی می تواند صحبت کند. یکی از پرسنل آسایشگاه حرف های نقی را برایمان ترجمه می کند. اینکه از همان روز اول همراه دکتر حکیم زاده به کهریزک آمده و امسال چهل و چهارمین سالی است که حضورش در کهریزک را جشن می گیرد اما دقیقا نمی داند که چندسال دارد. نقی از دار دنیا هیچ ندارد. نه قوم و خویش، نه مال و اموال. او تنهایی اش را در تمام این سال ها با خدا قسمت کرده است. پرستارش می گوید: نقی هر سال سه ماه روزه است و رفاقتش با خدا سر دراز دارد. او را شخصِ دکتر حکیم زاده موسس آسایشگاه کهریزک به اینجا آورده و حالا قدیمی ترین مددجوی کهریزک است. نقی در این دنیا هیچ دوست و آشنایی ندارد اما خیرین و مردمی که هر از گاهی به دیدن ساکنین کهریزک می آیند نقی را مثل یک پدر یا برادری مهربان دوست دارند. حیف که دوست نداشت تصویری از او منتشر شود. اینجا جمع مردان تاریخ جمع است به آسایشگاه مردان میرسیم، جمع پدر بزرگ های تنها! پدرهای دیروز که خانوادهای اتکایش به بازوانشان بود و امروز آنقدر تنها مانده اند که باید روز و شب درگوشهای از آسایشگاه به سر کنند. پیرمرد، لاغر و نحیف روی نیمکت، بی تفاوت به سرمای زمستان نشسته است. پرستار میگوید بابا هشت سالی هست که اینجاست، می دانی شغل بابا چه بوده؟ بابا معلم تاریخ جغرافیا بوده و شاگردهایش الان هرکدام برای خودشان کسی شده اند.اینجا جمع مردان تاریخ جمع است، اما معلم تاریخ هم دارند. پیرمرد با سردی نگاه می کند، دلش خون است، از بی مهری ها. میگوید وقتی سکته کردم نگهداری از من سخت بود. اما الان با هشت سال پیش خیلی فرق کرده ام. کارهایم را خودم میکنم ولی بازهم کسی سراغم نمی آید... بغض میکند و با حسرت از پسر نداشتنش میگوید و آهی میکشد که ای کاش پسر داشتم و به خاطر حمام کردن و کارهای دیگر کارم به آسایشگاه نمی کشید.حرف هایمان هنوز تمام نشده بود که داوود از راه می رسد. داوود ۳۰ ساله به نظر می رسد و معلولیت ویلچرنشینش کرده است. داوود را کوهی از انرژی می بینم، پر از دغدغه و امید. می گوید فکرم درگیر است؛ فصل امتحانات دانشگاه است و باید برای امتحانات بخوانم. از آنطرف مسابقات شطرنج هم داریم و باید تیمم را بچینم. هزینه دانشگاه داوود و امثال او، خرج رفت و آمدش تا دانشگاه و دیگر هزینه های سرسام آور را مردم می دهند؛ خیرینی که حتی نامی از آنها برده نمی شود، تا معلولیت برای امثال داوود تبدیل به محدودیت نشود. آشنایی با پیرمرد مشهور تلگرامیوارد سالن آسایشگاه که می شویم، چهره مهربان پیرمردی خندان برایم آشنا به نظر می رسد. چند دقیقه ای فکر می کنم و ناگهان کلیپی کوتاه که چندی پیش در فضای مجازی دست به دست می شد مقابل چشمانم مرور می شود. پیرمردی دوست داشتنی که می گفت: "دخترم، هرکجایی که هستی، من تو کهریزکم... شماره تلفنی، خودت بیا، بخش یک اتاق ۵...."دانلود آن روزها کلیپ پیرمرد اشک خیلی ها را در آورده بود. اشک آنهایی که پدرهایشان دیگر بینشان نبودند و حاضر بودند تمام دار و ندارشان را بدهند اما یکبار دیگر پدر را در آغوش بگیرند. همان روزها خیلی ها به دیدن پیرمرد آمدند اما از دخترش خبری نشد. پیرمرد مهربان است و خوش برخورد. سوهانی صدایش می زنند. سوهانی با اینکه هفت سالی است میهمان کهریزک است اما روحیه ای طناز دارد.هفت سال پیش دخترش او را به تحویل آسایشگاه داده و رفته است. می پرسم راستی بابا جان دخترت بالاخره آمد یا نه؟ خنده ای می کند و می گوید: نه هنوز نیامده است. پرستار به آرامی می گوید: هیچ خبری از دخترش نیست، معلوم نیست زنده باشد یا نه. اگر زنده بود حتما پیدایش می کردیم ولی دختری در کار نیست، سوهانی اینجا تنهاست، تنهای تنها. مردم کهریزک را تنها نگذاشته اند اینها اما یک روی سکه است، روی دیگرش را هم باید دید، باید دید که مردم می آیند و با جان و دل کمک می کنند و مهر می ورزند و همراز اهالی اینجا می شوند. اسپانسرها هم هستند که بی چشمداشت کمک می کنند و توقع سلفی و نام و امضا ندارند. مدیران اینجا هم حواسشان جمع است و نمی گذارند هر فرد و گروه و شرکتی برای کمک کردن، خودشان را تبلیغ کنند و ده برابر رقمی که اینجا هزینه کرده اند، سود مادی و معنوی برای خودشان ایجاد کنند. مهندس علینقی را در همین حوالی و در میان آمد و رفت های این آدم ها که الحمدلله قلیل و رو به کاهش نیستند، می بینم. طبق معمول همه آنهایی که اینجا می آیند، چشمانش خیس شده اما در همان حال، مشغول خنده و گفتگو با تعدادی از اهالی قدیمی اینجاست. مثل خیلی ها که اینجا می آیند، تمایلی به توضیح دادن درباره کمک ها و برنامه هایش ندارد اما مثل ساکنان خونگرم کهریزک، از همه می خواهد اگر کمک مادی هم از دستشان بر نمی آید، ساعتی قدم زدن در این مجموعه و ملاقات با پدرها و مادرهای ایرانی را از دست ندهند. دیگرانی هم هستند که مهمانهای دائمی اینجا هستند. علی آقا که تمایل به گفتن فامیلش ندارد، برایمان می گوید که به دیدار این عزیزان عادت کرده و گویی جزئی از خانواده شان شده، بارها و بارها در ماه اینجا می آید و حسابی سبک می شود، درست مثل اشک هایی که آدمی در آغوش پدر و مادرش می ریزد.پیرمرد عروسکی که روزی میلیاردر بود درست روبروی اتاقی که سوهانی با فکر دختر و نوه هایش روز و شب ها را به سر می کند، پیرمرد عروسکی خانه دارد. ۸۰ ساله است اما تمام دار و ندارش از دنیا عروسک های رنگارنگی است که دور تا دور تخت خوابش چیده است. آقای فرونچی مهربان است و مهمان نواز. آنقدر که به زور دستمان را میگیرد و داخل اتاقش می برد. از عکس های دوران جوانی اش تا عروسک های بی جانی که حالا همدم و مونسش شده اند را یک به یک نشانمان می دهد. قصه فرونچی قصه پردردی است. مرد ثروتمندی که حالا همه به پیرمرد عروسکی می شناسندش. هنوز هم حال و روزش به هم می ریزد وقتی یاد روزی می افتد که دو پسرش خانه بزرگ و تمام دارایی اش را به نامشان زدند و پیرمرد را تنها و بی کس رها کردند و رفتند.حالا یکی از پسرها تکنسین هواپیما است و دیگری تکنسین کشتی های مسافربری. هر دو از ایران رفته اند و فرونچی را با عروسک هایش تنها گذاشته اند. قصه عروسک هایش هم شنیدنی است. پرستار می گوید: وقتی بابا را به آسایشگاه آوردند آنقدر افسرده بود که کلامی حرف نمی زد. به توصیه روانشناسان دو تا عروسک به بابا دادیم و گفتیم سعی کن با این عروسک ها حرف بزنی. یک شب بالاخره بغضش ترکید و یک دل سیر گریه کرد. از آن به بعد توانست حرف بزند و به همین خاطر هرکس به دیدنش می آید برایش عروسک می آورد!چشم بر هم زدنی کافی است تا متوجه شویم قریب ۴ ساعت است در این مجموعه قدم زده و اشک ها و لبخندهای پدربزرگ ها و مادربزرگ های دوست داشتنی را از نزدیک لمس کرده ایم. باید رفت اما هنگام خروج، غمی در چهره هر ساکن اینجا که رفتن مراجعه کننده ای را می بیند، موج می زند. شاید باید بلند فریاد می زدیم که زود باز میگردیم، سریعتر از قبل و این بار با همراهانی بیشتر، شاید با آدم هایی از جنس فرزندان شما.منبع : مشرق |
|
↧
January 9, 2017, 12:37 am
به گزارش ندای انقلاب، موج اعتراضات و خشونت هایی که پس از انتخاب دونالد ترامپ به عنوان رییس جمهور جدید آمریکا در شهرهای مختلف این کشور به راه افتاده، بار دیگر نوع رفتار و تجهیزات پلیس آمریکا را زیر ذره بین رسانه ها قرار داده است. اگرچه نیروهای پلیس در اکثر کشورهای دنیا با توجه به حجم تهدیدات موجود مسلح شده و در کنار یگان های عادی پلیس نیز واحدهای عملیات ویژه برای مقابله با خلافکاران سازمان یافته یا مواردی مثل عملیات رهایی گروگان وجود دارند اما در چند سال اخیر روند بسیار عجیبی را در پلیس ایالات متحده آمریکا مشاهده می شود که بسیاری از کارشناسان غربی از آن با عنوان روند "نظامی سازی پلیس" یاد می کنند. درست است که جامعه آمریکا به عنوان مسلح ترین جامعه در دنیای امروز توصیف می شود که چیزی در حدود ۸۰ درصد از جمعیت آن دارای سلاح هستند اما پلیس آمریکا تا به امروز هیچوقت در این سطح مسلح نبوده است. این روند مسلح سازی و افزایش خشونت پلیس تا به امروز باعث ایجاد چالش های فراوانی شده که از جمله جدیدترین آنها می توان به بحث ناآرامی ها در شهر فرگوسن در اعتراض به قتل یک نوجوان سیاه پوست اشاره یا بحث حمله یک عضو رزرو ارتش آمریکا به افسران پلیس در تگزاس به تاریخ ۷ جولای ۲۰۱۶ که به مرگ ۵ پلیس آمریکایی منجر شد را یادآوری کرد. پلیس آمریکا در جریان ناآرامی ها در فرگوسن نفربر ام ۱۱۳ پلیس آمریکا مسئولان پلیس از قانونی برای نظامی ساختن بیشتر خود بهره میبرند که بر اساس آن به وزارت دفاع آمریکا اجازه میدهد تا تسلیحات و یا تجهیزات اضافی ارتش این کشور را به پلیس یا سایر واحدهای اعمال قانون در آمریکا عمدتا به صورت مجانی اهداء کند. یکی از موارد جالب در این خصوص، تحویل زرهپوشهای حفاظت شده هستند. ماجرا از آنجا آغاز شد که در جریان تهاجم نظامی آمریکا به افغانستان و عراق، نیروهای این کشور با بمب های کنار جاده ای یا کمین های تک تیراندازان مواجه و تلفات سنگینی را متحمل شدند. نمونه ای از زره پوش های حفاظت شده پلیس آمریکا برای مقابله با این تهدیدات، چندین شرکت آمریکایی توسعه خودروهای حفاظت شده را آغاز کردند که بسته به مدل و نوع سفارش مشتری توان مقابله با حجم گسترده ای از این نوع تهدیدات را داشت. با پایان حضور نظامی آمریکا در عراق و کمرنگ شدن نقش نظامی این کشور در افغانستان، پنتاگون حجم زیادی از این زره پوش های حفاظت شده را به یگان های پلیس در این کشور تحویل داد. در کنار این خودروهای سنگین که عملا استفاده لازم را برای پلیس این کشور (در شرایط فعلی) ندارند، انواع سلاح های هجومی و تک تیرانداز، پوشش های حفاظتی و حتی ربات های کنترل از راه دور نیز از همین طریق یا به صورت خرید مستقیم به پلیس آمریکا تحویل شد. برخی از مسئولین پلیس در آمریکا در دفاع از این نوع تجهیزات اینگونه استدلال می کنند که به دلیل وجود انواع تهدیدات و خصوصا وجود سلاح گرم در این کشور، به این تجهیزات نیاز دارند اما نکته جالب اینجاست که واحدهای پلیس در آمریکا حتی به نفربر نظامی M-۱۱۳ نیز مجهز هستند. البته تصاویری مثل حضور این پلیس های تا بن دندان مسلح به همراه زره پوش ها در راهپیمایی های فرگوسن که تقریبا همگی آنها به صورت صلح آمیز برگزار شد، بحث وجود تهدید را تا حد زیادی زیر سوال می برد. شاید بتوان برخی از پاسخ های مربوط به این تجهیزات را در جریان تحقیقی که وزارت دادگستری آمریکا درباره خشونت پلیس در شهر فیلادلفیای این کشور انجام داده بود، یافت. بر اساس این تحقیق، دستورات برای استفاده از زور در بسیاری از موارد گیج کننده است چراکه اکثر سناریوهای تمرینی پلیس به استفاده از زور ختم شده و در جریان تمرینات توجه ای به پایان دادن مناقشه به صورت صلح آمیز نمی شود. همچنین ۸۰ درصد قربانیان تیراندازی پلیس سیاه پوست هستند و اصولا سیاه پوست بودن به نوعی یک تهدید محسوب می شود و این که در بسیاری از موارد نیز افسر مورد نظر مدتها بعد از تیراندازی مورد بازجویی قرار می گیرد. جنگ به شهرهای آمریکا وارد می شود شاید بتوان روی پنهان این اتفاقات را در گزارشات انجمن آزادی های مدنی آمریکا با عنوان "جنگ به خانه می آید" مشاهده کرد که در سال ۲۰۱۴ میلادی به ابعاد مختلفی از بحث نظامی سازی پلیس این کشور می پردازد که در بخش هایی از این گزارش به مسلح شدن بیش از حد پلیس آمریکا و حوادثی که به دنبال آن برای مردم غیر نظامی رخ می دهد اشاره شده است. در بخش دیگری از این گزارش به تاکتیک های بسیار خشن مورد استفاده شده توسط پلیس خصوصا برای ورود به منازل و املاک شخصی و نحوه بازداشت متهمین اشاره و به این نکته متذکر می شود که در حقیقت این نوع تاکتیک ها و آموزش ها برای میدان جنگ و نه دستگیری یک متهم در وسط یک شهر کاربرد دارد. یکی دیگر از یافته های این تحقیقات عدد جالبی درباره ارزش مالی تجهیزات نظامی مورد استفاده در پلیس آمریکا است که در سال ۱۹۹۰ میلادی تنها یک میلیون دلار بوده و این رقم در سال ۲۰۱۳ به عدد ۴۵۰ میلیون دلار رسیده است. یعنی در بیش از دو دهه ارزش این اقلام ۴۵۰ برابر شده است که این خود نشان از افزایش سنگین بحث نظامی سازی پلیس در آمریکا دارد. در جریان تحقیقاتی در همین زمینه که توسط روزنامه نگاری آمریکایی به نام Radley Balko انجام شده، مشخص شده است که در بسیاری از موارد از یگان عملیات ویژه پلیس آمریکا موسوم به SWAT برای عملیات هایی مثل ورود به منازل شخصی تا حمله به مکانهایی که در آنها به صورت غیر قانونی قمار صورت گرفته یا به نوجوانان زیر سن قانونی مشروبات الکلی فروخته می شود بهره گرفته شده و این حملات به دلیل تاکتیک های خشن این نیرو در حداقل ۵۰ مورد باعث مرگ غیر نظامیان بی گناه شده است. بر اساس این گزارش، بخشی از شرکت های اسلحه سازی و در عین حال کمپانی های دخیل در امور آموزشی، در قالب شرکت های خصوصی امنیتی در حال ایجاد یک نوع روابط بین پلیس و این بخش ها به منظور تامین تجهیزات و رفع نیازها با بودجه دولت فدرال هستند و سود سرشار حاصل از این بحث باعث می شود که این روند ادامه پیدا می کند. هنگامی که گزارش واشنگتن پست مبنی بر اینکه در سال گذشته میلادی ۹۹۰ نفر توسط ماموران پلیس آمریکا کشته شده و در سه ماه ابتدایی سال ۲۰۱۶ نیز پلیس آمریکا ۲۵۶ نفر را به ضرب گلوله از پای درآورده در کنار این روند نظامی سازی پلیس امریکا قرار می گیرد، می توان متوجه شد که موضوعاتی مثل عدم نظارت و پیگرد قانونی ماموران پلیس، افزایش خشونت های اجتماعی با استفاده از سلاح گرم در آمریکا و نبود قوانین و سختگیری های لازم برای فروش اسلحه (به علت لابی کمپانی های اسلحه سازی) باعث خواهد شد در آینده، ارتشی تا دندان مسلح عهده دار امور ساده پلیسی در شهرهای آمریکا باشد. این روند آنجایی با تامل همراه خواهد بود که رسانه های آمریکایی، با کوچکترین اقدام و اتفاقی در برخی کشورهای جهان، موضوع خشونت علیه مردم و شهروندان آن کشورها را به موضوع روز خود تبدیل می کنند اما در مقابل این روند عجیب، تنها نظاره گر و فاقد تحلیل و بازتاب هستند. شاید آنها هم می دانند چنین پلیس شبه ارتش، برای آشوب های آینده عصای دست دولت آمریکا خواهد بود.منبع : مشرق |
|
↧
January 9, 2017, 12:49 am
به گزارش ندای انقلاب، کارلوس کیروش روز جمعه استعفای خود را بنا به آنچه آن را عدم حمایت کافی از خودش و تیم ملی ایران در اجرای برنامه آمادهسازی این تیم در راه صعود به جام جهانی ۲۰۱۸ اعلام کرد، به مهدی تاج داد اما امروز فدراسیون با این موضوع مخالفت کرد.کارلوس کیروش که پس از قبول هدایت تیم ملی ایران در سال ۲۰۱۱، این تیم را به جام جهانی ۲۰۱۴ سوق داد و تیمش حالا در ردهبندی فیفا برترین تیم آسیایی است، در خصوص چرایی استعفایش از سمت سرمربیگری تیم ایران به خبرگزاری «آسوشیتدپرس» گفت: فدراسیون فوتبال ایران میگوید اقتدار لازم برای اجرای برنامه آمادهسازی جام جهانی ۲۰۱۸ که سال گذشته بر اجرای آن توافق شد را ندارد. من بعد از شنیدن چنین چیزی چه کار میتوانم بکنم؟همه چیز از اردوی اخیر تیم ملی ایران در امارات آغاز شد که در ابتدای سال جاری میلادی در این کشور حوزه خلیج فارس برپا شد. برانکو ایوانکوویچ، سرمربی پرسپولیس و سرمربی پیشین تیم ملی ایران در جام جهانی ۲۰۰۶ از اینکه هفت بازیکنش در بین بازیهای لیگ به تیم ملی دعوت شدند، از کیروش و فدراسیون انتقاد کرد. او گفت کیروش در حالی بازیکنانش را به اردو دعوت کرده که پرسپولیس باید خود را برای حضور در مسابقات لیگ قهرمانان آسیا آماده کند و اگر این تیم در آسیا ناکام شود، کیروش مسئولش خواهد بود.سرمربی پیشین رئالمادرید که اظهارات برانکو به مذاقش خوش نیامده، در ادامه گفتوگویش با «آسوشیتدپرس» تأکید کرد: من در جایگاهی نیستم که یک جنتلمن (فردی متشخص) در ایران به من توهین کند و من را برنجاند و در مقابل فدراسیون کاری نکند. در ایران نه هواداران و نه نتایج به حساب نمیآیند. در واقع چندین فرد قدرتمندِ پشت پرده هستند که به حساب میآیند. آنها در تلاش هستند تا تیم ملی ایران را نابود کنند و نمیخواهند تیم به موفقیت برسد.ایران که در حال حاضر در گروه خود در مرحله پایانی انتخابی جام جهانی ۲۰۱۸ در منطقه آسیا، صدرنشین است، خود را آماده رویارویی با تیمهای قطر و چین در ماه مارس میکند، این در حالی است که حضور برانکو ایوانکوویچ را روی نیمکت تیم ملی آن هم پس از استعفای کیروش نسبت میدهند.کیروش در بخش پایانی صحبتهایش خاطرنشان کرد: من نباید با پرسپولیس و برانکو بجنگم، من باید با چین، قطر، کره جنوبی و ازبکستان بجنگم. برانکو هم باید مقابل تیمهای دیگر باشگاهی بجنگد.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
↧
به گزارش ندای انقلاب، فدراسیون والیبال ایران بعد از به بنبست خوردن مذاکرات خود با مربیانی مثل مارسلو مندس آرژانتینی، آندرهآ آناستازی و فردیناندو دجورجی از ایتالیا بهسرعت سراغ ۳ گزینه دیگر رفت و طبق گفته رئیس فدراسیون، سرمربی جدید تیم ملی تا پیش از شروع مرحله پلیآف (۲۰ بهمن ۱۳۹۵) معرفی خواهد شد. ایگور کولاکویچ، مائورو بروتو و خاویر وبر، گزینههای جدید هدایت تیم ملی هستند.گفتگوی اختصاصی با ایگور کولاکویچ، سرمربی ۵۱ساله پیشین تیم ملی صربستان را که در مونتهنگرو به دنیا آمده، میخوانید:* چرا و چگونه به پیشنهاد فدراسیون والیبال ایران در مورد هدایت تیم ملی علاقمند شدید؟سالهاست که فدراسیون والیبال ایران در حال صعود و پیشرفت سازمانی و بلندپروازی در تیم ملی و لیگ است. هدایت تیم ملی والیبال ایران برای من یک افتخار بزرگ و البته یک چالش خواهد بود.* کیفیت والیبال ایران و تیم ملی والیبال ایران چگونه است؟من فکر میکنم که کیفیت تیم ملی والیبال ایران بسیار بالاست. تیم ملی ایران در حال حاضر بر پایه کیفیت و پتانسیل بین بهترین تیمهای والیبال جهان قرار دارد. لیگ برتر ایران هم هرساله بهتر، قویتر و جذابتر میشود. حضور تعداد زیادی از بازیکنان خارجی در لیگ ایران باعث میشود تا این لیگ، سریعتر و مؤثرتر توسعه پیدا کند. مورد مهمی که در مورد ایران وجود دارد این است که درهای تیم ملی و لیگ ایران بهروی بازیکنان و مربیان خارجی باز است. تبادل تجربه و دانش بین بازیکنان ایرانی و خارجی، عامل مهمی در پیشرفت و توسعه توانایی و کیفیت بازیکنان ایرانی است.* عملکرد اسلوبودان کواچ را در ایران چگونه ارزیابی میکنید؟بهنظر من، کواچ عملکرد خوبی در ایران داشت و بزرگترین موفقیتهای تیم ملی ایران در زمان سرمربیگری او اتفاق افتاده است. تیم ملی ایران با کواچ به مقام چهارم لیگ جهانی و ششم جهان رسید. * چه اهدافی را با تیم ملی ایران در آسیا و جهان دنبال خواهید کرد؟همانطور که گفتم، ایران در زمره بهترین تیمهای جهان قرار دارد و میتواند حضور در این سطح را حفظ کند. ایران بدون شک، قدرتمندترین تیم آسیاست ولی رقابت در سطح جهان، بسیار سنگین خواهد بود. تیم ملی ایران با کار مداوم و جدی، همیشه بین امیدهای کسب مدال در مسابقات جهانی خواهد بود.*چه حسی از کار کردن در آسیا خواهید داشت؟تجربه مربیان دیگر که در قاره آسیا کار کردهاند، بسیار مثبت و خوب بوده است. شرایط کار و زندگی در آسیا بسیار خوب است و ورزش و فرهنگ نیز جایگاه قابل توجهی در این قاره دارد، به همین خاطر، فعالیت در قاره آسیا برای من نهتنها یک چالش بزرگ خواهد بود، بلکه یک شانس برای کسب مدال توسط یک تیم آسیایی در میادین بینالمللی است.* آیا برای شما و تیم ملی ایران ممکن است که بین ۴ تیم برتر المپیک ۲۰۲۰ توکیو قرار بگیرید؟من احترام زیادی برای کیفیت والیبال ایران قائل هستم و البته به کار خودم هم اطمینان دارم چون تجربه گرانبهایی در رده ملی با تیم ملی صربستان دارم و با این تیم به ۱۲ مدال بینالمللی رسیدهام. زمان ۴سالهای که تا المپیک باقی مانده برای قرار گرفتن ایران بین تیمهایی که شانس حضور در مرحله نیمهنهایی المپیک ۲۰۲۰ توکیو را دارند، کافی به نظر میرسد.* آیا در مورد حضور در ایران با مربیانی که قبلاً در ایران بودهاند، مثل کواچ، سوتکوویچ و گاییچ صحبت میکنید؟زندگی و فعالیت کواچ، سوتکوویچ و گاییچ در ایران، بسیار چشمگیر بوده است. من اگر بهعنوان سرمربی تیم ملی والیبال ایران انتخاب شوم، قطعاً با این مربیان مشورت خواهم کرد. دیدگاه آنها کمک بزرگی به من خواهد بود تا سریعتر و بهتر، شرایط و خصوصیات کار در ایران را درک کنم.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
به گزارش ندای انقلاب، در حالیکه آلودگی هوا ماههاست نفس هموطنان را به شماره انداخته، حسن روحانی، رئیسجمهور، در گفتوگوی زنده تلویزیونی هفته گذشته خود بار دیگر ادعای کاهش آلودگیها طی سالهای گذشته را پیش کشید، ادعایی که واکنشهای انتقادآمیزی را در سطح جامعه به همراه داشت. روحانی در این گفتوگو با بیان اینکه در دولت یازدهم در زمینه کاهش آلودگی هوا اقدامات خوبی از قبیل اصلاح بنزین مصرفی خوردروها و تغییر سوخت نیروگاهها انجام شده، گفته بود: مجموعاً هوای سالم ما بهتر از سالهای گذشته است. ادعایی که بارها توسط رئیسجمهور و معاونش، معصومه ابتکار در رسانهها مطرح شده اما آمار کنترل کیفیت هوای تهران، خلاف آن را نشان داده و حکایت از این دارد که صرفاً در پاییز ساری جاری به اندازه کل سال گذشته، روزهای آلوده داشتهایم.اما چه عاملی سبب میشود، رئیسجمهور، در رسانه ملی، ادعایی را مطرح کند که نه تنها آمار و ارقام خلاف آن را به نمایش میگذارند بلکه هر شهروند عادی آن را قاطعانه انکار کرده و با جملاتی ساده بیان میکند که آلودگی هوای پاییز ۹۵ در تهران بیسابقه بوده است. حشمتالله فلاحت پیشه، نماینده مردم اسلامآباد غرب و دالاهو اصرار بر مطرح کردن ادعای کاهش آلودگی هوا را ناشی از آماری غیرواقعی میداند که در اختیار رئیسجمهور قرار گرفته است. اما آمار غلطی که سعی در سفیدنمایی معضلی سیاه که سلامت جامعه را به خطر انداخته و هموطنان را از ابتداییترین حق یک انسان یعنی حق تنفس هوای سالم محروم ساخته دارند از کدام منبع در اختیار رئیسجمهور قرار میگیرند تا بیان شدنشان در رسانه ملی کشور، نمک بر زخم مردمی بپاشد که آلودهترین پاییز را سپری کردهاند و نه تنها عذرخواهی مسئولان را شاهد نبودهاند بلکه اکنون به جای آنکه توضیحاتی قانع کننده درباره تصمیمات آتی دولت در مبارزه با آلودگی هوا بشنوند، با این مقدمه که هوای کشورهایی مانند افغانستان و چین و هند هم آلوده هست باید برای شنیدن ادعای موفقیت دولت یازدهم در کاهش آلودگی هوا آماده شوند.با نگاهی به اظهارات معصومه ابتکار، معاون رئیسجمهور و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست درباره آلودگی هوا، آنچه دستگیرمان میشود، این است که "اقدامات دولت یازدهم به کاهش آلودگی هوا طی سالهای گذشته منجر شده است." اقداماتی که ظاهراً مهمترین آنها جایگزین شدن بنزین داخلی با بنزین وارداتی است که البته علیرغم مانورهای رسانهای گسترده ابتکار برای جلوه دادن بنزین داخلی به عنوان متهم ردیف اول آلودگی هوا، این اتهام تاکنون توسط آزمایشگاههای معتبر تایید نشده است. تعطیلی گهگاه کارخانههای شن و ماسه، تعطیلی مدارس و بازی با محدوده طرح ترافیک در مواقع بحران را که از دیگر اقدامات سازمان حفاظت محیط زیست در زمینه کاهش آلودگی هوا تلقی کنیم، به اقداماتی میرسیم که سازمان حفاظت محیط زیست به عنوان یک نهاد نظارتی که معاون رئیسجمهور در راس آن قرار دارد نتوانسته با ملزم کردن نهادهای ذیربط به رعایت ملاحظات زیست محیطی در محقق شدنشان تأثیری به سزا داشته باشد.عملکرد نظارتی ضعیفی که سبب شده در سایه عدم وجود برخورد قاطع با واحدهای آلاینده، شاهد افزایش تعدادشان باشیم.ثبت افتخار کاهش آلودگی هوا به نام سازمان حفاظت محیط زیست در روزهایی که لطف باد شامل حال مردم می شود یکی از مشهورترین تخصصهای خانم رئیس است و گله از توقف برنامه جامع کاهش آلودگی هوای تهران توسط دولت پیشین، راهکار ایشان در روزهایی که باد و باران هم از پایتخت روی برمیگردانند. اما این رویکردهای تکراری، غیرمسئولانه، غیرقابل توجیه و با رنگ و لعاب سیاسی هرچند پس از هر بار مطرح شدن واکنشها و انتقاداتی را میان نمایندگان مجلس و رسانهها به دنبال دارد اما برای مردمی که نفسشان زیر این آسمان خاکستری به شماره افتاده آن قدر ملالتبار شده است که بیآنکه انتظار شنیدن حرفی تازه یا خبر از انجام اقدامی مؤثر را داشته باشند، عطای مشغول شدن به اظهارات ابتکار را به لقای آن بخشیدهاند. اما شنیدن این اظهارات، آمار و ارقام و افتخار به اقدامات انجام نشده در زمینه کاهش آلودگی هوا از زبان رئیسجمهور کشورشان آن هم در یکی از آلودهترین شب های سال، بدون شک طعم تلخ بی اعتمادی را در خاطرشان به جا خواهد گذاشت.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
January 9, 2017, 12:24 am
به گزارش ندای انقلاب، کیفیت هوای استان تهران امروز دوشنبه ۲۰ دی ماه با کاهش محسوس نسبت به روزهای گذشته بهروی شاخص ۱۵۸ قرار گرفت و به شرایط ناسالم و وضعیت قرمز برای همه افراد رسید.اما در این شرایط، کیفیت هوای برخی از مناطق استان تهران وضعیتی بسیار ناسالم و بحرانی یافته است و ساکنان این بخشها در معرض خطر جدی قرار دارند.در حال حاضر شاخص عدد کیفیت هوای منطقه ۲۱ تهران (تهرانسر) بهروی ۲۶۱ قرار گرفته که نشاندهنده شرایط بسیار ناسالم است و در دستگاههای سنجش آلودگی چنین وضعیتی را فراتر از شرایط اضطرار عنوان میکنند.اگر شاخص عددی ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون بین ۵۰ تا ۱۰۰ باشند شرایط کیفیت هوا سالم است و شرایط ناسالم برای گروههای حساس نیز به میانگین عددی ۱۰۰ تا ۱۵۰ تعلق میگیرد اما اگر اعداد از ۱۵۰ تا ۲۰۰ قرار گیرند به این شرایط کیفیت هوا وضعیت قرمز یا شرایط اضطرار گفته میشود و کیفیت هوا در این میانگین برای همه افراد ناسالم خواهد بود اما در حال حاضر، شاخص کیفیت هوای منطقه تهرانسر به ۲۶۱ رسیده است!منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧