January 23, 2017, 1:35 am
به گزارش ندای انقلاب، یکی از اولویتهای امنیت ملی دولت جدید دانلد ترامپ، اصلاح جامعه اطلاعاتیِ به شدت بوروکراتیک، و به اعتقاد برخی منتقدان، به شدت سیاسی شده آمریکاست.ترامپ اخیرا با مقامات اطلاعاتی بر سر افشای یک «پرونده جعلی» درگیری لفظی تندی پیدا کرد، پرونده ای که توسط یک مقام اطلاعاتی سابق بریتانیا تهیه و از طریق یک کانال مشکوک به دست دولت امریکا افتاده تا اسباب شرمساری رییس جمهور منتخب آمریکا را فراهم کند. طبق این پرونده ترامپ دارای پیوندهای مخفی و مشکوک با روس ها بوده است.یک منبع نزدیک به تیم انتقال ترامپ، به روزنامه «واشینگتن تایمز» گفت که طرح های حذف دفتر مدیر امنیت ملی هنوز هم توسط این تیم در حال بررسی است، گرچه «دَن کوتز»، سناتور جمهوری خواه به عنوان مدیر جدید امنیت ملی معرفی شده است.سناتور دَن کوتز، گزینه پست مدیر امنیت ملیاصلاحات در ساختار اطلاعاتی احتمالا شامل بازگرداندن سیستم قدیمی(پیش از تشکیل دفتر مدیر امنیت ملی ODNI) می شود که در آن، رییس آژانس اطلاعات مرکزی(سیا)، با حفظ سمت، رییس اسمی ۱۷ آژانس اطلاعاتی هم هست. به علاوه، در سیستم جدید، احتمالا پست DCI(مدیر اطلاعات مرکزی) از پست مدیریت سیا جدا می شود. در سیستم پیش از تشکیل ODNI، مدیر اطلاعات مرکزی، همان مدیر سیا بود که مشاور امنیتی رییس جمهور محسوب می شد.دَن کوتز، گزینه مدیر اطلاعات مرکزی و مشاور امنیتی رییس جمهور، و مایکل پومپیو، گزینه مدیریت سیا، هر دو از حامیان اصلاحات سیستم کنونی اطلاعات در آمریکا هستند.مایکل پومپیو، گزینه مدیریت سیاپست «مدیر امنیت ملی»DNI بعد از حملات ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ ایجاد شد تا هماهنگی میان آژانس های اطلاعاتی مختلف آمریکا بهتر انجام گیرد، ولی ایجاد آن نه تنها موجب چابک تر شدن سیستم اطلاعاتی نشد، که خود آن بر لایه های بوروکراتیک این ساختار نسبتا کُند، اضافه کرد.یک مقام اطلاعاتی به واشینگتن تایمز گفت که اصلاحات پیش رو باید شامل کوچک کردن بدنه تحلیل گران و پرسنل اداری باشد، به ویژه وکلای وابسته به جامعه اطلاعاتی که طبق آموزش های سازمانی، اصولا محافظه کار و ریسک ناپذیر هستند. او معتقد است:" دولت جدید باید متخصصان اطلاعاتی را که از سوی طبقه سیاسی حاکم آسیب دیده اند، تشویق کند که پا پیش بگذارند و آن چه را که اتفاق افتاده، فاش کنند."در میان انتقادات متعددی که به جامعه اطلاعاتی آمریکا می شود، یکی از اهداف، جان برنان، رییس کنونی سیا است که خود یک تحلیل گر اطلاعاتی کهنه کار و شناخته شده است. به اعتقاد منتقدان، او در دوران ریاستش، سیا را بسیار چپ گرا کرده است. به عنوان مثال، او در هنگام حضور در محل کار، نوار رنگین کمان(علامت دفاع از حقوق همجنسبازان) را روی لباس خود می زند.جان برنانبه لحاظ سازمانی، یک منبع سیا به این روزنامه گفت که آقای برنان «اداره عملیات» DO سیا را که شهرتی افسانه ای دارد- همان شعبه جاسوسی این سازمان- با ترکیب کردن تحلیل گران و مسوولانی که با انگیزه های سیاسی انتخاب شده اند، با نیروهای عملیاتی ماهر که دوره های هنرهای سیاه جاسوسی را گذرانده اند، تضعیف کرده است.مثلا، تحت ریاست جان برنان، سیا یک دوره برای تحلیل گران این آژانس در مرکز آموزش سیا در ویلیامزبورگ گذاشت که به دوره «میدان» The Farm معروف است. گذراندن این دوره به تحلیل گران اجازه می دهد که مشمول دریافت گواهی افسران تعلیم دیده شعبه DO را به دست آورند، بدون آن که مجموعه آموزش های طولانی و پیچیده سرویس مخفی را گذرانده باشند.برنان در مصاحبه اوایل هفته خود با روزنامه وال استریت جورنال، به ترامپ انتقاد کرد و مدعی شد که رییس جمهور منتخب مرزهای انتقاد از جامعه اطلاعاتی را زیر پا گذاشته است. ترامپ از جامعه اطلاعاتی به دلیل نشت اطلاعات سری به مطبوعات و عدم درستکاری انتقاد کرده بود. برنان به این روزنامه گفت:" گفتن این حرف ها بسیار نفرت آور است. من همیشه پای درستکاری و میهن پرستی افسران خود ایستاده ام که در همه این سال ها برای دفاع از هموطنان خود ایثار کرده اند."ترامپ در توئیتی پاسخ برنان را چنین داد: " اُه، واقعا؟ از این بدتر نمی شد کار کرد- نگاهی به سوریه، کریمه، اوکراین و تقویت زرادخانه روسیه بیاندازید. خوب نیست! آیا این همان درز دهنده اخبار جعلی است؟"پیش تر آقای ترامپ درباره «پرونده جعلی»(درباره ارتباط او با روسیه) اظهارنظر کرده و گفته بود که نهادهای اطلاعاتی " نباید هرگز اجازه درز کردن این اخبار جعلی را به افکار عمومی می دادند. آخرین ضربه به من. آیا ما در آلمان نازی زندیگی می کنیم؟"برنان این اتهام را رد کرد که او جزییات جلسات محرمانه ای را که در آن درباره پرونده مورد نظر بحث شد، به بیرون درز داد، و غیرمستقیم از FBI انتقاد کرد که مسوول تحقیق روی پیوندهای روسیه با شهروندان آمریکایی است.اشاره ترامپ به تقویت زرادخانه هسته ای روسیه، نشان دهنده آن است که دولت او قصد دارد توافق «استارت» دولت اوباما در سال ۲۰۱۰ با مسکو(درباره محدود کردن دوجانبه زرادخانه های هسته ای) را ملغی کند.طبق گزارش رسانه های آمریکایی، از زمانی که توافق جدید «استارت» بین آمریکا و روسیه اجرایی شد، اوباما به نحو چشمگیری زرادخانه هسته ای آمریکا را کاهش داد، در حالی که به ادعای این رسانه ها، در همه این مدت روسیه مشغول تقویت زرادخانه هسته ای خود بوده است.گفته می شود که در حال حاضر، ایالات متحده ۴۲۹ کلاهک هسته ای کم تر از روسیه دارد. نقصی که به گفته تحلیل گران آمریکایی، موازنه استراتژیک لازم را برای بازدارندگی، به نفع روسیه بر هم می زند.آزمایش هسته ای کره شمالیآژانس های اطلاعاتی آمریکا گوش به زنگ آزمایش هسته ای یا موشکی احتمالی کره شمالی، همزمان با مراسم تحلیف ترامپ در روز جمعه هستند.کره شمالی اعلام کرده که قصد دارد یک آزمایش موشکی دوربرد انجام دهد و مقامات اطلاعاتی آمریکا نیز اعلام کرده اند که یک آزمایش هسته ای زیرزمینی در این کشور می تواند بدون هیچ هشدار قبلی انجام گیرد.نمودارهای اطلاعاتی مربوط به آزمایش های قریب الوقوع در ناحیه آزمایش هسته ای زیرزمینی در شمال شرقی کره شمالی به دقت تحت نظر آژانس های اطلاعاتی آمریکا قرار دارد.پس از آن که کیم جونگ-اون، رهبر کره اعلام کرد که آزمایش این کشور انجام خواهد شد، ترامپ در توئیتر نوشت که " این اتفاق نخواهد افتاد."کیم گفت که این آزمایش دربرگیرنده یک نوع موشک خواهد بود که قابلیت رسیدن به خاک ایالات متحده را خواهد داشت. از همین رو، سیستم های دفاع موشکی در ایالات کالیفرنیا و آلاسکا به طور محدود فعال شده است.طبق اظهارات مقامات آمریکایی، یکی از امکانات پیونگ یانگ، آزمایش یک موشک بالیستیک بین قاره ای جدید موسوم به KN-۰۸ است. بر خلاف موشک های دوربرد فعلی کره شمالی موسوم به Taepodong، موشک KN-۰۸ به راحتی در غارها و پناهگاه ها پنهان می شود و کل روند آماده سازی آن برای شلیک می تواند مخفی بماند.۴ تا از ۵ آزمایش زیرزمینی کره شمالی در دوران ریاست جمهوری اوباما انجام گرفته است. منتقدان می گویند دولت اوباما اقدامات کافی را برای بازداشتن پیونگ یانگ از انجام چنین آزمایش هایی انجام نداده است. به اعتقاد این منتقدان، دولت اوباما کل سیاست خود در قبال کره شمالی را به چین سپرده که به زعم این منتقدان تلاش چندانی برای بازداشتن متحد کمونیست خود از انجام این آزمایش های تحریک کننده انجام نمی دهد.موضع مَتیس در قبال روسیهگزینه مدیریت پنتاگون، جیمز مَتیس، همواره از مدافعات سیاست های سرسختانه برای مقابله با آن چه تهدیدات فزاینده روسیه خوانده می شود، بوده است.متیس گفته که روسیه می خواهد یک رقیب استراتژیک باشد" ولی متذکر شد که حتی در سیاه ترین روزهای دوران جنگ سرد هم آمریکا و روسیه با هم تعامل داشته اند.ژنرال جیمز مَتیس" من از علاقه رییس جمهور منتخب برای تعامل با روسیه پشتیبانی می کند. تعامل باید همچون ابزاری برای کسب اهداف ملی باشد. ما باید این اهداف را تعریف کنیم و به دنبال حوزه های بالقوه همکاری با روسیه باشیم."با این حال، ژنرال ۴ ستاره پیشین تفنگداران دریایی، خواستار آمادگی برای مقابله با «خصومت جویی» روسیه نیز باشد:" ما باید با رفتار روسیه مقابله کنیم و در شرایطی که روسیه بخواهد خلاف منافع ما عمل کند، از خود دفاع کنیم." متیس افزود، " چالش های ایجاد شده از سوی روسیه شامل ارسال پیام هایی مبنی بر به کار گیری تسلیحات هسته ای؛ نقض پیمان ها؛ کاربرد جنگ افزارهای هیبریدی برای بی ثبات سازی کشورهای دیگر و دخالت آن در هک و حملات سایبری می شود."به زعم او، تقویت ائتلاف ناتو از دید متیس، یک اقدام کلیدی برای مقابله با تهدیدات روسیه، در چارچوب استراتژی کلان تقویت متحدان آمریکاست.رییس جمهور جدید آمریکا، دانلد ترامپ، اخیرا استدلال کرده بخشی از از ماموریت ناتو «منسوخ» شده است، نظری که انتقادات گسترده ای را در تشکیلات سیاست خارجی ایالات متحده به دنبال داشته است.متیس می گوید: تقویت ناتو برای آمادگی برای این چالش ها، اساسی است و ما نیازمند یک استراتژی یکپارچه برای تقویت ائتلاف آتلانتیک شمالی و تضمین آمادگی پنتاگون برای مقابله با تهدیدات سنتی و نوظهور هستیم." منبع : مشرق |
|
↧
January 22, 2017, 1:29 am
به گزارش ندای انقلاب، آیتالله سیدابراهیم خسروشاهی روز گذشته (شنبه دوم بهمن) در سن ۹۲ سالگی به لقاءالله پیوست.رهبر معظم انقلاب در پیامی درگذشت «عالم پارسا» و «سالک الی الله»، مرحوم آیتالله آقای حاج سید ابراهیم خسروشاهی رضواناللهعلیه را تسلیت گفتند.آیتالله خسروشاهی در سال ۱۳۰۳ در کرمانشاه به دنیا آمد و در محضر شیخ عباس تهرانی درس اخلاق را فرا گرفت. وی از شاگردان برجسته علامه طباطبایی و امام خمینی(ره) است. حضرت امام(ره) در نامهای به آیتالله خسروشاهی از وی با عنوان «سید العلما» یاد کردهاند.آیتالله خسروشاهی در آذر ماه ۱۳۸۸ به عنوان نخستین پیشکسوت حوزههای علمیه تهران تقدیر و کتاب زندگینامهاش تحت عنوان «شرح حال خلوتنشین» رونمایی شد.این عالم پارسا شاگردان بسیاری را در مدارس مختلف از جمله مدرسه مروی با مباحث دینی و اسلامی آشنا کرده است. بستریشدن آیتالله خسروشاهی در مشهد به دلیل ترکخوردگی استخوان لگن پاوی، تابستان امسال (تیرماه ۱۳۹۵) در مشهد مقدس دچار سانحه و شکستگی از ناحیه لگن شد. با این وجود و پس از بهبود، همچنان در کلاسهای درس حاضر میشد و با کپسول اکسیژن به نشر زکات علم خود میپرداخت! آخرین روزهای تدریس آیتالله خسروشاهی در مدرسه علمیه سپهسالار قدیم (شهید بهشتی)در خرداد ۱۳۹۱ مراسم نکوداشت آیتالله بهجت(ره) از سوی حجتالاسلام والمسلمین صدیقی در مسجد جامع ازگل تهران برگزار شد.آیتالله خسروشاهی در حاشیه این مراسم به خبرنگار تاریخ خبرگزاری فارس گفت: خاطرهای از آیتالله بهجت برای شما نقل میکنم که نمیدانم در مورد بخشی از زندگی خودشان بود یا از دیگران نقل میکردند.وی افزود: آیتالله بهجت که در حوزه علمیه نجف مشغول فراگیری علوم حوزوی بود بیمار میشود و برای مداوا به بیمارستانی در بغداد منتقل و بستری میشود.آیتالله خسروشاهی ادامه داد: پرستار آیتالله بهجت یک زن عیسوی(مسیحی) بود و دید ایشان هیچ توجهای به او ندارد. پرستار از طلبه جوان پرسید چرا به من توجه نداری، مگر من زیبا نیستم؟! طلبه در پاسخ گفت: من زیبایی دارم که میترسم اگر به تو توجه کنم، او [خدای صاحب جمال] به من توجه نکند!آیتالله خسروشاهی تصریح کرد: آیتالله بهجت و مردان خدای مثل او دل خویش را به خدای یکتا و جمالآفرین سپردند و غم و غصهای دلهای با خدای آن بزرگان را فرا نمیگرفت و دردی و رنجی آن بزرگمردان را به خود مشغول نمیساخت. خدا انشاءالله ما را از شفاعتش محروم نکند.منبع : فارسانتهای پیام/ |
|
↧
↧
January 23, 2017, 1:37 am
به گزارش ندای انقلاب، اینکه اخیرا چندین جبهه در سرزمین سوریه به طور همزمان گشوده شود، چیز عجیب و غریبی نیست،همه طرفها برای حضور قدرتمندانه در مذاکرات سیاسی «آستانه» تلاش میکنند، به همین سبب همه طرفها پیش از ورود به این نشست برای کسب برگهای برنده بیشتری در سطح میدانی تلاش کردند و طرفی که در این زمینه موفق و پیروز شد، دولت و ارتش سوریه بود.از دیرالزور در شمال شرقی سوریه که تا چند روز پیش ارتش این کشور شدیدترین درگیریها را با گروه تروریستی داعش در اطراف فرودگاه نظامی پشت سر گذاشت تا الرقه در مجاورت آن که گروههای کُردی برای سیطره بر آن تلاش میکنند تا حومه حلب که گروههای مسلح مورد حمایت ترکیه در عملیاتی با عنوان «سپرفرات» برای سیطره بر شهر «الباب» در حومه شمال شرقی حلب تلاش میکنند و در حومه حمص که ارتش سوریه برای پاکسازی شهر «تدمر» از لوث تروریستهای داعشی به عملیات خود ادامه میدهد تا حومه دمشق به ویژه در منطقه «وادیبردی» که عملیات نظامی ارتش سوریه با موفقیتهای چشمگیری روبرو شده و چندین شهرک و روستا تا کنون از اشغال تکفیریها آزاد شده است، جایی که تروریستهای جبهه النصره تلاش میکنند از رسیدن آب شرب به ۶ میلیون شهروند در دمشق از طریق سیطره بر چشمههای آب «الفیجه» جلوگیری کنند و عملیات ارتش سوریه هم با هدف بیرون راندن تکفیریها و تامین رسیدن آب شرب به دمشق با قدرت ادامه دارد.کردها در سوریه تلاش میکنند از طریق دستیابی به دستاورد میدانی فشار وارد کنند تا شاید نقش برجستهای در مسائل سیاسی ایفا کنند به ویژه پس از آنکه در دورههای گذشته در کنفرانسهای ژنو و دیگر نشستهای مربوط به سوریه کنار گذاشته شده بودند، به همین سبب آنها طی روزهای اخیر تلاش کردهاند با کسب دستاوردی در نبرد الرقه شانس مشارکت قوی خود را تقویت کنند، هر چند کردها حضور کمرنگی خواهند داشت و حضورشان تقریبا تشریفاتی است.بدیهی است که قویترین طرفی که با حجم انبوهی از برگهای برنده در مذاکرات «آستانه» شرکت میکند، ارتش سوریه است که اخیرا به یک پیروزی کوبنده و قاطع در شمال سوریه دست یافت و نبرد تعیینکننده و سرنوشتساز «حلب» را به نفع خود یکسره کرد و در نتیجه شهرهای مهم و اصلی همچون «دمشق، حمص، حماه، حلب، لاذقیه، طرطوس و السویداء» به طور کامل تحت کنترل دولت سوریه است و علاوه بر آن باید به پیشرفت چشمگیر در پرونده آشتی اشاره کرد که مناطق متعددی در حومه دمشق و جبهه جنوبی به ویژه «درعا» را فرا گرفته است در نتیجه سوریه و همپیمانان به پشتوانه این پیروزیها و دستاوردها قدرتمندانهتر از قبل در این مذاکرات شرکت میکنند و آنها اکنون بر حل سیاسی بحران سوریه برای پایان یافتن رنج و درد مردم این کشور تکیه میکنند تا به دستاورد میدانی اضافه شود که ارتش سوریه طی ۶ سال نبرد تمام عیار و بیوقفه با تروریسم کسب کرده است.اما در مقابل، به نظر نمیرسد که معارضان سوری برای شرکت در مذاکرات آستانه در بهترین حالت خود باشند بلکه به وضوح نشان میدهد که این طرفها فاقد ارادهاند و به دستور طرفهای حامی خود و در راس آنها، ترکیه در این نشست شرکت میکنند، با وجود فشار ترکیه، برخی گروههای مسلح از مشارکت در این کنفرانس سر باز زدند که مهمترین آنها، گروههای موسوم به «حرکة أحرار الشام،صقور الشام، فیلق الرحمن، ثوار الشام،جیش إدلب و جیش المجاهدین» بوده است، در حالی که فشارهای ترکیه در وادار کردن گروههای دیگری همچون «فیلق الشام، فرقة السلطان مراد، الجبهة الشامیة، جیش العزة، جیش النصر، الفرقة الأولى الساحلیة، لواء شهداء الإسلام، تجمع فاستقم و جیش الإسلام» به شرکت در این نشست با موفقیت همراه شده است.این تفاوت میان گروههای مسلح مخالف و موافق شرکت در کنفرانس آستانه بر عمق سرخوردگی و سردرگمی اردوگاه تروریسم و کشورهای حامی آن مهر تایید میزند، این در حالی است که گروههای تروریستی همچون داعش و جبهه النصره برای به شکست کشاندن این نشست به هر طریقی تلاش کردهاند که حملات گسترده اخیر آنها به دیرالزور و حومههای حمص و حماه در این راستا ارزیابی میشود.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
January 22, 2017, 1:35 am
به گزارش ندای انقلاب، تورنمنت بینالمللی تختی بعد از حضور رسول خادم در رأس فدراسیون کشتی رنگ و بوی دیگر به خود گرفت و به معنای کلمه با حضور کشتیگیران مطرح و سرشناس داخلی و خارجی احیا شد. از حضور پرتعداد تیمها و شرکت کنندگان گرفته تا حضور نفرات نامدار در این رقابتها اعتباری دوباره به قدیمیترین تورنمنت بینالمللی کشتی ایران بخشید.اما امسال فدراسیون کشتی تصمیم گرفت برای نخستین بار این رقابتها را مانند جام جهانی، جام باشگاههای جهان، مسابقات قهرمانی کشور، جام شاهد، جام یادگار امام، جام کودک و ... به صورت تیم به تیم برگزار کند، تصمیمی که موافقان و منتقدان زیادی را مقابل خود دید.موافقان که غالباً از مسئولان و دستاندرکاران نزدیک به فدراسیون کشتی هستند معتقدند برگزاری مسابقات با این شیوه به توسعه کشتی کمک شایانی میکند؛ موضوعی که کشتی را در خطر حذف از المپیک قرار داده بود عدم توسعه یافتگی این رشته در کشورهای جهان به خصوص کشورهای درجه چندم بود که از آن همواره به عنوان یکی از پاشنههای آشی کشتی یاد میشد تا در آستانه حذف از المپیک قرار بگیرد.موافقان میگویند کشتیگیرانی که ممکن از سطح فنی و توانایی بالایی برخوردار نباشند (چه داخلی و چه خارجی) حتی با وجود شکست در دیدارهای مقدماتی باز هم شانس کشتیگرفتن در مراحل بعدی را خواهند داشت تا محک بیشتری بخورند و اگر اینهمه راه را طی میکنند تنها با یک کشتی از گردونه مسابقات کنار نروند؛ استدلالی که مهمترین دلیل آنها برای برگزاری مسابقات با شیوه جدید است.موافقان از بحث تن به تن شدن کشتیگیران داخلی با حریفان خارجی آن هم با صرف کمترین هزینه صحبت میکنند. آنها معتقدند به جای اعزام کشتیگیران با صرف هزینههای بالا به تورنمنتهای خارجی، با دعوت از آنها این فرصت در اختیار نفرات درجه چندم داخلی قرار میگیرد، اما منتقدان معتقدند به جای صرف کردن هزینه برای دعوت و میزبانی از تیمها و نفرات نه چندان با کیفیت خارجی با محدود کردن دایره مسابقات و تعیین جوایز مناسب دلاری و تبدیل این رقابتها به جایزه بزرگ نه تنها بر جذابیت آن اضافه کنیم بلکه این مسابقات را به یکی از میادین اصلی برای محک کشتیگیران سایر کشورها بدل کنیم. البته یکی دیگر از مواردی که به عنوان نقطه قوت این روش به آن استناد میشود استقبال خوب تیمها از نظر کمی است که به گواه موافقان باعث رونق هرچه بیشتر این رقابتها میشود. موضوعی که مخالفان با اشاره به پایین بودن سطح کیفی مسابقات با حضور تعداد بالایی از کشتیگیران آن را رد میکنند.در مقابل مخالفان استدلالهای قویتری را مطرح میکنند؛ از جمله پایین آمدن سطح کیفی مسابقات با حضور کشتیگیران درجه چندم کشورهای خارجی از جمله عراق، آمریکای لاتین و ...از سوی دیگر، برگزاری مسابقات با این شیوه به قدری طولانی، خستهکننده و فرسایشی شده بود که با وجود استقبال زیاد و پرشور تماشاگران، آنها نیز در برههای خسته میشدند. از طرفی بیشتر تماشاگران منتظر دیدن مسابقات جذاب کشتیگیرانی مانند حسن یزدانی یا تعداد دیگری از ملیپوشان مطرح کشورمان بودند و عملاً علاقه چندانی به تماشای سایر مسابقات نشان نمیدادند.بارها در جریان مسابقات جام تختی در مشهد شاهد این بودیم که برخی کشتیگیران که تیمهای خود را برنده یا بازنده میدیدند علاقهای به حضور روی تشک نداشتند به طوریکه یا بیانگیزه گام به میدان مسابقه میگذاشتند یا اینکه ترجیح میدادند حاضر نشوند.وقتی فدراسیون کشتی تقریبا بیشتر مسابقات داخلی و خارجی خود را در ردههای سنی مختلف به شیوه تیم به تیم برگزار میکند بهتر است حداقل یکی از آنها را که میتواند معتبرترین آن نیز باشد به شیوه سنتی برگزار کند تا به عنوان یک کارزار اصلی برای ارزیابی فنی کشتیگیران (داخلی و خارجی) و یکی از مراحل اصلی انتخابی تیم ملی ملاک عمل قرار گیرد.همانطور که بعد از استفاده از شیوه تیم به تیم در مسابقات قهرمانی کشور شبهات زیادی ایجاد شد، بسیاری از منتقدان معتقد بودند که با این شیوه نمیتوان جایگاه اصلی کشتیگیران را تعیین کرد چه بسا کشتیگیری ۵ دور مبارزه کرده و پیروز شده است، اما کشتیگیر دیگری تنها با ۳ پیروزی در مسابقه و ۳ بُرد به واسطه حاضر نشدن حریفانش در رتبه بالاتری قرار میگیرد.از طرفی وقتی جام تختی به عنوان یکی از مراحل اصلی انتخابی تیمهای ملی کشتی تعیین میشود با این شیوه نمیتوان مانند مسابقات قهرمانی کشور ارزیابی دقیقی از نفرات برتر ارائه داد و تفسیرها برای تعیین نفرات برتر از دیگاه افراد مختلف متفاوت میشود. همانطور که کادرهای فنی کشورمان برای آمادهسازی کشتیگیرانشان برنامهریزی میکنند، وقتی یک سرمربی میخواهد کشتیگیرانش را برای حضور در مسابقات مهم جهانی و قارهای آماده کند حتما در این راه تورنمنتهای مختلف را بررسی میکند تا نفرات مورد نظر خودش را در آنها محم بزند و در این راه به مسابقاتی اعتماد میکند که هم از نظر اعتبار جایگاه ویژهای داشته باشند و هم اینکه دارای کمترین نوسان در زمان و شیوه برگزاری باشند.پس باید به این نکته مهم هم توجه داشته باشیم که با ایجاد تغییرات مختلف از جمله شیوه برگزاری این مسابقات به نظر میرسد به اعتبار جام تختی لطمه وارد شود چرا که تیمها نمیتوانند برنامهریزی دقیق و مناسبی برای حضور در آن داشته باشند و حساب ویژهای روی این تورنمنت به عنوان یکی از برنامههای اصلی و ثابت خود برای ارزیابی فنی کشتیگیرانشان باز کنند. همین نوسانات در سالهای قبل باعث شد جام تختی که در سالهای قبل با تلاشهای فدراسیون کشتی به عنوان یکی از جوایز بزرگ اتحادیه جهانی هم تعیین شده بود این عنوان را از دست دهد.در هر حال جام تختی به عنوان مهمترین تورنمنت بینالمللی ورزش ایران و یکی از قدیمیترین آنها و بهترین تورنمنت کشتی کشور، نمیتواند و نباید از چنین سطحی برخوردار باشد. به هر حال وقتی ما تورنمنتهایی مانند یاریگین، مدوید، حیدرعلییف، یاشاردوغو و ... را با جام تختی مقایسه میکنیم میبینیم که این دوره به مراتب سطح پایینتری نسبت به آنها از حیث کیفیت فنی داشته است.در برگزاری مسابقات به صورت تیم به تیم درست است که تیمها و کشورهای بیشتری حضور خواهند داشت، اما باید بررسی کرد که آیا این مسابقات از سطح کیفی مناسبی هم برخوردار خواهد بود یا خیر؟ اگر فدراسیون کشتی اصرار به برگزاری مسابقاتی در رده بزرگسالان به صورت بینالمللی دارد چه بهتر است به جای تغییر دادن در روش برگزاری جام تختی، جامی مانند یادگار امام (ره) را در رده سنی بزرگسالان احیا و برگزار کند تا کشتیگیران داخلی درجه چندم ما فرصت رویارویی با حریفان خارجی را هم داشته باشند.از طرفی هستند کشورهایی که نمیتوانند یا نمیخواهند یا اصلاً کشتیگیر ندارند که بخواهند در رقابتهایی به صورت تیم به تیم شرکت کنند. کشورهایی مانند کره شمالی، هند، چین و ... که همواره دارای تک ستارههایی در کشتی جهان و المپیک بودهاند و در گذشته هم حضوری فعال در جام تختی داشتهاند از جمله آنها هستند.در ادوار گذشته این مسابقات در ۵ سال اخیر که به صورت انفرادی برگزار شد شاهد حضور کشتیگیران مطرحی از جمله والری آندرتسییف، دارنده مدال نقره المپیک، برنز جهان و بازیهای اروپایی از اوکراین، واسیل فدوریشین دارنده مدالهای نقره و برنز جهان و المپیک از اوکراین، دولت شبانبای نفر سوم جهان و قهرمان آسیا و بازیهای آسیایی از قزاقستان، یانگ کیونگ ایل قهرمان جهان و نفر سوم المپیک از کره شمالی، پاولو اولینیک نفر سوم جهان و قهرمان اروپا از اوکراین، جانگ هاکجین قهرمان جهان و بازیهای آسیایی از کره شمالی، ترول دلاگنف نفر سوم جهان از آمریکا، روسلان باسییف نفر سوم جهان از ارمنستان، ادگار ینوکیان نفر سوم اروپا از ارمنستان، برنت مت کالف از آمریکا، دولت نیازبیکوف نفر سوم جهان و قهرمان آسیا و بازیهای آسیایی از قزاقستان، رسول کالییف قهرمان و نایب قهرمان آسیا و بازیهای آسیایی از قزاقستان، نومین باتبولد نایب قهرمان جهان و نفر سوم آسیا و بازیهای آسیایی از مغولستان، نوریوکی تاکاتسوکا نفر سوم جهان و بازیهای آسیایی از ژاپن، داورن ژوماگازییف نفر سوم جهان و قهرمان بازیهای آسیایی از قزاقستان، دنیس دمیانکوف نایب قهرمان بازیهای اروپایی از اوکراین، دیمیتری پیشکوف نفر سوم اروپا و بازیهای اروپایی، لاشا گوبادزه نفر سوم جهان و قهرمان اروپا، دیمیتری تیمچنکو نفر سوم جهان و نایب قهرمان بازیهای اروپایی، منگ کیانگ نفر سوم بازیهای آسیایی و نایب قهرمان آسیا، دی ژیائو نایب قهرمان آسیا و بازیهای آسیایی از چین، الیزبار اودیکادزه نفر پنجم المپیک، نایب قهرمان اروپا و بازیهای اروپایی از گرجستان، ساندیپ تومار قهرمان آسیا از هند و ... بودیم که بسیاری از آنها سابقه عضویت در تیمهای ملی کشورشان در مسابقات مختلف جهان و قارهای و حتی المپیک را در کارنامه داشتهاند.به هر حال کشتی به عنوان رشته و ورزشی انفرادی از دیرباز معروف و مطرح بوده است و شاید یکی از دلایل اصلی جذابیت آن به خاطر همین مبارزات حساس تن به تن بوده است.امیدواریم این جام به عنوان یکی از تورنمنتهای مهم و معتبر اتحادیه جهانی کشتی، به اذعان مسئولان فدراسیون کشتی، در کنار تورنمنتهای مهمی مانند جام یارگین، مدوید و ... بار دیگر اعتبار خود را بازپس گیرد.منبع : فارسانتهای پیام/ |
|
↧
January 23, 2017, 12:57 am
به گزارش ندای انقلاب، بر اساس توافق صورت گرفته بین سه کشور ایران، روسیه و ترکیه قرار است امروز چهارم بهمن ماه، مذاکرات میان دولت سوریه و گروه های معارض مشمول توافق حلب، طبق قطعنامه ۲۳۳۶ شورای امنیت، در شهر آستانه پایتخت قزاقستان برگزار شود. این نشست زیر نظر روسیه، جمهوری اسلامی ایران و ترکیه و با حضور استیفان دی میستورا، نماینده سازمان ملل در امور سوریه برگزار خواهد شد.نشست آستانه با مشارکت نمایندگان مخالفانی برگزار می شود که توافق آتش بس حلب را امضا کرده اند. این گروه ها شامل گروه های «فیلق الشام»، «احرار الشام»، «جیش الاسلام»، «ثوار الشام»، «جیش المجاهدین»، «جیش ادلب» و «جبهه الشامیه» هستند که تا پیش از آتش بس با استعداد حدود ۶۰ هزار نیرو مشغول نبرد با نظام سوریه بودند. بحران سوریه طی ۶ سال اخیر علاوه بر عرصه میدانی، نشست های بین المللی زیادی را شاهد بوده است. نشست های سیاسی برگزار شده گرچه با تنوع اهداف و برنامهها و دستورهای کاری همراه بوده، اما همواره نمودی از توازن قوای موجود در عرصه میدانی و نظامی بوده و سعی کرده است دستاوردهای میدانی محقق شده در عرصههای مبارزه را تثبیت کند.از زمان برگزاری نشست موسوم به دوستان سوریه که برای اولین بار در تونس و با حضور نمایندگان ۷۰ کشور و نهاد بینالمللی در اسفند ماه سال ۱۳۹۰ برگزار شد، مواضع محور مداخله جو در سوریه همواره دستخوش افول و عقب نشینی بوده است. این مجموعه نشست ها که در دور دوم خود به ۸۳ عضو نیز رسیده بود، اما در دوره های بعدی به ۱۱ کشور تنزل پیدا کرد.محور مداخله جویی غربی در سوریه که مدتی ابتکار عمل را در عرصه میدانی نیز در دست داشتند، سعی کردند از نشست های سیاسی متعدد موسوم به ژنو و وین در راستای تقویت اهداف و برنامههای براندازانه خود در سوریه استفاده کنند. این کشورها در عین حال که با حضور کشور ایران در این نشست ها مخالفت میکردند، از حمایت تمامعیار مالی و تسلیحاتی از گروههای مسلح تروریست در سوریه استقبال کرده و آن را تنها راه براندازی دولت قانونی سوریه ارزیابی می کردند. از سوی دیگر، نشستهای روسیه موسوم به نشست مسکو یک و دو در راستای ایجاد اجماع در میان گروههای مسلح غیر تروریست سوریه در زمینه رسیدن به اجماع برای حل و فصل سیاسی بحران سوریه برگزار شد که اولین نشست در بهمن ماه سال ۹۳ انجام گرفت. فروردین ماه ۹۴ نیز نشست مسکو۲ برگزار شد.غرب پس از مدتها کارشکنی در جلوگیری از حضور ایران در کنفرانسهای بینالمللی مرتبط با بحران سوریه، نهایتاً در آبان ماه سال ۹۴ مجبور به پذیرش ایران در نشست وین ۲ شد. این اولین نشستی بود که طی آن نمایندگان تمام کشورهای تأثیر گذار در سوریه گردهم آمده و به گفتوگو برای خروج از این بحران پرداختند. ایران که زمانی از سوی محور مداخله جو در سوریه به عنوان عامل غیرسازنده و ایفا کننده نقش منفی در سوریه تلقی میشد، از این تاریخ به صورت رسمی از سوی آمریکا، اتحادیه اروپا و روسیه دعوت شد تا در این نشست حضور پیدا کند. غرب در پی تغییر موازنه قدرت میدانی و تقویت نقش ایران در منطقه و رسیدن به واقعیت غیرممکن بودن حل و فصل بحران سوریه بدون حضور ایران، مجبور شد یک بازیگر مهم و تأثیرگذار منطقه ای را وارد مذاکرات سیاسی کند.ملموستر این تغییرات در روند تشکیل نشستهای بینالمللی برای حل و فصل بحران سیاسی سوریه را میتوان در مذاکرات آستانه لمس کرد، مذاکراتی که قرار بود بین سه کشور ایران، روسیه و ترکیه با حضور گروه های مسلح غیر تروریست در سوریه برگزار شود و با میانجگری ترکیه، آمریکا نیز اخیراً به این مذاکرات اضافه شده است. این در حالی است که آمریکاییها طی سالهای اخیر خود را تنها مرجع سیاسی حل بحران سوریه دانسته و از مشارکت کشورهای دیگر بهویژه قدرتهای بازدارنده در برابر هژمونی این کشور در روند مذاکرات جلوگیری می کردند. به این ترتیب میتوان گفت معادلات سیاسی در پی دست برتر نظامی مقاومت در سوریه کاملا تغییر کرده و روندی معکوس به خود گرفته است. وارونگی این معادلات را حتی دونالد ترامپ رئیس جمهور منتخب آمریکا نیز به چشم می بیند، لذا سعی دارد خود را حامی واقعی رویکردهای مبارزه با تروریسم نشان دهد و اولویت تلاش برای براندازی دولت سوریه را از برنامه کاری خود خارج کند.فارغ از کشمکش در میان گروههای مخالف دولت شامل گروههای لیبرال و تندرو و تناقض های حداکثری در مطالبات آنها از روند مذاکرات در دورههای مختلف، آنچه که به نقطه اشتراک مطالبات و پیششرطهای این گروه ها برای شرکت در این مذاکرات مربوط بود، اصرار برای عدم حضور بشار اسد رئیسجمهور مشروع و قانونی سوریه در دولت آینده این کشور و حتی روند انتقالی بود. این رویکرد تا آغاز سال جاری ادامه داشت و حتی مخالفان وابسته به ریاض نیز بهمن ماه گذشته بر اساس این دیدگاه در نشست ژنو شرکت کردند. این در حالی بود که پیش از این زمان تروریست ها، حتی نشستن به پای میز مذاکرات با نمایندگان دولت سوریه را نیز بر نمی تافتند و جز به سرنگونی دولت برخواسته از آراء مردمی در سوریه از طریق راهکارهای نظامی به چیز دیگری فکر نمی کردند.به هر روی این تغییر موضع تدریجی در نتیجه دستاوردهای میدانی محور مقاومت در جبهه های سوریه رقم خورد، گرچه مهمترین دستاورد نظامی دولت سوریه در این مدت آزاد سازی کامل شهر حلب است، اما دستاوردهای دیگر ارتش سوریه نظیر آزاد سازی تدمر، آزاد سازی حومه شمالی شهر حلب و مناطق دیگر از دست تروریست ها باعث شد ابتکار عمل از دست آنها خارج شود. ارتش سوریه در نتیجه این پیروزیها علاوه بر این که حاشیه امنیت اطراف پایتخت را افزایش داده و فشار به مناطق تحت سلطه عناصر مسلح و گروه های تروریستی را بیشتر کرد، باعث شد گروه های مخالف دولت به ویژه تروریستهای مسلح در میز مذاکرات منزوی شده و قدرت ایستادگی در برابر دموکراسی سوری را نداشته باشند. در نتیجه تحولات ماههای اخیر، نقش آمریکا در سوریه به کلی از بین رفته است، این کشور که پیش از این ماهیت طرف ها و جریانهای شرکتکننده در مذاکرات مختلف را مشخص میکرد، الان در شرایطی قرار گرفته که برای حضور در مذاکرات آستانه دست به دامن ترکیه شده است تا آنکارا با دادن امتیازهای مختلف به اردوگاه پیروز، آن را به عنوان یکی از شرکای روند سیاسی تحولات منطقه مطرح کند.بر کسی پوشیده نیست که آزادسازی شهر حلب روند مذاکرات سیاسی برای حل بحران سوریه را به کلی تغییر داده و آن را در خط قدرتهای حامی تامین منافع ملی، تمامیت ارضی، وحدت و سرنوشت داخلی سوریه قرار داده است. گرچه مثلث غربی ـ عربی ـ عبری طی چند سال گذشته با به کارگیری تروریستهای بینالمللی در سوریه و تزریق دلارهای نفتی به دنبال براندازی دولت سوریه و عراق و پیشبرد طرح تجزیه کشورهای منطقه بودند، اما ایستادگی محور مقاومت نه تنها باعث شکست این طرح شد، بلکه فشارهای آمریکا و متحدانش بر ایران، روسیه و حزبالله باعث شد مواضع محور مقاومت، ایران، سوریه و حزبالله با روسیه نزدیکتر شود و اتحادی راهبردی همراه با درک منافع و تهدیدهای مشترک میان آنها شکل گیرد که این به مفهوم تقویت موضع مخالفان آمریکا در منطقه است.با شکل گیری این اتحاد راهبردی، ژئوپلتیک خاورمیانه متحول شده و معادلات منطقه به نفع محور مقاومت اسلامی تغییر کرده است. این تغییرات اساسی قطعا اثرات ژرف خود را بر ژئوپلتیک بین الملل و صحنه جهانی گذاشته و خواهد گذاشت. به این ترتیب نظم سنتی خاورمیانه جای خود را به نظمی نوین داده است، نظمی که بر خلاف پیش بینی ها و برنامه ریزی های طرف آمریکایی، کاخ سفید و کشورهای عرب متحد غرب و اسرائیل در موضع انفعالی قرار گرفته اند. قدرت نظامی و اطلاعاتی روسیه از یک طرف و قدرت نرم و سازماندهی بالای ایران به همراه متحدینش از طرف دیگر، مبنای مستحکم این اتحاد راهبردی است. اکنون ایران، روسیه و حزب الله برگ برنده را در منطقه در اختیار دارند و از مشروعیت بینالمللی در مقابله با تروریسم برخوردار هستند که این به مفهوم شکست مثلث شوم غربی ـ عربی ـ عبری دراجرای طرحهای خود در منطقه ارزیابی میشود. لذا طبیعی است که طرف های دیگر نیز برای خروج آبرومندانه از بحران های منطقه ای دست به دامن این محور شوند.این حوادث، اردوغان را مجبور به همنوایی با محور مقاومت و روسیه کرد.بزرگترین بازنده تحولات پرشتاب عرصه منطقهای و بینالمللی ، گروههای مسلحی هستند که منافع خود را به رژیم های خلیجی از جمله عربستان سعودی و قطر گره زده بودند. چرا که مذاکرات آستانه به ویژه در سایه معادلات کنونی در عرصه میدانی در راستای اهداف محور مقاومت و روسیه خواهد بود. حجم هماهنگی و تفاهم بین روسیه و ایران با دولت سوریه بر کسی پوشیده نیست، این بدان معنا است که سوریه نیز در این مذاکرات به صورت غیرمستقیم نقش پررنگی خواهد داشت. از سوی دیگر بسیاری از تحلیلگران نسبت به پایان روند نظامی بحران سوریه و آغاز حل و فصل سیاسی این بحران پس از مذاکرات آستانه امیدوار هستند. مرحلهای که برخلاف نشستهای گذشته پیش شرطهای آن توسط نیروهای متجاوز به سوریه و حامیان گروههای تروریستی تدوین نمی شود، بلکه این ملت سوریه هستند که باید در زمینه بقا یا کنار گذاشتن بشار اسد و ترسیم نظام سیاسی آینده این کشور تصمیمگیری کنند. منبع : مشرق |
|
↧
↧
January 23, 2017, 12:50 am
به گزارش ندای انقلاب، رضا سلطانی با اشاره به بازداشت یک خانم بدنساز که عکسهای نیمه عریان خود را در فضای مجازی منتشر کرده بود، اظهار داشت: بارها اعلام کردهایم و باز هم تکرار میکنیم که فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام ایران هیچگونه فعالیتی در بعد بانوان به جز مسائل آموزشی ندارد.وی ادامه داد: خیلی از بانوان ایران بدنسازی کار میکنند و اکثر باشگاههای ورزشی صبحها متعلق به خانمها هستند به همین دلیل به مربیانی نیاز داریم که به خانمهای علاقمند آموزش بدهند. بنا به مصوبه وزارت ورزش و جوانان، فدراسیون بدنسازی نایب رئیس امور بانوان دارد که فقط در زمینه آموزشی فعالیت میکند.سخنگوی فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام، گفت: مجددا تکرار میکنیم فدراسیون بدنسازی ایران در زمینه بانوان هیچگونه فعالیت رقابتی ندارد. معیارهای کشور ما با این موضوع سنخیت ندارد و ما به شدت اقدام بانوانی که مبادرت به انتشار عکسهای نیمه عریان خود در فضای مجازی میکنند را محکوم و در حد توان خود با آنها برخورد میکنیم.وی خاطرنشان کرد: ما ضابط قضایی نیستیم و در این بحث توانایی برخورد قضایی با این افراد را نداریم؛ اما در صورت مشاهده و اعلام گزارش به ما، ضمن ابطال کارتهای مربیگری این افراد، اجازه فعالیت در باشگاههای ورزشی را از این نفرات خواهیم گرفت.سلطانی گفت: هر فردی چه خانم و چه آقا اگر بخواهد در رقابتهای بینالمللی و برون مرزی شرکت کند؛ باید از طریق فدراسیون اقدام کند. به فدراسیون جهانی اعلام کردیم که در هیچ رقابتی که زیر نظر آنها برگزار میشود، بانوان ایرانی حق حضور ندارند و آنها هم با ما موافقت کردند. البته مسابقاتی هستند که زیر نظر فدراسیون جهانی برگزار نمیشوند که در این صورت برخی از بانوان ایران خودشان در آنها شرکت میکنند که در این مورد کاری از ما ساخته نیست.سخنگوی فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام عنوان کرد: فدراسیون پروش اندام مستقل است و مسئولیت رشتههای زیر مجموعه خود را دارد. متاسفانه برخی افراد سودجو که منافعشان از فدراسیون قطع شده است که اتفاقا خودشان سابقه بدی دارند، کاسه داغتر از آش شده و در امور فدراسیونی که به آنها ارتباط ندارد، دخالت میکنند. کسانی که جز نهادهای بالادستی فدراسیون و مرتبط با فدراسیون نیستند، حق دخالت در امور را ندارند و ما در فدراسیون حق پیگیری را برای خود قائلیم که به زودی از سوی مراجع ذیصلاح این امر را عملیاتی خواهیم کرد.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
January 22, 2017, 5:52 am
به گزارش ندای انقلاب، محمدمهدی دانی در پاسخ به سؤالی درباره علت توقف انتشار نشریه عصر اندیشه اظهار کرد: متاسفانه مشکلات و فشارهای مالی و عدم امکان تامین هزینههای نشریه موجب توقف انتشار نشریه عصر اندیشه شده است.وی با اشاره به عملکرد بسیار موفق نشریه عصر اندیشه، این موفقیت را مرهون یک کار تیمی، حضور جمعی از روزنامهنگاران متخصص و صاحبنظر در حوزه علوم انسانی و وجود یک سردبیر دلسوز در این نشریه عنوان کرد و گفت: الحمدلله مجموعه این تیم موفق شد در این ۱۳ شماره منتشره، کارنامه خوب و قابل توجهی از خود به جای بگذارد.مدیرمسئول عصر اندیشه با اظهار تاسف شدید از توقف چنین نشریاتی در جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی خاطرنشان کرد: بدون شک رسانههایی نظیر عصر اندیشه میتوانند نقش پررنگی برای مقابله با جنگ نرم دشمن در حوزه فرهنگ داشته باشند، و بدین لحاظ، توقف انتشار این نشریات به دلیل مشکلات مالی بسیار ناراحتکننده است.دانی تاکید کرد: تمام تلاش بنده بر آن خواهد بود تا انشاءالله در صورت تامین مالی، در اولین فرصت عصراندیشه را مجدداً راهاندازی کنم.عصر اندیشه به مدیرمسئولی محمدمهدی دانی و سردبیری پیام فضلینژاد از شهریور ۱۳۹۱ به جرگه نشریات کشور پیوست و در طول بیش از دو سال و نیم، ۱۳ شماره از آن به زبانهای فارسی، عربی و انگلیسی منتشر شد؛ این نشریه به دلیل نوع عملکرد موفق خود از همان شمارههای اول مورد توجه صاحبنظران و اندیشمندان حوزه علوم انسانی قرار گرفت، عصراندیشه در نمایشگاه مطبوعات سال ١٣٩٤ نیز رتبه اول نشریات بخش خصوصی را در حوزه دین و اندیشه از آن خود کرد.منبع: مهرانتهای پیام/ |
|
↧
January 23, 2017, 12:53 am
به گزارش ندای انقلاب، آواربرداریِ ساختمان پلاسکو به نیمههای راه رسیده است. پیکر آتشنشانان و افرادی که زیر آوار ماندهاند، در حال پیدا شدن و شناسایی است. دود سفید هنوز هم از بقایای ساختمان پلاسکو برمیخیزد. تحلیلها و کارشناسیها درباره علت وقوع این حادثه ادامه دارد.همگان بر یک نکته اتفاق نظر دارند و آن هم ایمن نبودن ساختمان و رعایت نشدن اصول ایمنی در پلاسکو است. یکی از پرسشهای مهمی که این روزها افکار عمومی را به خود مشغول کرده این است که؛ چند ساختمان دیگر مانند پلاسکو در تهران وجود دارد که امکان وقوع فاجعهای اینچنین در آنها وجود دارد.شاید مهمترین کاری که اکنون میتوان انجام داد، معرفی ساختمانهای غیرایمن است تا شاید شرایط جلوگیری از وقوع فجایع دیگر فراهم شود.درهمینباره علی رهبری مدیر هنری پیشین ارکستر سمفونیک تهران با نوشتن یادداشتی، هشدارهایی درباره ایمن نبودن ساختمان تالار وحدت و ساختمان هفتطبقه آن داد.تالار وحدت یکی از مجهزترین و بزرگترین تالارهای اُپرا، موسیقی و تئاتر ایران است که توسط اوژن آفتاندلیانس (یوگینا آفتاندلیانس) بر اساس مدل نمونهٔ اپراهال وین ساخته و به نام شاعر و نوازندهٔ بزرگ ایرانی ابوعبدالله رودکی در سال ۱۳۴۶ افتتاح گردید.تالار وحدت هماکنون ۴۶ساله است.متن یادداشت علی رهبری که در اختیار خبرنگار تسنیم قرار داده شده به این شرح است:آتشسوزی وحشتناک ساختمان پلاسکو در تهران بنده را بهیاد یکی دیگر از سهلانگاریهای وزارت فرهنگ و ارشاد انداخت که خدمتتان عرض میکنم؛ ساختمان تالار وحدت هم میتواند خدای ناخواسته بهسادگی به یک حریق وحشتناک گرفتار شود.در روز سوم مرداد ۱۳۹۴ قبل از رهبری ارکستر فیلهارمونیک چین در پکن ۲ مورد بسیار مهم نظر من را به خود جلب کرد.اول، تمیزبودن بینظیر سالن اجرا و اتاقهای تمرین نوازندگان، بهخصوص سرویسهای بهداشتی (درست عکس تالار وحدت و تالار رودکی خودمان).دوم، کنترل بسیار منظم درهای ضدحریق خروج اضطراری و پله فرار که برای مواقع آتشسوزی پیشبینی شده بودند. این مورد برای بنده به هیچ وجه تازگی نداشت چون سالهای سال که در سالنهای اپرای لندن، لیدس، ژنو، بارسلونا، براتیسلاوا، برن، مانهایم، اشتوتگارت، پالرمو، مالاگا و چند سالن دیگر کار میکردم این کنترل یک روند روتینی داشت که همه جا قبل از تمرینها و اجراها انجام میشد.از آنجایی که در آن زمان ما هم ارکستر چین را به ایران دعوت کرده بودیم بهمحض ورودم به تهران، در روز ۵ مرداد ۱۳۹۴ در تهران این ۲ سوژه بسیار مهم (حداقل از نظر بنده) را با مدیر عامل بنیاد رودکی آقای بهرام جمالی درمیان گذاشتم و با اصرار بسیار بنده گروهی را بهمدت ۲ هفته در اختیارم گذاشتند که با نظارت بنده (مدیر هنری ارکستر سمفونیک تهران) تمام نقاط مختلف تالار در حد امکان شستوشو شود، نقاطی که خدا میداند چند سال تمیز نشده بودند.در مورد نکته دوم که مسئلهای حیاتی بود این ایمیل را در تاریخ ۷ مرداد ۱۳۹۴ برای آقای علی مرادخانی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و مسئول اصلی سالنها فرستادم، که البته در این مورد تا وقتی من در ایران بودم یعنی ۸ ماه بعد، هنوز هیچ توجهی به آن نشده بود.متن ایمیلی که برای آقای مرادخانی فرستادم به این شرح بود:«طبق قوانین بسیار سخت بین المللی پشت صحنه هر تئاتر و یا اُپرایی باید دری دایم باز وجود داشته باشد که در مواقع (خدانکرده) آتشسوزی در فراری برای مردم باشد.تالار وحدت فقط یک در دارد و این هم اغلب نهتنها بسته است بلکه برای بازکردنش باید دقایقی بهدنبال شخصی گشت که کلید در را دارد.مسئولان بهاستناد اینکه شبها در را باز میکنند اغلب در موارد تمرین و یا ساعات کار کارکنان این در که باید بهاجبار تمام مدت تا وقتی که کسی پشت صحنه حضور دارد باز باشد؛ نهتنها بسته، بلکه قفل شده است.چارهای که میماند این است که این در حداقل از داخل باز شود و یا اینکه واقعاً شخصی مراقب این در باشد تا خدای نکرده در مواقع آتشسوزی کارکنان و هنرمندان بتوانند از این در کوچک که تنها در فرار از پشت صحنه است استفاده کنند.با احترام فراوانعلی رهبری»ضمناً تا وقتی که بنده در ایران بودم وضع سیمکشیها و فیوزهای تمام ساختمان تالار آنقدر قدیمی و اغلب خراب بود که در اروپا معمولاً استفاده از این ساختمان بهکلی ممنوع میشود.جناب مرادخانی، شاید بعد از سالها سهلانگاری و بیمسئولیتی بالاخره از این فاجعه اسفناک درس بگیرید.ضمناً طبق قوانینی که من میشناسم اغلب مواد و مصالحی که پشت صحنه تالار انبار کردهاند از نظر قوانین آتشنشانی قابل قبول نیست.بهیاد دارم وقتی دیدم بعد از مدتی آقای مرادخانی معاون هنری و جمالی مدیر عامل بنیاد رودکی (در آن زمان) یعنی مسئولان مستقیم این مهم، کاری در این مورد انجام ندادهاند به حراست مراجعه کردم، در جواب اینکه چرا در فرار باید در ساعات تمرین قفل باشد، گفتند، "به ما دستور داده شده این در را قفل نگه داریم که دزد نیاید»، به همین سادگی... .البته گذشته از وجود چند دفتر اداری پشت صحنه که جانشان همیشه در خطر بوده در تالار وحدت گاهی ۱۵۰ تا ۲۰۰ نفر روی صحنه مشغول تمرین هستند و این در اگر هم باز باشد بسیار کوچک است.نباید فراموش شود که در زمان تمرینهای خانمها نیز تا آنجایی که من اطلاع دارم این در فرار اضطراری بهکلی قفل بوده است.در مورد تمیز نبودن تالار هم بهیاد دارم؛ در فروردین ۱۳۹۵ بعد از استعفای بنده وقتی بهدرخواست آقای جنتی وزیر سابق با آقای مرادخانی حدود ۲ ساعت در خدمتشان بودیم و در مورد مشکلات مختلف صحبت کردیم من حتی به ۲ هفته تمیز کردن تالار و آمدن چینیها اشاره کردم؛ آقای مرادخانی گفتند این کارها که دیگر جزو وظایف مدیر هنری نبوده است.درست بهیاد دارم همان روزها در حضور چند تن از افراد مسئول تالار با نگرانی مطرح کردم که اگر خدای ناخواسته روزی حریقی در این تالار روی دهد بهخاطر این سهلانگاری معاون وزیر و مدیر دفتر موسیقی و مدیر عامل بنیاد رودکی را قطعاً زندانی خواهند کرد، متأسفانه واکنش این آقایان با کمی لبخند و تمسخر همراه بود.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
January 23, 2017, 1:42 am
به گزارش ندای انقلاب، پنجشنبه سیام دی ماه بود که خبر آتش سوزی و سپس ریزش مجتمع تجاری پلاسکو به سرعت در همه جا پیچید. حادثهای که تعدادی از آتشنشان فداکار جان خود را برای نجات همنوعان خود بر کف دست گذاشتند و به شهادت رسیدند. پس از وقوع این حادثه تلخ, قشرها و افراد مختلفی از مسئولان گرفته تا خانواده شهدا و شهدای مدافع حرم با خانواده این شهدا ابراز همدردی کردند. فاطمه زاده اکبر فرزند شهید مدافع حرم علی زاده اکبر نیز نامهای برای این آتشنشانان شهید نوشته است.او در این نامه میگوید: آتشنشانان فداکار جان خود را به انداختند و مردم را در حادثهیپلاسکو نجات دادند. ای شیرمردان شجاع من افتخار میکنم که جان مردم را در حادثه پلاسکو نجات دادید. من برایتان دعا میکنم از پدر شهیدم میخواهم تا زنده بماند و از زیر آوار نجات پیدا کنید.بر پایه این گزارش, شهید علی زاده اکبر متولد چهارم خرداد سال ۱۳۵۵ در روستای اکبرآباد از توابع شهرستان کاشمر بود که پس از اخذ مدرک دیپلم در رشته تجربی در سال ۱۳۷۸ وارد سپاه شد.شهید زاده اکبر در طول خدمت در این نهاد مقدس توانست با جدیت و پشتکار در تخریب و انفجارات جزو نفرات برتر قرار گیرد.وی در تمام مأموریتهای حساس، از شمال غرب تا جنوب شرق حضور فعالانه داشت و در هر منطقه ای که حاضر می شد، سعی میکرد مشکلات فرهنگی مردم را شناسایی و در حد توان آنها را رفع نماید.با حمله تروریستهای تکفیری به سوریه شهیدعلی زاده اکبر از جمله کسانی بود که داوطلبانه برای دفاع از حرم حضرت زینب(س) عازم سوریه شد که سرانجام در ۲۸ مردادماه ۱۳۹۲ در دفاع از حرم حضرت زینب (س) به شهادت رسید.از این شهید دو فرزند به نامه های مهدی ۱۳ ساله و فاطمه ۸ ساله به یادگار مانده است.انتهایپیام/ |
|
↧
↧
January 24, 2017, 3:09 am
به گزارش ندای انقلاب، هنوز داغ جان باختن جمعی از آتش نشانان تهرانی بر دل ایران تازه تازه است و شاید این بهترین زمان برای پرداختن به موضوعات اینچنینی در بحث اماکن ورزشی است. اماکنی که با حضور پر تعداد جمعیت در آنها در صورت بروز حوادثی مانند آتش سوزی یا فروریختن بنا بی گمان به فجایع بزرگ انسانی تبدیل خواهند شد.در ایران ورزشگاه های زیادی سراغ داریم که سال ها پیش تأسیس شده و در این سال ها فقط مورد بهره برداری قرار گرفته اند ولی هرگز در صدد مقاوم سازی، ایمن کردن و تجهیزشان به شکل کامل برنیامده ایم. البته در نوسازی و تجهیز راهروها و رختکن ها پیشرفت های داشته ایم اما بدون تعارف اگر دل خوش باشیم به این زیباسازی های روکار و بحث مقاوم سازی را به فراموشی بسپریم، خدایی نکرده فاجعه و فاجعه های بسیار خطرناک تر از «فاجعه پلاسکو» رخ خواهد داد. چکه کردن سقف استادیوم آزادی سال ۹۳در دنیای ورزش به ویژه در کشورهای پیشرفته بارها نمونه های مشابه را دیده ایم که ورزشگاهی پیر و فرسوده و البته نوستالژیک برای مدتی بسته شده و پس از ایمن سازی دوباره مورد استفاده قرار گرفته است و یا در صورت نداشتن شرایط لازم برای ایمن سازی تخریب شده و در عوض با تخصیص وام های دولتی ورزشگاهی جدید با آخرین تجهیزات به روز، بنا شده است. همه این ملاحظات فقط و فقط برای یک منظور است و آن حفظ سلامت تماشاگران و ورزشکارانی است که سرمایه های اصلی هر کشور هستند. مصطفی هاشمی طباء در گفت و گو با مشرق، در این باره حرف زد و مشخص کرد که حدود ۱۵ سال پیش تمهیداتی برای این منظور اندیشیده شده اما به واسطه جابجایی های مکرر در رأس حساس ترین پست های ورزشی و عدم وجود ثبات مدیریتی راه به بیراهه تبدیل شده است.متن کامل این گفت و گو در ادامه می آید:*آزادی تا ۱۷ سال پیش ایمن بودبرای بررسی دقیق شرایط ایمنی اماکن ورزشی ما باید مورد به مورد ورزشگاه های ایران را مورد بررسی قرار بدهیم. مثلا ۱۶، ۱۷ سال پیش همین ورزشگاه آزادی که می گفتند برخی از قسمت هایش خطرناک شده را مورد بررسی دقیق یک ساله قرار دادیم که آن زمان مشخص شد خطری متوجه این ورزشگاه نمی شود ولی الان باید تمام ورزشگاه ها یکی یکی مورد بررسی قرار بگیرد. حتی طبقه دوم که می گفتند خطرناک است را به دقت بررسی کردیم و مشخص شد طبقه دوم آزادی مشکلی ندارد و سازه اش روی خاک قرار گرفته و روی ستون نیست. این سازه یک طراحی فوق العاده دارد. البته یکسری کنسول داشت که گفتند خطرناک است و آنها را هم کابل کشی کردند که آنها هم خراب شد. ولی در کل چنین اماکنی که گاهی با حضور یکصد هزارنفری علاقمندان به فوتبال مواجه می شود باید از نظر ایمنی به دقت مورد بررسی و تشخیص دقیق قرار داده شود. بطور مثال نقاطی که آب به آن نفوذ کرده باید با دقت رسیدگی شود تا از یک فاجعه بزرگ انسانی جلوگیری کنیم. نمایی از استادیوم آزادی قبل از صندلی گذاری طبقه دوم*اشتباهات انسانی هم فاجعه بار هستند برخی اوقات هم اشتباهات انسانی منجر به بروز حادثه می شود. به طور مثال اتفاق تلخ ورزشگاه ساری که سقف روی سر مردم فرود آمد نمونه بارز آن است. آن سقف برای جلوگیری از باران ساخته شده بود ولی مردم روی آن نشستند و ایرانیت های سقف شکست و تاب وزن مردم را نیاورد. برخی اوقات وسیله ای برای موردی ایجاد می شود و در ارتباط با کار دیگری از آن استفاده می کنند. البته باید معمولا جاهایی که جمعیت زیاد است نهایت محاسبه را در نظر بگیرند و آنجا هم باید در حین ساخت محاسبه می کردند که اگر همه مردم روی آن سقف کاذب نشستند باز هم مقاوم باشد ولی گاهی اوقات پول نیست و گاهی امکانات نیست و این مسایل رخ می دهند. *فلسفه تأسیس شرکت تجهیز را به کل عوض کردند! هاشمی طبا در ادامه به نکته جالبی اشاره کرد: همه ورزشگاه ها نیاز به بررسی و بازرسی دائم دارند. زمانی که همین شرکت توسعه و تجهیز اماکن ورزشی فعلی را تأسیس کردیم با این تفکر بوجود آمد که شرکت تجهیز و نگهداری باشد. اصلا نمی خواستیم این شرکت برای توسعه باشد و می خواستیم برای تجهیز و نگهداری باشد ولی بعد فلسفه تأسیس این شرکت به کل عوض و وظیفه اش کاملا فراموش شد و آن را به عنوان توسعه دهنده معرفی کردند! در حالی که ما الان هم یک شرکتی می خواهیم که دائم ورزشگاه ها را مانیتورینگ کند، استادیوم ها را نگهداری کند. اینکه می گویند فلان استادیوم شیر ندارد، آب ندارد و توالت ندارد به همین خاطر است. چون ما تصمیم گیری های مان به همین شکل است. ما تصمیم گرفته بودیم این شرکت برای تجهیز و نگهداری باشد ولی این وظیفه را از آن گرفتند و شد شرکت توسعه! وقتی بدون فکر در هدفی دست می برند و خرابکاری می کنند نتیجه اش این می شود که الان برخی از ساختمان های ورزش ما مانند تختی انزلی که با توجه به بارانی بودن منطقه اش به نگهداری خیلی خاص نیاز دارد درست نگهداری نمی شود. وقتی شرکت تجهیز مراقب این ورزشگاه نباشد به این روزی می افتد که الان هست.*دولت اعتبار نمی دهد و بهترین عملکرد را هم می خواهد!از آن زمانی که شرکت تجهیزات راه اندازی شد ۱۵ سال گذشته است. الان ما باید مرکزی داشته باشیم مانند همین شرکتی که تأسیس کردیم؛ مرکز تجهیز و نگهداری. جایی که دائم تمام استادیوم ها را مانیتور کند و آنهایی که اشکال دارد را رفع نقص کند. گرچه این اقدامات هم طبیعتا باید اعتبارات لازم را داشته باشد. این نمی شود که دولت پول ندهد و بعد هم بخواهد که همه چیز درست باشد.*زمان مهرعلیزاده شرکت تجهیز را منحرف کردندمتأسفانه وقتی ما در کارها عدم قاطعیت و عدم وجود دستورالعمل مشخص و یکسری کوتاهی ها داشته باشیم باعث می شود که برخی فجایع اینچنینی مانند ریزش ساختمان پلاسکو بوجود بیاید. اگر الان خدای نخواسته ساختمان آلومینیوم در خیابان جمهوری آتش بگیرد چه کار خواهیم کرد؟ اگر بخواهیم این بحث را در ورزش بررسی کنیم باز هم به همین شرکت تجهیز می رسیم که آن را در دوران ریاست مهرعلیزاده بر سازمان تربیت بدنی، منحرف کردند. گفتند این شرکت توسعه باشد و آن را توسعه کردند! الان باید یک مرکز و یک شرکت یا هر چیزی تحت این عنوان وظیفه داشته باشد دلسوزانه یک به یک این ورزشگاه ها را ببیند. شرکت توسعه باید بشود تجهیز و نگهداری و مشکلات استادیوم ها را نگاه کنند. ریزش سقف استادیوم متقی ساری سال ۱۳۸۰*دولت جای یارانه دادن بودجه اش را "اهم و فی الاهم" کنددولت دائم می گوید اعتبار ندارم. پس حالا که اعتبار ندارید باز هم همین اتفاقات رخ می دهد. اگر پول ندارید چرا یارانه می دهید؟ یارانه می دهید که مردم آن را بخورند؟ دولت باید اهم و فی الاهم کند. باید دید کدام مسایل مهمتر است؟ متأسفانه نشسته ایم تا در مرور زمان اتفاقات تلخ یکی به یک سراغ مان بیایند. مسایل مملکت مان را تشخیص نمی دهیم. سال ها ۴۰۰، ۵۰۰ هزار چاه غیر اصولی از زمین این مملکت آب کشیده اند و حالا به یک سرزمین خشک رسیده ایم. خطری که این موضوع ایران را تهدید می کند خیلی بزرگ تر از این حرف هاست ولی هیچ رسیدگی به این مسایل نمی شود. حالا این موضوع در چشم است و خیلی اتفاقات خطرناک در چشم نیست.*۱۵ سال فرصت شناخت معایب ورزشگاه های مان را از دست دادیماگر شرکت تجهیز از ۱۵ سال پیش به این سو کار و مانیتورینگ می کرد الان یک شناسنامه خیلی خوبی برای همه ورزشگاه ها داشتیم و ایرادات را می دانستیم و یا رفع ایراد کرده بودیم و آنهایی که باید خراب می شدند را خراب می کردیم تا از نو بسازیم. اما این زمان را از دست دادیم. الان خیلی ورزشگاه ها هست که باید خراب شود ولی نگه شان داشتیم. بعد یک زمانی یک اتفاقی می افتد و یک فاجعه بزرگ رخ می دهد. این است که باید حتما یک مرکزی داشته باشیم برای تجهیز و نگهداری ورزشگاه ها. مسئولان ورزشگاه آزادی در بین تعطیلات نیم فصل و در آستانه شروع فصل جدید لیگ قهرمانان آسیا پس از ۴۷ سال بخشهای مربوط به رفت و آمد تیم ها را سروسامان دادند. * برای مقاومسازی آزادی هزینه جدی نیاز داریمبه گزارش مشرق، مصطفی مدبر رئیس شرکت توسعه و نگهداری اماکن ورزشی در نشست خبری روز دوشنبه خود در پاسخ به سوال خبرنگاری که پرسید مقاومسازی ورزشگاه آزادی از بین رفته، آیا اگر این ساختمان هم مثل پلاسکو حادثهساز شود، آیا کسی مسئولیت آن را قبول میکند، تصریح کرد: ۵۰ سال از عمر این سازه میگذرد، بنابراین نشست قطعاً طبیعی است. در سالیان گذشته مبلغی را برای نگهداری هزینه میکردند، اما برای مقاومسازی هزینه جدیتر نیاز داریم. نشست در آزادی عمودی است و کنترلشده است. گروههای مختلفی ازجمله دانشگاهیان و معماران این ورزشگاه را بررسی کردند، گزارشات لحظه به لحظه را داریم و هیچگونه خطر ریزشی وجود ندارد.مدبر در پاسخ به این سوال که در جاهای مختلف آزادی دیده شده که آبهایی میچکد، عنوان کرد: اگر سقف سرپوشیده نباشد، این اتفاقات رخ میدهد. باید جلوی آن را بگیریم، این اتفاق دلیل بر عدم مقاومت نیست، بلکه شکستگی در سازهها خطرناک است. ما موتورخانه این ورزشگاه را به فاصله ۳۰۰ متری خارج از استادیوم منتقل کردیم تا حادثهای ایجاد نشود، همچنین به دولت پیشنهاد دادیم تا ۸۰ میلیارد را به ما برای مقاومسازی بدهند. منبع : مشرق |
|
↧
January 23, 2017, 12:44 am
به گزارش ندای انقلاب، جمعی از قاریان قرآن کریم ۳۰ و ۳۱ دیماه ۱۳۹۵ بهسرپرستی استاد احمد ابوالقاسمی به دیدار آیتالله العظمی ناصر مکارم شیرازی صاحب تفسیر نمونه رفتند.بنا بر این گزارش پس از اجرای دو تلاوت، آیتالله مکارم شیرازی طی سخنانی با ابراز "تا در سایه قرآن کریم هستیم همه برکتها متوجه ماست،" گفت: ما قبل از نوشتن «تفسیر نمونه» نیز مطالعات قرآنی داشتیم اما بعد از نگارش نمونه، همه چیز زندگی من بهلحاظ مادی و معنوی عوض شد.این مرجع تقلید با اشاره به اینکه خداوند به کسانی که توفیق خدمتگزاری به قرآن را دارند نورانیت و روحانیت نصیب میکند، افزود: در قیامت به قاریان گفته میشود "بخوانید و اوج بگیرید" و هرچه از آیات قرآن میخوانند در بهشت اوج میگیرند. آیتالله مکارم شیرازی، قرائت و حفظ قرآن کریم را مقدمه تفکر و تفکر در قرآن کریم را مقدمه عمل و نشر آن دانست و در این باره گفت: نسخه الهی را باید خواند، اندیشید، عمل کرد و دیگران را هم بهسوی آن دعوت کرد.ایشان با بیان اینکه در هیچ یک از این مراحل نباید متوقف شد، گفت: حافظان و تالیان قرآن کریم باید دارای حرکتی ممتاز در میان مردم باشند و بهعنوان انسانهای مؤدب، مهذب، پاک و باایمان شناخته شوند و این خود تبلیغی برای قرآن است و خدای ناکرده عکس آن تبلیغی منفی خواهد بود.این مرجع تقلید با اظهار اینکه قرآن کریم انسان را به مسیرهای امنیت و آرامش هدایت میکند، اضافه کرد: قرآن انسانها را از ظلمت فساد و وسوسههای شیطانی خارج میکند و بهسوی نور میآورد.صاحب تفسیر نمونه با یادآوری اینکه قرآن کریم خود را به نور تشبیه کرده است به تبیین وجوه شباهت قرآن و نور پرداخت و در این باره افزود: در منابع اسلامی، الله، پیامبر اسلام، ائمه هدی، علم و قرآن کریم به نور تشبیه شدهاند. نور لطیفترین موجودات، سریعترین موجودات متحرک، سبب نزول باران، مایه حیات و زندگی و نابودکننده میکروبها و بیماریها است.آیتالله مکارم شیرازی در ادامه افزود: قرآن نیز نابود کننده رذائل اخلاقی و سبب نزول باران رحمت الهی است.ایشان با ابراز اینکه مطالب قرآن انسان را خسته نمیکند و کهنگی در آن راه ندارد به مأنوس شدن شهید بلخی از شهدای اهل افغانستان با قرآن اشاره کرد و گفت: این شهید ۱۴ سال زندانی بود و هیچ کتابی غیر از قرآن برای مطالعه در اختیار نداشت. او میگفت هزار بار قرآن را در این مدت ختم کردم و هر بار چیز جدیدی از آن متوجه شدم.آیتالله مکارم شیرازی علت کهنه نشدن قرآن کریم را نامتناهی بودن کلام خداوند مانند ذاتش دانست.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
January 24, 2017, 2:26 am
به گزارش ندای انقلاب به نقل از پایگاه خبری العهد، روزنامه یدیعوت آحارانوت با اشاره به اینکه دو تغییر مهم در سطح آماده سازی نیروهای ارتش اسرائیل برای «جنگ سوم لبنان» در جریان است نوشت: هدف از این تغییرات آماده سازی نیروهای ارتش برای مقابله با حزب الله در داخل شهرک های اسرائیلی است.به نوشته این روزنامه، تغییر نخست در سطح آماده سازی نیروهای ویژه برای یورش زمینی است و هدف از آن مقابله با گروهها و یک گروهان کامل حزب الله است که احتمال نفوذ آن در داخل فلسطین اشغالی وجود دارد.تغییر دوم بالا بردن میزان آمادگی گردان های رزمی برای خنثی کردن عملیات نیروهای حزب الله با استفاده از تونل است زیرا حزب الله در استفاده از این تونل ها موفق بوده و این اقدام بخشی از اعتقاد مبارزاتی و شیوه رویارویی آن به شمار می آید.به نوشته یدیعوت آحارانوت این دو عنصر در نبرد آینده با جنبش حماس در غزه نیز مرتبط است.این روزنامه ادامه داد: بخش نخست این آمادگی ها می تواند نحوه عملکرد فرماندهان گردان ها و هزاران نیروی نظامی اسرائیل را پیش از جنگ آینده به طور کلی تغییر دهد و دیگر فراخواندن سریع نیروها از سایر مناطق صورت نمی گیرد.تغییر نظریه بن گوریونبه نوشته این منبع نظریه بن گوریون مبنی بر اینکه باید نبرد را به منطقه دشمن کشاند تا آن را نابود کرد اکنون به این منطق تغییر کرده است که باید با حزب الله در منطقهای که در آن حضور می یابد، روبه رو شد زیرا ارزیابی های ارتش حاکی از این است که گردان های الرضوان حزب الله در مراحل نخست جنگ آینده به شکل غیرمنتظره به داخل اسرائیل نفوذ خواهند کرد و تلاش می کنند تصویری از پیروزی سریع خود در نبرد را ترسیم کنند.یدیعوت آحارانوت پیش بینی کرد که یک گروه از نیروهای حزب الله شامل دهها رزمنده پس از پیروزی، پرچم این حزب را حتی برای چند ساعت در یک شهرک اسرائیلی و یا یک پایگاه نظامی در نزدیکی نقطه مرزی به اهتزاز در آورند.این روزنامه افزود: این تغییر دیدگاه نظامی ارتش اسرائیل به خوبی در آموزشهای یک گروه از نیروهای ارتش در هفتههای اخیر نمود پیدا کرده است به این معنی که در این آموزشها، جنگ در جبهه شمالی شبیه سازی شده است و در جریان آن نیروها در انتظار یک ماموریت غیرمنتظره و آماده جنگ دفاعی هستند.در این آموزش ها که «جنگ با نیروی وابسته به حزب الله در یک شهرک اسرائیلی» نامگذاری شده است از نیروهای شرکت کننده خواسته می شود در نقاط حساس کمین کنند و از اقدامات تاکتیکی و کنترل منطقه برای خنثی کردن تهدیدهایی که به آنان نزدیک می شود، استفاده کنند.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
January 24, 2017, 2:31 am
به گزارش ندای انقلاب، تحلیل گران غربی معتقدند که احتمالا کرملین پشت ماجرای لو رفتن قسمت آخر سریال پرطرفدار «شرلوک»( نسخه مدرن ماجراهای شرلوک هلمز، کارآگاه خصوصی مشهور انگلیسی، مخلوق قلم سِر آرتور کانن دویل)قرار داشت. این اصلا شوخی نیست، و باور جدی به این نظر در رسانه های غربی وجود دارد.نسخه دوبله روسی قسمت پایانی فصل ۴ این سریال، یک روز پیش از تاریخ نمایش رسمی آن، سر از وبسایت های روسی درآورد. در روسیه، حق پخش این سریال در اختیار «کانال ۱» تلویزیون دولتی روسیه قرار دارد و ظاهرا این قسمت از روی سرورهای این شبکه به سرقت رفته است. در اطلاعیه کانال ۱ آمده است:" متاسفانه تایید می کنیم که یکی از کارکنان ما، بدون نیّت بد، پروتکل های سفت و سخت امنیتی ما را زیر پا گذاشت. به خاطر این اهمال کاری بزرگ، در انجام وظیفه، این فایل به اینترنت درز کرد. ما مایلیم که به شرکاء و بینندگان خود اطمینان دهیم که در پی این رویداد، رویه های امنیتی محتوای خود را به طور کامل مورد تجدید نظر قرار داده ایم تا این اتفاق دیگر هیچ گاه تکرار نشود. ما بار دیگر از هارتزوود فیلمز(تهیه کننده سریال)، بی بی سی جهانی و طرفداران شرلوک در همه جای دنیا که بابت این رویداد اذیت شده اند، عذرخواهی می کنیم."گفتنی است که سریال شرلوک یکی از پرطرفدار ترین سریال های یکی دو سال اخیر در سرتاسر دنیا بوده است و از همین رو، این رویداد بازتاب زیادی در رسانه های و شبکه های اجتماعی به دنبال داشت. البته در این میان، بسیاری از کاربران شبکه های اجتماعی در غرب انگشت اتهام را متوجه «هکرهای روسی» کردند که این روزها، به واسطه ادعاهای مطرح شده درباره انتخابات آمریکا، بسیار معروف شده اند. برخی کاربران شبکه های اجتماعی دو مساله را مهم ترین اقدامات کارنامه این هکرها می دانند: ۱-تاثیرگذاری بر انتخابات آمریکا ۲-انتشار قسمت آخر شرلوکیک کابر توئیتر نوشت: " این واقعیت که هک روسی در کشورهای مختلف اتفاق افتاده، قطعا بد است. ولی قسمت آخر شرلوک؟ پوتین زیاده روی کرده است."و کاربر دیگر با لحنی طنزآمیز چنین نوشت: " جنگ جهانی سوم چه طور آغاز شد؟ روز ۱۴ ژانویه، یک روز قبل از نمایش رسمی. روسیه «مشکل نهایی»(اسم قسمت آخر فصل ۴ شرلوک) را لو داد."شبکه بی بی سی که صاحب امتیاز مجموعه «شرلوک» است، تحقیقات جدی را درباره لو رفتن قسمت پایانی، از جمله ادعاهای دخالت کرملین در ماجرا، آغاز کرده است.روزنامه بریتانیایی تلگراف در گزارش خود درباره این موضوع، این فرضیه را مطرح کرده که لو دادن قسمت پایانی شرلوک در اصل برای ضربه زدن به شبکه مالک آن، بی بی سی جهانی، انجام گرفته است. به عنوان شاهد مثال، تلگراف به نگرانی اعلام شده مسکو از طرح های بی بی سی برای گسترش برنامه های روسی زبان خود، اشاره کرد.به علاوه، این روزنامه ماجرای بسته شدن حساب های شبکه راشا تودی در لندن را هم به عنوان یکی از دلایل پشت رویداد اخیر مطرح کرد و نتیجه گرفت که این اقدام، تلاش مسکو برای ضربه زدن به بی بی سی در پاسخ به دو اقدام قبلی انگلیسی ها بوده است. ظاهرا روس ها سال گذشته گفته بودند که اقدام لندن را در بستن حساب های راشا تودی بی پاسخ نخواهند گذاشت و احتمالا به قول خود وفا کردند.«بن نیمو»، پژوهشگر امنیت اطلاعات در اندیشکده آمریکایی «شورای آتلانتیک»، به این روزنامه گفت:" به نظر نمی رسد که پای منفعت مالی در میان باشد، چرا که انتشار اینترنتی این قسمت، برای پخش کننده آن منفعت مادی نداشت. آن چه باقی می ماند، انگیزه سیاسی است. روشن ترین توضیح این است که این یک اقدام تنبیهی از سوی مسکو بود."اجمالا می توان گفت ظاهرا کرملین، کانال ۱ تلویزیون روسیه را واداشته که قسمت پایانی را لو بدهد تا به این ترتیب نارضایتی خود را از گسترش برنامه های روسی زبان بریتانیا و همچنین بسته شدن حساب های راشا تودی در لندن، نشان دهد.در آخرین واکنش ها، سرویس مطبوعاتی کانال ۱، به خبرگزاری تاس روسیه اعلام کرد:" کانال ۱ در ارتباط نزدیک با بی بی سی است تا به اتفاق هم، تحقیقی کامل درباره هویت منبعی که این محتوا را در اینترنت بارگذاری کرد، انجام دهند. بر اساس گمانه های اولیه، این یک حمله هکری بوده است."منبع: Pravda |
|
↧
↧
January 24, 2017, 3:03 am
به گزارش ندای انقلاب، جشنواره تئاتر فجر در حالی روز جمعه گام به سی و پنجمین دوره اش گذاشت که با نادیدهگی کامل مسئولان جشنواره شاهد به صحنه رفتن آثاری مسالهدار به لحاظ سیاسی و اخلاقی بودهایم. چنان که گویی آثار به نمایش درآمده در کشوری غیر از ایران و تحت حمایت مغرضان به نمایش درآمده است! آثاری که به شکلی روشن به حمایت از اغتشاشگران خیابانی در ماجرای سال ۸۸ پرداخته و کنایههایی تمسخرآمیز به نیروهای مومن و مردمی روا داشتند و به دور از هرگونه نظارت امکان به صحنه رفتن را پیدا کردند. آن چه پیداست برگزارکنندگان جشنواره تئاتر تنها ملاک خود را از گزینش آثار، جنجالی بودن و ملتهب بودن فضای نمایشی قرار داده تا از این طریق پُز آزادمنشی خود را مبنی بر امکان حضور طیفهای مختلف فکری فراهم سازند و در صورت وجود چنین تفکری باید از مسئولان مربوطه پرسید پس جای آثاری که با تفکر برآمده از نگاه مردمی در زمینه موضوعات دینی و آئینی تولید شدند، در این آوردگاه چیست؟ جشنواره ای که تنها در عنوان، «فجر» دارد و در طی طریقش رویکردی کاملا مغایر را میپیماید. در واقع اگر نگاهی اجمالی و رصد حقیقی نسبت به آثار انتخابی برای جشنواره سی و پنجم تئاتر فجر داشته باشیم ، جدا از چند اثر انتخابی که از محصولات اداره نمایش حوزه هنری در استانها، مابقی آثار را موضوعاتی مغایر با اندیشه های انقلاب اسلامی و دغدغه های نظام اسلامی ایران و مردم ولایت مدار این دیار می یابیم. در یادداشتهای روزانه تئاتری درباره برخی آثاری که چنین شرایطی دارند، به شکلی صریح و روشن خواهیم پرداخت تا وضعیت امروز آثار نمایشی برای مسئولان و مخاطبان روشن شود.نمایش «تیاتر سعدی، تابستان سی و دو» به نویسندگی و کارگردانی حسین کیانی حسین کیانی یکی از شناخته شده ترین کارگردان های حوزه تئاتر کشور است و از این رو مدیران جشنواره تئاتر سی و پنجم فجر مشتاق از این بودند که تازه ترین اثر کیانی را که از چندی پیش در سالن اصلی تئاتر شهر به روی صحنه رفته بود با جشنواره تئاتر فجر گره بزنند! و در این میان برایشان مهم نبود که این اثر نمایشی یکی از مبتذل ترین آثار نمایشی چه از منظر فرم و شیوه بیانی و چه از حیث چگونگی ارائه مفاهیم بوده است. در واقع مهم ترین دغدغه مدیران جشنواره چنان که از انتخاب ها قابل فهم است، ایجاد هیاهو و افزایش مخاطب به هر طریق ممکن است و از میان آثار جشنواره سی و پنجم ۲ رکن را میتوان به عنوان مهمترین رویه برای انتخابها در نظر گرفت. بخشی از آثار جشنواره در موضوع و شکل ارائه فراتر از خط قرمزها و هنجارهای اخلاقی سیر می کنند و برخی نیز در لایههای متن خود، به دنبال طرح کنایههای سیاسی علیه تفکر ارزشی در جامعه هستند! با این شرایط تازهترین اثر نمایشی حسین کیانی به شکلی فراتر از دیگر نمایش های روی صحنه، تابوها را می شکند و به زننده ترین شکل ممکن از دیالوگهای جنسی، نوع روابط غیراخلاقی و رونمایی از بیشترین حجم رقاصهگی آن هم از سوی زنان استفاده می کند! رقاصهگی در آثار نمایشی اگر چه در سالهای اخیر به شکل تاسف برانگیزی رواج یافته است اما در سایه بی توجهی مسئولان فرهنگی در مهم ترین سالن نمایشی شهر و در قالب جشنواره ای با عنوان «فجر» شاهد حرمت شکنی علیه نگاه شرعی و عرفی جامعه ایرانی بودیم و بیشترین حجم زمانی رقاصه گی به شکلی علنی از طریق نمایش «تیاتر سعدی، تابستان سی و دو» بر روی صحنه نمایان شد. رقاصه گی به سرکردگی کاراکتر «لورین» که رویا میرعلمی، همسر کارگردان عهدهدارش بود و توسط «مهرزاده ایرانی» دیگر کاراکتر زن نمایش که خاطره حاتمی آن را ایفا می کرد، همراهی شد و در نهایت رقص گروهی زنان و مردان نمایش «تیاتر سعدی، تابستان سی و دو» به کارگردانی حسین کیانی! به صحنه آمد و این است ولنگاری رشد یافته در عرصه هنرهای نمایشی که زیر سایه عدم درایت و نادیدهگی مسئولان فرهنگی و هنری کشور رقم خورده است. نمایش «تیاتر سعدی، تابستان سی و دو» درباره گروهی تئاتری است که درصدد اجرای نمایشی در روز ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ بودند که اتفاقات آن روز و هجوم دار و دسته شعبان جعفری موجب تعطیلی اجرا و به آتش کشیده شدن تیاتر سعدی شد. حسین کیانی اگر چه براساس قوه تخیل به دنبال پیوند یک داستان عاشقانه بر وقایع رخ داده بوده است اما عملا هیچ خط ارتباطی از آن واقعه تاریخی با خط سیر روایت در این اثر نمایشی نمیتوان یافت. در واقع ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ که اخیرا مورد توجه اهالی هنر قرار گرفته است! در روند پیشبرد نمایش نقشی نیافته و به شکلی گسسته تنها در انتهای نمایش با هجوم شعبان جعفری و نوچه هایش به «تیاتر سعدی» نمایان می شود. کیانی که با استفاده از داستانی تخیلی از رد پیشنهاد «سرگرد قربانعلی فخرایی»، مسئول اداره ممیزی ساواک توسط «لورین»، بازیگر ارمنی «تیاتر سعدی» سعی کرد روایتی عاشقانه از ماجرا بسازد، چنان در بند سطحی گرایی دچار بوده که عملا هیچ کدام از مولفه های فنی نمایش را در لحن و شیوه روایی و رعایت ریتم و میزانسن رعایت نکرده است. تناقض مضحک در اثر کیانی هنگامی است که در پایان روایت شاهد تطهیر عوامل آتش سوزی تیاتر سعدی هستیم، هنگامی که شعبان جعفری دچار شک فلسفی می شود! و سرگرد قربانعلی فخرایی اعلام برائت از واقعه فوق می کند و دم از عشق می زند! «تیاتر سعدی، تابستان سی و دو» با استفاده نادرست از مولفه های تئاتر رو حوضی و با مدد گرفتن از مواردی سخیف چون نمایش رقص و تنبک و تمسخر لهجه هایی چون تُرکی و شمالی در صدد جلب رضایت مخاطب بوده و در این بین استفاده از فضای موزیکال بهانه ای شده برای کارگردان تا آواز و رقص زنان را در صحنه مقدس تئاتر به ترویج درآورد! در واقع نمایش «باغ آلبالو»ی چخوف و واقعه ۲۸ مرداد و مصدق خواهی در این اثر نمایشی بهانه ای برای پیشبرد مقاصدی خط قرمزی شده تا «حسن آقا رشتی» با کنایه ای جنسی به زنان نمایش عنوان کند: «بساط هرکسی مال خودشه» و «فردوس کیهان خدیو»، کاراکتر کارگردان نمایش خطاب به خانم «لورین» بگوید «کُلفتش کن»!منبع:مشرق |
|
↧
January 25, 2017, 1:12 am
به گزارش ندای انقلاب، «ساکت باش! بی ادبی نکن! شما یک سازمان خبری جعلی هستید». کمتر سیاستمداری به خودش جرأت می دهد این جملات را در کنفرانس خبری علیه یک رسانه به کار ببرد، اما ترامپ که نشان داده در چارچوب پیش بینی های معمول نمی گنجد در سخنرانی رسمی اش و چند روز مانده به انتقال دولت، خطاب به خبرنگار سی ان ان این جمله ها را با لحنی ناشایست تکرار کرد.او پیش از این نیز چنین ادبیاتی را به کار برده بود، زمانی که در برج معروفش با مدیران رسانه ها جلسه ای را ترتیب داده و چند بار خطاب به آن ها گفته بود: «ما در سالنی پر از آدم های دروغگو هستیم...»پدیده ترامپ در همه ابعادش تعجب برانگیز است. شاید بتوان برای رفتار و گفتار خارج از عرف او دلایلی هم تراشید؛ اما نمی توان این واقعیت را نادیده گرفت که او نماینده عصبانیت جامعه آمریکایی از وضعیت موجود است. این خشم نه تنها در آمریکا بلکه در مناطق دیگر جهان نیز کم کم خود را نشان می دهد و همین منطقِ خشمگین بروز یافته است که فریادها و ناسزاهای ترامپ را در محافل رسمی برای مردم شنیدنی کرده است؛ آن ها برای همین ناسزاها و متلک ها به ساختار موجود هورا می کشند و ترامپ نیز در میان این تشویق ها رئیس جمهور آمریکا شده است!انتقاد از رسانه ها و شبکه های تلویزیونی سابقه طولانی دارد؛ از انتقادات آکادمیک نظریه پردازان مکتب فرانکفورت گرفته تا طرح «امپریالیسم خبری» توسط رئیس جمهور فنلاند در نشست سال ۱۹۷۱ یونسکو. اما همه این انتقادات هرچند با رویکردهای رادیکالی نیز همراه بوده اند اما یک نقطه را هدف می گرفتند: «شکست هژمونی و سلطه رسانه ها در مهار فرهنگ نوین جهانی» آن ها نگران فرهنگ توده بودند که با ابزارهای تکنولوژیک و تکنیک های رسانه ای هر روز شکل تازه ای می گیرد. در واقع طرح این مفاهیم شورش علیه سلطه رسانه هایی بود که افکار عمومی را با سیاست های مالکان خود تنظیم و به بازی می گرفتند. تصور اینکه فردی مانند ترامپ نماینده چنین شورشی علیه ساختارهای موجود باشد، از آن جهت مشکل است که به نظر می رسد او تنها موج سوار خوبی برای این انتقادها و مطالبه ها بوده است. زمانی که همه رسانه های رسمی و بنگاه های خبری علیه او می نوشتند و برنامه سازی می کردند طبیعی ترین رفتار ممکن انتقاد از آن ها بود. رفتاری که باز هم در چارچوب منافع او تحلیل می شود!نباید از یاد برد که فریادهای خشم آلود و ناسزاهای سیاستمداران به رسانه ها هرچقدر هم تند باشد درنهایت در حوزه سیاست آن ها تعریف می شود و اتفاقا این رفتارها و گفتارها به هر میزان نامتعارف تر باشند، مشکوک تر به نظر می رسند!تجربه ترامپ تازه برای افکار عمومی آغاز شده است اما نوع مواجهه او با رسانه ها درصورتی که به تقویت رویکردهای انتقادی و گسترش آن بینجامد می تواند به نفع جریان انتقادی تمام شود. در دوره ای که مسئولیت اجتماعی رسانه ها زیر سایه منافع جریان ها و مالکان سیاسی آن ها قرار گرفته مخاطبان با ضعف سواد رسانه ای، آسیب پذیرتر شده اند و بازی های پیچیده تری با افکار عمومی می شود. اینکه برخی استفاده ترامپ از شبکه های اجتماعی به جای رسانه های کلاسیک را تحولی به سمت شفاف تر شدن مسیر ارتباط با مخاطبان دانستند زمانی اعتبارش کم رنگ تر شد که او در توئیتر خود، با زبان گلایه از رسانههای آمریکا نوشت: «اگر رسانهها من را به دقت و محترمانه پوشش میدادند، من دلیل بسیار کمتری برای رجوع به توئیتر می داشتم!» پایگاه رصد |
|
↧
January 25, 2017, 1:20 am
به گزارش ندای انقلاب، ژنرال قمر جاوید باجوہ فرماندہ ارتش پاکستان اخیرا بعد از دیدار با عبداللہ مرزوق الزھرانی، سفیر عربستان سعودی در پاکستان در مقر ستاد کل ارتش گفته است که ارتش پاکستان دفاع از عربستان سعودی را دفاع از خود پاکستان می داند. طبق گزارش روابط عمومی ارتش پاکستان، در این دیدار دو طرف دربارہ همکاری دفاعی دو جانبه در آموزش نظامی بحث و تبادل نظر کردند.از محتوای مباحث بررسی شده در نشست امنیتی پاکستان و عربستان اخبار دقیقی منتشر نشده است، اما به نظر میرسد موضع غیر منطقی و مشکوک فرمانده ارتش پاکستان در قمار بر روی اسب بازنده عربستان در شرایط کنونی منطقه متاثر از معامله های پشت پرده شخصی است که می تواند برای دولت پاکستان هزینه های زیادی را به دنبال داشته باشد. ژنرال قمر جاوید باجوہ فرماندہ ارتش پاکستانعربستان از مدتها پیش به دنبال برقراری ائتلاف با پاکستان در ابعاد مختلف از جمله نظامی و امنیتی است، پاکستان تنها دولت اسلامی دارای بمب اتمی و صاحب ششمین ارتش بزرگ دنیا است و ریاض تمایل زیادی برای استفاده از تجربیات هسته ای این کشور در پیشبرد برنامههای هستهای تازه تاسیس خود و یا دست کم خرید بمب اتمی آماده از این کشور دارد. آل سعود همچنین تلاش دارد در سایه کارشکنیهای آمریکا یک "محافظ زر خرید" برای استمرار حاکمیت بدون پشتوانه مردمی خود در منطقه داشته باشد. علاوه بر اینها محافل وابسته به وهابیت سودی تلاش دارند از فضای مناسب فقر و جهل مطلق در میان مردم عامه پاکستان برای ریشه دار کردن گرایشهای افراطی وهابیت در این کشور استفاده کنند. آنها در این زمینه با استفاده از دلارهای نفتی، هزاران مدرسه تبلیغ وهابیت تاسیس کرده و با دادن حقوق های بالای به دانش آموزان این مدارس، خانواده های فقیر را مجاب می کنند که فرزندان خود را برای کسب در آمد در معرض آموزش تفکرات وهابی قرار دهند.ریاض همچنین تلاش دارد پاکستان را به حیاط خلوت خود تبدیل کند تا از مرزهای مشترک این کشور با ایران، در جهت طرحهای خرابکارانه و ضد ایرانی خود استفاده کند. نمونه این اقدامات را میتوان در حمایتهای گسترده مالی و تبلیغاتی ریاض از برخی گروه های افراطی تروریست در شرق کشور مشاهده کرد. عبداللہ مرزوق الزھرانی، سفیر عربستان سعودی در پاکستانعلاوه بر اینها آل سعود از مدتها پیش به دنبال جذب حداکثری کشورهای اسلامی در ائتلاف نظامی متجاوز به یمن بودند. آنها در برهه ای از زمان پاکستان را نیز به صورت هماهنگ نشده بخشی از این ائتلاف اعلام کردند، اما دولت پاکستان با این بهانه که تصمیمگیری در رابطه با حضور در این ائتلاف و ورود در جنگ یمن به پارلمان این کشور مربوط میشود و پارلمان نیز این موضوع را رد کرد، از حضور در این جنگ شانه خالی کرد. این اتفاق باعث تیرگی روابط عربستان و پاکستان شد و ریاض فشارهای گستردهای را در مقامات اسلام آباد برای تجدیدنظر در این مواضع در دستور کار قرار دادند. در راستای همین فشارها مجموعه ای از نشستهای امنیتی در سطوح بالا بین مقامات سیاسی و امنیتی عربستان و همتایان پاکستانی آنها از آغاز سال ۲۰۱۶ برگزار شد. همین فشارها در نهایت باعث تسلیم شدن پاکستان در پیوستن به ائتلاف اسلامی مبارزه با تروریسم! به رهبری عربستان شد. بر کسی پوشیده نیست که مقامات پاکستانی از نوعی تشتت و سردرگمی در انتخاب بین دو گزینه ایران و عربستان رنج می برند، مدتی پیش اسلامآباد با صدور بیانیهای اعلام کرد که ژنرال رحیل شریف رئیس ستاد ارتش پاکستان تا زمان عدم پیوستن ایران به لیست دولتهای شرکتکننده در ائتلاف نظامی، تصمیم به تعیین خود به فرماندهی این ائتلاف را نخواهد پذیرفت. اما در ادامه خواجه محمد آصف وزیر دفاع پاکستان در اظهاراتی مطبوعاتی اعلام کرد که رحیل شریف فرمانده ائتلاف نظامی اسلامی متشکل از۳۴ کشور به رهبری عربستان شده است.پاکستان با وجود نیاز به دلارهای نفتی و کمک های هدفمند مالی عربستان سعودی در سایه تحریم های بین المللی، نمیتواند از موقعیت استراتژیک ایران در منطقه چشم پوشی کند. این کشور سعی دارد خود را در مناقشات موجود میان ریاض و تهران بی طرف نگه دارند. آنها میخواهند روابط و مناسباتی روان با ایران داشته باشند، این موضوع از نظر اقتصادی، تجاری، امنیتی و مردم شناختی برای اسلام آباد حائز اهمیت است، اما آل سعود این موضوع را بر نمی تابد. پاکستان اقلیتی گسترده از شیعیان را در خود جای داده است و از همین رو مناسبات با تهران برای این کشور اهمیت حیاتی دارد. پاکستان در برهه ای از زمان برای ایجاد جبهه ای واحد میان عربستان و ایران تلاش کرده و موضوع پیوستن ایران به ائتلاف اسلامی را مطرح و آن را ناتوی اسلامی نامید، اما این موضوع با سرسختی ویژه سعودی ها مواجه شد. اگر به ماهیت ائتلاف مذکور نگاهی بیندازیم، این سرسختی نیز طبیعی به نظر میرسد، چرا که اساساً ائتلاف مذکور برخلاف نام خود مبارزه با تروریسم را در اولویت اصلی خود قرار نداده است، بلکه به دنبال مقابله با حضور و نفوذ ایران در منطقه است.گرچه پاکستان از مدتها پیش روابط حسنهای را با عربستان سعودی برگزار کرده و هزینه دلارهای نفتی ریاض برای تبلیغات وهابیت و تاسیس مدارس دینی با استفاده از فقر مطلق مردم پاکستان چند سالی است که به ثمر نشسته است، اما مقامات اسلامآباد به خوبی میدانند که ائتلاف امنیتی با عربستان در شرایط کنونی آنها را دچار تعداد زیادی از پرونده های معلق در زمینه پرونده های حمایت از تروریسم منطقه ای و مسئولیت جنگ شکست خورده در یمن خواهد کرد و اعتبار این کشور را نیز در نتیجه جنایتها و کشتار جمعی صورت گرفته در یمن مخدوش خواهد کرد. مقامات پاکستانی برای رفتن به زیر چتر حمایتی آل سعود باید نگاهی به اوضاع منطقه ای این رژیم بیندازند. در یمن آل سعود انتظار داشت که نیروهای تحت حمایت آنها به راحتی حوثیها را شکست دهند، اما بعد از گذشت ۲۰ ماه از بمباران این کشور، نه تنها هیچ پیروزی در یمن به دست نیامده، بلکه دامنه گروه های تروریستی در این کشور تقویت شده و جنگ به عمق خاک عربستان کشیده شده است. این در حالی است که بمبارانهای عربستان و متحدانش تنها سبب شد که یمن بهعنوان فقیرترین کشور جهان دچار یک بحران انسانی شود و هماینک حداقل ۶۰ درصد از جمعیت ۲۵ میلیون این کشور به غذا و آب سالم کافی دسترسی ندارند. اقدامات وحشیانه ائتلاف جنگی یمن اعتبار عربستان و سایر کشورهای مشارکت کننده در این تجاوز را زیر سوال برده است.محاسبات اشتباه ریاض در سوریه نیز نوعی آبروریزی برای مقامات این کشور است. در حالی که گزینه حمایت از تروریست ها برای براندازی دولت بشار اسد جواب منفی داد، تلاش های سعودی ها برای کشاندن باراک اوباما به جنگ مستقیم در سوریه نیز ناکام ماند تا با پیروزی محور مقاومت در حلب، عربستان به عنوان یکی از محورهای مداخله در سوریه منتظر عواقب خطرناک اقدامات خود باشد. محمد بن سلمان جانشین ولیعهد نگاهی به اوضاع داخلی سعودی ها نیز نشان می دهد که سیاست های محمد بن سلمان جانشین ولیعهد و تصمیم گیرنده اصلی خاندان آل سعود، هم از داخل و هم خارج از عربستان به دلیل نقش و قضاوتهای غلطش، در شکست و یا به بنبست رسیدن جاهطلبیهای ریاض مورد شماتت قرار دارد. لذا قمار اسلام آباد بر روی اسب بازنده عربستان با هر انگیزه ای که صورت گرفته باشد، برای این کشور خطرناک است. منبع : مشرق |
|
↧
January 25, 2017, 1:25 am
به گزارش ندای انقلاب، جشنواره فیلم فجر همواره یکی از مهمترین جشنهای سینمایی ایران محسوب میشود، جشنی که سینماگران کشور تمام تلاش و توان خود را برای ساخت و تولید اثری در خور توجه مخاطبان جامعه ایرانی در این جشن انجام میدهند تا بتوانند سیمرغ های بیشتری از این جشنواره بر دوش آنها بنشیند و یا حداقل یکی از آنها را با خود به خانه ببرند.در دورههای مختلف برگزاری جشنواره فیلم فجر، یکی از موضوعات مهمی که همواره به عنوان یکی از دغدغه برخی از فیلمسازان کشور، دست مایه ساخت فیلمهای مختلف شده بود، پرداختن به موضوع خیانت و نمایش روابط جنسی نامتعارف در جامعه ایرانی بوده است که با ایجاد عشقهای مثلثی، کار خود را تا جایی پیش میبرند که جامعه ایرانی به این امر سخیف برچسب میخورد. این امر در حالی اتفاق میافتد که در عصر امروز خانواده ها زیر هجوم شدید فیلمهای خیانت بار و غیرت سوز شبکههای ماهواره ای ترکیهای و غیرترکیهای نیز قرار دارند و آثار منفی آنها در جامعه دیده میشود.در این گزارش سعی میکنیم تا با بررسی چند دوره آخر جشنواره فیلم فجر و فیلمهای برگزیده آنها، تعداد فیلمهایی که به موضوع رابطه جنسی نامتعارف، مثلث عشقی وخیانت پرداختند مورد بازخوانی قرار دهیم.آغاز «خیانت» در جشنواره فیلم فجرآغاز پرداخت و نمایش فیلمهای سینمایی با داستان خیانت در روابط زناشویی را میتوان در دوره سیام جشنواره فیلم فجر دانست که فیلمهای بسیاری توسط فیلمسازان تولید و با این موضوع به جشنواره راه پیدا کرده بودند؛ حتی قبل از آغاز جشنواه سی ام نیز موجی از اعتراضها به ساخت و نمایش این فیلمها در جشنوارهای راه افتاد که به نام فجر انقلاب اسلامی مزین شده است؛ جشنوارهای که از نامش هم پیداست باید با موضوعات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس مرتبط باشد نه اینکه موضوعات مبتذل در آن نمایش داده شود.در جشنواره سیام فیلم فجر که اوج ساخت و نمایش فیلمهای غیراخلاقی و مبتذل در آن به اوج خود رسیده بود، شاهد نمایش فیلمهای «برف روی کاجها» به کارگردانی پیمان معادی، «پل چوبی» ساخته مهدی کرمپور، «زندگی خصوصی» حسین فرحبخش و «من همسرش هستم» مصطفی شایسته در کاخ جشنواره بودیم. «برف روی کاجها» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی پیمان معادی و تهیهکنندگی جمال ساداتیان بود که در سال ۱۳۹۰ ساخته شد که قصه رویا و علی زوجی جوانی را روایت می کند که در زندگی مشترکشان به بن بست رسیده اند. رویا یک مدرس پیانو است که شاگردان زیادی دارد، اما هنگامی که یکی از شاگردان او غیبت میکند و او پیگیر دلیل غیبت او میشود، متوجه می شود که وی با همسرش رابطه ای مخفیانه دارد. پس از این اتفاق رویا که حال و روز خوشی ندارد، بطور اتفاقی با برادر یکی از همسایه هایش به نام نریمان آشنا می شود و رفته رفته این دو به یکدیگر علاقه مند می شوند اما... «پل چوبی» فیلمی به کارگردانی مهدی کرمپور بود که در سال ۱۳۹۰ ساخته شده است. در داستان فیلم آمده است که امیر (بهرام رادان) و شیرین (مهناز افشار) زوج جوانی هستند که در پی ایجاد یک زندگی بهتر، قصد مهاجرت به خارج از کشور را دارند. امیر که یک معمار هست، با مشکلات عدیده ای مالی برای خروج از کشور مواجه هست به همین جهت به توصیه یکی از دوستان، تصمیم میگیرد تا شیرین را به همراه یک آدم پر نفوذ به نام صبوحی (مهران مدیری) به خارج از کشور بفرستد تا در آنجا مقدمات مهاجرت را فراهم کند. اما پس از اینکه امیر، شیرین را به خارج از کشور می فرستد، ناگهان سر و کله عشق قدیمی اش نازلی (هدیه تهرانی) پیدا می شود. نازلی هم اکنون به یک خبرنگار هلندی که در جریان اتفاقات سال ۸۸ دستگیر شده و هم اکنون در زندان هست، ازدواج کرده و در پی آزادی اوست. در همین حین، تلفنی به امیر زده می شود که حکایت از رابطه صبوحی با شیرین دارد و ... . «خصوصی» که بعدها به «زندگی خصوصی» تغییر نام داد فیلمی به کارگردانی محمدحسین فرحبخش و تهیهکنندگی عبدالله علیخانی ساخته سال ۱۳۹۰ است. این فیلم روایت فردی به نام ابراهیم است که در ابتدا فردی تندرو بوده و پس از اخراج از مقامهای دولتی خود به عنوان اپوزیسیون در روزنامهاش آغاز به انتشار مطالب جنجالی میکند؛ و شیوه زندگی اش بطور کامل عوض میشود. فیلم بعدی «من همسرش هستم» به تهیه کنندگی و کارگردانی مصطفی شایسته و محصول ۱۳۹۰ بود که داستان زوجی را روایت میکند که بعد از دوازده سال زندگی، حالا به نوعی یکنواختی در زندگی رسیده اند. دکتر امیرحسین به همسرش شهلا خیانت و منشیِ خود را صیغه کرده است. شهلا از این موضوع، مطّلع می شود و سعی می کند که با برانگیختن حسادتِ وی، او را از این کار بازدارد. شهلا در حادثه ای به خواستگار اولش برخورد و یادِ عشق قدیمی را زنده می کند و تصمیم می گیرد که این راه را تا آخر خط، طی کند اما... ورود انصار حزبالله و تحریم فیلمهای خیانت آمیزاین ها بخشی از فیلمها با موضوع خیانت بودند که توانستند به جشنواره فیلم فجر راه پیدا کنند اما با انتخاب این فیلمها و نمایش آنها در کاخ جشنواره، جشنواره سیام فیلم فجر خالی از اتفاقات و حاشیههای رسانهای نبود؛ تا جایی که فیلم سینمایی «زندگی خصوصی» پس از ۶ روز اکران به دلیل مخالفت انصار حزبالله و تجمع مقابل وزارت ارشاد در آن زمان این فیلم یکیاره توقیف شد و از ادامه اکران جا ماند. اما پس از مدتی علیرضا سجادپور مدیر نظارت و ارزشیابی وقت وزارت ارشاد از اکران محدود این فیلم گفت؛ ولی پس از مدتی شورای صنفی نمایش هم از لغو کلی مجوز این فیلم خبر داد.داستان فیلمهایی با موضوع خیانت به همین جا ختم نشد و فیلم «پل چوبی» مهدی کرمپور هم از آن دسته از فیلمهایی بود که در سال ۱۳۹۰ ساخته شده بود اما در سال ۱۳۹۲ در سینماها اکران شد. این فیلم جزو فیلمهای توقیفی و تحریمی حوزه هنری بود و در نهایت فیلم پس از ۳۰ مورد اصلاحیه و ۹ دقیقه کوتاه شدن توانست پا به اکران عمومی بگذارد.توقف تولید فیلمهای حاشیهدار از جشنوارهاین ماجراها باعث شد تا فیلمسازان کشور دست به عصا شده و با دقت بیشتری برای ساخت فیلمهای خود در جشنواره سال آینده تصمیم گیری کنند. نتیجه این کار این شد که در جشنواره سی و یکم و سیودوم هیچ گونه فیلمی با موضوع خیانت حضور نداشته است.در جشنواره سیوسوم فیلم فجر هم فیلمهای «داره صبح میشه» یلدا جبلی و «عصریخبندان» به کارگردانی مصطفی کیایی بود که با ورود به این موضوع اما در قالب بیان مشکلات اقتصادی کلان، دست جشنواره سیو سوم را خالی نگذاشتند.«عصر یخبندان» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی مصطفی کیایی و تهیهکنندگی منصور لشکری قوچانی ساخته سال ۱۳۹۳ بود. داستان این فیلم درباره منیره (مهتاب کرامتی) و بابک (فرهاد اصلانی) زن و شوهری هستند که پس از ۱۲ سال زندگی مشترک و داشتن یک فرزند، روابطشان به سردی کشیده است. منیره که از وضعیت موجود ناخرسند است، برای فرار از شرایط رو به مواد مخدر و رابطه با مردی به نام فرید (بهرام رادان) می آورد. در این وضعیت بابک نیز به زن خودش شک می کند و... «داره صبح میشه» فیلمی به کارگردانی یلدا جبلی بود که برای اولین بار در بخش هنر و تجربه سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد. این فیلم قصه چهار خانواده با رازهای در هم تنیدهشان را در یک شب تا صبح روایت می کند، قصه عشق و بحران رابطه، قصه رازهایی که سالها مدفون شده مثل افشای نابارور بودنِ مهری، خیانت استاد به بیتا، دروغ های لیلا و ماجرای دخترش و ... . آسیب شناسی خیانت به جای نمایش خیانت !داستان خیانت در روابط زناشویی، ارتباطات جنسی نامتعارف و مثلثهای عشقی، همچنان داستان تکراری و مبتذل فیلمهای ایرانی در سینمای ایران است و اما روند حضور چنین فیلمهایی در جشنواره سی و چهار متوقف شد و فیلمهای سینمایی «عادت نمیکنیم» به کارگردانی ابراهیم ابراهیمیان، «هفت ماهگی» هاتف علیمردانی، «آب نبات چوبی» حسین فرحبخش و «خشم وهیاهو» هومن سیدی و «نقطه کور» مهدی گلستانه با نوعی نگاه تامل برانگیز و آسیب شناسانه به مقوله خیانت ساخته شدند.تنها فیلم «هفت ماهگی» هاتف علیمردانی از جمله آثاری است که به دلیل بیش از اندازه بودن بار خیانت آمیز شخصیتها نسبت به هم حواشی خاص خود را در هیأت انتخاب داشته است. در داستان این فیلم آمده است رعنا (باران کوثری) زن بارداری است که به نظر می رسد به دلیل عوارض بارداری رفتار نامتعادلی پیدا کرده و به همسرش (حامد بهداد) نیز شک دارد. اما به زودی مشخص می شود که شک رعنا به همسرش ربط چندانی به بارداری ندارد و... . این فیلم که از حضور بازیگرانی چون حامد بهداد، باران کوثری، پگاه آهنگرانی، هانیه توسلی و احمد مهرانفر سود می برد نیز داستانی پُرخیانت را محور خود قرار داده بود. «نقطه کور» به کارگردانی مهدی گلستانه کارگردان جوان سینمای ایران است. این فیلم که پیشتر «۲۳ روز» نام داشت درباره مردی است که جوشکار زیرآب است و ۲۳ روز از ماه را در عسلویه به سر می برد و فقط ۷ روز فرصت دارد نزد همسر خود باشد و همین دوری از همسر است که یک سوء تفاهم بزرگ را برای مرد شکل می دهد. سومین فیلم «عادت نمیکنیم» فیلمی به کارگردانی ابراهیم ابراهیمیان و تهیهکنندگی پیمان جعفری محصول سال ۱۳۹۴ بود. داستان فیلم درباره مهتاب (ساره بیات) است که به رفتارهای همسرش احمدرضا (محمدرضا فروتن) شک دارد و احساس می کند که او با یک دختر جوان رابطه دارد. اما با مرگ دختر جوان وضعیت پیچیدهتر می شود و... فیلم چهارم «خشم و هیاهو» فیلمی به کارگردانی و نویسندگی هومن سیدی و تهیهکنندگی سعید سعدی ساخته سال ۱۳۹۴ بود. داستان این فیلم درباره خسرو (نوید محمدزاده) خواننده مشهوری است که رابطه ای پنهانی را با حنا (طناز طباطبایی) آغاز میکند. اما همسر خسرو (رعنا آزادیور) پس از متوجه شدن از این رابطه پنهانی بر اثر یک اتفاق قطع نخاع می شود. همین موضوع سبب می شود تا همسرش، حنا را به عنوان پرستار خصوصی او به منزل بیاورد و... . پنجمین فیلم هم «آبنبات چوبی» فیلمی به کارگردانی محمدحسین فرحبخش و تهیهکنندگی عبدالله علیخانی محصول سال ۱۳۹۴ است. محور فیلم حول دختران فراری است؛ داستان فیلم هم درباره شخصیت مارال است که قصد دارد با دوست پسرش به خارج از کشور برود. خانواده مارال تفکری سنتی دارند و برادرش هم این وسط کلا بالفطره خشن هست. این موضوع باعث میشود که مارال وقتش را با دوست خیابانیاش سپری کند که او را به پارتیهای شبانه می برد و ...ویترین جشنواره سی و چهارم نشان می داد که نگاه سینماگران در مورد این موضوع بشدت آسیب شناسانه است. بر اساس شنیده های خبرنگار مشرق در دوره سی و پنجم جشنواره فیلم «فجر» تقریبا با مضمون خیانت به صورت قطعی فیلمی در جشنواره نمایش داده نمی شودو یکی دو فیلمی که در بسته فیلم های جشنواره وجود دارند با شکلی آسیب شناسانه به این موضوع می پردازند. بر اساس شنیده ها تنها فیلمی که به شکل «سبک سرانه» به این موضوع پرداخته، فیلم «ملی و راه های نرفته » تهمینه میلانی است که از جشنواره سی و پنجم کنار گذاشته شد. این امید در جشنواره سی و پنجم وجود دارد که آثاری حول محور فجر انقلاب ، با محوریت انقلاب و دفاع مقدس بستر جشنواره را در برگیرد. تا مخاطبان سینمای ایران شاهد تولید فیلمهای ارزشی و دینی باشند.منبع : مشرق |
|
↧
↧
January 25, 2017, 12:18 am
↧
January 25, 2017, 12:48 am
به گزارش ندای انقلاب، همه چیز در سه ساعت و نیم تمام شد، از جرقه اول تا آواری که بر سر شهر خراب شد. این روزها اما پلاسکو دیگر آن ساختمان بلند خیابان جمهوری نیست. جایش در نگاهها خالی است، درست مثل آتش نشانهایی که طعم شهادت را چشیدند و پرکشیدن را میان شعله ها تجربه کردند. عصرگاه روز سه شنبه است و با غروب آفتاب، ششمین روز از فاجعه پلاسکو هم سپری می شود. با اینکه شش روز از آتش سوزی و تخریب ساختمان پلاسکو گذشته اما هنوز همه چیز داغ است. از داغ ملتی برای قهرمانانشان تا آتش فشانی که بعد از نزدیک به یک هفته از زیر خروارها خاک و آهن زبانه می کشد. در این معرکه گویا آتش حریف میطلبد، حریفی سر سخت که حتی آب نیز حریفش نیست. خستگی در صورتشان موج میزند، اما هنوز استوارند. آخر همه آنها را به عنوان مردان آهنین می شناسند. آدم های بزرگی که دل به آتش می زنند تا جان و مال مردم را حفظ کنند. به نزدیکی چهار راه استانبول که میرسی هنوز همه چیز داغ است. کسبه پلاسکو گویا هنوز باور ندارند که دیگر ساختمان و مغازه و چک و تلفن و مشتری و خرده و عمده فروشی در کار نیست و همه چیز برایشان تمام شده است. هر روز عده زیادی در خیابان منوچهری جمع میشوند تا شاید از کنار هم بودن آرام شوند، میگویند غصه دسته جمعی، تسکین میآورد. چهار راه استانبول اما هنوز پر رفت و آمد است و شلوغ. حتی خبرنگارها هم به راحتی امکان ورود به محدوده آوار برداری را ندارند و نیروی انتظامی هرگونه ورود و خروج به منطقه را زیر نظر دارد. کمی آنسوتر اما عده زیادی پس از ۱۳۰ ساعت ایستادگی و جانفشانی، همچنان در تلاشند. از آتش نشان ها و نیروهای شهرداری گرفته تا پرسنل آموزش دیده و متخصص قرار گاه سازندگی خاتم الانبیاء. حتی نمایندههای شرکتهای آب و گاز هم لحظهای میدان را ترک نمیکنند تا مبادا حادثه ای جدید، مشکلی برای مردم ایجاد کند. آوار برداری با چاشنی دود و آتش با اینکه ساعت ها و روزهاست که ایستاده اند و حتی برخی میگویند این دود خطرناک تر از آن چیزی است که فکرش را بکنی، اما هنوز ایستاده اند. بر اساس استانداردها حضور در منطقه بدون تجهیزات تنفسی و کپسول ممنوع است اما نیروهای امدادی و آواربردار به هیچ چیز دیگری جز پیدا کردن پیکر بچه های آتش نشان و مردم عادی فکر نمی کنند. با هر کدام از آتش نشان ها که صحبت می کنیم، تاکید می کنند داوطلبانه به پلاسکو آمده اند. حسین از آتش نشان های منطقه ۵ آتش نشانی است و دیروز را در ایستگاه شیفت بوده است. این یعنی امروز، روز تعطیلی حسین است و باید کنار خانواده اش باشد. با چهره ای خسته نگاهم می کند و می گوید: امروز تعطیل بودم، اما یک حسی در درونم اجازه نداد خانه بمانم. من غیر از روزهایی که درایستگاه شیفت بوده ام تمامی روزها اینجا حاضر شده ام و داوطلبانه به همکارانم کمک کرده ام. خیلی از بچه ها مثل من هستند و در این چند روز، چند ساعتی بیشتر خانواده هایشان را ندیده اند. یکی دیگر از آتش نشان ها ماسک روی صورتش را کنار می زند و با سرفه هایی که دیگر امانش را بریده می گوید: یک حس عجیبی ما را اینجا نگه می دارد. تمام فکرمان بچه هایی است که زیر آوار مانده اند. باید کمک کنیم تا حداقل پیکرهایشان سالم از زیر آوار بیرون بیاید و این کار تمام شود. می خواهد بیشتر صحبت کند اما بغض جلوی هر سخنی را می گیرد ... مردان بزرگی که دغدغه مال و جان مردم دارندنامش را نمی دانم اما حرفش تا مدتها در ذهنمان خواهد ماند، وقتی می گفت: کسب و کار و زندگی خیلی از مردم دچار مشکل شده، باید زودتر اینجا جمع شود تا کسبه و خانواده هایی که از این مغازه ها و مغازه های اطراف کسب درآمد می کردند بیشتر از این متضرر نشوند. هنوز هم اولویت اول برایشان مردم است. خستگی ناپذیر کار می کنند تا کسبه محل کمتر زیان مالی ببینند. دسته چک نیمه سوخته ای را نشانم می دهد و می گوید: حالا که این اتفاق افتاده حفظ اموال مردم خیلی مهم است. شاید باورتان نشود اما با تمام دقت سعی می کنیم که حتی یک برگ چک یا سندی که برای صاحبش مهم است داخل نخاله ها نرود. شاید اگر این حساسیت ها و دلسوزی ها نبود، تا این حد کار طولانی نمی شد و چند روز زودتر کار آوار برداری به اتمام می رسید. کمی آنسوتر در هیاهوی کار کردن ماشین آلات سنگین راهسازی که بی وقفه کامیون ها را از نخاله ها پر می کنند، نماینده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا در حادثه پلاسکو، ایستاده است. هر از گاهی به سراغ راننده بیل های مکانیکی و بیل قیچیدار می رود و با چند دقیقه ای صحبت کار را به جلو می برد. آقای حیدری اگرچه با اصرار ما خودش را معرفی می کند اما هنوز هم بر گمنام بودن خود و تیمش تاکید دارد. می گوید ما نظامی ها وقف مردم هستیم و دلیلی ندارد هنگام انجام وظیفه همه چیز را در بوق و کرنا کنیم. از روز حادثه می پرسم، روزی که همه در شوک فرو رفته بودند و کار آنطور که باید روی روال نیفتاده بود. با دست یه یکی از بیل های مکانیکی اشاره می کند و می گوید: در همان ساعت های اولیه فرمانده قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا دستور شروع همکاری با ستاد مدیریت بحران را صادر کردند. ساعت های اول بود و همه در بهت فرو رفته بودند. ما همان ساعت های اول درخواست حضور و کمک داشتیم اما مدیریت بحران، حوالی ساعت ۵بعد از ظهر بود که با حضور یگان ها و تجهیزات سنگین و فوق سنگین قرارگاه موافقت کردند. حضور ۱۵ اکیپ برشکار سپاه در محل پلاسکو ادامه میدهد که "تا قبل از حضور ما تیم های برشکار با استفاده از نردبان های سبد دار آتش نشانی، ستون های بزرگ و آهن آلات عظیم الچثه را برش می دادند که البته زمان زیادی می گرفت و کار به کندی پیش می رفت. تا اینکه در یک اقدام جهادی یک دستگاه بیل قیچی دار و ۱۵ اکیپ برشکار حرفه ای را به محل اعزام کردیم. در همان روز تعدادی بیل مکانیکی دکل بلند هم به محل آوردیم که به خاطر دکل بلندی که داشت، کار سرعت خوبی گرفت. در حال حاضر هم تعداد زیادی از تجهیزات و نفرات قرارگاه سازندگی خاتم الانبیا در سه شیفت کاری مشغول به کارند تا کار آوار برداری در کوتاهترین زمان به پایان برسد." حیدری که چندان علاقه ای به رسانه ای شدن فعالیت های قرار گاه سازندگی خاتم الانبیا ندارد و و با اکراه به سوالات پاسخ میدهد، میگوید: پرسنل قرارگاه از مردم هستند و این تجهیزات هم چه در زمان صلح و چه در زمان جنگ، متعلق به مردم است، دیگر احتیاجی به گفتن و خبررسانی نیست، ما هر کاری که انجام می دهیم انجام وظیفه است و بس. محل آوار برداری به شدت خطرناک است. لحظه ای غفلت کافی است تا نامت را در لیست آسیب دیدگان و مجروحین حادثه پلاسکو جای دهند. این را وقتی حس می کنم که میلگرد بزرگی که از دهانه یکی از بیل های مکانیکی آویزان است از فاصله چند سانتیمتری صورتم رد می شود و به ناگاه فریاد یکی از آتش نشان ها بلند می شود. باور کردنش هم سخت است، دیدن آتشی نهفته زیر خروارها خاک و آهن و لباس که با یک حرکت لودر ها و بیل های مکانیکی به ناگهان شعله ور می شود و دودی مشمئز کننده و سفید رنگ را راهی ریه های امدادگران می کند. اینجا اما در بدترین شرایط، همه چیز به درستی انجام می شود. تمام نیروها از آتش نشان و پلیس گرفته تا نیروهای شهرداری وظایفشان را به بهترین وجه انجام می دهند. ذره بین مسئولان روی امانتی های مردم از قدیم گفته اند "شنیدن کی بود مانند دیدن". دراین ۶ روز هم بارها از زبان مسئولان شنیده ایم که تمامی اموال مردم از گاوصندوق ها تا مدارکی که در زیر آوار پیدا می شود تحت تدابیر ویژه امنیتی به نقطه ای خاص از تهران منتقل می شود و تا مالکان آن برای شناسایی حاضر شوند اما وقتی نحوه نظارت و دلسوزی ها را می بینم حس و حال عجیبی وجودم را فرا می گیرد. کامیونها در فضای باز پشتی پلاسکو پشت سر هم صف کشیده اند تا یک به یک از آوار و نخاله ها پر شوند. راننده بیل مکانیکی نخاله ها را پشت کامیون خالی میکند که ناگهان صدای اعتراض مامور حراست شهرداری بلند می شود. اعتراضش بجاست، می گوید آن تکه آهنی که انداختی پشت کامیون، گاوصندوق بود. راننده حرفش را تایید می کند و می گوید: راست می گویی گاو صندوق بود ولی الان آهن پاره ای بیشتر نیست. هیچ چیز از آن باقی نمانده که فکرکنیم گاوصندوق است. مامور حراست اما با اصرار و وسواسی خاص، دستور تخلیه بار کامیون را می دهد و میگوید: هرچه باشد گاوصندوق بوده، اموال مردم است و باید به صاحبش برگردد و با همین دقت، چند برگه با ارزش را از لای آهن پاره ها بیرون می آورد. نخاله ها همچنان تحت نظارت دقیق است سرفه، سوزش چشم و حالت تهوع کمترین چیزی است که از یک ساعت ایستادن در کنار آوار پلاسکو نصیبت می شود. دود و آتش تمامی ندارند و با اینحال آدم ها با شور و حالی وصف ناشدنی مشغول کارند. احمد رضا گنجی کارشناس اداره گاز است. او و همکارانش از همان دقایق اولیه بروز حادثه در محل حاضر بوده اند و برای ایمن سازی منطقه اقدام کرده اند. گنجی می گوید ما هم عضو ستاد مدیریت بحران هستیم و باید در منطقه حاضر باشیم. همه چیز تحت کنترل است تا مبادا با حادثه جدیدی روبرو شویم. در همین زمان کوتاه نزدیک به ۶کامیون پر از آوار منطقه را ترک کرده اند و کار همچنان ادامه دارد. تلاشی خستگی ناپذیر از مردانی که در این میدان هم سربلند بیرون آمدند. البته ۱۵۰ کامیونی که روزانه نخاله و آوارهای پلاسکو را جا به جا کرده، نخاله ها را به سکویی در منطقه هرندی منتقل میکنند که محل دپوی آوار است و تحت نظارت نیروی انتظامی قرار دارد تا آنجا نیز نسبت به تفکیک و بررسی آنها اقدام شود. آدم ها بعد از شش روز هنوز در بهت و سکوتند، تنها صدای غالب در پلاسکو، غرش موتور و صدای چرخش شِنی بیل های مکانیکی بر روی آوار پلاسکو است و بس. آدم هایی که بی هیاهو تنها کار می کنند تا از بحرانی دیگر عبور کنیم. بحرانی که برای عبور از آن دل شیر می خواهد و بس.دخترک زیبا، برای پدر و دوستانش لقمه های کوچک درست کرده و با اصرار می خواهد نزدیک بابا برود. به خاطر مسائل ایمنی و بوی موجود در هوا، اجازه نمی دهند. با اصرار مادر، پدر برای دقایقی به سرعت کنار خانواده اش حاضر می شود تا هم مطئن شوند که سلامت است و هم لحظاتی را با خوشحالی کنار هم سپری کنند. پدر با صورت دود زده و خیس عرق، بوسه ای بر صورت دخترش می زند و سریعا باز می گردد به موقعیتی که مشغول خدمت داوطلبانه است، چشمانش موقع خداحافظی از دخترش می گوید می رود تا عزیزان دیگران، زودتر از بی خبری خارج شوند، شاید به امیدی هرچند اندک از زنده بودنشان... منبع : مشرق |
|
↧
January 28, 2017, 2:45 am
به گزارش ندای انقلاب، پس از گیاهان تراریخته، اکنون تولید جانورانی که دانشمندان در ژن آنها دست بردهاند، خبرساز شده است، اتفاقی که برای اولین بار به صورت علنی از آزمایشگاهی در منهتن به دنیا مخابره شد. دکتر کروناور هزاران مورچه را در آزمایشگاه گرد آورده و با علامتگذاری آنها عملکرد هر یک را از طریق رایانه تحلیل میکنند. او میگوید توانسته نشانههای مولکولی و عصبی را در بدن این جانداران کوچک بیابد که آنها را به ترجیح زندگی اجتماعی سوق میدهد. کروناور که دانشمندی آلمانی و مهاجر به آمریکا است، همچنین به نشانههایی دست یافته که مرتبط با روحیات خاص مثل پرستاری از همنوعان و غذادادن به نوزادان، رفتارکردن شبیه ملکهها در برقراری ارتباط با مورچهها،برخورد با مورچههای سرکش مانند یک پلیس و افزایش و کاهش سرعت حرکت آنها است. وی صراحتاً میگوید مورچهها فقط یک الگوی اولیه برای تحقیقات او است و هدف نهاییاش فهم سازوکار هرگونه نظام زیستی پیچیده است، از جمله مغز انسان و جامعه انسانی. کروناور اضافه میکند تحقیقاتش یافتههایی پیرامون برخی بیماریها مانند اوتیسم و استرس در بر خواهد داشت. کورینا تارنیتا از همکاران کروناور حرفهای او را تأیید میکند. وی میگوید هر گونه «رفتار اجتماعی» از این طریق قابل تحقیق است:«شما میتوانید در این پژوهش به سادهترین سازوکارهایی که طبیعت معمولاً برای تشکیل جوامع از آن بهره میگیرد، پی ببرید» حالا چه جوامع حیوانی و «حتی جوامع انسانی اولیه». آنچه از زبان کروناور و همکارش میشنویم، هم امیدهای جدیدی را در پژوهشهای حوزه علوم اجتماعی زنده میکند و هم بیمهایی را درباره جوامع بشری و اقدامات خطرناکی که دولتها با بکارگیری نتایج این تحقیقات برای افزایش قدرت خود یا حمله به کشورهای دیگر صورت میدهند. این اولین بار نیست که بشر دست به دستکاری ژنتیک میزند و به هسته مولوکولها و سلولها راه مییابد. یک سال پیش بود که مجله ساینس از افزایش اندازه مغز موشها با تزریق ژنهای انسانی خبر داد. نتایج آزمایش بر روی این موجودات تراریخته نشان داد واقعاً از هوش بیشتری نسبت به همنوعان خود برخوردارند.این دانشمندان حدس میزنند اگر بسیاری از ویژگیهای خاص انسان مانند هوش، نوع تغذیه، راهرفتن روی دوپا و مانند آن را از طریق ژنها به حیوانات تزریق کنند، ممکن است واقعاً موجوداتی شبیه انسان تولید شوند، احتمالی که برخی متخصصان علوم رایانه نیز در مورد ساخت هوشهای فوقپیشرفته مصنوعی مطرح میکنند. مغز جنین موشها در تصویر سمت راست (قسمت آبی رنگ در بالا) با تزریق ژن های انسان بزرگتر شده است البته این تحقیقات برای شناخت بهتر انسان و پیشگیری از بسیاری بیماریها مفید است، اما احتمال دارد برخی باندهای قدرت و ثروت با سوءاستفاده از دانش دانشمندان به تأسیس پنهانی دامداریها و کارخانههایی برای نگهداری و تولید انبوه بردههای انساننما دست بزنند، آنچه پیشتر در فیلمهای متعددی به نمایش درآمده، از جمله Cloud Atlas و Ex-Machina. منابعhttp://www.sciencemag.org/news/۲۰۱۵/۰۲/human-dna-enlarges-mouse-brainshttps://www.nytimes.com/۲۰۱۷/۰۱/۲۳/science/gene-modified-ants.html?_r=۰https://www.nytimes.com/۲۰۱۷/۰۱/۲۳/science/gene-modified-ants.html?_r=۰ |
|
↧