Quantcast
Channel: پایگاه خبری ندای انقلاب - پربيننده ترين عناوين :: rss_full_edition
Viewing all 4543 articles
Browse latest View live

نام‌گذاری بوستانی در تهران به نام شهید محسن حججی

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب حسن خلیل‌آبادی، اظهار داشت: براساس مصوبه شورای شهر تهران بزودی بوستانی در منطقه 10 تهران به نام شهید محسن حججی نام‌گذاری می‌شود. شهید محسن حججی در سوریه و دفاع از حرم توسط داعش اسیر و پس از چند روز به درجه شهادت نائل آمد و پس از آنکه پیکر پاکش به تهران آمد مراسم تشییع با شکوهی برای آن شهید برگزار شد. منبع : فارس انتهای پیام/

مترو دست به دامن وزارت نفت شد/ امیدواری برای پرداخت بدهی دولت تا پایان امسال

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، محمد علیخانی، در رابطه با بدهی دولت به شهرداری به ویژه در بحث حمل و نقل عمومی، گفت: دولت دوگونه به شهرداری بدهکار است، یک نوع بدهی است که قانون مکلف کرده و دولت باید پرداخت می‌کرده است که دردیدار اخیر با رئیس‌جمهور دستور پرداخت آن صادر شده و قرار است یارانه بلیت مترو و اتوبوس در سال 96 پرداخت شود. وی ادامه داد: نوع دیگر، موضوعی است که در قانون به عنوان اختیار آمده و دولت می‌تواند به شهرداری کمک کند اما مکلف نیست، در این شرایط بستگی به تعامل شهرداری با دولت در زمان‌های مختلف داشته است که در این رابطه هم می‌بینیم که بسیاری از مطالبات محقق نشده و عملاً بخش زیادی سوخت شده است. رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر گفت:‌از طرفی بودجه سنواتی است و نمی‌توان در حین سال پرداختی داشت، در نتیجه مشکلات هر سال به سال بعد منتقل می‌شود. علیخانی تصریح کرد: پس آن بخشی از بدهی را که می‌توان پرداخت کرد قرار است شهرداری با سازمان برنامه و بودجه پیگیری کند و آن بخش‌هایی که الزام‌آور است و دولت باید آن را بپردازد تا پایان سال 96 باید آنها را بدهد. وی در مورد رقم بدهی که دولت باید به شهرداری بدهد، گفت: طبق آنچه شهردار تهران اعلام کرده 14 هزار میلیارد تومان است که البته بعید می‌دانیم دولت با مشکلاتی که دارد بتواند تمام آن را بپردازد اما باز هم بستگی به پیگیری‌های ما دارد. رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر ادامه داد: البته امیدوار هستیم و حتماً هم کمک‌هایی خواهد شد، به طوری که از بند «ق» صرفه‌جویی در مصرف سوخت می توانیم کمک‌هایی از وزارت نفت داشته باشیم که به ویژه در بخش حمل و نقل عمومی و مترو آن را به کار گیریم. علیخانی افزود: پیگیری و جلساتی برگزاری شده، توافقاتی با سازمان بهینه‌سازی مصرف سوخت داشته‌ایم تا شاید از این طریق بتوانیم هزینه یک هزار واگن مترو را که برابر با 5 هزار میلیارد تومان می‌شود از این محل تأمین کنیم. وی گفت: صحبت‌های اولیه در زمینه این کمک‌ها انجام شده و در حال تدوین توافقنامه آن هستیم. رئیس کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر همچنین در مورد بازگشایی خط 7 مترو گفت: رایزنی و صحبت‌های لازم در این زمینه انجام شده و قرار بود ظرف شش ماه بازگشایی شود. وی افزود: البته شهردار تهران در این مورد اعلام کرده که حتماً باید تا پایان سال و قبل از تعطیلات عید این خط راه‌اندازی شود. علیخانی همچنین در مورد راه‌اندازی خطوط LRT به جای BRT گفت: این خطوط در دست مطالعه و بررسی هستند، در کمیسیون حمل و نقل شورای شهر هنوز مطرح نشده و به عنوان پیشنهاد از سوی شهرداری به ما اعلام نشده است. وی گفت: البته ما این برنامه را رد نمی‌کنیم، از نظر ما خوب است، اما باید بررسی بیشتری روی آن صورت گیرد. منبع : فارس انتهای پیام/

مدرس؛ از مقاومت مقابل امپراتوری تزاری تا افشای جمهوری‌خواهی رضاخانی

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، 10 آذر هر سال که به نام روز مجلس نامگذاری شده است با نام شهید آیت‌الله سیدحسن مدرس گره خورده و هرچند که هر سال به این بهانه از همان آثار مکتوب نه چندان وسیع و خاطرات شفاهی مضبوط در تاریخ درباره فعالیت‌ها و شخصیت این شهید نوشته می‌شود اما این مکرر گویی‌ها هیچگاه تکراری به نظر نمی‌رسد و هر ساله در این ایام، نیاز دوباره به بازگویی منش و عملکرد مدرّس حس می‌شود. توصیفات ماندگار رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران از سیدحسن مدرس در سخنرانی‌هایشان به‌ویژه در مقاطعی که برای انتخاب افراد شایسته جهت حضور در مجلس شورای اسلامی ایراد سخن می‌کرد، موید این مطلب است که سیره مدرس که در نهایت غربت و مظلومیت از سوی رژیم رضا پهلوی به شهادت رسید نباید فراموش شود و ضروریست که همواره ویژگی الگو پذیر او در برابر چشم هر داوطلب کاندیداتوری مجلس باشد. شجاعت و شهامت بی‌نظیر مدرس در رد اولتیماتوم روسیه تزاری که جهت اخراج کارشناس مالی استخدام‌شده به ایران داده شده بود، از اولین ظهور و بروزهای بُعد سیاسی شخصیت شهید مدرس است؛ این شهامت به تعبیر امام راحل منجر به آن شد که مجلس واهمه را از همسایه قدرتمند شمالی از خود دور کرده و اولتیماتوم آنها را رد کند. جمله به یادماندنی مدرس در آن روز در پشت تریبون مجلس این بود که «اکنون که قرار است از بین برویم چرا با دست خود سند نابودی خود را امضا کنیم؟» پیشگامی سیدحسن مدرس در دفاع از وطن در برابر هجوم قوای متفق به خاک کشورمان در زمان جنگ جهانی اول مرحله‌ای دیگر از ادای دِیْن وی به دین و میهن بود؛ او با مهاجرت به قم و مشارکت در تشکیل کمیته دفاع ملی یکی از پرچمداران ایستادگی در برابر تجاوز به کشورمان در آن دوران شد. اتمام جنگ جهانی اول و آشفتگی اوضاع داخل و خارج مرزهای ایران انگلستان را به طمع واداشت که با توسل به عُمّال داخلی خود قرارداد 1919 را با هدف دست‌اندازی بیشتر بر منابع کشور با ایران مطرح و به امضا برساند. در اینجا باز مدرس بود که با خستگی‌ناپذیری بی‌حد و اندازه خود به مخالفت برخواست و در نطق‌های خود در مجلس پرده از توطئه‌ای که در پوشش عبارات و الفاظ به ظاهر محترمانه از سوی انگلیس به ایران تحمیل شده بود برداشت. از جمله آنکه مدرس اعلام کرد که پرایرادترین بخش قرارداد، دقیقاً در همان بند اول آن ذکر شده است؛ بند یک این قرارداد تصریح می‌داشت: «دولت انگلستان با قاطعیت هرچه تمام‌تر تعهداتی را که مکررا در سابق برای احترام مطلق استقلال و تمامیت ایران کرده است تکرار می‌کند». مدرس در این باره در نطق خود که در مذاکرات مجلس ثبت و ضبط شده است می‌گوید: «این حرف مثل آن است که یکی بیاید و به من بگوید سید! من سید بودن تو را به رسمیت می‌شناسم» و در ادامه اظهار می‌دارد که این قرارداد یک دولت خارجی را در پول و قوه نظامی ایران شریک می‌کند و علت اصلی مخالفت من با این قرارداد همین است. با پایان جنگ جهانی اول و پس از آن کودتای سوم اسفند رضاخانی، مدرس، ردایی دیگر در مسیر دفاع از حقوق ملت به تن کرد و بدون خوف از پیامدهای مخالفت با تمامیت‌خواهی رضاخان که در قالب شعار جمهوری‌خواهی مطرح شده بود، ملت و نخبگان را از فریب‌خوردن برحذر می‌داشت. موفقیت مدرس که با دست خالی و بدون هیچگونه منبع مالی و نظامی صرفاً با اتکا به توکل خود به خدا به روشنگری درباره جمهوری‌خواهی رضاخان می‌پرداخت در این مقطع دست‌کم مانع از آن شد که رضاخان بتواند بر بنای دیکتاتوری خود قامتی فریبکارانه بپوشاند تا درنهایت چندی بعد مجبور شود در قالب سلطنت بر تخت تکیه زند. کینه‌ای که رضاخان از اینجا از مدرس به دل گرفت او را به سمت یکی از بزرگترین خبط‌های تاریخی‌اش سوق داد و تا آنجا که در انتخابات مجلس هفتم شورای ملی آراء مدرس را صفر اعلام کرد تا مدرس تنها با یک جمله او را رسوا کند: « دست کم آن یک رایی که بنده به خودم دادم چه شد؟». البته همّ و غمّ مدرس در صیانت از حقوق ملت مانع از آن نبود که از امور مسلمین در رخدادهای خارج از مرزهای ایران به‌ویژه در بلاد اسلامی غافل باشد؛ تخریب قبور چهار امام معصوم(ع) در قبرستان بقیع که در 1304 شمسی از سوی وهابیون صورت گرفت، وی را مکلف کرد که در نطق خود در مجلس شورای ملی نسبت به خطرات استیلای وهابیون بر سرزمین وحی هشدار داده و وظیفه سیاسی و دینی نخبگان و مسئولان ایرانی را در این باره یادآور کند. مدرس در این نطق از خمودگی و سستی دولتمردان ایران و وکلای مجلس در قبال این جسارت به مقدسات اسلام شدیداً انتقاد می‌کند و می‌گوید: ولی مع‌التاسف در این هفته آنچه در روزنامه‌جات دیدیم و شنیدیم یک حالت خمودگی که اصلش «کان لم یکن شیئا مذکورا» بود به خود گرفتیم... ما به خمودی گذراندیم، یک فقره که مطرود تمام فرق مسلمین و دشمن تمام مسلمین هستند در روزنامه نوشته بود یک دولت بزرگی با اینها قرارداد بسته است ... ولی اینها را دیدید و خواندید و به خمودی گذراندید». سیدحسن مدرس در ادامه تاکید می‌دارد: «ما نباید در مقابل این وقایع و حوادث خاموش و خموده باشیم بلکه باید به اندازه استعداد و قوه خودمان مراقب و مواظب باشیم». منبع: فارس انتهای پیام/

امروز آخرین مهلت ثبت‌نام آزمون دکتری/ ثبت‌نام حدود ۱۷۰ هزار نفر

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، حسین توکلی مشاور عالی رئیس سازمان سنجش آموزش کشور، گفت: مهلت ثبت‌نام در آزمون دکتری (Ph.D) نیمه متمرکز سال 97 دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی دولتی و غیر دولتی از جمله دانشگاه آزاد و پردیس‌های خودگردان تا ساعت 24 امروز شنبه، 11 آذر است. وی افزود: تا 8 صبح امروز 169 هزار و 994 نفر برای شرکت در این آزمون ثبت‌نام کردند. توکلی ادامه داد: آزمون ورودی دوره دکتری (Ph.D) نیمه متمرکز سال 97 برای پذیرش در دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی دولتی و غیر دولتی از جمله دانشگاه آزاد اسلامی روز جمعه 4 اسفندماه 96 در حوزه‌های امتحانی مربوط برگزار می‌شود. مشاور عالی رئیس سازمان سنجش آموزش کشور اظهار داشت: داوطلبان می‌توانند در مهلت تعیین شده به سایت سازمان سنجش آموزش کشور مراجعه و برای تکمیل تقاضانامه اینترنتی ثبت‌نام اقدام کنند و هر داوطلب می‌تواند فقط در یک کدرشته فارغ‌التحصیلی شرکت کند. وی افزود: پرداخت هزینه ثبت‌نام به صورت اینترنتی است، بنابراین داوطلبان باید به وسیله کارت‌های بانکی عضو شبکه شتاب که پرداخت الکترونیکی آن‌ها فعال است با مراجعه به سایت سازمان سنجش و پرداخت 600 هزار ریال به عنوان وجه ثبت‌نام برای شرکت در آزمون نسبت به خرید سریال ثبت‌نام اقدام کنند. توکلی گفت: با توجه به اینکه در مراحل مختلف فرایند آزمون خدماتی از طریق ارسال پیام کوتاه برای داوطلبان ارائه می‌شود لذا داوطلبانی که تمایل به استفاده از خدمات پیام کوتاه دارند با انتخاب گزینه مربوط و پرداخت مبلغ 5 هزار ریال به عنوان هزینه استفاده از پیام کوتاه می‌توانند از این خدمات استفاده کنند. به گفته وی، سطح سوالات امتحانات اختصاصی حسب مورد در حد دانش و تجربیات فارغ‌التحصیل دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد در هر رشته مطابق فهرست برنامه‌های مصوب شورای عالی برنامه‌ریزی و با ضریب 4، آزمون زبان با ضریب یک و آزمون استعداد تحصیلی با ضریب یک است. منبع :‌فارس انتهای پیام/

ائتلاف ترامپ-بن‌سلمان علیه ایران، ایرانیان را بار دیگر متحد کرده است

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، محمد بن سلمان ولیعهد عربستان در نشست ائتلاف مبارزه با تروریسم در حضور نمایندگانی از چهل کشور گفت ریاض به «محو کامل تروریست‌ها از روی زمین» متعهد است. وی که پیشتر ائتلافی را برای مقابله با داعش کلید زده بود، حالا اعلام کرد «جبهه متحد پان‌اسلامیست» برای مقابله با تروریسم در سراسر جهان تشکیل شده است. ولیعهد عربستان ادامه داد تروریست‌ها تا کنون در تمام کشورهای اسلامی حضور داشته‌اند بدون اینکه دولت‌های ما با یکدیگر متحد شوند، ولی حالا زمان آن رسیده که این اتحاد به تروریسم پایان دهد. تا اینجای کار همه چیز به خوبی و خوشی پیش می‌رود؛ به ویژه اینکه به قول خبرگزاری انگلیسیِ اکسپرس، بن‌سلمان حداقل با اختیارکردنِ فقط یک همسر و داشتنِ فقط چهار فرزند نشان داده قصد تغییر را در سیاست‌های داخلی و خارجی عربستان دارد. اما مشکل اصلی از آنجایی شروع می‌شود که او و سایر شاهزادگانِ همکارش در عربستان با دو پرسش زیر از سوی افکار عمومی جهان مواجه شوند: ۱- آیا پس از ائتلاف ضدتروریسم به رهبری عربستان، ریاض هم از ارتکاب جرائم جنگی در یمن و حمایت‌های پشت‌پرده از گروه‌هایی مانند داعش دست برمی‌دارد؟ دست‌کم‌ اذعان بان کی مون به کشتار شهروندان عادی و غیرنظامی در یمن از یادمان نرفته است. ۲- مبارزه با تروریسم یک عنوان همه‌پسند است اما اینکه یک فرد یا گروه را «تروریست» بخوانیم و با آن مبارزه کنیم را چه کسی تعیین می‌کند؟ به هر حال بودجه کشورها قرار است در این زمینه خرج شود، آیا مردمِ آن ۴۰ کشوری که در نشست حضور یافته‌اند در تعیین مصادیق تروریسم نقش خواهند داشت یا قرار است باب مداخله جدیدی برای واشینگتن در منطقه باز شود که این و آن را تروریست بنامد و بقیه ملزم به پیروی باشند؟ مبارزه با تروریسم یا ایران؟ هر انسان منطقی که کمی با سیاست‌های عربستان آشنا باشد، تغییر در سیاست این کشور را می‌پسندد، اما به شرط اینکه «افتادن از چاله به چاه» نباشد. ناگفته پیداست فعلاً آنچه از سیاست رسمی ریاض در اتحاد با واشینگتن برمی‌آید، از نظر آنها گروه‌هایی مانند حزب‌الله لبنان و حوثی‌های یمن از گروه‌های تروریستی شمرده می‌شوند و مانند ادعاهایی که در زمان اصابت موشک یمنی به ریاض مطرح شد، ممکن است ایران را به دلیل حمایت از این دو به راحتی آماج موشک‌های ائتلاف ضدتروریسم قرار دهند. حال پرسش دیگری مطرح می‌شود: اساساً فارغ از درستی و نادرستی این ادعاها و سیاست‌ها، آیا تخاصم با ایران به عنوان یک دولت حامی تروریسم می‌تواند ریاض و واشینگتن را به هدف خود برساند؟ نیویورک تایمز در یادداشت مهمی به این پرسش پاسخ داده است: «ایرانیان اگر چه مدت‌ها اختلاف داخلی داشته‌اند، اکنون در برابر ترامپ و سعودی‌ها در یک موج ملی‌گرایی متحد شده‌اند». در این یادداشت به قلم توماس اِردبرینک، تصویری از نصب دیوارنگاره شهید حججی در میدان ولیعصر قرار داده شده و آمده است: «بعد از سال‌ها بدبینی، مقابله و یا سیاسی‌دیدن همه چیز، طبقه متوسط شهری در ایران همه رویکردهای گذشته را به نفع یک موج ملی‌گرایانه کنار گذاشته است. این تغییر رویکرد، اگر چه آناً ایجاد نشده و مقدمات آن در سال‌های گذشته فراهم شده، اما بیش از هر چیز ناشی از دو مؤلفه مرتبط است: انتخاب ترامپ به ریاست‌جمهوری آمریکا و اوج‌گیری رقابت با عربستان سعودی برای تسلط بر منطقه.» یادداشت نیویورک‌ تایمز به اشتباه راهبردی ریاض و واشینگتن در برآورد پیامدهای سیاست جدیدشان علیه ایران اشاره می‌کند. به نظر اردبرینک، وقتی ترامپ از یک سو توافق هسته‌ای با ایران را که از منظر طبقه متوسط شهری یکی از ضرورت‌های رشد اقتصادی است، در یک خلف وعده آشکار با ایرانیان زیر سؤال می‌برد و عملاً ریل‌ روابط دوجانبه تهران-واشینگتن را از مسیر صلح خارج می‌کند، آیا عجیب است که ایرانیان از فروش صدها میلیارد دلاریِ تسلیحات آمریکایی به عربستان احساس خوبی نداشته باشند و به نیات واشینگتن بدبین شوند؟ این همه در حالی است که دولت جدید در ایران با شعار میانه‌روی سر کار آمده ولی «ولیعهد جوان، ناپخته و تندرو» سعودی برای همه شناخته شده است. به نظر او در افکار عمومی ایرانیان آنچه بیش از همه در سخنرانی ترامپ پیرامون راهبرد جدیدش در قبال ایران جلب توجه کرد، نه انتقاد به حاکمیت و جمهوری اسلامی، بلکه بکاربردن لفظ خلیج عربی بود، تا جایی که رئیس‌جمهور روحانی بلافاصله در سخنان خود او را محکوم و تحقیر کرد و گفت ترامپ از سربازان آمریکایی که دائماً با ناوهای خود به جنوب ایران می‌آیند بپرسد نام این خلیج در نقشه‌های آنان چه نوشته شده است. **موج نوین ملی‌گرایی در ایران جدا از این اشتباهات راهبردی که منجر به اتحاد ایرانیان شده، اردبرینک به موضوع دیگر یعنی شکست داعش به دست «نظامیانی به رهبری ایران» و «افزایش تدریجی نفوذ منطقه‌ای ایران» اشاره می‌کند که موجی از «غرور» را در ایرانیان زنده کرده است. او می‌نویسد اکنون دو چهره محبوب در افکار عمومی ایران، دکتر ظریف و سرلشکر قاسم سلیمانی هستند و پر واضح است مردمی که این دو و رویکردهای‌شان را می‌پسندند خیلی بعید است بخاطر سیاست‌های افرادی مانند بن‌سلمان و ترامپ از حکومت خود جدا شوند. او ادامه می‌دهد «حمایت فراگیری در ایران از یک دیدگاه تند شکل گرفته، مبنی بر اینکه ایالات متحده و ریاض قابل اعتماد نیستند و ایران اکنون قوی است و قادر است دشمنانش را به زمین بزند.» تحلیلگر نیویورک‌تایمز می‌نویسد اکنون اصلاح‌طلبان نیز در زمینه موشکی و منطقه‌ای با نظام همراه شده‌اند تحلیلگر نیویورک‌تایمز بری فهم بهتر این واقعیت به مصاحبه با یکی از فارغ‌التحصیلان رشته تئاتر در مراسم تشییع پیکر شهید حججی اشاره می‌کند. مرتضی حسین‌زاده گفته است: «اینجا خیلی‌ها آمده‌اند که با قوانین حکومت ایران کاری ندارند اما امروز مطلب مهمتری پیش آمده، یکی از ما کشته شده، ‌ در حالی که رئیس‌جمهور آمریکا دائماً بر طبل دشمنی و تهدید می‌کوبد. ما مجبور به انتخاب یکی از دو جبهه شده‌ایم و من کشورم را انتخاب کردم.» او از حمیدرضا جلایی‌پور که یک فعال اصلاح‌طلب و جامعه‌شناس است نقل می‌کند که آزمایش‌های موشکی «خیلی از آنهایی را که کاملاً سکولار هستند به وجد می‌آورد زیرا احساس می‌کنند کشورشان قوی و امن است». به نظر اِردبرینک، حتی زلزله در غرب ایران نیز می‌توانست اشتباه راهبردی ترامپ و بن‌سلمان را نشان دهد زیرا ایرانیان نشان دادند «وقتی صدمه ببینند، در کنار هم قرار می‌گیرند» حتی اگر نیاز باشد «با خودروهای شخصی خود» کمک‌هایشان را منتقل کنند. اردبرینک با یک کارگردان جوان تئاتر که خود را اصلاح‌طلب می‌داند گفتگو کرده و از او شنیده که «ما باید بفهمیم که آمریکا با ما بازی کرد. ترامپ ثابت کرد که تندروهای ما در این سال‌ها درست می‌گفتند و واقعاً آمریکا قابل اعتماد نیست.» نیویورک‌تایمز: زلزله در غرب ایران نشان داد هر گاه مردم ایران صدمه ببینند، در کنار هم قرار می‌گیرند، چه زلزله باشد و چه تهدید خارجی. **جمع‌بندی یادداشت نیویورک‌تایمز به تفاوت ملی‌گرایی کنونی با اوایل انقلاب اشاره می‌کند که موجب جذابیت آن برای نسل جوان و حتی اصلاح‌طلب شده است. در این موج جدید، تاریخ ایران قبل از اسلام انکار نمی‌شود و حتی از پرسپولیس و شاهنامه به عنوان نمادهایی از اقتدار ملی یاد می‌شود. او به تئاترهایی اشاره می‌کند که با همین مضمون به روی صحنه می‌رود و همچنین خوانندگان محبوبی که علی‌رغم اختلاف نظر با رویکردهای جمهوری اسلامی، برای «ایران» می‌خوانند و تازه نهادهای رسمی نیز از ترانه آنها استقبال می‌کنند. به نظر می‌رسد اردبرینگ به هدف زده است و فارغ از اهداف رسانه‌ای که نیویورک‌تایمز علیه دولت جمهوری‌خواه آمریکا پی گرفته، به خوبی به اشتباهات راهبرد مشترک ترامپ-بن‌سلمان اذعان کرده است. البته او ننوشته که ضلع سوم این مثلث، نتانیاهو است. وقتی اتحاد این دو با نتایناهو که در افکار عمومی ایران به کودک‌کشی، تجاوزگری و بی‌قانونی محکوم است، روشن‌تر شود، قطعاً این موج ملی‌گرایانه قدرتمندتر شده و بیش از پیش در برابر سیاست‌های خصمانه خواهند ایستاد. منابع: https://www.express.co.uk/news/world/885147/Saudi-Arabia-terrorism-isis-Iran-muslim-attack-plan-middle-east https://www.nytimes.com/2017/11/26/world/middleeast/iran-nationalism-saudi-arabia-donald-trump.html?rref=collection%2Fsectioncollection%2Fworld

سلبریتیها و جامعه ایران |آشفتگی دو عرصه اصلی زندگی انسان ایرانی، عامل ظهور سلبریتها

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، مدتی است با ارتباط تنگاتنگی که رسانه ها با زندگی فرد فرد انسانها یافته‌اند، شخصیتهای خاصی(اعم از ورزشکاران، هنرمندان و...) تبدیل به مرجع فکری و رفتاری آحاد جامعه شده‌اند. برای تبیین علل و دلایل رخداد این پدیده و آسیب شناسی آن در سطح زندگی اشخاص و همچنین روند کلی سیاستهای عمومی جامعه، به گفت وگو با دکتر سید جواد میری، عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و مدیر روابط بین الملل و همکاریهای اسلامی نشستیم. *در ابتدای امر، لطف بفرمایید تلقی خود را از مفهوم سلبریتی بفرمایید. کلمه سلبریتی به معنای انسانی است که شهرت یافته و از جانب شهرتش در عرصه عمومی واجد یک جایگاه و وزنه خاصی شده و به نوعی، مرجعیت یافته است. اساسا برساخت سلبریتی در جهان معاصر ارتباط تنگاتنگی با رسانه(اعم از سایتها، نشریات، تلویزیون، رونامه ها و...) دارد. برای مثال زمانی که بحث ملی شدن صنعت نفت و مبارزه مرحوم مصدق با بریتانیا مطرح شد، مجله تایمز عکس مصدق را بر روی جلد خود زد و با وجود شناخته بودن مصدق در ایران و کشورهای عربی اما پس از این اتفاق، رسانه یک برساختی از مصدق در سطح جهان ایجاد کرد و این جعل(قراردادن)، محبوبیت و شهرت مصدق را جهانی کرد. سلبریتی ابعاد مختلفی دارد اما یک بُعد آن مربوط به رسانه ای شدنِ(mediatization) فرد مشهور است. * جامعه ایران تا قبل از آنکه به این حدت و شدت مدرن بشود یک جامعه شرع محوری با مرجعیت علمای دینی بود که سنت الحیاة را رقم می زدند اما بعد از مشروطه تا دوران کنونی که شیب مدرن شدن جامعه ایرانی بسیار تند شده، شاهد این هستیم که سلبریتیها درحال مرجعیت یافتن هستند و این کم کم موجب شده که سلبریتیها به سنت الحیاتی که علمای عظام دین متکفل پیشبرد آن بودند صدمه بزنند. نظر شما چیست؟ بهتر است قدری در خصوص مفهوم مرجعیت تامل نماییم. هنوز هم وقتی ما در زبان فارسی از مفهوم مرجعیت سخن می‌گوییم(حتی به معنای lexical) آنچه که به ذهن متبادر می‌شود مرجعیت یک عالم دینی است. این بدین معناست که در حافظه جمعی مردم ایران مرجعیت مساوی با مرجعیت دینی است. در این بین، مدرنیته به انحاء مختلف، تغییر و تحولات بنیادینی در ماتریکس زندگی اجتماعی ایرانیان ایجاد کرد اما با این وجود باز در دوران پهلوی اول و دوم، آنچه که از مفهوم مرجعیت در جامعه مطرح است همان مرجعیت دینی است، در این میان شاید طیفهای بسیار اندکی از جامعه ایرانی خودشان را از مفهوم مرجعیت دینی دور کرده بودند اما بعد از انقلاب اتفاقات مختلفی رخ می دهد که من به برخی از آنها از منظر جامعه شناختی اشاره می کنم. برای نمونه شما ترکیب جمعیتی و دموگرافیک ایرانیان در سال 57 و همچنین در آستانه سال 1400 را با همدیگر مقایسه کنید. پر واضح است که این ترکیب جمعیتی در سال 57 بدین صورت بود که 29 تا 30درصد شهرنشین و 70 درصدش روستانشین بودند. اما در آغاز قرن 15 شمسی نزدیک به 81درصد جمعیت ایرانیان شهرنشین هستند و تنها 19درصد آنها روستانشین می باشند. جالب اینجاست که عمده جمعیت شهرنشین هم در کلان شهرها زیست می کنند. خود زندگی کلان شهری و زیست شهری، فرم ذهن انسانها، روابط اجتماعی انسانها، مناسبات فرهنگی انسانها و فهم و تلقی آنها از کیستی مرجع را تغییر داده است. حال اگر شما به همه این موارد مذکور، مسئله ارتباطات جمعی را هم بیفزایید خواهید دید از زمانی که در 20ساله اخیر ما با امواج بیشماری از تغییر و تحولات در حوزه ارتباطات جمعی و رسانه ها مواجه بوده ایم باعث شده انسان ایرانی اخبار و فهم خودش را نه تنها از یک گروه به نام مرجع دینی دریافت نکند بلکه از یک گروه به نام رسانه ملی هم چیزی دریافت نکند و این امر بر روی ذهن انسان و تلقی او از مفهوم مرجعیت و کیستی این مرجع تاثیر می گذارد. مجموع این دست تحولات پیامدهای بسیار بنیادینی بر روی تلقی انسان ایرانی از جایگاه مرجعیت و کیستی مرجع داشته است. * یک بخشی از این اموری که فرمودید به خلأ وجود اشخاص بزرگ مربوط می شود. برای مثال زمانی در غرب، افراد بزرگی نظیر دکارت و کانت وجود داشتند اما در دوره کنونی نه تنها از امثال آنها خبری نیست بلکه مرجعیت انسان غربی به دست سلبریتیها(بازیگران سینما و فوتبالیستها و...) افتاده است. این روند و تاثیر جدی سلبریتیها را بعضا در جامعه خودمان نیز می توانیم مشاهده کنیم مثلا برخی از بزرگان ما هنگام ورود به عرصه سیاست با برخی از همین سلبریتیها همراه می شوند. به نظر می رسد اینجا وجهی عنصر مقبولیت افراد و بزرگان به دست سلبریتیها افتاده است. نظر شما در این باره چیست؟ -بنده به تبیین شما درمورد تغییر و تحولات مطرح در غرب مقداری نقد دارم. پیتریم سوروکین معتقد است که تاریخ تحولات بشری را می توان به سه دوره تقسیم کرد: 1-در دوره اول بیشتر، ایده ها مطرح بود. 2- در دوره دوم بیشتر، مسائل دینی، عقلی و برهانی مطرح بود. 3- در دوره سوم مدنیت انسان بیشتر تحت تاثیر حس است(sensate civilization). در این دوره برای انسان نه امر متافیزیکال و نه امر ایدئال مطرح است بلکه امر محسوس است که برای انسان محوریت دارد. جامعه ایران نیز جزیره ای خارج از این جهان نیست به این معنا که اگر یک اتفاقی مثلا در کشوری همچون برزیل بیفتد قطعا بر روی کشور ایران نیز تاثیر خواهد گذاشت. کشورهای جهان موجود و واقعی، به این صورت در حال داد و ستد با همدیگر هستند. مرجعیت علمای دینی و جهان کنونی فلذا در چنین جهانی که امر محسوس غالب است، عالِم و مرجع دینی که قرار بود سنت الحیاة و سبک زندگی را پیش ببرد دیگر نمی تواند همانند زمان شیخ مرتضی انصاری و یا مقدس اردبیلی باشد زیرا امثال مقدس اردبیلی در زمانی زندگی می کردند که در ماتریکس زندگی انسانها امر معقول مطرح است اما در جهان کنونی، ذائقه انسان را امر محسوس تعیین می کند و بینش او را همین امر محسوس رقم می زند البته این بدان معنا نیست که هیچ انسانی در این جهان به امر معقول نمی پردازد بلکه آن روند اجتماعی که شاکله زندگی ما را تشکیل می دهد امر محسوس است و یکی از دلایلی که علما و حاکمیت در ایران نمی تواند بصورت منسجم با مردم همگام بشود و در مقاطعی دچار تنش است این می باشد که امر محسوس را با مفهوم تهاجم فرهنگی و عنصر بیگانه ای که ما را سکولار می کند یکسان می پندارد درحالیکه فرهنگ و تمدن جهانی دچار تغییر و تحولاتی شده است. نکته کلیدی دیگر این است که دلیل اینکه امروزه علمای دینی نمی توانند سنت الحیاة را آنگونه که بود مطرح کنند، جهانهای موازی است که با آنها مواجه هستیم. کسی امروز نمی تواند کلان روایتی ارائه دهد که از ابتدا تا انتهای زندگی انسان را فرا بگیرد و مورد پذیرش اکثریت جامعه نیز واقع بشود. یعنی ما در یک جهان متکسر(جهانِ واجد شکافهای مختلف) و جهان متکثر(جهانهای گسترده و بسیار) زندگی می کنیم و در چنین جهانی هیچ کلان روایتی نمی تواند خودش را بصورت غالب به امر اجتماعی تحمیل کند. * این شکافهایی که مطرح فرمودید، در چه موردی است؟ -این شکافها در افهام و ذهنیتهاست. برای مثال افرادی که در یک منطقه با هم زندگی می کنند معمولا هیچکدامشان نوع زندگی همدیگر را نمی توانند فهم کرده و با همدیگر ارتباط برقرار کنند. کلان روایتی که به نام ایده جمهوری اسلامی در ایران مطرح شده بود نتوانست خودش را در تمام ابعاد بگونه ای باز تعریف و باز تفسیر نماید که همگام با تغییر و تحولات اجتماعی باشد. در این میان شکافهایی در زندگی شکل گرفته که موجب شده فرمهای خاصی از زندگی و مرجعیت شکل بگیرد و به همین دلیل است که مشاهده می کنید مقبولیت برخی افراد در عرصه سیاست منوط به همراهی با برخی سلبریتیهاست. تغییرات پرشتاب جامعه ایرانی در این شکافهاست که فرمهای دیگری از مرجعیت در جامعه شکل گرفته و در این بین سلبریتیها در حیطه های مختلف از ورزش گرفته تا هنر، روشنفکری، سیاست و...شکل می گیرند. البته توجه داشته باشید که بعضی از این سلبریتیها صرفا بومی نیستند بلکه جهانی می باشند اما یکی از دلایل اینکه هنوز نتوانسته اند به صورت عیان خودشان را در روایت رسمی نشان دهند این است که صدا و سیما سعی کرده این مسئله را کنترل نماید اما اگر بخواهید تاثیر این سلبریتیهای جهانی را بر افراد کشورمان مشاهده کنید می توان به نمونه ای اشاره کرد. برای مثال اگر روزی خانم جنیفر لوپز و یا آقای ایبراهیم تاتلیس در جامعه ما یک کنسرتی برگزار کنند آنگاه مطمئن باشید بسیاری افراد حتی کسانی که مذهبی هستند ولو از سر کنجکاوی به این کنسرت خواهند رفت و آنها تا مدتها نقش خودشان را بر زبان و زیست جهان اجتماعی انسان ایرانی خواهند گذاشت. شواهد جامعه شناختی نشان دهنده این است که جامعه ایرانی امروز از لحاظ ماهوی با نسلهای پیش از خود تفاوت بنیادینی کرده است. به نظر من خود این حاکمیت دینی در این تغییر و تحولات سریع و شدید، نقش داشته است. * چرا سلبریتیهای جامعه ما که از درون خود این جامعه درآمده اند، سبک زندگیشان به حد بسیار غلیظی آغشته به مدلهای غیر ایرانی و غیر سنتی است. چرا زندگی اینها نمی تواند به مدل زندگی قشر سنتی جامعه نزدیک شود؟ چرا این سلبریتیها معمولا از لحاظ علمی افراد بسیار ضعیفی هستند و معمولا اهل مطالعه نیستند؟ -اولا سلبیرتی یعنی انسانی که در عالم جَلوت مجسّد شده و او کسی است که اساسا تمامی ساحات وجودیش در امر جلوت شکل می گیرد و اندیشه اساسا در جلوت پدید نمی آید که او بتواند توان اندیشیدن داشته باشد. اساسا یکی از معضلات انسان امروزی این است که خلوتی ندارد و انسانی که خلوت ندارد نمی تواند تامل کند. تفکری که می تواند انسان را به معنا و بی نهایتِ جلواتِ حق برساند در جلوت شکل نمی گیرد البته این بدین معنا نیست که انسانی که اهل تامل است، ورودی به عرصه عمومی نمی کند. انسانی که تبدیل به سلبیریتی می شود از امر و ساحت خلوت فاصله می گیرد. بودن یک سلبریتی منوط به تجسدش است. اینچنین انسانی نمی تواند الگو شود زیرا از ابتدای امر قرار نبوده که الگو باشد اما سوال این است که با این وجود چرا الگو شده است زیرا فاصله بین امر عمومی و امر خصوصیِ انسانِ امروز آشفته شده است و به یک معنا انسان امروز، حریم خصوصی ندارد زیرا برای نمونه ما شاهد هستید که حتی در عرصه خصوصی انسانها، موبایل، کامپیوتر، تلگرام و... مطرح است. فلذا چون خلوت غایب شده، عموم انسانها در جلوت هستند. معنای سنت و امکان تحقق آن نکته ای هم درمورد سنتی که فرمودید عرض کنم. اساسا ما تعریف واضحی از سنت نداریم. سنت ما چیست؟ آیا آن سنت مدنظر رسول الله(صلی الله و علیه و آله) است یا سنت دوران قاجار است و یا اساسا فرمهایی از زندگی انسان است که محله محور هستند و...؟ به نظر من این مطلب جای بحث دارد. خود این مفهوم سنت به دلیل اینکه آنقدر استفاده شده ، آن معنایی که قرار بود از آن استیفاد کرد را از دست داده است. اما این نکته قابل بحث است که مثلا چرا وجوه مختلف زندگی در محله های پایین تهران با محل های بالای تهران متفاوت است مثلا چرا ارتباطات خانوادگی در پایین تهران بسیار نزدیک و فشرده است اما در بالای تهران، قدری دورتر است. به نظر من یکی از عللش این است که هر چه تحصیلات(نه علم و خرد) بالاتر می رود و درآمد بیشتر می شود موجب می شود که تفکیک، بیشتر صورت بگیرد و امکان فردیت انسانها بیشتر بروز کند. درواقع امکان فردیت در افق زیست جهان ایرانی رخ داده است و هر چه شما به سمت پایین تهران می روید این فردیتها فدای جمع می شود و خب مشاهده می نمایید که عموم سلبریتیها متعلق به مناطق شمال تهران هستند. * چرا خلوت و همچنین به قول علامه طباطبایی(ره)، سکوت که لازمه تفکر است، در جهان کنونی تقریبا از بین رفته است؟ -به نظرم مرز بین طبیعت و فرهنگ خیلی از بین رفته است. درواقع دامن طبیعت از انسان امروزی گرفته شده و بیشتر غرق در زیستی است که دیگر ارتباطی با طبیعت ندارد. انسان امروزی خیلی نمی داند که باید چگونه با طبیعت روبرو بشود. بسیاری از افرادی که در شهرها و کلان شهرها زندگی می کنند فرصت ارتباط با طبیعت را ندارند و انسانی که از طبیعت بریده شده باشد نمی تواند سکوت را تمرین کند و خلوت را فهم نماید. کَمپل در کتاب ساینس چیست(what is the science?) می گوید:« ممکن است که انسان امروزی قدرت فناوریش خیلی بالاتر رفته باشد ولی هیچکس نمی تواند این را انکار کند که وقتی در برابر افلاطون می نشیند، او را انسانی درمی یابد که به قدری قدرت تجرّدش بالاست که افراد امروزی را به خضوع وامی دارد.» انسانی که نتواند به عالم تجرد نزدیکی شود نمی تواند تامل داشته باشد و اینچنین انسانی است که مجبور است برای احساس بودن، خود-نمایی کند و خودش در صحنه عمومی نمایش دهد زیرا در درون خودش چیزی نمی بیند. برای مثال شما مشاهده می کنید که علامه طباطبایی(ره) معمولا خیلی درون عرصه عمومی نبوده است و یکی از اشکالات ایشان به مرحوم مطهری(ره) این است که نباید خیلی سخنرانی کنی و باید مقداری خلوتت بیشتر بشود. خود مرحوم مطهری(ره) با وجود اینکه بسیار اهل تهجد، نماز شب و ریاضت بود اما در یکی از آثارش در سال 1355 می گوید که خسته شدم و خودم را به دست یک استادی سپرده ام تا مقداری پالایش بشوم. فلذا در چنین فضای سراسر عیان و جلوتی است که سلبریتیها مطرح می شوند و بعضا رسانه ها هم به دلیل کنترل افکار توسط قدرتها و... بر این مسئله دامن می زنند تا بتوانند از طریق این سلبریتیها افکار مردم را بهتر مدیریت نمایند. *شما به عنوان یکی از اساتید برجسته جامعه شناسی، چه راهکاری برای وضعیتی که سلبیریتها در جامعه ایران به بار آورده اند ارائه می دهید؟ -وینستون چرچیل جمله ای دارد که:«god makes man, education makes him gentleman»( خدا انسان را خلق می کند و تعلیم و تربیت، یک انسان والا را ایجاد می نماید). هر سیستم و کشوری اگر می خواهد شاهد تحولات اعتلایی باشد باید به مسئله تعلیم و تربیت(چه رسمی و چه غیر رسمی) اهمیت بدهد نه اینکه افراد از فرط استیصال و عدم یافتن شغلی بهتر به سراغ معلمی، استاد دانشگاهی و... بروند. اگر معلمی شغل انبیاء است باید به همان اندازه بدان اهمیت داد. اگر قرار است به قول اریک فروم جامعه سالمی داشته باشیم باید بر روی آموزش و پرورش سرمایه گذاری ویژه ای انجام بدهیم و اگر این اتفاق بیافتد آنگاه در افق دور، ماتریکس سلبریتیهای جامعه فرق خواهد کرد. متاسفانه ما در طول این 30-40سال آموزش و پرورش خود را تخریب کرده ایم و به موازات همین، الگوهایی مطرح شده اند که از تفکر، علم و... تهی هستند. باید مجلس ما تخصیص بودجه جدی صرف تعلیم و تربیت کند. اگر این اتفاقها بیفتد آنگاه مفهوم انسان ایرانی نوین که سراسر تدبر، تعقل و شخصیت والایی است نمایان خواهد شد. منبع : تسنیم انتهای پیام/

عده‌ای گفتند نمی‌توانیم مردم را به زور به بهشت ببریم/ یک آقایی با حرفهای خلاف واقعش به نظام خیانت می‌کند

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب،‌ آیت الله صادق آملی لاریجانی در همایش قانون اساسی و آرمان های انقلاب اسلامی که به منظور سالروز تصویب قانون اساسی برگزار شد اظهار کرد: آرمان های انقلاب اسلامی در واقع آرمان اسلام است. همان طور که بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی، پیش از انقلاب مکرر اشاره فرموند، اصل نظام، اسلام و طریقه انبیاء الهی خصوصاً حضرت محمد (ص) است.وی اضافه کرد: جهان بینی اسلامی، بنیان حرکت انقلابی مردم ما بود و همین مطلب در مقدمه قانون اساسی انعکاس یافته است. مقصود از این حرکت انقلابی این است که انسان با ارزش های والای الهی رشد یابد و استعدادهایش شکوفا شود که اینها در مقدمه قانون اساسی، منصوص است و در واقع انعکاس دهنده حرکت انقلابی مردم ما است.رییس قوه قضاییه افزود: نظام جمهوری اسلامی بر خاسته از این قانون اساسی، یک نظام یکتایی است. گرچه قوانین اساسی در هر جای دنیا نوشته و به رای عمومی گذاشته می شود، طبیعتاً یک نظام سیاسی را تشکیل می دهد اما نظام جمهوری اسلامی یک نظام یکتای سیاسی است. در هیچ نظام سیاسی دیگری، مولفه های این نظام را پیدا نمی کنید. مردم سالاری دینی فقط در این قانون اساسی تبلور پیدا کرده است.آملی لاریجانی گفت: در نظام های لیبرال غربی بنیان ها کاملا با بنیان نظام جمهوری اسلامی متفاوت است. از این جهت هر چه در تبیین نظام جمهوری اسلامی ایران تلاش کنیم جا دارد. محتوای نظام ما، محتوای اسلام و سند و میثاق قانون اساسی ما، انعکاس دهنده نظام ارزشی اسلامی است.رییس دستگاه قضا ادامه داد: نظام لیبرالی غربی مدعی بود که لیبرالیسم پایان تاریخ است و تمام نظام های دنیا وقتی به عقلانیت می رسند، به نظام لیبرال دموکراسی منتهی می شود. نظام جمهوری اسلامی یک چالش اساسی مقابل این طرز تفکر بود؛ بنیان نظام جمهوری اسلامی، بر اساس نگاه توحیدی است.آملی لاریجانی تصریح کرد: بند یک اصل دوم قانون اساسی، کافی است تا شاکله این قانون را تا آخر بدانیم. در قانون اساسی ما، اساس تبیین و حضور مردم به رای گذاشته شده و مسئولیت ها، مستقیم یا غیرمستقیم بر مبنای رای مردم است و اینجا فرق نظام جمهوری اسلامی با نظام های لیبرال دموکراسی مشخص می شود.وی اظهار کرد: نظام های غربی بر اساس نگاه مدرنیته هستند؛ در نگاه مدرنیته، اصل بر فردگرایی لیبرالی و نسبی بودن ارزش ها است؛ اصل بر این است که ارزش ها را خود انسان ها خلق می کنند در حالی که بنابر نظام اسلامی که تبلورش در قانون اساسی است؛ اساس تفکر ما، جهان بینی الهی است.رییس قوه قضاییه اضافه کرد: لیبرال ها همه منکر خدا نیستند اما معتقدند، خدا، نقش اساسی در فکر انسان نداشته باشد در حالی که در نظام اسلامی ما، توحید اصل است و نگاه توحیدی، نگاه ما به عالم و آدم را تحت تاثیر قرار می دهد.آملی لاریجانی افزود: نظام ارزشی جمهوری اسلامی، یک نظام الهی است. چطور می شود بگوییم، ارزش ها از دانش ها و واقعیات جدا هستند؟ تز جدایی دانش و ارزش، در مغرب زمین بسیار مورد حمایت قرار گرفت و یکی از ارکان همین مدرنیته است.رییس قوه قضاییه گفت: سکولاریسم در نظام جمهوری اسلامی معنا ندارد. در عالم واقع در دوران های مختلف، عده ای آمدند و حتی مسئولیت در این کشوئر داشتند و از سکولاریسم به نحوی دفاع می کردند و ترویچ می دادند و برای مدعیان روشنفکری مجال عجیب و غریب داده بودند تا سکولاریسم را در بستر دانشگاه ها و مطوبعات ترویج کنند در حالی که این با قانون اساسی ما سازوکار نیست و سکولاریسم نفی شده است.آملی لاریجانی افزود: در همین نظام جمهوری اسلامی، برخی مسئولان طور دیگر عمل کردند. در بند اول اصل سوم قانون اساسی آمده که دولت جمهوری اسلامی باید همه امکانات خود را برای این امور که ۱۶ بند است، بکار بگیرد. بند اول، ایجاد محیط مساعد برای رشد فضایل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوا و ... است. یک عده ای از بزرگواران گفتند ما نمی توانیم مردم را به زور به بهشت ببریم. یک عده ای گفتند حالا دو تار موی خانمی بیرون باشد، چه اشکال دارد؟ اصلا واقعا بحث بر سر اینهاست؟ بحث بر سر این است که مسئول جمهوری اسلامی، چقدر به همین بند التزام دارد؟ آیا تمام امکانات را برای ترویج فضایل اخلاقی بکار بسته است؟ آیا با کلیه مظاهر تباهی و فساد مقابله شده است؟وی تصریح کرد: مقصود من این است که اصول قانون اساسی ما هم دقیق نوشته شده و هم انعکاس دهنده خوبی برای آرمان های انقلاب اسلامی است و هم وظیفه سنگینی را بر دوش مسئولان برای حرکت به سوی اهداف متعالی انقلاب اسلامی قرار داده است. در مقام عمل طبیعی است هر نظامی با چالش مواجه است و همیشه نمی تواند آنچه می خواهد در بستر واقعیت متبلور کند.رییس دستگاه قضا ادامه داد: در مقام ارزیابی آنچه واقع شده، باید منصفانه عمل کرد. نظام جمهوری اسلامی که این چنین در مقام شالکه ترسیم شده، در مقام عینیت یافتن طبیعی است با مشکلاتی مواجه می شود اما سیر تکاملی خود را داشته است. از ابتدای انقلاب، منافقین مقابل نظام ایستادند، اطرافیان امام را چکونه تخریب می کردند، با شهید بهشتی چه کردند، روزنامه ای از اینها نبود که تهمت آمریکایی بودن را نزنند. این بساط منافقین بود و بعد هم جریان بنی صدر و بعد هم تحریم های گسترده و جنگ تحمیلی علیه جمهوری اسلامی و تا به امروز دشمنی دشمنان جمهوری اسلامی، کمتر نشده است. در اوایل انقلاب می گفتند دو ماه بیشتر جمهوری اسلامی دوام ندارد و انحاء هجمه ها و کودتاها را داشتند اما این نظام به برکت خون شهدا و یمن حضور مردم در صحنه ادامه یافت و امروز جمهوری اسلامی در نقطه ای پر اقتدار در منطقه ایستاده است.رییس قوه قضاییه تصریح کرد: امروز جمهوری اسلامی، تاوان ایستادگی خود را می دهد. اگر جمهوری اسلامی هم مانند دولت های مترجع منطقه مقابل آمریکا و اذنابش کرنش می کرد، امروز وضع این چنین نبود اما هزینه در انداختن طرحی نو در فلسفه های سیاسی دنیا، همین است.آملی لاریجانی اظهار کرد: برخی جامعه شناسان غربی مروج این فکر بودند که سکولاریسم همه دنیا را می گیرد و فکر دینی دیگر جایی در دنیا ندارد اما امروز اذعان می کنند که فکر دینی احیا شده است؛ چه کسی جز جمهوری اسلامی در دنیا، بانی این حرف بود.رییس قوه قضاییه بیان کرد: آنهایی که از بیرون نگاه می کنند، می فهمند جمهوری اسلامی و امام امت چه غوغایی در دنیا در انداخت. آیا جمهوری اسلامی نبود که احیا کننده این تفکر در دنیا بود؟ به جز جمهوری اسلامی جایی بود که این حرکت را ایجاد کند؟وی گفت: در ابعاد نظامی، فرهنگی، علمی و سیاسی، پیش روندگی فرزندان خود را ببینید و حالا عده ای در حال تخریب جمهوری اسلامی هستند. در درون کشور هم عده ای سیاه نمایی می کنند و این همه واقعیت را نمی بینند. نفس بقای نظام اسلامی با این همه فشار و تحریم، یک معجزه است که ناشی از بصیرت ملت ماست اما برخی سیاه نمایی می کنند و دنبال قطع امیدها هستند و عدهای می خواهند برای خود کاسبی راه بیاندازند و بگویند ما منجی هستیم. چرا می خواهید به خاطر یک کار سخیف، روی ارزش های انقلاب یک خط سیاه بکشید؟ این بالاترین خیانتی است که عده ای انجام می دهند.رییس دستگاه قضا با اشاره به قوه قضاییه به عنوان یک رکن نظام اسلامی اضافه کرد: به حسب شرع و قانون اساسی، قوه قضاییه مسئولیت های سنگینی بر دوش دارد و قانون اساسی فراتر از حل و فصل خصومات، نظارت هایی را نیز بر عهده دستگاه قضا قرار داده است.وی گفت: قوه قضاییه در چارچوب نظام اسلامی یک رکن بسیار مهم و اثرگذار است. تخریب این رکن نظام چه معنایی دارد؟ شما هجمه ها را می بینید؛ همان طور که رهبر معظم انقلاب اسلامی مکرر فرمودند که شما هر وقت قاطعانه بایستید، هجمه ها بیشتر می شود. ایشان در جلسه ای فرمودند که این هجمه ها که می بینید، ثمره ایستادگی شماست. دشمن بیرونی کار خود را می کند و خواهد کرد و نمونه آن در بحث های حقوق بشری است در حالی که جمهوری اسلامی در همین حقوق بشر مورد ادعای اینها، از تمام منطقه پیشروتر است. در بحرین مردم برای داشتن حق رای می جنگند و در عربستان سعودی شما وضع را می بینید.وی افزود: در درون کشور هم متاسفانه کسانی آب به آسیاب دشمن می ریزند و دروغ های عجیب و غریب می گویند که انسان متاسف می شود. یک آقایی در طول چند دقیقه صحبت کردن، شاید ۵۰ حرف خلاف واقع علیه قوه قضاییه و مسئولان دستگاه زد. آخر چرا؟ متاسفانه توجه هم نمی کنند که این خیانت به جمهوری اسلامی و آرمان های شهدا و مردم است. انسان ادعای مردمی بودن بکند واین طور از پشت به نظام جمهوری اسلامی خنجر بزند.آملی لاریجانی تصریح کرد: آمده اند و استنکار می کنند که سازمان زندان ها زیرمجموعه قوه قضاییه باشد در حالی که اینها از لوازم کار دستگاه قضایی است. می گویند در فلان کشورها زیر نظر دولت است، خب در آنجا نظامات شان فرق می کند و زیر نظر وزارت دادگستری است.رییس قوه قضاییه افزود: در هیچ جای دنیا، قوه قضاییه ای با این استقلال پیدا نخواهید کرد. حالا ما اصلا سر چی بحث می کنیم. یک نظامی تشکیل شده و قانون اساسی دارد. می گویند الحاق سازمان زندان ها خلاف قانون اساسی است و می گویند اول انقلاب یک مصوبه ای خلاف انجام شده و همین طور مانده است و می گویند اصلا به زندان ها سر نمی زنند. اولاً شورای انقلاب به لحاظ استحکام، گاهی مصوباتش از مصوبات مجلس هم بالاتر بود چون به تجویز و امضای امام راحل بود. شورای نگهبان آن وقت که ما بحث می کردیم، درباره قوانین مصوب مجلس و قبل از انقلاب را نظر می داد امام مصوبات شورای انقلاب را فقهای شورای نگهبان هم نمی توانند لغو کنند و نمی توانند بگویند خلاف شرع است چون موید به نظر امام راحل بود.آملی لاریجانی گفت: اصلا الحاق سازمان زندان ها به قوه قضاییه ربطی به مصوبه شورای انقلاب ندارد زیر سازمان زندان ها مصوبه سال ۱۳۶۴ است. حالا یک آقایی بلند می شود و می گوید خلاف قانون اساسی است. خیلی خب، نظر شماست اما این را به عنوان یکی از خطاهای جمهوری اسلامی عنوان می کنند. واقعاً عجیب است.وی ادامه داد: می گویند به زندان ها نظارت نمی شود. این چه دروغی است آخر؟ من خودم در دادسرا، زندان، سازمان ثبت و پزشکی قانونی حضور یافتم. معاون اول و دادستان کل حضور یافتند و روسای کل به صورت منظم بر دادسراها و زندان ها نظارت می کنند و یک معاون نظارت برای روسای کل تعبیه کردیم که کارش فقط نظارت کردن است. در تهران یکبار بدون هیچ اطلاع قبلی، یه یکی از شعبات دادگاه رفتم. دفتر حضور و غیاب را گرفتم و دیدم برخی نیستند. پرسیدم گفتند که در زیارت عاشورا هستندو گفتم زیارت عاشورا مستحب اما خدمت به مردم واجب است و می توانند در منزل خود زیارت عاشورا بخوانند.رییس قوه قضاییه افزود:مسئولان قوه قضاییه همه زحمت می کشند اما چه دروغ هایی که نمی گویند. عده ای بال بال می زنند برای دفاع از همراهانشان و نظام را زیر سئوال می برند. یک بنده خدایی گفته بود ۱۷ میلیون پرونده در قوه قضاییه وجود دارد و سریع ضرب در دو کرده و گفته بود ۳۴ میلیون گرفتار داریم و قوه قضاییه توی سر آنها می زند. این چه ادبیاتی است؟ آن هم کسی که سال ها مسئولیت داشته است. در بدو ورود بنده امکان گرفتن آمار وجود نداشت و سیستم cms تکمیل نشده بود؛ ضمن اینکه آمار پرونده ها ۱۵ میلیون است و بارها گفتیم این به معنای ۱۵ میلیون نزاع و شکایت نیست.آملی لاریجانی گفت: مگر دستگاه قضایی تو سر مردم می زند؟ به دستگاه قضایی مراجعه می کنند و دستگاه قضا نیز حکم می کند. این سیاه نمایی ها علیه قوه قضاییه غلط است. ما نمی گوییم اشکال نداریم و قطعاً برای برطرف کردنن آن تلاش می کنیم. بالاترین مسئله ای که در یک سازمان باید به توجه کرد، ارتقای منابع انسانی است. منابع انسانی قوه قضاییه به لحاظ کمی و کیفی ارتقا قابل توجهی پیدا کرده است. در سال ۸۸ حدود هفت هزار قاضی داشتیم و متاسفانه عده ای هم اصرار می کردند همین مقدار کافی است. با تلاش و تدقیق و تحقیقات، نیاز دستگاه قضا سنجیده شد و با تلاش های اجرایی مستمر با همین آقایانی که الان علیه سیاه نمایی می کنند، جنگیدم تا اجازه استخدام قاضی بدهند. تا اینکه به رهبر انقلاب نامه نوشتیم و ایشان به مسئولان منعکس کرد و فرمودند استدلال های نامه فلانی منطقی است.وی افزود: امروز بیش از ۱۱ هزار قاضی در قوه قضاییه مشغول بکار است. این کم کاری است؟ گاهی برای جذب قاضی ۴۰ هزار نفر ثبت نام می کند و بعد از گزینش های مختلف علمی و اخلاقی و روان شناختی، ۲۵۰ نفر جذب می شود. این طور نیست که دست هر کسی که از خیابان رد می شود را بگیریم و به عنوان قاضی مشغول شود.رییس قوه قضاییه گفت: با این حال هنوز فکر می کنیم تعداد قضات کم است و دلیل آن هم تعداد پرونده های ورودی به محاکم است. قاضی باید با ارباب رجوع با تکریم رفتار کند. یک بار به من گزارش دادند که فلان قاضی با مردم و وکلا بد رفتار می کند و چند بار تذکر داده شد و نهایتاً انفصال دادیم.آملی لاریجانی ادامه داد: من برخلاف عده ای که می گویند ویرانه تحویل گرفتیم، می گویم که دستگاه قضایی سیر تکاملی داشته است. امروز معتقدیم منابع انسانی قوه قضاییه سختگیرانه ترین ممیزی ها را برای جذب قاضی و کارمند در دستگاه قضایی انجام می دهد. بنا نیست که هر چه به ذهن شریف مان آمد، رسانه ای کنیم.منبع : فارسانتهای پیام/

در صنعا چه می‌گذرد؟

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، وحید صمدی طی یادداشتی نوشت: دو سال و نُه ماه است که یمن هدف حمله نظامی عربستان و متحدانش است. اگر ناکامی عربستان در تمام کردن جنگ یمن دو علت داشته باشد، یکی از آن قطعا وحدت اغلب جریان‌های و گروههای سیاسی و مردمی در برابر «تجاوز نظامی» کشور همسایه است.بر کسی که تحولات یمن را دنبال می‌کند، پوشیده نیست که جنبش انصارالله به عنوان یکی از رهبران این جریان‌های سیاسی، بنا بر ضرورت میدانی و سیاسی حزب رئیس جمهور سابق یعنی «المؤتمر» را تحمل کرد و علی عبدالله صالح را که روزی متحد عربستان بود، در کنار خود پذیرفت تا تجاوز نظامی عربستان را دفع کند.اختلافات انصارالله و علی عبدالله صالح نیز بر کسی پوشیده نیست. بعد از آنکه چندین بار این اختلافات در دو سال و نیم گذشته مهار شد تا عربستان از آن سوء استفاده نکند، سرانجام از چند روز گذشته این اختلافات جدی‌تر از قبل دوباره شعله‌ور شده و صنعاء را طی روزهای جمعه و شنبه ملتهب کرده تا جایی که رسانه‌های محور سعودی، شایعات متعدد و حتی عجیبی منتشر کرده‌اند تا در این آتش دمیده‌ باشند.پای یک آقازاده در میان است ماجرا از آنجا آغاز شد که «طارق محمد صالح» معروف به طارق عفاش، برادرزاده علی عبدالله صالح که روزی عربستان را با موشک تهدید می‌کرد، اکنون در زمین عربستان بازی می‌کند. عفاش با تشکیل گروهی مسلح در صنعاء از دستورات نیروهای امنیتی سرپیچی کرده و با اقداماتی مشکوک که امنیت صنعاء را تهدید می‌کرد، حساسیت انصارالله یمن را برانگیخته است. عفاش از طریق وزیر کشور (سرلشگر ستاد محمد عبدالله القوسی) که او نیز عضو حزب المؤتمر و از نزدیکان عمویش است، فردی به نام «ج.ن» را که مجرمی خطرناک توصیف شده آزاد می‌کند. این فرد که نام کاملش فاش نشده هنگام بازداشت اسنادی به همراه داشته که برخی از آن شامل لیست‌هایی است که اماکن محل حضور علی عبدالله صالح، فرزندانش و خانواده‌اش و همچنین اماکن حضور سران حزب المؤتمر را داشته و در کنار این لیست نیز فهرستی از اهداف نظامی و شماره افسران اطلاعاتی عربستان داشته که او را در مظان گرا دادن به عربستان برای بمباران نقاطی در یمن قرار داده است.انصارالله که وضعیت را مشکوک و خطرناک می‌بیند، از عفاش می‌خواهد که به خواسته‌های آنان پاسخ دهد اما او با سرپیچی خود، زمینه درگیری گروه مسلحش با نیروهای امنیتی در صنعاء را فراهم می‌کند و این درگیری سبب شعله‌ور شدن اختلافات انصارالله و المؤتمر می‌شود که نتیجه آن چندین نفر کشته است.با وخیم‌شدن اوضاع، عبدالملک الحوثی با تأکید بر ضرورت حفظ هشیاری در خصوص فتنه‌ها در یمن، همه را به گفت‌وگو دعوت کرد تا مسئله حل شود. در مقابل علی عبدالله صالح با سخنانی که امروز بیان کرد، از هوادارانش خواست که دیگر از انصارالله دستور نگیرند. او با این کار در حقیقت آنقدر عربستان را خوشحال کرده است که ائتلاف عربستان اعلام کرد به علی عبدالله صالح اعتماد دارد و بهتر است او به آغوش محیط عربی بازگردد. طرفداران انصارالله اکنون می‌گویند علی عبدالله صالح با این اشتباهات در حال هدایت نوعی کودتا علیه یمن است که نتیجه آن به سود دشمن متجاوز است. رسانه‌های محور سعودی مانند العربیه و اسکای‌نیوز نیز با جعل انواع خبر، در حال دمیدن در آتش این اختلاف هستند تا جبهه داخلی یمن را تضعیف کنند. در جدیدترین مورد، العربیه مدعی شد رئیس شورای عالی سیاسی یمن (صالح الصماد) اعلام کرده که حجت بر علی عبدالله صالح تمام شده و او را خواهند کشت در حالیکه صماد گفته «حجت تمام شده و مردم خواهند دید که نیروهای یمنی چه میکنند». شبکه المسیره نزدیک به انصارالله گزارش داد که جریان‌های سیاسی یمن امروز با صدور بیانیه مشترک، تلاش‎ مسئولان حزب کنگره مردمی یمن برای ایجاد ناامنی در صنعاء را محکوم و بر اهمیت حمایت از وحدت جبهه داخلی و مجازات عاملان ناامنی تاکید کردند.یمن آبستن حوادث مهمی است و عربستان که با صرف میلیاردها دلار طی نزدیک به سه سال گذشته هیچ دستاوردی در یمن نداشته تلاش می‌کند از این اختلافات نهایت بهره‌برداری را کند. منبع: فارسانتهای پیام/

تشییع ریزعلی خواجوی به دوشنبه موکول شد/مشخص‌شدن محل خاک‌سپاری "دهقان‌فداکار"+ جزئیات

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، صبح امروز در جلسه هماهنگی تشییع و تدفین "دهقان فداکار" که در محل فرمانداری شهرستان میانه برگزار شد، محل خاک‌سپاری و زمان دقیق تشییع و تدفین ریزعلی خواجوی مشخص شد.ریزعلی در پارک لاله، جنب ساختمان شورای شهر میانه به خاک سپرده می‌شود و راه‌آهن نیز برای این ناجی قطار، یادمان خواهد ساخت. زمان تشییع دهقان فداکار، ساعت ۱۰ صبح روز دوشنبه ۱۳ آذر‌ماه از محل میدان آزادی به‌سمت ساختمان شورای شهر میانه خواهد بود که در این راستا مراسم بزرگداشتی نیز از ساعت ۱۴:۳۰ تا ۱۶:۳۰ در محل امامزاده اسماعیل(ع) میانه برگزار می‌شود.منبع : تسنیمانتهای پیام/

کی‌روش: عقایدم را قبول ندارید اخراجم کنید

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب و به نقل از رویترز، کارلوس کی‌روش مقامات فوتبال ایران را برای برکنار کردن از سمت سرمربیگری تیم ملی این کشور در فاصله 6 ماه مانده به جام جهانی 2018 روسیه به چالش کشید و به آنها گفت اگر تحمل پذیرش عقایدش و انتقادات علنی او از عملکرد آنها در برپایی اردوهای تدارکاتی را ندارند می‌توانند اخراجش کنند. کی‌روش 64 ساله گفت: من اینجا هستم تا بگویم که ایران به اردوهای آماده‌سازی محلی ویژه‌ای نیاز دارد. برای من تهدیدها و اینکه تلاش کردند جلوی مرا بگیرند تا حرف نزنم، اهمیتی ندارد. هواداران ایران لیاقت اردوهای آماده‌سازی خاصی برای جام جهانی را دارند. باید تمرینات آماده‌سازی خاصی را پیاده سازی کنیم تا بتوانیم مایه افتخار و غرور مردم شویم. آنها (مسئولان) می‌توانند مرا اخراج کنند. برای من مهم نیست اما الان وقت آن است که نظرم را بگویم چون هواداران تیم ملی ایران لیاقتش را دارند و بازیکنان هم شایسته حمایت کامل هستند تا با آمادگی کامل به جام جهانی بروند. وی درباره قرعه تیمش در جام جهانی 2018 هم گفت: قرعه بسیار هیجان‌انگیزی داریم و از این بهتر نمی‌شد. بازی کردن برابر اسپانیا، پرتغال و مراکش برای بازیکنان ما فرصت فوق‌العاده‌ای است تا نشان دهند که در چه سطحی هستند و اینکه لیاقت حضور در جام جهانی را داشته‌اند. مطمئنم که کارمان را خوب انجام خواهیم داد. ما مثل همیشه رقابت خواهیم کرد و مهم نیست که در هر بازی چه اتفاقی خواهد افتاد. مطمئنم که هواداران ما به این تیم افتخار خواهند کرد و از آن راضی خواهند بود. از جانب بازیکنان هم می‌توانم قطعاً بگویم که آنها برای بازی برابر پرتغال و اسپانیا و همچنین مراکش بسیار هیجان دارند چون این فرصتی بی‌نظیر و نادری برای بازیکنان ایران است که برابر چنین تیم‌ها و بازیکنان بزرگی قرار بگیرند. انتهای پیام/

دژاگه: دوست دارم در مراحل حذفی برابر آلمان بازی کنم/ اعتماد کی‌روش به من انگیزه می‌دهد

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، سایت RBB۲۴ آلمان مصاحبه‌ای با اشکان دژاگه، کاپیتان ۳۱ ساله تیم ملی ایران انجام داده و با او درباره مسائل مختلفی از جمله قرعه سخت تیم ملی ایران در جام جهانی ۲۰۱۸ پس از هم‌گروه شدن با اسپانیا، پرتغال و مراکش و آینده دوران بازیگری‌اش صحبت کرده است.RBB۲۴: آقای دژاگه زمانی مشخص شدن قرعه ایران چه حسی داشتید؟اشکان دژاگه: بی‌نظیر بود. هفته‌ها من منتظر چنین روزی بودم. چنین روزهایی البته مهیج هستند. شما می‌خواهید بدانید که چه تیم‌هایی حریفا‌ن‌تان خواهند بود و در چه گروهی و برابر چه تیم‌هایی باید قرار بگیرید. اما باید بگویم کارمان برای صعود سخت است. به نظر من گروهی که ایران در آن قرار گرفته، سخت‌ترین گروه جام جهانی است.* پرتغال، مرکش و اسپانیا؛ با وجود چنین هم‌گروه‌هایی شانس صعودتان به مرحله یک هشتم نهایی را چقدر می‌بینید؟گروه‌مان می‌توانست از این آسان‌تر باشد، اما ما باید برای رویارویی با هر حریفی که برابرمان قرار می‌گرفت آماده می‌بودیم. ما مقابل سوپراستار‌ها قرار خواهیم گرفت و برای پرتغال و اسپانیا صعود به مرحله بعد اجباری است. با این حال ما هم قطعاً اجازه نخواهیم داد که صعود به مرحله بعد برای آنها کار آسانی باشد. ما هم تیم خوبی داریم و بازی کردن مقابل‌مان کار آسانی نیست.* در آلمان، ما شناخت مختصری از تیم ملی ایران داریم. شما تیم ملی کشورتان را در مقایسه با سایر تیم‌های ملی دنیا چگونه ارزیابی می‌کنید؟فکر می‌کنم که تیم ملی ما در چهار سال اخیر گام بلندی برداشته است. ما در جام جهانی ۲۰۱۴ حضور داشتیم و آنجا هم گروه‌مان با حضور آرژانتین سخت بود، اما در آنجا با عملکردی که برابر آرژانتین ارائه کردیم به دنیا نشان دادیم که حریف دست‌و‌پا بسته‌ای نیستیم. از آن زمان هم اما تیم ما دچار تغییرو تحولاتی شده است. ما تعداد زیادی بازیکن جوان در تیم‌مان داریم و هرگز به اندازه الان، تیم ملی این تعداد لژیونر شاغل در فوتبال اروپا نداشته است. تیم ما بسیار باانگیزه است. ما خیلی زود و قاطعانه به جام جهانی صعود کرده‌ایم، آن هم بدون شکست.* نقش سرمربی‌تان کارلوس کی‌روش را در این پیشرفت چقدر می‌بینید؟باید به احترام او کلاه از سر برداشت. کارهایی که او برای ما انجام داده، باورنکردنی بوده است. شما می‌توانید پیشرفتی که تیم ما و به طور کلی فوتبال ایران زیر نظر او داشته را به وضوح ببینید. ما باید از داشتن چنین سرمربی خوشحال باشیم و شما می‌توانید تأثیر حضور او را روی نتایج و عملکرد تیم ببینید.* به نظر شما، آیا ایران یک غول خفته در دنیای فوتبال است؟قطعاً. ایرانی‌ها با فوتبال زندگی می‌کنند و عاشقش هستند. این وضعیت باید همیشه این‌طور باشد. وقتی ما یک بازی خانگی داریم، مانند بازی‌مان برابر کره جنوبی در مرحله انتخابی، ۱۰۰ هزار تماشاگر به ورزشگاه می‌آیند. اگر استادیوم ظرفیت بیشتری داشت، بدون شک بیشتر و ۲۰۰ هزار نفر هم به آنجا می‌رفتند. البته در کشوری به این پهناوری و با جمعیت، شما باید استعداد‌های بزرگ زیادی داشته باشید. با حمایت خوب آنها این شانس را دارند که در اروپا بازی کنند. در جام جهانی زیر ۱۷ سالی که اخیراً برگزار شد هم شما دیدید که فوتبال ایران در رده‌های پایه نیز چقدر قدرتمند است. من واقعاً آرزو می‌کنم که پیشرفت فوتبال این کشور و بازیکنان جوانانش ادامه داشته باشد.* شما الان بدون تیم باشگاهی هستید و اگر ملیت آلمانی داشتید احتمالاً یواخیم لو به تیم ملی دعوت‌تان نمی‌کرد، اما با این وجود الان کاپیتان تیم ملی ایران هستید. نقش کی‌روش را در اینکه هنوز هم در تیم ملی ایران هستید، چقدر می‌دانید؟البته این خارق‌العاده است و من از او بابت اعتمادش تشکر می‌کنم. این نشان می‌دهد که او چقدر به من اعتماد دارد. البته من به اختیار خودم نخواسته‌ام که در چنین وضعیتی قرار بگیرم. چنین اتفاقاتی در دنیای فوتبال رخ می‌دهد. وقتی شما سرمربی دارید که به توانایی‌های شما ایمان دارد، این به شما انگیزه می‌دهد. به همین دلیل است که من امیدوارم بتوانم به تیم ملی برای کسب موفقیت در جام جهانی کمک کنم.*‌ دوست دارید که در مرحله حذفی جام جهانی مقابل آلمان بازی کنید؟بله، البته. عالی می‌شود. من در آلمان بزرگ شده‌ام و در این کشور و تیم ملی‌اش دوستان زیادی دارم که در کنار برخی از آنها در تیم زیر ۲۱ سال آلمان هم بازی کرده‌ام. جالب می‌شود.* فکر می‌کنید امکان دارد که دوباره به فوتبال آلمان برگردی و برای هرتابرلین بازی کنی؟چرا که نه؟ من هنوز جوانم! (خنده) شما در فوتبال هیچ چیزی را نمی‌توانید پیش‌بینی کنید. من هنوز هم می‌توانم سریع بدوم و به همین دلیل به آینده‌ام خوش‌بین هستم. دوست دارم که دوباره در بوندس‌لیگا و یک بار دیگر در ورزشگاه المپیک برلین بازی کنم.انتهای پیام/

ماجرای درخواست دانشگاه‌های اروپا برای اکران یک فیلم ایرانی

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، «درخت سعد زیتون» فیلمی به‌کارگردانی احمد زائری و تهیه‌کنندگی مهدی مطهر است. این فیلم روایتی از پسربچه‌ای به‌نام «سعد» است که در جریان حمله تروریستی داعش به سوریه و توسط خمپاره‌های آنان بینایی خود را از دست می‌دهد. او و دوستانش زمانی که در زمین فوتبال مشغول بازی بودند، مورد حمله خمپاره‌ای داعش قرار گرفته و سعد چشمانش را از دست می‌دهد. پس از این واقعه، او خودش را در خانه زندانی می‌کند، دیگر به مدرسه نمی‌رود و خبری هم از فوتبال بازی کردن و سرکشی به درخت زیتون مورد علاقه‌اش نیست. این فیلم توانست جوایز داخلی و خارجی زیادی را به خود اختصاص بدهد که از آن جمله می‌توان به نامزد بهترین فیلم‌نامه در جشنواره صلح آسیا در پاکستان، برنده بهترین صداگذاری و بهترین بازیگر نقش جوان از جشنواره Asiff، بهرتین فیلم از نگاه مخاطبان در جشنواره فیلم نیویورک، بهترین فیلم از جشنواره «ارلز کورت» لندن و بهترین فیلم کوتاه بخش بین‌الملل جشنواره فیلم کینو منچستر اشاره نمود. احمد زائری کارگردان فیلم «درخت زیتون سعد» تاکنون 4 مستند کوتاه تولید و یک کار بلند تولید کرده است. اولین کار او «گلوله‌های کاغذی» نام داشت که به تاثیر رسانه در جنگ و در کودکان می‌پرداخت. سپس فیلم «سایه» را ساخت و پس از آن فیلم «پنجره» را تولید کرد که داستان کودکی است که والدین معتاد دارد و به همین واسطه سرنوشت متفاوتی دارد. «درخت زیتون سعد» چهارمین فیلم او است و آخرین کار او مستند «همشهری جنگ» است. این مستند درباره‌ی 3 کودک سوری است که هر کدام آسیب دیده از جنگ هستند و بازتاب زندگی آن‌ها به تصویر کشیده می‌شود. به بهانه موفقیت‌های بین‌المللی فیلم «درخت زیتون سعد» گفتگویی با کارگردان این فیلم، احمد زائری داشتیم. * داستان این فیلم روایتی از کسانی است که از داعش و به طور کلی تروریسم آسیب دیده‌اند. چه شد که این سوژه انتخاب شد و آن‌ را براساس چه پارامترهایی انتخاب کردید؟ عکس یک کودک فلسطینی اولین الهام من برای ساخت «درخت زیتون سعد» بود تمام کارهایی که تاکنون ساخته‌ام به نوعی پرداخت به کودکان از ابعاد مختلف بوده است. خاطرم هست که در جنگ غزه، عکس یک کودک فلسطینی را دیدم که موشک‌های خوشه‌ای اطراف او افتاده بود و صورتش کاملا سوخته بود. هر چه‌قدر تلاش کردم تا از این عکس بگذرم، نتوانستم. این موضوع باعث شد تا فیلم‌نامه‌ای را با همین موضوع بنویسم. این فیلم نامه در مورد فلسطین بود اما به کمک آشنایی که با بلاد شام دارم، آن را برای جایی مثل سوریه تغییر دادم و البته در سفرهایی که به سوریه داشتم، متوجه شدم که نمونه‌ای عینی از آن در سوریه وجود دارد و فیلم‌نامه به درستی نوشته شده است. * به نظر می‌رسد که این سوژه داستانی باشد و اتفاقاتی که در جریان داستان رخ می‌دهد، قابل پذیرش و باور برای مخاطب نباشد. آیا مصداق بیرونی نیز برای این سوژه وجود داشت؟ بسیاری از صحنه‌های فیلم واقعی است/ ماجرای بازاری در سوریه که فقط یک دیوار با میدان جنگ فاصله دارد در جاهایی که به دنبال پژوهش و تحقیق رفتم، نمونه‌های این چنینی به شکل‌های مختلف وجود داشت و حتی نمونه‌هایی بدتر از این اتفاق نیز وجود داشت. برای مثال پسر بچه‌ای که در انتهای فیلم نشان دادم و پایش بریده شده بود، واقعی بود و در همین جنگ‌ها این اتفاق برایش رخ داده بود. آن بچه پدر و مادرش را از دست داده بود و به دلیل برخورد ترکش خمپاره، پایش قطع شده بود در حالی که او هم فوتبالیست بود. از این مثال‌ها بسیار زیاد وجود داشت که موجب شده بود تا رنج کودکان سوری صدچندان بشود. ممکن است که عده‌ای بگویند چرا آن خانه سالم است در حالی که مابقی ویرانه است؟ باید در پاسخ این را بگویم که آن‌جا در عین جنگ و محرومیت و بحران، شاهد زندگی‌هایی بودم که شاید در امنیت نیز وجود داشت. برای مثال در سوریه بازاری را دیدم که فقط یک دیوار بتنی آن را از میدان جنگ جدا می‌کرد و مردم در این طرف زندگی می‌کردند و خرید می‌کردند. این موضوع خیلی عجیب است. شاید کسانی که با فضای سوریه آشنایی ندارند، چنین چیزی را نتوانند باور کنند اما در عین این اتفاق را دیدم و حتی بدتر از آن را هم دیدم. * این فیلم در بسیاری از جشنواره‌های خارجی به نمایش درآمد و افراد زیادی آن را دیدند. بازخوردهای خارجی‌ها از این فیلم چگونه بود؟ اواخر سال گذشته، فیلم‌برداری این کار را در سوریه تمام کردیم. حدود 10 روز فیلم‌برداری در سوریه داشتیم که براساس مشکلات طبیعی در یک کشور جنگ‌زده سختی‌هایی را به همراه داشت. همین موضوع باعث شد تا گروه من یک ماه در آن‌جا حضور داشته باشند اما توانستیم 10 روز فیلم‌برداری کنیم. هنگامی که برگشتیم، کارهای تکمیلی را انجام دادیم و آن را برای پخش در بخش بین‌الملل جشنواره فیلم‌فجر در سال گذشته آماده کردیم و در افتتاحیه جشنواره اولین اکران خود را تجربه کرد. پس از آن به اصفهان رفتیم و در نهایت به جشنواره فیلم کوتاه تهران رسید. قبل از حضور در جشنواره فیلم کوتاه، تصمیم به توزیع فیلم در خارج از ایران گرفتیم. این فیلم توانست در جشنواره‌های خارجی جوایز ارزشمندی را به خود اختصاص بدهد. «درخت زیتون سعد» با استقبال خوبی در اروپا مواجه شد/ نگاه انسانی به ماجرای سوریه مهم‌ترین دغدغه من بود نظر افراد برای من از جایزه هم مهم‌تر بود. چرا که می‌خواستم بدانم که توانسته‌ام دغدغه‌ی خود را بیان کنم یا خیر؟ این فیلم تاکنون در کشورهای عربی به جز اردن موفق نبوده است اما این فیلم در اروپا بهتر دیده شد و خیلی مورد استقبال قرار گرفت. برای مثال از جشنواره ارلز کورت با من تماس گرفتند و گفتند که دو دانشگاه درخواست دارد که این فیلم را نمایش بدهد؛ آیا موافقید؟ حال جالب است که وقتی با اروپایی‌ها صحبت می‌کردم و نظرشان را راجع به فیلم جویا می‌شدم، دید بسیار مثبتی داشتند. در حقیقت، نگاه انسانی به سوریه برای آنان بسیار جالب بود. چرا که اخباری که از سمت سوریه به آنان می‌رسید، اخبار متفاوتی بود و همیشه دید جناحی داشت. در این فیلم چنین چیزی وجود نداشت و تمرکزمان را به دید انسانی به ماجرا اختصاص دادیم. در حقیقت نقش اصلی را به وجوه انسانی یک کودک اختصاص دادیم. جالب است که مخاطبان نیز واکنش مثبتی به این تصمیم من داشتند و می‌گفتند که شما ما را وارد ماجرای سیاسی نکردید و انسان را نشان دادید. البته این را هم باید گفت که موضع تروریست‌ها کاملا مشخص است و مگر می‌شود که کسی بتواند این موضوع را انکار کند. ماجرای سوال یک فیلم‌ساز انگلیسی از نام بردن اسامی کشورها در سکانسی از فیلم یک فیلم‌ساز انگلیسی بعد از دیدن آن به من گفت که در صحنه‌ی بازی بچه‌ها، اسم چند کشور را آوردید و آن‌ها را وارد ماجرا کردید؛ داستان چیست؟ در پاسخ به او گفتم که این کشورها که نام بردم، همگی در بحران و رنج و درد هستند و تمام آنان در فیلم حاضر بودند. به نظرم بیننده‌ها به ناخودآگاه به این موضوع پی می‌برند اما اشاره ایشان باعث خوش‌حالی من شد. * بازیگر اول این فیلم، مادر سعد، یک شخصیت غیر ایرانی و از جمله بازیگران معروف سوریه است. استفاده از ایشان و دعوت او به این کار دلیل خاصی داشت؟ بازیگر معروف سوریه به راحتی پیشنهاد همکاری در این فیلم را پذیرفت/ او اصلا درخواست دستمزد نکرد بازیگر این فیلم خانم رانا شمیس هستند که از جمله بازیگران سرشناس است و به نوعی ستاره سوریه است. وقتی فیلم‌نامه را خواند، نگران این بودم که با توجه به مشغله‌های زیاد و کارهای فراوان، کار را رد کند. اما بسیار عجیب است که بعد از خواندن فیلم‌نامه گفت که باید من را ببیند. در انتهای جلسه به ما گفت که من با این فیلم‌نامه کاملا موافق هستم و در این کار حضور پیدا خواهم کرد. نگرانی بعدی نیز مربوط به دستمزد ایشان بود. فکر می‌کردیم که ایشان مبلغ بالایی را درخواست کند اما او گفت که من بحث پول نمی‌کنم و هر چه قدر در توانتان است را بدهید. به نظرم به کار ایمان داشت و به همین دلیل به سراغ موضوعات دیگر نرفت. من فکر می‌کنم که اگر ما به فیلم‌نامه و کاری که قرار است انجام بدهیم ایمان داشته باشیم، بقیه خود به خود حاضر می‌شوند و کمک می‌کنند. این کار در فیلم‌نامه من اتفاق افتاد. علاوه بر این، در این‌جا باید بگویم که آقای مهدی مطهر به عنوان تهیه‌کننده‌ی کار یکی از افراد خلاقی است که به خوبی کارش را می‌شناسد. وقتی که ایشان اعتماد کرد و پای این فیلم آمد،با خود گفتم که باید تا پای جانم در ساخت این کار تلاش کنم تا پاسخ خوبی به زحمات ایشان بدهم. ایشان از همان روز اول پای تصویربرداری این فیلم آمد که در نوع خود جالب توجه است. ایشان از هیچ کاری برای بهتر ساخته شدن این فیلم دریغ نکردند و باید سپاس‌گذاری ویژه داشته باشم. منبع : تسنیم انتهای پیام/

یار دوازدهم ستون پنجم شد!

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، کمیل خجسته درباره واکنش‌های پس از مشخص شدن قرعه ایران در جام جهانی 2018 روسیه در کانال تلگرامی خود نوشت: از سال 1980م به این طرف در ادبیات زبان‌شناسی بحثی شکل گرفت تحت عنوان استعاره ‌هایی که با آن‌ها زندگی می‌کنیم. این نگاه می‌گفت برخی چیزها در زندگی مردم هستند که در زبان عامه مردم در قالب استعاره بیان می‌شوند. مثلا برای اینکه نشان دهیم برای موفقیت در این کار چقدر زحمت کشیده شده می‌گوییم راه درازی طی شده است. استعاره‌ها تنها ابزارهای زیباشناختی و ادبی نیستند. بلکه آن‌ها همچون ابزاری مفید نقش مهمی در شناخت و درک پدیده‌ها دارند. در حقیقت یک مدل فرهنگی در ذهن ایجاد می‌کنند که زنجیره رفتاری طبق آن عمل می‌کند. برای مردم ایران، فوتبال فقط یک توپ و دو دروازه نیست. آنها فوتبال را در قالب استعاره تحلیل می‌کنند؛ چون برایشان فوتبال جزیی از زندگیشان است. شعار می‌سازند و با آن زندگی می‌کنند. به اسطورهایشان لقب موشک و تانک می‌دهند. به تیمشان لقب یوزپلنگان و در استادیوم در شعارهای فتح جامشان تیم محبوبشان را لشکر خطاب می‌کنند. استعاره فوتبال برای مردم ایران جنگ و رقابت است. گلادیاتور ها... اما در برنامه ویژه قرعه‌کشی جام جهانی تلویزیون، مجری برنامه به استعاره ملی ما حمله کرد. ما و بازیکنان ما را در جنگ آینده تحقیر کرد. تیمی که می‌خواهد شگفتی بیافریند؛ هیچ وقت خود را به شانس و قرعه اینجور وابسته نمی‌کند. کلمات آقای مجری درباره گروه مرگ و آن آقای کافو به ساختار ذهنی مردم و بازیکنان ایران حمله کرد. اگر گروه گروه مرگ است برای رقیبان هم مرگ است.ایران قرار است در روسیه برای رقبایش جهنم درست کند.همانطورکه در ملبورن استرالیا کرد. همانطور که چهارسال پیش آرژانتین با مسی را شگفت زده کرد. یاردوازدهم در اولین گام برای جام جهانی پشت بازیکنان ملی را خالی کرد. اعتماد به نفس را از مردم گرفت. به‌جای اینکه با یادآوری شگفتی‌آفرینی‌هایشان آنان را به حماسه دعوت کند در مقابل این غربزدگی لعنتی تنهایشان گذاشت. در جنگ‌ها می‌گویند سرباز قبل از شکست نظامی، اراده ‌اش را از دست می‌دهد برای همین است که ارتش‌ها در کنار خرید تسلیحات، هزینه بالایی برای تبلیغات می‌کنند. بیخود نبود یکی جور رسانه ملی را کشید و نوشت سردار سلیمانی به اردوی تیم ملی فراخوانده شد. این جمله یادآور یک روحیه دیگر است. سلیمانی استعاره قهرمانی و حماسه است. اینکه ما هر وقت سلیمانی بودیم؛ در مقابل قدرتمندترین گروه‌های مرگ سرافراز بودیم. انتهای پیام/

فروش بی سابقه ۳۴۵ هزار نسخه‌ای کتاب در ۱۰ روز ابتدایی پاییزه کتاب

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب،‌ فروش ۳۴۵ هزار نسخه کتاب در ۱۰ روز از اجرای طرح پاییزه کتاب در حالی به ثبت رسیده است که در پاییزه کتاب سال ۱۳۹۵ در بازه زمانی یک ماهه، ۵۶۱ هزار و ۷۷۶ نسخه کتاب به فروش رسیده بود.طرح پاییزه کتاب با مشارکت ۸۲۹ کتابفروشی در ۳۱ استان کشور در حال اجراست که تاکنون استان های تهران با ۱۵۱ کتابفروشی، اصفهان با ۱۰۳ کتابفروشی و قم با ۹۱ کتابفروشی بیشترین مشارکت را به لحاظ تعداد کتابفروشی‌ها به خود اختصاص دادند.استان تهران با فروش ۷۵هزار و ۵۳۸ نسخه کتاب به ۳۱هزار و ۲۹۱ نفر توانست رتبه اول پرفروش ترین استان‌ها را به خود اختصاص دهد و خراسان رضوی با ۸۷ کتابفروشی توانست ۴۵هزار و ۶۷۲ نسخه کتاب را به ۱۷ هزار و ۲۶ نفر بفروشد و در جایگاه دوم پر فروش‌ترین استان‌ها قرار بگیرد. همچنین، استان اصفهان با ۱۰۳ کتابفروشی خود و فروش ۳۰ هزار و ۱۷۲ نسخه کتاب به ۱۳ هزار و ۳۲۳ نفر در جایگاه سوم این فهرست قرار گرفته است.اجرای طرح «پاییزه کتاب» با شعار «هر ورقش دفتریست... » از دوم آذرماه آغاز شده است. از بین ۸۲۹ کتابفروشی تأییده شده در این طرح ۶۳۳ کتابفروشی از مراکز استان ها و ۱۹۶ کتابفروشی از شهرستان‌ها عضو طرح شده‌اند. علاقه مندان و خریداران کتاب با همراه داشتن کارت ملی می‌توانند با مراجعه به کتابفروشی‌های عضو طرح (به مدت ۲۰ روز برای مراکز استان‌ها و به مدت ۳۰ روز برای شهرستان ها) از تخفیف ۲۰ تا ۲۵ درصدی خرید کتاب در این طرح تا سقف ۱۰۰ هزار تومان استفاده کنند.منبع : تسنیمانتهای پیام/

«اجتماع جوانان مدافع حریم قدس شریف» فردا برگزار می‌شود

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، دانشجویان، جوانان، طلاب و اقشار مختلف مردم در اعتراض به طرح شیطانی رئیس‌جمهوری آمریکا برای انتقال سفارت این کشور به بیت‌المقدس تجمع می‌کنند.بنابراین گزارش، این تجمع فردا دوشنبه ۲۰ آذر ساعت ۱۵ با عنوان «اجتماع جوانان مدافع حریم قدس شریف» برگزار خواهد شد.لازم به ذکر است، ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا اخیرا اعلام کرد که کشورش قدس را به عنوان پایتخت رژیم صهیونیستی به رسمیت شناخته و سفارت خود را از تل‌آویو به این شهر انتقال می‌دهد که این اظهارات خشم مسلمانان آزادیخواه جهان و مردم انقلابی ایران اسلامی را به دنبال داشته است.انتهای پیام/

تظاهرات ۲۵ هزار نفری در تل‌آویو در اعتراض به فساد نتانیاهو

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، برای دومین هفته پیاپی، هزاران نفر در خیابان‌های تل‌آویو علیه فساد مالی «بنیامین نتانیاهو» نخست وزیر رژیم صهیونیستی تظاهرات کردند.به نوشته وبگاه روزنامه «جروزالم پست» حدود ۲۵هزار معترض به نتانیاهو درخصوص پرونده‌های فساد مالی، دریافت رشوه و استفاده از اموال دولتی برای مصارف خصوصی، علیه وی در خیابان‌های تل‌آویو شعار دادند.تظاهرکنندگان ضمن سر دادن شعارهایی مبنی بر فاسد بودن کابینه، خواستار زندانی کردن نتانیاهو شدند.حزب «لیکود» (حزب نتانیاهو و حاکم بر کابینه رژیم صهیونیستی) اما با صدور بیانیه‌ای ضمن محکوم کردن این تظاهرات، مدعی شد جریان چپ‌گرای سیاسی در اسرائیل، مشغول تفرقه‌افکنی و دو نیم کردن صهیونیست‌ها است.«آوی گابای» رهبر حزب «اتحادیه صهیونیست» (اپوزسیون دولت) نیز در واکنش به این بیانیه گفت: «به جای مبارزه با فرهنگ فساد سران، لیکود بازهم یهودیان را دو قطبی می‌کند.»نتانیاهو و همسرش بیش از یک سال است که به‌خاطر پرونده فساد مالی، دریافت و پرداخت رشوه و همچنین استفاده از امکانات دولتی برای مصارف خصوصی، تحت بازجویی و تحقیقات پلیس قرار گرفته است. منبع : فارسانتهای پیام/

عکس شاه و ولی‌عهد سعودی با پرچم‌ آمریکا به آتش کشیده شد+عکس

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، «جبهه مردمی برای آزادی فسلطین» عصر شنبه (دیروز) تظاهرات گسترده‌ای در نوار غزه با مشارکت هزاران نفر و در اعتراض به تصمیم دولت آمریکا علیه قدس برگزار کرد.بر اساس گزارش وبگاه خبرگزاری فلسطینی «سما»، شرکت‌کنندگان علاوه بر سر دادن شعارهایی علیه آمریکا، همراهیِ عربی با این کشور را نیز محکوم و اعلام کردند قدس پایتخت ابدی فلسطین باقی خواهد ماند.در این تظاهرات پرچم‌های آمریکاو رژیم صهیونیستی به علاوه آدمک دونالد ترامپ رئیس‌جمهور آمریکا آتش زده شد و عکس‌های محمد بن سلمان ولی‌عهد عربستان و سلمان بن عبدالعزیز پادشاه این کشور پاره شد.شرکت‌کنندگان همچنین پلاکارت‌هایی در دست داشتند که روی آن نوشته شده بود «تسقط آل سعود» نوشته شده بود.«جمیل مزهر» از رهبران جبهه مردمی اعلام کرد قدس پایتخت ابدی فلسطین است و از ذره‌ای از خاک آن عقب‌نشینی نخواهد شد.منبع : فارسانتهای پیام/

شروط برانکو برای تمدید قرارداد با پرسپولیس چیست؟

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، این روزها مهمترین موضوع پرسپولیسی‌ها تمدید قرارداد با برانکو ایوانکوویچ سرمربی موفق این تیم است و حالا در جدیدترین اظهار نظر، حمیدرضا گرشاسبی سرپرست باشگاه پرسپولیس در مصاحبه‌ای که روز گذشته انجام داد عنوان کرد که قرارداد سرمربی تیم پرسپولیس فردا تمدید خواهد شد تا سرخ‌پوشان در ادامه راه با شرایط بهتری کار را ادامه دهند.این در حالی است که برانکو به خوبی می‌داند در طی این مدتی که در پرسپولیس فعالیت کرده انتظارات به اندازه زیادی از او و تیمش بالا رفته است و برای ادامه این موفقیت باید ابزارهای لازم وجود داشته باشد. برانکو بهتر از هر کسی مطلع است که تداوم موفقیت‌های اخیر در گروی فراهم بودن شرایط و امکانات است و برای اینکه در ادامه راه باز هم موفق باشد باید بسترهای لازم فراهم شود.از همین رو او در جلساتی که با گرشاسبی سرپرست باشگاه پرسپولیس برای تمدید قرارداد داشته خواستار فراهم بودن امکانات برای ادامه موفقیت‌های پرسپولیس شده است و البته ۲ شرط مهم را هم پیش‌روی سرپرست باشگاهش قرارداده تا با انجام آن، راه برای تمدید قرارداد تسهیل شود. ۲ شرط اصلی برانکو تسویه حساب با او و دستیارانش بوده و موضوع دیگر هم بحث تمدید قرارداد با بازیکنانی بوده که قراردادشان امسال با پرسپولیس به پایان می‌رسد.پرسپولیس به دلیل شکایت باشگاه ریزه‌اسپور ترکیه علاوه بر محرومیت مالی از ۲ پنجره نقل و انتقالاتی هم محروم شده است و این موضوعی است که باعث شده تا برانکو در این زمینه محتاط‌تر عمل کند. او از گرشاسبی خواسته تا بازیکنانی که قراردادشان امسال به پایان می‌رسد تمدید کند تا دست او از نظر نیروی انسانی خالی نماند چرا که در صورتی که محرومیت نقل و انتقالات لغو یا کسر نشود کار برای تیم پرسپولیس در فصل بعد بسیار سخت خواهد بود.از طرف دیگر برانکو و دستیارانش مبالغی را از باشگاه پرسپولیس طلبکار هستند و سرمربی پرسپولیس برای تمدید قراردادش با این باشگاه عنوان کرده که با آنها تسویه حساب شود. برانکو و دستیارانش بابت قراردادشان و همچنین پاداش قهرمانی در لیگ برتر و همچنین صعود در لیگ قهرمانان آسیا را به صورت کامل دریافت نکرده‌اند و سرمربی پرسپولیس خواستار روشن شدن تکلیف این بدهی‌ها و همچنین تسویه آنها شده که گرشاسبی هم قول‌های مساعدی به او داده است.منبع : فارسانتهای پیام/

"کانال انحرافی"تکنیک دولت‌ها برای انحراف افکار عمومی از مسئله اصلی

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، یاد گرفتن "زبان اقناع" یکی از مهم‌ترین مهارت‌های سواد رسانه‌ای است، اگر شما بفهمید که یک پیام رسانه‌ای چطور و به چه روش سعی می‌کند تا شما را قانع کند به چیزی اعتقاد داشته باشید یا کاری را انجام دهید، آن وقت شما بهتر و با چشمان بازتر می‌توانید تصمیم بگیرید.در سلسله پست‌هایی تعدادی از تکنیک‌های پایه‌ای زبان اقناع را توضیح می‌دهیم؛ اغلب این تکنیک‌ها ساده هستند و شما به راحتی می‌توانید آن‌ها را در پیام رسانه‌ای تشخیص دهید.تکنیک هفتم: کانال انحرافیهدف اصلی این تکنیک، منحرف کردن توجه مخاطب از یک مسئله، با طرح یا برجسته کردن موضوعی دیگر است؛ این روش معمولا زمانی بیشتر به کار گرفته می‌شود که رسانه قصد دارد سعی کند بخشی از داستان پنهان شود یا آن بخشی که به ضرر گروه خاصی است، کمتر برجسته شود.یکی از موارد پرکاربرد این تکنیک، موضوعات و چالشهای سیاسی است؛ خیلی از اوقات شاهدیم که وقتی دولت‌ها در مسئله‌ای خاص با چالشهای جدی مواجه می‌شوند، سعی می‌کنند با برجسته کردن مسئله‌ای دیگر در افکار عمومی، ذهن مخاطب را از چالش اصلی دور کنند و از زیر فشارهای اجتماعی خارج شوند.بطور مثال در تصویر زیر مشاهده می‌کنید که جلب نظر مخاطب به غذای زائد میان دندان جلب می‌شود و در اینجا با برجسته کردن برخی از اجزای تصویر، ذهن مخاطب را به سمت آن‌ها منحرف می‌کنیم تا نتوانیم به دست شش انگشتی در تصویر اول‌، دست اضافه در تصویر دوم همچنین گوش بریده مرد در تصویر سوم را پیدا کند:منبع : تسنیمانتهای پیام/

سلیمی: اگر می‌خواهیم حق ورزشکاران‌مان خورده نشود باید پول خرج کنیم

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، بهداد سلیمی درباره مسابقات وزنه‌برداری قهرمانی جهان و قهرمانی تیم ملی کشورمان در این رقابت‌ها اظهار داشت: برای من این مسابقات یک اتفاق بد و یک اتفاق خوب داشت. اول اینکه توانستم جزو تیمی باشم که برای اولین بار قهرمان جهان می‌شود. این برای من یک اتفاق خوب بود که این تیم را همراهی کردم.وی ادامه داد: پس از آن این ناداوری‌ها اتفاق بدی بود که برای من دوباره در این مسابقات تکرار شد و دوباره حق ناحق شد و نتوانستیم باز هم از خودمان دفاع کنیم.قهرمان وزنه‌برداری کشورمان در پاسخ به این پرسش که آیا خودش به قطعیت رسیده است که به دلیل خصومت حرکات او را خطا گرفته‌اند، تصریح کرد: بله، قطعاً همین‌طور است. بعد از حرکات یک ضرب جلود عراقی به محل گرم کردن ورزشکاران آمد و همه را در آغوش گرفت و حتی سمت من هم نیامد. نمی‌دانم چرا این‌طور شده است و چه هیزم تری به او فروخته‌ام! بعد از مسابقات هم با خیلی از کارشناسان و رقبای خودم صحبت کردم. همه آنها اذعان کردند که وزنه ۲۵۲ کیلویی من کاملاً درست مهار شده است.سلیمی که با برنامه تهران ورزشی رادیو تهران افزود: از بین کارشناسان داخلی هم کسانی که خودشان صاحب سبک بودند همه نظرشان این بود که حرکت آخر من کاملاً درست بوده است. من خودم قبول دارم وزنه ۲۴۱ کیلویی من خطا بود و آرنجم اشتباه بود، اما با تمام کسانی که صحبت کردم اعتقاد داشتند وزنه ۲۵۲ کیلویی را کاملاً درست بالای سرم بردم.وی در واکنش به این پرسش که به نظر می‌رسید پس از بالا بردن وزنه ۲۵۲ کیلویی برای هیئت ژوری کری خوانده است، عنوان کرد: خیر، کری در کار نبود. هر کسی احساسات خود را به یک نحو بروز می‌دهد. من هم آن کار را کردم به هیچ وجه قصد کری خواندن نداشتم. در تمرینات هم زمانی که وزنه‌ای را بر می‌دارم این‌طور خوشحالی می‌کنم. همه ما حسین رضازاده را یادمان است. او هم همیشه زیر وزنه سرش را تکان می‌داد. آیا رضازاده هم به کسی توهین می‌کرد؟ من هم این‌طور خوشحالی کردم.قهرمان وزنه‌برداری کشورمان در مورد اینکه با اضافه شدن سعید علی‌حسینی به تیم ملی و بازگشت دوباره او آیا رقابت این دو قهرمان به پیشرفت آنها کمک می‌کند، تصریح کرد: بله، صددرصد. پس از سال ۲۰۱۲ که سجاد انوشیروانی خداحافظی کرد من اُفت محسوسی داشتم، چون رقیبی در این ایران نداشتم که با او رقابت کنم. به نظرم از وقتی که علی‌حسینی بازگشته است در کنار هم رقابت خوبی داریم و توانسته‌ایم به هم کمک کنیم. من فکر می‌کنم اگر این روند ادامه داشته باشد می‌تواند به هر دوی ما کمک کند.سلیمی ادامه داد: اما این را هم باید بگویم من هنوز در مورد آینده‌ام تصمیم قطعی نگرفته‌ام، چون از این اتفاقات خیلی ناراحتم. بعد از المپیک چون می‌دانستم در زدن قیچی ضعف‌هایی دارم زمان زیادی روی این نقطه ضعف کار کردم و در این مسابقات کاملاً صحیح این حرکت را اجرا کردم، اما باز هم دیدم به ناحق حقم را خوردند. فکر اینکه خدایی ناکرده یک سال بعد هم زحمات من دوباره بر باد برود، اذیتم می‌کند و به همین خاطر هنوز نتوانسته‌ام تصمیم بگیرم.وی درباره اظهارات گذشته‌اش و اینکه گفته بود «مشکلات مرادی و فدراسیون جهانی وزنه‌برداری باعث به وجود آمدن این ناداوری‌ها علیه من شده است» و اینکه چه راه‌حلی برای این موضوع پیشنهاد می‌دهد،‌ خاطر نشان کرد: در رشته‌های مافیایی مانند کشتی و وزنه‌برداری دو راه‌حل وجود دارد؛ اول اینکه از نظر ارتباطی و سیاسی رابطه‌ای برقرار کنیم و صاحب کرسی جهانی شویم که امسال متأسفانه این فرصت را از دست دادیم. دوم هم اگر بخواهم خیلی رُک بگویم باید یک مقدار پول خرج کنیم تا کسانی که صاحب قدرت هستند ما را حمایت کنند. به‌هرحال قدرت در این رشته‌ها در دست چند نفر خاص است و ما باید از آنها حمایت کنیم تا این اتفاقات برای ورزشکاران‌مان رخ ندهد.منبع : تسنیمانتهای پیام/
Viewing all 4543 articles
Browse latest View live