February 19, 2017, 2:15 am
به گزارش ندای انقلاب، شركت كنندگان حاضر در چهارمین نمایشگاه رسانه های دیجیتال انقلاب اسلامی، به مناسبت سالروز صدور حكم ارتداد سلمان رشدی توسط امام خمینی(ره) جایزه بیش از یک میلیارد تومانی برای اعدام وی تعیین كردند. حضرت امام(ره) در همین ارتباط می فرمایند: «ترس من این است كه تحلیلگران امروز، ۱۰ سال دیگر بر كرسی قضاوت بنشینند و بگویند كه باید دید فتوای اسلامی و حكم اعدام سلمان رشدی مطابق اصول و قوانین دیپلماسی یا خیر؟» در همین راستا و برای جلوگیری از فراموشی حکم بنیانگذار انقلاب اسلامی، شركت كنندگان حاضر در چهارمین نمایشگاه رسانه های دیجیتال انقلاب اسلامی، به مناسبت سالروز صدور حكم ارتداد سلمان رشدی توسط امام خمینی(ره) جایزه بیش از یک میلیارد تومانی برای اعدام وی تعیین كردند. این شركت ها و موسسات مردم نهاد برای زنده ماندن و پیگیری حكم تاریخی امام خمینی(ره) این جایزه را تعیین كردند. این جایزه یک میلیارد و هشتاد و یک میلیون تومانی توسط ۴۰ موسسه و رسانه مردمی شركت كننده در نمایشگاه تامین شده است.منبع : مشرق |
|
↧
February 18, 2017, 3:42 am
به گزارش ندای انقلاب، اتهامات سوء استفاده جنسی علیه کشیش های کاتولیک در فیلیپین رو به افزایش گذاشته است. این را برخی بازرسان ارشد کلیسا در این کشور اعلام کرده اند.فیلم مستندی که اخیرا از برنامه «East ۱۰۱» شبکه الجزیره انگلیسی منتشر شده(با عنوان «فیلیپین: گناه پدرها»)، فاش می کند که تعقیب قضایی کشیش های متهم به سوء استفاده جنسی در بزرگ ترین جامعه مسیحی در شرق آسیا(فیلیپین) امری بسیار نادر است.شماری از قربانیان که این اتهامات را مطرح می کنند، در این فیلم گفته اند که برای شکایت نکردن به مراجع قضایی تحت فشار قرار گرفته اند و به آن ها در ازای سکوتشان پیشنهاد پول شده است.ایملدا، دختر فیلیپینی ۱۵ ساله به الجزیره گفت که کشیشِ روستایشان او را مورد آزار خشن جنسی قرار داد: " کارهای او برای من بسیار دردناک بود....چرا او چنین کاری با من کرد؟"او می گوید وقتی که خانواده اش فهمیدند که او موضوع را به پلیس گفته است، او را به شدت کتک زدند: " آن قدر کتک خوردم که دیگر می ترسیدم به خانه بروم. آن ها از دستم عصبانی بودند و به من می گفتند که کار بدی کردم که به پلیس شکایت کردم. آن ها(خانواده) با من مثل یک سگ ولگرد برخورد کردند، تنها به این خاطر که من به پلیس شکایت کردم."او مدعی است که یک زن و یک مرد از کلیسا به او ۱۵۰ دلار پول دادند تا شکایتش را پس بگیرد. پرونده او هیچ گاه به دادگاه نرفت." خداوند چنین چیزی نگفته است"سراسقف بازنشسته، اسکار کروز، رییس محکمه ملی استیناف کلیسای کاتولیک در فیلیپین، می گوید که شمار شکایت ها درباره سوء استفاده جنسی توسط کشیش های کاتولیک روز به روز بیشتر می شود، به ویژه دعاوی مربوط به «پدوفیلیا»(سوء استفاده جنسی از کودکان):" عامه مردم، به ویژه در نواحی روستایی، در تقبیح کردار نادرست کشیش ها به نسبت هشیارتر و جسورتر شده اند." او در ادامه گفت: " شاید بقیه اسقف ها از من دلگیر شوند ولی این یک موضع شخصی است، که دورانی که می شد چشم و گوش خود را ببندی، انگار که هیچ اتفاقی نیافتاده، گذشته است."الجزیره همچنین کشف کرد که برخی از کشیش های کاتولیک فیلیپینی «نذر تجرّد» خود را شکسته اند و پدر شده اند.پدر «المر کاجیلینگ» که از دوست دختر! خود ۴ فرزند دارد، می گوید که نذر تجرّد برای کشیش ها " تنها یک قانون ساخت بشر است":" خداوند چنین چیزی نگفته است، پس به نظر من، نمی شود گفت که من(بابت پدر شدن) مرتکب گناه شده ام. من تنها به حکم او استمرار بخشیده ام...ازدیاد نسل."پدر کاجیلینگ و دو کشیش دیگر که ان ها هم صاحب فرزند هستن، آیین کاتولیک را به سبک خود اجراء می کنند. آن ها در کلیساهای خصوصی به موعظه می پردازند. آن ها با واتیکان هم نامه نگاری کرده اند تا به طور رسمی از سوی کلیسای کاتولیک پذیرفته شوند.پدر جیم آکاکاسو، رییس جامعه روحانی کانن در فیلیپین، این کشیش های «پدر» را محکوم می کند، ولی می گوید که در برخی اسقف نشین های دورافتاده فیلیپین، از هر ۵ کشیش یک نفر دارای خانواده و فرزند است:" واقعیت این است که این مساله در برخی نواحی اتفاق می افتد که انضباط و سلسله مراتب کلیسا به خوبی سازماندهی نشده است."واتیکان حاضر به پاسخ گویی به سوالات الجزیره درباره اتهامات سوء استفاده جنسی توسط کشیش های فیلیپینی نشد.پدر آکاکاسو، در جواب این پرسش که آیا اسقف های فیلیپینی ملزم به گزارش ادعاهای این چنینی به مقامات دولتی هستند یا نه، می گوید که تمام بررسی ها در این مورد باید به عهده خود کلیسا باشد:" یک شخص بی گناه است، مگر این که خلاف ان ثابت شود، و از این رو کلیسا این دعاوی را با دقت بسیار بررسی می کند تا هم از شان و اعتبار نام کشیش ها دفاع کند و هم از شان قربانی."منبع :مشرق |
|
↧
↧
February 19, 2017, 2:25 am
به گزارش ندای انقلاب، تیم فوتبال استقلال بعد از پیروزی مقابل السد قطر در پلی آف لیگ قهرمانان آسیا روز دوشنبه باید اولین بازیاش را در مرحله گروهی انجام بدهد. اولین حریف استقلال الاهلی امارات است تیمی قدرتمند که فصل گذشته قهرمان شد و در این فصل نیز در رده دوم لیگ امارات است. الاهلی قدرتمندترین خط دفاع لیگ امارات را دارد و در این فصل از ۱۹ مسابقه ۴۱ امتیاز دارد و فقط دو باخت برایش ثبت شده است.الاهلی امارات برای فوتبالدوستان ایرانی نامی آشناست باشگاهی که علی کریمی سالها در آن بازی میکرده و یکی از محبوبترین بازیکنان این باشگاه بود.استقلال ایران هم روزهای سخت ابتدای فصل را پشت سرگذاشت و اکنون تیمی قدرتمند با جوانانی شایسته است. محرومیت نقل و انتقالات استقلال که از سوی فیفا اعمال شد سعادتی اجباری برای آبیپوشان به بار آورد. آبیپوشان اکنون بدون سرور جبارف و آندرانیک تیموریان تیمی ترسناک و مقتدر شده که هر حریفی از رویارویی با آنها هراس دارند.تنها مشکل استقلال در این بازی غیبت علیرضا منصوریان سرمربی تیم است که تا دیروز عصر نتوانست همراه تیمش به دوبی برود.الاهلی فصل گذشته قهرمان لیگ امارات شده و در این تیم بازیکنانی مثل احمد خلیل، ولید عباس، ، عیسی المرزوقی، عبدالعزیز حسین و... حضور دارند. سه بازیکن غیر آسیایی الاهلی نیز از جمله بهترین بازیکنان این تیم محسوب میشوند.استقلال بهمن ماه رویایی را پشت سرگذاشت و با ۵ برد متوالی در لیگ برتر خود را به رده سوم لیگ رسانده و اگر برد آبیپوشان مقابل السد قطر را هم حساب کنیم شاگردان منصوریان ۶ پیروزی درخشان را داشتهاند و اکنون به دنبال هفتمین برد متوالیشان مقابل الاهلی امارات در اول اسفند ۹۵ هستند.دیدار دو تیم ساعت ۱۹ و ۴۵ دقیقه در امارات برگزار میشود.دیگر دیدار این گروه بین تیم التعاون عربستان و لوکوموتیو تاشکند ساعت ۱۹ و ۱۰ دقیقه آغاز میشود.منبع : فارسانتهای پیام/ |
|
↧
February 19, 2017, 1:30 am
به گزارش ندای انقلاب، بر اساس اطلاعات دوربینهای نظارت تصویری و سامانه هوشمند تردد شمار برخط در حال حاضر غیر از محورهای مسدود و ممنوع ذکر شده در این گزارش، بقیه محورهای مواصلاتی کشور باز است و تردد در آنها به روال عادی جریان دارد.با توجه به بارش برف در استانهای سردسیر، به رانندگان محورهای کوهستانی توصیه میشود، حتماً خودرو خود را به زنجیر چرخ و تجهیزات زمستانی مجهز کنند.کل تردد ثبت شده در شبانهروز گذشته براساس اطلاعات دریافتی از ۱۸۱۲ دستگاه ترددشمار فعال در محورهای برون شهری، نسبت به روز قبل ۰.۸ درصد افزایش نشان میدهد، در همین مدت همچنین سهم وسایل نقلیه سنگین در ترافیک راهها ۱۷.۵ درصد، اوج تردد بین ساعات ۱۶ الی ۱۷ و کمترین تردد بین ساعات ۳ الی ۴ صبح صورت پذیرفته که هموطنان با آگاهی از این موضوع میتوانند ساعات مناسب تری را برای سفر انتخاب کنند.پرترددترین جادههای کشورآزادراه کرج-تهران، آزادراه تهران-کرج، آزادراه کرج-قزوین، آزادراه قزوین-کرج ، آزادراه تهران-قم، آزادراه قم-تهران، مسیر پاکدشت-تهران و تهران-پاکدشت، محور تهران-شهریار و شهریار-تهران و محور ساوه-تهران و تهران-ساوه و مسیر کرج-ماهدشت در ۲۴ ساعت گذشته بیشترین ترافیک را داشتهاند.ممنوعیت تردد به دلیل مداخلات جوی و شرایط نامناسب فیزیکی راهمحور شمشک-دیزین و بالعکس واقع در استانهای تهران و البرز از مورخ ۵ آبان ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل بارش برف و نبود ایمنی کافی مسدود است.محور رامیان - اولنگ - شاهرود واقع در استانهای گلستان و سمنان به دلیل نبود ایمنی کافی، فعلاً مسدود است.محور پونل- خلخال (حد فاصل زندیان تا الماس) واقع در استانهای گیلان و اردبیل، از مورخ ۱ آذر ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل بارش شدید برف، کولاک و نبود ایمنی کافی مسدود است.محور سروآباد – پاوه محدوده گردنه تته واقع در استان کردستان از مورخ ۱۱ آذر ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل بارش شدید برف، کولاک و نبود ایمنی کافی مسدود است.محور گنجنامه - تویسرکان، واقع در استان همدان، از مورخ ۲۵ آذر ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل نبود ایمنی کافی مسدود است.محور سی سخت - پادنا، واقع دراستان کهگیلویه و بویراحمد، از مورخ ۳ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی، به دلیل بارش برف و نبود ایمنی کافی مسدود است.محور نیک شهر-چاهان-زرآباد واقع در جنوب استان سیستان و بلوچستان (ایرانشهر)، از مورخ ۱۵ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل طغیان رودخانه و نبود ایمنی کافی مسدود است.محور بستک - خمیر، واقع در استان هرمزگان، از مورخ ۲۳ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل نبود ایمنی کافی مسدود است و تردد از مسیر جایگزین بستک – چاه سرمه – بندرعباس انجام میشود.محور فرعی رودبار – قلعه گنج، واقع در استان کرمان، از مورخ ۲۶ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل نبود ایمنی کافی مسدود است.محور فرعی رودبار – کهنوج، واقع در جنوب استان کرمان، از مورخ ۲۶ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل نبود ایمنی کافی مسدود است.محور سقز – مریوان، واقع در استان کردستان، از مورخ ۲۶ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل بارش شدید برف و نبود ایمنی کافی مسدود است.محور شیراز – جهرم، واقع در استان فارس، از مورخ ۲۶ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به علت نبود ایمنی کافی مسدود است.محور بندرلنگه – خمیر، واقع در استان هرمزگان، از مورخ ۲۷ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل طغیان رودخانه و نبود ایمنی کافی مسدود است.محور تهم - چورزق، واقع در استان زنجان، از مورخ ۲۷ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی ، به دلیل بارش شدید برف و نبود ایمنی کافی مسدود می باشد.محور سیاهکل - دیلمان، واقع در استان گیلان، از مورخ ۲۹ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل بارش شدید برف و کولاک و نبود ایمنی کافی مسدود است.محور دندی – تخت سلیمان، واقع در استان زنجان، از مورخ ۲۹ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل بارش شدید برف و کولاک و نبود ایمنی کافی مسدود است.محور خواف - رشتخوار، واقع در استان خراسان رضوی، از مورخ ۲۹ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی تا اطلاع بعدی به دلیل طغیان رودخانه و نبود ایمنی کافی مسدود است.محور بوشهر – دیر - بردخون، واقع در استان بوشهر، از مورخ ۳۰ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل نبود ایمنی کافی مسدود است.محور شیراز - خرامه، واقع در استان فارس، از مورخ ۳۰ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل نبود ایمنی کافی مسدود و تردد از مسیر جایگزین شیراز – داریون –رحمت آباد – کلبار – خرامه انجام میشود.محور دبیران – سه راهی جهرم، واقع در استان فارس، از مورخ ۳۰ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل نبود ایمنی کافی مسدود است.محور حاجی آباد – وکیل آباد، واقع در استان هرمزگان، از مورخ ۳۰ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل نبود ایمنی کافی مسدود است.محور کازرون – فراشبند، واقع در استان فارس، از مورخ ۳۰ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل نبود ایمنی کافی مسدود است و تردد از مسیر جایگزین کازرون – برازجان– اهرم – فراشبند انجام میشود.محور رودبار – ایرانشهر، واقع در جنوب استان کرمان، از مورخ ۳۰ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل طغیان رودخانه و نبود ایمنی کافی مسدود است.محور دلگان – زهکلوت، واقع در جنوب استان سیستان و بلوچستان (ایرانشهر)، از مورخ ۳۰ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل طغیان رودخانه و نبود ایمنی کافی مسدود است.محور شیف-گناوه، واقع در استان بوشهر، از مورخ ۳۰ بهمن ۹۵ تا اطلاع بعدی به دلیل نبود ایمنی کافی مسدود است.ممنوعیت تردد به تفکیک یا اولویت وسایل نقلیهمحور قدیم قزوین – رشت (تونل منجیل) از مورخ ۲ آبان لغایت ۲۰ اسفند ۹۵، روزهای شنبه تا چهارشنبه از ساعت ۹:۴۰ الی ۱۱ و از ساعت ۱۵ الی ۱۶:۳۰ و روز جمعه از ساعت ۶ الی ۸ غیر از روزهای قبل و بعد از تعطیلات چند روزه بهدلیل اجرای عملیات خاکبرداری آزاد راه قزوین – رشت محدوده خروجی تونل منجیل، مسدود بوده و محور فوق در ساعات انسداد فاقد مسیر جایگزین است، در زمان انسداد محور در روز جمعه ترجیحا لاین رفت در اولویت بازگشایی قرار دارد.محور الوان – بستان، واقع در استان خوزستان در روزهای ۳ بهمن لغایت ۲۰ اسفند ۹۵ ساعت ۸ الی ۱۸ به دلیل اجرای عملیات تعریض، کیلومتر ۰ الی ۵، مسدود است و تردد از مسیرهای جایگزین اهواز – چذابه و محور روستایی شوش – سه راهی عنکوش – چنانه - بستان انجام میشود.محور گرگان – علیآباد، واقع در استان گلستان، از مورخ ۲۵ بهمن لغایت ۷ اسفند ۹۵ ساعت ۷ الی ۱۹ به دلیل اجرای عملیات نصب تیر پل تقاطع غیر همسطح ورودی غربی کمربندی علی آباد، حدفاصل کیلومتر ۲۵ مسدود بوده و تردد از محور قدیم گرگان – علی آباد انجام میشود.محور کرج-چالوس در محدوده تونل امیرکبیر از روز ۲۵ دی ۹۵ لغایت ۲۰ اسفند ۹۵ روزهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه، سهشنبه و چهارشنبه به غیر از ایام تعطیلات رسمی و همچنین روزهای قبل و بعد از تعطیلات چند روزه، از ساعت ۲۱:۳۰ الی ۵:۳۰ بهدلیل اجرای عملیات پایدارسازی ۷۰۰ متر بحرانی تونل، مسیر از ساعت ۲۱:۳۰ الی ۵:۳۰ مسدود است و تردد از محورهای فیروزکوه و هراز انجام میشود، اجرای عملیات در طول روز همزمان با عبور ترافیک صورت میگیرد.در کیلومتر ۱۵ باند جنوبی آزادراه تهران-قم واقع در استان تهران، از مورخ ۱۳ دی لغایت ۲۰ اسفند ۹۵ روزهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه و چهارشنبه از ساعت ۸ الی ۱۶، روز سهشنبه از ساعت ۸ الی ۱۴ و روز پنجشنبه از ساعت ۸ الی ۱۲، به غیر ازایام تعطیلات رسمی و همچنین روزهای قبل و بعد از تعطیلات چند روزه، به دلیل اجرای عملیات نصب نیوجرسی بتنی مفصلدار در جزیره میانی آزادراه، تردد همزمان با اجرای عملیات و رعایت جوانب احتیاط با اعمال محدودیت ترافیکی در یک خط عبور (یک سوم مسیر) انجام میشود.محور کرج – چالوس واقع در استان مازندران از مورخ ۱۶ بهمن لغایت ۱۵ اسفند ۹۵ در روزهای شنبه تا سه شنبه هر هفته از ساعت ۷ الی ۱۶ و روز چهارشنبه از ساعت ۷ الی ۱۲، به غیر از ایام تعطیلات رسمی و همچنین روزهای قبل و بعد از تعطیلات چند روزه به دلیل اجرای عملیات لکهگیری و روکش آسفالت، از کیلومتر ۲۰ الی ۹۰، تردد همزمان با اجرای عملیات، با محدودیت و رعایت احتیاط انجام میشود.محور هراز واقع در استان مازندران از مورخ ۱۶ بهمن لغایت ۱۵ اسفند ۹۵ روزهای شنبه تا سهشنبه هر هفته از ساعت ۷ الی ۱۶ و روز چهارشنبه از ساعت ۷ الی ۱۲، به غیر از ایام تعطیلات رسمی و همچنین روزهای قبل و بعد از تعطیلات چند روزه به دلیل اجرای عملیات لکهگیری و روکش آسفالت از کیلومتر ۵ الی ۹۰، تردد همزمان با اجرای عملیات، با محدودیت و رعایت احتیاط انجام میشود.محور فیروزکوه، واقع در استان مازندران از مورخ ۱۶ بهمن لغایت ۱۵ اسفند ۹۵ روزهای شنبه تا سهشنبه هر هفته از ساعت ۷ الی ۱۶ و روز چهارشنبه از ساعت ۷ الی ۱۲، به غیر از ایام تعطیلات رسمی و همچنین روزهای قبل و بعد از تعطیلات چند روزه به دلیل اجرای عملیات لکهگیری و روکش آسفالت، از کیلومتر ۱ الی ۹۵، تردد همزمان با اجرای عملیات، با محدودیت و رعایت احتیاط انجام میشود.مسافران میتوانند برای دریافت اطلاعات تفصیلی راهها و خلاصه آخرین وضعیت جادهها، عدد ۱۴۱ را به شماره ۱۰۰۰۱۴۱ پیامک کنند و یا با شمارههای ۱۴۱ و ۸۸۹۲۵۲۵۲ تماس بگیرند.پیامهای آموزشی و توصیههای ایمنی در رانندگیایمنی رفت و آمد در جاده و خیابانها یک نیاز ملی است.رانندگی کاری دقیق و آگاهانه است، اگر تعداد سرنشینان اتومبیل زیاد باشد، نه تنها به سیستم فنی وسیله نقلیه آسیب میرساند، بلکه گاهی اوقات مانع دید راننده شده و از واکنشهای سریع و به موقع جلوگیری میکند.سنگ بنای مهارت و آموزش ترافیکی را باید از مهد کودک گذاشت، مربیان مهد کودک میتوانند شخصیت ترافیکی بچهها را شکل داده و خطراتی که در کمین کودکان است، را کاهش دهند.تلاش کنیم، با آموزش صحیح فرزندانمان را به آگاهی و مهارت در زمینه ترافیک برسانیم و اگر از این آموزشها یک آسیبدیده هم کمتر شود، کار بزرگی انجام شده است.تابلوهای راهنمایی و رانندگی پیام آوران نظم و قانون هستند؛ رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی نشانگر شخصیت و فرهنگ اجتماعی ما است.به فرامین و توصیههای علائم و چراغهای راهنمایی توجه و از آنها پیروی کنید، توجه به این تابلوها که نشانههای نمادین قوانین و مقررات عبور و مرور هستند، الزامی است، این علائم دستورالعمل رانندگی صحیح را نشان میدهند، مطمئن شوید، مفهوم همه علائم را میدانید.آرامش در حین رانندگی موقعیتهای خطرناک سانحهساز را برطرف میسازد.استفاده از تلفن همراه در هنگام رانندگی بسیار خطرناک است، در صـورت ضرورت پاسخ گویی، خودرو را به منتهیالیه سمـت راست خیابان هدایت کرده و سپس به گفتوگو بپردازید، طبق آخرین بررسیها تلفن همراه عامل بسیاری از تصادفات رانندگی است.شما باید بتوانید شماره خودروها را از فاصله ۲۰ متری بخوانید، اگر در دید خود مشکل دارید، حتما باید در مواقع رانندگی از عینک استفاده کنید.توصیه میشود، رانندگان همیشه در داخل خودرو یک دستگاه کپسول آتشنشانی استاندارد به منظور خاموش کردن آتش و مـهار ابعاد آن به همراه داشته باشند.داشتن حس مسئولیت و عدم توجه به منافع شخصی، مهمترین عامل برقراری ایمنی و جلوگیری از بروز سوانح دلخراش رانندگی است؛ اگر جاده و خودرو به گونهای ایمن و صحیح ساخته شوند و در کنار آن کاربران نیز از قوانین تبعیت کنند، مشکلی در رانندگی به وجود نخواهد آمد.گذشت در رانندگی اولین قدم در نظم دادن به ترافیک استسرعت زیاد در رانندگی، شتاب برای رسیدن به حوادث است؛ رانندگان دقت داشته باشند که کمبود زمان خود را با سرعت زیاد جبران نکنند.رانندگان با رعایت اصول ایمنی، سفری مطمئن خواهند داشت؛ مدت زمان تردد در جادهها از مبدأ تا رسیدن به مقصد هم بخشی از سفر است، بهتر است مسافران از این زمان هم برای بهرهمندی سفر خود استفاده کنند و فقط به رسیدن به مقصد نیندیشند.طبق آمار بسیاری از تصادفات رانندگی در فاصله ۳۰ کیلومتری شهرها رخ میدهد، راکبان موتورسیکلت در صورت الزام تردد در حاشیه راهها، همه قوانین راهنمایی و رانندگی را رعایت کرده و احتیاط را در دستور کار خود قرار دهند.مقررات ترافیکی فقط مخصوص رانندگان نیست، رهگذران پیاده هم باید به آن توجه کنند.از عابران پیاده در حاشیه شهرها تقاضا میشود، تا حد امکان در حاشیه جاده تردد نکنند و عبور عرضی از جاده نداشته باشند.بیشترین تصادفات رانندگی که در ۳۰ کیلومتری شهرها رخ میدهد، مربوط به راکبان موتورسیکلت و عابران پیاده است؛ از رانندگان وسایل نقلیه خودرویی تقاضا میشود، احتیاط را بسیار بیشتر در این مسیرها در دستور کار خود قرار دهند.رانندگان عدم تخطی از سرعت مطمئنه و تردد با سرعت مجاز را همیشه در دستور کار خود قرار دهند، بیش از ۵۰ درصد تصادفات رانندگی به دلیل تخطی از سرعت مطمئنه و سبقت غیرمجاز رخ میدهد.در بسیاری از تصادفات رانندگی که در سرعت بالای ۵۰ کیلومتر در ساعت رخ میدهد، بر اثر برخورد سـر راننده به شیشه جلو و قفسه سینه با فرمان اتومبیل ضربات مرگآوری بر سرنشینان جلو وسیله نقلیه وارد میشود.ضربات وارده به ناحیه سر و گردن علت اصلی بیش از ۷۰ درصد تصادفات منجر به فوت است، به همین دلیل بستن کمربند ایمنی برای راننده و سرنشینان ردیف اول وسایل نقلیه در حال حرکت در بزرگراههای درون شهری، کمربندیها و جادههای بین شهری الزامی است.طبق مطالعات انجام شده تـوسط سازمان بهداشت جهانی استفاده صحیح از کمربند ایمنی احتمال مرگ و میر ناشی از تصادفات رانندگی را تا ۶۰ درصد کاهش میدهد.هنگام رانندگی در بزرگراهها همواره از سمت راست حرکت کنید، مگر آنکه قصد سبقت داشته باشید، تغییر خط عبوری باید با احتیاط و با استفاده از چراغ راهنما انجام پذیرد.مسافران و رانندگان طول مسیر مبدأ تا مقصد را هم بخشی از سفر بدانند و عجلهای برای رسیدن به مقصد نداشته باشند، در طول مسیر استراحتی هر چند کوتاه داشته باشند، تا خوابآلودگی رفع شود، بسیاری از تصادفات رانندگی در فواصل ۳۰ کیلومتری مانده به مقصد رخ داده است.منبع : فارسانتهای پیام/ |
|
↧
February 19, 2017, 2:06 am
به گزارش ندای انقلاب، بعد از تمدید چندباره مرخصی مهدی هاشمی که بعد از فوت آیتالله هاشمیرفسنجانی به وی اعطا شده بود، مسئولان قضایی اعلام کرده بودند مرخصی مهدی هاشمی تا ۳۰ بهمن تمدید شده است.با وجود اینکه روز گذشته مرخصی مهدی هاشمی به پایان رسیده است، اما وی تا امروز یکشنبه اول اسفند هنوز خود را به زندان معرفی نکرده است. هنوز مشخص نیست علت غیبت وی، تمدید مجدد مرخصی است یا مهدی هاشمی از معرفی خود به زندان خودداری کرده است.مصطفی محبی، مدیرکل زندانهای استان تهران شب گذشته اعلام کرده بود با وجود اتمام مرخصی، مهدی هاشمی به زندان بازنگشته است.انتهای پیام/ |
|
↧
↧
February 20, 2017, 5:05 am
به گزارش ندای انقلاب، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس جلسه کمیته فرهنگ، هنر، رسانه کمیسیون فرهنگی را تشریح کرد. سیدصادق طباطبایینژاد در تشریح جلسه امروز کمیته فرهنگ، هنر، رسانه کمیسیون فرهنگی با اشاره به دعوت از منتقدان جشنواره فیلم فجر و حضور مسعود فراستی؛ منتقد سینما با هدف توضیح دلایل انتقادات خود به جشنواره در کمیته، گفت: آقای فراستی انتقادهای جدی به جشنواره از جهات مختلف داشت و این دوره از جشنواره را ضعیفترین دوره در تمام دورههای گذشته دانست، ضمن آنکه انتخاب داوران دو تابعیتی برای چنین جشنوارهای را اشکال اساسی داوری دانست چراکه افراد دو تابعیتی آنقدر که لازم است به ملیت ایرانی پایبند نیستند.فراستی میگوید؛ انتقادهای خودش و افخمی سبب رای داوران به "ماجرای نیمروز" شدنماینده مردم اردستان در مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه در این جلسه علی مطهری، سیدصادق طباطبایی نژاد، احمد سالک، احسان قاضیزاده هاشمی، احد آزادیخواه حضور داشتند، ادامه داد: آقای فراستی معتقد است؛ انتقادهای خودش و آقای افخمی و البته جریان رسانهای ایجاد شده، سبب تغییر رای هیات داوران و اهدا بهترین سیمرغها به فیلم "ماجرای نیمروز" شده، در واقع هیات داوران در ابتدا چنین تصمیمی نداشته است."گشت ارشاد" مستهجن استطباطبایینژاد با بیان اینکه تغییر تصمیم هیات داوران به دلیل اعتراضهای وی و آقای افخمی را نیز نشان از عدم تبحر این هیات دانست چراکه در غیر این صورت بر رای خود پافشاری میکردند، افزود: این منتقد سینما با انتقاد جدی به فیلم سینمایی "گشت ارشاد ۲" این فیلم را اثری مستهجن که نمیتوان با اتفاق خانواده به تماشای آن نشست خواند، لذا قرارشد؛ این فیلم قبل از اکران توسط کمیسیون دیده شود.کپیبرداری نکبت بار از "ابد و یک روز" در این دوره از جشنوارهنائب رئیس کمیته فرهنگ، هنر، رسانه کمیسیون فرهنگی مجلس ادامه داد: به گفته آقای فراستی در این دوره کپیبرداری بیش از حدی از فیلم "ابد و یک روز" شده و این فیلمها معضلات اجتماعی را نکنتبار و اغراقآمیز نشان دادهاند، اما با این وجود از سوی مسئولان جشنواره برای حضور در بخشهای مختلف انتخاب شدند.وی با بیان اینکه فردا ظهر رئیس سازمان سینمایی نیز به درخواست کمیته متبوعش برای ارائه گزارش از جشنواره فیلم فجر و پاسخگوی به انتقادها در کمیته حاضر خواهد شد، اضافه کرد: آقای فراستی به اصل سینما به معنای دولتی که در آن بازگشت هزینه اهمیتی ندارد نیز انتقاد داشت و خواستار حرکت به سمت سینمای خصوصی با گردش اقتصادی از طریق فروش و استقبال مخاطبان بود.طباطبایینژاد ادامه داد: آقای فراستی در پاسخ به این سوال که چطور این جشنواره مملو از ایراد با استقبال مخاطبان رو به رو شد، افزود: جشنواره امسال مخاطب قابلملاحظهای نداشته و فقط جشنواره سال گذشته به واسطه چند فیلم که محصول این دولت نیز نبوده مورد استقبال قرار گرفته است.نائب رئیس کمیته فرهنگ، هنر، رسانه کمیسیون فرهنگی مجلس با بیان اینکه آقای مطهری دراین خصوص که حرکت به سمت سینمای خصوصی در اعمال ممیزیها چقدر تاثیر خواهد گذاشت که فراستی پاسخ داد؛ اکنون نیز با وجود اعمال ممیزیها، شاهد تولید فیلمهای بسیاری بدون رعایت شئونات بوده و حتی به تازگی فیلمی که برای زنان کلاه گیس گذاشتهاند، ساخته شده است.* منبع : خانه ملت |
|
↧
February 15, 2017, 2:26 am
به گزارش ندای انقلاب، مبحث پنجگانه «انقلاب»، «نظام»، «دولت»، «جامعه» و«تمدن اسلامی» شاکله اصلی گفتمان مقام معظم رهبری برای تبیین چشماندازهای پیش روی نسل آینده و تعیین جهت و ریلگذاری در مسیر غایات انقلاب امام خمینی (ره) است. از همین رو طی دو دهه اخیر همیشه مورد بررسی و تحقیق اندیشمندان مختلف قرار گرفته است.سؤال از چیستی این مراحل و نسبت آنها با یکدیگر و همچنین با الگوهای رقیب موضوعی است که استاد حسن رحیمپور ازغدی در نشستی با عنوان «تبیین مرحله تشکیل دولت اسلامی، در افق تحقق تمدن نوین اسلامی» که روز گذشته در دانشگاه امام صادق (ع) برگزار شد، به آن پاسخ داد.رحیمپور در تشریح این مراحل ضمن تاریخی و منطقی خواندن آن بیان کرد که چنانچه این مراحل پنجگانه را از انتها به ابتدا شرح دهیم قضیه واضحتر خواهد شد. وجود یک تمدن دینی بدون جامعه دینی محقق نخواهد شد و بعد بدون جامعه دینی دولت دینی هم محقق نخواهد شد. دولت قسمت عمده یک نظام را تشکیل میدهد، درنتیجه بدون وجود دولت دینی فرض نظام دینی محال است و در آخر هم بدون ایجاد یک انقلاب تغییر در اصل نظام ایجاد نمیشود.ترتیب عینی پنجگانه رهبریازنظر استاد رحیمپور به لحاظ عینی لزومی ندارد اول یک مرحله کامل تمام شود و بعد مرحله دیگر کار خود را شروع کند. او اینطور ادامه داد: یعنی اینطور نیست که مثلاً بگوییم ما ابتدا یک نظام اسلامی را میسازیم و بعد وارد مرحله بعد که ساخت دولت اسلامی است میشویم. چراکه دولت بخش اصلی نظام است و تا زمانی که دولت اسلامی شکل نگیرد صحبت از نظام اسلامی تا حدودی بیمعنا تلقی میشود. رحیمپور در توضیح این نکته گفت: البته اینها حتماً تقدم و تأخر دارند اما این تقدم و تأخر نسبی است و نه مطلق، برای مثال بخشی از جامعه سازی دینی مقدم بر حاکمیت دینی نیست چراکه فرض دینداری فردی برای جامعه در دل حاکمیت غیردینی محال نیست. البته این امکان هم نسبی است، یعنی قسمتی از آن فراهم است و قسمتی نه چراکه ما اصلاً چیزی بهعنوان دولت غیردینی نداریم و دولت غیردینی حتماً ضد دینی است به این دلیل که اجازه ظهور ابعاد اجتماعی دین را نمیدهد.دینی به چه معنا؟سؤال دیگری که دراینبین مطرح میشود سؤال از علت اتصاف این پنجگانه به دین است. درواقع ما به چه علتی این مراحل را دینی میدانیم و همچنین نسبت هر یک از این مراحل با نوع غیردینی آن چگونه است؟ استاد رحیمپور در پاسخ به این پرسشها معتقد است که نسبت بین هر یک از این مراحل با نوع غیردینی خود بههیچوجه تباین نیست. اینگونه نیست که این دو الگو کاملاً با یکدیگر متفاوت باشند و هیچ شباهتی در میان نباشد. مفاهیمی مانند عدل، صدق و... آثار دنیایی دارد که موردتوجه الگوهای غیردینی هم هست، اما تفاوت ما در اینجاست که علاوه بر آثار دنیوی آن، به چیزی فراتر میاندیشیم.رحیمپور در توضیح این نکته اضافه کرد: هر دو الگو معتقد به حقوق بشر هستند اما در تعریف بشر، حقوق او و غایات تفاوت وجود دارند. از طرف دیگر منافعی در آزادی، برابری مردم وجود دارد که هم ما در منابع خودمان داریم و هم الگوهای رقیب در منابع خوددارند. به تعبیر منطقی نسبت میان این دو الگو نه تناقض و تباین بلکه عموم خصوص من وجه است یعنی در عین اختلاف اشتراکات زیادی هم وجود دارد.وی در نقد کسانی که در دوگانه مدرنیته و سنت میاندیشند و هیچوجه شباهتی بین دین و غرب نمییابند گفت: دوگانه سنت و مدرنیته که بعد وسعت پیدا کرد و تبدیل به دوگانههای دین بهعنوان خرافه در برابر عقل و تکلیف محوری-عقل محوری شد همگی غیرعلمی و اشتباه است. ازنظر او مواردی از مدرنیته غیردینی و بلکه ضد دینی و درعینحال مواردی هم دینی است.نکته دیگری که استاد رحیمپور به آن اشاره کرد این است که دینی بودن تمدن، جامعه، دولت، نظام و انقلاب همه نسبی است به این شرح که دینداری یک طیف است که «تر» و «ترین» میپذیرد. یعنی ما میتوانیم بگوییم دیندار، دیندارتر همچنین تا آخر. ازنظر استاد همچنان که نمیتوانیم به یک شخص لقب بیدین کامل و یا لقب دیندار کامل بدهیم جامعه و تمدن هم به این دلیل که از انسانها ایجاد شده نسبی میشود.رحیمپور در توضیح این نکته گفت: ارزشها هرگز نسبی نیستند بلکه مصادیق نسبیاند. هر یک از عناصر این پنجگانه هم همینطور در یک جای طیف، از بدون دین تا دیندار قرار میگیرند. عمل دینی هر یک از این پنج عنصر به دینداری عنصر دیگر کمک میکند. اگر دولتی ضد دین عمل میکند توقع دینی بودن از جامعه را نمیتوان داشت و همینطور در مورد باقی اجزاء.ازنظر استاد رحیمپور انقلاب اسلامی موانع و بهخصوص موانع سختافزاری را از جلوی راه دینداری برداشت، به این معنا انقلاب اسلامی در سال ۵۷ تازه آغاز به کار کرد برخلاف عدهای که تصور میکنند سال ۵۷ پایان کار انقلاب است. در همین راستا او معتقد است شرح روایتهای قبل از انقلاب باید در جهت عبرتپذیری برای اقدامهای آینده باشد.این پنجگانه چه نسبتی باهم دارند؟سؤال دیگری که در این بحث مطرح میشود این است که نسبت انقلاب با نظام، نظام با دولت، دولت با جامعه و جامعه با تمدن چیست؟ رحیمپور در پاسخ به این پرسش مطرح کرد که تا زمانی که مرحلهای از جامعه دینی محقق نشود انقلابی رخ نخواهد داد. انقلاب حاصل میل پیدا کردن مردم به دین است. از طرف دیگر تحقق دولت و نظام اسلامی کاملاً درهمتنیده است، هرچند نقاط تفاوتی هم دارند. از طرف دیگر وجود دولت دینی با جامعه فاسد ممکن نیست.حضرت امیر خطاب بهجامعه زمان خود بیان میکنند که کمک کنید مرا در هدایت خودتان و یا در جای دیگر میفرمایند در تمام تاریخ حکومتها ظالم بودهاند و مردم مظلوم اما در زمان من برعکس شده است، دولت مظلوم است و جامعه ظالم و به همین خاطر است که حضرت دستور میدهند و جامعه قبول نمیکند.نکته دیگری که استاد رحیمپور به آن اشاره کرد این بود که دینی بودن، یک مفهوم جامع است از عقلانیت، عدالت و معنویت که هر سه در کنار هم کاملاند. انقلاب مسوولان فاسد را عوض میکند. در مرحله نظام سازی مناسبات حاکم بر حکومت تغییر میکند و در دولتسازی مناسبات قانونی و حقوقی بر کشور حاکم میشود و در جامعهسازی سبک زندگی مردم صالح میشود. ازنظر استاد رحیمپور همه این مراحل مقدمه تمدن اسلامی است که مهمترین شاخصه آن کاهش موانع رشد و افزایش عوامل آن است. استاد رحیمپور در توضیح این نکته گفت: رشد بهزور میسر نمیشود بلکه تنها کار ما کاهش موانع و افزایش عوامل رشد است. چرا میگویند زندگی در بلاد کفر مکروه و در مواردی حرام است؟ چراکه در سیستمی که در و دیوار شما را به فساد میخواند دینی و دینیتر شدن نزدیک به محال است مگر برای افراد بسیار نادر. در زمان شاه ما شاهد این بودیم که شرابخواری عادی شده بود و فستیوالهای ملکه زیبایی و یا مسابقات زیباترین زن ایران از تهران به باقی شهرها کشیده شده بود. یعنی قشر زیادی از جمعیت خاکستری مشغول چنین کارهای شده بودند به همین خاطر مردم عادی بهراحتی در گفتمان ضد ارزش فاسد میشوند.رحیمپور معتقد است «محیط» بسیار مهم است، امام جامعه بسیار مهم است، به همین دلیل بسیار در روایات داریم کسی که تمام اعمال را بهجا آورد اما نسبت به امام و ولایت غفلت کند اعمالش باطل است. باطل در اینجا یعنی اثرگذار نیست و تغییری نمیتواند ایجاد کند. استاد رحیمپور در پاسخ به این سؤال که به چه معنا میگوییم جامعه و دولت اساساً دینی است، بیان کرد: هر عنصر دینی نشانهای برای سنجش دارد. یک نشانی این است که مناسک عبادی در جامعه تقویت شود اما همه نشانهها این نیست. نشانه دیگر این است که در شهر هیچ گرسنهای نباشد. شهری که یتیم دارد و یتیم آن اشک میریزد و کسی کمکش نمیکند شهر کافران است. شهری که مظلوم دارد و کسی به داد آن نمیرسد شهر کافران است. استاد رحیمپور در ادامه اضافه کرد که ویژگی تمدنها در این است که همهچیز را در دل خود جهت میدهند. کاری که تمدن غرب با انسان میکند این است که همهچیز را در جهت اینکه بیشتر خوش بگذرانیم مصرف میکند و در این بین حتی خدا و معاد را هم بهعنوان دکور صحنه خود به کار میبرد. قطار مدرنیته انسان را سوار میکند و به سمت شهر حیوانات میبرد اما سؤال اینجاست که قطار تمدن دینی به کدام سمت جهت دارد؟ تمدن دینی معتقد است که دنیای ما کاملاً باید تأمین باشد اما نکته اینجاست که دنیا انتهای کار نیست بلکه خود این دنیا وسیله برای رسیدن به هدف دیگری است. تمدن دینی دنیا را در جهت آخرت آباد میکند. در پایان استاد رحیمپور گفت: تمدن اسلامی در حال پیشروی است. سه مکتب فاشیسم، مارکسیسم و لیبرالیسم فرزندان مدرنیته غربی هستند که دوتای آنها به تاریخ پیوسته و لیبرالیسم، وحشیترین آنها هم با ایجاد انقلاب رو به ضعف است. ارزشهای انقلاب باید تا جایی پیشرفت کند که تمام جهان را بگیرد، این نه به معنی اشغال نظامی بلکه به معنی صدور انقلاب است. ما برای تمدن اسلامی باید جهان را به هم بریزیم، سیستم حاکم بر جهان باید عوض شود و این به هم ریختن بعد ارزشی و فرهنگی دارد. کار دیگر ما این است که تلاش کنیم جامعهمان، دولتمان و نظاممان هر چه بیشتر دینی شوند. منبع : مشرق |
|
↧
February 21, 2017, 1:46 am
به گزارش ندای انقلاب، پنجاه و سومین نشست امنیتی مونیخ که طی روزهای ۱۷ تا ۱۹ فوریه برگزار شد، یک بار دیگر به سندی برای تطابق مواضع منطقهای رژیم صهیونیستی و رژیم آل سعود تبدیل شد، نشستی که در آن نمایندگان تل آویو و ریاض به شدت ایران و سیاست های منطقه ای این کشور در دفاع از محور مقاومت منطقهای را هدف حمله و انتقاد قرار دادند. آویگدور لیبرمن، وزیر افراطی رژیم صهیونیستی حتی به این مقدار نیز بسنده نکرده و با حمایت از عربستان مدعی شد که هدف نهایی ایران تضعیف عربستان سعودی در خاورمیانه است. وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بار دیگر تقسیمبندی رایج در محافل آمریکایی - صهیونیستی نسبت به کشورهای منطقه را تکرار کرده و خواستار گفتگو با کشورهای عربی برای مقابله با "عناصر تندرو در منطقه" شد. جالب اینجا است که عادل الجبیر، وزیر خارجه عربستان هم در این نشست از ایران "به عنوان بزرگترین کشور حامی تروریسم در جهان" نام برد. این در حالی است که تقریباً تمامی کشورهای منطقه و جهان از اسناد و اطلاعات مربوط به تعامل عربستان با گروههای تروریستی و تکفیری اطلاع دارند و تروریست های القاعده، داعش و النصره و ... را برخاسته از تفکرات جمود گرای وهابیت می دانند. حتی دولت دونالد ترامپ نیز تنها برای بهرهگیری از "گاو شیرده" عربستان است که قانون جاستا مبنی بر متهم کردن عربستان سعودی در حملات تروریستی ۱۱ سپتامبر را عملا متوقف کرده است. این در حالی بود که ترامپ در دوره مبارزات انتخابات ریاست جمهوری، عربستان را منبع اول حامی تروریسم در جهان خواند، اما بعد از ریاست جمهوری در یک مکالمه تلفنی با پادشاه عربستان در مورد روابط استراتژیک با این کشور توافق کرد. به همین دلیل الجبیر در نشست مونیخ به صورت تلویحی از انگیزه ریاض برای تعامل با روحیه کاسب کارانه ترامپ خبر داده و گفت: ترامپ تاجر و حلال مشکلات است. او از رئیس جمهور آمریکا به عنوان فردی عمل گرا یاد کرد و گفت که به آینده وی خوشبین است.وزیر خارجه عربستان که کشورش در شرایط کنونی جنگ خانمان برانگیز بر ضد مردم بیپناه یمن که فقیر ترین کشور منطقه است، به راه انداخته و با حمایت از گروههای تروریستی در عراق و سوریه و حمایت از رژیم سرکوبگر آل خلیفه در بحرین باعث طولانی تر شدن بحران انسانی در منطقه شده است، رفتارهای منطقه ای ایران را مورد انتقاد قرار داد و مدعی شد که نمی توان ایران را در این رفتارها نادیده گرفت. در همین رابطه "کارل شویتز ویبای” سفیر سابق نروژ در عربستان چند روز پیش گفت که پادشاهی آل سعود نفوذ خارق العادهای در گسترش ایدئولوژی افراطی دارد. یکی از نگرانیها این است که غرب چشمان خود را به روی این واقعیت خطرناک ببندد. شویتز، عربستان را "پادشاهی تروریسم" خواند، چرا که سعودی ها از ثروتهای نفتی برای گسترش وهابیت در سراسر جهان استفاده میکند. وی تاکید کرد که نروژ باید با این پدیده مقابله کند. این دیپلمات نروژی با اشاره به تاکید هیلاری کلینتون وزیر خارجه سابق آمریکا در نامه الکترونیکی اش مبنی بر- عملیات ارسال پول های مخفی – که در سال ۲۰۱۴ فاش شد، خاطرنشان کرد که بر اساس این اطلاعات و اسناد غربی، عربستان سعودی در حمایت مالی از گروهک تروریستی داعش مشارکت دارد. وزیر خارجه عربستان سعودی که کشورش بدون قانون اساسی اداره می شود و مقامات این کشور در سرکوب اعتراضات مردمی ید طولایی داشته و هیچ محدودیتی برای خود قائل نیستند، گفت که قانون اساسی ایران از صدور انقلاب حمایت می کند، اتفاقا این اظهارات همزمان با ششمین سالروز سرکوب انتفاضه مردمی در شرق عربستان مطرح شد که با مشت آهنین محمد بن نایف وزیر کشور وقت عربستان سعودی متوقف شد و تعداد زیادی از شهروندان تنها به علت اعتراض و انتقاد از سیاست های خاندان حاکم زندانی یا اعدام شدند. شیخ نمر باقر النمر یکی از این افراد بود. جالبترین بخش سخنان عادل الجبیر آن جایی بود که مشخص شد وی به شدت تحت تاثیر القائات و تحریکات وزیر جنگ رژیم صهیونیستی قرار گرفته است. او در این راستا گفت: چگونه ما میتوانیم با ملتی که هدفش نابودی ما است، ارتباط داشته باشیم. تا زمانی که ایران در رفتارش و در اصولی که این کشور بر پایه آن اداره میشود، تغییر ندهد. بسیار دشوار است که با چنین کشوری در ارتباط بود. به نظر میرسد تطابق کامل در گفتمان سیاسی ریاض و تل آویو که مدتی است در نشست های سیاسی و امنیتی منطقه تبدیل به روال شده، در راستای آمادهسازی برای اقدامات و گزینههای بعدی در جهت هماهنگی علنی بین رژیمهای معتدل عربی و رژیم صهیونیستی دنبال میشود. لیبرمن بار دیگر از تریبون کنفرانس امنیتی مونیخ استفاده کرد تا عربستان را پیش از پیش علیه ایران تحریک کند و اسرائیل را به عنوان متحد و پشتیبان عربستان در مقابله با تهدید مشترک نشان دهد. همین اتفاق در اظهارات وزیر خارجه عربستان نیز خود را نشان داد و مشخص شد سعودی ها تا چه اندازه تحت تأثیر القائات صهیونیست ها قرار دارند. مقامات حاکم بر عربستان در حالی مدعی هستند ایران تهدید اول منطقه و جهان به شمار می رود که افکار عمومی جامعه اسلامی ، به درستی رژیم صهیونیستی را عامل اصلی ناامنی و تهدیدات موجود در منطقه توصیف میکنند، همین رویکرد است که باعث شده عربستان تاکنون از افشای مناسبات مستقیم امنیتی و سیاسی خود با صهیونیستها خودداری کرده و اعلام این موضوع را به صورت مرحله ای و تدریجی در دستور کار قرار دهد. الجبیر در همین راستا اقدامات رژیم صهیونیستی در سرکوب ملتهای مسلمان منطقه و ایجاد ناامنی و بیثباتی در کشورهای عربی را نادیده گرفته و در مواضعی که به نظر میرسد تنها برای خشنود کردن مقامات صهیونیستی و دولت جدید آمریکا مطرح شده، ایران را بزرگترین منبع حمایت از تروریسم در منطقه توصیف می کند. عادل الجبیر که دو سال پیش با دستور مستقیم کاخ سفید از سمت سفارت عربستان در آمریکا به وزارت خارجه این کشور رسید و اولین کسی بود که خارج از خاندان حاکم سعودی یکی از پست های مهم وزارتی را در اختیار گرفت، تلاش های ایران برای بهبود مناسبات با ریاض از طریق عمان و کویت را نادیده گرفته و ترجیح داد مواضعش را در این اجلاس همسو با رژیم صهیونیستی قرار دهد تا بتواند توجه آنها را جلب کند. در همین رابطه خبرگزاری رویترز موضعگیری مشترک عربستان و اسرائیل علیه ایران را یک "جبهه متحد" بالقوه نامید که با حمایت ترکیه توأم بوده است. سخنان توامان و کمسابقه لیبرمن و الجبیر، تلاشی تازه برای تشکیل جبههای متحد علیه ایران در همآوایی با سیاست دولت ترامپ ارزیابی شده است. پیش از این، مایک پنس، معاون اول رئیس جمهور آمریکا نیز در سخنرانی در کنفرانس امنیتی مونیخ، ایران را "اصلیترین کشور حامی تروریسم در جهان و منطقه خاورمیانه" معرفی کرده بود. این اشتراک مواضع نشان دهنده مواضع ائتلاف سه جانبه جدیدی است که برای حل بحران سوریه به نفع سیاست های غربی- عربی تشکیل شده و هدف آن پیشبرد روند تجزیه سوریه است. در سایه این اتفاقات طبیعی به نظر میرسد که الجبیر دعوت ایران برای بازگشت به میز مذاکرات بین کشورهای اسلامی را رد کند، او از طریق همین تریبون که دوست را دشمن و دشمن را دوست جلوه داده بود، گفت که ایران منبع اصلی تروریسم در جهان است و قدرتی است که باعث بیثباتی خاورمیانه میشود. ایران اصرار دارد که نظم خاورمیانه را به هم بریزد و تا زمانی که ایران رفتارش را تغییر ندهد، همکاری با چنین دولتی مشکل خواهد بود. یکی از مهمانان ویژه سخنرانی عادل الجبیر در این نشست زیپی لیونی وزیر خارجه و دادگستری سابق رژیم صهیونیستی بود. در راستای همین همکاری های مخفی بود که تصاویر حضور این مقام صهیونیستی در زمان سخنرانی الجبیر در ردیف اول سالن کنفرانس مونیخ باعث خشم جریان های تندروی صهیونیستی نشد، اما همین جریان ها از جمله حزب افراطی اردوگاه صهیونیستی به لیونی اعتراض کردند که چرا در کنفرانسی که محمد جواد ظریف وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران نیز به عنوان مهمان دعوت شده بود، حضور داشته است و این به معنای مشروعیت دادن به ایران در این کنفرانس امنیتی بوده است. عکس حضور زیپی لیونی در سخنرانی الجبیربه نظر میرسد دوگانه پول و قدرت ارزشها و مبانی حقوق بشر در جامعه بینالملل را تغییر داده است. این ابزارها در دنیای امروز تلاش دارد در میان افکار عمومی، ایران به عنوان یکی از جدی ترین حامیان ملت های منطقه در برابر رویکردهای تروریستی را دشمن و دشمن صهیونیستی را دوست توصیف کند. پیش از این نیز در رفتار محافل بینالمللی شاهد این موضوع بودیم، هنگامی که در پی تهدیدات عربستان به سازمان ملل، یونیسف اسم این کشور را از لیست گروه های کودک کش خارج کرد. در همین راستا در حالی که ماشین کشتار عربستان سعودی این روزها جنایتهای زیادی را بر ضد مردم بیپناه یمن به بار می آورد و همین چند روز پیش بود که بار دیگر با حمله به یک مراسم عزاداری در شهر ارحب تعداد زیادی از زنان و کودکان بیپناه را به کام مرگ کشاند، محمد بن نایف بن عبدالعزیز ولیعهد عربستان سعودی از آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا نشان "جرج تنت" را برای " فعالیتهای اطلاعاتی ویژه در زمینه مبارزه با تروریست و نقش گسترده در زمینه تحقق امنیت و ثبات بینالمللی" گرفته است. این اتفاقات دیگر برای جامعه جهانی به یک عادت تبدیل شده که گرگ خود را در جامه میش ظاهر می کند و با وجود اینکه همه از پشت پرده اطلاع دارند، این طنز تلخ تاریخ معاصر آنقدر تکرار شده که دیگر حتی کسی به این مدال ها خنده اش هم نمی گیرد.منبع : مشرق |
|
↧
February 21, 2017, 1:50 am
به گزارش ندای انقلاب، خبرگزاری صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران با سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان درباره مسایل مهم منطقه گفتوگو انجام داده است که به شرح زیر است:خبرنگار - همانطور که مطلع هستید منطقه خاورمیانه در سالهای اخیر شاهد درگیری های بسیاری بوده است آتش جنگ در سوریه، عراق و یمن همچنان شعله ور است، آمریکا و غرب به ویژه انگلیس، مداخلاتشان را در دیگر کشورها ادامه می دهند، تروریست ها نیز با دلارهای نفتی همچنان ادامه حیات داده و مورد حمایت کشورهای غربی و عربی هستند به همین دلیل گفتگو با فردی که در معادلات سیاسی و امنیتی منطقه بسیار تاثیر گذار است، می تواند گفتگوی مهمی تلقی شود، فردی که آمریکایی ها و رژیم صهیونیستی تهدیداتش را جدی می گیرند، و او کسی نیست جز سید حسن نصرالله دبیرکل حزب الله لبنان. از اینکه دعوت خبرگزاری صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را برای انجام این مصاحبه پذیرفتید تشکر می کنم و اگر اجازه بدهید سئوالم را از مسائل منطقه و حزب الله شروع کنم. با توجه به تحولاتی که در منطقه به ویژه در سوریه و یمن اتفاق افتاد ارزیابی شما از اوضاع کلی منطقه چیست و نقش حزب الله را در معادلات سیاسی و امنیتی منطقه چگونه تعریف می کنید؟سید حسن نصرالله: اولا به شما خوشامد می گویم، اوضاع در منطقه به سمت تنش پیش می رود و شاهد مواجهاتی در عرصه ها و میدان های مختلف هستیم، جنگ علیه یمن و مردم یمن به مراحل پایانی سال دومش نزدیک شده است، و چنانکه می دانید کشورهای زیادی در این جنگ حضور دارند. یمن در محاصره قرار دارد، بیش از هفده میلیون یمنی در محاصره قرار دارند ، درگیری ها در چندین جبهه ادامه دارد، آمریکایی ها در کنار عربستان و دیگر کشورهای عربی در این جنگ حضور دارند. اسرائیلی ها نیز در این جنگ حضور مستقیم دارند اگر چه این حضور علنی نیست در مقابل شاهد مقاومت اسطوره ای در یمن هستیم.در عراق درگیری ها در اوج قرار دارد. در موصل، در تلعفر و مکان های دیگر جنگ با داعش ادامه دارد. در سوریه با وجود اینکه توافق توقف درگیری ها در برخی مناطق موفق بوده است اما در برخی مناطق هم نقض شده است، با این حال نبرد با داعش یا جبهه النصره و دیگر گروههای مسلح در این کشور ادامه دارد. اسرائیل تهدیداتش علیه مردم و کشورهای منطقه به ویژه علیه جنبش های مقاومت و جمهوری اسلامی ایران را ادامه می دهد. ما با دولت جدیدی در آمریکا مواجه هستیم که با آمدن ترامپ شکل گرفته است. این دولت جهان و منطقه را با مرحله نوینی روبرو کرده است که باید درباره آن کنکاش کرد.در بحرین با وجود بازداشت، زندان، سرکوب، کشتار، اعدام، محاصره و صدور احکام سنگین علیه برادرانمان و در صدر آنها آیت الله شیخ عیسی قاسم، جنبش های مردمی و انتفاضه مردمی در این کشور ششمین سالش را سپری کرد و همچنان ادامه دارد. همچنین تنش هایی را در مناطق مختلف دیگر از لیبی تا سینا و از سینا تا نیجریه شاهد هستیم. در هر حال حزب الله که خود را بخشی از جنبش های مقاومت در رویارویی با طرح آمریکایی صهیونیستی در منطقه می داند و جزئی از محور مقاومت است مسئولیت هایش را به خصوص در لبنان و سوریه، یعنی عرصه هایی که حضور دارد، تا حد توانش می شناسد. ما بخشی از رویارویی با طرحی هستیم که منطقه ما، کشورهای ما و مردم ما را هدف قرار داده است و معتقدم در این زمینه نقش معقول و خوبی ایفا می کنیم. خبرنگار - جنابعالی نقش حزب الله را در معادلات سیاسی منطقه چگونه تعریف کردید؟سید حسن نصرالله -حزب الله در داخل لبنان تاثیر آشکاری دارد، در سطح منطقه ای یکی از جنبش های اصلی مقاومت برای رویارویی با اسرائیل و برنامه های صهیونیزم است و به تاکید، این حزب نقش بزرگی بازی می کند . در آغاز سال میلادی دو هزار و هفده، اسرائیلی ها به صورت غیر رسمی ارزیابی های خود درباره اوضاع منطقه و تهدیدات موجود را بیان کردند. آنان امسال حزب الله را به عنوان اولین تهدید یا دشمن اول اسرائیل خوانده اند یعنی ما را در صدر قرار دادند . آنها پیش از این می گفتند حزب الله در کنار جمهوری اسلامی ایران، در کنار جنبش های مقاومت در فلسطین، تهدید راهبردی، تهدید مرکزی یا تهدید مهمی است اما امسال حزب الله را در صدر تهدیدات قرار داده اند. وقتی در برابر طرح صهیونیستی قرار می گیرید به تاکید نقش مهمی در سطح منطقه بازی خواهید کرد. حضور در سوریه حضوری در کنار دولت، ارتش ، مقامات و مردم سوریه و با هدف رویارویی با گروههای تکفیری و تروریستی ای است که در واقع در خدمت طرح آمریکایی اسرائیلی در منطقه هستند.این گروهها از طریق مقابله با مردم سوریه در پی تحقق منافع آمریکا و اسرائیل هستند در نتیجه ما در آنجا حضور داریم و با آنان مقابله می کنیم.در هر مکانی که بتوانیم کمک کنیم عمل می کنیم، ما بر اساس امکاناتمان تصمیم می گیریم و برای خود وظیفه ای بیش از آنچه که در توانمان است قائل نیستیم و حتی در حجمی فراتر از امکانات نیز نمی توان تاثیر گذار بود. به تاکید حضور حزب الله در میادین مختلف و همچنین حضورش در کنار مردم و مقاومت فلسطین موجب می شود تا حزب الله در مرکز معادلات منطقه ای حاضر باشد و این حضور هم تاثیر مناسبی داشته باشد به همین دلیل ما خود را شریک دستاوردها و پیروزی هایی می دانیم که به خواست خدا و به ویژه در ایام اخیر به دست آمده است. خبرنگار - به نظر می رسد حزب الله در سال های اخیر بیشتر روند تعاملات سیاسی را در پیش گرفته تا اقدامات نظامی، آیا این برداشت درست است؟سید حسن نصرالله -فعالیت سیاسی یا نظامی مبتنی بر شرایط و تحولاتی است که حاصل می شود. در سال های گذشته ، یعنی قبل از آغاز اتفاقات سوریه و پس از جنگ تموز( جنگ سال ۲۰۰۶ اسرائیل علیه لبنان) یعنی از سال دو هزار و شش تا دو هزار و یازده ما با هیچ طرفی درگیری نظامی نداشتیم البته در برابر دشمن صهیونیستی در وضعیت آمادگی برای مقاومت بودیم، آموزش، تجهیز ، برنامه ریزی، رزمایش ها و حضور در میدان برای مقابله با تهدید همیشگی اسرائیل علیه کشورمان بخشی از این آمادگی ها بود. در این میان نیز فعالیت سیاسی نقش پررنگی داشت چنانچه الان هم اینگونه است. شش سال قبل یا قبل تر از آن، یعنی وقتی حوادث سوریه آغاز شده بود مجبور شدیم وارد سوریه شویم تا از دولت مقاوم در برابر طرحی که به تهدید علیه آنان تبدیل شده بود حمایت کنیم همین امر موجب شد تا فعالیت نظامی در مقایسه با گذشته نقش پررنگ تری داشته باشد. ما همواره فعالیت و پویایی داریم، چه در حوزه جهادی، چه در حوزه سیاسی و چه در بعد اجتماعی، اما برخی از این ابعاد بر اساس شرایط، تهدیدات و اولویت هایی که در هر سال یا در هر مرحله شاهدیم بر ابعاد دیگر مقدم می شود.خبرنگار- با توجه به تحولاتی که در منطقه رخ داد، چه در صحنه نظامی یا سیاسی، آیا فکر نمی کنید باید ساختار سیاسی و نظامی حزب الله را تغییر دهید؟سید حسن نصرالله - ما نیاز به تغییر نداریم زیرا همواره در حال توسعه و رشد هستیم. حزب الله در ساختار و مدیریتش از نرمش مناسبی بهره می برد مثلا ما ملزم نیستیم که هر پنج سال یا هر ده سال یک بار در اساس تشکیلاتی، اداری، سیاسی و نظامی خود تجدید نظر کنیم. ما می توانیم این کار را هر ماه، حتی هر هفته و هر مرحله و در زمان رویارو شدن با هر شرایطی انجام دهیم و بر اساس شرایط جدید اساس و پایه مناسب و درست را بررسی نماییم به همین منظور از زمان آغاز شکل گیری حزب الله تا به امروز اساس اداری، تشکیلاتی، سیاسی و نظامی حزب الله به صورت دائمی توسعه یافت و هر بار با میزان امکانات انسانی و مادی و سطح تهدیدات و مسئولیت هایی که بر دوش این حزب است هماهنگ شد.این موضوع از دلایل موفقیت حزب الله است زیرا این حزب همواره این توانایی را دارد که با چالش های جورواجور مقابله نماید زیرا در سطح اداری، رهبری و بنیه تشکیلاتی توانایی هماهنگ شدن را دارد تا بتواند با موفقیتی خوب از خطرات و چالش ها عبور نماید.همچنین در حوزه اندیشه سیاسی، برنامه سیاسی، روش کار و تاکتیک های کاری نیز فضا باز است و هیچ رکودی وجود ندارد.خبرنگار - آمریکا و رژیم صهیونیستی جنبش حزب الله را یک گروه تروریستی می دانند. پاسخ شما به آنان چیست؟سید حسن نصرالله - اولا معتقدم شایسته نیست تروریست ها در مقام قضاوت برای ملت ها بنشینند و دیگران را تروریست جلوه دهند. دولت آمریکا درراس تروریست ها در جهان است. اسرائیل به طور کامل رژیمی تروریستی است. رژیمی که کارش، قتل، تجاوز،کشتار و اشغالگری است در نتیجه ما آمریکا و اسرائیل را در مقامی نمی بینیم که شایسته باشند دیگران را تروریست بدانند یا ندانند بلکه این ما هستیم که آنان را تروریست می خوانیم. حزب الله یکی از شریف ترین جنبش های مقاومت در این منطقه است، از سرزمین خود، ملت خود، مقدسات، کرامات ، امنیت، خون و نوامیس ملت خود دفاع می کند، مهم این است که نگاه امت ما به حزب الله چه باشد، دیدگاه آمریکا و اسرائیل در این زمینه اهمیتی ندارد.خبرنگار - حزب الله در سوریه و در رویارویی با تروریست ها حضوری جدی دارد. چه کسی از شما دعوت کرده در این کشور حاضر باشید و هدف شما از این حضور چیست؟سید حسن نصرالله - اولا این که کسی ما را دعوت نکرده است، سوریه برای لبنان و لبنان برای سوریه است. اگر چه سوریه و لبنان دو کشور مجزا و مستقلند اما در حوزه امنیتی، امنیت ملی ، روابط مردم، روابط اجتماعی، اقتصاد و سیاست سرنوشت واحد و مشترکی دارند. دوم اینکه از زمان آغاز اتفاقات در سوریه، به دور از آنچه که رسانه ها می گویند، ما به طور کامل تحولات میدانی در این کشور را پیگیری می کردیم، ما هویت واقعی آنانی را که به خیابان ها سرازیر شده و علیه دولت سوریه سلاح به دست گرفته بودند می شناختیم. به سرعت پی بردیم بسیاری از این افراد با گروههای تکفیری که جامعه، مردم و دیگران را کافر می پندارند، خون و ناموس دیگران را مباح می شمرند و به هیچ قانون و اصولی پایبند نیستند، در ارتباطند. از آغاز برای ما روشن بود که هدف از حرکتی که در سوریه آغاز شده است اصلاحات، دموکراسی، انتخابات یا هر آنچه که در رسانه ها مدعی می شدند نیست. هدف براندازی نظام و ارتش سوریه بود زیرا سوریه ستون خیمه مقاومت در منطقه است ، این کشور حامی اساسی و آخرین کشور عربی است که همچنان در محور مقاومت حضور دارد، به مقاومت ایمان دارد و در برابر اسرائیل سر تسلیم فرود نیاورده است.برای ما روشن بود که طرحی که آغاز شده بود طرح آمریکایی- سعودی و در خدمت منافع اسرائیل بود و مباحث پشت پرده زیادی داشت به همین منظور به این نتیجه رسیدیم که وظیفه داریم در این جنگ که جنگی جهانی است از برادرانمان در سوریه حمایت کنیم. در واقع جنگ در سوریه جنگ با گروههای مسلح نیست بلکه جنگ با تعداد زیادی از کشورها و در صدر آنها آمریکا،کشورهای غربی و کشورهای منطقه ای است که از گروههای مسلح در سوریه حمایت مادی و تسلیحاتی کردند، مرزهایشان را باز گذاشتند تا دهها هزار ستیزه جوی تکفیری از تمامی مناطق جهان در سوریه حضور یابند، تحریک تبلیغاتی و مذهبی برای این گروهها انجام دادند، در نتیجه در برابر یک جنگ جهانی واقعی در سوریه قرار داشتیم. به این نتیجه رسیدیم سرنوشت ما با سرنوشت برادرانمان در سوریه مرتبط است، هدف در این بحران، دولت، ارتش و مقامات سوریه است و در واقع پیگیری چنین هدفی یعنی ما نیز در کنار آنان مورد هدف قرار داریم پس باید در دفاع هم نقش مساوی ایفا کنیم.ما با توافق و هماهنگی مقامات و دولت سوریه به صورت تدریجی مداخله کردیم به همین منظور وقتی برخی در بعد حقوقی یا شرعی پیگیر مداخله ما می شوند، می گوییم ما با موافقت دولت سوریه وارد این کشور شده ایم تا با طرح خطرناکی که برای این کشور در نظر گرفته شد، مقابله کنیم. به خواست خدای عز و جل ، پایداری مقامات سوریه، ارتش سوریه، بخش زیادی از مردم سوریه و حمایت هایی که از طرف هم پیمانان سوریه اعم از جمهوری اسلامی ایران و روسیه انجام شد، موثر واقع شد، حضور ما نیز به میزان وزنمان موثر بود البته روسیه از حدود یک و نیم سال قبل در سوریه مداخله نظامی کرد اما قبل از آن حمایت سیاسی و لجستیکی داشت. در هر حال ما این نبرد را وظیفه خود دانستیم و آن را به عنوان دفاع از مقاومت و محور مقاومت دانستیم، اگر سوریه سقوط می کرد تمامی منطقه به دست داعش ، جبهه النصره و گروههای تکفیری می افتاد و این همان چیزی است که دولت آمریکا برای رسیدن به آن داعش را ایجاد کرد چنانچه پیش از این گروه، القاعده را ایجاد کرده بود. همانگونه که بعدها القاعده از تسلط آمریکا خارج شد داعش نیز در حال حاضر از تسلط آمریکا خارج و به تهدیدی برای همگان تبدیل شده است. هر روزی که می گذرد به این نکته که تصمیم و تدبیرمان در این زمنیه درست و در زمان مناسب بوده است، بیشتر پی می بریم.خبرنگار - با توجه به تحولات میدانی در سوریه و مذاکرات صلحی که در خارج از سوریه برگزار می شود،آینده سوریه را چطورارزیابی می کنید؟سید حسن نصرالله - نتیجه تمامی تحولات و جانفشانی هایی که در سوریه حاصل شد ما را به این باور می رساند که از مرحله خطرناک یعنی مرحله براندازی نظام و دولت، براندازی رهبران سیاسی و انهدام و انحلال ارتش سوریه گذر کرده ایم در نتیجه سوریه از مرحله بسیار خطرناکی در تاریخ درگیری هایش عبور کرده است. در حال حاضر در سوریه بخش زیادی از شهرها و آبادی ها در تسلط دولت قرار دارد و امنیت در آنها برقرار است و زندگی در این مناطق به روال طبیعی ادامه دارد. درست است که بخش های زیادی از این کشور همچنان در دست داعش است اما بسیاری از این مناطق صحرا و خالی از سکنه هستند.همچنین شاهد تحول در مواضع بین المللی و منطقه ای بودیم، در دیدگاه مردم حتی مردم منطقه نیز تغییراتی ایجاد شده است، دیدگاه و درکشان از اتفافات در سوریه، با آنچه که شش سال پیش بدان واقف بوده اند متفاوت است. اگر بخواهیم اوضاع میدانی را با سال های قبل یا ماههای آغازین حوادث بسنجیم شرایط به مراتب بهتر شده است. به همین منظور می گویم طرحی که مد نظرشان بود از نظر نظامی شکست خورده است و نمی تواند محقق شود. در حال حاضر نیروهای واقعی که بتوانند با گروههای مسلح رویارویی کنند در سوریه حضور دارند. درها بیش از هر زمانی برای حل سیاسی باز شده است اما بر این باور نیستم که در آستانه حل سیاسی بحران قرار داریم، این موضوع نیازمند زمان و همچنین نیازمند تغییر برخی باورهاست زیرا همچنان در منطقه طرف هایی هستند که معتقدند اگر راه حل سیاسی تاخیر بیفتد می توانند دستاوردهای بهتری داشته باشند، اینها اشتباه می کنند زیرا معتقدم این فرصت ها به سود دولت و مقامات در سوریه است .خبرنگار- بعضی از کشورهایی که از تروریست ها حمایت می کردند در حال حاضر جزئی از پروسه مذاکرات صلح هستند، مثل ترکیه، آیا مشارکت دادن این کشورها در مذاکرات صلح تشویق حامیان تروریست ها نیست؟سید حسن نصرالله- درست است می توان چنین تعبیری داشت اما واقعیت این است که وقتی به دنبال راه حل سیاسی در سوریه هستید یا در پی تضمین هایی برای توقف درگیری در این کشور هستید باید کشورهای حامی چنین گروههایی را وارد کار کنید و یکی از این کشورها ترکیه است. حضور ترکیه در مذاکرات کمک می کند تا توقف درگیری ها در سوریه، توقفی حقیقی باشد، واقعیت این است که ترکیه سالها از این گروهها و حتی داعش قویا حمایت می کرد اما ما در پی گشودن درهای محاکمه و صدور احکام قضایی در سوریه نیستیم بلکه در پی التیام این زخم بزرگ، پایان دادن به این بحران و بستن این پرونده هستیم حتی اگر این کار به گفتگو و دیدار با کشورهایی نیاز داشته باشد که با تمامی امکانات از این گروههای تروریستی حمایت کردند و همچنان حمایت می کنند.خبرنگار - قبلا محور مقاومت شامل سوریه، فلسطین، ایران و به نوعی حزب الله بود، اما الان عراق و شاید هم یمن به این محور پیوسته اند، این یعنی گسترش محور مقاومت در منطقه. طبیعی است که کشورهای مخالف این محور احساس نگرانی کنند، پاسخ شما برای رفع نگرانی آنها چیست و عمدتا می خواهید محور مقاومت نماد چه چیزی در منطقه باشد؟سیدحسن نصرالله - اولا این کشورها، این تشکیلات و یا این نظام هایی که از محور مقاومت هراس دارند هراسشان بدون دلیل است مگر اینکه بخواهند از اسرائیل، طرح صهیونیستی و طرح آمریکا در منطقه دفاع کنند زیرا محور مقاومت هیچ فردی را هدف قرار نمی دهد، موضوع اساسی برای محور مقاومت و تمامی جنبش های مقاومت، قدس و آزادی فلسطین است، اوضاع داخلی دیگر کشورها به ما ارتباطی ندارد، در هر کشوری مردم آن کشور سرنوشت خودشان را مشخص می کنند و برای دولت، نظام و کشورشان تصمیم گیری می کنند اما نکته ای که در این روزها و پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال هزار و نهصد وهفتاد و نه میلادی، و از همان روزهای آغازین پیروزی انقلاب اسلامی، مورد توجه است اینکه کشورهایی مثل عربستان پرچم عداوت با جمهوری اسلامی را بلند کردند، عربستان با شاه و نظام شاه دوستی عمیقی داشت. در واقع مشکل آنها با جنبش های مقاومت و با جمهوری اسلامی و با کشورهایی است که به این محور مرتبطند و کشورهایی خارج از اراده و خارج از طرح آمریکا به شمار می آیند زیرا حاکمان کشورهای مورد نظر خدمتگزاران آمریکا هستند و همین امر مشکل واقعی است و مشکل دیگری در میان نیست . در هر حال ما همواره آنان را به گفتگو، همکاری ، تفاهم، دیدار و مذاکره برای رفع نگرانی ها و تبیین حقایق فراخوانده ایم اما چه کسی درها را برای شکل گرفتن چنین گفتگوهایی بسته است؟ سالهاست جمهوری اسلامی به عنوان محور اساسی در محور مقاومت می گوید حاضر است با عربستان و دیگر کشورهایی که از گسترش محور مقاومت هراس دارند وارد مذاکره شود اما عربستان از این مذاکره طفره می رود زیرا کشور ضعیفی است و منطق و برهانی را با خود ندارد ، زیرا این کشور در پی ایفای نقشی است که دولت آمریکا برایش ترسیم کرده است، به همین منظور معتقدیم منطق و حجتی برای نگرانی هایی که بیان می کنند حتی منطقی برای نگرانی هایشان در یمن وجود ندارد، برادرانمان در انصار الله و دیگر گروههای سیاسی در یمن همواره می گویند برای حل سیاسی و مذاکره با عربستانی که دو سال است علیه این کشور جنگی را آغاز و یمن را ویران کرده است آماده اند. در عراق و سوریه نیز چنین است، همواره بشار اسد از آمادگیش برای گفتگو و رسیدن به راه حل های سیاسی می گوید، ما در پی گفتگو و حل سیاسی در منطقه هستیم اما طرف های دیگر شب و روز برای ویرانگری کشورها، ارتش ها و ملتهایمان تلاش می کنند.خبرنگار - راهبرد و استراتژی محور مقاومت را چه کسی تعیین می کند و این محور می خواهد به کجا برسد؟سیدحسن نصرالله - در محور مقاومت دیدارها و مشاوره ها دائمی است، جمهوری اسلامی قلب این محور شمرده می شود و موقعیت مرکزی و حامی اساسی اعضای این محور اعم از کشورها، جنبش ها و مردمانشان است. جمهوری اسلامی و مقامات سوری با هم پیوسته در تماسند. همچنین جنبش های مقاومت با هم، با جمهوری اسلامی و با سوریه در تماسند. در هر حال مبانی فکری در باب مقاومت یکی است، دیدگاه یکی است و این دیدگاه در دهها سال گذشته تقویت شده است ، پیروزی ها و دستاوردها تجربه های بزرگی را به وجود آورده است، همکاری و هماهنگی ها وجود دارد و به همین دلیل است که شاهد انسجام بزرگی در تمامی مراحل محور مقاومت هستیم. این انسجام نتیجه ارتباطات، گفتگوها، تفاهمات و نشات گرفتن تلاش ها از مبانی واحد است. تردیدی نیست که در محور مقاومت امام و رهبرمان آیت الله خامنه ای - که سایه اش مستدام باد - نقش مرکزی و اساسی را دارد و این نکته ای که همه آن را می پذیرند .خبرنگار - روسیه اکنون هم پیمان محور مقاومت در سوریه است، آیا شما نگران نیستید که این کشور در سوریه با آمریکا معامله کند؟سیدحسن نصرالله - ما نمی توانیم از نگرانی هایمان بگوییم، تا الان موضع روسیه در تحولات سوریه موضع مناسبی بوده است. در شورای امنیت سازمان ملل متحد بارها از وتو استفاده کرد تا با طرح آمریکا مقابله کند . موضع روسیه با فشار شدید آمریکا ، غرب، عربستان، ترکیه و تعداد زیادی از کشورهای عربی مواجه شد اما این کشور از موضعش عقب ننشست، موضع سیاسی این کشور در سالهای گذشته محکم و ممتاز بود. حضور نظامی این کشور در سوریه که بیش از یک سال ادامه دارد تاثیرات ممتازی در اوضاع میدانی و موازنه قدرت نظامی در این کشور داشت و در دستاوردها و پیروزیها سهم واقعی ایفا کرد. با توجه به رایزنی ها، مشاوره ها و ارتباطات دائمی میان جمهوری اسلامی و روسیه و همچنین مقامات سوریه با روسیه، معتقدم این روند ضمانتی است تا هیچ طرفی به صورت انفرادی به سمت حل سیاسی ای که می تواند نامناسب باشد نرود.در حال حاضر ما نگران نیستیم، از نگاه ما ارتباط میان مقامات روسیه و دولت آمریکا تا زمانی که جمهوری اسلامی و سوریه در جریان این روند قرار دارند عادی و طبیعی است. در هر حال دوست دارم بگویم هیچ کسی نمی تواند راه حل را به دیگری دیکته کند . در سوریه نیز اراده و موضعی سخت و محکم وجود دارد و کسی نمی تواند راه حلی را بر این کشور تحمیل کند که کشور، مردم و مقامات سوریه نمی خواهند. در هر حال در این موضوع نقش سیاسی و دیپلماتیک جمهوری اسلامی،نقش مرکزی و محوری است.خبرنگار : روسیه در عین حالی که با ایران و سوریه هم پیمان به شمار می رود ارتباطات نزدیکی با رژیم صهیونیستی دارد و رژیم صهیونیستی هم از مخالفان سرسخت محور مقاومت است این تضاد چگونه حل می شود و آیا همکاری روسیه با محور مقاومت با توجه به اینکه ارتباطات نزدیکی با رژیم صهیونیستی دارد خللی در محور مقاومت ایجاد نمی کند؟ سیدحسن نصرالله - در واقع برخی در منطقه در برهه ای از زمان، روسیه را جزئی از محور مقاومت قلمداد کردند اما باید گفت اولا روسیه خود را اینگونه نمی داند ، یعنی روسیه به صورت جدا و محور مقاومت به صورت جدا وجود دارند اما تلاقی بین روسیه و محور مقاومت در برخی عرصه ها و مسائل وجود دارد از جمله سوریه. اما در مناطق دیگر اختلاف وجود دارد به عنوان مثال در یمن. موضع روسیه در خصوص تجاوز آمریکایی سعودی به یمن سازگار یا همراه با موضع محور مقاومت نیست. روسیه به عنوان یک کشور بزرگ روابط و تماسهای گسترده ای دارد از جمله با اسرائیل ، ما در کنار روسیه با اسرائیل مبارزه نمی کنیم ، زمانی که با اسرائیل مبارزه می کنیم به تنهایی این کار را انجام می دهیم اما در سوریه تلاقی و نزدیکی منافع و دیدگاه و موضع مشترک در خصوص حوادث این کشور وجود دارد. بنابراین ارتباط ما در سوریه ضرورتا به معنای ارتباط ما در مناطق دیگر نیست و شاید برعکس این باشد.» خبرنگار - اقداماتی که داعش و گروههای افراطی در سوریه انجام می دهند عمدتا در جهت اهداف رژیم صهیونیستی است و به نظر می رسد دقیقا این مجموعه گروههای تروریستی ساخته و پرداخته رژیم صهیونیستی هستند ، نظر شما در این خصوص چیست؟ سید حسن نصرالله - در این خصوص باید دقیق باشیم ، مثلا درحال حاضر به مدت یک سال است که در انتخابات آمریکا ترامپ رئیس جمهور کنونی آمریکا در رقابت انتخاباتی همواره می گفت دولت اوباما داعش را ساخت و داعش را به وجود آورد ، اوباما و هیلاری کلینتون وزیر امور خارجه سابق و دولت آمریکا را به این اقدام متهم می کرد. ما اظهارات علنی مسئولان آمریکایی را داریم و درخصوص اطلاعات محرمانه صحبت نمی کنیم ، مسئولان نظامی ، ژنرالهای آمریکایی و مسئولان امنیتی بلندپایه و مسئولان سیاسی بلندپایه اعتراف می کنند که دولت آمریکا داعش را برای حمله به مقاومت و جنبشهای مقاومت و محور مقاومت و تهدید حزب الله ساخته است و به خصوص از حزب الله نام می برند.امروز رئیس جمهور اردوغان به خاطر اینکه با داعش اختلاف پیدا کرده است و کمک بهتر آمریکا را در شهر الباب و مناطق دیگر انتظار داشت چند روز و برای چندین بار آشکارا آمریکا را به حمایت از داعش از ابتدا متهم کرد. او یک فرد مطلع و شاهدی از خود آنهاست چرا که از بزرگترین حامیان داعش بود و آقای اردوغان و دولت ترکیه از کسانی بودند که برای داعش تسهیلاتی را فراهم کردند. درحال حاضر مسئولان بلندپایه در ترکیه می گویند داعش ساخته آمریکا و عربستان سعودی است. همه اطلاعات تایید می کند که آمریکا و عربستان سعودی داعش را به وجود آورده اند. آمریکا با این طرح موافقت و تسهیلاتی فراهم کرد و به گروهی از کشورها موافقت خود را برای ارائه کمک در این خصوص ابلاغ کرد.طرح و حامی مالی و تدارکاتی و فرماندهان بلندپایه همه از عربستان سعودی هستند و این کشور حمایت مالی را ارائه و دهها هزار نفر را روانه کرد. کشورهای غربی و ترکیه نیز امکان آن را فراهم کردند. در اینجا آنچه داعش انجام می دهد و آنچه آمریکا و عربستان سعودی در واقع می خواهند در جهت منافع اسرائیل است. در ابتدا ما نمی گوییم که اسرائیل آمد و داعش را به وجود آورد. کسی که داعش را ایجاد کرد ارباب اسرائیل یعنی آمریکا بود. کسی که داعش را به وجود آورد کسی است که دهها سال در جهت منافع اسرائیل فعالیت کرده و آن رژیم سعودی است. داعش و غیر داعش یعنی جبهه النصره و دیگر گروههای مسلح روانه میدان شدند اما درحال حاضر اسرائیل چندین سال است که مجروحان گروههای مسلح را در بیمارستانهای خود می پذیرد. درحال حاضر در درعا درگیری وجود دارد و همه مجروحان آنها به فلسطین اشغالی و بیمارستانهای اسرائیل منتقل می شوند. اسرائیل به آنها سلاح ، مهمات و اطلاعات می دهد و در برخی موارد نیز نیروی هوایی خود را برای کمک به گروههای مسلح در مقابله با ارتش سوریه به صورت علنی روانه میدان می کند ، این اقدام به صورت علنی صورت می گیرد و در شبکه های تلویزیونی پخش می شود.بنابراین بله ، همه مدارک و اطلاعات و اعترافات تایید و تاکید می کند که گروههای تکفیری در سوریه ارتباطات واقعی دارند و شکل دهنده اصلی آن آمریکا و عربستان سعودی است و کمکهای آشکاری از اسرائیل دریافت می کنند بلکه در هفته های گذشته به سطحی رسیده است که سران موسوم به معارضان سوریه به فلسطین اشغالی رفتند و سخنرانی و در نشستهای اسرائیلی شرکت کردند و حتی آمادگی دارند در مقابل خدماتی که اسرائیل به این گروههای مسلح در سوریه ارائه می کند از سرزمین جولان چشم پوشی کنند. این از مسائل واضحی است که تردیدی در آن وجود ندارد و ما معتقدیم هر روز بیش از پیش اسناد و مدارکی که این مسئله را تایید می کند رو می شود.»خبرنگار - در حال حاضر کشورهای غربی و ترکیه تلاش می کنند در شمال سوریه منطقه امن هوایی ایجاد کنند فکر می کنید هدف آنها چیست؟ سید حسن نصرالله - حمایت از گروههای مسلح ، تامین پوشش هوایی برای گروههای مسلح تا منطقه امنی برای اردوگاهها ، آموزش نیروهای خود ، تمرینها و نیروهای خود داشته باشند تا حملات خود را از آنجا به مناطق دولت سوریه آغاز کنند. ادعای اینکه منطقه امن با هدف حمایت از غیرنظامیان سوریه ایجاد می شود ادعایی دروغین است و ما تجربه مناطق امن را در بسیاری از کشورهای جهان شاهد بودیم و نتایج آن فاجعه بار بود و تنشها و خشونتها را تشدید کرد و به هیچ وجه آنها را کاهش نداد.» خبرنگار - شنیده شده است که آمریکاییها قصد دارند در سوریه نیروی زمینی وارد کنند فکر می کنید که این اقدام چه تاثیری در معادلات نظامی سوریه می تواند داشته باشد؟ سیدحسن نصرالله - تردیدی وجود ندارد که این کار بر شدت درگیریها در داخل سوریه خواهد افزود. این اقدام پیچیدگی بیشتری به سوریه وارد خواهد کرد و اوضاع بیش از پیش پیچیده خواهد شد. برای من هنوز روشن نشده است که آیا این مسئله جدی است یا نه؟ در هر حال ترامپ پس از همه اظهاراتی که درباره داعش بیان کرد به چیزی نیاز دارد تا صداقت خود را در مقابله با داعش ثابت کند و شاید این دلیل این اقدام باشد. در سالهای گذشته به اصطلاح ائتلاف کشورهایی که آمریکا فرماندهی آن را برعهده دارد هیچ اقدام واقعی و جدی درمقابله با داعش به ویژه در سوریه انجام نداده است چه در خصوص حملات هوایی و چه در درگیریهای میدانی یا حمایت از گروههایی که با داعش می جنگند. اما آوردن نیروهای آمریکایی به سوریه شاید برای این باشد که می خواهند نشان دهند ما با داعش مبارزه می کنیم و تقریبا به فیلمهای هالیوودی آمریکا شباهت دارد زمانی که پلیس دیر به صحنه می رسد تا پیروزی را به نام خود ثبت کند.درحال حاضر گروههای تکفیری در سوریه در دور شکست قرار دارند و آمریکاییها می خواهند پس از آنکه سالهای طولانی از این گروهها حمایت کردند در پیروزی برابر این گروهها شریک باشند. اما پس از شکست داعش و جبهه النصره ، حضور نیروهای آمریکایی در خاک سوریه خطرناکی و پیچیدگی اوضاع را بیشتر خواهد کرد چرا که ما مشخصا نمی دانیم که روند سیاسی که دولت آمریکا در مرحله آینده در خصوص سوریه انتخاب خواهد کرد چیست.» خبرنگار - رژیم صهیونیستی گفته است که اگر آتش بس در سوریه برقرار شود حزب الله مجددا تهدیدی برای این رژیم خواهد بود ، شما برای اسرائیل تهدید هستید؟ سیدحسن نصرالله - این سوال به اصلاح نیاز دارد. معمولا می دانید که اسرائیلیها همواره می گویند ایران تهدیدی برای اسرائیل است. حزب الله تهدید است ، جنبشهای مقاومت اسلامی فلسطین از جمله حماس و جهاد و دیگر گروههای فلسطینی تهدیدی برای اسرائیل هستند. درست این است که بگوییم اسرائیل تهدید است. اسرائیل تهدیدی برای مردم فلسطین ، لبنان ، سوریه ، ایران و همه کشورها و ملتهای منطقه و تهدیدی برای امنیت و صلح در منطقه است ، اسرائیل تهدید است و ما با این تهدید مقابله می کنیم. ما برابر این تهدید ایستاده ایم. درست این است که بگوییم حزب الله یکی از نیروهای جدی و واقعی است که به طور جدی و شجاعانه برابر تهدید اسرائیل ایستاده است و به آن افتخار می کنیم.» خبرنگار - شما هنوز اسرائیل را تهدید جدی و دشمن جدی مردم مسلمان می دانید ، چرا؟ سیدحسن نصرالله- برای اینکه اسرائیل اولا همچنان سرزمین فلسطین و قدس را اشغال کرده است ، همچنان بر مقدسات اسلامی و مسیحی سیطره دارد ، همچنان روزانه به مردم فلسطین حمله می کند. اصل وجود دولت اسرائیل و رژیم اسرائیل با همه معیارها و شاخصهای عقلی ، قانونی ، دینی ، حقوقی و تاریخی و اخلاقی ، موجودیتی تروریستی و غیرقانونی است. برای اینکه برابر یک تروریسم قرار داریم که به اقدامات تروریستی دست می زند و بر اساس اشغال سرزمین دیگران و غصب داراییهای دیگران ایجاد شده است و به کشتار اقدام می کند ، کاری که داعش درحال حاضر انجام می دهد ادامه اقدامات صهیونیستها است که قبل و بعد از سال ۱۹۴۸ مرتکب شدند. بنابراین زمانی که جهان به این اجماع می رسد که باید با تروریسم مبارزه کند و به شکل قاطع برابر تروریستها بایستد مهمترین مصداق تروریسم و دولت تروریستی در حال حاضر آن چیزی است که دولت اسرائیل نامیده می شود و رژیم صهیونیستی است.»خبرنگار - اگر رژیم صهیونیستی مشکلات خود را با فلسطین حل کند آیا هنوز هم از نظر شما به عنوان دشمن تلقی می شود؟ سیدحسن نصرالله - این مسئله واقعیت و ماهیت آن را تغییر نمی دهد و تروریستی ، غاصب و اشغالگر مقدسات باقی می ماند. این سوال یک فرضیه بسیار دور از دسترس به شمار می رود. درحال حاضر پس از سفر نتانیاهو به واشنگتن و دیدارش با ترامپ ، حتی یکی از اصولی که روند مذاکراتی و سیاسی بر آن استوار بود و آن پیدا کردن راهی برای تشکیل دو کشور بود از بین رفت و به طور کلی کنار گذاشته شد. بنابراین ، این فرضیه یک احتمال بسیار بعید و دور از دسترس است. من معتقدم بیشتر مردم فلسطین نمی توانند بپذیرند که روزی بیاید که تسلیم اسرائیل شوند و یا اسرائیل و اقداماتی را که انجام می دهد شامل اشغالگری و سیطره آن را به رسمیت بشناسند ، این به هیچ وجه مطرح نخواهد بود.» خبرنگار - بحث رد شدن تشکیل دو کشور را مطرح کردید که این روزها مطرح است ، فکر می کنید طرح این مسئله یعنی این همه در طی چند دهه گذشته مذاکرات به اصطلاح صلح برگزار شد که دو کشور مستقل فلسطینی و اسرائیلی را قبول کنند و الان این طرح رد شده است فکر می کنید این مسئله چه تاثیری بر معادلات فلسطین می گذارد؟ سیدحسن نصرالله- این مسئله آثار مهمی بر اوضاع فلسطین خواهد داشت. اولا باید بگوییم در منطق اسرائیل به هیچ وجه طرح دو کشور وجود نداشته است ، به هیچ وجه. اسرائیلیها دو دسته هستند. دسته اول مخالفت خود را با طرح تشکیل دو کشور اظهار و آشکارا بیان می کنند از جمله نتانیاهو و حزب لیکود و معمولا راستگراهای اسرائیلی. دسته دیگر می گویند کشوری فلسطینی را می پذیرند اما این را از روی نفاق می گویند تا وقت کشی کنند و زمانی که می گویید بسیار خوب ، کشور فلسطینی که آن را می پذیرید چگونه است؟ درباره کشور پراکنده فلسطینی سخن می گویند که هیچ وحدت جغرافیایی ندارد ، مرز ندارد ، بندر ، فرودگاه و حاکمیت هوایی ، دریایی و حاکمیت بر مرز خود را ندارد ، یعنی اصلا کشور نیست. در واقع زمانی که می گویند کشور فلسطینی را می پذیرند و در مذاکرات می گویند به فلسطینیها یک کشور فلسطینی می دهند ، به فلسطینیها و جهان دروغ می گویند و آنها را مسخره کرده اند.من معتقدم از مهمترین نتایج کنار گذاشتن گزینه تشکیل دو کشور این است که بازی دروغین و نفاق اسرائیلیها برابر فلسطینیها به پایان رسید و همچنین بازی نیرنگ و فریبکاری بعضی از نظامهای رسمی عربی به پایان رسید. طبعا آنها به دروغ تشکیل دو کشور نیاز داشتند تا فلسطینیها را مرحله به مرحله جلو ببرند ، یعنی فلسطینیها باید از سرزمینهای اشغالی ۱۹۴۸ صرف نظر کنند تا به آنها بگویند به شما کشوری در مرزهای سال ۱۹۶۷ می دهیم. پس از آن به سرزمینهای سال ۱۹۶۷ می آییم و به آنها می گوییم قدس جزء این راه حل نیست و بخشهای فلان در کرانه باختری جزء این راه حل نیست ، مرزهای اردن همانطور که نتانیاهو در نشست خبری گفت جزء این راه حل نیست ، پس دیگر چی باقی می ماند؟آنها را مرحله به مرحله پیش بردند و در نهایت به هدف نهایی رسیدند.من می گویم از سالها پیش و از همان ابتدای معاهده اسلو ، آنچه اسرائیل و آمریکا پذیرفتند این است که غزه را به فلسطینیها بدهند چرا که باری بر دوش اسرائیل است و خودشان این را گفته اند و امیدوارند از شر آن خلاص شوند. شیمون پرز گفته بود من امیدوارم روزی نجات پیدا کنیم و در اخبار بشنویم که غزه در دریا غرق شده است ، یعنی تا این حد از غزه بدشان می آید و حاضرند از آن خلاص شوند. کرانه باختری را تکه تکه و بر آن سیطره پیدا می کنند و حداکثر چیزی که می خواهند خودمختاری اداری محدود برای فلسطینیها در کرانه باختری است اما نه اینکه کشور فلسطینی وجود داشته باشد. این مسئله فلسطینیها را برابر گزینه ها و مسیرهای روشن قرار می دهد ، دیگر چه راهی برابر فلسطینیها باقی می ماند؟ تنها مسیر مقاومت و گزینه مقاومت و بازگشت به محور مقاومت برابر کسانی که از آن دور بودند یا در آن تردید داشتند به عنوان تضمین کننده واقعی حق مردم فلسطین باقی می ماند و کسانی که در رژیمهای عربی سالها به مردم فلسطین دروغ گفتند آنها را به این مرحله رساندند. من شخصا معتقدم اعلام کنار گذاشته شدن راه حل تشکیل دو کشور ، نکته ای مثبت به شمار می رود به این معنا که به مراحل نفاق پایان داد و همه ما و مردم فلسطین را برابر راه و گزینه روشنی که باید انتخاب کنیم قرار داد.»خبرنگار - اصولا نگاه شما به مسئله فلسطین بیشتر سیاسی است یا ایدئولوژیک؟ سیدحسن نصرالله - نه ، موضع ما موضعی عقیدتی ، دینی ، شرعی ، حقوقی ، عقلی ، اخلاقی و پس از آن سیاسی است چرا که فلسطین از رود تا دریا ، سرزمینی برای مردم فلسطین است و مقدسات موجود در آن مقدسات همه مسلمانان و همه مسیحیان است. بنابراین زمانی که گروههایی که از سراسر جهان جمع شده اند از لهستان ، آلمان ، فرانسه ، آرژانتین ، برزیل ، آمریکا ، کانادا ، روسیه ، و اتیوپی می آیند تا سرزمین دیگران را اشغال کنند ، باطل با گذشت زمان به حق تبدیل نمی شود ، یعنی اگر شخصی با زور سلاح بیاید و به خانه شما حمله کند و سرزمین شما را بگیرد و شما را از خانه خودتان بیرون کند پس از ۵۰ سال یا ۱۰۰ سال آیا خانه شما ملک او می شود یا ملک شما باقی می ماند؟ ادیان آسمانی ، منطق ، قانون ، شرع و اخلاق می گوید خانه شما هنوز ملک شما است و این حق شماست که هر زمان آن را پس بگیرید. بنابراین موضع ما در واقع موضعی عقیدتی ، دینی ، حقوقی ، قانونی و اخلاقی است و موضعی سیاسی نیست.» خبرنگار - اگر موضع اعتقادی شما اولویت دارد باید در مقابل تمام مسلمانها برابر باشد مثلا مسلمانانی که الان در برمه هستند تحت فشار بوداییها هستند چرا به آنها کمک نمی کنید؟ سیدحسن نصرالله - ما موضع رسانه ای و موضع سیاسی مناسب اتخاذ می کنیم اما شما می دانید که در محدوده عملی ، انسان بر اساس توان و امکانات خود مکلف است ، طبیعتا مسئله فلسطین برای ما متفاوت است چرا که ما در لبنان هستیم ، اگر ما از مسلمانان برمه یا بنگلادش یا مسلمانان مالزی یا کشورهای اطراف برمه بودیم دشمنی کاملا متفاوت داشتیم. اما ما بسیار دور هستیم و یک کشور نیستیم و نفوذ و توان فشار مناسب را نداریم ، علاوه بر این مسائل زیادی در جهان اسلام وجود دارد اما ما بر اساس توانمندیها و حضور جغرافیایی خودمان می توانیم تاثیرگذار باشیم. در اینجا فلسطین با دیگر نقاط تفاوت دارد چرا که ما در واقع در مرز هستیم در مرز فلسطین و همسایگی آن هستیم و مسئولیت ما متفاوت می شود.» خبرنگار - شنیده شده است که رژیم صهیونیستی قصد دارد مجددا جنگ دیگری را علیه لبنان آغاز کند ، شنیدن این خبر برای شما نگران کننده نیست؟ سیدحسن نصرالله - نه ما همواره در این فضا قرار داریم ، از زمان تشکیل رژیم صهیونیستی در سال ۱۹۴۸ لبنان همواره در دایره خطر و تهدید قرار داشته است و اسرائیل از سال ۱۹۴۸ هر ماه و هر سال و در هر دو سال لبنان را به جنگ تهدید کرده است. آنچه درحال حاضر تفاوت کرده این است که در گذشته لبنان می ترسید و اسرائیل بود که تهدید می کرد اما درحال حاضر اوضاع فرق کرده است ، امروز همانگونه که لبنانیها از جنگ می ترسند اسرائیلیها نیز از جنگ می ترسند ، دیگر جنگ به گونه ای نیست که یک طرف مشخص بر آن کنترل داشته باشد. پیروزیهای مقاومت پیش از سال دو هزار ، پیروزی مقاومت در سال ۲۰۰۰ ، رویارویی بزرگ و پیروزی تاریخی در سال ۲۰۰۶ و توسعه توانمندیهای مقاومت نوعی توازن بازدارندگی ، توازن ترس ، توازن وحشت بین مقاومت و بین اسرائیل به وجود آورده است و در لبنان توازنی از طریق معادله ای که ما می گوییم ارتش ، مردم و مقاومت ایجاد کرده است.امروز لبنان از عوامل اساسی برخوردار است که در دهه های گذشته از آن برخوردار نبوده است. در نتیجه این مسئله ما را در وضعیتی اطمینان بخش قرار می دهد که اسرائیل پیش از آنکه جرات کند و تصمیم جنگ را بگیرد باید هزاران و بلکه میلیونها مسئله را مدنظر قرار دهد. و اگر تصمیم به جنگ بگیرد با رویارویی بزرگی روبرو می شود و چیزی بزرگتر از آنچه در جنگ تموز (ژوئیه) رخ داد به وقوع خواهد پیوست.من معتقدم انشاء الله پیروزی بعدی در هر جنگی که دشمن اسرائیلی به لبنان تحمیل کند بسیار بزرگتر از پیروزی جنگ ژوئیه (۳۳ روزه) خواهد بود. ما نگران نیستیم ما همواره آماده ایم و آمادگی داریم و از اسرائیل نمی ترسیم و اسرائیل ما را نگران نمی کند و نمی ترساند ، ما مدتها پیش از این مرحله عبور کرده ایم ، در حال حاضر ما آنها را می ترسانیم و نگران می کنیم. ما هستیم که آنها را به وحشت انداخته ایم. همیشه لبنان به شورای امنیت شکایت می کرد اما درحال حاضر اسرائیل بر ضد لبنان به شورای امنیت سازمان ملل متحد شکایت می کند. در هر حال ما برای هر تهدیدی که کشورما با آن مواجه شود آمادگی داریم.» خبرنگار - اعلام کردید که اگر اسرائیل بار دیگر به لبنان حمله کند شما خطوط قرمزی برای مقابله به مثل نخواهید داشت ، این به چه معناست؟ سیدحسن نصرالله - یعنی ما در جنگ سابق به خطوط قرمز پایبند بودیم یعنی به عنوان مثال زمانی که شهرهای ما و غیرنظامیان ما را بمباران و ساختمانها را تخریب می کردند ما از اینکه مکانی مشخص را در حیفا که مخزن آمونیاک نامیده می شود هدف قرار دهیم ، خودداری کردیم و به این اقدام متوسل نشدیم و هر زمان که می خواستیم می توانستیم این کار را انجام دهیم. اماکن متعددی در فلسطین اشغالی وجود دارد که می تواند پیامدهای فاجعه باری برای رژیم اسرائیل داشته باشد ، بر دولت اسرائیل ، بر ارتش ، بر اسرائیلیها و بر شهرک نشینان ، اما از هدف قرار دادن آن خودداری کردیم. ما به دنبال جنگ نیستیم و می گوییم ما در وضعیت دفاعی قرار داریم اما اگر بخواهند این جنگ را به لبنان تحمیل و به لبنان تجاوز کنند و می بینید که هر روز می گویند که زیربناها و شهرها و روستاها را ویران می کنیم یعنی همانگونه که تهدید می کنند کشتار و جنایات بزرگی بر ضد مردم لبنان مرتکب می شوند ، در این صورت ما به هیچ خط قرمزی پایبند نخواهیم بود نه در مورد آمونیاک در حیفا و نه حتی در خصوص رئاکتور هسته ای دیمونا در صحرای نقب. هر هدفی داخل فلسطین اشغالی می تواند رژیم اسرائیل را به خاک سیاه بنشاند.» خبرنگار - آیا شما واقعا به دیمونا حمله خواهید کرد؟ سیدحسن نصرالله- ما آماده ایم این کار را انجام دهیم و شجاعت انجام آن را داریم و اگر برای مقابله با دشمن در هر جنگی در آینده نیاز به انجام این کارداشته باشیم آن را انجام خواهیم داد.» خبرنگار - آیا شما سلاح جدیدی به دست آورده اید که اینقدر با اعتماد به نفس اسرائیل را تهدید می کنید؟ سیدحسن نصرالله - این از سوالات، رسانه ای نیست ، یعنی معمولا درست نیست که به این نوع سوالات پاسخ بدهیم و بگوییم سلاح جدید یا قدیمی داریم. اما اسرائیلیها به خوبی می دانند در صورتی که به کشور ما حمله کنند ما توانمندی اجرای آنچه را که می گوییم ، داریم و می دانند مقاومت در این خصوص کاملا صادق است.» خبرنگار - به نظر می رسد که با روی کار آمدن ترامپ به نوعی نتانیاهو هم جان گرفته و تلاش می کند جنگی را به منطقه تحمیل کند ، ارزیابی شما از رفتار نتانیاهو و ترامپ در مقابل مسائل منطقه چیست؟ سیدحسن نصرالله - آیا نتانیاهو می خواهد منطقه را به جنگی جدید بکشاند یا نه ، این مسئله به بحث نیاز دارد. چرا که اسرائیل مشکلی در ورود به جنگ جدید دارد یعنی شرایط گذشته را ندارد. بله نتانیاهو امیدوار است از دولت جدید آمریکا برای ایجاد ائتلافی با برخی از کشورهای عربی موسوم به میانه رو ایجاد و آمریکا را بر ضد ایران و حزب الله و جنبشهای مقاومت تحریک کند. آمریکا را تحریک کند که بیش از پیش کشورهای متخاصم با ایران را تشویق کند. یعنی اگر به دنبال جنگ است می خواهد این جنگ بین دیگران باشد ، با کشورهای عربی و آمریکاییها باشد. اما اسرائیل به خودی خود نمی تواند پیامدهای هر جنگی را تحمل کند.» خبرنگار - همانطور که مطلع هستید پدیده جدیدی به نام ترامپ در آمریکا روی کار آمده و ارتباطات نزدیکی با نتانیاهو دارد ، ارزیابی شما از شخصیت ترامپ چیست؟ سیدحسن نصرالله- او تاکنون شخصیت روشنی نداشته است ، بر اساس آنچه خواندم و پیگیری کردم به ویژه در خصوص فیلمی که به رینگ بوکس مربوط است دیدم ، معتقدم این شخصیت را نشان می دهد که شاید هر اقدام غیرمنتظره ای انجام دهد و به معنای واقعی شخصیتی نامتوازن دارد. و او تاجر است یعنی می خرد و می فروشد ، از اصول یا ارزشها صحبت نمی کند و حتی به قانون پایبند نیست یعنی رئیس جمهوری است که آمادگی دارد با قوانین آمریکایی علاوه بر قوانین بین المللی نیز مخالفت کند. در نتیجه برابر شخصیتی قرار داریم که شاید هر کاری انجام دهد و شاید هیچ کاری انجام ندهد. شاید تنها بلندگویی باشد که فریاد می زند و تهدید می کند و هیچ کاری انجام نمی دهد و شاید هر کاری انجام دهد. یعنی ما درحال حاضر برابر الگویی ناآرام قرار داریم و این اضطراب و نا آرامی را می توانیم در خود دولت آمریکا ببینیم. یعنی او چیزی می گوید چرا که اصرار دارد شخصا از طریق توییتر در ارتباط باشد اما وزیر امور خارجه او چیز دیگری می گوید و وزیر دفاع او چیز متفاوتی می گوید. او به دنبال مشاور امنیت ملی می گردد و آنها از او فرار می کنند چرا که کار کردن با این شخصیت برای مسئولان درجه اول دولت آمریکا دشوار خواهد بود. او همواره از پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو) سخن می گوید و آن را شکست خورده و چنین و چنان می خواند پس از آن معاون رئیس جمهور مجبور می شود به مونیخ برود و وزیر دفاع مجبور می شود اظهارات متعددی بیان کنند تا به کشورهای عضو ناتو اطمینان دهند.در نتیجه ما تا این لحظه برابر دولتی متشنج قرار داشته ایم که مواضعی بر خلاف قانون اتخاذ و از آن عقب نشینی کرده و تا این لحظه هیچ کسی نتوانسته است تصویری روشن از آینده آمریکا و آینده منطقه در سایه دولت ترامپ ترسیم کند. اما به طور کلی می توانم بگویم با وجود این دولت نا منضبط که ساختار آن تا این لحظه به خوبی مشخص نیست ، تنش داخلی در آمریکا و در عرصه بین المللی را شاهد خواهیم بود.» خبرنگار - یک بار آمریکاییها پیغام آورده بودند برای شما و از شما خواسته بودند که اگر جهت سلاحتان را از سمت رژیم صهیونیستی به طرف دیگری متمایل کنید به شما امکانات سیاسی و نظامی زیادی در منطقه خواهند داد و شما رد کردید ، چه کسی این پیغام را آورده بود؟ سیدحسن نصرالله - این در سال ۲۰۰۰ و ۲۰۰۱ یعنی پس از آزادسازی جنوب لبنان و پیروزی لبنان رخ داد و همچنین در ابتدای انتفاضه بزرگی بود که در سرزمینهای اشغالی فلسطین آغاز شده بود. آنها می خواستند ما را از مردم فلسطین و انتفاضه فلسطین دور کنند و به ما این چیزها را پیشنهاد کردند و پیام از طرف دیک چنی معاون رئیس جمهور آمریکا بود و شخصی آمریکایی که اصالتی لبنانی داشت و در آمریکا فعالیت می کرد و در آن زمان به گروه دیک چنی وابسته بود آن را منتقل کرد اما نمی توانم نام او را اعلام کنم. طبعا ما آن را به طور کامل رد کردیم و گفتیم مسئله حمایت از مردم فلسطین از نظر ما یک وظیفه است و وسوسه ها و پیشنهادهای سیاسی و مالی هر چه که باشد نمی توانیم از این وظیفه صرف نظر کنیم و همچنین اسرائیل دشمنی است که مقدسات و سرزمین و کشور ما را اشغال و به کل منطقه تجاوز کرده است و نمی توانیم با دشمنی که هر روز به تجاوزات خود ادامه می دهد صلح کنیم.» خبرنگار - شما برای رد و بدل کردن پیامها یا تهدیدات تان با آمریکاییها کانالی برای ارتباط دارید؟ سیدحسن نصرالله - ما کانال ارتباطی نداریم ، نه ، ما چیزی به آنها نمی رسانیم و از آنها چیزی نمی خواهیم اما آنها اگر بخواهند پیامی به ما برسانند شخصیتهای سیاسی و رسانه ای لبنانی یا عربی یا خارجی وجود دارد که با ما ارتباط دارند و دوست ما هستند و آنها از این نوع شخصیتها یا دوستان برای رساندن پیام خود به ما استفاده و از همین طریق پاسخ مناسب را دریافت می کنند.» خبرنگار - برگردیم به مسئله فلسطین ، رابطه شما با تشکیلات خودگردان و گروههای فلسطینی چطور است؟ سیدحسن نصرالله- ما با همه گروهها و جنبشها و احزاب فلسطینی رابطه داریم ، طبعا این رابطه با همه آنها در یک سطح نیست اما با هیچ کس حتی با طرفی که با او در خصوص رویکرد و مسیر سیاسی اختلاف داریم قطع رابطه نکردیم و به شدت تمایل داریم روابطمان با همه در جهت منافع فلسطینی خوب باشد.»خبرنگار - قرار است کنفرانسی تحت عنوان کنفرانس فلسطین در تهران برگزار شود. فکر می کنید که برگزاری این گونه کنفرانس ها تا چه حد می تواند مسیر مبارزه مردم فلسطین را اصلاح یا آن را تقویت کند.سیدحسن نصرالله - طبعاً برگزاری این کنفرانس در تهران، به ویژه در شرایط کنونی، [اهمیت بسیاری دارد] باید موضوعاتی را مد نظر داشت که شامل روی کار آمدن ترامپ در امریکا و تحولات فلسطین و بن بست به وجود آمده در مذاکرات و تحولات جاری در منطقه و رها کردن فلسطین ازجانب اکثر کشورهای عربی و اسلامی و فراموشی فلسطین در سطح جهان است.این موضوع حقیقت دارد که فلسطین در سطح جهان رها شده است. هیچ کس در جهان اقدامی برای فلسطین نمی کند. دولت دشمن [رژیم صهیونیستی] هر روز مشغول کشتار و دستگیری و ویرانگری خانه ها و یهودی سازی قدس و یهودی سازی کرانه باختری و تخریب کل اراضی و تخریب مزارع و کشتزارهای فلسطینی ها و کوچاندن آنها از اراضی فلسطین به اماکن دیگر جهان است و جهان در سکوت به سر می برد و حتی یک کلمه سخن نمی گوید.در چنین فضایی برخی کشورهای عربی حتی حاضرند با اسرائیل علیه جمهوری اسلامی ایران و ملت های خودشان متحد شوند بنابراین طبیعی است که فلسطین رها شده است. آنها فلسطین را فروخته اند.در این فضای مأیوس کننده و بد و دشوار و به معنای واقعی کلمه، فاجعه بار، جمهوری اسلامی ایران آمده است تا در تهران کنفرانسی برای حمایت از فلسطین و ملت فلسطین و انتفاضه برگزار کند. مهم ترین نتیجه و پیام این اقدام برای ملت فلسطین آن است که شما تنها نشده اید و کشور مهمی در منطقه و قدرتی بزرگ در منطقه به نام جمهوری اسلامی ایران به رغم تحریم ها و فشارها و تهدیدها و خصوصاً رویدادهای اخیر [از شما حمایت می کند].جمهوری اسلامی ایران هیچ گاه فلسطین را رها نکرده و نخواهد کرد. افزون بر کسانی که از کشورها و دولت ها و احزاب و افراد عادی که به این کنفرانس خواهند آمد، [نفس] برگزاری این کنفرانس، پوشش عظیم و بزرگ معنوی و سیاسی و روانی از فلسطین و ملت فلسطین خواهد بود و این موضوع مهم ترین نیاز آنها در این روزهاست که احساس می کنند جهان آنها را تنها گذاشته و به آنها خیانت شده است.هر مقاومت یا ملتی نیاز به نوعی پشتیبانی مداوم، گرچه این پشتیبانی روانی و معنوی و سیاسی باشد، نیاز دارد تا برای مقاومت و پایداری امید داشته باشد.خبرنگار - مقاوم معظم رهبری فرمودند که در آینده ای نه چندان دور ساختارهای سیاسی و نظامی رژیم صهیونیستی از هم خواهد پاشید و این رژیم سقوط خواهد کرد. شما حرفی مشابه این را زده اید. استدلال شما برای این اظهارات چیست؟سیدحسن نصرالله - اولاً این رژیم، رژیمی اشغالگر است. این موضوع مختص اسرائیلی ها نیست، سنت تاریخ و تجربه جوامع بشری نشان می دهد که هیچ نیروی اشغالگری نمی تواند تا ابد دوام بیاورد.مدت بقای آن به اراده ملت هایی بستگی دارد که تحت اشغال زندگی می کنند. اگر ملت های منطقه با این اشغالگری مخالف باشند این اشغالگری پایان خواهد یافت.امروز میان مواضع حکام و ملت ها تفاوت بسیاری وجود دارد. ملت های ما با این رژیم و با به رسمیت شناختن آن، و با سازش کردن با آن مخالفند. دو نمونه را می توان نشان داد. صلح اسرائیل و مصر. صلح میان دو دولت. آیا اسرائیل با پشتیبانی امریکا یا خود اوباما یا دولت هایی که طی سالیان گذشته در مصر حضور داشته اند، توانسته اند ملت مصر را به سازش با اسرائیل متقاعد سازند؟اردن نیز همین گونه است. ملت اردن قاطعانه با هرگونه سازش با اسرائیل مخالفند. بنابراین ملت های منطقه اسرائیل را نخواهند پذیرفت و با آن سازش نخواهند کرد و موجودیت اسرائیل همواره عجیب خواهد بود و همواره رژیمی اشغالگر و غاصب و باطل به شمار خواهد آمد.نکته دیگر این است که قدرت اسرائیل در حال ضعیف شدن و فروکش کردن است. حتی نتانیاهو گفته است که در میان مردم اسرائیل، ایمان به صهیونیسم اکنون در بدترین حالت است. در منطقه درباره چهره ارتش اسرائیل گفته می شود... در کل جهان گفته می شود که ارتش ها برای حکومت ها [کشورها] ساخته می شوند. اما در اسرائیل در فلسطین اشغالی برای ارتش، حکومت ساخته شده است. زیرا اسرائیل در واقع یک پادگان نظامی در خط مقدم است که در گذشته برای انگلیس و پس از آن برای امریکاست و به ایفای وظایفی می پردازد که برای آن تعیین شده است.ارتش اسرائیل ستون و عامل بقای اسرائیل است و اگر اوضاع آن را با سال ها و دهه های گذشته مقایسه کنیم می بینیم که از نظر روحیه و اعتماد به نفس و اعتماد ژنرال ها به سربازان و اعتماد سربازان به ژنرال ها و اعتماد مردم به ارتش و اعتماد دولت به آن، سست تر و ضعیف تر شده است.اکنون یکی از مهم ترین مشکلات ارتش اسرائیل این است که شاید بتواند جوانانی را بیابد که در بخش های کنترل از راه دور یا صنایع نظامی یا خدمات غیرنظامی در ارتش مشغول به کار شوند اما در جذب افراد برای جنگ در جبهه با مشکل واقعی رو به روست که این مسئله به علت شکست های پی در پی در برابر مقاومت لبنان و فلسطین است.ارتش اسرائیل با خودداری مردم اسرائیل از پیوستن به واحدهای رزمی و یگان های ویژه مواجهند. بنابراین ارتش اسرائیل با ضعف مواجه است. جامعه اسرائیل اکنون فاقد رهبران تاریخی است.بن گورین و حتی شارون و حتی شیمون پرز و دیگران دیگر حضور ندارند. جامعه اسرائیل اکنون دچار چندپارگی شده است. هیچ دولتی در اسرائیل نمی تواند یک یا دوسال بیشتر دوام بیاورد و همواره باید انتخابات زودهنگام برگزار شود.در داخل جامعه اسرائیل درگیری سختی وجود دارد که مبنای آن مسائل نژادی و دینی و سیاسی است. فساد در جامعه و حکومت اسرائیل و میزان وقوع جرم در جامعه اسرائیل....در رسانه های عربی و اسلامی معمولاً از این موضوعات چیزی گفته نمی شود اما کسانی که مثل حزب الله اوضاع جامعه اسرائیل را با دقت زیر نظر دارند می دانند که ما با جامعه ای مواجه هستیم که با نژادپرستی و فساد و جرم و بی اعتمادی به رهبران و بی اعتمادی به آینده و نگرانی و وحشت از درون مضمحل شده است.چنین جامعه ای نمی تواند مدت زیادی به حیات خود ادامه دهد. بنابراین مقام معظم رهبری (حفظه الله) که از ۲۵ سال سخن گفته اند در واقع احتیاط کرده اند. من فراتر از آن به شما می گویم. اکنون اگر امریکا دچار هرگونه مشکل واقعی شود یا با مشکلات اقتصادی مواجه و ناچار شود از منطقه خارج شود، اسرائیل قادر به ادامه نخواهد بود.اسرائیل از خودش قدرتی ندارد. اسرائیل به پشتیبانی امریکا و تسلیحات امریکایی و وتوهای امریکا وابسته است. هرگاه پشتیبانی های امریکا کاهش یابد اسرائیل نخواهد توانست دوام بیاورد.من همچنین معتقدم که تحولات موجود در میان ملت ها و جوامع ما و قدرت اندیشه مقاومت و اعتماد به قدرت مقاومت در دستیابی به پیروزی در آینده نزدیک تعیین کننده خواهد بود. بنابر این من نیز در ادامه سخنان مقام معظم رهبری (حفظه الله) که البته مطلع تر و آگاه تر و در مطالعه این رویدادها و تحولات و سنت های تاریخی توانمندتر هستند البته به عنوان اهل این منطقه و با اتکا به شواهد میدانی و جزئیات تاکید می کنم که آینده اسرائیل اینگونه است.خبرنگار - شما فکر می کنید چرا رژیم آل سعود به رژیم صهیونیستی اینقدر نزدیک شده و ارتباطات سیاسی و اقتصادی نزدیکی را برقرار کرده است ، نوع تعاملات ما با دولت سعودی موجب شده است که سعودی ها به اسرائیل نزدیک شوند یا اینکه ماهیت رژیم صهیونیستی با ماهیت رژیم آل سعود یکی است؟ سید حسن نصر الله - الان آنچه بین عربستان سعودی و اسرائیل وجود دارد تازگی ندارد ، مسئله جدید برملا شدن آن است. یعنی علنی شده است. چرا که تماس های اسرائیلی - سعودی قدیمی است و از ده ها سال پیش وجود داشته است. تماس ها و هماهنگی ها وجود دارد در کشورهای دیگر و مناطق دیگر دیدار می کنند. هر آنچه به نفع اسرائیل است عربستان سعودی در طول ده ها سال انجام داده است و هیچ چیز جدیدی در این مسئله وجود ندارد. عربستان سعودی بر ضد همه دشمنان اسرائیل توطئه و برای محاصره و تضعیف کردن آنها تلاش کرده است.همانطور که در ابتدای مصاحبه گفتم از همان ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی در ایران ، عربستان سعودی این دشمنی را اعلام و به این دشمنی اقدام کرد و صدام حسین را تحریک کرد و به او میلیاردها دلار داد تنها به این علت که جمهوری اسلامی این موضع را دارد. بنابراین روابط و تماس ها و هماهنگی بین عربستان سعودی و اسرائیل به نظر من قدیمی است اما درحال حاضر از آن پرده برداشته و اعلام شده است و این مسئله به هیچ وجه هیچ ارتباطی با دشمنی ایران و کشورهای منطقه و محور مقاومت با عربستان سعودی ندارد بلکه برعکس از طرف مقابل از ابتدا آمادگی برای گفتگو و همکاری و برادری وجود داشته است و حتی حاضر بودند از جنایات عربستان سعودی در منطقه بگذرند تا منافع بزرگ محقق شود اما عربستان سعودی همواره پشت کرده و بر این دشمنی اصرار داشته است. خبرنگار - در حال حاضر یمن در آتش جنگ می سوزد و عامل اصلی آن هم سعودی ها هستند چرا جهان اسلام ساکت است؟ سیدحسن نصرالله - متاسفانه آنها یعنی عربستان سعودی جهان اسلام را فریب دادند و در یمن جنگ به راه انداختند به این بهانه که جنگ با ایران است در صورتی که اینطور نیست بلکه جنگ بازپس گیری نفوذ در یمن است چرا که مردم یمن تصمیم به آزادی و استقلال خود گرفتند و خواستند که کنترل کشورشان را خودشان در اختیار داشته باشند و روابط برادری و دوستی خود را با عربستان سعودی حفظ کردند اما سعودی ها بودند که خواستند یمن وابسته و تسلیم آنها باشد و می خواهند مردم یمن برده آنها باشند ، آنها اینگونه با یمن رفتار می کنند. آنها از طریق توانمندی گسترده رسانه ها این مسئله را وارونه جلوه دادند و صدها شبکه ماهواره ای عربی و خارجی این جنگ را بر این اساس نشان دادند.آنها پس از آن به این مسئله جنبه طایفی و مذهبی دادند گویی که جنگ شیعه و سنی است و حتی فراتر از آن وانمود کردند این جنگ دفاع از حرمین است و مردم یمن تهدیدی برای مکه و مدینه به شمار می روند که این از خطرناک ترین و وحشتناک ترین دروغ هایی است که عربستان سعودی در جنگ یمن از آن استفاده کرده است. و زمانی که یمنی ها با موشک بالستیک یک پادگان نزدیک جده را هدف قرار دادند سعودی ها به دروغ به جهانیان گفتند هدف آنها مکه بوده است. یعنی می خواهم بگویم سطح گسترده ای از فریبکاری وجود دارد و سطح گسترده ای از ترغیب برخی از کشورها وجود دارد که ساکت باشند و حتی از موضع عربستان سعودی حمایت کنند و میلیاردها دلار به برخی از کشورها پرداخت شده است برای اینکه موضع سیاسی مناسبی در خصوص جنگ بر ضد یمن اتخاذ کنند.برخی کشورها تهدید شدند که اگر موضعی در خصوص جنگ یمن اتخاذ کنند کارگران آنها را که در داخل عربستان سعودی کار می کنند اخراج خواهند کرد، از بسیاری از کشورهای عربی و اسلامی کارگرانی در این کشور کار می کنند. در لبنان ، دولت لبنان موضعی اتخاذ نکرد اما به عنوان مثال حزب الله موضع خود را اعلام کرد و آنها صدها هزار لبنانی را اخراج کردند به این علت که ما موضعگیری کردیم، یک موضع سیاسی که جنگ بر ضد یمن و کشتار یمنی ها و تجاوز عربستان سعودی به این کشور را محکوم کردیم.تصور کنید که با دیگر کشورهای جهان چه رفتاری کرده است. در نتیجه عربستان سعودی بسیاری از کشورها را ترسانده و به قطع کمک های مالی تهدید کرده است. آنها حتی سازمان ملل متحد را به محض اینکه بان کی مون دبیرکل سابق گزارشی را بر اساس برخی موسسات سازمان ملل متحد صادر و عربستان سعودی را متهم کرد که کودکان را در یمن می کشد ، به قطع همه کمک های مالی خود به سازمان ملل متحد تهدید کردند و سازمان ملل متحد از موضع خود بازگشت و از آنچه گفته بود صرف نظر کرد.این واقعیت وجود دارد به این علت که امروز بسیاری از دولت ها و طرف ها در جهان اسلام ساکت هستند چه از طریق دریافت کمک های مالی و چه از ترس اینکه از طرف عربستان سعودی و رسانه های سعودی تهدید شوند چرا که هر کسی را که موضع گیری می کند می گویند وابسته به ایران است یا اگر سنی باشد می گویند شیعه شده است و او را متهم و تکفیر می کنند و بر ضد او اقداماتی را اتخاذ می کنند و برای همین متاسفانه این سکوت را شاهد هستیم و این مسئله ای ناراحت کننده است. خبرنگار - شما با توجه به نفوذی که در میان شیعیان دارید آیا تا به حال به این فکر کرده اید که بتوانید میان مردم بحرین و دولت این کشور میانجی گری کنید و آشتی ملی برقرار شود؟ سید حسن نصرالله - نه من نمی توانم هیچ میانجی گری در این مسئله داشته باشم چرا که حکومت بحرین موضعی خصمانه در خصوص حزب الله و هر طرفی که حمایت خود را از مردم بحرین و حقوق طبیعی آنها و مطالبات مشروع آنها ابراز کرده است دارد. حکومت بحرین به ما به چشم یک دشمن نگاه می کند نه به چشم یک میانجی. آنها اصلا میانجی گری را قبول نمی کنند یعنی آنها حاضر به گوش کردن و پذیرفتن و یا وارد شدن به گفتگوی واقعی و جدی با ملت بحرین نیستند.من می دانم که از ابتدای حوادث در بحرین ، برادرانمان در بحرین از طریق تماس ها و ارتباطات و دوستی های خود از بسیاری از کشورها درخواست کمک کردند که به عنوان میانجی دخالت کنند و برخی کشورهای خلیج (فارس) به عنوان میانجی دخالت کردند و ترک ها خودشان دخالت کردند یعنی زمانی که آقای داوود اوغلو در آن زمان وزیر امور خارجه ترکیه بود. کشورها و طرفهای دیگر نیز دخالت کردند. گروه های روحانیون اقدام کردند. امیر کویت شخصا دخالت کرد و هیئتی را فرستاد و تلاش کرد اوضاع را حل کند اما همواره جواب این بود که بحرینی ها باید به خانه های خود بازگردند و هیچ جایی برای اصلاح در بحرین وجود ندارد و هیچ امکانی برای تحقق این مطالبات نیست.با تاسف شدید ، آل خلیفه یعنی حکامی از آل خلیفه که بر بحرین حکومت می کنند اوضاع را پیچیده تر می کند و چیزی که این مسئله را پیچیده تر می کند منازعه داخل این خانوده بین پادشاه و ولیعهد از یک سو و نخست وزیر که بیش از چهل سال بر این کشور حکومت کرد از سوی دیگر است.موضوع دیگری که موجب پیچیده تر شدن این مسئله می شود پیروی آنها از عربستان سعودی است. چگونه می توانیم احتمال دهیم که آل خلیفه گفتگو را بپذیرد یا حاضر شود امتیاز بدهد، آیا تصمیم گیرنده هستند؟ آنها تصمیم گیرنده نیستند. صریحا می گویم همه کسانی که تلاش کردند در بحرین میانجی گری کنند آمدند و گفتند تصمیم در منامه گرفته نمی شود بلکه در ریاض گرفته می شود. یعنی تصمیم با آل سعود است و آل سعود هر گونه راه حل سیاسی در بحرین را رد می کند. می خواهند مردم بحرین را به تسلیم شدن مجبور کنند همانگونه که هر گونه راه حل سیاسی را در یمن رد می کنند و می خواهند مردم یمن را مجبور کنند تسلیم شوند. خبرنگار - با توجه به شرایطی که در بحرین وجود دارد ارزیابی شما از آینده بحرین چیست؟سید حسن نصرالله - برابر مردم بحرین به جز ادامه این مسیر راه دیگری وجود ندارد یعنی حرکتی که انجام می دهند. و در نهایت حل این مسئله به زمان نیاز دارد اما نه اوضاع جهان و نه اوضاع منطقه اینگونه باقی نخواهد ماند و در نهایت آل سعود و آل خلیفه مجبور خواهند شد به مردم بحرین گوش دهند. خبرنگار - گاهی در خبرها می شنویم که امریکا و رژیم صهیونیستی، ایران را تهدید نظامی می کنند وقتی شما این خبرها را می شنوید چه احساسی پیدا می کنید؟ سید حسن نصرالله - من معتقدم تهدید نظامی ایران یک جنگ روانی برای فشار بر رهبری ، دولت ، مسئولان و مردم ایران است تا امتیاز بدهند یا از اصول و ارزش های خود عقب نشینی کنند. چرا که درحال حاضر امریکا در شرایطی قرار ندارد که به آن کمک کند به جنگ با ایران برود.شما مجموع تعهدات ترامپ را می دانید اگرچه نمی توانیم به تعهدات او اعتماد کنیم ، اما او از رفتن ارتش برای جنگ در خارج انتقاد می کرد ، حالا آیا او ارتشی برای جنگ با ایران می فرستد؟ فکر نمی کنم اوضاع کنونی امریکا و ارتش آن یا اوضاع فعلی اسرائیل و ارتش آن در سطحی از آمادگی باشد که بتوانند جنگی نظامی را بر ایران تحمیل کنند، بنابراین اینها جنگ روانی و فشار و تهدید برای گرفتن امتیاز است. طبعا به علت کاهش توان آنها و به علت بیشتر شدن قدرت ایران و قدرت دوستان ایران در منطقه است. آنها می دانند ایران تنها نیست.خبرنگار- هم اکنون در منطقه طرح اسرائیل بزرگ به شکست کشیده شده است، از طرفی قدرت امریکا هر روز رو به افول است و محور مقاومت بحمدالله رو به گسترش است، با توجه به شرایطی که در منطقه وجود دارد، ده سال آینده منطقه را چگونه می بینید؟سیدحسن نصرالله - من معتقدم گروه های تکفیری که در واقع آخرین وسیله است، آخرین دستاویزی که ممکن است امریکا و اسرائیل در منطقه به آن پناه ببرند، فتنه مذهبی است و ایجاد درگیری یا جنگی که شکل و شمایل آن سنی و شیعه باشد، این البته بحمدالله تا حد زیادی شکست خورده است و ما معتقدیم سال های آینده، در ده سال آینده و حتی کمتر از ده سال، ما شاهد شکست سنگین و کامل جریان های تکفیری باشیم، در همه کشورهای عربی و اسلامی و شاهد آگاهی مردم و ملت های عربی و اسلامی برضد تکفیر و فتنه، تفرقه طایفه ای و مذهبی، و شاهد نزدیکی و همبستگی مردم خواهیم بود، زیرا اصول ملت ها و نیز منافع آنان، چنین چیزی را اقتضا می کند و همه چنین تجربه بسیار دردآوری را گذرانده اند، تجربه ای که برای بسیاری دردآور بوده است، بنابر این آگاهی افزایش خواهد یافت و جماعت ها و گروه های تکفیری متحمل شکست های میدانی و نظامی خواهند شد، آخرین ورق بازی صهیونیست ها و امریکایی ها، برای تضعیف جهان اسلام و کشورهای عربی، جنگ مذهبی است که فروکش کرده است و ان شاءالله پایان خواهد یافت، اوضاع جدیدی که ما شاهد آن خواهیم بود، حضور بیشتر جمهوری اسلامی و توان جمهوری اسلامی و کشورهای دوست جمهوری اسلامی و جنبش های مقاومت و اسرائیل بیش از پیش ضعیف خواهد شد و من معتقدم که خط نمودار به سود محور مقاومت، ملتهای مقاومت و جنبش های مقاومت و همه ملت هایی که واقعا در پی این هستند که کشورهایشان مستقل و دارای استقلال باشد و برای آزادی کامل تلاش می کنند، در حال بالا رفتن است، تنها مسئله، زمان است، با توجه به تحولات کنونی داخلی و به عبارت ساده می توان گفت که اتفاقاتی که در شش سال گذشته در عراق، سوریه، لبنان، یمن، ایران و در اطراف اتفاق افتاده است که خطرناک ترین طرح که منطقه ما با آن روبه رو بوده است، شکست خورده که شبیه به معجزه است، معجزه الهی است، اسطوره است، این تحولات را اگر در نظر بگیریم، می توانیم منطقه را به وضع کاملا متفاوتی ببینیم. من با وجود این همه ویرانی و خرابی و حواشی بسیاری که اطراف آن است، به آینده خوشبین هستم.خبرنگار - جناب سیدحسن نصرالله شما بین جوانان ایرانی و جوانان عرب منطقه محبوبیت ویژه ای دارید، فکر می کنید این محبوبیت ناشی از چیست و چه پیامی برای این عزیزان دارید؟سیدحسن نصرالله - اگر چنین محبوبیتی وجود داشته باشد، من دو گونه پاسخ می دهم من معتقدم این جوانان به من به عنوان نماینده این مقاومت نگاه می کنند، به عنوان نماینده مقاومت، مقاومتی که در برابر اسرائیل ایستاده است و با قدرت برای نابودی طرح های اسرائیلی سهیم بوده است، از اسرائیل بزرگ به اسرائیل عظیم و مقاومتی که در بازگرداندن اعتماد ملت ها و امت اسلامی به خودش و بازگردان بخش زیادی از عزت و کرامت آن و به آن امید جدید و بزرگ داد برای باز پس گرفتن مقدسات و سرزمین های اشغالی و آینده بهتر و با عزت بیشتر است و من تصور می کنم این علت واقعی محبت آنان باشد و زمانی که جوانان به من نگاه می کنند، به یک شخص نگاه نمی کنند، یا با توجه به خصوصیات خانوادگی، بلکه به سبب وابستگی به این مقاومت و چنین مسیری و به سبب دادن شهیدان و قربانیان و رهبران شهید و ما در این روزها یاد آنان را به عنوان سالگرد رهبران شهید مقاومت، گرامی می داریم، از سید عباس موسوی تا شیخ راغب حرب تا حاج مغنیه، رحمت خدا بر همه آنان، بنابر این چنین مسیری با همه قربانی ها و شهدا و خون ها و خانواده شهدا و مجروحان معنی دارد و به من به عنوان نماینده آنها نگاه می شود و احترامی که برای من قائل هستند، از این بابت است، این چیزی است که من از علت آن می فهمم.اما پیام من به جوانان، چه در ایران و چه در کشورهای عربی و اسلامی، من دوست دارم از این مناسبت استفاده کنم تا به آنان بگویم باید توکل شما به خداوند بزرگ و متعال بسیار زیا باشد و به او اعتماد کنید، زیرا این مقاومت به یاری خدا پیروز شده است، فقط خداوند است که ما را یاری داده و پیروز کرده است، به ما توفیق داده است، به ما قدرت داده است، اعتماد و توکل به خدا باید نزد جوانان واقعا وجود داشته باشد و این شعار یا سخنان رویایی یا خیالی نیست، بلکه سخنانی واقعی است که ما با آن زندگی کرده ایم و آن را در درگیری ها، رویارویی ها و جنگ هایمان و فداکاری هایمان لمس کرده ایم و می گوییم که خداوند ما را یاری کرده است و ما از صمیم قلب به چنین چیزی اعتقاد داریم، زیرا دستاوردهای ما موجود است و ما طبیعت مشکلات و سختی ها را و نقاط ضعف و نقاط قوت را که همواره با آنها زندگی کرده ایم، یا با آنها در برابر دشمن روبه رو شده ایم، به خوبی می شناسیم.این موضوع نخست و بر همین اساس باید امید جوانان به آینده بسیار زیاد باشد، نباید بترسید، نه از ابرقدرتی امریکایی ها نه از قدرت نظامی خیالی اسرائیل، ارتش اسرائیل همواره می گفت که ارتش شکست ناپذیر است و همه ارتش های عربی را سال ۱۹۶۷ در شش روزشکست داد اما همین ارتش را صدها و نه هزاران نیروی مقاومت در سال ۲۰۰۰ شکست دادند، صدها جوان لبنانی مجاهد و مقاوم، بنابر این قدرت ارتش اسرائیل به خیال نزدیک است. ما از قدرت و توان بالایی برخورداریم، دشمنان ما در حدی که ما را ناتوان می بینند، قوی نیستند، بنابر این ما باید امید داشته باشیم، امید به این راه و امید به آینده این موضوع دوم است و موضوع سوم که باید آن را بگویم این است که در این چند سال، به ویژه در سال های اخیر، هنگامی که امت ما و محور مقاومت و موضوع فلسطین با خطرناک ترین ماجراجویی روبه رو بود و جمهوری اسلامی با قدرت حاضر بود و رهبر انقلاب، امام خامنه ای (دام ظله الشریف) نقش رهبری و اول را داشتند و از طریق رهبری خود، از بصیرت قوی برخوردار بودند و از آگاهی تاریخی بی سابقه، از اقدام در زمان و مکان مناسب، از شجاعت عالی در مقابله با تهدیدها و من می خواهم به ویژه به جوانان ایرانی بگویم وبه همه جوانان عربی و اسلامی، این انسان بزرگ را بشناسید، این رهبر بزرگ را، او را به خوبی بشناسید، از نعمت الهی بزرگ که در وجود شریف او تجلی پیدا کرده است استفاده کنید و او را رهبر و پیشوای خود قرار دهید و در سایه رهبری و پیشوایی او جز عزت و پیروزی و کرامت و امنیت و سلامت و افزایش قدرت را نخواهید دید، آنچه هر انسانی به دنبال آن است.انتهای پیام/ |
|
↧
↧
February 21, 2017, 1:57 am
به گزارش ندای انقلاب، مسعود شوشتری گفت: این پروژهها در زمینه صنعتی هنری، مرمت و بازسازی، عمرانی و خدماتی و توسعه حرمهای مطهر بوده که تعداد زیادی از آنها به اتمام رسیده یا در دست اجراست.وی بزرگترین و مهمترین طرح را پروژه توسعه حرم مطهر علوی به نام صحن و شبستان حضرت زهرا (س) اعلام کرد و افزود: با تکمیل این پروژه، فضای بارگاه حضرت علی (ع) ۲۰ برابر افزایش خواهد یافت.جانشین ستاد بازسازی عتبات عالیات افزود: حدود ۵ هزار میلیارد تومان پروژه جدید در کشور عراق برای بازسازی حرمین تعریف شده است.سردار شوشتری گفت: مردم سالانه ۱۰۰ میلیارد تومان نذورات به عتبات عالیات و بازسازی حرمین شریفین اهدا میکنند.منبع : فارسانتهای پیام/ |
|
↧
به گزارش ندای انقلاب، لژیونرهای کشورمان در هفته ای که سپری کردیم در تیمهای خود بازی کردند و در مهمترین اتفاق سردار آزمون مقابل منچستر یونایتد به میدان رفت و کریم انصاری فرد هم درست دو دقیقه بعد از ورودش به زمین به عنوان یار تعویضی توانست یک گل برای صدرنشین لیگ یونان بزند.عملکرد کامل لژیونرها را در ادامه بخوانید: هلند:آلکمار:در هفته بیست و ششم لیگ اردیویژه هلند تیم آلکمار که علیرضا جهانبخش، ملی پوش کشورمان را در اختیار دارد به مصاف تیم فاینورد رفت.در این دیدار که علیرضا جهانبخش ۹۰ دقیقه در ترکیب آلکمار حضور داشت با نتیجه پر گل ۵ بر ۲ به سود فاینورد پایان یافت. گل های فاینورد را در این دیدار نیکولای یورگنسن (۳بار)، ینس تورنسترا و درک کویت به ثمر رساندند. ۲ گل آلکمار را دریک لوکاسن و وگورست به ثمر رساندند.هیرنوین:از رقابت های فوتبال هلند، دو تیم اکسلسیور و هیرنفین در برابر هم قرار گرفتند که اکسلسیور با نتیجه ۴ بر یک حریف خود را در هم کوبید. در این بازی رضا قوچان نژاد ۹۰ دقیقه برای تیم خود بازی کرد اما در گلزنی ناکام بود. گل های اکسلسیور توسط استانلی البرس( ۱۵)، یورگن ماتی(۴۲)، میلان ماسوپ(۴۸) و نایجل هاسل بینک(۹۰) به ثمررسید تا تک گل دقیقه ۷۷ لوسیانو اسلاگویر ثمری برای هیرنفین نداشته باشد.یونان:المپیاکوس:در دور رفت مرحله یکهشتمنهایی لیگ اروپا، المپیاکوس در حضور ثابت کریم انصاریفرد، ملیپوش کشورمان در خانهاش مقابل بشیکتاش به تساوی یک بریک دست یافت. کریم انصاریفرد در دقیقه ۳۶ با ارسال پاس به کامبیاسوی آرژانتینی زمینهساز گل اول المپیاکوس شد اما در ادامه ابوبکر در دقیقه ۵۳ برای بشیکتاش گل زد و در نهایت با حضور ۹۰ دقیقهای انصاریفر، ۲ تیم به تساوی یک بر یک رضایت دادند. از هفته بیست و چهارم رقابتهای لیگ یونان، المپیاکوس میزبان آترومیتوس بود و با نتیجه دو بر صفر پیروز شد. در این دیدار کریم انصاری فرد از دقیقه ۶۰ وارد میدان شد و در دقیقه ۶۲ موفق به گلزنی شد تا دو دقیقه پس از حضورش در گلزنی موفق عمل کند. دیگر گل المپیاکوس توسط دکاستا در دقیقه ۳۶ زده شد.پانیونیوس: پانیونیوس که با پنج پیروزی و دو تساوی در هفت مسابقه اخیر نتایج درخشانی کسب کرده بود، در بیست و چهارمین بازی فصل سوپر لیگ یونان برابر لاریسا به میدان رفت و موفق شد با یک گل این تیم را شکست دهد.مسعود شجاعی که به غیر از سه جلسه محرومیتی که داشته همواره جزء ترکیب ثابت پانیونیوس بوده در دیدار امشب هم مقابل آ. اِل. لاریسا از ابتدا بازی کرد و خوش درخشید.پانیونیوس که به دنبال کم کردن فاصله امتیازی با المپیاکوس صدرنشین بود، مثل هفت بازی گذشته نمایش درخشانی ارائه داد و در دقیقه ۳۳ روی پاس در عمق با دقت مسعود شجاعی بین دو مدافع لاریسا، توسط محمد بن نبوهانه به گل رسید تا با همین یک گل برنده این مسابقه شود.آلمان:ولفسبورگ:دژآگه که به دلیل عدم نیاز سرمربی العربی نیم فصل در گیر و دار جدایی از این تیم بود در نقل و انتقالات زمستانی به وولفسبورگ رفت اما با کارشکنی قطریها مدتی طولانی درگیر دریافت رضایتنامه از تیم قطری شد تا اینکه بعد از رفع مشکل حقوقی هفته گذشته از ناحیه شانه آسیب دید تا به گفته پزشک تیم یک ماه دور از میادین باشد. با این تفاسیر دژاگه تا پایان سال ۹۵ مصدوم است و امسال را با بدشانسی تمام به پایان خواهد برد.در هفته بیست و چهارم بوندس لیگا اما ولفسبورگ که دژاگه را در اختیار دارد در خانه حریف مقابل لایپزیگ رده دومی با یک گل پیروز شد اما همچنان در معرض خطر سقوط به لیگ دسته پایین تر قرار دارد. تک گل این بازی را ماریو گومز در دقیقه ۹ به ثمر رساند.با این نتایج، بایرنمونیخ حاشیه امنیتش در صدر جدول را به ۱۰ امتیاز افزایش داد و شانس خود را برای کسب پنجمین قهرمانی متوالیاش در بوندسلیگا افزایش داد.روسیه:روستوف:در دور رفت مرحله یک هشتم نهایی رقابتهای لیگ اروپا تیم منچستر یونایتد در زمین روستوف روسیه به تساوی یک بر یک دست یافت.در این بازی هنریک مخیتاریان در دقیقه ۳۵ منچستر یونایتد را پیش انداخت اما بخاروف در دقیقه ۵۳ کار را به تساوی کشاند.سردار آزمون مهاجم ایرانی روستوف از ابتدا در ترکیب روستوف حضور نداشت و از دقیقه ۷۴ به میدان رفت تا فرصت اندکی برای خودنمایی مقابل منچستر یونایتد داشته باشد.ترک گروژنی:دو تیم روستوف و ترک گروژنی در چارچوب رقابت های لیگ روسیه به مصاف هم رفتند که در نهایت به تساوی ۰-۰ رضایت دادند.در چارچوب هفته نوزدهم لیگ روسیه، تیم روستوف میزبان ترک گروژنی بود که این دیدار در نهایت با تساوی بدون گل به پایان رسید. سردار آزمون و میلاد محمدی ۹۰ دقیقه در ترکیب تیم های خود حضور داشتند.آنژی:از هفته نوزدهم لیگ روسیه تیم آنژی که سعید عزت اللهی هافبک ملی پوش کشورمان را در اختیار دارد، در خانه اسپارتاک مسکو به مصاف این تیم رفت که این دیدار در پایان با نتیجه یک بر صفر به سود تیم صدرنشین لیگ روسیه خاتمه یافت.تک گل این بازی را صمدوف برای اسپارتاک به ثمر رساند.عزت اللهی به دلیل دریافت کارت قرمز در بازی گذشته آنژی، در این مسابقه حضور نداشت.آمریکا:تورنتو:در هفته دوم MLS لیگ آمریکا تیم تورنتو که مهرداد بیت آشور را در اختیار دارد در خانه فیلادلفیا به مصاف این تیم رفت. این دیدار که در غیاب بازیکن ایرانی تورنتو برگزار شد با نتیجه ۲ - ۲ مساوی به پایان رسید تا تیم بیت آشور با دو تساوی پی در پی در رده هفتم جدول رده بندی قرار گرفت. قطر:به گزارش مشرق، لیگ ستارگان قطر بعد از بازی های هفته بیست و سوم به مدتی طولانی تعطیل شد تا ملی پوشان این کشور به اردوی تدارکاتی بروند.قطر خود را برای دور برگشت مقدماتی جام جهانی ۲۰۱۸ آماده میکند رقابتهایی که از فروردین ماه با دو بازی حساس مقابل ایران و ازبکستان برای عنابیها دوباره استارت خواهد خورد از همین رو خورخه فوساتی سرمربی اروگوئهای شاگردانش را به اردوی ۲۰ روزه برد.برای برگزاری این اردو مسئولان فدراسیون فوتبال قطر تعطیلی طولانی مدتی برای لیگ ستارگان در نظر گرفتند و باشگاه ها بالاجبار زیر بار آن رفتند تا این وقفه را تحمل کنند. نروژ:استرومس گودست:سوشا مکانی پس از حضور در تیم دسته دومی میوندالن با توافق سران دو باشگاه میوندالن و استرومسگودست به صورت قرضی تا پایان ۱۴ آگوست سال ۲۰۱۷ میلادی (مرداد ماه سال ۱۳۹۷) برای تیم جدیدش بازی خواهد کرد. تیم جدید گلر ملی پوش ایران در لیگ برتر نروژ توپ میزند و در فصل گذشته این رقابتها نیز به رتبه هفتمی بسنده کرده بود.گفتنی است؛ فصل جدید لیگ برتر نروژ از ۱۲ فروردین ماه آغاز خواهد شد.منبع : مشرق |
|
↧
به گزارش ندای انقلاب، رجب طیب اردوغان رئیسجمهور ترکیه در برنامه تلویزیونی ۱۳ مارس (۲۳ اسفند) اعلام کرد که در اسرع وقت پاسخ دیپلماتیک رفتارهای ناپسند هلند را خواهیم داد. او ضمن محکوم کردن رفتار هلند به این کشور هشدار داد که منتظر پاسخ سخت ترکیه باشد. او رفتار هلند را رفتاری غیرانسانی، غیر دیپلماتیک و غیرمتداول و مغایر با قوانین بینالمللی دانست. اردوغان در ادامه گفت: «بهتر است هلند کمی سنجیدهتر رفتار کند. ترکیه دیگر ترکیه سابق نیست. ترکیه امروز نیرومندتر شده است و البته همین توان ترکیه، آنها (غربیها) را مستأصل کرده است. چراکه نمیتوانند شاهد عظمت ترکیه باشند.» او با تکرار درخواست سابق خود از همه ملت ترکیه خواست که با شرکت در همهپرسی ۱۶ نیسان پاسخ جهانیان را بدهند.اردوغان در ادامه با توصیف رفتارهای مرکل در مقابل ترکیه، او را بازمانده نازیسم و سردمدار نو نازی گری در جهان نوین دانست و از همه خواست که مراقب رشد فاشیسم و نازیسم باشند. اردوغان با تهدید مرکل اعلام کرد که او باید از اقدامات خود شرمگین باشد.به نظر میرسد اقدامات و شعارهای اردوغان و تأکید او بر پاسخ ملت در همهپرسی ۱۶ نیسان، ابزار جدید حامیان حزب عدالت و توسعه برای جلب نظر ملیگرایان در ترکیه است. چراکه اردوغان بهخوبی میداند درصورتیکه همهپرسی رأی نیاورد جایگاه حزب عدالت و توسعه در قدرت و در افکار عمومی ترکیه متزلزل خواهد شد و حتی ممکن است همین شکست به ابزاری برای محکومیت اقدامات خودسرانه اردوغان تبدیل شود. البته شکست اردوغان در رفراندوم ۱۶ نیسان با توجه به شکلگیری شکاف عظیم میان ارتش سکولار و حامیان حزب عدالت و توسعه، میتواند نویدگر کودتایی جدید نیز باشد؛ بنابراین اردوغان تمام تلاش خود را به کار بسته تا با برانگیختن احساسات ملیگرایانه و شور مردم، آنها را به پای صندوقهای رأی بکشاند و برای اصلاحات خود از آنها رأی بگیرد.منبع : مشرق |
|
↧
به گزارش ندای انقلاب، سیامین دوره مسابقات والیبال قهرمانی باشگاههای ایران با دومین قهرمانی متوالی تیم متمول بانک سرمایه به پایان رسید تا این تیم همانند فصل گذشته به عنوان قهرمانی برسد.فصل گذشته مرگ ناگهانی رضا ابراهیمی، مربی فقید تیم پیکان و تیم ملی ایران، تأثیرگذارترین اتفاق فصل ۹۴ لیگ برتر والیبال بود که قهرمانی را به نام تیم تازه تاسیس بانک سرمایه رقم زد و عنوان سومی مشترک را به شهرداری ارومیه و ثامن الحجج خراسان داد. هرچند کسب مقامی جز قهرمانی در لیگ برتر برای تیمها، فرق چندانی ندارد.بانک سرمایه با حفظ ستارههای خود و تقویت تیم با جذب میلاد عبادیپور و فرهاد قائمی، نشان داد که قصد دارد باز هم قهرمان شود. قهرمانی در مسابقات باشگاههای آسیا و گرفتن سهمیه رقابتهای باشگاههای جهان، انگیزه بیشتری به شاگردان مصطفی کارخانه داد تا در ۲ بازی متوالی فینال با غلبه بر پیکان، پر افتخارترین تیم ایران و آسیا، عنوان قهرمانی قهرمانی خود را این بار در زمین تکرار کنند.این قهرمانی البته بازیکنان و کادر فنی پیکان را متعجب نکرد. رضا مومنی مقدم، مربی تیم پیکان پیش از بازی فینال گفته بود: «اگر تیم بانک سرمایه قهرمان نشود عجیب است. این حرف را فقط من نمیزنم بلکه افرادی که بیرون از دو تیم هستند هم چنین نظری دارند. تجمع ستارهها در تیم بانک سرمایه خیلی بیشتر از پیکان است.»در واقع همین ستارهها در لحظات حساس، جریان بازی را به سود بانک سرمایه عوض کردند و باعث پیروزی این تیم شدند. دفاعها و اسپکهای سریع محمد موسوی و عادل غلامی، پاسهای اوکاش ژیگادوو لهستانی، توپگیریهای فرهاد ظریف و دریافتها و اسپکهای قدرتی میلاد عبادیپور، فرهاد قائمی و وویین چاچیچ از عوامل پیروزیها و قهرمانی بانک سرمایه بود. عدهای هم معتقد بودند که این تیم متکی به ستارههای خود است در حالی که کارخانه همیشه، کار گروهی را از ارکان موفقیت تیمش دانسته است.نکته قابل تامل در مورد بانک سرمایه به غیر از عوامل فنی و ورزشی، وضعیت نه چندان مناسب اقتصادی بانک سرمایه است. فساد مالی ۸ هزار میلیارد تومانی در صندوق ذخیره فرهنگیان (اگر چه این رقم تا ۱۲ هزار میلیارد هم اعلام شد) موضوعی است که در ماههای اخیر جامعه را تحتالشعاع قرار داد که عمده تخلفات صورت گرفته مربوط به بانک سرمایه یکی از بخشهای زیر مجموعه صندوق ذخیره فرهنگیان است. ممکن است همین مشکلات مالی در فصل آینده لیگ برتر، گربیانگیر تیمی شود که بازیکنانش دو سالی است که به دستمزدی نزدیک به یک میلیارد تومان عادت کردهاند. باید دید این تیم با توجه به مشکلات مالی بانک سرمایه، فصل آینده میتواند در سیو یکمین دوره لیگ برتر حضور داشته باشد و مانند دو فصل گذشته بازیکنان تیم ملی را با هزینههای میلیاردی از آن خود کند یا خیر.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
↧
به گزارش ندای انقلاب، بر اساس بررسی نهادهای نظارت ساختمان همچون شهرداری، ساختمان فعلی مرکز پژوهشهای مجلس در حال کج شدن به یک سمت است و احتمال دارد در آینده نزدیک همچون پلاسکو فرو بریزد.ناظران شهرداری در چند ماه اخیر بارها از این ساختمان بازدید کرده و نسبت به کج شدن آن به سمت زمین گودبرداریشده کناری آن هشدار دادهاند.روز دوشنبه در مراسم پایان سال مرکز پژوهشهای مجلس هم کاظم جلالی رئیس مرکز به این مسئله اشاره کرده و گفته است: باید بعد از عید این ساختمان را تخلیه کرده و جابجا شویم.منبع : مشرق |
|
↧
به گزارش ندای انقلاب، در حالی چند روز از رونمایی کتاب برنامه تأمین مالی خرد و بیمه شدن کولهبران بهوسیله وزیر کار میگذرد که دیروز بخشی از کولهبران سیستانی به دنبال ادامه ۲ ماه تعطیلی معبر مرزی «شاهگل»، مقابل فرمانداری زهک تجمع کردند.تجمعکنندگان خواستار بازگشایی این معبر مرزی با افغانستان شدند، معبری که به گفته برخی منابع خبری حدود ۶۰ روز از تعطیلیاش میگذرد و حدود ۳۰۰۰ نفر را بیکار کرده است.تعطیلی این معبر و تعدادی از بازارچههای مرزی سیستان و بلوچستان در شرایطی ماههاست ادامه دارد که مطالبه این روزهای کولهبران شمال غرب کشور تأمین بیمه و به رسمیت شناختن شغل کولهبری است. آنها تا حدودی در این زمینه موفق هم بودهاند، چراکه براساس اعلام نمایندگان مجلس قرار است «کولهبری» بهعنوان یک شغل شناخته شود و کولهبران از نیمه دوم فروردینماه ۹۶ بیمه تأمین اجتماعی شوند.رسول خضری، نماینده پیرانشهر در مجلس گفته که با موافقت وزیر کار، کولهبران از نیمه دوم فروردینماه ۹۶ بیمه تأمین اجتماعی میشوند؛ این بیمه شامل بیمه بیکاری، بیمه درمان، بیمه مستمری و دیه آنها میشود.مرزنشینان سیستان و بلوچستان اما فعلاً بیمه نمیخواهند، آنها در این تجمع اعلام کردند که فقط به دنبال بازگشایی معبر مرزی هستند تا نانی سر سفره ببرند.علیاوسط هاشمی استاندار سیستان و بلوچستان نیمه بهمن امسال دلیل تعطیلی برخی بازارچههای مرزی را ناشی از وجود اختلاف بین برخی نهادها در مرز و دستگاههای اجرایی دانست، اختلافی که سبب تعطیلی چندماهه معبرهای مرزی سیستان شده بود.وی در همین رابطه در گفتوگو با رسانهها، ضمن اشاره بر پایان این اختلاف گفت که مجوز بازگشایی ۳ گذر مرزی بین ایران و افغانستان از سوی وزیر کشور و شورای امنیت ملی دریافت شده و بلافاصله برای ازسرگیری فعالیت آنها به مرزبانی ارسال شده است.اما اکنون بیش از یک ماه از دریافت این مجوز میگذرد و هیچ کدام از این معابر هنوز بازگشایی نشده، علاوه بر این ۳ معبر مرزی، ۳ بازارچه مرزی «گمشاد، گلشاه و چوتو» در شمال استان از سالها قبل تعطیل مانده است.تعطیلی بازارچهها در شرایطی ادامه دارد که یکی از وعدههای سفر استانی رئیس جمهور در فروردینماه ۹۳ به سیستان و بلوچستان، توسعه بازارچههای مرزی بوده است.سردار قاسم رضایی، فرمانده مرزبانی ۲ هفته پیش در نخستین دوره آموزش تخصصی معاهدات و پروتکلهای مرزی در کرمانشاه، مرزنشینان و کولهبران را جزئی از توان مرزبانی برشمرد و گفت که مرزبانی حامی کولهبر و به دنبال ایجاد رفاه برای مرزنشینان است.دولت نیز تاکنون با ارائه مصوباتی سعی در افزایش توان اقتصادی ساکنین نوار مرزی را داشته است، «واردات ۵۴ قلم کالا» به وسیله مرزنشینان از جمله این مصوبات است که در سیستان و بلوچستان به خوبی از توان قانونی آن استفاده نشده است.بر اساس این مصوبه هیئت دولت، مرزنشینان استانهای کردستان، آذربایجانغربی، کرمانشاه و سیستان و بلوچستان میتوانند ماهانه تا سقف ۲ میلیون تومان، ۵۴ قلم کالای اساسی را با معافیت گمرکی از کشور همسایه وارد کنند.مصوبه فروش قانونی سوخت توسط مرزنشینان که با شماره "۱۱۶۶۸۹/ت۴۵۰۵۹ ه" در شهریورماه ۹۰ به تصویب هیئت دولت رسید، مصوبه دیگری است که به باور مردم، نمایندگان دولت در سیستان و بلوچستان نتوانستهاند به خوبی از ظرفیت تولید اشتغال آن استفاده کند.در این مصوبه آمده: وزارت نفت موظف است با ایجاد جایگاههای عرضه سوخت در مرزها و بازارچههای رسمی نسبت به فروش فرآوردههای نفتی به ساکنان روستاهای مرزی در شعاع ۲۰ کیلومتری مرز با قیمت تعادلی اقدام کنند.بیتدبیری در اقتصاد مرزنشینهای سیستان و بلوچستانبا ادامه خشکسالی در ۱۸ سال اخیر و خشک شدن تالابهای بینالمللی هامون، هزاران خانواده بیکار شده و به سایر شهرهای کشور مهاجرت کردند، بیکاری و افزایش موج مهاجرت، ارکان اقتصادی سیستان را نیز سست کرد و سبب شد تا بازارهای شهرها نیز فلج شوند.ایجاد بازارچههای مرزی و ابلاغ مصوبات دولت برای افزایش قدرت اقتصادی مرزنشینان، امید زندگی بازماندههای روستاهای متروک سیستان بازگشت، اما این بازارچهها و گذرهای مرزی نیز دوام نیاورد و هر از چند گاهی، تعطیل شدند.بیتوجهی به وضعیت مرزنشینان شمال استان همواره مورد انتقاد کارشناسان و ائمه جمعه است، حجتالاسلام علیاکبر کیخا، امام جمعه زابل بارها نسبت به بیتوجهی نمایندگان دولت به وضعیت معیشت مرزنشینان سیستان انتقاد کرده است.وی در خطبههای نماز جمعه ۸ بهمنماه امسال گفت: ایجاد منطقه آزاد تجاری در سیستان پیشکشتان، حداقل مرز را درست مدیریت کنید، اگر این کار را بلد نیستید بودن شما در مقام استاندار مصداق منکر است و ما شما را نهی از منکر میکنیم.پس از سفر استانی رئیسجمهور به سیستان و بلوچستان، دولت تعهد کرد تا به دلیل مشکلات اقتصادی و خشکسالیهای پی در پی در شمال سیستان و بلوچستان منطقه آزاد ایجاد کند، این تعهد اما با وجود تکرار فراوان توسط استاندار و مسئولان دیگر، همچنان برآورده نشده است.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
به گزارش ندای انقلاب، تصور کنید لیونل مسی یا کریستیانو رونالدو را از رقابت بهترین بازیکن فوتبال سال کنار بگذارند. مگر میشود؟ حتی بازیکنانی با کلاسی پایینتر هم امکان حضور در این رقابت را دارند و هر سال هم نامشان در میان کاندیداهای بهترین بازیکن سال فوتبال جهان حضور دارد؛ حتی اگر در مقابل رونالدو و مسی کمترین شانس را داشته باشند. حال تصور کنید در یک برنامهی تلویزیونی که بهترینهای سال را انتخاب میکند نام هنرمندی حذف شود که لقبش «سلطان تیتراژ» است. شاید نشدنی باشد اما این اتفاق در برنامهی «سهستاره» رخ داده است. «سه ستاره» بهترینهای سال ۱۳۹۵ را با رایگیری از مردم انتخاب میکند اما در میان کاندیداهای بهترین تیتراژ سال نام علی لهراسبی دیده نمیشود. لهراسبی همان هنرمندی است که لقبش «سلطان تیتراژ» است. جالب این که برای این حذف هیچ توجیهی هم ارائه نشده است.همین مسئله بهانهای شد تا علی لهراسبی را به دفتر خبرگزاری دعوت کنیم و ساعتی با او همصحبت شویم. وقتی آمد اما عینکی دودی بر چشم داشت. چشمانش آلوده شده بود و نمیخواست عینکش را بردارد. به شوخی میگوید: «مخاطبانتان وقتی عکسهای این گفتوگو را ببینند پیش خود میگویند لهراسبی چرا عینکش را برنمیدارد».با لهراسبی مسائل مختلفی را مطرح کردیم و او هم دقیق و شفاف همهی پرسشها را پاسخ داد؛ از «سهستاره» تا ماجرای ممنوعالکاریاش تا تیتراژهایی که همیشه میگیرند و البته آثاری که در حوزه موسیقی مذهبی و دینی تولید کرده است. در این گفتوگو زایا سلیمان تهیهکننده و مدیربرنامهی علی لهراسبی هم حضور داشت و او هم هرگاه که لازم بود توضیحاتی دربارهی مسائل مختلف ارائه میکرد.در ادامه حاصل این گفتوگو را میخوانید:*ماجرای عینکی که به چشم دارید چیست. کسانی که فیلم یا عکسهای این گفتوگو را ببینند پیش خود میگویند چرا لهراسبی زیر سقف عینکش را برنمیدارد.لهراسبی: چند روزی است که چشمانم آلوده شده است و نمیتوانم به طور کامل آنها را باز کنم. چند روزی طول میکشد که خوب شود. به همین دلیل مجورم عینکم بر روی چشمانم بماند.(میخندد و این خاطره را تعریف میکند) وقتی نخستین اجرای زندگیام را در کرمانشاه به روی صحنه میبردم، پیش از اجرا، زمان زیادی را صرف انتخاب لباس کردم و به این فکر میکردم که چه بپوشم و چکار کنم. بسیاری از خوانندگان خارجی را بررسی میکردم و در نهایت به کت چرم و عینک فُرمیک و این چیزها رسیدیم. اما بعدها فهمیدم که این چیزها خیلی ملاک نیست و بیشتر باید به کیفیت آثارم توجه کنم.*چند روزی هست که برنامهی «سه ستاره» از شبکه سه سیما در حال پخش شدن است و در عین تعجب نام شما در میان کاندیداهای بخش بهترین خوانندهی تیتراژهای تلویزیونی در سال ۱۳۹۵ دیده نمیشود. علت این غیبت چیست.لهراسبی: این اتفاق خیلی عجیب بود. صحبتهایی هم مطرح شد که خیلی از خوانندگان در این نظر سنجی نیستند و با نظر داوران حذف شدهاند. اگر این «خیلیها» را بررسی کنید شاید مهمترینشان من باشم. من کارنامهای ۱۰ ساله در عرصه تیتراژ داشتهام و در رقابتهای مختلف تلویزیون و سایتها و مجلهها همیشه حضوری پُر رنگ داشتهام و جزء برگزیدگان بودهام. ممکن است شما ۳۰ نفر کاندید داشته باشید و در آن میان ۱۰ نفر هم انتخاب نشوند اما شما نمیتوانید کسی که در میان ۳ نفر اول است را حذف کنید.سلیمان: کسی که در میان سه نفر اول است را نمیتوان حذف کرد. من معتقدم لیست کاندیداهای برنامهی «سهستاره» به گونهای مدیریت شده اعلام شده است. چند نفر را انتخاب کردهاند و به مردم میگویند از میان اینها بهترینها را انتخاب کنید. در حالی که باید فرصت حضور در نظرسنجی را در اختیار همه بگذارند و انتخاب را به مردم واگذار کنند. شاید نمیخواستند برندهها همه از یک شبکه باشند.* به نکتهی خوبی اشاره کردید؛ این مسئله مطرح شده بود که شبکهی دو چند تیتراژ خیلی خوب داشته و ممکن است حذف نام شما از سوی داوران به این دلیل بوده که نمیخواستند همهی برگزیدهها مربوط به تیتراژهای شبکهی دو باشد. از میان خوانندگانی که نامشان در میان کاندیداهای بهترین تیتراژ سریال دیده میشود، یکی دو نفر دیگر هم آثارشان مربوط به تیتراژ سریالهای شبکهی دو است و احتمال زیادی وجود دارد که نام آن خوانندگان در میان برگزیدگان باشد.سلیمان: حداقل میشود اینگونه دربارهاش فکر کرد.لهراسبی: این هم یک دیدگاه است.من کارم را از تلویزیون شروع کردم. هم من در مطرح شدن خیلی از سریالها تاثیر داشتم و هم تلویزیون در مطرح شدن من تاثیر بسیاری داشته است. خوانندهای تلویزیونی و البته مجازم. آثار ارزشی بسیاری هم دارم که همهی آنها را با اعتقاد خواندهام و از این به بعد هم خواهم خواند. چیزی که به آن اعتقاد نداشته باشم را نمیخوانم.خیلی ساده از اتفاقی که افتاده است گذشتهاند. الان یک هفته است که میگویم یک نفر به من پاسخ دهد و علت حذف نام من از لیست نظرسنجی بهترین تیتراژ تلویزیونی سالرا بیان کنند. این پرسش من تنها نیست، بسیار یاز مردم هم این پرسش را دارند، چرا به مردم پاسخ روشنی نمیدهند. سریالی(آرام میگیریم) که من تیتراژش را خواندهام اکنون ۵۰ شب است که روی آنتن است و همین الان هم در حال پخش است، بعد نام من در میان کاندیداها نیست. در حالی که نام کسانی هست که من نمیشناسمشان.ناراحتی من این است که چرا کسی پاسخی نمیدهد. نه از داوران و نه از مسئولان صداوسیما هیچ پاسخی دریافت نکردهام. وقتی پاسخی دریافت نکنید واقعا سردرگم میشوید. یعنی داوران آنقدر به موضوع خوانندگی و موسیقی و تیتراژ اشراف داشتهاند که تیتراژ یک برنامه ترکیبی را انتخاب کردهاند اما علی لهراسبی را رد کردهاند!(این جملهها را با کنایه میگوید) من نمیتوانم قبول کنم که داوری صورت گرفته است. هیچ جای دنیا نمیشود به خاطر سیاستگذاری حق کسی را ضایع کرد.سلیمان: اعتبار ۲۰ سالهی زحمت یک هنرمند را به راحتی زیرپا میگذرند و علتش این است که نتیجهی رایگیریها برنامهریزی شده و قرار است آنگونه که مسئولان برنامه میخواهند این کار پیش برود. علی لهراسبی در میان مردم و البته در میان ارگانهای مختلف بسیار محبوب است و علت اصلی این محبوبیت تیتراژهایی است که خوانده است. صداوسیما رسانهی بسیار مهمی برای مردم است؛ وقتی یه هو یک خواننده را کنار میگذارد، مردم چه فکر میکنند؟* شما دوستی با احسان علیخانی دارید یا خیر. علیخانی معمولا از هنرمندان و به خصوص از دوستانش دفاع میکند. به نظرتان ایشان در این انتخاب نقش داشته است.لهراسبی: احسان رفیق من است و نمیتوانم قبول کنم که این انتخابها کار احسان باشد. احسان نقشی در انتخابها نداشته است.سلیمان: چرا نداشته؟ پس چه کسی باید نقش داشته باشد.لهراسبی: «سهستاره» برنامهای تلویزیونی است و راهبردش دست کس دیگری است. احسان به تنهایی نمیتواند تصمیمگیرنده باشد.*در دورهی قبلیِ «سهستاره» برگزیده شدید.لهراسبی: «سهستاره»ی قبلی با سریالی که چهار سال پیش خوانده بودم کاندید شدم و با رای مردم برگزیده شدم. آنجا حدود ۲۰ خواننده کاندید بودند. وقتی به برنامه رفتم احسان(علیخانی) از من پرسید که میدانستی رای میآوری؟ گفتم آره. چون صددرصد میدانستم.حتی در «سهستاره»ی امسال هم برای برنامه سال تحویل ویدیو ضبط کردیم. چون خودِ بچههای سهستاره هم میدانستند که احتمال حضورم در میان برگزیدههای مردمی بسیار است. بعد در نهایت اسم من از میان کاندیداها حذف شد.* در این اتفاق چه چیزی بیشتر از همه ناراحتت کرد. حذف نامت از میان کاندیداها یا بیپاسخ ماندنِ پرسشهایت؟لهراسبی: اتفاق تلخی که افتاده است از حذف نامم بسیار بدتر است. برخی از نامهای دیگر هم در میان کاندیداها نبودند؛ برای مثال سالار عقیلی در میان کاندیداها نیست و خودش گفته که کنار میکشم. محسن یگانه هم چون خوانندهی «ماه عسل» بوده گفتند نامش در میان کاندیداها نباشد. چند نفر دیگر هم بودند که برای هر کدامشان علتی وجود داشت. اما برای حذف نام من هیچ دلیلی بیان نشد و از روی نام من رد شدند.مگر خوانندهی غیرمجاز هستم! فضای سیاسی نیست که شما بتوانید کسی را رد صلاحیت کنید. تیم داوری اگر انتخاب کردهاند باید بگویم که واقعا اشتباه کردهاند. اول این که در میان اسامی کاندیداها نامهایی هست که اصلا ما نمیشناسیم؛ نمیتوان گفت این تیم داوری بر روی موسیقی مُشرف هستند. از رسانهی ملی و در طول سال تیتراژهایی پخش شده است. بعد مردم باید رای بدهند که کدام تیتراژ را میپسندند. اگر قرار است مردم به سلیقه خودشان رای بدهند که دیگر مسئلهی داوری مردود است. نمیتوان از مردم خواست که به سلیقهی تیم داوری رای بدهند. الان سوال بزرگی که در فضای مجازی مطرح شده این است که چرا نام من در میان کاندیداها نیست.سلیمان: الان دیگر تنها رسانهی ما صداوسیما نیستند. اتفاقهایی که رخ میدهد در جاهای مختلف منعکس میشود. بخشی از مردمی که در این نظرسنجی شرکت میکنند از طرفداران آقای لُهراسبی هستند و دیگران هم آقای لهراسبی را میشناسند. این که نام او در میان کاندیداهای «سه ستاره» نباشد اعتبار صدا و سیما را پایین میآورد و مخاطب را به این رسانه کم اعتماد میکند.* اگر از شما میخواستند که خودتان کنار بکشید و در نظرسنجی نباشید قبول میکردید؟لهراسبی: واقعا اگر از من میخواستند که در نظر سنجی نباشم، من کنار میکشیدم. خیلی دلم میخواهد یک نفر به من پاسخی بدهد؛ اصلا بگویند که به دلایل شخصی نخواستیم امسال شما در میان کاندیداها باشید. یا اصلا بگویند که کیفیت اثرت خوب نبود و ما تشخیص دادیم که شما نباشید.*امسال قطعهای برای نمایش غبار خواندید که نامش «مادرانه» است و برای حضرت فاطمه سلامالله علیها اجرا شده است.لهراسبی: «مادرانه» ابتدا برای نمایش نبود. ترانهای بینظیر از روزبه بمانی و آهنگسازی فواد غفاری و تنظیم هومن نامداری و من هم آن را خواندم. کاری برای حضرت فاطمه است که تعلق خاطر بسیاری به این قطعه دارم. در این حیطه وارد شدن خیلی سخت است. قبلا هم تجربه اثر «حس غریب» و چند قطعهی دیگر را داشتم. کار ماندگار کردن خیلی سخت است. چون مرزی دارد و باید خیلی نزدیک به این مرز باشی و بتوانی همهی سلیقهها را جذب کنی و مورد قبولشان باشد. در عین حال چنین قطعههایی نباید شعاری شود.ترانهی قطعه «مادرانه» چند بار نوشته شد. ممنونم از روزبه(بمانی) که چند بار ترانه نوشت و به تغییر اکتفا نکرد. وقتی هم اثر تولید شد پیشنهاد کردند که در نمایش «غبار۲» استفاده شود و سکانسی هم در این نمایش بازی داشتم.* وقتی وارد کارهای دینی و مذهبی میشوید آثاری ماندگار تولید میکنید. قطعهی «حس غریب» که برای امام زمان خواندهاید، سالهاست که در تلویزیون پخش میشود و همیشه هم مورد استقبال قرار گرفته است.لهراسبی: کاری که اعتقاد داشته باشم را میخوانم. بسیار پیش آمده که خواندن آثاری به من پیشنهاد داده شده و انجام ندادهام. چون اولویتم حس شخصیام است نه مسائل قراردادی و مالی. کاری که به آن اعتقاد داشته باشی دربارهاش فکر میکنی و تلاش میکنی که به استانداردهایی که در ذهن داری برسی. ما این وسواس را در «حس غریب» هم داشتیم. قبل از خواندن «حس غریب» کلا دو بار به استودیو رفته بودم و از اولین کارهای زندگیام بود. آن زمان با آقای چراغعلی(آهنگساز) خیلی صحبت کردیم و چند کار را با شعرهای مختلف امتحان کرده بودیم. آن زمان میخواستم پردهی میان منجی و آدمیان را برداریم و این ارتباط صمیمیتر شود؛ میخواستم از آنچه که تا آن زمان بود فاصله بگیرم. برای اولین بار ترانهای نوشته شد که دیالوگهایش عاشقانهتر بود و به مرز ذهنی مردم نزدیکتر بود «با توام با تو که گفتی تکیهگاه عاشقانی». این چنین آثاری انرژی نهفتهای از جاهای دیگری دارند و تنها به یک نفر بستگی ندارد. برای مثال قطعهی «حس غریب» که اینقدر در میان مردم محبوب شد را تنها نمیتوان به حساب علی لُهراسبی گذاشت. «حس غریب» شاید به خاطر سیاوش پورشیرمحمد یا شاید هم به خاطر دکتر چراغعلی مطرح شد.*شاید هم به خاطر هر سه نفرشان.لهراسبی: شاید. حتی در کارهای عاشقانه هم معتقدم، آثاری که ماندگار میشوند و خیلی معروف میشوند هم انرژی نهفتهای در آنها هست. اتفاقهای بزرگ برای هر اثری ناشی از انرژی ماورایی است.سلیمان: «حس غریب» واقعا حس غریبی دارد. از نظر تکنیکی خیلی هم در سطح بالایی نیست و حتی میکس و مستر آن هم خیلی حرفهای نیست، اما حسش واقعا عجیب است. آن زمان من با دکتر چراغعلی کار میکردم و درامز آثارش را میزدم.لهراسبی: «حس غریب» را سال ۱۳۸۲ خواندم. آن زمان خوانندهی آماتوری بودم و خواندنم هم در آن قطعه آماتوری است و با امروز خیلی فاصله دارد. آن زمان حاشیههایی هم به وجود آمد و گفتند علی لُهراسبی «حس غریب» را برای تلویزیون خواند و بعد وارد عرصه تیتراژ سریالها شد. در حالی که «حس غریب» ابتدا در قالب آلبوم «دریایی»ها منتشر شد و ۶ ماه بعدش برای اولین بار در تلویزیون پخش شد. آن زمان وقتی آلبومی منتشر میشد، در شورای تلویزیون آلبوم را ارائه میکردیم و در نهایت آنها تصمیم میگرفتند که از میان قطعههای آلبوم کدامشان قابل پخش شدن در تلویزیون هستند. در آلبوم من هم تنها همین قطعهی «حس غریب» در تلویزیون پخش شد. میخواهم بگویم که تهیه «حس غریب» کاری کاملا شخصی بود و به سفارش هیچ جایی هم نبود.* کلا استعداد خوبی در خواندن این آثار دارید. قطعهی «عطر نرگس» هم بسیار موفق بود و در حوزه موسیقی ارزشی بسیار مورد توجه قرار گرفت و نشان داد که این فضاها را خوب میشناسید.سلیمان: لُهراسبی آدم متفاوت و خوشقلبی است. این انرژی خوب موجب میشود که خواندن آثار ارزشی با صدای لُهراسبی نتیجه خوبی بدهد.لُهراسبی: ببینید خواننده یک نفر است. در همین اثر «مادرانه» نقش روزبه بمانی بسیار پررنگ است. روزبه در قطعهی «مادرانه» شاهکار میکند، بخشی از شعر این قطعه اینگونه است:رفتار تو شرح یه دنیا عاشقانه / اونم برای بهترین مرد زمانه / آخه مگه میشه تو آغوش پدر هم / اینقدر رفتار یه دختر مادرانهمنبع : تسنیم |
|
↧
February 21, 2017, 2:02 am
به گزارش ندای انقلاب، نگاهی به کتابهای منتشر شده در سالهای اخیر کم،روغی چراغ نویسندگان ایرانی را فریاد میزند، نویسندگانی که در دهههای هفتاد و هشتاد تمام توان خود را روی دایره ادبیات ایرانی معاصر ریختند و بعد از آن اندک اندک در لاک خود فرو رفتهاند. اینک چند سالی است که اثری درخور و دلچسب مخاطب نوشته نمیشود، بزرگان ادبیات نیز بیتفاوت به جامعه مخاطبان ترجیح دادهاند قلمشان روزه سکوت بگیرد. امروز «رخوت»، خوره روح و جان تعدادی از نویسندگان شده است. نویسندگانی که چهرههای نامدار و قلمهای زرین هم میانشان دیده میشود. البته چه خود بدانند یا ندانند این یک قضاوت عمومی درباره بخش قابل توجهی از آنان، شده است. بزرگترین اتهام آنان این است که عرصه را خالی کردند و مخاطب و هوادار خود را به نویسندگان کم بهره از هر چیز که اکنون یکه تاز میدان شدند، سپردند. مخاطبی که چشم انتظار آثار جدید آنان است. شاید علت این است که میل به داستان پردازی تاحدی سرکوب شده است. نویسنده دیگر دوست ندارد قصه بگوید یا ترجیح میدهد، نگوید. اما چرا چنین شده است، چرا نویسندگان موفق دههای پیشین که حلاوت قلمشان هنوز در کام مخاطب مانده است، دیگر به دنبال کشف مزههای جدید در ادبیات داستانی نیستند؟سیدعلی شجاعی نویسنده و داستان نویس جوان ایرانی است که با انتشار آثار داستانی خود برای مخاطبان کودک و نوجوان توانسته موفقیتهای قابل اعتنایی در زمینه ترجمه آثارش به زبانهای خارجی کسب کند. وی در مقام نویسندگی برای مخاطبان بزرگسال نیز صاحب رمانها و مجموعه داستانهایی است که از منظر نوع نگاه و داستانپردازی به موضوعات دینی بسیار بدیع بوده و با اقبال قابل توجهی نیز همراه شده است. او در مجموعه کتابهایش نشان داده که به دنبال خط سیر مشخص اجتماعی و یا مذهبی در داستانهایش است.انتشارات کتاب نیستان که توسط سیدمهدی شجاعی پدر وی بنیانگذارده شده و اینک توسط شجاعی پسر اداره میشود، از همان سالهای ابتدای فعالیت تاکنون با حمایت از نویسندگان متعهد ادبیات انقلاب اسلامی کوشیده است تا به یکی از مراکز خلق آثار ادبی فاخر مبدل شود. طرح رمانهای فاخر این انتشارات منجر به تولید آثاری چون «نامیرا» از صادق کرمیار»، «پرسه در خاک غریب» احمد دهقان، «همسفران» محمدرضا بایرامی و. ...شده است. به گونهای که بسیاری از نویسندگان شاخص، فعالیت حرفهای خود را مرهون کمکهای سیدمهدی شجاعی میدانند.خبرگزاری تسنیم، با توجه به این رویکرد انتشارات نیستان با سیدعلی شجاعی گفتوگویی داشته است، وی در این گفتوگو وضعیت امروز ادبیات را طبیعی و ناشی از برخی برخوردهای رسانهای و غیرحرفهای با نویسندگان میداند، او از فقدان نقد آثار سخن گفته و از نقد شخصیتها انتقاد میکند. متن این گفتوگو به شرح ذیل است:*به نظر میرسد، ادبیات داستانی در دهه جاری با نوعی رخوت مواجه شده است، به گونهای که شاید اکنون چراغ ادبیات داستانی در یکی، دو انتشاراتی روشن باشد، اما پرفروغ نیست. حتی کتابدوستان نیز دچار رخوت عجیب غریبی شدهاند، که بخشی میتواند، متأثر از فضای سیاسی کشور باشد، بخشی از فضای رسانهها و بخشی هم از ناشران. در مقابل اغلب نسبت به این موضوع بیتوجه بوده و جریانی ایجاد نمیکنند، نویسندههای خطشکن دیروز امروز یا کمتر مینویسند و یا اصلاً نمینویسند، رسانهها نیز مشغول اخباری هستند که جریانساز و پیش برنده نیست. علیرغم اینکه رسانههای ما زیاد شده است، کاری دیده نمیشود. به نظر شما اینگونه نیست؟اگر پرسش کلی را این در نظر بگیریم که به نظر شما ادبیات اکنون ما دچار رخوت یا انفعال است؟ پاسخ قطعی من به این پرسش منفی است، ما چندان دچار نزول و سقوط نشدهایم، دقیقاً همان نویسندههای درجه یکی که در گذشته مینوشتند، هنوز هم دست به قلم هستند، تقریباً در هر جامعهای در هر صد سال، ده نفر میتوانند در یک زمینهای شاخص شوند و این اتفاق در ادبیات ما افتاده است، در هیچ کشوری از دنیا در ۵۰ سال ۹۰ نویسنده شاخص پرورش نیافته است که در کشور ما پرورش بیابند. پس ما از دنیا در زمینه ادبیات عقب نیستیم.همچنین ما نیز مانند همه دنیا که نویسندههای شهاب سنگی داشتند، این چنین نویسندههایی را داشتهایم، اما در کنار آن نویسنده شاخص نیز داشتیم. پس از انقلاب که ما دچار دگرگونی اندیشه شدیم، میتوانیم بگوییم نویسندههایی چون شجاعی، بایرامی، دهقان، امیرخانی، کرمیار و... را داشتهایم که شاخصههای ادبیات ما هستند و آنقدر خوب کار کردند که پس از ۲۰ سال بتوانیم بگوییم کارنامه یک نویسنده حرفهای را دارند. بنابراین در این بخش از حیث تولید نویسنده چیزی کم نداریم و بیش از این نیز تا پایان دهه ۹۰ نباید توقعی داشته باشیم. یعنی ۳۵ سال از انقلاب گذشت و یک نسل نویسنده تربیت شدند و به ظهور رسیدند.اتفاقاً من فکر میکنم، این نگرانی باید بیشتر برای نسلهای آینده باشد. در واقع برای ۱۵ سال آینده بیشتر باید نگران باشیم. اما در بُعد دیگر ممکن است این مسئله مطرح شود که چرا آثار خوب ما نسبت به آثار تولید شده اندک است؟ با توجه به زیاد شدن آثار بد و متوسط فاصله میان تعداد آثار خوب و آثار دیگر به چشم میآید که این هم علل مختلفی دارد.* این علل چیست؟جهش شگفت انگیز ناشران در سالهای بعد از انقلاب میتواند یکی از این دلایل باشد، ده هزار و ۵۰۰ ناشر عمومی در حال فعالیت هستند که برای حفظ کار نشر و تمدید دوباره مجوزشان باید سالی حداقل چهار کتاب چاپ کنند و این مسئله باعث شده است کارهای با کیفیت تعدادشان کمتر شود و کار متوسط زیادتر تولید شود، چون ناشران زیادی داریم که زمانی فکر میکردند، نشر کار سود آوری است، پس وارد این عرصه شدند، اما اکنون از نویسنده برای چاپ اثرش پول میگیرند، نویسنده نیز پول را پرداخت میکند، چون فکر میکند کتاب داشتن یک کلاس و پز است، وضعیت به گونهای است که ناشران درجه یک ما نیز گاهی از نویسنده برای چاپ اثرش پول دریافت کردهاند. بنابراین اینکه ناشر زیاد داشتیم و نقد درست نداشتیم، موجب ظهور فراوان آثار بد و متوسط شده است؛ منِ ناشر، نه تخصصی داشتهام و نه تحصیلاتی اما به دلیل وجود یارانههایی در ارشاد در سالهای دور وارد این فضا شدهام و با وجود اینکه اکنون این یارانهها مدتهاست تعطیل شده است، به دلایلی مجبورم نشر را نگه دارم.سالانه ۵۰هزار کتاب چاپ میکنیم که تنها ۳۰ عنوان آن خواندنی است/ دهه ۸۰ انفجار نویسندههای شهابسنگی بودحال اگر ارشاد همین یک قدم را بر دارد و بگوید کسی که پروانه نشر موقت دارد، لازم نیست سالی ۴ کتاب منتشر کند و با ۴۰ کتاب به نمایشگاه بیاید، ناشر میفهمد، نفس نشر داشتن فضیلت نیست و مولف میفهمد کتاب چاپ کردن هنر نیست، در نتیجه این بازی تمام میشود. من ناشرانی را سراغ دارم که چند ماهی به پایان سال مانده دغدغهشان این است که ۴ کتاب را چاپ نکرده و باید زودتر نسبت به تمدید مجوزشان اقدام کند، نتیجهاش این میشود که سالانه ۵۰ هزار کتاب چاپ میکنیم که تنها ۳۰ عنوان آن خواندنی است. ما تا پایان دهه ۹۰ مثل همه دنیا نویسندههای شهاب سنگیمان تمام خواهند شد. دهه ۸۰ انفجار نویسندههای شهاب سنگی بود و الان در دهه ۹۰ تاریخ ادبیات ما به همین سرعت اینها را کنار گذاشته است.ادبیات ایران بهلحاظ فرم در حال گذار است/ نویسندههای ما اکنون در حال آزمون و خطای تجربی هستندبُعد دیگر چرایی ظهور آثار متوسط در حجم بسیار به طبیعت باز میگردد، برای نمونه رضا امیرخانی در سال میتواند یک رمان بنویسد، بنابراین ما یک «قیدار» داریم و ۲۰۰ کار متوسط دیگر. از این وضعیت گریزی نیست، چرا که ما در دوران گذار هستیم، به عبارت بهتر ادبیات ایران به لحاظ فرم در حال گذار است، این را بپذیریم که قالبهای مدرن ادبیات برای ما نبوده است، تازه شعر هم که برای ما بوده است، از دید اساتید این حوزه هم چون سایه در حال گذار است، نفس رسیدن به نقطه اوج در قالبهای مدرن ادبیات ایجاب میکند که در زمان فراز و فرود داشته باشیم، برای نمونه در غزل وقتی کاری خوب انجام میشود، که شاعر در قالب خود مستحکم کار کرده باشد، اما نویسندههای ما اکنون در حال آزمون و خطای تجربی هستند و این فرم (رمان) قرض گرفته را با جهان بینی خود میآمیزند که فراز و نشیب دارد و چارهای هم نیست.محمدرضا بایرامی بعد از «مردگان باغ سبز» قلمش شگفتانگیز شداوج هنر ایرانیها در نثر حکایتنویسی بوده است. این حکایتها قرار است به داستان کوتاه و رمان تبدیل شود. بنابراین این فاصله باید به گونهای پر شود، پر شدن این فاصله با فراز و فرود همراه است، یک کار خوب از آب در میآید و یک کار بد. چون نویسنده در حال تجربه کردن این فضا است، اینگونه نیست که ما قالب مستحکمی مانند غزل داشته باشیم و بعد بگوییم، همه حرفهایم را در آن قالب خواهم ریخت. ما همزمان در حال ساخت اسکلت و پر کردن درون آن هستیم، برای همین است که بایرامی پس از «مردگان باغ سبز» دچار جهشی در ادبیاتش میشود، با وجود اینکه تا قبل از آن هم خوب کار میکرد، اما بعد از مردگان باغ سبز قلمش شگفت انگیز شد، به گونهای که میتوان بایرامی را به قبل از «مردگان باغ سبز» و بعد از آن تقسیم کرد. میخواهم بگویم، افراد درجه یک هم در حال تجربه، آزمون و خطای فرمهایی هستند که گاهی جواب نمیدهد.نمیتوان گفت در رمان و ادبیات مدرن در حال نزول هستیمدر مجموع نمیتوان گفت که ما در رمان و ادبیات مدرن در حال نزول هستیم، اگر ما وضعیت ادبیات فرانسه در سالهای ۱۷۰۰ تا ۱۸۰۰ و وضعیت ادبیات روسیه در سالهای ۱۸۰۰ تا ۱۹۰۰ را با وضعیت ادبیات ایران در سالهای ۱۳۶۰ تا ۱۳۹۰ مقایسه کنیم، میبینیم همان اتفاقها در حال تکرار است، شروع فرمهای جدید، شروع ادبیات جدید و... آنها هم این تجربهها را داشتند، اما به ما دیرتر رسیده است. بنابراین باید چنین نتیجهگیری کرد که ما در داشتن نویسندههای خوب چیزی کم نداریم، این نویسندهها کار خوب هم تولید کردهاند و اگر منصفانه ادبیات این ۳۰ سال را غربال کنیم، میتوانیم به ۱۰۰ کار خوب دست یابیم که همان کافی است.کشورهای دیگر هم غیر از این تولید نکردند و اساساً ادبیات بیشتر از این کشش ندارد، کما اینکه پس از صدها سال حافظ، سعدی و مولوی ماندهاند، اما در همان زمان حافظ، ۵۰ غزل سرای دیگر هم بوده است. این نشان میدهد ما در بخش تولید هم چندان راه به بیراهه نرفتهایم.* اگر این گفته شما که در بخش تولید ادبیات داستانی راه به بیراهه نرفتهایم را محور قرار دهیم، این پرسش پیش میآید که پس چرا رمانهای ما شناخته شده نیستند، چرا «من او» در مدت اندکی پس از انتشار با مخاطب میلیونی در کشور روبرو شد و حتی پس از آن در خارج از کشور نیز مخاطبانی پیدا کرد، اما رمانهای اخیر حتی در میان مخاطبان داخلی نیز توفیقی نمییابند؟اینکه چرا رمانهای ایرانی شهرت جهانی ندارند و زیاد دیده نمیشوند به خاطر زبان است، زبان فارسی مخاطبان محدودی دارد، در واقع زمانی که ما در ایران رمانی را چاپ میکنیم، اگر خیلی هنر کرده باشیم، میتوانیم در افغانستان برای آن مخاطب پیدا کنیم، اما این اتفاق در زبان انگلیسی بسیار گسترده است. زمانی که یک نویسنده امریکایی یا انگلیسی یک رمان مینویسد، در ابتدای کار با ۵ میلیون مخاطب طرف است، اما ما با ۵ هزار مخاطب. این پارامتر باید در کمبود مخاطب مورد توجه قرار گیرد.دلیل دیگر این است که این قالب (رمان) برای ما نبوده است و طول میکشد تا جا بیافتد، اشاره کردم که ما در حال گذار هستیم، بنابراین با فراز و نشیبهای بسیاری روبرو هستیم، در حوزه داستان کوتاه و رمان نیز بسیار نوپا هستیم. چون این قالب بیان برای ما نیست، در واقع همان اتفاقی که در زمینه سینما و تصویر برای ما افتاده است، در زمینه رمان و ادبیات مدرن نیز برای ما افتاده است. فاصله سینما و ادبیات قبل از انقلاب همچنان وجود دارد و توفیق اکنون سینمایی ما نشان میدهد ادبیات نیز به این توفیق خواهد رسید، سینما زودتر از رمان وارد جامعه ایران شد و خود این مسئله باعث پیشروی بیشتر آن است. بخواهیم یا نخواهیم اصغر فرهادی نمونه جهانی شده و برخاسته از این فرهنگ است چه سینمایش را دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم، او به استاندارد بینالمللی رسیده است، فرهادی به تکنیکی رسیده است که دیده میشود. اگر هم بخواهیم بگوییم جایزههای الکی میدهند، غلط است، اگر هم بگوییم ما با هیچ چیز نباید مقایسه شویم، غلط است. این شیوه روبرو شدن با آثار هنری باید تغییر کند.حرفم این است که ادبیات ما هم به آن نقطه خواهد رسید، اما طول میکشد، سختتر است و دیرتر. چون اولاً ادبیات هویت زبانی دارد و زبان مختص یک سرزمین است، دوم تکنولوژی کمتری دارد، بخشی از سینما تکنیک و آموختنی است، ولی ادبیات باید درونی شود و تنها تکنولوژی و فناوری نیست، ما در ادبیات با هویت زبانی سر و کار داریم.همچنین بخش قابل تأملی از ادبیات ما بر بنیانهای زبانی گذاشته شده که در ترجمه قابل انتقال نیست و از دست میرود، من در ۵ سال اخیر که به شدت درگیر فروش رایت بودم، متوجه این نکته شدم که غیرفارسی زبانها که به فارسی تسلط دارند، با مطالعه آثار ما بسیار لذت میبرند، اما با ترجمه آن لذت نمیبرند، چون بنیان ادبیات ما هویت زبانی دارد و زبان قابل ترجمه نیست. اخیراً دیدم از نویسندگان ایرانی در مجلات امریکایی داستان چاپ نشده است، بنابراین داستان «مرا به خوابهایت ببر ماریه» را ترجمه کردم که اتفاقاً در مجلهای نیز منتشر شد، اما این ترجمه به آسانی میسر نشد، بیش از ۴ ویراستار که دو نفر آنها با فارسی آشنایی داشتند، کار انتقال متن را انجام دادند.نویسندهای که درگیر دغدغه امرار معاش است، جهانی نمینویسداما با همه این محدودیتها ما در نهایت جهانی خواهیم شد، طبیعتاً جهانی شدن ادبیات با جهانی شدن موسیقی و سینما فاصله بسیار دارد، ما در موسیقی و سینما بسیار جلوتر هستیم، بخشی از این عقب ماندگی به سنگینی وزن زبان باز میگردد. بخش دیگر هم این است که چه توقعی از نویسندهای که درگیر دغدغه امرار معاش است داریم تا جهانی بنویسد؟شما توقع دارید من همانند تولستوی که از ۸ صبح تا ۸ شب مینوشته است باشم؟ نویسندهای که باید از ۸ صبح تا ۵ عصر برای امرار معاش کار کند، چه زمانی قرار است اثر ماندگار و شاهکار تولید کند؟ تا زمانی که نویسنده دغدغه امرار معاش دارد، نمیتوان از او توقع داشت. کار جهانی و ماندگار با این مدل تولید نمیشود، بنابراین باید آثار نویسندگان شاخصی که تاکنون در این شرایط تولید شدهاند را نیز قدر دانست.باید این نکته را متذکر شوم که حرف من این نیست که وظیفه دولت است که به نویسنده پول دهد، بلکه یکی از راهحلها این است، اگر در تمام این سی سال این کار را کرده بودیم و میگفتیم شما ۱۰ نویسنده مطرح کشور هستید، ما برای شما حقوقی در نظر میگیرد و در ازای آن شما به نوشتن و تولید آثار شاخص بپردازد، قطعاً جواب گرفته بودیم، همانطور که در بخش خصوصی این اتفاق رخ داد، مرحوم زهرایی چند سال به استاد ابتهاج حقوق میداد که «حافظ به سعی سایه» را تألیف کند.برای ترویج جهانبینی انقلاب اسلامی چه کردهایم؟بنابراین حمایت دولت، فرهنگ مطالعه، تیراژ پایین زبان فارسی هر کدام بخشی از زنجیره تولید عدم آثار شاخص را تشکیل میدهند و در آن سهم دارند، یک نکته دیگر نیز در این میان اهمیت دارد، زمانی که انفلاب شد، تصور میکردیم که جهانبینی ما برای همه مسائل کفایت میکند، نمیدانستیم که برای ترویج این جهانبینی باید کار کنیم، اینکه در منزل بنشینیم و بگوییم اسلام دین قشنگی است، کافی نیست، برای بیان این زیباییها چه کردیم؟ آیا بهترین زبان را برای بیانش انتخاب کردیم؟ شاید از همین رو باشد که فرهنگ مطالعه ما در وضعیت اسفباری است، به گونهای که اوایل پیروزی انقلاب با ۵۰ میلیون جمعیت شمارگان کتاب ۳ هزار نسخه بود و اکنون با بیش از ۸۰ میلیون جمعیت شمارگان کتاب به ۱۲۰۰ و حتی ۵۰۰ نسخه رسیده است.وضعیت حقالتألیفها خندهدار استبُعد دیگر ماجرا به وضعیت نامناسب اقتصاد نشر باز میگردد، بد نیست در این زمینه مثالی بزنم، بنده برای تالیف یک رمان ۱۸ ماه وقت گذاشتهام، پس از اتمام تألیف، حق التالیف آن ۲ میلیون تومان شده، که در بهترین حالت آوردهای معادل ۱۷۰ هزار تومان در ماه برایم داشته است، آیا این وضعیت خندهدار نیست؟ به همین دلیل است که برخی از نویسندگان سالی ۴ رمان مینویسند، به عبارت دیگر هر ۴ فصل رمان دارند و در نتیجه کارها ضعیف و سطحی از آب در میآید.بد نیست مسئولان فرهنگی و رسانهای ما کتاب «هنر داستاننویسی: گزیدهای از گفتوگو با نویسندگان در پاریس ریویو» از منشوران نشر نی را مطالعه کنند، کتاب بسیار شکفتانگیزی است که سبک زندگی نویسندگان مطرح جهان در قرن ۲۰ را در گفتوگو با آنها بررسی کرده است. بسیاری از آنها سالها درگیر فعالیتی جز نوشتن نبودند، صبح به دانشگاهی میرفتند که به آنها اتاق و حقوق داده که تنها بنویسند و تازه کتابشان را به هر ناشری که دوست داشتند و در هر کشوری که خواستند منتشر کنند، نوع زندگی این نویسنده با منی که تصورم این است که هر روز باید به دفترم رفته و درگیر امرار معاش شوم، متفاوت است. پس دغدغه معاش برای نویسنده مانع بزرگی برای تولید کارهای شکفتانگیر و بزرگ است.مثل بایرامیها، دهقانها و امیرخانیها و شجاعیها بودن واقعاً شاخ غول را شکستن استبا این اوصاف مثل بایرامیها، دهقانها و امیرخانیها و شجاعیها بودن واقعاً شاخ غول را شکستن است، من در ۱۲ سال ابتدای زندگیام پدرم را تقریباً نمیدیدم چون معمولاً صبح زود از خانه خارج میشد و تا دیروقت مشغول به کار بود، اگر همین سیدمهدی شجاعی تأمین بود، چقدر قصه متفاوت می شد. و یا احمد دهقان مگر چه درآمدی جز حداقلهای کارمند داشته است؟ واقعا اگر موسسهای از او حمایت مالی میکرد، نمیتوانست چند اثر دیگر همچون «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» را بنویسد؟ این نویسندهها توانایی خود را ثابت کردهاند، اما زمان کافی برای نوشتن نداشتند. برای همین است که میان دو اثر شاخص دهقان «سفر به گرای ۲۷۰ درجه» تا «پرسه در خاک» که نقطه اوج دیگری برای او به شمار میرود، ده سال فاصله است. ده سالی که نه به آزمون و خطای شخصی، بلکه به امرار معاش گذشته است.جایگزینی نقد شخصیت بهجای نقد ادبی کارکرد نقد در ادبیات ما را از میان برداشته است*حمایت از نویسنده و تولید اثر شاخص یک بعد ماجراست که البته تاکنون محقق نشده است، ابعاد دیگر تولید آثار شاخص را چه میبینید؟ یا به عبارتی، دیگر چه پای قضیه میلنگد؟به نظر من بُعد دیگر، نبود نقد ادبی است. در همه کشورهای دنیا نقد ادبی برای مخاطب و نویسنده راهگشاست، آیا ما واقعا توانستهایم این کار را بکنیم؟ آیا مشابه رخدادی که در خارج از کشور انجام میشود و یک جمله «نیویورک تایمز» درباره رمان، شمارگان آن رمان را دوبرابر میکند، را میتوان در داخل سراغ گرفت؟ به نظر من مخاطب ما به منتقد بیاعتماد است؟ چرا که در این ۳۰ سال نقد ادبی نداشتیم، جایگزینی نقد شخصیت به جای نقد ادبی اثر ممکن است در ابتدا با هورا کشیدن چند مخاطب مواجه شود، اما نتیجه اش این میشود که بعد از ۱۵ سال نقد تأثیری در فضای ادبیات ما ندارد.در ایران تنها به نقد شخصیتها پرداختهایمجالب این است که تجربه ثابت کرده است، اتفاقاً وقتی کتاب مورد نکوهش قرار میگیرد، با فروش بیشتری مواجه میشود، بنابراین مسیر را به اشتباه پیمودهایم، ما قرار بوده با نقد کتاب مسیر را به مخاطب نشان دهیم در حالیکه ما نقد، این کارکرد مهم در ادبیات بینالمللی را از دست دادهایم، در همان کتاب آمده است که نویسندههای درجه یک دنیا بر اثر نقدهایی که به آثارشان وارد شده در موارد بسیاری تغییر مسیر دادهاند، در حالیکه ما در ایران در این سیسال تنها به نقد شخصیتها پرداختهایم.برای نمونه اگر خواستیم بگوییم آثار صادق هدایت شاخص و ارزشمند نیست، شروع کردیم درباره شخصیت او حرف زدن، این صحبتها در هیچ جای دنیا اعتباری ندارد، بحث این نیست که ایدئولوژی مهم نیست بحث این است که من میگویم این درست است که ایدئولوژی گلشیری با من یکی نیست، اما نمیشود، گلشیری و هدایت را از ادبیات قیچی کرد، ما باید آثار آنها را بررسی کنیم، نباید توقع داشت که پله اول تا پنجم را به دلایل سیاسی و اعتقادی حذف کنیم، گاهی جملاتی مطرح میشود که گویی ما خودمان به مسلمانیمان اعتقاد نداریم، نگرانیم که نکند یک وقت از دست برود؟ به انقلاب خودمان؛ به اسلام و مذهب خودمان اعتقادی نداریم و احساس میکنیم، اسلام و انقلاب بر باد میرود، در حالیکه این اندیشه و باور آنقدر مستحکم است که هزار نویسنده لائیک نتوانستند و نمیتوانند، تکانش دهند. اگر میتوانستند که انقلاب نمیشد.نقدکردن شخصیت هدایت بهجای آثارش از او بتی برای جوانان امروز ساخته استتاریخ اثبات کرده است که حرکتهای نفیدار دافعه دارد و حرکتهای ایجابی جاذبه، ما به جای اینکه بگوییم این بد است، باید بگوییم حرف خوب این است، چرا که موفقتر خواهیم بود، اگر ما واقعا صادق هدایت را رها میکردیم، به طور طبیعی ۲۰ درصد طرفداران اکنونش را داشت. آنقدر گفتیم بد است که حجم طرفدارانش شدت گرفت. من طی ۱۳ سال گذشته در دبیرستان تدریس کردهام و شاهد روند فزاینده شیفتگی به صادق هدایت در میان جوانان بودهام. آیا واقعاً صادق هدایت در ادبیات ما این اندازه اعتبار دارد؟ اگر از ابتدا میگفتیم هدایت این معایب را دارد و به نقد ادبی آثارش میپرداختیم، هدایت در همان پلهای که بود باقی میماند، اما اکنون تبدیل به یک بت شده است. ما در جامعه امروز هیچ منتقدی نداریم، البته باید بگوییم که جوایز ادبی ما هم تأثیری در تیراژ کتابها نمیگذارند، چه برسد به اینکه منتقد بخواهد تاثیری بگذارد.جایزههایی که در دنیا کل زندگی نویسنده، منتقد، ناشر و ویراستار را تغییر میدهد.اگرما منتقد خوبی داشتیم، اتفاقات شگرفی رخ میداد، اگر ۱۰ منتقد داشتیم که به نقد صحیح آثار میپرداختند، در این سی سال میتوانستیم سالی ۴ اثر شاخص داشته باشیم. اگر جناح مسلمان سعه صدر بیشتری در ابتدا داشتند، ای بسا آنها هم آنقدر پیش نمیرفتند و فضای تعامل بیشتر رخ میداد، این بایکوت نویسندگان مسلمان در دهه ۷۰ به این حجم و شدت در میان نویسندگان روشنفکر رخ نمیداد. میتوانستیم آگاهانهتر عمل کنیم که آنها هم تندروی نکنند. هر افراطی تفریطی به دنبال دارد، اگر ما با این نویسندهها متعادل برخورد میکردیم، امروز این جریان به دنبال این نبود که لابهلای متن کتاب به خطوط ما تعرض کند.* آقای شجاعی به نظر میرسد، ما در عرضه کتابهای شاخص پس از انقلاب نیز موفق عمل نکردهایم؟ برای نمونه ویترین کتاب کاهش جدی داشته و شبکه توزیع نیز سالهاست که میلنگد.بله، در سال ۸۵ در انگلیس به ازای هر ناشر ۱۳ کتابفروشی و در ایران به ازای هر ۱۵ ناشر یک کتابفروشی وجود داشت، این ویترین اندک، سرانه مطالعه را به شدت پایین میآورد. برای نمونه شخص شما در مسیر منزل تا محل کارتان با چند کتابفروشی روبرو میشوید؟ خانمی که از بالای هفت تیر تا سر طالقانی دنبال مانتو است، اگر دو بار چشمش به کتابفروشی بیافتد، ممکن است وارد شده و کتابی خریداری کند.این ویترین اندک کتابفروشی در کنار سایر مشکلات، ترکیب معیوبی را ایجاد کرده که هر طرف آن را که نگاه میکنیم، نمیدانیم از کجا شروع کنیم؟* درباره سرانه مطالعه و پایین بودن آن صحبت کردید، اما راهکاری ارائه نشد در سالهای اخیر عمدتاً مسئولان این موضوع را مطرح میکنند، اما هیچ یک راهکار درستی ارائه نمیکنندیکی از علل کمبود سرانه مطالعه نبود ساعت مطالعه در مدرسهها است، آیا ما به بچهها یاد دادهایم که فکر کردن فضیلت است؟ این را نهادینه کردهایم که آگاهی و علم فضیلت است؟، پاسخ این است که ما یاد ندادهایم و خودمان هم یاد نگرفتهایم که دانش برتری است، در نتیجه در یک مسابقه نگفته بسیار ابلهانه بخش عمدهای از نیاز جوانان و نوجوانان ما پای تلگرام و اینستا و واتساب و فضای مجازی صرف میشود. و طبیعتاً نیازی که در مخاطب به نام نیاز دانستن وجود دارد، با مطالب کم عمق این فضا پاسخ داده میشود. در حالیکه این پاسخ علم مالاینفع است و سطح مخاطب را افزایش نمیدهد.یکی دیگر از علتها عدم توجه رسانه ملی به کتاب است، رسانه ملی ما با نویسنده مرده احساس رضایت بیشتری دارد، همچنین در کتابهای درسی ما اثری از آثار خوبی که جایزه گرفته است دیده نمیشود، این همه نویسنده ما در این سی سال داشتیم، ردپای هیچ کدام از آنها در کتابهای درسی نیست. برای اینکه می ترسیم که چند صباحی دیگر نویسنده حرفی را بزند که خوب و مطلوب ما نباشد.* پیشتر به انفعال رسانه اشاره کردید؟ به نظر شما کارکرد رسانه در امر کتاب و کتابخوانی چیست؟ و چرا رسانههای ما منفعل شدهاند؟رسانههای ما در مجموع چه خدمتی به کتاب میکنند؟ دو اتفاق باید رخ دهد یکی اینکه از رسانه توقع خبررسانی درباره انتشار یک کتاب وجود دارد، که اکنون در وضعیتی حداقلی در حال انجام است. اما کارکرد رسانه در دنیا امروز فراتر از خبررسانی حرکت کرده و به جریانسازی رسیده است، در حالیکه رسانههای ما مکتوب و غیرمکتوب نمیتوانند یک دقیقه سرانه مطالعه را افزایش دهند، در شرایطی که در دنیا اعتقادات و باورهای ملتها با رسانهها تغییر و جهت دهی میشود.اهالی رسانه دغدغه کتابخواندن ندارنددر سالهای دهه ۸۰ اهالی رسانه از ما کتاب برای معرفی میخواستند، اما اکنون همین فایلهایی که انتشارات نیستان در قالب معرفی کتاب برایشان ارسال میکند، را نیز به زور کار میکنند، اهل رسانه باید اهل اندیشه باشد باید مسیری را کشف کند، اما در مجموع رسانههای ما منفعل نشستهاند، کسی دغدغه کتاب خواندن ندارد.رسانههای ما در خنثیترین حالت ممکن هستند. عملاً فعالیت آنها اثری ندارد، چرا که اگر همه رسانه ها به تبلیغ کتاب بپردازند، باز هم در فروش تاثیری ندارد در صورتیکه ذات رسانه به شدت توانمند است. اما ما بلد نیستیم از آن استفاده کنیم.برای نمونه روزنامه همشهری پرتیراژ ترین روزنامه ایران است، هفتهای یک ستون ۱۰۰ کلمهای از گوشه صفحه فرهنگ و ادب را به کتاب اختصاص میدهد، اگر ما در ایران هزار ساراماگو و هزار کتاب مانند کوری داشته باشیم، چه کسی قرار است به مخاطب بگوید که آن را بخواند؟ بنابراین حلقه نشر کتاب حلقه ناقصی است که هر چقدر هم کار خوب تولید شود، تا مخاطب از آن اطلاع نیابد، کاری از پیش نبردهایم.البته باید این نکته را نیز متذکر شویم که اگر رسانهها نمیتوانند کمک چندانی به وضعیت کتاب و کتابخوانی در کشور داشته باشند، بهتر است حداقل به آثاری که شأنیت محتوایی ندارند، نپردازند. محصولاتی که الان دغدغه جامعه ما نیست را در معرض دید قرار ندهند، وقتی صفحه کتاب را باز می کنیم ۷۰۰ کتاب نبینیم، بلکه ۷ کتاب شاخص را ببینیم.* به نظر شما چه چیزهایی میتواند به بروز این آثار فاخر کمک کند تا مخاطب آن را ببیند و مصرف کند، پاشنه آشیل کار رسانهدر این زمینه چیست؟قبل از هر چیز باید این شعور ایجاد شود که پیوستگی داشته باشیم، یعنی انتشارات نیستان که مدیر آن معتقد است کلمه به کلمه هر چیزی را که چاپ میکند، باید در برابر خدا پاسخگو باشد، با فلان ناشر به این نتیجه برسند که باید کتاب فروخت، فرقی نمیکند او چقدر بفروشد و دیگری چقدر، اگر او کاری کرد که جواب داد من نیز همان کار را انجام دهم.همچنین در این زمینه باید به نقش صدور مجوز نیز اشاره کنم، اینکه ما بد مجوز دهیم، مجوز ندهیم و یا جاهلانه مجوز دهیم، تاثیر بسیاری در تولید آثار دارد، قطعاً در تیراژ کتاب و سرانه مطالعه تاثیر ندارد، اما در پشت پرده کار تأثیر دارد، تورج زاهدی ۴ سال برای نگارش «تصرف» وقت گذاشت، اما کتابش ۴ سال در ارشاد ماند و او در این مدت دیگر دست به قلم نبرد، نمیتوان این بعد را نادیده گرفت. یا محمدرضا بایرامی پس از مردگان باغ سبز اذیت شد و مدت مدیدی طول کشید تا توانست دوباره قلم به دست بگیرد. من نمیگویم ممیزی نکنیم، اما مقداری آبرومندتر باشد، اینکه من از واگذاری ممیزی به برخی ناشران حمایت میکردم به این دلیل بود که نباید دلسردی و یخ کردن نویسنده وقتی اثرش در اداره کتاب معطل می ماند یا به دلیل برخی ایرادهای جزئی مجوز نمیگیرد را نادیده گرفت.چرا احمد دهقان پس از ماجراهایی که برای «من قاتل پسرتان هستم»، در لاک خود فرو میرود، برای اینکه جای نقد اثر شخصیت و اعتقاداتش را زیرسوال میبرند. رضا امیرخانی میگفت، من آمریکا بودم که «من او» منتشر شد و کسی برای آن نقدی نوشت، با خود فکر کردم من به ایران که برگردم، اعدام میشوم. به سبب برخی از این جریانسازیهای به اشتباه که از درک نادرست افراد سرچشمه میگیرد، کار برخی نویسندگان به بیمارستان و ...کشیده میشود، بعد چگونه انتظار داریم که این فرد به راحتی دوباره بنویسد و همه چیز را از یاد ببرد.پس برخورد افراط و تفریطی با اثر و شخص نویسنده فراز و فرودهایی را در کار ایجاد میکند که به آسانی قابل رفع نیست، این جنس برخورها و فراز و فرودها در ادبیات تأثیرات مخربتری دارد چرا که ادبیات از همه شاخههای هنر درونیتر، آفرینشیتر و الهامیتر است، در سینما، نقاشی، تجسمی هیچ یک به این شدت نیست، هنرمندان این عرصه با کمترین نسیمی میلزرند اینکه در همه جای دنیا میبینیم با نویسندگان با احتیاط برخورد میکنند، برای این است که واقعا متأثر میشوند.اگر نویسندگان را راست و چپ سیاسی کنیم، چراغ ادبیات خاموش میشودبهتر است، هر چقدر هم که میخواهیم دعوای سیاسی کنیم، نویسنده و هنرمند را وارد جناح بندیهای سیاسی نکنیم، اجازه دهیم کارشان را انجام دهند و در کنار آن با فراهم کردن فضای تعامل و گفتوگو با منطق و گفتمان با نویسنده حرف زده و کار را درست کنیم، اگر او را هم راست و چپ سیاسی کنیم، چراغ حوزه ادبیات زود خاموش میشود و روشن کردن آن کار دشواری است.نوعی جهل مطلق در آموزش و پرورش وجود دارد که کسی احتیاج به مطالعه غیردرسی ندارداما کارکرد رسانه این است که از حالت خبری صرف خارج شده و جریان ساز شود، به مسئولان آموزش و پرورش بفهماند که برای بچهها چه باید کنند؟ نوعی جهل مطلق در آموزش و پرورش وجود دارد که کسی احتیاج به مطالعه غیردرسی ندارد.این در حالی است که در کشورهای دیگر سرمایهگذاری وسیعی انجام شده است، کتاب «آدم برفیها»ی من در فستیوال برلین مطرح شد، بهمن ماه از من دعوت کردند و اسفند جدول زمانبندی ۴۴۰ جلسه را برای شهریور اعلام کردند، در این ۶ ماه کتاب در مدارس مختلف تقسیم شد، بچهها آن را مطالعه کردند تا ما در شهریور ماه با آنها روبرو شدیم. در ۶ تا جلسه حدود ۲هزار نوجوان آلمانی و ۱۲۰ معلم با من ملاقات کردند.زمانی که از مسئولان مدارس شیوه و پیشزمینه این نشستها را پرسیدم، گفتند که قریب به ۲۰۰ سال است که ما برای بچههای ۵تا ۱۸ سال، هفتهای یک روز را به فکر کردن، حرف زدن و کتاب خواندن اختصاص دادهایم، بنابراین از انجام این پروسه ۲۰۰ ساله است که آلمان مهد فلسفه میشود، من در آن نشستها از بچه ۱۰ ساله نکاتی را درباره کتابم میشنیدم که حتی به عقل خودم نیز نمیرسید. چه اشکالی دارد ما نیز یک روز را در مدارس گرد هم روی زمین نشسته و تلاش کنیم بفهمانیم که آگاهی و دانش فضیلت است.مهمتر از آن این بود که پس از اتمام جلسه، حدود ۳۵۰ دانشآموز ۸ تا ۱۰ ساله سه ساعت و نیم روی پا و در صف ایستادند تا جشن امضا برگزار شود، سوال اینجاست که چه آموزشی به این بچهها داده بودند که برایشان مهم بود، نویسنده کتابش را امضا کند.در حالیکه اگر در ایران بود بچهها نیم ساعت هم تحمل نداشتند. مسئولیت درونی سازی این امر با رسانه است. رسانه باید به آموزش و پرورش بفهماند که برای فکر کردن و کتاب خواندن هیچ کاری نکرده است.منبع : تسنیمانتهای پیام/ |
|
↧
↧
↧
به گزارش ندای انقلاب، سیروس مقدم که با ساخت چندگانه سریال موفق «پایتخت» به محبوبیت ویژهای در میان مردم و مخاطبان رسیده است پس از تولید و پخش سریال «علیالبدل» به سراغ ساخت سری پنجم این مجموعه تلویزیونی میرود. تولید سری پنجم سریال «پایتخت» تهیه کنندگی سازمان اوج و با حضور گروه سازنده این سریال قطعی و پیش تولید کار هم مراحل نهایی را پشت سر میگذارد. در حال حاضر فیلمنامه «پایتخت ۵» در مراحل پایانی نگارش قرار دارد و به نظر میرسد فیلمبرداری این سریال بیش از دو ماه به طول بیانجامد.ترکیب اصلی فیلمنامه «پایتخت ۵» این است که خانوادهای مجبور میشود به دلایلی سر از آتن دربیاورند و بعد ماجراهایی برایشان اتفاق میافتد که همبستگی و عشق و علاقه این خانواده به یکدیگر روایت میشود. همچنین در این مجموعه قصد دارند تا علاوه بر زدن تلنگرهایی به گروههای تکفیری و کشورهای بحرانی منطقه، اهمیت وطن و درک درست از کنار هم بودن به مخاطب نشان داده شود.با برنامهریزی انجام شده در روز ۲۵ فروردین ماه و در شهر «گیرنه» قبرس، کار تولید «پایتخت ۵» را شروع میکنند. بخشهای خارجی این سریال در کشور قبرس و بعضی بخشهای داخلی ایران نیز در پرند تصویربرداری میشود. محسن تنابنده، ریما رامینفر، احمد مهرانفر، علیرضا خمسه، سارا و نیکا فرقانی، لیندا کیانی، محمدرضا علیمردانی از جمله بازیگران این سریال بودند.سریال «پایتخت ۵» به کارگردانی سیروس مقدم و تهیه کنندگی الهام غفوری جدیدترین محصول سازمان هنری رسانه ای اوج است که قرار است برای پخش در ایام ماه رمضان از سیمای ملی تولید شود.منبع : مشرق |
|
↧
به گزارش ندای انقلاب، بررسی طرح پیشنهادی شماری از سناتورهای آمریکا با هدف تصویب تحریمهای تازه علیه ایران، از بیم اثرگذاری بر نتیجه انتخابات ریاستجمهوری ایران، به تعویق افتاده است.گروهی از سناتورها از هر دو حزب آمریکا ماه گذشته میلادی طرحی را ارائه کردند که به بهانههای غیرهستهای تحریمهای تازهای علیه ایران وضع میکند.با این حال، به نوشته خبرگزاری رویترز، «باب کورکر» رئیس جمهوریخواه کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا روز سهشنبه گفت به دلیل نگرانی اتحادیه اروپا از اثرگذاری این طرح بر انتخابات، بررسی این تحریمها فعلا متوقف شده است.کورکر که از جمله ارائهکنندگان این طرح است و در نشستی در مورد روابط با اتحادیه اروپا در سنا صحبت میکرد، گفت: «به دلیل نگرانیای که از واکنش احتمالی اتحادیه اروپا وجود داشت، طرح تحریمهای ایران که چندین نفر از سناتورها از آن حمایت میکنند، در حال حاضر امکان مطرح شدن نیافته است.»پیش از این شماری از کارشناسان نزدیک به دولت سابق آمریکا از تصویب این تحریمها و اثر منفی آن بر شانس انتخاب مجدد «حسن روحانی» به عنوان رئیسجمهور ایران ابراز نگرانی کرده بودند.در حالی که سناتورهای آمریکایی مدعیاند این تحریمهای احتمالی ناقض توافق هستهای ایران و گروه ۱+۵ نیست، ایران تأکید کرده است که تحریم جدید، میتواند ناقض روح و متن برجام باشد.منبع : فارسانتهای پیام/ |
|
↧