Quantcast
Channel: پایگاه خبری ندای انقلاب - پربيننده ترين عناوين :: rss_full_edition
Viewing all 4543 articles
Browse latest View live

مغالطه روحانی درباره سرنوشت وعده‌های ۵ ساله

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، بالاخره پس از ماه‌ها کش و قوس، حسن روحانی در مجلس شورای اسلامی حاضر شد تا پاسخگوی سؤالات نمایندگان ملت درباره وضعیت آشفته اقتصادی کشور باشد. اما رئیس‌جمهور به‌جای ارائه پاسخ‌های صریح و روشن درباره سیاست‌های اتخاذی توسط دولت وی که خروجی آن، امروز موجب کوچک‌تر شدن سفره مردم شده است، جلسه را با ارائه آمار عجیب و همچنین پاسخ‌های غیرشفاف و مغالطه‌آمیز به پایان برد. همین مساله موجب شد تا در نهایت نمایندگان از پاسخ‌های حسن روحانی قانع نشوند.مغالطه عجیب درباره فتح‌الفتوح برجامحسن روحانی در پاسخ به سؤال نمایندگان درباره عدم اجرای کامل برجام، به‌جای پاسخگویی شفاف و مرور وعده‌های خود در این زمینه، ترجیح داد به منتقدان حمله کرده و دست‌های خالی دولت در این زمینه را پنهان کند!وی با دعوت منتقدان به انصاف در قضاوت درباره برجام! مدعی شد: «اگر برجام هیچ بود پس چه غصه‌ای امروز داریم؟ در هر صورت آمریکا از برجام خارج شده، بقیه کشورها نیز خارج می‌شوند و ما هم بیرون می‌آییم چون هیچ است، از هیچ که نباید آدم بترسد؛ شما گفتید هیچ شرکتی به ایران نیامده پس چرا از بیرون رفتن شرکت‌ها از ایران گلایه می‌کنید؟ شما حتی می‌گویید هیچ هواپیمایی نیامده و هواپیماها کاغذی بوده است و حالا انتقاد می‌کنید که چرا هواپیما نمی‌آید؟»!این سخنان رئیس جمهور که پیش از این نیز بارها از سوی دیگر مقامات دولتی تکرار شده است، فرار رو به جلوی آنان در برابر ادعاهای چندین ساله و مکرر حسن روحانی، جواد ظریف و... درباره فوائد برجام است!این «هیچ» که آقای روحانی به آسانی از کنار آن رد می‌شود، در واقع ۵ سال عمر و سرنوشت یک ملت بود که پای وعده‌های رئیس جمهور سوخت!مردم هنوز از یادشان نرفته که بیش از ۵ سال سرنوشت کشور معطل مذاکرات هسته‌ای منجر به برجام گردید و چه در حین مذاکرات و چه پس از امضای آن، علی‌رغم خلف وعده طرف مقابل در اجرای تعهداتش، حسن روحانی با ترسیم یک بهشت برین پسابرجامی موجب بالا رفتن توقعات مردم گردید و اکنون بجای پاسخگویی درباره سرنوشت آن ادعاها، به مطائبه و شوخی روآورده و منتقدان و نمایندگان مجلس را به دلیل پیگیری وعده‌های خودش مورد حمله قرار می‌دهد!حتی با مرور سخنان منتقدان می‌توان دریافت که ادعاهای رئیس جمهور در مجلس، فاصله زیادی با نظر واقعی منتقدان داشته است. منتقدان مدعی عدم حضور شرکت‌ها در کشور نبودند بلکه بارها گوشزد کردند که ادعاهای متعدد دولتمردان مبنی بر «عدم اخلال در ادامه حضور این شرکت‌ها در کشور حتی با خارج شدن آمریکا از برجام درست نیست» یا «وارد کردن هواپیماها حتی پس از خروج آمریکا از برجام» و امثالهم، عاری از واقعیت بوده و اکنون مردم می‌توانند قضاوت کنند که آیا خروج آمریکا از برجام موجب خروج شرکت‌ها از ایران یا عدم تحویل هواپیماها گردیده است یا خیر!جناب رئیس‌جمهور توجه نکرده یا عامدانه خود را به تغافل زده‌اند که «غصه بزرگی که مردم می‌خورند» اینست که امروز مشاهده می‌کنند کشور به مدت ۵ سال در انتظار به ثمر نشستن وعده‌های حسن روحانی و دولتمردان ماند اما در نهایت دلار ۱۰ هزار تومانی، سکه ۴ میلیون تومانی و در نتیجه یک سوم شدن سرمایه ملت، هزینه اعتماد دولتمردان به وعده‌های واهی آمریکا بود که از جیب مردم پرداخت شد!ایجاد کار از بیکاری پیشی گرفت!حسن روحانی در پاسخ به سؤال نمایندگان مجلس مبنی بر اینکه «چرا دولت تدبیر و امید نسبت به کاهش بیکاری مفرط، اقدام شایسته‌ای ندارد؟» ادعاهای جالبی را مطرح کرد!رئیس جمهور با ادعای اینکه «در فاصله سال‌های ۸۴ تا ۹۱ اشتغال خالص ما ۱۰هزار نفر بوده است» مدعی شد: «امروز اشتغال خالص ما در طول ۵ سال گذشته ۲ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر است که این افتخاری بزرگ برای کشور است؛ شما به آمار بانک مرکزی و آمار مرکز آمار توجه کنید و مقایسه کنید،‌ البته که اشتغال، سرمایه خارجی، امنیت داخلی و شرایط خاص سکون و آرامش سیاسی لازم دارد اما در عین حال در زمینه اشتغال موفقیت بسیار بزرگی داشته‌ایم و برای اولین بار در بهار ۹۷ بیش از آنچه‌که داوطلب کار بوده‌اند، ما کار را ایجاد کردیم؛ ۷۱۱ هزار نفر جویای کار بودند که ۷۵۶ هزار اشتغال ایجاد کردیم.»!این ادعای رئیس جمهور مبنی بر ایجاد سالیانه «۵۴۰ هزار شغل» در هر سال با توجه به رکود شدید در کشور و تعطیلی بسیاری از کارگاه‌های تولیدی، کارخانه‌ها، تعطیلی طرح‌های مولد اشتغالزایی مانند مسکن مهر و... بسیار عجیب بوده و حتی با سخنان سال گذشته حسن روحانی و کاندیدای پوششی وی یعنی اسحاق جهانگیری در تخریب رقبای انتخاباتی نیز در تناقض است!سال گذشته وقتی حجت‌الاسلام و المسلمین رئیسی از طرح خود برای ایجاد سالیانه یک میلیون شغل بوسیله تحول اقتصادی و رونق در تولید رونمائی کرد، رئیس‌جمهور و معاون اول وی این سخنان را رد کرده و امکان ایجاد این میزان شغل در سال را از اساس، غیرممکن معرفی کردند اما امروز خود مدعی هستند که در دوران رکود کشور توانسته‌اند سالیانه نیمی از این میزان شغل را ایجاد کنند! ضمن آنکه به رکورد ایجاد ۷۵۶هزار شغل، آن هم تنها در یک فصل، رسیده‌اند.اکنون پرسشی که در افکار عمومی مطرح می‌گردد این است که چگونه امکان ایجاد بیش از ۵۰۰ هزار شغل در اوج دوران رکود وجود دارد اما امکان ایجاد یک میلیون شغل در صورت رونق در بازار تولید وجود نداشته است؟!اما عجیب‌ترین بخش از پاسخ حسن روحانی به پرسش نمایندگان درباره وضعیت بیکاری در کشور این بود که «مردم ما قانع نیستند»!هرچند پیش از این نیز، محمد نهاوندیان معاون اقتصادی رئیس جمهور بالا رفتن نرخ تورم را به گردن مردم انداخته[۱] و محمدباقر نوبخت دیگر معاون حسن روحانی نیز مدعی شده بود که اعتراض به گرانی، «نه درست است و نه منصفانه»[۲]، اما سخنان حسن روحانی نشان داد که ظاهرا بسیاری از اعضای دولت معتقد هستند که دلیل تمام ناکارآمدی‌های دولت دوازدهم «مردم» هستند. پی‌نوشت:۱- www.mashreghnews.ir/news/۸۸۳۵۲۳۲- www.mashreghnews.ir/news/۸۴۳۱۱۴ منبع: فارسانتهای پیام/

راننده لندکروز و عوامل هتاک به پلیس شیراز دستگیر شدند

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، سردار احمد نوریان معاون اجتماعی نیروی انتظامی با اعلام خبر فوق، اظهار داشت: مطابق اطلاع رسانی های صورت گرفته، این حادثه روز پنجشنبه ۱ شهریورماه در جاده شیراز -کازرون که مأموران پلیس راه برابر شرح وظایف، دوربین‌های لیزینگ خود را برای کنترل عبور و مرور خودروها، امنیت جاده‌ها و نیز هشدار و تذکر به رانندگان خاطی مستقر کرده بودند، رخ داد.وی ادامه داد: وضعیت عادی بود، تا اینکه خانواده‌ای برای نقص فنی خودرو ۲۰۶ از ماموران پلیس درخواست کمک می کند، افسر وظیفه شناس با مشاهده این صحنه به کمک سرنشینان خودرو رفته و با راننده ۲۰۶ تلاش می کند تا خودرو را به کناری هدایت کنند.سخنگوی ناجا افزود: در این اثنا، به مامور پلیس، واژگونی یک خودروی لندکروز که با سرعت غیرمجاز حرکت می کرد را اطلاع می دهند، وی نیز بلافاصله خود را به صحنه حادثه رسانده اما با عکس‌العمل غیرانسانی یکی از همراهان این خودرو مواجه شده که این امر به درگیری و تعرض به پلیس منجر می شود که با آمدن گشت پلیس، ضاربان از محل حادثه متواری می شوند.این مقام ارشد انتظامی به تاکید فرمانده محترم نیروی انتظامی مبنی بر پیگیری و برخورد قاطع و قانونی با ضاربان افسر زحمت کش پلیس راهور اشاره و بیان کرد: با توجه به حساسیت موضوع و نیز اقدامات اطلاعاتی، تاکنون ۳ نفر از متهمان دستگیر شده اند که یکی از آنها راننده لندکروز است که به سرعت غیرمجاز خود با ۱۳۷ کیلومتر اعتراف کرد، این در حالی است که سرعت مجاز در این محور ۸۰ کیلومتر در ساعت تعیین شده است.سردار نوریان با بیان اینکه متهم دوم این پرونده، یکی دیگر از عوامل ضارب مامور پلیس بوده است، گفت: نفر سوم برادر یکی دیگر از ضاربان است که هنگام درگیری به قصد تخریب چهره پلیس و زورآزمایی ضارب فیلمبرداری کرده است البته در این حادثه ۲ نفر فیلم گرفته اند که در فضای مجازی و شبکه ای اجتماعی منتشر شده است.سخنگوی ناجا خاطرنشان کرد: نفر دوم، کسی است که در افشاء چهره این افراد خلافکار و مجرم نقش اصلی داشته که به دنبال آن موجی از اعتراضات مردمی علیه اقدام مجرمانه آنها در فضای مجازی شکل گرفت و حمایت‌های مردمی را به همراه داشت که شخصاً از اقدام به موقع وی تشکر و قدردانی می‌کنم.سردار نوریان ادامه داد: هنوز یکی از ضاربان با توجه به اینکه کار بسیار غیرانسانی، ناجوانمردانه و مجرمانه انجام داده، متواری و مخفی شده است که مأموران در تعقیب وی هستند؛ ظاهرا این متهم از افراد سابقه دار کیفری نیز می باشد.این مقام ارشد انتظامی تصریح کرد: درگیری و هتاکی مجرمان و متهمان با پلیس در بسیاری از کشورها امری طبیعی است، در ایران نیز سالانه بسیاری از محیط‌بانان و حافظان امنیت عمومی و اجتماعی از سوی مجرمان متهمان مورد حمله قرار می گیرند اما این پرونده از جمله پرونده های نادری است که هیچ تعقیب و گریزی بین مجرمان (عوامل ضرب و شتم) و افسر پلیس راه شیرازی رخ نداده است.وی ادامه داد: پیرو اظهارات راننده خودرو لندکروز به دلیل سرعت بالا و عدم توانایی در کنترل خودرو دچار سانحه شده است. لذا دلیلی برای اعتراض یا حمله به پلیس وجود نداشت البته این موضوع در دست بررسی است همین مسأله موجب شده تا موجی از احساسات عمومی توسط مخاطبان رسانه‌ای و مردم فهیم و قدرشناس کشور بوجود آید و با پلیس همدردی کرده و خواستار برخورد شدید با مجرمان باشد.سخنگوی ناجا خاطرنشان کرد: برابر ماده ۶۰۷ و ۶۰۹ قانون مجازات اسلامی ( بخش تعزیرات) هر گونه توهین، حمله و مقاومت که با علم و آگاهی نسبت به مأموران حین انجام وظیفه آنان به عمل آید جرم محسوب می‌شود و مجازات قانونی مشخصی برایش پیش‌بینی شده است.سردار نوریان گفت: مراحل قانونی رسیدگی به پرونده در حال انجام است ملاحظات و تدابیر سازمانی پیرامون این پرونده به ما اجازه انتشار اطلاعات بیش از نمی‌دهد تا ان شاء الله در آینده نزدیک اخبار تکمیلی اطلاع‌رسانی شود.منبع : فارسانتهای پیام/

شورش ژوله و دوستان با «حجم گوش» بازیگران زن!

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، هفته گذشته امیرمهدی ژوله، با طرح چالش مجازی #من_و_سانسورچی برخی سانسورهای اعمال شده در تلویزیون را با زبان طنز منتشر کرد و بهرام رادان، سحر دولتشاهی، میترا حجار و مهراب قاسم خانی هم واکنش‌های طنزگونه‌ای را نسبت به انتشار این متن در فضای مجازی درج کردند. صرف از نظر از اینکه چقدر از این ادعاها به واقعیت نزدیک است، حتی اگر تمام آن نیز واقعیت داشته باشد و چنین ضوابطی بر برنامه سازی در رسانه ملی حاکم باشد، نحوه رفتار ژوله و تعداد دیگری از سلبریتی‌ها با خاستگاه اصلی‌شان قابل تأمل است.این نویسنده طنز در صفحه اینستاگرامش نوشت: من از سال هشتاد و سه (کمربندها را ببندیم) تا سال نود و چهار(درحاشیه٢) در حال سریال نویسی برای تلویزیون (کمربندها، برره، باغ مظفر، مردهزار چهره، مرد دوهزارچهره، درحاشیه یک، در حاشیه دو) و نمایش خانگی (گنج مظفر، قهوه تلخ، شوخی کردم و عطسه) بودم. آنقدر خاطرات بامزه و تلخ از مواجهه با سانسور و ممیزی تو این سال‌ها دارم که دیدم حیفه برای شما تعریف نکنم. (توضیح اینکه هر قسمت سریال برای پخش به تلویزیون فرستاده می‌شه، بعد از بازبینی برگه‌ای به عنوان موارد اشکال پخش به گروه برگردونده می‌شه تا اصلاحات مورد نظر صورت بگیره).ژوله در بخش دیگری از یادداشت خود اشاره می‌کند: سر سریال برره یکی از اشکال پخش‌ایی که برای ما اومد این بود که چرا حجم گوش شقایق دهقان از زیر روسری معلومه!! (توجه کنید گوش نه، حجم گوش) و ما هیچ وقت نفهمیده بودیم دوستان چه عنصر تحریک کننده‌ای توی حجم گوش یک بازیگر از زیر روسری کشف کرده بودن یا وقتی به گوش فکر می‌کردن دقیقا به چی فکر می‌کردن. یا مثلا قیافه مات و مبهوت سحر جعفری جوزانی یادم نمیره وقتی توی سریال باغ مظفر بهش گفتن اشکال اومده که چرا غبغب خانوم جوزانی معلومه. جدا از اینکه اساسا چی غبغب تحریک کننده ست، سحر جوزانی داشت دق می‌کرد که من با چهل کیلو وزن غبغبم کجا بود.جدا از اینکه خانم‌ها نمیتونن توی سریال‌ها سوت بزنن و جیغ بکشن و بلند بخندن و خیلی از شوخی ها رو بکنن، توی یکی از سریال‌های اخیر اشکال پخش اومد که خانم‌ها خیار نخورن توی صحنه! پی نوشت: ادامه دارد. همه دوستان و همکارانم توی همه این سال‌ها رو هم دعوت به این ذکر مصیبت‌ها می‌کنم. پس از این اتفاق در حرکتی جالب حتی بهرام رادان که در کارنامه‌اش سابقه همکاری با سیما وجود ندارد هم نسبت به این اتفاق از خودش واکنش نشان داد. پس از انتشار این متن، حجم گسترده‌ای از واکنش‌ها نسبت به امیر مهدی‌ژوله در فضای مجازی و رسانه‌ها منتشر شد.ژوله متولد کدام فضای ژولیده فرهنگی است؟اوج فعالیت‌های امیر مهدی ژوله در دوران روزنامه‌نگاری قبل از اینکه به عنوان نویسنده مجموعه آثار مهران مدیری شناخته شود به هفته‌نامه چلچراغ، رسانه "جوانان حزب مشارکت " باز می‌گردد. یادداشت طنز هفتگی‌ او با عنوان دست "نوشته‌های یک کودک فهیم" در این هفته‌نامه منتشر می‌شد. چه تعداد گواه و سند فراوانی وجود دارد که این جوان که در هر جشنی که رئیس دولت اصلاحات حضور داشت خودش را به آن محفل می‌رساند تا جوکی برای ایشان بخواند و در محافل مطبوعاتی عنوان «جوکر» را به او نسبت داده‌اند.اختراع عبارت «پاچه‌خواری» که بعدها در سریال پاورچین استفاده شد مصداق عینی فعالیت‌های حرفه‌ای ژوله است. ایشان با استفاده از همین فن و رساندن هفتگی چلچراغ و سایر مطالب منتشره‌اش به برادران قاسم‌خانی موفق شد به عنوان نویسنده در سریال پاورچین مشغول بکار شود و همانطور که اشاره شد عبارت پاچه‌خواری هم برای نخستین بار در همین شوء شبانه استفاده شد. اگر تلویزیون و همکاری با آن موجب خسران هنری شده و ژوله به اضافه همکاران سابق سیما، سانسور در رسانه ملی را ژدانفی‌ (آندرِی الکساندرُویچ ژدانف استالین در ۱۹۴۶ ژدانف را مدیر سیاست فرهنگی اتحاد شوروی کرد) و تا مرز استخوان، توصیف می‌کنند، باید یادآوری کنیم که این همان رسانه‌ای است که جناب ژوله برای حضور در آن بواسطه‌ قاسمخانی‌ها، هر هفته شنبه‌ مجبور می‌شد چلچراغ تازه منتشر شده را (در سال‌های ۷۹ و ۸۰ ) به آنان برساند تا بالاخره در آزمونشان قبول شود و در لیست نویسندگان برنامه‌های تلویزیون، فرصت عرض اندام پیدا کند. جناب ژوله اگر علاقه‌مند به همکاری با تلویزیون نبودند و ایشان نویسنده معترضی هستند و به سانسور اعتراض دارند چرا خودشان را آنقدر به برادران قاسمخانی "الصاق" کردند که با آن‌ها همکاری کنند. نکته جالب اینجاست که قاسمخانی‌ها با همه محبتی که به هنرمند معترض عصر ما داشتند، فوت کوزه‌گری را به او نیاموختند. به عبارت دیگر ایشان نمی‌توانند الف تا یاء یک فیلمنامه را به تنهایی بنویسند و همواره کنار دست یک نویسنده حضور دارند. ایشان نویسنده خلاقی در آیتم نویسی هستند اما اگر بتوانند یک فیلمنامه را به صورت کامل تکمیل کنند، باید به ایشان اسکار فیلمنامه‌نویسی داد. در واقع اگر توفیقی هم داشتند به خاطر برادران قاسمخانی، مخصوصا پیمان است. اگر تلویزیون ملی ایران در ابتدای فعالیت ایشان، به جای پوشاندن حجم گوش فلان بازیگر زن، از جوکر دو آتشه، تست نگارش فیلمنامه‌ می‌گرفت تا رجزخوانی امروز او برای تعیین مرزهای سانسور، محلی از اعراب نداشته باشد. اغلب این هنرمندان و سلبریتی‌ها زاییده تناقض‌های عجیب در حوزه فرهنگ هستند. اگر برای حضور و ادامه فعالیت ژوله، مثل اغلب همکاران رسانه ملی آزمون ورودی وجود می‌داشت، بزرگترین منتقد سانسور در سیما به جای انتشار پست در تقبیح سانسور باید زیر صفحات هنرمندان کامنت دوستت دارم یا طرفدار شما هستیم می‌گذاشت.چند می‌گیری اصلاحات را مسخره کنی؟پرده دوم ژوله درباره موضوع ریاکاری است، نشانه‌ای نمایشی که در اغلب آثار مهران مدیری در نیمه نخست دهه هشتاد وجود دارد. ژوله که "پاچه‌خواری" سیاسی خود را در دولت اصلاحات تثبیت کرد و به عنوان «جوکر» دولت اصلاحات شناخته می‌شود، تمام نشانه‌های این دوره سیاسی را در سریال نقطه‌چین هجو کرد. انتقاد جدی نسبت به سیاست‌های کلان دولت اصلاحات از جمله انتقاد به فضای آزاد مطبوعات در دولت هفتم و هشتم و حتی انتقاد به مجلس ششم، در مجموعه نقطه‌چینی که یکی از نویسندگانش امیر مهدی ژوله است، سندکاملا قابل اعتنایی است و برادران قاسمخانی اغلب هجویه‌های سیاسی خود را با کدهای امیر مهدی ژوله به نگارش درآوردند.سلبریتی‌های نظیر ژوله در تناقض‌گویی جایی برای دومی‌ها باقی نگذاشتند. بزرگترین مداح اصلاحات، با پولی که از سیما گرفت، وفاداری به جریان اصلاحات را فروخت و در سیمای ملی این جریان سیاسی را در قالب سریال پاورچین هجو کرد. در واقع اگر اصلاح طلبان در سال ۱۳۸۴ به بن‌بست سیاسی می‌خورند، بسیاری از بن‌بست‌ها، حاصل فعالیت معارضانه‌ ژوله و امثالهم نسبت به این جبهه سیاسی است. هنرمندانی که بواسطه همین جریان سیاسی شناخته شدند. چنین هنرمندانی با هر مقدار پول و جایگاه دولتی-هنری به سادگی ایدئولوژی و اعتقادات سیاسی خود را به حراج می‌گذارند و این دسته از سلبریتی‌ها فرزندان راستین رضا کیانیان هستند. این طیف هنرمندان از دست هر جریانی نمک بخورند، نمکدان را حتما خواهند شکست.چرا به برادران قاسم‌خانی رکب زد؟ غیر از پاچه‌خواری و دوگانه‌سوزی سیاسی در عرصه هنری، با بررسی کارنامه ژوله، باید به مورد سوم رکب هم اشاره کنیم. او بواسطه برادران قاسم‌خانی با مدیری آشنا شد، اما وقتی اختلافات مدیری با قاسم‌خانی‌ها بالا گرفت طرف مدیری ایستاد و در ائتلافی دونفره با خشایار الوند، قاسم‌خانی‌ها را رها کرد، چون در صورت ترک گروه با توجه عدم همکاری قاسمخانی‌ها با سیما، باید دوباره به حوزه روزنامه‌نگاری بازمی‌گشت و «دست نوشته‌های کودک فهیم» را دوباره احیا می‌کرد. پس در روابط کاری هم به رفقایش پشت پا زد و البته مدیری پس از قطع رابطه کاری با برادران قاسم‌خانی بیشتر به خشایار الوند اتکا داشت تا ژوله. در واقع ژوله آیتم نویس، بیشتر به عنوان هنرور در کنار الوند عمل می‌کرد، همان نقشی که سال‌ها برای قاسمخانی‌ها ایفا کرده بود. ژوله هیچگاه به عنوان نویسنده به صورت انفرادی نتوانسته یک فیلمنامه را به صورت کامل به اتمام برساند. چطور در چنین شرایطی آنقدر دچار وهم مرجعیت هنری شده که اجازه انتقاد از صدا و سیما را پیدا کرده است.چرا همیشه به رسانه ملی بدهکارید؟دوران ژوله به پایان رسیده بود و مهران مدیری هم در برنامه دورهمی حضور پیدا کرد و فرصتی نبود تا با ژوله همکاری کند. در این مدت برنامه خندوانه با همان سانسورهای مرسوم دهه شصت و نصب چسب گوش به بانوان، در احیای دور جدید فعالیت‌های ژوله نقش مهمی داشت. ژوله که میمیک و قواره قابل اعتنایی در بازیگری ندارد و به زحمت دیالوگ‌هایش با نوک زبان می‌گوید، پس از حضور در برنامه خندوانه در سال ۱۳۹۴ وارد عرصه بازیگری کمدی شد. در واقع تلویزیون یک دهه ژوله را به عنوان نویسنده معرفی کرد و زمانی که دوران نویسندگی‌اش در همکاری‌های مشترک به پایان رسید، تلویزیون و رسانه ملی نان بزرگتری را در کاسه‌اش گذاشت و پس از حضور در برنامه خندوانه به عنوان بازیگر در سریال دیوار به دیوار رسانه ملی حضور پیدا کرد. اگر ژوله مرجعیتی دارد از همان تیتراژهای تلویزیون است که نامش را به عنوان نویسنده درج شده و هیچ وقت نتوانست وارد عرصه کارگردانی شود که بخواهد در مورد سانسور در اجرا صحبتی کند. اگر شکایتی هم وجود دارد چرا بازیگرانی که به نقل از او مصدایق سانسور را درج کرده، تا کنون گواهی به این مسائل نداده‌اند. ایشان که در مقابل سانسور موضع گرفته‌اند، چرا فیلمنامه‌های سینمایی و تلویزیونی خود را که به صورت انفرادی نوشته‌اند، در شبکه نمایش خانگی و سینما عرضه نکرده‌اند؟ در شبکه نمایش خانگی و سینما سانسور به مراتب سانسور کمتری وجود دارد. چرا بیش از دو دهه اصرار به همکاری با سیما را دارند. نیمچه اسمی که ژوله دارد بواسطه حضور در خندوانه است و خداپدر مدیران سیما را بیامرزد که سانسور را در این رسانه اعمال می‌کنند تا بواسطه مجموعه وسعی از تناقضات فرهنگی امیر مهدی ژوله به عنوان نویسنده مطرح شود و گرنه اگر تلویزیون نبود، ژوله نبود و اگر اصلاحات نبود، ژوله فرصت هجو کردن این جریان سیاسی را در مجموعه پاورچین پیدا نمی‌کرد و بواسطه‌های این تناقض‌ها افرادی با کمترین هنر ممکن سلبریتی می‌شوند.منبع: مشرقانتهای پیام/

سوالات بی‌پاسخ قاضی از مشایی درباره تلاش برای دیدار با جیسون رضاییان و ارتباط با جاسوسان انگلیس و اسراییل

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، در ادامه جلسه محاکمه مشایی، قاضی غضنفرآبادی درباره تلاش مشایی برای دیدار با جیسون رضاییان، خودداری از قرائت کیفرخواست، ارتباط با جاسوسان انگلیس و اسراییل، اعلام هویت پانته‌آ فیوزی و آزیتا شفازند، واقعیت ارتباط لیلا زند با انگلیس و اینکه چرا سرویس امنیتی انگلیس به شما گفت فرآیند استفاده از بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان را تئوریزه کنید، سوال کرد که مشایی از پاسخ به این سوالات خودداری کرد.قاضی ادامه داد: شما دنبال ریاست جمهوری از طریق جریان نفاق و کشورهای کانادا و انگلیس بودید. شما با این بهانه‌جویی‌ها به خودت ظلم می‌کنی.مشایی در پاسخ به صحبت قاضی گفت: می‌خواهم با کت و شلوار از خودم دفاع کنم!رئیس دادگاه گفت: آقای مشایی، اینجا سفارت انگلیس نیست اینجا دادگاه است؛ شما و آقای بقایی چه تفاوتی با سایر مردم دارید که خود را تافته جدا بافته می‌دانید؟وی در پاسخ به نظر مشایی مبنی بر صالح نبودن دادگاه گفت: شما براساس قانون می‌توانید به صلاحیت دادگاه اعتراض کنید اما تشخیص با دادگاه است.در ادامه قاضی دستور داد سند استنکاف مشایی از پذیرش کیفرخواست را روی نمایشگر نشان دهند اما مشایی روی خود را برگرداند.قاضی ادامه داد: آقای مشایی به کیفرخواست دسترسی داشتید اما آن را نگرفتید. ما هیچ اصراری به محکومیت شما نداریم. شما چرا به محکومیت خود اصرار دارید؟ آقای مشایی می‌خواهید دادگاه را برای یک ماه دیگر تشکیل دهیم تا وکلا را معرفی و کیفرخواست را مطالعه کنید؟ نفع شما در این است که از خود دفاع کنید. اگر مشایی درخواست کند وقت را تمدید می‌کنیم تا از خود دفاع کند اما او این را نمی‌خواهد.غضنفرآبادی در ادامه گفت: با توجه به عدم استمهال آخرین دفاع از متهم اخذ و دادگاه ختم رسیدگی را اعلام کرد و در وقت مقتضی حکم صادر خواهد شد.منبع : تسنیمانتهای پیام/

واگذاری سریال زنده‌یاد دری به «لطیفی»/ «سنجرخان» در کردستان ساخته می‌شود

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، «محمدحسین لطیفی» در حاشیه بزرگداشت زنده یاد دری گفت: پیش از این قرار بود آقای دری مجموعه تلویزیونی سنجرخان را کارگردانی کند اما پس از فوت ایشان، این پروژه به من سپرده شده است. وی ادامه داد: احتمال زیاد این اثر تاریخی در کردستان به تصویر کشیده خواهد شد و ما هفته آینده برای بازبینی لوکیشن‌ها به این استان سفر خواهیم کرد.  پیش از این زنده یاد دری در سخنانی گفته بود که قرار است سریال سنجرخان در ۲۶ قسمت ۴۰ دقیقه‌ای تولید شود.وی همچنین گفته بود: ساخت این سریال بیش از نە ماە زمان خواهد برد و در ساخت آن بیش از ٦۰۰ نفر دخیل خواهند شد کە تجربە ارزشمندی برای هنرمندان جوان این دیار محسوب خواهد شد. در مراحل بعدی نیز سعی خواهد شد این سریال بە صورت زیرنویس و دوبلە شدە با زبان کُردی و قابل درک برای همە کُرد‌ها نیز اجرایی شود.منبع : فارسانتهای پیام/

گزارش: صفر تا صد ماجرای تخلف تحصیلی «حسین فریدون»

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، روز گذشته اعلام شد که حسین فریدون" برادر رئیس‌جمهور قرار است امروز (دوشنبه ۱۲ شهریور) از رساله دکتری خود با عنوان "گفتمان عدالت در سیاست‌خارجی جمهوری اسلامی ایران؛ چالش‌ها و دستاوردها" دفاع کند که این خبر با واکنش‌های از سوی کاربران در فضای مجازی و نمایندگان مجلس شورای اسلامی همراه بود.در همین زمینه علیرضا سلیمی رئیس کمیته آموزش و عالی مجلس به خبرنگار تسنیم گفته بود که پرونده تخلف تحصیلی برادر رئیس‌جمهور همچنان در مجلس مفتوح است و وزارت علوم باید در برگزاری جلسه دفاع حسین فریدون جانب احتیاط را رعایت کند.اما جلسه دفاع رساله دکترای حسین فریدون برادر رئیس جمهور که قرار بود ساعت ۸ صبح امروز در دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی بررسی شود به دلیل به حد نصاب نرسیدن اساتید داور، لغو شد.در گزارش زیر، سیر پرونده تحصیلی حسین فریدون مرور شده است:۱-ماجرای تحصیل توصیه‌ای حسین فریدون در مقطع دکترای دانشگاه شهید بهشتیحسین فریدون برادر رئیس‌جمهور در سال ۹۳ و طی نامه‌ای از سوی سازمان سنجش آموزش کشور برای تحصیل در مقطع دکترای روابط بین‌الملل به دانشگاه شهید بهشتی معرفی می‌شود؛ که شورای گروه علوم سیاسی و روابط بین الملل این دانشگاه با این موضوع مخالفت و این موضوع را به سازمان سنجش اعلام می‌کند.پس از کش‌وقوس‌های فراوان بین سازمان سنجش و دانشگاه شهید بهشتی، سازمان سنجش طی نامه‌ای به دانشگاه شهید بهشتی اعلام کرد که فریدون در سال ۹۲ در آزمون دانشگاه گیلان امتحان داده و قبول شده، اما برای مصاحبه نرفته است و بر همین اساس برادر رئیس‌جمهور می‌تواند در این دانشگاه به ادامه تحصیل بپردازد و پس از پیگیری‌های سازمان سنجش نهایتاً تصمیم می‌گیرد برادر رئیس جمهور در "پردیس دانشگاه شهید بهشتی" به تحصیل بپردازد.۲-"فریدون" هیئت بازرسی به دانشگاه شهید بهشتی فرستاددر تاریخ ۲۹ تیر ماه سال ۹۵ هیئت بازرسی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری متشکل از دکتر تهرانی‌زاده، دکتر کمره‌ای، دکتر جبه‌دار، دکتر خواجه و دکتر رمضانیان‌پور با نامه رسمی عبدالحسین فریدون مدیرکل حوزه وزارتی وزارت علوم برای بازرسی از دانشگاه شهید بهشتی در این دانشگاه حضور یافت و در جلسه هیئت‌رئیسه این دانشگاه نیز شرکت کرد.۳-تشکیل کمیته ۳ نفره برای تخلف فریدون در مجلسحجت الاسلام علیرضا سلیمی عضو هیئت رئیسه کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در تاریخ ۲۹ اردیبهشت سال ۹۵ در گفت‌وگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری تسنیم از مأموریت رئیس این کمیسیون به کمیته آموزش عالی این کمیسیون، برای بررسی رانت تحصیلی برادر رئیس‌جمهور در جلسه‌ای ویژه خبر داد.وی با اشاره به انتشار اخباری مبنی بر تحصیل غیرقانونی و توصیه‌ای «حسین فریدون» دستیار و بردار رئیس‌جمهور در مقطع دکترای دانشگاه شهید بهشتی، گفته بود که موضوع مدرک دکتری برادر رئیس‌جمهور در جلسه امروز کمیسیون آموزش مورد بررسی قرار گرفت که طبق درخواست اعضا، رئیس کمیسیون به کمیته آموزش عالی این کمیسیون مأموریت داد تا پرونده مدرک دکتری «حسین فریدون» را به طور ویژه بررسی و نتایج آن را به اعضای کمیسیون آموزش اعلام کند.پس از این دستور رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات سه عضو این کمیسیون به نام‌های محمد جواد ابطحی، کارن خانلری و محمد قمی ماموریت یافتند در غالب کمیته‌ای این موضوع رسیدگی کنند.۴-اتلاف وقت در پروندهمحمد قمی عضو این کمیته ۳ نفره در تاریخ ۱۳ شهریور سال ۹۶ ، از جمع‌بندی این پرونده خبر داده بود و گفته بود گزارشی در این زمینه تدوین و تقدیم هیئت رئیسه کمیسیون شده است.البته چند ماه بعد و در تاریخ ۴ آبان ماه سال ۹۶ محمد جواد ابطحی یکی از اعضای کمیته ۳ نفره درباره دلیل فرسایشی شدن روند بررسی پرونده تحصیلی برادر رئیس‌جمهور گفته بود که اتلاف وقتی که در پیگیری این پرونده از سوی برخی اعضای هیئت رئیسه مجلس انجام شده، خلاف آیین نامه مجلس است و از نظر من علت آن کمک به آقای فریدون برای اتمام مراحل دفاع و اخذ مدرکش بوده است.۵-قرائت گزارش پرونده تحصیلی "حسین فریدون" به آینده موکول شدمحمد مهدی زاهدی رئیس کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در تاریخ ۶ بهمن سال گذشته اعلام کرد که کمیته مسئول پیگیری این موضوع گزارش خود را به کمیسیون ارائه کرده است و البته در برخی از موارد این گزارش اشکالاتی وجو دارد که باید برطرف شود و در روز‌های آینده این گزارش نهایی و در صحن کمیسیون قرائت می‌شود.۶-تخلف حسین فریدون محرز شده، اما عده‌ای دنبال چشم پوشی آن هستندچند روز بعد محمدجواد ابطحی عضو کمیته بررسی پرونده "حسین فریدون" اعلام کرد که براساس مستندات و مدارک موجود، تخلف در روند تحصیلی برادر رئیس‌جمهور محرز شده با این حال او گفت که بین اعضای کمیته بررسی پرونده تحصیلی «حسین فریدون»، اختلافی وجود دارد مبنی بر اینکه درباره این پرونده چشم‌پوشی شود، بنابراین، طبق تصمیم اعضای کمیته، گزارش در اختیار آقای زاهدی، رئیس کمیسیون آموزش مجلس قرار گرفته است.حالا و با گذشت چندین ماه از تکمیل شدن گزارش کمیته ۳ نفره و اعلام تخلف برادر رئیس‌جمهور در پرونده تحصلی‌اش به گفته عضو کمیته بررسی، اما گزارش آن در مجلس قرائت نشده و قرار است برادر رئیس‌جمهور فردا از پایان‌نامه خود دفاع کند، باید منتظر ماند و دید این پرونده دچار چه سرنوشتی می‌شود؟۷-جلسه دفاع حسین فریدون لغو شدجلسه دفاع رساله دکترای حسین فریدون برادر رئیس جمهور که قرار بود ساعت ۸ صبح امروز در دانشکده اقتصاد و علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی بررسی شود به دلیل به حد نصاب نرسیدن اساتید داور، لغو شد.سید محمدعلی حسینی زاده مدیر گروه علوم سیاسی دانشگاه شهید بهشتی به خبرنگار تسنیم درباره لغو جلسه دفاع حسین فریدون برادر رئیس‌جمهور گفت که یکی از داوران جلسه دفاع مشکلی برایش پیش‌ آمده بود که به همین دلیل جلسه دفاع آقای حسین فریدون لغو شد.منبع : تسنیمانتهای پیام/

حلقه مفقوده‌ای در دولت نمی‌گذارد اراده مبارزه با فساد به نتیجه برسد/ فسادهای متعدد، نشانه آشکاری برای ناکارآمدی مجلس

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب به نقل از قدس آنلاین، احمد علیرضا بیگی درباره برخورد قوه قضائیه با اخلالگران ومفاسد اقتصادی و برگزاری علنی دادگاه متخلفان، اظهار داشت: برگزاری علنی دادگاه‌های رسیدگی به تخلفات اخلالگران و مفاسد اقتصادی می‌تواند اقدام موثری در راستای پیشگیری چنین اتفاقاتی باشد. برگزاری علنی دادگاه‌ها، حکایت از اراده جدی و موثر برای برخورد با مصادیق فساد دارد. اجازه‌ای که رئیس قوه قضائیه برای حذف تشریفات دادرسی و زمان رسیدگی چنین پرونده‌هایی از رهبری گرفت قطعاً موجب شفافیت و جلب اعتماد افکار عمومی خواهد شد.نماینده مردم تبریز در مجلس شورای اسلامی همچنین گفت: چه بهتر بود رسیدگی سریع و علنی به پرونده های فساد زودتر از این اتفاق می‌افتاد تا میزان خسارات کمتر می‌شد. طبیعتاً بروز فساد به دلیل زمینه‌های است که بستر آن در دستگاه‌ها و نهادهای اجرایی وجود دارد. امضاهای طلایی و مسائلی که در دوران اجرا به وجود می‌آید، افراد را به این نقطه می‌رساند که با بهره‌ گیری از عوامل غیر قانونی و فساد مالی درصدد حل مشکلات خود باشند.عضو فراکسیون نمایندگان ولایی مجلس ادامه داد: در کنار برخوردی که دستگاه قضا با مفاسد اقتصادی دارد، قوه مجریه هم باید برای از بین بردن زمینه‌های بروز فساد تلاش جدی داشته باشد و اراده برخورد با فساد در نهادهای اجرایی پدید بیاید. بطور مثال در موضوع ثبت سفارش خودروها، آقای رئیس جمهور به عنوان رئیس قوه مجریه بایستی مسببان و خاطیان این موضوع را به دستگاه قضا معرفی می‌کرد نه اینکه طی نامه‌ای از دستگاه قضایی درخواست کند تا این قوه به موضوع ورود کرده و متخلفان را پیدا کند. این مسئله بیانگراین است که حلقه مفقوده‌ای در دولت نمی‌گذارد اراده مبارزه با فساد به نتیجه برسد.علیرضا بیگی با اشاره به وظیفه نظارتی مجلس در پیشگیری از بروز چنین فسادهایی تصریح کرد: مجلس شورای اسلامی گرچه یک نهاد نظارتی عام است اما در عین حال دستگاه و ابزارهای نظارتی خاص خود را مانند دیوان محاسبات و کمیسیون اصل ۹۰ داراست. همانطور که رهبری در ابتدای شروع کار مجلس خطاب به نمایندگان از آنها خواست وظایف‌شان را با جدیت دنبال کنند، باید گفت قاطعیت در انجام مسئولیت منافاتی با داشتن ارتباط و تعاملات حسنه نسبت دولت ندارد و در این برهه حساس باید تک تک نمایندگان با جدیت وظیفه نظارتی خود را پیش ببرند. متأسفانه عدم توجه به وظیفه نظارتی مجلس سبب بروز فسادهای متعددی شده که نشانه آشکاری برای ناکارآمدی مجلس است.استیضاح و سوال از رئیس جمهور با هدف کمک به دولت صورت می‌گیردوی بیان کرد: تسریع در برخورد با اخلالگران اقتصادی می‌تواند تلنگری برای مجلس باشد. طبیعتاً آثار جدیت قوه قضائیه در برخورد با زمینه‌های بروز مسائل اقتصادی را می‌توان در اقدامات اخیر قوه مقننه همچون استیضاح وزرا و سوال از رئیس جمهور برای عمل به وظیفه نظارتی‌اش شاهد بود.این نماینده مجلس همچنین با تأکید بر اینکه اقدامات مجلس همچون استیضاح و سوال از رئیس جمهور با هدف کمک به دولت صورت می‌گیرد، گفت: نمایندگان در راستای مشورت و کمک به دولت از ۹ ماه پیش طرح سوال از رئیس جمهور را کلید زدند و به بهانه‌های مختلف درخواست مجلس را به رئیس جمهور منتقل کردند. علاوه بر این، تغییر و ترمیم تیم اقتصادی دولت را با امضای قابل توجهی از نمایندگان مجلس بصورت توصیه و درخواست پیگیری کرد، اما در نهایت زمانی که مجلس با عدم اجابت مطالبات از سوی دولت مواجه می‌شود ناچار است از ابرازهای قانونی خود استفاده کند. اسیتضاح و سوال تنها از باب اراده مجلس برای کمک به پیشبرد فعالیت‌های دولت صورت گرفت.علیرضا بیگی اظهار داشت: عموم مردم و همچنین وجدان مجلس به این موضوع گواهی داد که پاسخ های رئیس جمهور در جلسه سوال از ایشان قانع کننده نبود و طبیعتاً ما انتظار داریم دولت در روند اقدامات و برنامه های خود به ویژه در سیاست گذاری‌های اقتصادی تجدید نظر اساسی داشته باشند.انتهای پیام/

فدراسیون فوتبال پیشنهاد آرژانتین و کلمبیا برای بازی‌های دوستانه را بی‌پاسخ گذاشت/ پشت پرده هماهنگی مسابقات تیم ملی کیست؟

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب به نقل از تسنیم، داستان بازی‌های دوستانه تیم ملی فوتبال جالب توجه است. بازی دوستانه با کشورهایی که شاید گاهی نام آنها را یک بار هم روی نقشه جهان ندیده باشیم، اما به لطف انتخاب‌های کارلوس کی‌روش جغرافیای خود را هم تقویت می‌کنیم. پاپوا گینه‌نو یکی از این تیم‌ها بود یا بازی با سیرالئون که بازیکنان آنها عضو تیم باشگاهی نبودند و تیم ملی با تیم محلات سیرالئون به میدان رفت. بازی‌های دوستانه تیم ملی همیشه مورد نقد بوده، اما کسی پاسخگوی انتقادها نبوده و نیست.در مورد دیدار دوستانه ایران و سیرالئون که مشخص شد هماهنگ کننده این دیدار شرکت منسوب به بامداد میرزایی بوده است، سرمربی تیم ملی کمال تشکر را از این شخص انجام داد. او حتی میرزایی را که در آخر هم مشخص نشد چه سمتی در تیم ملی دارد، به نشست خبری پس از بازی آورد و تشکری ویژه‌ای از این شخص داشت. کی‌روش بامداد میرزایی و شرکتش را شریک خود نامید و بعدها مشخص شد نقش این فرد و شرکت منسوب به او در هماهنگی دیدارهای دوستانه تیم ملی بسیار پررنگ بوده؛ حتی گاهی در راستای برهم زدن برنامه‌هایی که برای تیم ملی هماهنگ شده، اما از سوی شرکتی خاص نبود.با این حال پس از برگزاری اردوی تیم ملی در تونس و اتریش و بازی دوستانه مقابل تونس و الجزایر، اعلام شد که بامداد میرزایی از تیم ملی کنار گذاشته شده است. این موضوع از سوی مهدی تاج اعلام شد، اما رئیس فدراسیون فوتبال نگفت این فرد با چه سمتی در تیم ملی بوده که کنار گذاشته شده است. او چه در نقشی در تیم ملی، اردوها، بازی‌ها داشت و چرا در رختکن تیم ملی حضور داشت. هنوز هم مشخص نیست این فرد چه سمتی در تیم ملی داشت، اما طبق آنچه کی‌روش اذعان کرد این فرد شریک سرمربی تیم ملی بود و کارهای مربوط به هماهنگی بازی‌های دوستانه تیم ملی را انجام می‌داد.ماجرای بازی‌های دوستانه تیم ملی پیش از این هم مورد بحث قرار گرفت. اینکه جلوی سودآوری فدراسیون فوتبال از طریق برگزاری بازی‌های دوستانه گرفته شد تا نه تنها تیم ملی از انجام بازی دوستانه درآمدزایی نکند، بلکه مجبور به پرداخت پول شود. نمونه بارز آن مربوط به بازی دوستانه مقابل پاناما بود که طرف پانامایی قرار شد علاوه بر پرداخت هزینه‌های اردوی تیم ملی در اتریش، به فدراسیون فوتبال ایران ۱۰۰ هزار دلار «مچ فی» (پول بازی دوستانه) پرداخت کند. این هماهنگی از سوی فرد و شرکتی خاص به هم زده شد و هماهنگی ۱۸۰ درجه تغییر کرد و این ایران بود که به پانامایی‌ها پول پرداخت کرد. ماجرای جالب توجه‌تر در خصوص دیدارهای دوستانه تیم ملی این است که از زمان حضور کی‌روش در تیم ملی ایران، یا بازی‌های دوستانه بزرگ انجام نشده یا تعداد آنها بسیار انگشت‌شمار بوده که کنار بازی‌های دوستانه مورد نقد دیده نشده است.پیش از جام جهانی ۲۰۱۸ که انتقادها به کی‌روش و همچنین بازی‌های دوستانه تیم ملی زیاد شده بود و ماجرای بامداد میرازیی هم به میان آمد، مهدی تاج صراحتاً اعلام کرد تیم ملی ایران پس از جام جهانی دیدار دوستانه بزرگی مقابل برزیل انجام خواهد داد. همان زمان تحلیل‌هایی صورت گرفت که رئیس فدراسیون فوتبال خواسته با این کار بار روانی انتقادها را کم کند و ذهن‌ها را به سمت دیگری ببرد. با این حال به نظر می‌رسد موفق هم بود و همان زمان از نقدها کاسته و سپس شایعه شد بازی با برزیل هم برگزار نخواهد شد. از گوشه و کنار اینطور شنیده شد مهدی تاج اعلام کرده بازی برزیل به این دلیل برگزار نمی‌شود که کی‌روش می‌گوید این بازی‌ها دستاوردی برای فوتبال ایران ندارد و تیم ملی پیش از جام ملت‌ها باید مقابل تیم‌های آسیایی به میدان برود. کی‌روش نیز پیش‌تر اعلام کرده بود بازی با تیم‌های بزرگ نظیر برزیل، اسپانیا و ... نه تنها سودی برای تیم ملی ندارد بلکه باید هزینه زیادی هم برای آن انجام شود. او برگزاری بازی ایران با تیم‌های بزرگ را حتی در نشست‌های خبری‌اش زیر سؤال برده بود.حالا اولین بازی دوستانه هماهنگ شده برای تیم ملی مقابل تیمی آسیایی و البته حریفی تکراری است. ایران ۲۰ شهریورماه در حالی به مصاف ازبکستان می‌رود که از زمان حضور کی‌روش در ایران دو مرتبه بازیدوستانه مقابل این تیم انجام داده‌ و چهار بازی رسمی هم داشته‌ایم و مجدداً مقابل این تیم به میدان خواهیم رفت که در نوع خود جالب است و باید پرسید بازی‌های تکراری با ازبکستان چه دستاوردی برای فوتبال ایران خواهد داشت که بازی با یک تیم بزرگ نمی‌تواند داشته باشد؟ اگر بازی با برزیل پیش از جام ملت‌ها به سود تیم ملی نیست، چه زمانی به سود تیم ملی است؟ پیش از جام جهانی هم حریفانی چون ازبکستان و سوریه را در لیست بازی‌های دوستانه خود قرار دادیم و برای آماده‌سازی تیم ملی برای بازی با اسپانیا و پرتغال هم مقابل حریفان نه چندان قدرتمند به میدان رفتیم و بازی با حریفی چون برزیل در دستور کارمان نبود.شاید مقدمه‌ای که برای رسیدن به مطلب اصلی داشتیم، کمی طولانی شد، اما لازم بود شرحی از این روند داده شود. بازی‌های دوستانه تیم ملی را شرح دادیم تا برسیم به این نقطه که شرکتی بین‌المللی پیشنهاد بازی دوستانه با آرژانتین و کلمبیا را به فدراسیون فوتبال ایران داده، اما پاسخی به این نامه رسمی داده نشده است. این شرکت در تاریخ ۷ جولای ۲۰۱۸ (۱۶ تیرماه ۹۷) درخواست خود را به فدراسیون فوتبال ارسال می‌کند یعنی زمانی که هنوز جام جهانی به اتمام نرسیده بود، اما دو تیم از جام جهانی حذف شدند و بلافاصله برنامه‌ریزی خود را برای هماهنگی بازی‌های دوستانه آغاز کردند.فدراسیون ایران از آن تاریخ تاکنون که نزدیک به دو ماه گذشته، پاسخی به این نامه نداده است. پیشنهاد انجام بازی‌ها در ماه نوامبر که «فیفادی» است داده شد؛ در تاریخ ۱۵ و ۱۸ نوامبر (۲۴ و ۲۷ آبان‌ماه) در خاک آمریکا. بازی اول مقابل آرژانتین در نیویورک و بازی دوم مقابل کلمبیا در واشنگتن. شاید این موضوع گفته شود که چون بازی‌ها در خاک آمریکا بوده، پاسخی به پیشنهاد نداده‌اند. با این حال شرکت هماهنگ کننده به این دلیل محل انجام بازی‌ها را خاک آمریکا تعیین کرده بود که در قاره آمریکاست و دو تیم آرژانتین و کلمبیا در این قاره حضور دارند. با این حال شرکت پیشنهاد دهنده اعلام کرد که آماده شنیدن پیشنهادهای ایران در تمام زمینه‌ها (از جمله محل مسابقه) است. در واقع درباره محل برگزاری بازی‌ها بحثی تعاملی وجود داشت و اگر فدراسیون فوتبال قبول می‌کرد، محل بازی‌ها قابل تغییر به کشوری دیگر در قاره آمریکا بود، اما ماجرا اینجاست که اصلاً مذاکره‌ای در این خصوص صورت نگرفت و پاسخی داده نشد.نکته قابل تأمل در این خصوص، مربوط به هزینه‌های بازی دوستانه با آرژانتین و کلمبیا بود. مهدی تاج اعلام کرده بود برای برنامه آماده‌سازی تیم ملی شامل اردوها و انجام بازی‌های دوستانه که از سوی کی‌روش جهت حضور در جام ملت‌های آسیا پیش بینی شده، مبلغ ۵ میلیون و ۸۰۰ هزار دلار مورد نیاز است. حالا در اولین مرحله اردویی، تیم ملی قرار است به مصاف ازبکستان برود و اگر به روال بازی‌های دوستانه در دنیا نگاهی بیندازیم، فدراسیون فوتبال ایران برای بازی با کشوری چون ازبکستان که در جام جهانی حضور نداشته، باید پول هم بگیرد.یکی از دستاوردهای فوتبال ایران برای دو دوره پیاپی حضور در جام جهانی شاید همین مسئله و درآمدزایی از قبال برگزاری بازی‌های دوستانه باشد که طبق پیشنهاد شرکت مورد نظر، این درآمدزایی از بازی دوستانه با آرژانتین و کلمبیا به دست می‌آمد. این شرکت پیشنهاد پرداخت مبلغ ۶۰۰ هزار دلار آمریکا برای حضور تیم ملی ایران در این دو بازی، تمام هزینه‌های اردویی تیم ملی، پرواز تا ۴۰ نفر و انجام کارهای ویزا را داده بود که درخواست‌شان بی‌پاسخ ماند. این در حالی است که کارلوس کی‌روش به جز بهانه نداشتن دستاورد بازی دوستانه با تیم‌های بزرگ دنیا، می‌گوید فدراسیون فوتبال ایران توان مالی انجام بازی‌های دوستانه بزرگ را ندارد. حالا که فدراسیون تمام برنامه‌های فوتبال ایران و حتی مسابقات لیگ را با کی‌روش هماهنگ کرده، بعید است در خصوص این دو بازی اطلاعی به سرمربی تیم ملی نداده باشد. باید این سؤال را از فدراسیون و کارلوس کی‌روش پرسید که چرا پیشنهاد بازی دوستانه با آرژانتین و کلمبیا که برای فدراسیون به جای هزینه، درآمدزایی داشت بی‌پاسخ مانده است؟ مهدی تاج اعلام کرده بود بازی‌های دوستانه تیم ملی با نظر کی‌روش انجام می‌شود و باید پرسید فدراسیون این موضوع را به کی‌روش گفته و سرمربی تیم ملی مخالفت کرده است؟این سؤال را باید پرسید که پشت پرده هماهنگی بازی‌های دوستانه تیم ملی کیست؟ آیا همچنان بامداد میرزایی یا اشخاصی مثل او پشت پرده هستند که چنین اتفاقاتی رخ می‌دهد؟ چرا تیم ملی باید در شش ماه اخیر دو بازی دوستانه مقابل ازبکستانی بازی کند که در این همه سال حریفی تکراری برای تیم ایران بوده است. دستاورد برگزاری بازی‌های پیاپی مقابل ازبکستان چیست؟ تیم ملی فوتبال ایران چه زمانی باید مقابل تیم‌های بزرگ دنیا بازی کند تا تجربه شکست احتمالی مقابل این تیم‌ها در بازی‌های دوستانه باعث موفقیت تیم ملی در میدان‌های بزرگ رسمی شود؟ چرا هواداران باید به جای تجربه خوشحالی از بازی دوستانه مقابل تیم‌های بزرگ، از شکست مقابل تیم‌های بزرگ در جام جهانی خوشحال شوند؟ اینها سؤال‌هایی است که پیش‌بینی می‌شود فدراسیون فوتبال و کارلوس کی‌روش باز هم پاسخی برای آنها نداشته باشند.خبرگزاری تسنیم مستندات مربوط به این موضوع را در اختیار دارد و در انتظار پاسخ به این سؤال‌های مطرح شده از سوی فدراسیون فوتبال و البته کی‌روش می‌ماند.انتهای پیام/

فرستاده امنیتی آمریکا به کشاورزی ایران: قبلا هم ریشه «خمرهای سرخ» را با «ابزارهای کشاورزی» خشکاندم

$
0
0
پرونده‌ی ویژه‌ی «جنگ جهانی غذا» ــ بخش بیست و سوماشاره | پرونده‌ی ویژه‌ی «جنگ جهانی غذا» پس از معرفی کنش‌گران جهانی عرصه‌ی غذا و ابرکمپانیهایی که دست‌کم طی ۱۲۰ سال گذشته در این راستا گام برداشته‌اند، به بخشهایی رسید که کنش این کمپانیها در میهن عزیزمان را نشان می‌دهد.برای نشان دادن اهداف و متودهای نفوذ خطرناک این کمپانیها، و خلأهای سیاسی و امنیتی موجود در کشور، یک مورد خاص را مورد مطالعه‌ی ویژه قرار دادیم؛ «کنت مایکل کویین»، رفیق و همکار نزدیک کیسینجر از ۱۹۶۸ تاکنون (دقیقاً ۵۰ سال) در شورای امنیت ملی آمریکا بوده است. وی از اولین روز هزاره‌ی سوم، رئیس بنیاد جایزه‌ی جهانی غذا - بنیان‌گذاری شده توسط بنیاد راکفلر - است، و با این ابزار، بنیاد راکفلر را به محور فناوری کشاورزی در دنیا تبدیل کرده است. کوئین همچنین متخصص براندازی نرم با ابزار کشاورزی است.وی سال ۱۳۹۳ به ایران آمد و در بالاترین سطوح کشاورزی ایران به ریل‌گذاری پرداخت. روابط سیاسی بین ایران و آمریکا را یک گام سهل‌تر کرد، از سوی وزیر جهادکشاورزی ایران، محمود حجتی، از او تقدیر قابل توجهی شد، و برنامه‌های بعدی کشاورزی در ایران را پی گرفت. طرفه اینکه دیدار او با وزیر جهادکشاورزی ایران دو سال بعد از آن نیز در اکسپوی میلان ۲۰۱۵ تجدید شد.و این همه حاصل تجمع کسانی است که در وزارت جهادکشاورزی حضور دارند و دوره‌های ارشد و دکتری خود را ذیل بنیاد راکفلر گذرانده‌اند؛ سندی از بنیاد راکفلر تعداد این افراد را حداقل ۱۵۴ نفر اعلام می‌کند. بصورت خاص، به اذعان کنت کوئین این جلسه به ابتکار یکی از این دانش‌آموختگان راکفلر که مسئولیت پژوهشکده بیوتکنولوژی کشاورزی کرج را عهده‌دار بوده - یعنی بهزاد قره‌یاضی - برگزار شده است.گزارش زیر، ترجمه‌ی بخش اول از گفتگوی کوئین، با ژورنال معتبر «یو‌اس‌فود‌آبزرور» است که طی دو شماره - ۸ و ۱۱ فوریه‌ی ۲۰۱۶ - منتشر شده و حاوی نکات بسیار مهمی از این مأموریت خاص است.پرسش مهم این که نفوذ بنیاد راکفلر در کشاورزی ایران تا چه اندازه عمیق و تعیین‌کننده است؟۱. ترجمه‌ی بخش اولمقدمه«کشورهای دیگر در این نوع تحقیقات عمومی مشارکت می‌کنند؛ حتی چین در این نوع تحقیقات کشاورزی بیشتر از آمریکا سرمایه‌گذاری می‌کند. در اینجا ما زمینه‌ای داریم که ایالات متحده، بدون تردید، در حوزه‌ی تغذیه جهان نقش رهبر را ایفا می‌کند. این رهبری به‌دلیل کار دانشمندان، محققان، شرکتها، کشاورزان و تولیدکنندگان، و همچنین کمک‌رسانیِ ما به فن‌آوری و دانش فنی کشاورزی در آن‌سوی مرزهای ماست. با این وجود، در مجموع به نظر می‌رسد که جامعه‌ی ما در حال تصمیم‌گیری است - شاید با روش عدم اتخاذ تصمیم - که ما نمی‌خواهیم این روند را ادامه دهیم، این شرایط ممکن است به این منجر شود که این نقش اساسی را کنار بگذاریم.»نقل قول از دکتر کنت کوئیندرباره‌ی جایزه‌ی جهانی غذا: جایزه‌ی جهانی غذا یک جایزه‌ی بین‌المللی است که از دستاوردهای افرادی که در موضوع «توسعه‌ی انسانی پیشرفته با افزایش کیفیت، کمیت یا دسترسی به غذا» نقش داشته‌اند، تقدیر می‌کند. این جایزه توسط دکتر نورمن بورلاگ پایه‌گذاری شد. او در سال ۱۹۷۰ جایزه‌ی صلح نوبل را به‌واسطه تلاشهایش در عرصه‌ی جهانی کشاورزی دریافت کرد. سازمان جایزه‌ی جهانی غذا در دس‌موینزِ ایالت آیووا قرار دارد. این سازمان با حمایت مالی یک تاجرِ خیّر، به نام «جان روان» تشکیل شد. این سازمان از برنامه‌های مختلفی نظیر انستیتو جوانان و بورسیه‌های تحصیلی حمایت مالی می‌کند.درباره‌ی دکتر کنت کوئین: کنت کوئین رئیس سازمان جایزه‌ی جهانی غذاست؛ یک دیپلمات کهنه‌کار که سفیر اسبق ایالت متحده‌ در کامبوج بوده و در ارائه‌ی خدمات بین‌المللی در وزارت امور خارجه‌ی آمریکا سابقه‌ی ۳۲ ساله داشته است. طی دوران حرفه‌ای دیپلماتیک، او به‌عنوان مشاور در توسعه‌ی مناطق دورافتاده در دلتای مکونگ –در ویتنام - فعالیت کرده؛ همچنین در سمتهایی مانند عنصر شورای امنیت ملی آمریکا در کاخ سفید، معاون دستیار وزیر امور خارجه و همچنین ریاست اداره‌ی مفقودان و اسرای جنگی مشغول به کار بوده است. او به‌واسطه تجربه‌اش در مسائل هندوچین، و موضوعاتی مانند امنیت بین‌المللی و غذای جهانی به‌طور ویژه مورد تقدیر قرار گرفته است. دکترای او ریشه‌های رژیم پولوپوت (توضیح تسنیم: خمرهای سرخ) را مورد بررسی قرار داد.دکتر کوئین موفق به دریافت نشانها و جوایز بسیاری شده؛ که برخی از آنها عبارتند از دریافت نشان قهرمانی و شجاعت وزارت امور خارجه‌ی آمریکا، به پاس تلاشهایش برای محافظت از شهروندان آمریکایی که در کامبوج در معرض خطر قرار داشتند. او تنها غیرنظامی‌ای است که مدال نیروی هوایی ایالات متحده را برای شرکت در عملیات رزمی در ویتنام دریافت کرده است.سؤال: شما رهبری جایزه‌ی جهانی غذا را عهده‌دار شده‌اید؛ سازمانی که میراث‌دار دکتر نورمن بورلاگ برنده‌ی جایزه‌ی صلح نوبل است، کسی که خدمات ارزنده‌ای را برای بهبود امنیت غذایی جهان انجام داد. در موقعیت فعلی در رابطه با این میراث با چه چالشها و مواهبی روبه‌رو هستید؟کوئین: من همواره درباره‌ی مصادیق قدرتمند میراث دکتر بورلاگ، روش زندگی او و دیدگاههای او در کشاورزی‌ای که دغدغه‌اش را داشت، فکر می‌کردم؛ اما اکنون که به موضوعاتی نظیر امنیت غذایی جهان و تغذیه‌ی بشریت فکر کرده‌ام، به مواردی دیگری برخوردم. این یک واقعیت است که در حال حاضر یک سؤال وجود دارد؛ شاید به این‌صورت پاسخی نیابد، اما در عین حال بسیار واقعی است؛ و سؤال این است: ما در قبال چه کسانی (افراد، سازمانها، دانشگاه‌ها، دولتها، کشورها) مسئول هستیم؟ همانطور که به اصول قانون اساسی در مورد سیاستهای ملی غذا و تدابیر در موضوعات امنیت غذایی جهان می‌نگریم، سؤال اینجاست که این مسئولیت و تعهد برای چه سرزمینهایی و به چه کسی معطوف است؟من بیش از یک دهه با دکتر بورلاگ کار کردم. اگر این سؤال را در سال ۲۰۱۶ از دکتر بورلاگ می‌پرسیدم او در پاسخ می‌گفت: مسئولیت ما بر آن ۸۰۰ تا ۹۰۰ میلیون انسانی متمرکز است که از گرسنگی مزمن و عدم امنیت غذایی رنج می‌برند. بورلاگ حتی در خانه‌اش دغدغه‌ی گرسنگی داشت (او شخصاً برای نخستین بار طی رکود اقتصادی در مینیاپولیس شاهد فقر شدید مردم بود) در حالی که هدف اصلی او ریشه‌کن کردن گرسنگی از روی زمین بود. او همواره اشاره می‌کرد که با افزایش جمعیت جهان به ۹ میلیارد نفر در اواسط قرن ۲۱، تعداد گرسنگان در افریقا و جنوب آسیا بسیار زیاد خواهد شد. با توجه به تولید غذای بسیار کمتر به دلایل تغییرات آب و هوایی، بالا آمدن سطح آبها، خشکی و بیماری‌های جدید، این گرسنگان با مشکلات بیشتر و بزرگتری مواجه خواهند بود. ( برای مثال شیوع ویروس ابولا تأثیر مهلکی روی تولید محصولات کشاورزی در لیبریا و سیرالئون داشته است).چالش اینجاست که مشخص کنیم واقعاً نسبت به چه افرادی مسئولیت داریم؟ همانطور که به نیازهای غذایی کشور خودمان آمریکا توجه می‌کنیم، به امنیت غذایی در کل جهان هم باید توجه داشته باشیم.سؤال: بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک نقش مهمی در فعالیتهای سازمان جایزه‌ی جهانی غذا ایفا می‌کند، دیدگاه شما در رابطه با این موضوع چیست؟کوئین: بنیاد جایزه‌ی جهانی غذا در موضوعات مرتبط با چاقی و سوء تغذیه پیش‌روترین نهاد در داخل آمریکا و خارج این کشور به شمار می‌رود. اگر شما همان موضوع را در حوزه‌ی تغذیه‌ی ملی در ایالات متحده بررسی کنید به یک نقطه مشترک در زمینه‌ی تحقیقات کشاورزی نخواهید رسید؛ همواره یک خط حائل میان سیاست‌های غذا در سطح ملی و بین‌المللی وجود دارد. این خط حائل، وظیفه بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک است. (البته) هر دوی این رویکردها - چه در داخل کشور و چه در عرصه‌ی بین‌المللی - به سیستمهای تغذیه و تولید غذا توجه دارد.من می‌خواهم این را اضافه کنم افرادی که در هر دو طرف این خط حائل هستند(روش کلاسیک و روش بیوتکنولوژی) افراد با انگیزه‌‌ای هستند که باور، آرمان و آرزوشان یک خروجی مثبت (غذای خوب) است. چالش این است که چطور این رویکردها را در کنار هم قرار دهیم. بنابراین آنها در نقطه مقابل یکدیگر قرار ندارند، بلکه مکمل یکدیگر هستند.درباره‌ی بیوتکنولوژی و مهندسی ژنتیک تصورات اشتباهی وجود دارد؛ اگر دکتر بورلاگ زنده بود می‌گفت: تصور اینکه کشاورزان فقیر در کشورهای در حال توسعه – که اغلب آنها زنان هستند - قادر باشند بدون استفاده از ابزار علوم و کشاورزی مدرن، خانواده‌های پرجمعیت‌شان را سیر کنند و همچنین بتوانند تولیدشان را افزایش دهند دشوار است. بیوتکنولوژی ممکن است بتوانند توانمندی آنها را برای مقابله با خشکی، سیل، بالا آمدن سطح آب دریاها و سایر چالشها را ارتقا دهد.من فکر می‌کنم این چالش بزرگ، میراثی است که از دکتر بورلاگ باقی مانده و ادامه دارد، یعنی به‌کارگیری علم و تحقیقات عمومی.سؤال: سرمایه‌گذاری عمومی بر تحقیقات کشاورزی رو به کاهش است. شما چطور فکر می‌کنید؟کوئین: وقتی که من از وزارت امور خارجه‌ی آمریکا بازنشسته شدم و به خانه‌ام در آیووا برگشتم تا مسئولیت بنیاد جایزه‌ی جهانی غذا را در سال ۲۰۰۰ بر عهده بگیرم، پنلی شامل فقط یک پرسنل داشتم؛ ولی ما دکتر بورلاگ و ۱۰ نفر برنده‌ی جایزه‌ی جهانی غذا را داشتیم که همه‌ی آنها در هم‌اندیشی اولی که من ترتیب داده بودم، شرکت کردند.من یک کنفرانس رسانه‌ای ترتیب دادم و در آن، جایزه‌ی جهانی غذا و برندگان آن را معرفی کردم؛ و نکته‌ی راهبردی‌ای که همه‌ی آنها در آن برهه از زمان موافق بودند این بود که تقویت و افزایش سرمایه‌گذاری روی پروژه‌های غذایی و کشاورزی که با حمایت‌های عمومی انجام شود، بسیار حیاتی است.این صدای واحد در مقایسه با نتایج حاصل از بودجه‌های فدرال شنیده نشد. وقتی بودجه‌های دولت فدرال بر موضوع سلامت عمومی را با بودجه‌ی تحقیقات کشاورزی مقایسه می‌کنید، همه‌چیز روشن است؛ در واقع بودجه‌های تحقیقات کشاورزی از سالی که دکتر بورلاگ بنیاد جایزه‌ی جهانی غذا را تأسیس کرد (سال ۱۹۸۶) تا سال ۲۰۱۶ - که با ۳۰ اُمین سالگرد تأسیس این بنیاد مصادف است - مانند یک خط راست روند ثابتی داشته است. این به این معنی است که بودجه‌ی تحقیقاتی - وقتی هزینه‌ها افزایش می‌یابد - مدام در حال کاهش است.در یک دوره‌ی ۳۰ ساله، سرمایه‌گذاری دولت فدرال بر پروژه‌های تحقیقاتی پزشکی مرتبط با دیابت و دیگر بیماریها به‌طور چشمگیری افزایش یافت. شما کارهای بزرگی در موضوعات مرتبط با سلامت در دانشگاههای آمریکا می‌بینید و پیشرفتهای عظیمی رخ داده است؛ این شرایط با کارهایی که در زمینه‌ی کشاورزی انجام شده غیرقابل مقایسه است. بخش اعظم پروژه‌های کشاورزی توسط بخش خصوصی انجام شده است. مشکلی که در این روش وجود دارد، این است که شرکتهای خصوصی تحقیقات خود را برای توسعه‌ی محصولات تجاری و دستیابی به سود متمرکز می‌کنند.بودجه‌های عمومی - توسط وزارت کشاورزی آمریکا، سازمان امور اراضی این کشور و مرکز CGIAR - تنها به پروژه‌های تحقیقاتی عمومی بسیار حیاتی تخصیص می‌یابد. (برای نمونه) یکی از تحقیقات انجام شده در این مؤسسات منجر به بزرگترین دوره‌ی کاهش گرسنگی در تاریخ جهان طی ۶۰ سال اخیر منجر شد. این پیشرفتها عموماً در سایه‌ی این بودجه‌ها به‌دست آمد. اگر دکتر بورلاگ زنده بود می گفت: ما از فواید این تحقیقات بهره‌مند شدیم، اما فراموش کردیم که آنها از این تحقیقات عمومی به‌دست آمده بود.هم‌اکنون کشورهای دیگری برای این نوع تحقیقات عمومی نامزد شده‌اند. چین نسبت به آمریکا سرمایه‌گذاری بیشتری در این نوع کشاورزی انجام خواهد داد. در حال حاضر ما در کشوری قرار داریم که بدون هیچ پرسشی، پیشروترین کشور در تأمین غذای جهان است. این در سایه‌ی کار و تلاش دانشمندان، پژوهشگران، شرکتها، کشاورزان و تولیدکنندگان و کمک‌رسانی ما در دستیابی به دانش فنی و فناوری در آن‌سوی مرزهای ایالات متحده بوده است.با این‌حال، اینگونه به نظر می‌رسد که قاطبه‌ی جامعه‌ی ما تصمیم گرفته که ما این روند را ادامه ندهیم، در چنین شرایطی ممکن است این نقش اساسی و رهبری جهانی را کنار بگذاریم.سؤال: شما سالهای زیادی برای توسعه‌ی مناطق محروم و دورافتاده در آژانس توسعه‌ی بین‌الملل ایالات متحده آمریکا کار کرده‌اید، از تجربیات خودتان بگویید و اینکه به نظر شما اثرگذارترین و سریعترین راه برای ساختارسازی در کمکهای کشاورزی خارجی چیست؟کوئین: من فعالیت حرفه‌ای‌ام را در وزارت امور خارجه آمریکا آغاز کردم، با این آرزو که به‌عنوان یک دیپلمات در اروپای غربی برگزیده شوم. من میهمانی‌های مجللی را در سالنهای نورپردازی شده و زیبای لندن، پاریس یا وین در ذهنم تصور می‌کردم.با این حال، در سال ۱۹۶۸، من به‌عنوان یک افسر توسعه‌ی مناطق دورافتاده در آژانس توسعه‌ی بین‌الملل ایالات متحده (USAID) برگزیده شدم و به دلتای مکونگ در میان جنگ ویتنام برگزیده شدم. من مسئول نظارت بر برنامه‌های مختلف کمک برای هشت روستا بودم. در آن زمان اتفاق مهمی رخ داده بود: معرفی نخستین محصول زراعی به نام «برنج جادویی» که با نام IR۸ شناخته شده بود. IR۸ توسط مرکز بین‌المللی تحقیقات برنج (مؤسسه‌ی IRRI متعلق به بنیاد راکفلر) و پروژه هانک‌بیچل در فیلیپین معرفی و ترویج شد. بیچل اهل ایالت نبراسکا بود. او کارمند وزارت کشاورزی آمریکا بود و سپس به مرکز بین‌المللی تحقیقات برنج در فیلیپین منتقل شد. برنج IR۸ خیلی سریع رشد می کرد؛ برداشت ۹۰ روزه در مقایسه با کشت شش‌ماهه‌ی ارقام بومی! و پرمحصول‌تر! این تولد «انقلاب سبز» بود.عکسی که در ایران گرفته شده سفیر کوئین را در کنار محمد حجتی وزیر کشاورزی ایران، عیسی کلانتری و معاونان حجتی نشان می‌دهد. قالیچه‌ای که در تصویر می‌بینید پس از سخنرانی در یک مراسم خاص در خلال سیزدهمین کنگره زراعت و اصلاح نباتات که به میزبانی پژوهشکده‌ی بیوتکنولوژی کشاورزی ایران در آگوست ۲۰۱۴ برگزار شده بود، اهدا شد.در همان زمان به‌طور تصادفی - در خلال یک برنامه‌ی مشاوره‌ی مهندسی- ما جاده‌ای که یک مزرعه‌ی قدیمی فرانسوی را به بازار وصل می‌کرد را بازسازی کردیم که در همه‌ی آن ۸ روستا باید اجرا می‌شد. ما بازسازی ۴ جاده را به اتمام رساندیم. چیزی که برای من خیلی شگفت‌آور بود – و به بزرگترین درس در طول دوران زندگی ام تبدیل شد – این بود که برنج IR۸ تنها در روستاهایی که جاده‌های آنها بازسازی شده بود، کشت شده بود.در این روستاها فناوری‌های جدید کشاورزی از طریق راههای نوسازی شده به این روستاها منتقل شد. راه خوب، زیرساختهای مناسب و ارتقاء حمل و نقل، عملاً یک کاتالیزور کلیدی را برای کشت برنج IR۸ فراهم نمود. در این روستاها، به همراه راههای بازسازی شده و کشت برنج IR۸، تأثیر عمیقی در کاهش فقر، ارتقاء تغذیه، کاهش مرگ و میر کودکان و ادامه‌ی تحصیل کودکان به‌وجود آمده بود. اما این مسئله یک نتیجه‌ی امنیتی هم به همراه داشت؛ شورشیان ویت‌کونگ به‌واسطه راه مناسب و برنج جدید ناپدید شدند، نتیجه‌ای که با روشهای سنتی جنگی به‌دست نمی‌آمد.نکته‌ی درس‌آموز ترکیب راههای ارتباطی با فناوریهای کشاورزی جدید باید به‌عنوان یکی از اساسی‌ترین نکات توسط برنامه‌ریزان آژانس توسعه‌ی بین‌الملل ایالات متحده عمیقاً درک و مشاهده شود، زیرا این موضوع به ما می‌آموزد که آمریکا را چگونه صادر کنیم.در آیوا راههای ارتباطی مزرعه به بازار، انتقال ذرتهای هیبرید «هنری والاس» و دسترسی دانشگاه ایالتی آیوا به کارگران فصلی را تسهیل کرد. درس ناشی از تجربه‌ی من در ویتنام، این‌بار در ایالتی در آمریکا تکرار شد.من از این درس ۲۰ سال بعد، در سال ۱۹۹۰، زمانی که یک برنامه‌ی کوچک را در کامبوج شروع کردیم، استفاده کردم. در آن زمان ۲۵ هزار نفر خِمِرهای سرخ در اکناف این کشور بودند که اغلبِ مناطق تحت کنترل آنها بود. ما بخش اعظمِ بودجه‌ی آژانس را که در اختیار داشتیم، صرف احداث جاده‌ها و انتقال ماشین‌آلات کشاورزی و دانش فنی مربوطه کرده و آنها را به این نقاط دورافتاده و محروم گسیل کردیم؛ که اتفاقاً خِمِرهای سرخ در همان مناطق حضور داشتند. پس از گذشت ۹ سال، زمانی که مأموریت من به‌عنوان سفیر رو به اتمام بود و خودم را برای ترک کامبوج آماده می‌کردم، آخرین خمر سرخِ آن منطقه خودش را تسلیم کرد. (به این ترتیب) ما یکی از بدترین رژیمهای قتل‌عام کننده‌ی منطقه‌ای در نیمه‌ی دوم قرن بیستم را با احداث جاده‌های ارتباطی و معرفی برنج جادویی جدید ریشه‌کن کردیم. احداث جاده‌ها در ویتنام و کامبوج برای ما یک فاکتور حیاتی بود.در سال ۲۰۰۸ در یک ملاقات با «رابرت گیتس» وزیر دفاع وقت آمریکا، من داستان احداث جاده و برنج را برایش بازگو کردم. او حرف مرا قطع کرد و نقل کرد که یکی از کماندوهایش در افغانستان گفته بود: «هر جا که جاده‌ای به اتمام می‌رسد شورشی جدید آغاز می‌شود.»سؤال: شما یک نکته‌ی کلیدی را در روز جهانی غذا در سازمان ملل فرمودید. در آن جلسه بر اهمیت جاده‌ها تأکید نمودید. طرز فکر شما از آن به بعد چه تغییری یافت؟کوئین: در سال ۲۰۱۳، من توسط دکتر «خوزه گرازیانو دا سیلوا»، دبیر کل سازمان جهانی غذا و خواربار (فائو) دعوت شدم تا یک سخنرانی کلیدی را در روز جهانی غذای سازمان ملل در نیویورک ارائه کنم. در آن سخنرانی، من پیشنهاد دادم که یک تجزیه تحلیل نتیجه‌بخش زمانی به‌دست می‌آید که نقشه گرسنگی جهان را توسط سازمان ملل تهیه کنیم و روی یک میز پهن کنیم. اگر یک نقشه دیگر روی کاغذ شفاف (کالک) تهیه کنیم که در آن مناطق درگیر جهان یعنی کشورهایی که در آنها آشوبهای سیاسی، بی‌ثباتی، درگیری و تروریسم به‌صورت هاشور زده مشخص شده باشد و آن را روی نقشه‌ی گرسنگی جهان قرار دهیم، خواهیم دید که در بسیاری از موارد مناطق درگیر و مناطق گرسنه مشابه خواهد بود. درگیری منطقه‌ای با گرسنگی و فقر رابطه‌ی مستقیم دارد. اگر روی دو نقشه‌ی قبل (نقشه گرسنگی و نقشه درگیری) نقشه‌ی بزرگراهها و جاده‌های دورافتاده‌ی جهان را قرار دهید، من مطمئن هستم، خواهید دید که در جایی که جاده‌های روستایی خاتمه می‌یابد، فقر، گرسنگی، بی‌ثباتی سیاسی، درگیری و تروریسم آغاز می‌شود.به جهان در سال ۲۰۱۶ نظری کنیم، جاهای که بالاترین میزان ناامنی غذایی را دارند مناطقی هستند که کمترین نفوذ راههای ارتباطی را دارند. برای مثال میزان نفوذ راهها در افریقا فقط ۴۰ درصد است، در حالی که در آسیای جنوب شرق در حال حاضر نفوذ راهها به ۹۵ درصد رسیده و در بخش اعظمی از این مناطق گرسنگی ریشه‌کن شده است.شاید بهترین مثال برای توسعه‌ی راههای دورافتاده که تأثیر شگرفی داشته چین باشد. در بازه‌ی زمانی سالهای ۱۹۸۰ الی ۲۰۱۵ جمعیت زیر خط فقر این کشور از ۶۰ درصد به زیر ۱۰ درصد کاهش پیدا کرده است. شاید برخی معتقد باشند این تحول به عوامل دیگری نظیر تغییر سیاستها، تحقیقات و بازسازی نظام اقتصادی بستگی دارد، ولی چین به‌طور معنی‌داری زیرساختهای راههای دورافتاده و محروم را در این بازه‌ی زمانی بازسازی کرده و توسعه داده است.ما در حال حاضر با بزرگترین چالشی که بخش کشاورزی با آن روبه‌رو بوده مواجهیم؛ من بر این باورم که بزرگترین چالش بشریت این است که چگونه در یک روند پایدار و تغذیه سالم غذای ۹ میلیارد نفر را تامین کند؟ و یکی از مهمترین مسائل برای رسیدن به این هدف - که من می‌گویم ضروری است - بازسازی، تعمیر و نوسازی جاده‌های مناطق دورافتاده در سرتاسر جهان است. دکتر بورلاگ معروف گفته است: «اگر می‌خواهید غذای افریقا را تأمین کنید، جاده‌ها را احداث کنید» یکی از آخرین کلمات او این بود: «آن را به کشاورز برسان.» همه‌ی تحقیقاتی که انجام می‌شود زمانی بر کشاورز تأثیر خواهد داشت که بر بستر جاده‌های مناسب به او برسد.منبع :‌تسنیمانتهای پیام/

رهبرانقلاب به کدام مجموعه تفریحیِ متعلق به یک «بانک دولتی» اشاره کردند؟+ عکس و نقشه

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، رهبرمعظم انقلاب در دیداری که اخیرا و به مناسبت هفته دولت با رئیس و اعضای دولت دوازدهم داشتند، ضمن انتقاد از رفتارهای خارج از وظیفه بانک‌ها، نسبت به بنگاه‌داری و تصاحب املاک برخی از بانک‌ها فرمودند:چرا بانک‌ها مشکل نقدینگی پیدا می‌کنند برای اینکه شعبه زیاد می‌کنند. برای اینکه آسایشگاه برای افراد خودشان می‌سازند. بنده یک وقتی در تهران از جایی عبور می‌کردم، دیواری طولانی بود که هرچی می‌رفتیم ادامه داشت! پرسیدم این تشکیلات عظیم برای کیست؟ گفتند مال فلان بانک است، بانک غلط می‌کند که چنین کاری کند. حالا اینکه تشکیلاتی است که لابد برای تفریح و این حرف‌ها است. بانک‌ها بنگاه‌داری می‌کنند. جلوی بنگاه‌داری بانک‌ها را بگیرید. بانک برای بنگاه‌داری نیست.ماجرای این بخش از بیانات ایشان این است که یکی از دفعاتی که حضرت آیت‌الله خامنه‌ای برای کوهپیمایی عازم ارتفاعات تهران بودند، در مسیر از یکی از همراهان نسبت به این محوطه محصور سوال میپرسند که به ایشان اطلاع می‌دهند این مجموعه متعلق به یک بانک دولتی است.پیگیری‌های ما نشان می‌دهد اشاره اخیر رهبرمعظم انقلاب، احتمالا مربوط به یک مجتمع تفریحی- رفاهی در خیابان آجودانیه تهران، و معروف به «باشگاه آجودانیه» است. مجموعه‌ای عظیم که متعلق به بانک ملی است.این مجتمع رفاهی عظیم شامل چندین تالار، رستوران و سالن ‌های ورزشی اعم از زمین فوتبال و استخر شنا بوده که در محیطی به مساحت قریب به ۷۰۰۰ متر مربع در آجودانیه تهران واقع شده که ارزش آن نیز چندین هزار میلیارد ریال تخمین زده می‌شود.علاوه بر این مجموعه که از سال ۱۳۷۴ تبدیل به مجتمع رفاهی یک بانک دولتی شده، شرکت‌های زیادی نیز در حوزه‌های مختلف توسط این بانک اداره می شود که مصداق بارز بنگاه‌داری است که رهبرانقلاب بارها نسبت به بنگاه داری بانک‌ها و تاثیرات سوءی که بر اقتصاد کشور دارد، هشدار دادند.از همین رو انتظار میرود عبدالناصر همتی که به تازگی سکان هدایت بانک مرکزی را برعهده گرفته است، با عمل به توصیه رهبرمعظم انقلاب که فرمودند: "بانک مرکزی در برابر هزینه های سنگین و بی نظمی هایی که کشور را دچار مشکل می کنند با قدرت بایستد"، ‌ باقدرت در مقابل اقدامات هزینه‌ساز و غیراقتصادی بانک‌ها ایستاده و در مسیر جراحی بزرگ نظام بانکی، سایر ارگان‌ها و دستگاه‌ها نیز به کمک او بیایند.نمایی از باشگاه آجودانیه که در سمت چپ تصویر دیوار آن مشخص استنمایی از داخل باشگاه آجودانیه متعلق به یک بانک دولتیدیوار باشگاه آجودانیه در سمت چپ تصویر مشخص استالبته این تنها مجتمع تفریحی متعلق به بانک‌ها و به خصوص بانک‌های دولتی نیست؛ کمی پایین‌تر در خیابان شهید لواسانی (فرمانیه) نیز مجتمع‌های تفریحی عظیم دیگری نیز واقع شده است که باشگاه بانک مسکن، از جمله این مجتمع‌هاست که با پول سپرده گذاران و سرمایه مردم، خریداری و در اختیار عده محدودی از کارکنان و ... قرار گرفته است. مشرق در گزارش‌های بعدی بیشتر به این موضوع خواهد پرداخت.منبع : مشرقانتهای پیام/

آرزو داشتم در این فیلم نبودم وراحت می نشستم برای تنگه ابوقریب زار می زدم/با توجه به سلیقه مخاطب هنرمند هم باید تغییر کند

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، فیلم سینمایی تنگه ابوقریب در ژانر دفاع مقدس ساخته بهرام توکلی است که توانسته در این مدت اندکی که از زمان اکرانش می گذرد مورد اقبال زیادی از سوی مخاطبان پرده نقره ای قرار بگیرد.*از حضورتان در این پروژه بگویید. آیا از ابتدا می دانستید قرار است چه نقشی را ایفا کنید؟عزتی: بعد از آنکه ما وارد پروژه شدیم، بهرام توکلی چند بار فیلمنامه را بازنویسی کرد. حتی نسبت من و امیر جدیدی چند بار در فیلم تغییر کرد، یک بار قرار بود برادر باشیم، بعد فامیل، بعد دوست و...*فکر می کردید فیلم تا این حد با مخاطب ارتباط برقرار کند؟عزتی:ما از اول هم می دانستیم که این فیلم، فیلم بازی کردن نیست، فیلم اتفاق است؛ فیلم قصه است. اما بازی بازیگران هم خیلی خوب دیده شد. ولی خب بله راستش برای ما خیلی ترسناک بود، چون فکر می کردیم که آیا ارتباط برقرار می کنند یا نه؟ ولی مردم خیلی خوب استقبال کردند.* اکران فیلم سینمایی تنگه ابوقریب نشان داد که خارج از فیلمهای کمدی هم مخاطب عام به سینما می آید و این را می شود از استقبال خوبی که از فیلم به عمل امده متوجه شد. این در حالی بود که خیلی معتقد بودند که زمان سینمای دفاع مقدس به سر آمده و تمام شده است و دیگر چیزی برای ارائه ندارد ولی فیلم سینمایی تنگه ابوقریب در شرایطی که فیلمهای کمدی روی پرده است استقبال از این فیلم نشان داد که این سینما هنوز جان دارد.عزتی: جنس یک سینما تمام شدنی نیست این جنس سلقیه مردم و جنس شناخت آنهاست که از سینما تغییر می کند. و این می تواند شامل فرهنگ و ادبیات هم بشود. وقتی جنس شناخت تغییر کند باید هنرمند هم به همان میزان خودش را تغییر بدهد که اگر تغییر بدهد مردم استقبال می کنند مردم ما الان سینما را خیلی خوب می شناسند و کیفیت فیلم برایشان اولویت دارد. بجز تنگه ابوقریب اگر فیلمهای دیگری بوده که کیفیت خوبی داشته مردم استقبال کرده اند. تنگه ابوقریب را آن دسته از تماشاگران که کیفیت کار برایشان حائز اهمیت است، می پسندند. این اثر دارای کیفیت قوی و نگاه درستی است. خوشحالم که مردم از این فیلم استقبال کردند و به تماشای آن نشستند چون این قصه ای بود که مردم باید می دیدند.در واقع می توانم بگویم که این فیلم ادای دینی بود به روزی که در دفاع مقدس گم شده است. صادقانه می گویم در تمام طول فیلم آرزو می کردم در تنگه ابوقریب حضور نداشتم و راحت می نشستم و با این فیلم زار می زدم.*برخی هم معتقدند که تکنیک خوب فیلم باعث شده که مخاطب به خوبی از کار استقبال کند.عزتی:ولی شک نکنید که داستان فیلم تاثیر خودش را روی مخاطب گذاشته است. الان دیگر مانند گذشته نیست که مردم به فیلمهای روز دنیا دسترسی نداشته باشند. این یک واقعیت است که به لحاظ تکنیکی ما همیشه عقب بوده و هستیم چون اصلا مال ما نیست و وارداتی است. ولی به هر شکل مطمئن باشید بخشی از این استقبال همان تکنیکی است که شاید در اجرای فیلمهای دیگر ندیده باشیم و اجرای این فیلم در ایران منحصر به فرد باشد ولی بخشی از این استقبال به داستان همان ادمهایی برمی گردد که در تنگه ابوقریب بوده اند.* هر فیلمی را که در آن حضور داشته پر فروش بوده است چه ملاک و معیاری در انتخاب فیلمنامه وپذیرش نقش دارید؟عزتی: خیلی موارد دست به دست هم می دهد فیلمنامه خوب، کارگردان خوب، مجموعه عوامل خوب و...وقتی یک تفکر خوب پشت کار باشد حتما اثر با موفقیت و استقبال مواجه می شود.* در روز چند ساعت درگیر لباس و گریم و ...بودید؟عزتی: آن گریمِ به ظاهر ساده ای که روی صورت من است هر روز ۴ ساعت گریم زمان می برد. ساعت ۵ صبح می نشستم تا ۹ صبح طول می کشید.منبع : قدس آنلاینانتهای پیام/

«هامر» دست‌ساز ایرانی به تولید انبوه می‌رسد/ دولت مانع اصلی خودروساز‌های کوچک

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، ساخت خودروهای دستی در دنیا پدیده عجیبی نیست و همواره افراد زیادی اقدام به این کار می‌کنند و این کار به‌ عنوان سرگرمی یا حتی به‌ عنوان یک هدف با کسب درآمد دنبال می‌شود.از زمان ساخت اولین خودرو تا عصر حاضر بشر در آرزوی خودرویی بوده است که در سخت‌ترین شرایط ممکن و بدون نیاز به جاده در زمان جنگ یا حوادث طبیعی قادر به استفاده از آن باشد و کم‌کم لزوم وجود خودروهای دارای دو دیفرانسیل یا بیشتر احساس شد.طراحی و ساخت خودروهای دو دیفرانسیل یا کمک‌دار از سالیان قبل مورد توجه خودروسازان کوچک و بزرگ دنیا بوده است و مهمترین میدان عمل این خودروها شروع جنگ جهانی دوم بود که خودروهایی ساخته و روانه میادین نبرد شدند که نام خودرو جیپ که مخفف خودرو چندمنظوره بود بر سر زبان افتاد به نحوی که پس از خاتمه جنگ تولید آن نه تنها متوقف نشد بلکه در مدل‌های مختلف غیرنظامی، بازار مخصوص خود را ایجاد و تحولی در صنعت خودروسازی بوجود آورد.تمایل به داشتن خودروهای قدرتمند و مخصوص «آفرود» در برخی افراد حد و مرز نمی‌شناسد و علاقه‌مندان این موضوعات، اگر از نظر تعداد زیاد نباشند، کم هم نیستند. برای رضا گیلاسی اهل شهرستان سقز که دوران کودکی‌اش را با خودرو و کار در تعمیرگاه دایی‌اش سپری کرده و همواره عکس‌ها و تصاویر خودروهای نظامی را دور خود جمع می‌کرده، فعالیت این روزهایش، تحقق رویاهای کودکی و نوجوانی است.رضا گیلاسی در سال ۹۵ شرکت ساخت ماشین‌های «باگی» برای مسابقات اتومبیل‌رانی دو دیفرانسیل و طبیعت گردی را در پارک علم و فناوری استان کردستان تاسیس کرد، شرکتی برای کارآفرینی و ایجاد اشتغال در راستای صنعت نو پای خودروسازی ورزشی و به صورت ویژه خودرو «هامر»، خودروی قدرتی که مخصوص ارتش آمریکاست و در مکان‌های صعب‌العبور و عملیات‌های سخت از آن استفاده می‌شود.با این سازنده کردستانی خودرو هامر گپ و گفتی انجام داده‌ایم که در ادامه می‌خوانید.* در خصوص تاسیس شرکت توضیح دهید.در شرایط کنونی که کارآفرینی و حمایت از ایده‌ها در اولویت قرار دارد من و برادرم برای اینکه بتوانیم افراد را تشویق کنیم که برای داشتن هیجان آفرود به پیست‌ها مراجعه کنند، شرکتی دانش‌بنیان تأسیس کردیم تا ایده‌های خود را به مرحله اجرا درآوریم.با حمایت پارک علم و فناوری در زمینه ساخت خودروهای ورزشی دو دیفرانسیل فعالیت خود را شروع کردیم و با دریافت وام ۳۰میلیون تومانی روی طرح‌ها و ایده‌های خود که شامل ساخت موتورهای چهار چرخ باگی است کار کردیم.با استفاده از این وام نمونه اولیه ساخته شد که برای بسیاری از کارشناسان، ساخت این خودرو در کارگاهی کوچک بسیار شگفت‌انگیز است، قابلیت‌های بالای این خودرو در عبور از محیط‌های صعب‌العبور با موفقیت آزمایش شده و می‌تواند پاسخگوی بسیاری از نیاز‌های امدادی و نظامی باشد.* هدف از ایجاد این شرکت و ساخت این نوع ماشین چیست؟با توجه به کهنه‌بودن خودروهای موجود در ایران در بخش آفرود نیاز است تا محصولاتی دست‌ساز با عملکرد بالا و با هدف انجام مسابقه در کشور ساخته شود تا از این طریق هم طبیعت حفظ شود، هم هیجانات جوانان تخلیه و به نیازهای آنان پاسخ داده شود.با ساخت این نوع خودرو می‌خواهیم نشان دهیم که در کشوری مثل ایران، در استان محرومی مثل کردستان و در شهری مثل سقز بدون هیچ امکاناتی با دست خالی ولی دنیایی از ایده و خلاقیت خودروی ساخته‌ایم که امروز ارتش امریکا با تمام پیشرفت و فناوری که در اختیار دارد در حوزه نظامی از آن استفاده می‌کند.*این خودرو قرار است در کجا استفاده شود؟این خودرو بیشتر در مسابقات آفرود بکار می‌رود، این ورزش ترکیبی از کوهنوردی، صخره‌نوردی و بیابان‌نوردی است که فرصتی برای گسترش ورزش اتومبیل‌رانی است تا علاقمندان بتوانند بصورت اصولی به تخلیه انرژی بپردازند اما نهادهای امدادرسانی و حتی بخش نظامی هم می‌توانند از آن استفاده کنند.* ایده اصلی ساخت چنین خودرویی از کجا شکل گرفت؟همه چیز از زمان جنگ تحمیلی ایران که من سرباز بودم شروع شد در جنگ بود که با جیپ میوت آشنا شدم، رانندگی با این خودروی بیابان‌گرد جنگی خیلی چیزها را به من یاد داد، پس از تمام شدن دوران خدمت همراه برادرم اوراقی جیپ را پیدا کردیم و از طریق نامه‌نگاری با روابط عمومی کارخانه تولیدکننده وعضو شدن در کلوپ بازسازی‌کنندگان خودروهای نظامی قدیمی کانادا چند مجله و کاتالوگ مختلف برایمان ارسال کردند و توانستیم حدود ۲۰ جیپ میول را بخریم و پس از بازسازی به فروش برسانیم.سال ۱۳۷۳ یک جیپ‌ میول‌ از جنگ برگشته را خریداری کردیم و با یک فولکس‌واگن ۱۸۱ (معروف به هلال احمری) ترکیب و یک جیپ چهار در درست کردم.داشتن یک جیپ چهار در و مهم‌تر از همه این که پیش ‌از این خودرویی با این ویژگی ساخته نشده بود، برایم هیجان‌انگیز بود و باعث شد، به خودروسازی در این سبک تشویق شوم و به دنیای تازه‌ای وارد شدم که پیش ‌از این تجربه نکرده بودم.* از ساخت هامر برایمان بگویید؟بعد از اینکه هامر نظامی تولید شد و عکس‌هایش همه‌ رسانه‌های خبری را پر کرد ما گفتیم حالا که نمی‌توانیم بخریم، یکی بسازیم. با جمع کردن عکس‌های خبری و نامه‌نگاری با شرکت سازنده، کلی عکس و مطلب بدست آوردیم.با استفاده از اتاق چند تا جیپ میوت اوراقی، کار را در حیاط خانه‌ پدرم به همراه برادرم در تابستان ۱۳۷۸ شروع کردیم، سیستم تعلیق و فرمان همان میوت بود و لاستیک‌های ۹۰۰ در ۱۶ که نزدیک‌ترین سایز به لاستیک هامر در ایران بود را با سختی پیدا کردیم. موتور و گیربکس تویوتا دو اف را استفاده کردیم که هم ارزان بود و هم پشتیبانیش عالی بود. اما بعد فهمیدیم که دارای شتاب بالایی نیست ولی برای کار ما کافی بود، بعد از سه ماه کار به نتیجه‌ی اولیه رسیدیم...برای سندش هم یک جیپ وانت امریکایی خریدیم، که شماره شاسی پلاکی بود و موتور دارای کاغذ خرید معتبر بود و سند کامل به نام من بود و اشکال قانونی نداشت اما چون کسی وانت امریکایی مدل ۱۹۶۷ ندیده بود، قبول هیبت این هامر برای آن سند باورکردنی نبود.تنها اشکال هامر اولیه‌ این بود که با توجه به نبود امکانات نتوانسته بودم دیفرانسیل جلوی ماشین را هم نصب کنم، برای دیفرانسیل عقب، دیفرانسیل جیپ «کاـ ام» را اصلاح و نصب کرده بودم‌، هامر X۱ ما دیفرانسیل جلو نداشت و سیستم تعلیق به علت وزن زیاد جواب نداد.یک روز یک سیمرغ آمبولانس را نگاه کردم به این فکر کردم که اگر ما کل شاسی سیمرغ را همراه دیفرانسیل‌ها زیر اتاق هامر خودمان بزاریم چی می‌شود... این بود که طرح X۲ به این ترتیب شروع شد… بعد از این تغییرات، ما یک هامر با فرمان هیدرولیک داشتیم، دو دیفرانسیل بود، فنرهاش شمش شده بود، در واقع نه یکی، بلکه دوتا شاسی داشت و ارتفاعش بیست سانتی‌متر بالا رفته بود.هامر X۲ داشت به نمونه‌ اصلی هامر نزدیک می‌شد اما وزن زیادی داشت و همین شتاب ماشین را می‌گرفت، بنابراین تصمیم گرفت برای این مشکل یک شاسی‌بلند دیگر را هم علاوه بر جیپ میوت و جیپ سیمرغ به کار بگیرم، بنابراین از کفی اتاق جیپ آهو و شاسی آهو استفاده کردم و دورتا دور اتاق را روی آهو سوار کردم، هامر X۳ نیم متر کوتاه‌تر از هامر X۲ شد و سبک‌تر، کاپوت ماشین هم عوض شد تا کامل شبیه هامر بشود.حالا یک هامر ساخت ایران آماده شده بود با این هامر چندین هزار کیلومتر در جاده‌های ایران راندم و کوه و کمر و رودخانه و باتلاق و دریاچه، هیچ کدام دیگر جلودارم نبودند.* ویژگی‌های خودرو هامر چیست؟مهمترین بخش طراحی و ساخت این خودرو سیستم تعلیق و فنربندی آن می باشد که به صورت فنربندی لول می‌باشد که در هیچ خودرو ایرانی تاکنون سابق نداشته است و مورد دوم استفاده از سیستم ترمز دیسک برای هر چهار چرخ می‌باشد که آن هم در هیچ خودرو ساخت ایران تاکنون صورت نگرفته است.خودرو هامر دست ساز ما از موتور شورولت ۳۵۰ هشت سیلندر v شکل استفاده می‌کند که به جعبه دنده خودکار مجهز است است ، این خودرو قابلیت بالارفتن از شیب بالای ۴۵ درجه و موانع فیزیکی و دشوار با حداکثر ظرفیت حمل ۵ نفر مسافر و یا دو تن بار یا کشیدن تریلر به وزن یک تن را دارد، این خودرو در کمترین زمان ممکن تبدیل به وانت شده و می‌تواند در بسیاری از کارهای نظامی و امدادی مورد مصرف داشته باشد.* آیا نمونه مشابه این خودرو در ایران وجود دارد؟مورد مشابه این خودرو با این مشخصات و کارآیی تاکنون در ایران ساخته نشده است و موارد مشابه خارجی هم در اندازه و مشخصات، تفاوت‌های اساسی با این نمونه دارند که به کلی متمایز می‌باشند، نزدیک‌ترین نمونه مشابه خارجی خودرو جیپ رانگلر آمریکایی مدل رابیکون ۲۰۰۸ می‌باشد که اساسا در ابعاد و سیستم فنربندی و طراحی و شمای بدنه متفاوت هستند.در حالی‌که سایپا یک ماشین با تکنولوژی دهه‌ ۱۹۸۰ را تولید می‌کند و ایرا‌ن‌خودرو از تعمیرات و ارائه‌ خدمات پس از فروش ۲۰۶های تیپ ۵ و ۶ عاجز و ناتوان است و هیچ کدام از کارخانه‌های تولید و مونتاژ خودرو توانایی عرضه‌ یک ماشین دو دیفرانسیل را به بازار ندارند، پدیده‌هایی در گوشه‌ و کنار ایران هستند که آدم فقط می‌تواند به خاطر آن‌ها امیدوار شود.*آیا به مرحله تولید انبوه رسیده‌اید؟با توجه به اینکه شرکت ما در مرحله رشد است با دریافت تسهیلات از پارک علم و فناوری استان کردستان نمونه آزمایشگاهی آن را برای نشان دادن توانایی و پتانسیل ما در خلق این نوع خودرو به منظور استفاده در رشته ورزشی اتومبیلرانی خودروهای آفرود ۲ دیفرانسل ساخته‌ایم اما برای تولید انبوه آن امروز با چندین مشکل روبرو هستیم.* مشکلات سر راه ساخت خودرو هامر چیست؟ما تا امروز موفق به تولید انبوه نشده‌ایم چرا که اولا مجوزهای مورد نظر به سختی کسب می‌شود چون در کشور ما تولید ماشین در دست دولت است پس به رقبای هرچند کوچک اجاز عرض اندام نخواهند داد و حتی برایشان قابل تحمل نیز نخواهد بود،بنابراین مجوز ساخت خودرو هامر به سختی اخذ می‌شود. حال آنکه قانون درست کردن ماشین‌های دست ساز زیر ۲۰۰ عدد موجود هست اما تاکنون کسی نتوانسته است این کار را در کشور به نتیجه برساند.طبق برنامه‌ریزی‌های صورت گرفته حداکثر تولید ما در سال به ۱۰۰ خودرو می‌رسد و چون در حال حاضر گرایش و علاقه مردم کشورمان به ورزش‌های اتومبیل‌رانی زیاد شده است این ۱۰۰ خودرو نیز در بازار ایران قابلیت فروش و جذب دارد.از طرف دیگر با توجه به مشکلات ارزی که در حال حاضر در کشور وجود دارد با محدودیت زیادی از نظر تامین قطعات فنی در بخش موتور و سیستم تعلیق مواجه هستیم، اما در تلاشیم در شرکت خود این محدودیت‌ها را کنار بزنیم و شرایط را برای تولید موتورهای ورزشی و چهار چرخ باگی فراهم کنیم.در خارج از ایران این موتورها تنوع بسیار بالایی دارند و در برخی نیز قدرت‌های بسیار زیادی مشاهده می‌شود، اما ما برای رسیدن به اهداف خود با مشکلات بسیار زیادی مواجه هستیم.البته ما از این مشکلات خسته نمی‌شویم و مطمئنا در آینده‌ای نزدیک به تولید انبوه دست پیدا می‌کنیم چرا که انسان مبتکر خلاق و نوآور خسته نمی‌شود و از ایده ها و علاقمندی‌های خود کوتاه نمی‌آید.با توجه به تجربیات موفقی که داشتم و همچنین تخصصی که در طول این سال‌ها به دست آورده‌ام، احساس می‌کنم فضا برای درآمد‌زایی وجود دارد و می‌توان به این کار به‌عنوان یک کسب و کار خاص نگاه کرد و حتی کارآفرینی کرد.امروز بزرگترین مشکل استان ما و حتی در کل کشور خیل عظیم جوانان بیکاری است که در صف بلند و طولانی جذب شدن در ادارات دولتی منتظر مانده اند، جذبی که به کندی و قطره چکانی انجام می‌شود اما این بزرگترین اشتباه است چرا که به عقیده من ادارات به سیاه چاله‌هایی می‌ماند که کل ایده و خلاقیت یک فرد را با خود دفن می‌کند و باعث می‌شود جوان ما با بدست آوردن حقوق ناچیزی یک زندگی روتین ساده بدون خلاقیت و هیجان داشته باشد.پس از جوانان خواهش می‌کنم که آینده خود را با تفکر پشت میزنشینی معلق نکنند چرا که معتقدم در ذهن تک تک جوانان ما ایده و خلاقیت در زمینه‌های مختلف وجود دارد فقط کافیست همت کنند.امروز پارک علم و فناوری زمینه را برای جوانان و صاحبان ایده فراهم آورده است که آنها را در رسیدن به علایق‌شان کمک کند پس از این فرصت استفاده کنید.گفتنی است بعد از هامر گیلاسی، پروژه‌های خیلی زیادی انجام داده است، ساخت ماشین‌های دو دیفرانسیل برای مسابقات آفرود را بگذاریم کنار، ساختن تویوتای صخره‌نورد و بازسازی جیپ رنه‌گید خیلی قدیمی و شبیه کردنش به مدل ۲۰۱۲ و ویرایش تویوتا اف جی‌های مدل ۱۹۸۰-۱۹۷۰ هر کدام کارهایی هستند که ارزش‌شان بیش از تمام کارهای سالیان دراز فعالیت ایران‌خودرو و سایپا است.در حالی‌که سایپا یک ماشین با تکنولوژی دهه‌ ۱۹۸۰ را تولید می‌کند و ایرا‌ن‌خودرو از تعمیرات و ارائه‌ خدمات پس از فروش ۲۰۶های تیپ ۵ و ۶ عاجز و ناتوان است و هیچ کدام از کارخانه‌های تولید و مونتاژ خودرو توانایی عرضه‌ یک ماشین دو دیفرانسیل را به بازار ندارند، پدیده‌هایی در گوشه‌ و کنار ایران هستند که آدم فقط می‌تواند به خاطر آن‌ها امیدوار شود.منبع : فارسانتهای پیام/

فیلم/ پاسخ رهبر انقلاب به سوالی درباره برجام

فیلم کامل مستند جنجالی که در مجلس پخش شد!

ورزش بانوان یک ابزار دم دستی برای نمایش و تبلیغ/ لشکرکشی بی‌نتیجه به شرق دور

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، هجدهمین دوره بازیهای آسیایی که به میزبانی دو شهر جاکارتا و پالمبانگ برگزار شد، برای ورزش کشورمان با نتایج مطلوبی همراه نشد و در نهایت با تنزل در مدال‌آوری و جایگاه، نمایشی ضعیف به ثبت رسید. در این بین، برخی از نگاه ویژه به بخش بانوان در این اعزام می‌گفتند که یک بررسی ساده نشان می‌دهد برخلاف تبلیغات گسترده، این اتفاق با واقعیت میدانی همراه نبوده و به ثمر نرسیده است.مدیریت کلان ورزش کشور در حوزه بانوان، اسیر تبلیغات و نمایش شده و نتوانسته اقدام قابل توجهی انجام دهد. به طور مثال، در این دوره برای اولین بار، پرچمدار کاروان اعزامی یک ورزشکار خانم بود که مشخص نیست چه اصراری برای چنین تصمیمی وجود داشت. از سویی، با احترام به خانم الهه احمدی که این نقش را برعهده داشت، ورزشکاری شاخص در تاریخچه ورزش بانوان نبوده و در حد متوسط به شمار می رود که عملکرد ضعیفی را نیز در این دوره به نمایش گذاشت. چرا وی باید برای این منظور انتخاب می شد؛ در حالیکه گزینه هایی به مراتب پرافتخارتر در ترکیب کاروان حضور داشتند. ریشه این تصمیم غیرکارشناسی و اصرار بر آن، نگاه تبلیغی و غیرورزشی به این حوزه است که در سال های اخیر شدت بیشتری نیز پیدا کرده است.در سوی دیگر، افزایش تعداد ورزشکاران اعزامی در بخش بانوان نیز یک رکورد عجیب ثبت کرد؛ ولی این اعداد بزرگ در اعزام‌ بانوان چه دستاوردی برای ورزش کشور و کاروان ایران داشت به غیر از یک نمایش و حرکت تبلیغی صرف؟آیا اعزام بیش از ۱۰۰ بانوی ورزشکار به اندونزی منجر به موفقیت مدالی شده که پاسخ مبرهن است؛ کاهش یک مدال طلا در مقایسه با دوره قبل (ملاک ارزیابی در بازیهای آسیایی و المپیک، تعداد مدال طلا است). مروری بر کارنامه بانوان اعزامی نیز نتایج نامطلوبی را به ثبت رسانده که نشان می دهد این افزایش تعداد ورزشکاران اعزامی و هزینه هنگفت برای این موضوع، با واقعیت های داخلی همسویی نداشته است. با این هزینه و اعزام صورت گرفته، کسب بیشتر چند مدال نقره و برنز، اتفاقی معمولی به شمار می رود که تبلیغ در این باره، نوعی قلب واقعیت است.ورزش بانوان ایران در هجدهمین دوره بازیهای آسیایی با نمره مردودی مواجه شد و نشان داد برخلاف تبلیغات گسترده و دولتی، نتوانسته به توسعه پایدار دست یابد. توسعه پایدار یعنی داشتن مربیان با دانش و توانمندی که این حوزه را متحول کنند که در این زمینه، می توان اذعان داشت اوضاع بحرانی است. این ضعف نیز منتهی به این می شود که ورزش بانوان همچنان در سطح کشور، گستردگی و توسعه همه جانبه نداشته و صرفا مدلی گلخانه ای را به نمایش بگذارد که این مدل نیز در اندونزی با نتایجی ناامیدکننده همراه بود.اکنون که هیجانات خوابیده و فرصتی برای تامل و درنگ بر مبنای عقلانیت است، باید بررسی کرد چرا ورزش بانوان نتوانست به موفقیت برسد؟ چرا این حوزه حتی با مدل گلخانه ای نیز پسرفت داشته است؟ آیا صرف اعزام گسترده ورزشکاران که موجب اتلاف بیت المال نیز شده، یک موفقیت است یا نمایشی برای اهداف غیر ورزشی؟ و ... سوالاتی که جوابشان به یک نقطه مشخص می رسد؛ شکست مدل کنونی مدیریت ورزش بانوان که در دهه های اخیر نیز حاکم بوده است. بر متولیان ورزش است با یک تجدیدنظر جدی و فراگیر، شعار و تبلیغ را کنار گذاشته و ورزش بانوان به ریل اصلی حود در بخش های مختلف (قهرمانی، حرفه ای و همگانی) بازگردانند که ادامه روش فعلی، اتلاف سرمایه های انسانی و مالی را در پی دارد.منبع : مشرقانتهای پیام/

قیمت طلا، قیمت دلار، قیمت سکه و قیمت ارز امروز ۹۷/۰۶/۱۹

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، امروز در بازار آزاد سکه تمام بهار آزادی طرح جدید ۴ میلیون و ۲۴۳ هزار تومان و سکه تمام بهار آزادی طرح قدیم ۳ میلیون و ۹۵۱ هزار تومان معامله شد. در بازار آزاد هر قطعه نیم سکه بهار آزادی دو میلیون و ۸۰ هزار تومان، ربع سکه یک میلون و ۹۰ هزار تومان و هر قطعه سکه گرمی ۶۲۰ هزار تومان فروخته می‌شد.هر گرم طلای ۱۸ عیار نیز امروز ۳۵۳ هزار تومان ارزش‌گذاری شده بود، ضمن آنکه هر اونس طلا در بازارهای جهانی با قیمت ۱۱۹۵.۱ دلار معامله می‌شود.قیمت‌های سکه و ارز در معاملات امروز نسبت به روز گذشته افزایشی بوده است.با سیاست یکسان‌سازی نرخ ارز، دولت و بانک مرکزی از ۲۰ فروردین دلار را با قیمت ۴۲۰۰ تومان تک‌نرخی کرده‌اند؛ این نرخ تا ۳۰ اردیبهشت ثابت بود ولی از ۳۱ اردیبهشت تا ۱۵ مردادماه نرخ دلار هر روز سیر صعودی را طی می‌کرد ولی از ۱۶ مردادماه مجدداً در قیمت ۴۲۰۰ تومان تک‌نرخی شد.امروز در بازار آزاد قیمت دلار ۱۳ هزار و ۴۰۰ تومان، قیمت یورو ۱۵ هزار و ۲۲۵ تومان, قیمت پوند ۱۷ هزار و ۳۱ تومان و قیمت درهم امارات ۳۵۷۵ تومان دادوستد می‌شد.منبع : تسنیمانتهای پیام/

تاج: برای بهترین ماندن نباید دچار سکون شویم/ فستیوال‌های فوتبال نشان می‌دهد آینده از آن ماست

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب و به نقل از سایت رسمى فدراسیون فوتبال، مهدى تاج در آیین افتتاحیه این فستیوال گفت: ابتدا از تمام عوامل و برگزارکنندگان این برنامه از جمله اداره کل و هیئت فوتبال استان البرز و شهرستان ساوجبلاغ همچنین هیئت‌هاى فوتبال سراسر کشور تشکر مى‌کنم. همچنین جا دارد تشکر کنم از پیشکسوتان و بازیکنان سابق تیم ملى فوتبال که به این رویداد توجه نشان دادند و در این مراسم حاضر شدند.رئیس فدراسیون فوتبال ادامه داد: تردیدى وجود ندارد که باید بهترین شرایط را براى تیم‌هاى پایه فراهم کنیم. این فستیوال هم نشان مى‌دهد که فوتبال در کشور ما زنده است و فردا از آن ماست.وى افزود: امروز بهترین تیم فوتبال، فوتبال ساحلى، فوتسال و فوتسال بانوان در آسیا هستیم، اما اگر مى‌خواهیم این روند ادامه داشته باشد نباید دچار سکون شویم، بلکه لازم است با پویایى و حرکت به کار خودمان ادامه بدهیم.تاج گفت: خوشبختانه در این بخش شاهد اتفاقات خوبى هستیم. اینگونه فستیوال‌ها نشان مى‌دهد که آینده از آن ماست. خوشبختانه فوتبال و شناسایى استعدادها را در سراسر کشور دنبال مى‌کنیم و با این فعالیت‌ها همچنین تقسیم تمامى بخش‌هاى کشور به ۹ منطقه موجب مى‌شود امکان شناسایى تمامى بازیکنان مستعد را داشته باشیم.رئیس فدراسیون فوتبال خاطرنشان کرد: به عقیده من این روش منطقى و درست است و حمایت از تیم‌هاى پایه تنها راهى است که موجب توسعه فوتبال کشور خواهد شد. خوشحالم که این اتفاق مبارک افتاده و امیدوارم اینگونه رویدادها استمرار و تداوم داشته باشد تا آینده‌سازان فوتبال کشور را شناسایى کنیم.انتهای پیام/

تهران از لحاظ کیفیت زندگی، رتبه ۱۲۸ را در جهان دارد/ جمعیت تهران رو به پیری است

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، شهرام عدالتی معاون سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان تهران در جلسه تدوین سند توسعه شهر تهران گفت: شهر تهران با وسعت ۱۳۲۴ کیلومتر مربع و رتبه ششم سرزمینی در استان تهران را دارد و ۸ میلیون و ۷۳۷ هزار نفر جمعیت دارد و نرخ رشد جمعیت ۱.۳ درصد است که این نگران کننده است.چالش تقسیمات کشوری تهران در آیندهوی افزود: کریدور غرب تهران مهمترین کریدور بوده که هم منطقه ۲۲ و هم منطقه ۴ تهران را به شهرستان پردیس و استان البرز متصل می کنند. که در آینده با چالش قانون تقسیمات کشوری مواجه خواهیم شد چون قانون حریم پایتخت اجرایی نشد. سوال این است که این مسیر به کجا می رسد؟ اگر تهران قانون ویژه ای برای مدیریت سرزمینی نداشته باشد به شرایط نامطلوب تری می رسد. حالا سوال این است که آیا شهرداری تهران باید متولی این حریم باشد یا استانداری؟ باید سوال بنیادین پاسخ علمی و منطقی پیدا کرد.رتبه کیفیت تهران ۱۲۸ و شاخص پویایی ۱۷۷ جهان استشهرام عدالتی اظهار کرد: تهران در رتبه بندی های جهانی ۲۵ امین شهر پرجمعیت جهان است اما در رتبه کیفیت زندگی تهران رتبه ۱۲۸ دارد و اتریش رتبه اول و دمشق رتبه آخر را دارد. آیا تهران به عنوان ام القرای جهان اسلام جایگاه مناسبی دارد؟ در شاخص های چشم انداز طرح جامع جهان تهران شهری سبز و امن و جهانی است اما در شاخص های شهرهای پویا رتبه ۱۷۷ را داریم. این یعنی باید عزم جدی برای آینده تهران داشته باشیم. آینده تهران چه می شود؟عدالتی گفت: آنچه در آینده پایتخت باید دید این است که تهران از لحاظ جنسیت زنانه تر- پیرتر- از نظر آب و هوایی خشک تر – متنوع تر و هوشمند تر خواهد شد. در شهر تهران ۱.۵ میلیون نفر در بافت های فرسوده زندگی می کنند و ۳۷۲۰ هکتار از این شهر فرسوده است. حالا آسیب های اجتماعی، مدیریت واحد شهری، ترافیک، آلودگی هوا و غیره ... را هم در کنار چالش ها قراردهید. معاون سازمان مدیریت و برنامه ریزی استان تهران گفت: سناریوهای متعددی برای آینده تهران را در آمایش سرزمینی دیده ایم که ساماندهی تراکم زدایی و تمرکز زدایی محور اصلی کار است وبرنامه های این سناریوها نوشته شده و آماده اجرا است.منبع: مهرانتهای پیام/

فوت آیت‌الله طالقانی پس از دیدار با کدام سفیر بود؟

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، امروز ۱۹ شهریور سالروز پرکشیدن مردی است که مُلک ایران چون اویی، دگر کم به خود دید. آیت‌الله سیدمحمود طالقانی، یکی از روحانیونی بود که با تسامح و تساهلی که داشت، توانست بسیاری را جذب دین کند و از مخالفانش دوست بسازد. به مناسبت وفات اولین امام جمعه تهران کتاب «پیک آفتاب: کارنامه و اندیشه‌نامه آیت‌الله سیدمحمود طالقانی» را مرور کردیم تا برخی از وجوه این روشنفکر دینی را بازنمایی کنیم.مشتی کتاب درسی و علمی، تعدادی انبر و چند پیاله پیچمحمد اسفندیاری مولف کتاب «پیک آفتاب: کارنامه و اندیشه‌نامه آیت‌الله سیدمحمود طالقانی» با وصف آخرین شب حیات این روحانی می‌نویسد: «[سید محمود] طالقانی در شامگاه هجدهم شهریور ۱۳۵۸ با سفیر شوروی در ایران ملاقات داشت. این ملاقات در خانه‌ای بود که علی گلزاده غفوری و محمد مجتهد شبستری در آن حضور داشتند،‌ تا ساعت ۲۴ طول کشید. پس از آن،‌ شام را صرف کرد و به بستر رفت. اندکی بعد از جا برخاست و از ناحیه قفسه سینه اظهار درد کرد. با داروی خانگی آرام گرفت و دیگر بار به بستر رفت،‌ اما دیگر برنخاست. به سراغ پزشک رفتند و او هنگامی بر بستر بیمار حاضر شد که روحش پر کشیده بود. عقربه ساعت نشان می‌داد که ۴۵ دقیقه از ساعت یک بامداد گذشته است و تقویم زمان نشان می‌داد که دوشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۵۸ برابر با ۱۸ شوال ۱۳۹۹ و برابر با ۱۰ سپتامبر ۱۹۷۹ است. از عمر او ۶۸ سال و شش ماه و چند روز گذشته بود.» (ص۳۵۵) مولف شخصیت طالقانی را با برخی چهره‌های مطرح جهان مقایسه کرده و با اشاره به شباهت وی به مهاتما گاندی آورده است: «نسل‌های آینده به سختی باور خواهند کرد که موجودی چنین، در قالب گوشت و پوست و استخوان، وجود داشته و بر این کره خاکی گام زده است.» این سخن اینشتین درباره گاندی،‌ نه‌ تنها بر آن «روح بزرگ» (مهاتما) صادق است،‌ که درباره همتای مسلمان و ایرانی او نیز راست می‌آید: آیت‌الله سید محمود طالقانی؛ همو که می‌سزد «گاندی ایران» خوانده شود.» (ص ۱۱) درباره نحوه معیشت پدر آیت‌الله طالقانی با رجوع به خاطرات یکی از دوستان وی، آیت‌الله بدلا می‌خوانیم: «آقا سید ابوالحسن طالقانی مقید بود که از وجوهات شرعیه برای مصارف شخصی استفاده نکند. وی که در شمار علمای برجسته تهران محسوب می‌شد،‌ از راه ساعت‌سازی امرار معاش می‌کرد. شاید تعجب کنید که در یک طرف اتاقش،‌ مشتی کتاب درسی و علمی، مثل عروه الوثقی، مورد استفاده قرار می‌داد و در سوی دیگر، تعدادی انبر و چند پیاله محتوی پیچ و لوازم ساعت‌سازی.» (ص ۲۸) طلبه جوانی که با سوز و گداز مثنوی می‌خواندپدر طالقانی با اهالی سیاست از جمله مدرس در ارتباط بود، اسفندیاری درباره نحوه ارتباط این دو تن آمده است: «آقا سید ابوالحسن دستی هم در سیاست داشت و جلساتی سیاسی در منزل او، با شرکت آیت‌الله سیدحسن مدرس،‌ برقرار می‌شد. دربان این جلسات و چشم آن،‌ نور چشم آقا سید ابوالحسین (سیدمحمود) بود و وظیفه‌اش این بود که اگر مأموران رضاشاه آمدند،‌ اصحاب جلسه را باخبر کند. رضاشاه این جلسات را تعطیل کرد و آقا سید ابوالحسن، همراه فرزندش،‌ برای مصون ماندن از گزند او، یک چند در باغ‌های اطراف شمیران مخفی ماندند. آب‌ها از آسیاب افتاد و چند سال بعد مدرس از تهران تبعید شد، ولی ارتباط وی با آقا سید ابوالحسن قطع نشد و پیغام‌هایی در کاغذ سیگار برای او می‌فرستاد. طالقانی در این‌باره گفته است: «چه خاطراتی که من از مرحوم مدرس به یادم هست. او با پدر من روابطی داشت و نامه‌هایی در کاغذ سیگار، که آن‌وقت معمول بود،‌ از تبعیدگاه می‌فرستاد. از وضع خودش شکایت می‌کرد و درد دل‌هایش و راه و روشش را به بعضی از علما و مراجع دینی می‌فرستاد که من در تبعیدگاه هستم و می‌میرم، ولی این راه را ادامه می‌دهم.» (ص ۴۰ ) اطلاع از چند و چون تحصیل سید محمود طالقانی در برگ‌های دیگری از اثر اسفندیاری منعکس شده، درباره این مقطع زندگی وی می‌خوانیم: «طالقانی خواندن و نوشتن را در طالقان و تهران آموخت و در حدود سال ۱۳۰۱ به حوزه علمیه قم و در سال ۱۳۱۵ به نجف رفت و در محضر بزرگانی درس آموخت که برخی از آنها مرجع تقلید عصر خویش بودند؛ ازجمله: آیت‌الله شیخ عبدالکریم حائری، آیت‌الله سید ابوالحسن اصفهانی،‌ آیت‌الله شیخ محمد حسین غروی کمپانی و آیت‌الله آقاضیاء عراقی. در خاطرات سید تقی علایی‌نیا (برادر طالقانی) که مدتی طلبه و با او هم‌حجره بود،‌ آمده است: «آقا سید محمود هنگامی که خیلی جوان بود، دوره سطح را تمام کرده بود. او در آن ایام همه‌اش در حال مطالعه و غرق در درس بود. گاهی نیمه‌های شب از خواب بیدار می‌شدم و می‌دیدم که ایشان یا مشغول مطالعه یا در حال نماز خواندن است. بعضی اوقات که متوجه بیداری من می‌شد، می‌گفت: سیدتقی! بیداری؟ می‌گفتم: بله. می‌گفت: الآن موقع خوبی برای مطالعه است. اگر می‌خواهی بلند شو و وضو بگیر و دو رکعت نماز بخوان و بعد مطالعه کن.» (ص ۴۱) درباره نخستین باری که طالقانی به زندان رفت، اطلاعات چندانی در دسترس نیست. تنها برخی روایت‌ها از این زمان در خاطرات افرادی وجود دارد که با وی هم بند بوده‌اند، که می‌توان برای بیان این برهه از زندگی وی به آنها استناد کرد. در خاطرات یکی از افسران ناسیونالیست دوره رضاشاه آمده است: «در خاطرات حسن میرمحمد صادقی، از افسران ناسیونالیست دوره رضاشاه،‌ که به اتهام کودتا علیه رژیم زندانی بود، درباره طالقانی آمده است: یک بار در زندان، که به حمام رفته بودم، طلبه جوانی را دیدم که با سوز و گداز مثنوی می‌خواند. از حمام که بیرون آمد،‌ پرسیدم چه‌کار کردی؟ گفت به یک مأمور سیلی زده‌ام و مرا به اینجا آورده‌اند. با خودم فکر کردم در زمانی که هیچ‌کس جرأت ندارد به یک مأمور اهانت کند، این طلبه یک مأمور را زده است. از شجاعت او خیلی خوشم آمد.»(ص ۵۷) گفته‌ها و نوشته‌هایی که سند تاریخی برای نسل آتیه استطالقانی بسیار علاقه‌مند به ثبت بی‌طرفانه رویدادهای تاریخی بود. در این رابطه می‌توان به سخنانش با اهالی مطبوعات درباره فرقه دموکرات استناد کرد. وی به خبرنگارن می‌گوید: «در آذرماه ۱۳۲۵ آیت‌الله طالقانی از طرف اداره مجله «آیین اسلام» و به صلاحدید برخی روحانیون به زنجان رفت تا گزارشی از آن منطقه و فعالیت کمونیست‌ها فراهم کند. در این سفر تمام‌عیار سیاسی، برخی مدیران مطبوعات و خبرنگاران نیز حضور داشتند. گویا طالقانی می‌دانست اخباری که از آن منطقه اعلام می‌شود،‌ بی‌طرفانه و دقیق نیست. ازاین‌رو به خبرنگاران گفت: آقایان! شما از طرف ملت نماینده شده‌اید که یک پیشامد مهم حیاتی را از نزدیک ببینید و در آن قضاوت کنید. گفته‌ها و نوشته‌های شما سند تاریخی است و در اساس زندگی نسل آتیه مؤثر است. خود را مسئول در برابر خدا و وجدان بدانید. آنچه هست،‌ بگویید و بنویسید و اگر خدماتی از ناحیه انقلابیون [فرقه دموکرات] به جامعه شده باید تذکر دهید و تحت تأثیر احساسات قرار نگیرید.» (ص ۷۸) نگاه و قلم طالقانی به فراتر از ایران نظر داشت. وی درباره مسائل منطقه نیز به اظهارنظر می‌پرداخت و گاه دست به قلم می‌شد و اثری را تالیف می‌کرد. در رابطه با تالیف اثری درباره کشمیر می‌خوانیم: «پیشینه مبارزات فراملی طالقانی به سال‌های بعد از ۱۳۲۰ می‌رسد؛ هنگامی که در جمعیت اتحادیه مسلمین ایران،‌ به پیشگامی حجت‌الاسلام مهدی سراج انصاری، عضو و سپس عضو هیات مدیره بود. این اتحادیه در مسائل اجتماعی و سیاسی کشورهای اسلامی اعلام نظر می‌کرد؛ از جمله از استقلال و آزادی کشمیر، الجزایر و فلسطین پشتیبانی کرد و با انتشار کتابی ذیل عنوان «کشمیر و جهان اسلام» در سال ۱۳۲۹، به الحاق کشمیر به هندوستان اعتراض کرد.» (ص ۱۰۰) اصرار بر بیان حقایق و رعایت انصاف از ویژگی‌هایی است که طالقانی تلاش می‌کرد به این مهم متعهد باشد. این تعهد به بی‌طرفی در رفتار و عملش نمود داشت. به طوری که در انتقاد به مولف کتاب «شهید جاوید» این‌گونه برخورد کرد: «در سال ۱۳۴۹، نعمت‌الله صالحی نجف‌آبادی،‌ از مدرسان حوزه علمیه قم، کتابی با عنوان «شهید جاوید» درباره امام حسین(ع) نوشت که با استقبال و ادبار شدیدی مواجه شد. مخالفت با آن،‌ از محافل علمی و مدارس به مساجد و منابر و لعن بر نویسنده و تضلیل و تفسیق او انجامید و چنان شد که نمی‌باید. طالقانی، مانند شماری دیگر از عالمان، کتاب «شهید جاوید» را مثبت ارزیابی می‌کرد،‌ ولی مهم‌تر اینکه برخی مخالفت‌های با آن کتاب و نویسنده‌اش را مصداق «هوچیگری» می‌دانست. در آن هنگام که صالحی نجف‌آبادی در فشار و تنگنا بود،‌ طالقانی به قصد دفاع از مظلوم دعوتش کرد تا یک دهه در مسجد هدایت منبر برود. او به صالحی نجف‌آبادی گفت: در این موقعیت حساس که همگی به شما هجوم آورده و حمله می‌کنند، می‌خواهم شما هم بیایید حرف‌هایتان را بزنید و آن را علنی و در روزنامه‌ها اعلام کنیم تا صدایش همه جا بپیچد که هم از مظلوم دفاع کرده باشیم و هم شما بتوانید مطالب خود را بیان کنید.» (ص ۱۶۰)اشکالاتی که طالقانی به مکتوبات سازمان مجاهدین گرفتبسیاری از گروه‌های مبارز با طالقانی حشر و نشر داشتند. این معاشرت به دلیل نوع برخورد و رفتار این روحانی با جوانان بود. در میان این جوانان گروه‌های مبارز با مرام و مسلک‌های گوناگون نیز حضور داشتند. امروز این معاشرت باعث شده تا برخی از آنها ادعای تایید از سوی طالقانی داشته باشند. بنابر گفته یکی از فرزندان وی درباره برخی ایرادها به مسلک این گروه‌ها می‌گوید: «در آن سال‌ها تنها گروه مسلمان که به‌ صورت تشکیلاتی و منسجم به مبارزه مسلحانه پرداخت و ضرباتی بر کالبد رژیم وارد ساخت،‌ سازمان مجاهدین بود و پشتیبانی طالقانی از این سازمان، در واقع، پشتیبانی از مبارزه مسلحانه بود که یک گروه عهده‌دار آن شده بود نه تأیید ریز افکار آن گروه. اعظم طالقانی می‌گوید که پدرش در آخرین زندان به او پیغام داده بود: وقتی از زندان بیرون رفتی به اعضای مذهبی سازمان بگو من بیرون از زندان به مکتوبات شما دسترسی نداشتم، اما در زندان که آنها را مطالعه کردم به نظرم می‌آید اشکالاتی به آنها وارد است که باید رفع شود.» (ص ۲۴۴)طالقانی روحانی بود که ارتباطات بسیاری داشت و به دلیل کسوت روحانیت به برخی منابع مالی دسترسی داشت. اما با این حال زندگی ساده و بی‌تکلفی داشت. درباره شیوه ارتزاق وی آمده است: «طالقانی چند پسر جوان و فعال داشت و همه آنها را در خدمت انقلاب گرفت؛ بی‌آنکه اجازه دهد ذره‌ای بهره مادی ببرند و به نان و نام برسند. خودش در سراسر زندگی از وجوهات شرعی ارتزاق نمی‌کرد و با دریافت حق‌التالیف کتاب‌هایش و حقوقی که از بابت تدریس از مدرسه سپهسالار می‌گرفت،‌ با زهد و قناعت، روزگار را می‌گذرانید.» (ص ۲۷۲) برای بیان برخی ویژگی‌های طالقانی گزارش‌های ساواک یکی از منابعی است که با مراجعه به آنها می‌توان به فعالیت‌های وی دست یافت. درباره حجم گزارش‌های ساواک می‌خوانیم: «اسناد ساواک (سازمان اطلاعات و امنیت کشور) درباره او سه جلد کتاب و در حدود ۱۸۰۰ صفحه و ۱۷۰۰ سند است. بیشترین اسناد ساواک،‌ پس از امام خمینی، درباره او و سه تن از مراجع تقلید (آیت‌الله میلانی و آیت‌الله گلپایگانی و آیت‌الله مرعشی) است. نخستین سند به تاریخ ۴/۹/۱۳۳۴ و آخرین آنها به تاریخ ۱۴/۱۰/۱۳۵۷ است؛ یعنی وی به مدت ۲۳ سال تحت تعقیب و کنترل حکومت بود و به لحاظ زمانی، حتی بیشتر از امام خمینی (ره) که فعالیت سیاسی را از سال ۱۳۴۱ آغاز کرد.» (ص ۲۲۶) اسفندیاری در بیان نفوذ شخصیت روحانی در میان روشنفکران و نخبگان می‌نویسد: «وفات آیت‌الله طالقانی از عبرت‌های روزگار ماست. او در فصل شهادت، در بستر درگذشت اما در اوج محبوبیت. پیش از او بسی از شخصیت‌های دینی و ملی وفات کردند و حتی مظلومانه شهید شدند،‌ ولی هیچ‌کس به محبوبیت فراگیر او نرسید و مرگش این همه غبطه‌آور نبود. به‌ویژه اگر توجه کنیم که محبوبیت او نه فقط در میان مردم که در میان نخبگان و روشنفکران نیز بود؛ مسلمان و نامسلمان. البته محبوبیت شخصیتی دینی در میان مردم دیندار طبیعی است، ‌اما آنچه غیر منتظره می‌نماید نفوذ شخصیتی، آن هم در کسوت روحانیت،‌ در میان نخبگان است؛ آن هم با افکار متفاوت و متضاد در روزگار ما به‌جز طالقانی هیچکس در میان ناهمفکران و مخالفانش،‌ این همه محبوبیت نداشته است...» (ص ۳۶۵)منبع: مشرقانتهای پیام/

حکم ناظم مدرسه معین قطعی شد/حبس و شلاق در انتظار ناظم متخلف

$
0
0
به گزارش ندای انقلاب، غلامحسین اسماعیلی رئیس دادگستری استان تهران اظهار داشت: دادگاه تجدید نظر با رسیدگی به تجدید نظرخواهی متهم و وکیل مدافع وی ضمن رد تجدید نظر خواهی رای دادگاه بدوی را عینا تایید نمود.وی افزود: مشارالیه برابر رای صادره به تحمل ۱۰ سال حبس و۷۴ ضربه شلاق محکوم شده است. مجازات تعیین شده حداکثر مجازات قانونی برای اتهامات انتسابی به متهم بوده و هیچگونه تخفیفی در مورد وی اعمال نشده است.لازم به ذکر است؛ هفتم خرداد ماه امسال بود که یکی از سایت‌های خبری، از آزار و اذیت تعدادی از دانش‌آموزان مدرسه‌ای در غرب تهران توسط ناظم مدرسه خبر داد، خبری که به‌ سرعت در فضای مجازی پیچید و به‌ دنبال آن، فیلم‌هایی از ناظم مدرسه منتشر شد.به‌دنبال انتشار این خبر، رهبر معظم انقلاب طی نامه‌ای به رئیس قوه قضائیه دستور داد پس از محاکمه، در اسرع وقت حدود الهی در رابطه با متهمان اجرا شود. در متن نامه معظم‌له آمده است: خبر جنایت در یکی از مدارس غرب تهران موجب اندوه و تأسف شد. مقتضی است پس از محاکمه سریعاً حدود الهی را در رابطه با محکومان اجرا کنید.رئیس قوه قضاییه هم به‌ دنبال دستور رهبر معظم انقلاب، طی نامه‌ای به رئیس‌کل دادگستری استان تهران دستور داد در اسرع وقت نسبت به رسیدگی قانونی به پرونده مربوط به حادثه تکان‌دهنده یکی از مدارس غرب تهران اقدام کند. در متن دستور رئیس قوه قضائیه به دادگستری استان تهران آمده است: در خصوص گزارش واصله در رابطه با حادثه تکان‌دهنده و تأسف‌بار در یکی از مدارس غرب تهران و تشکیل پرونده و بازداشت متهم، با توجه به اهمیت موضوع که موجب جریحه‌دار شدن عواطف عمومی شده و نگرانی خانواده‌های محترم را فراهم کرده است و با عنایت به دستور اکید حاکی از دغدغه مقام معظم رهبری (دامت برکاته)، مقرر است در اسرع وقت با رعایت موازین شرعی و قانونی به پرونده رسیدگی و نسبت به اجرای حکم مقتضی بدون هیچ اغماضی اقدام و نتیجه به اینجانب منعکس شود.نهم خرداد امسال، عباس جعفری دولت‌آبادی دادستان تهران در ارتباط با این پرونده گفت: از روزی که خبر مربوط به این حادثه تلخ را شنیدیم، موضوع را پیگیری کرده و پس از ارجاع پرونده به دادسرا، بلافاصله متهم توسط پلیس به دادسرا تحویل داده شد و با ادامه یافتن تحقیقات از متهم، قرار وی به بازداشت تغییر کرد.وی با اشاره به سرعت گرفتن تحقیقات با توجه به تأکیدات مقام معظم رهبری در این زمینه تصریح کرد: وظیفه خودمان می‌دانیم که در کمترین وقت با رعایت مقررات به این پرونده رسیدگی و زودتر آن را به دادگاه ارسال کنیم.جعفری دولت‌آبادی در رابطه با تعداد شکایات صورت‌گرفته نیز گفت: در مطبوعات ملاحظه کردم که تا رقم ٣٦ مورد اعلام شده، اما طبق آخرین خبرها که بنده داشتم ١٥ مورد بوده است، البته ممکن است بیشتر هم باشد.۲۲ خرداد دادستان تهران از صدور کیفرخواست برای ناظم مدرسه معین با چهار عنوان اتهامی خبر داد و گفت: در گام نخست ۱۵ نفر از والدین دانش‌آموزان این مدرسه شکایت خود را نسبت به ناظم مدرسه اعلام کردند و در نهایت هشت نفر در دادگاه حضور یافتند.نهایتاً پرونده ناظم این مدرسه به مجتمع قضایی ارشاد ارسال و جلسه دادگاه در روز شنبه ۱۶ تیر با حضور تعدادی از اولیای دانش‌آموزان و دو تن از دانش‌آموزان برگزار شد؛ جلسه چهار ساعت به‌طول انجامید و نهایتاً دادگاه ختم رسیدگی را صادر کرد و صبح امروز، حکم متهم این پرونده در مرحله بدوی، صادر و ناظم مدرسه به حبس و شلاق محکوم شد.منبع: باشگاه خبرنگاران جوانانتهای پیام/
Viewing all 4543 articles
Browse latest View live